در حال ویرایش استظلال

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
{{مقاله فقهی
==پانویس==
| صفحه =  
{{پانویس}}
| لینک = https://wikihaj.com/view/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B8%D9%84%D8%A7%D9%84_(%D9%81%D8%AA%D8%A7%D9%88%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AC%D8%B9)
 
| متن = استظلال (فتاوای مراجع)
==منابع==
{{دانشنامه
| آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9120/استظلال
| عنوان = استضلال
| نویسنده = سيد رضا هاشمي
}}
}}
{{احکام احرام عمودی}}
'''الاحتجاج'''، ابومنصور الطبرسي (م.520ق)، به کوشش سيد محمد باقر، نجف، دار النعمان، 1386ق.
'''استظلال'''، بهره‌گیری احرام‌گزار از سایه و یکی از محرمات [[احرام]] برای مردان است. بیشتر فقیهان [[شیعه]]، و [[مالک بن انس]] و [[احمد بن حنبل]] از میان [[اهل سنت]]، به حرمت استظلال فتوا داده‌اند.
 
'''الاحکام في الحلال و الحرام'''، يحيي بن حسين (م.298ق)، به کوشش علي بن احمد، 1410ق.
 
'''الاختصاص'''، المفيد (م.413ق)، به کوشش غفاري و زرندي، بيروت، دار المفيد، 1414ق.
 
'''الاستبصار'''، الطوسي (م.460ق)، به کوشش موسوي، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1390ق.
 
'''الاستذکار'''، ابن عبدالبر (م.463ق)، به کوشش سالم محمد و محمد علي، دار الکتب العلميه، 2000م.
 
'''اعانة الطالبين'''، السيد البکري الدمياطي (م.1310ق)، بيروت، دار الفکر، 1418ق.
 
'''الانتصار'''، السيد المرتضي (م.436ق)، قم، نشر اسلامي، 1415ق.
 
'''الانصاف في معرفة الراجح من الخلاف'''، المرداوي (م.885ق)، به کوشش محمد حامد، بيروت، دار احياء التراث العربي.
 
'''بدائع الصنائع'''، علاء الدين الکاساني (م.587ق)، بيروت، دار الکتاب العربي، 1982م.
 
'''التاج و الاکليل'''، محمد بن يوسف العبدري (م.897ق)، بيروت، دار الفکر، 1398ق.
 
'''تحرير الوسيله'''، امام خميني1 (م.1368ش)، نجف، مطبعة الآداب، 1390ق.
 
'''تذکرة الفقهاء'''، العلامة الحلي (م.726ق)، قم، آل البيت،، 1416ق.
 
'''التمهيد'''، ابن عبدالبر (م.463ق)، مغرب، وزارة الاوقاف، 1387ق.
 
'''تهذيب الاحکام'''، الطوسي (م.460ق)، به کوشش موسوي و آخوندي، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1365ش.
 
'''جامع المدارک'''، سيد احمد الخوانساري (م.1405ق)، به کوشش غفاري، تهران، مکتبة الصدوق، 1405ق.
 
'''جامع المقاصد'''، الکرکي (م.940ق)، قم، آل البيت،، 1411ق.
 
'''جواهر الکلام'''، النجفي (م.1266ق)، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1367ش.
 
'''الحجّه'''، محمد بن حسن شيباني (م.قرن2ق)، بيروت، عالم الکتب، 1403ق.
 
'''الحدائق الناضره'''، يوسف البحراني (م.1186ق)، قم، نشر اسلامي، 1409ق.
 
'''حلية العلماء'''، محمد بن احمد قفّال شاشي (م.507ق)، بيروت ـ عمان، الرساله ـ دار الارقم، 1400ق.
 
'''الخلاف'''، الطوسي (م.460ق)، قم، نشر اسلامي، 1417ق.
 
'''الدروس الشرعيه'''، الشهيد الاول (م.786ق)، قم، نشر اسلامي، 1414ق.
 
'''ذخيرة المعاد'''، محمد باقر السبزواري (م.1090ق)، قم، مؤسسة آل البيت،.
 
'''الروضة البهيه'''، الشهيد الثاني (م.965ق)، به کوشش کلانتر، قم، داوري، 1410ق.
 
'''السرائر'''، ابن ادريس (م.598ق)، قم، النشر الاسلامي، 1411ق.
 
'''السنن الکبري'''، البيهقي (م.458ق)، بيروت، دار الفکر.
 
'''شرائع الاسلام'''، المحقق الحلي (م.676ق)، به کوشش سيد صادق شيرازي، قم، دار الايمان، 1409ق.  


استظلال موقعی حرام است که احرام‌گزار مرد و بالغ بوده، در حال حرکت باشد و اضطراری در میان نباشد. همچنین اگر سایه در حرکت نباشد، مانند عبور حج‌گزار از سایه دیوار یا درخت، استظلال حرام شمرده نشده است.
'''شرح العمده'''، ابن تيميه حرّاني (م.728ق)، رياض، مکتبة العبيکان، 1413ق.  


مشهور فقیهان شیعه، کفاره استظلال را [[قربانی]] کردن یک گوسفند دانسته‌اند. فقیهان [[مذهب مالکی|مالکی]] و [[مذهب حنبلی|حنبلی]]، در وجوب کفاره استظلال اختلاف نظر داشته و فدیه آن را ذبح یک گوسفند یا سه روز روزه یا اطعام شش مسکین دانسته‌اند.
'''الشرح الکبير'''، ابوالبرکات (م.1201ق)، مصر، دار احياء الکتب العربيه.  


==معنای استظلال==
'''الصحاح'''، الجوهري (م.393ق)، به کوشش العطار، بيروت، دار العلم للملايين، 1407ق.  
واژه «استظلال»، از ریشه «ظ، ل، ل»، به معنای پناه بردن به سایه، به سایه درآمدن، و سایه خواستن به کار می‌رود.<ref>الصحاح، ج5، ص1756؛ لسان العرب، ج11، ص416، 418؛ القاموس المحیط، ج4، ص10، «الظل».</ref>


مقصود از «استظلال» یا «تظلیل» در مبحث [[حج]]، بهره‌گیری مرد مُحرم از سایه آفتاب در حال حرکت وسیله حمل و نقل، مانند کجاوه و خودرو و قطار، و حتی در حال پیاده‌روی است.<ref>المغنی، ج3، ص282؛ جواهر الکلام، ج18، ص394.</ref>
'''صحيح مسلم'''، مسلم (م.261ق)، بيروت، دار الفکر.  


البته شماری از فقیهان، مقصود از تظلیل و استظلال را شامل بهره‌گیری از هرگونه مانع در برابر سرما و گرما و باد و باران و مانند این‌ها دانسته و از استظلال در شب نیز سخن به میان آورده‌اند.<ref>نک: المعتمد، ج4، ص240-241.</ref> به باور آنان، معنای اصلی ریشه «ظلل» پوشاندن است.<ref>معجم مقاییس اللغه، ج3، ص461، «ظل».</ref>
'''عون المعبود'''، العظيم آبادي (م.1329ق)، بيروت، دار الکتب العلميه، 1415ق.  


==حکم استظلال در حال احرام==
'''عيون اخبار الرضا(ع)'''، الصدوق(م.381ق)، بيروت، اعلمي، 1404ق.
میان فقیهان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در حکم استظلال اختلاف نظرهایی است، باور هر کدام از آنها چنین است:


===دیدگاه شیعه===
'''غُنية النزوع'''، الحلبي (م.585ق)، به کوشش ابراهيم بهادري، قم، مؤسسه امام صادق7، 1417ق.  
به باور بیشتر نزدیک به همه فقیهان شیعه،<ref>الانتصار، ص245؛ المراسم العلویه، ص106؛ منتهی المطلب، ج2، ص791.</ref> استظلالِ [[احرام|مُحرم]] با تحقق شرایطی جایز نیست. بر این پایه، احرام‌گزار نمی‌تواند بر وسیله سواری سقف‌دار مانند کجاوه و هودج<ref>الخلاف، ج2، ص318؛ منتهی المطلب، ج2، ص791؛ جواهر الکلام، ج18، ص394.</ref> و به باور فقیهان معاصر، وسایلی مانند کشتی، هواپیما و خودرو<ref>تحریر الوسیله، ج1، ص426؛ المعتمد، ج4، ص233.</ref> سوار شود. اندکی از فقیهان شیعه از جمله ابن جنید اسکافی، به سایه نرفتن را مستحب شمرده‌اند.<ref>نک: مختلف الشیعه، ج4، ص83؛ الدروس، ج1، ص377؛ ذخیرة المعاد، ج1، ق3، ص598.</ref>


پشتوانه دیدگاه مشهور فقیهان، حدیث‌های پرشمار<ref>الحدائق، ج15، ص470؛ مستند الشیعه، ج12، ص25-27؛ جواهر الکلام، ج18، ص395-396؛ الکافی، ج4، ص350-351؛ التهذیب، ج5، ص309 و ص313.</ref> و معتبر است که برخی از آن‌ها صحیح شمرده شده‌اند.<ref>الحدائق، ج15، ص470-473؛ مستند الشیعه، ج12، ص25-26.</ref> در این حدیث‌ها، احرام‌گزاران به‌گونه صریح یا ضمنی از جای گرفتن در وسایلی مانند کجاوه و زیر سایبان رفتن به هنگام حرکت نهی شده و به حرکت زیر آفتاب فرمان یافته‌اند.<ref group="یادداشت">أَضحِ لِمَن أحْرَمْتَ له.</ref><ref>الکافی، ج4، ص350، 351؛ الاختصاص، ص120.</ref> نیز در برخی روایت‌ها، اصرار عملی پیشوایان<ref>الکافی، ج4، ص350-353؛ التهذیب، ج5، ص310.</ref> بر پرهیز از استظلال در حال احرام گزارش شده است. 
'''فتح العزيز'''، عبدالکريم بن محمد الرافعي (م.623ق)، بيروت، دار الفکر.  


به باور شماری از فقیهان، حکمتِ حرمت پوشش بخش‌هایی از بدن در حال احرام، یعنی پرهیز از آسایش‌طلبی و تن‌آسایی، در حکمت حرمت استظلال نیز وجود دارد.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص341.</ref>
'''الفروع'''، محمد بن مفلح المقدّسي (م.763ق)‌، به کوشش القاضي، بيروت، دار الکتب العلميه، 1418ق.  


===دیدگاه مالکی و حنبلی===
'''القاموس المحيط'''، الفيروزآبادي (م.817قبيروت، دار العلم.  
از میان پیشوایان مذاهب اهل سنت، [[مالک بن انس]] (م.۱۷۹ق)<ref>الکافی فی فقه اهل المدینه، ص153؛ التمهید، ج15، ص111؛ حلیة العلماء، ج3، ص242.</ref> و [[احمد بن حنبل]] (م.۲۴۱ق)<ref>التمهید، ج15، ص111؛ کشاف القناع، ج2، ص424-425.</ref> به حرمت استظلال با کجاوه و وسایل همانند آن باور دارند، همچنان‌که از [[صحابه]] و فقیهان نخستین، کسانی چون [[عبدالله بن عمر بن خطاب|عبدالله بن عمر]]، عبدالرحمن بن مهدی و فقیهان [[مدینه]] این دیدگاه را داشته‌اند.<ref>التمهید، ج15، ص111؛ المغنی، ج3، ص282؛ المجموع، ج7، ص356.</ref> مهم‌ترین پشتوانه باورمندان به حرمت استظلال، سیره [[حضرت محمد(ص)]] و جانشینان وی  و صحابه و [[تابعین]] است؛ زیرا آنان بدون محمِل و سایبان و زیر آفتاب [[حج]] می‌گزاردند.<ref>المصنف، ج2، ص371؛ شرح العمده، ج3، ص64.</ref>


در فقه [[مذهب حنبلی|حنبلی]]، افزون بر حرمت استظلال با محمل، چند دیدگاه دیگر نیز مطرح شده است، که چنین است:<ref>الکافی فی فقه الامام احمد، ج1، ص406؛ الانصاف، ج3، ص461؛ الفروع، ج3، ص270.</ref> کراهت استظلال؛<ref group="یادداشت">برخی از شارحان فقه حنبلی، مقصود احمد بن حنبل را از کراهت، همین معنا یعنی کراهت تنزیهی، دانسته‌اند.</ref> جواز استظلال بدون کراهت؛ حرمت استظلال اگر اندک نباشد.<ref>المغنی، ج3، ص283.</ref>
'''قرب الاسناد'''، الحميري (م.قرن3ق)، قم، آل البيت،، 1413ق.  


===دیدگاه حنفی، شافعی و زیدی===
'''القوانين الفقهيه'''، محمد بن جزي الغرناطي (م.763ق).  
فقیهان [[مذهب حنفی|حنفی]]،<ref>الهدایه، ج1، ص139؛ بدائع الصنائع، ج2، ص186؛ قس: تذکرة الفقهاء، ج7، ص340.</ref> [[مذهب شافعی|شافعی]]<ref>المجموع، ج7، ص356؛ اعانة الطالبین، ج2، ص365.</ref> و [[زیدیه|زیدی]]<ref>الاحکام، ج1، ص309-310.</ref> استظلال در کجاوه را در شمار محرمات احرام ندانسته و بهره بردن از آن را در حال [[احرام]] جایز دانسته‌اند. از صحابه و فقیهان نخست، کسانی چون عثمان، ربیعه، ثوری، [[ابوحنیفه]] (م.۱۵۰ق) و [[امام شافعی|شافعی]] (م.۲۰۴ق) این دیدگاه را پذیرفته‌اند.<ref>الاستذکار، ج4، ص24؛ المغنی، ج3، ص282؛ المجموع، ج7، ص356.</ref>


برخی شافعیان پرهیز از استظلال را هنگام [[وقوف در عرفه]]، مستحب دانسته‌اند.<ref>المجموع، ج8، ص117؛ مغنی المحتاج، ج1، ص497.</ref> در شماری از منابع فقهی حنفیان، باور به حرمت رفتن زیر خیمه و مانند آن، به [[مالک بن انس]] نسبت یافته است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص129؛ الهدایه، ج1، ص139.</ref> در منابع فقه مالکی، این دیدگاه به چشم نمی‌خورد.
'''الکافي في الفقه'''، ابوالصلاح الحلبي (م.447ق)، به کوشش استادي، اصفهان، مکتبة اميرالمؤمنين7، 1403ق.  


==شرایط حرام شدن استظلال==
'''الکافي في فقه الامام احمد بن حنبل'''، عبدالله بن قدامه (م.620ق)، به کوشش زهير الشاويش، بيروت، المکتب الاسلامي، 1408ق.
فقیهانی که به حرمت استظلال باور دارند، قیود و شرایطی برای این حکم یاد کرده‌اند که مهم‌ترین موارد آن‌ها چنین است:


===مرد بودن احرام‌گزار===
'''الکافي في فقه اهل المدينة المالکي'''، القرطبي (م.463ق)، بيروت، دار الکتب العلميه، 1407ق.  
به باور همه فقیهان [[شیعه]]،<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص343؛ ذخیرة المعاد، ج1، ق3، ص598؛ جواهر الکلام، ج18، ص405.</ref> به پشتوانه روایات<ref>الکافی، ج4، ص351؛ التهذیب، ج5، ص312.</ref> استظلال برای احرام‌گزار [[حج بانوان|زن]] حرام نیست. شیخ طوسی، خودداری زنان از استظلال را مستحب شمرده است.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص321.</ref>


بیشتر باورمندان به حرمت استظلال در فقه [[اهل سنت]]، به صراحت زنان را از شمول این حکم استثنا نکرده‌اند. البته آن‌ها معمولاً حرمت استظلال را در موضوع حرمت پوشش سر برای مردان مطرح کرده‌اند. از همین روی و نیز با توجه به تصریح پاره‌ای از منابع ایشان به ممنوع نبودن استظلال برای زنان، می‌توان اهل سنت را نیز معتقد به این شرط دانست.<ref>نک: مختصر اختلاف العلماء، ج2، ص110؛ مواهب الجلیل، ج4، ص208.</ref>
'''الکافي'''، الکليني (م.329ق)، به کوشش علي اکبر غفاري، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1363ش.  


===بالغ بودن احرام‌گزار===
'''الکامل في التاريخ'''، ابن اثير علي بن محمد الجزري (م.630ق)، بيروت، دار صادر ـ دار بيروت، 1386ق.  
فقیهان شیعه، [[حج کودکان|کودکان]] را از شمول حکم حرمت استظلال بیرون می‌دانند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص343؛ مسالک الافهام، ج2، ص265.</ref> 


===نبود اضطرار===
'''کتاب الحج'''، تقرير بحث الگلپايگاني، الصابري، قم، الخيام، 1400ق.  
هرگاه احرام‌گزار به سبب بیماری یا ناتوانی نیازمند استظلال باشد، به باور همه فقیهان شیعه<ref>المراسم العلویه، ص106؛ المبسوط، ج1، ص321؛ الدروس، ج1، ص377.</ref> و اهل سنت<ref>الحجه، ج2، ص270؛ شرح العمده، ج3، ص76.</ref> این کار وی جایز است. ولی درباره گستره و میزان اضطراری که موجب جواز استظلال می‌شود، اتفاق نظر ندارند. برخی،<ref>ذخیرة المعاد، ج1، ق 3، ص598.</ref> دشواری اندک مانند گرمای آفتاب یا بارش باران و برخی،<ref>المقنعه، ص432؛ السرائر، ج1، ص547.</ref> زیان بزرگ را مصداق این اضطرار دانسته‌اند. شماری دیگر به پشتوانه برخی حدیث‌ها، مصادیقی خاص برای آن برشمرده‌اند،<ref>الروضة البهیه، ج2، ص245؛ کشف اللثام، ج5، ص399.</ref> مانند کهنسالی، گرما و سرما. بیشتر فقیهان نه دشواری سخت را تا اندازه‌ای که مشمول ادله نفی حرج شود، لازم می‌شمرند و نه آزار دیدن از ترک استظلال را کافی می‌شمارند، بلکه بر آنند که حدی متوسط از دشواری و اضطرار لازم است.<ref>الحدائق، ج15، ص479؛ جواهر الکلام، ج18، ص398-399؛ المعتمد، ج4، ص244-245.</ref>


===در حال حرکت بودن احرام‌گزار===
'''کشاف القناع'''، منصور البهوتي (م.1051ق)، به کوشش هلال مصيلحي، بيروت، دار الفکر، 1402ق.  
به باور مشهور فقیهان شیعه<ref>السرائر، ج1، ص547؛ شرائع الاسلام، ج1، ص186؛ تحریر الوسیله، ج1، ص426.</ref> و اهل سنت،<ref>مختصر اختلاف العلماء، ج2، ص110؛ التمهید، ج15، ص111؛ مواهب الجلیل، ج4، ص207-208.</ref> حرمت استظلال به حالتی اختصاص دارد که احرام‌گزار بر مرکبی مانند حیوان، خودرو، قطار و هواپیما سوار باشد یا پیاده حرکت کند. بر این پایه، در منزلگاه‌ها مانند [[رباط|کاروانسرا]] و خیمه‌گاه و زیر درخت، استظلال ممنوع نیست. البته فقیهان، درباره پاره‌ای از مصداق‌های منزلگاه که استظلال در آن جایز است، اختلاف نظر دارند. برای نمونه، شماری از فقیهان،<ref>المعتمد، ج4، ص242-243.</ref> شهر [[مکه]] را منزلگاه و استظلال را در آن جایز دانسته‌اند و شماری دیگر،<ref>المعتمد، ج4، ص242.</ref> در مسیر [[مسجدالحرام]] تا نزدیک آن، استظلال را روا نشمرده‌اند.


شماری از فقیهان شیعه، حرکت با پای پیاده را از شمول حرمت استظلال بیرون دانسته و استظلال را در این فرض مجاز به شمار آورده‌اند.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص321؛ منتهی المطلب، ج2، ص792؛ جواهر الکلام، ج18، ص402-403.</ref> پشتوانه آنها روایات است.<ref group="یادداشت">برای نمونه، صحیحه [[محمد بن اسماعیل بن بزیع]] از [[امام رضا(ع)]] که بر جواز راه رفتن در سایه محمل دلالت دارد.</ref><ref>الکافی، ج4، ص351؛ الاحتجاج، ج2، ص168.</ref> بیشتر فقیهان با این دیدگاه مخالفت کرده‌اند؛ برخی از روایات مورد استدلال آنها را ضعیف دانسته<ref>المعتمد، ج4، ص237.</ref> و استدلال به برخی دیگر را نقد کرده‌اند.<ref group="یادداشت">به باور آنها، تعابیر حدیث‌ها عام هستند و واژگانی چون «مُحْرِم» و «سائر» را دربردارند که شامل پیادگان نیز می‌شوند. حدیث‌هایی که در آن‌ها واژه «راکب» آمده، تنها از باب ذکر مورد است و بر اختصاص دلالت ندارد. برخی حدیث‌ها مانند روایت احتجاج نیز از لحاظ سند، ضعیف قلمداد شده‌اند.</ref><ref>الحدائق، ج15، ص484؛ جواهر الکلام، ج18، ص403؛ المعتمد، ج4، ص236.</ref> در منابع مهم اهل سنت<ref>نک: مختصر اختلاف العلماء، ج2، ص110؛ مواهب الجلیل، ج4، ص207؛ المغنی، ج3، ص282-283.</ref> نیز، تمایزی میان حکم استظلال در دو حالت سواره و پیاده هنگام حرکت به چشم نمی‌خورد؛ هر چند در پاره‌ای منابع<ref>فتح العزیز، ج7، ص433-434.</ref> تمایز میان حکم این دو حالت به صراحت آمده است.
'''کشف اللثام'''، الفاضل الهندي (م.1137ق)، قم، نشر اسلامي، 1416ق.  


===متحرک بودن سایه===
'''لسان العرب'''، ابن منظور (م.711ق)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.  
شرط دیگر حرمت استظلال آن است که سایه و سایبان با شخص احرام‌گزار در حال حرکت، همراه باشد. بر این پایه، عبور وی از زیر سایه اشیای ثابت، مانند کوه‌ها، بناها، دیوارها و درختان جایز است. این شرط به صراحت در حدیث‌ها و بیشتر منابع فقهی مطرح نشده؛ ولی از فحوای سخن آن‌ها قابل دریافت است و شماری از فقیهان شیعه<ref>مجمع الفائده، ج6، ص321؛ المعتمد، ج4، ص238.</ref> و اهل سنت<ref>الکافی فی فقه الامام احمد، ج1، ص407؛ شرح العمده، ج3، ص72، 76؛ کشاف القناع، ج2، ص425.</ref> بدان تصریح کرده‌اند. به باور شماری از فقیهان،<ref>المعتمد، ج4، ص238-239.</ref> با توجه به آن که عبور حج‌گزار از زیر سایه‌های ثابت، فراوان پیش می‌آید، منع نشدن از آن در روایات، بیانگر جواز آن است. با این همه، شماری از فقیهان شیعه عبور از زیر سایه‌های ثابت را تنها در حالت اضطرار مجاز دانسته‌اند.<ref>کشف اللثام، ج5، ص402-403؛ جواهر الکلام، ج18، ص403-404.</ref>


==کفاره==
'''المبسوط في فقه الاماميه'''، الطوسي (م.460ق)، به کوشش بهبودي، تهران، المکتبة المرتضويه.


===دیدگاه شیعه===
'''المبسوط'''، السرخسي (م.483ق)، بيروت، دار المعرفه.  
به باور فقیهان [[شیعه]]، استظلالِ [[احرام|مُحرم]]، خواه به‌گونه اختیاری و خواه در موارد اضطرار، موجب پرداخت کفاره<ref group="یادداشت">فدیه.</ref> می‌شود.<ref>منتهی المطلب، ج2، ص792؛ المعتمد، ج4، ص245-246.</ref> به باور مشهور فقیهان شیعه،<ref name=":0">جامع المقاصد، ج3، ص358؛ الحدائق، ج15، ص479-480؛ المعتمد، ج4، ص246.</ref> کفاره استظلال [[قربانی]] کردن یک گوسفند است. افزون بر این، سخنانی دیگر نیز در فقه شیعه، به پشتوانه روایات، درباره کفاره استظلال به میان آمده‌اند؛ از این رو، با برشمردن قول مشهور، برخی از اقوال درباره کفاره استظلال چنین است:


*قربانی کردن یک گوسفند (باور مشهور)؛<ref name=":0" />
'''مجمع الفائدة و البرهان'''، المحقق الاردبيلي (م.993ق)، قم، نشر اسلامي، 1416ق.  
*یک مُدّ طعام برای هر روز؛<ref>المقنع، ص234.</ref>
*برای فرد مختار، به ازای هر روز یک گوسفند و برای مضطر، در مجموع یک گوسفند؛<ref>الکافی فی الفقه، ص204؛ غنیة النزوع، ص167.</ref>
*تخییر میان ذبح گوسفند و سه روز روزه و اطعام شش مسکین.<ref>نک: الدروس، ج1، ص378.</ref>


حدیثی که بر کفاره ذبح شتر دلالت دارد، به معنای استحباب دانسته شده<ref>الحدائق، ج15، ص481؛ المعتمد، ج4، ص246.</ref> یا ناپذیرفتنی به شمار رفته است.<ref>المعتمد، ج4، ص246.</ref>
'''المجموع شرح المهذب'''، النووي (م.677ق)، بيروت، دار الفکر.  


در منابع فقهی شیعه، از این موضوع سخن رفته که آیا در صورت تکرار استظلال، کفاره نیز متعدد می‌شود یا نه. به باور شماری از فقیهان، از روایات می‌توان دریافت که یک کفاره کافی است.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص486؛ المعتمد، ج4، ص246-247.</ref> در [[عمره]] همراه حج، بیشتر فقیهان برای هر احرام کفاره‌ای را واجب دانسته‌اند.<ref>التهذیب، ج5، ص311؛ جواهر الکلام، ج20، ص417؛ المعتمد، ج4، ص247.</ref>
'''مختصر اختلاف العلماء'''، احمد بن محمد طحاوي (م.قرن4ق)، به کوشش عبدالله نذير، بيروت، دار الشعائر الاسلاميه، 1417ق.  


===دیدگاه مالکی و حنبلی===
'''مختصر خليل'''، خليل بن اسحاق مالکي (م.قرن8ق)، بيروت، دار الفکر، 1415ق.  
در میان فقیهان [[مذهب حنبلی|حنبلی]]، که به حرمت استظلال باور دارند، درباره وجوب کفاره سه دیدگاه دیده می‌شود، که چنین است:<ref>الانصاف، ج3، ص462؛ الفروع، ج3، ص270.</ref>


*وجوب فدیه.
'''مختلف الشيعه'''، العلامة الحلي (م.726ق)، قم، نشر اسلامي، 1412ق.  
*واجب نبودن فدیه.
*وجوب فدیه، اگر استظلال اندک نباشد.


در میان فقیهان [[مذهب مالکی|مالکی]] که به حرمت استظلال باور دارند، درباره کفاره استظلال با محمل و وسایل همانند،<ref>الکافی فی فقه اهل المدینه، ص153؛ مختصر خلیل، ص81؛ الشرح الکبیر، ج2، ص57.</ref> و درباره مورد کفاره دیگر مصداق‌های استظلال<ref>نک: الانصاف، ج3، ص462-463؛ مواهب الجلیل، ج4، ص209.</ref> دو دیدگاه دیده می‌شود، که چنین است:
'''مدارک الاحکام'''، محمد بن علي العاملي (م.1009ق)، قم، آل البيت،، 1410ق.  


*وجوب فدیه؛
'''المراسم العلويه'''، سلار حمزة بن عبدالعزيز (م.448ق)، به کوشش حسيني، قم، المجمع العالمي لاهل البيت،، 1414ق.  
*استحباب فدیه.


نزد فقیهان حنبلی و مالکی، فدیه استظلال، یکی از سه مورد پیش رو به‌گونه تخییری است:
'''مسائل علي بن جعفر'''، علي بن جعفر (م.قرن2ق)، کنگره جهاني امام رضا7، 1409ق.


#ذبح یک گوسفند و صدقه دادن آن؛
'''مسالک الافهام الي تنقيح شرائع الاسلام'''، الشهيد الثاني (م.965ق)، قم، معارف اسلامي، 1416ق.  
#سه روز روزه گرفتن؛
#اطعام شش مسکین.<ref>القوانین الفقهیه، ص92-93؛ الانصاف، ج3، ص507.</ref>


==برخی احکام جزئی==
'''مستند الشيعه'''، احمد النراقي (م.1245ق)، قم، آل البيت،، 1419ق.
در منابع فقهی، احکام جزئی دیگر درباره استظلال آمده که مهم‌ترین موارد آن چنین است:


===شرط بالای سر بودن مانع===
'''مسند احمد'''، احمد بن حنبل (م.241ق)، بيروت، دار صادر.  
شماری از فقیهان [[شیعه]]<ref>الخلاف، ج2، ص318؛ منتهی المطلب، ج2، ص792؛ مسالک الافهام، ج2، ص264.</ref> استظلال را هنگامی ممنوع دانسته‌اند که مانع تابش خورشید، بر فراز سرِ احرام‌گزار باشد. بر این پایه، بهره‌گیری [[احرام|مُحرم]] از سایه جانبی مَحمل یا جامه‌ای که بر عصا یا درخت یا چوبی نهاده شده باشد، بدین شرط که این چیزها بالای سر او نباشند، جایز به شمار رفته است.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص364؛ تحریر الوسیله، ج1، ص426.</ref> شماری از فقیهان، این دیدگاه را قاطعانه نپذیرفته<ref>الحدائق، ج15، ص486-487؛ المعتمد، ج4، ص237-238.</ref> و شماری دیگر از باب احتیاط بدان ملتزم نشده‌اند.<ref>جامع المقاصد، ج3، ص187؛ جواهر الکلام، ج18، ص400-401.</ref>


شماری از فقیهان [[اهل سنت]]، خواه [[مذهب مالکی|مالکی]]<ref>التاج و الاکلیل، ج3، ص143-144؛ مواهب الجلیل، ج4، ص207-208؛ الشرح الکبیر، ج2، ص56-57.</ref> و خواه [[مذهب حنبلی|حنبلی]]<ref>الکافی فی فقه الامام احمد، ج1، ص406؛ المغنی، ج3، ص285.</ref> نیز، به‌گونه ضمنی چنین شرطی را برای حرمت استظلال به میان آورده و مصداق‌هایی از استظلال را مانند بهره‌گیری از سایه جانبی محمل یا لباسی که بر فراز چوب یا عصا قرار گرفته، حرام ندانسته‌اند.<ref group="یادداشت">از پشتوانه‌های این حکم، روایت ام الحُصَین درباره حج پیامبر(ص) است.</ref><ref>الکافی فی فقه الامام احمد، ج1، ص406؛ المغنی، ج3، ص285؛ منار السبیل، ج1، ص236؛ کشاف القناع، ج2، ص425.</ref>
'''المصنّف'''، ابن ابي‌شيبه (م.235ق)، به کوشش کمال يوسف الحوت، رياض، مکتبة الرشد، 1409ق.  


===سایه دست===
'''المعتمد في شرح المناسک'''، محاضرات الخوئي (م.1413ق)، الخلخالي، قم، مدرسة دار العلم، 1409ق.  
به تصریح شماری از فقیهان شیعه، به پشتوانه حدیث‌هایی چند، جلوگیری از تابش نور خورشید با اعضای بدن، برای مُحرم جایز است.<ref>منتهی المطلب، ج2، ص790؛ مجمع الفائده، ج6، ص322؛ مستند الشیعه، ج12، ص33.</ref> حتی در حدیثی این کار، سیره [[حضرت محمد(ص)]] در هنگام حج گزاردن شمرده شده است.<ref>الکافی، ج4، ص350.</ref><ref group="یادداشت">این فقیهان، صحیحه سعید اعرج را که بر نهی از پوشاندن با دست دلالت دارد، دارای معنای کراهت دانسته‌اند.</ref><ref>الحدائق، ج15، ص487؛ المعتمد، ج4، ص239-240.</ref>


در حدیث‌های اهل سنت<ref>المصنف، ج3، ص286.</ref> و فقیهان مالکی<ref>التاج و الاکلیل، ج3، ص143.</ref> و حنبلی<ref>شرح العمده، ج3، ص70؛ کشاف القناع، ج2، ص425.</ref> استظلال با دست برای احرام‌گزار روا شمرده شده است. نیز در منابع فقهی، از دیگر مصداق‌های همانند برای استظلال سخن رفته است.<ref>نک: شرح العمده، ج3، ص75؛ کشاف القناع، ج2، ص425؛ مواهب الجلیل، ج4، ص208.</ref>
'''معجم مقاييس اللغه'''، ابن فارس(م.395ق)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبليغات، 1404ق.  


===استظلال در شب===
'''مغني المحتاج'''، محمد الشربيني (م.977ق)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1377ق.  
فقیهان متأخر شیعه، به این نکته نیز پرداخته‌اند که آیا حرمت استظلال، ویژه روز است یا در شب نیز جاری است. شماری از فقیهان، به پشتوانه ادله‌ای، رعایت این حکم را در شب نیز واجب دانسته‌اند؛<ref>جامع المدارک، ج2، ص412؛ المعتمد، ج4، ص241-242.</ref> از جمله حدیث‌هایی که درباره محافظت از سرما و گرما و باران سخن به میان آورده است.<ref>برای نمونه: الکافی، ج4، ص351-352؛ وسائل الشیعه، ج13، ص154-156.</ref> نیز استدلال نموده‌اند که مفهوم اصلی استظلال، پنهان ساختن و پوشاندن است و به محافظت از نور خورشید اختصاص ندارد. در برابر، مخالفان بر آنند که استظلال تنها با وجود نور خورشید مفهوم دارد و فقیهان پیشین نیز از حرمت آن در شب سخن نگفته‌اند.<ref>کتاب الحج، گلپایگانی، ج2، ص221-222.</ref>


===حکم استظلال همراه===
'''المغني'''، عبدالله بن قدامه (م.620ق)، بيروت، دار الکتاب العربي.  
از مسائل استظلال، تکلیف مُحرمی است که با زن احرام‌گزار یا شخص بیمار یا [[مضطر]] همراه می‌شود که استظلال برای او جایز است. به باور همه فقیهان شیعه،<ref group="یادداشت">به اقتضای اصل اشتغال و نیز به پشتوانه حدیث‌هایی مانند روایت بکر بن صالح.</ref><ref>الکافی، ج4، ص352.</ref> استظلال برای شخص همراه حرام است.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص321؛ منتهی المطلب، ج2، ص792؛ مدارک الاحکام، ج7، ص365-366.</ref> 


فقیهان اهل سنت، کمتر به این موضوع پرداخته‌اند. دیدگاه مالکیان درباره کسی که زنی احرام‌گزار را در مرکب همراهی کند، آن است که استظلال بر او، بر خلاف زن، حرام است.<ref>التاج و الاکلیل، ج3، ص144؛ مواهب الجلیل، ج4، ص208.</ref> پاره‌ای از منابع پیشین حنفی، اعتقاد به جواز را به مالک و فقیهان [[مدینه]] نسبت داده‌اند.<ref>الحجه، ج2، ص272؛ مختصر اختلاف العلماء، ج2، ص110.</ref>
'''المقنع'''، الصدوق(م.381ق)، قم، مؤسسه امام هادي7، 1415ق.  


==جستار وابسته==
'''المقنعه'''، المفيد(م.413ق)، قم، نشر اسلامي، 1410ق.
* [[استظلال (فتاوای مراجع)]]
 
==پانویس==
'''منار السبيل'''، ابراهيم بن محمد بن ضويان (م.1353ق)، به کوشش عصام قلعه‌جي، رياض، مکتبة المعارف، 1405ق.
{{پانویس}}
 
'''منتهي المطلب'''، العلامة الحلي (م.726ق)، چاپ سنگي، 1333ق.
 
'''مواهب الجليل'''، الحطاب الرعيني (م.954ق)، به کوشش زکريا عميرات، بيروت، دار الکتب العلميه، 1416ق.
 
'''نيل الاوطار'''، الشوکاني (م.1255ق)، بيروت، دار الجيل، 1973م.
 
'''وسائل الشيعه'''، الحرّ العاملي (م.1104ق)، قم، آل البيت،، 1414ق.
 
'''الهداية شرح بداية المبتدي'''، علي بن ابوبکر المرغيناني (م.593ق)، بيروت، المکتبة الاسلاميه.


==منابع==
{{منابع}}
{{دانشنامه
| آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9120/استظلال
| عنوان = استضلال
| نویسنده = سید رضا هاشمی
}}
*'''الاحتجاج'''، ابومنصور الطبرسی (م.۵۲۰ق)، به کوشش سید محمد باقر، نجف، دار النعمان، ۱۳۸۶ق.
*'''الاحکام فی الحلال و الحرام'''، یحیی بن حسین (م.۲۹۸ق)، به کوشش علی بن احمد، ۱۴۱۰ق.
*'''الاختصاص'''، المفید (م.۴۱۳ق)، به کوشش غفاری و زرندی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
*'''الاستبصار'''، الطوسی (م.۴۶۰ق)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۹۰ق.
*'''الاستذکار'''، ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق)، به کوشش سالم محمد و محمد علی، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۰م.
*'''اعانة الطالبین'''، السید البکری الدمیاطی (م.۱۳۱۰ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ق.
*'''الانتصار'''، السید المرتضی (م.۴۳۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق.
*'''الانصاف فی معرفة الراجح من الخلاف'''، المرداوی (م.۸۸۵ق)، به کوشش محمد حامد، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
*'''بدائع الصنائع'''، علاء الدین الکاسانی (م.۵۸۷ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۹۸۲م.
*'''التاج و الاکلیل'''، محمد بن یوسف العبدری (م.۸۹۷ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۹۸ق.
*'''تحریر الوسیله'''، امام خمینی۱ (م.۱۳۶۸ش)، نجف، مطبعة الآداب، ۱۳۹۰ق.
*'''تذکرة الفقهاء'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۶ق.
*'''التمهید'''، ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق)، مغرب، وزارة الاوقاف، ۱۳۸۷ق.
*'''تهذیب الاحکام'''، الطوسی (م.۴۶۰ق)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
*'''جامع المدارک'''، سید احمد الخوانساری (م.۱۴۰۵ق)، به کوشش غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۴۰۵ق.
*'''جامع المقاصد'''، الکرکی (م.۹۴۰ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۱ق.
*'''جواهر الکلام'''، النجفی (م.۱۲۶۶ق)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷ش.
*'''الحجّه'''، محمد بن حسن شیبانی (م.قرن۲ق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.
*'''الحدائق الناضره'''، یوسف البحرانی (م.۱۱۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۹ق.
*'''حلیة العلماء'''، محمد بن احمد قفّال شاشی (م.۵۰۷ق)، بیروت ـ عمان، الرساله ـ دار الارقم، ۱۴۰۰ق.
*'''الخلاف'''، الطوسی (م.۴۶۰ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق.
*'''الدروس الشرعیه'''، الشهید الاول (م.۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۴ق.
*'''ذخیرة المعاد'''، محمد باقر السبزواری (م.۱۰۹۰ق)، قم، مؤسسة آل البیت،
*'''الروضة البهیه'''، الشهید الثانی (م.۹۶۵ق)، به کوشش کلانتر، قم، داوری، ۱۴۱۰ق.
*'''السرائر'''، ابن ادریس (م.۵۹۸ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
*'''السنن الکبری'''، البیهقی (م.۴۵۸ق)، بیروت، دار الفکر.
*'''شرائع الاسلام'''، المحقق الحلی (م.۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، قم، دار الایمان، ۱۴۰۹ق.
*'''شرح العمده'''، ابن تیمیه حرّانی (م.۷۲۸ق)، ریاض، مکتبة العبیکان، ۱۴۱۳ق.
*'''الشرح الکبیر'''، ابوالبرکات (م.۱۲۰۱ق)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
*'''الصحاح'''، الجوهری (م.۳۹۳ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
*'''صحیح مسلم'''، مسلم (م.۲۶۱ق)، بیروت، دار الفکر.
*'''عون المعبود'''، العظیم آبادی (م.۱۳۲۹ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
*'''عیون اخبار الرضا(ع)'''، الصدوق (م.۳۸۱ق)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۴ق.
*'''غُنیة النزوع'''، الحلبی (م.۵۸۵ق)، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امام صادق۷، ۱۴۱۷ق.
*'''فتح العزیز'''، عبدالکریم بن محمد الرافعی (م.۶۲۳ق)، بیروت، دار الفکر.
*'''الفروع'''، محمد بن مفلح المقدّسی (م.۷۶۳ق)، به کوشش القاضی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
*'''القاموس المحیط'''، الفیروزآبادی (م.۸۱۷ق)، بیروت، دار العلم.
*'''قرب الاسناد'''، الحمیری (م.قرن۳ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۳ق.
*'''القوانین الفقهیه'''، محمد بن جزی الغرناطی (م.۷۶۳ق).
*'''الکافی فی الفقه'''، ابوالصلاح الحلبی (م.۴۴۷ق)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین۷، ۱۴۰۳ق.
*'''الکافی فی فقه الامام احمد بن حنبل'''، عبدالله بن قدامه (م.۶۲۰ق)، به کوشش زهیر الشاویش، بیروت، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۸ق.
*'''الکافی فی فقه اهل المدینة المالکی'''، القرطبی (م.۴۶۳ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق.
*'''الکافی'''، الکلینی (م.۳۲۹ق)، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
*'''الکامل فی التاریخ'''، ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر ـ دار بیروت، ۱۳۸۶ق.
*'''کتاب الحج'''، تقریر بحث الگلپایگانی، الصابری، قم، الخیام، ۱۴۰۰ق.
*'''کشاف القناع'''، منصور البهوتی (م.۱۰۵۱ق)، به کوشش هلال مصیلحی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق.
*'''کشف اللثام'''، الفاضل الهندی (م.۱۱۳۷ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
*'''لسان العرب'''، ابن منظور (م.۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
*'''المبسوط فی فقه الامامیه'''، الطوسی (م.۴۶۰ق)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
*'''المبسوط'''، السرخسی (م.۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه.
*'''مجمع الفائدة و البرهان'''، المحقق الاردبیلی (م.۹۹۳ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
*'''المجموع شرح المهذب'''، النووی (م.۶۷۷ق)، بیروت، دار الفکر.
*'''مختصر اختلاف العلماء'''، احمد بن محمد طحاوی (م.قرن۴ق)، به کوشش عبدالله نذیر، بیروت، دار الشعائر الاسلامیه، ۱۴۱۷ق.
*'''مختصر خلیل'''، خلیل بن اسحاق مالکی (م.قرن۸ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
*'''مختلف الشیعه'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
*'''مدارک الاحکام'''، محمد بن علی العاملی (م.۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق.
*'''المراسم العلویه'''، سلار حمزة بن عبدالعزیز (م.۴۴۸ق)، به کوشش حسینی، قم، المجمع العالمی لاهل البیت، ۱۴۱۴ق.
*'''مسائل علی بن جعفر'''، علی بن جعفر (م.قرن۲ق)، کنگره جهانی امام رضا۷، ۱۴۰۹ق.
*'''مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام'''، الشهید الثانی (م.۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
*'''مستند الشیعه'''، احمد النراقی (م.۱۲۴۵ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۹ق.
*'''مسند احمد'''، احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق)، بیروت، دار صادر.
*'''المصنّف'''، ابن ابی‌شیبه (م.۲۳۵ق)، به کوشش کمال یوسف الحوت، ریاض، مکتبة الرشد، ۱۴۰۹ق.
*'''المعتمد فی شرح المناسک'''، محاضرات الخوئی (م.۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، ۱۴۰۹ق.
*'''معجم مقاییس اللغه'''، ابن فارس (م.۳۹۵ق)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق.
*'''مغنی المحتاج'''، محمد الشربینی (م.۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
*'''المغنی'''، عبدالله بن قدامه (م.۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی.
*'''المقنع'''، الصدوق (م.۳۸۱ق)، قم، مؤسسه امام هادی۷، ۱۴۱۵ق.
*'''المقنعه'''، المفید (م.۴۱۳ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
*'''منار السبیل'''، ابراهیم بن محمد بن ضویان (م.۱۳۵۳ق)، به کوشش عصام قلعه‌جی، ریاض، مکتبة المعارف، ۱۴۰۵ق.
*'''منتهی المطلب'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، چاپ سنگی، ۱۳۳۳ق.
*'''مواهب الجلیل'''، الحطاب الرعینی (م.۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
*'''نیل الاوطار'''، الشوکانی (م.۱۲۵۵ق)، بیروت، دار الجیل، ۱۹۷۳م.
*'''وسائل الشیعه'''، الحرّ العاملی (م.۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
*'''الهدایة شرح بدایة المبتدی'''، علی بن ابوبکر المرغینانی (م.۵۹۳ق)، بیروت، المکتبة الاسلامیه.
{{پایان}}
{{پایان}}
==مقاله‌های مرتبط==
[[Category،احرام]]
{{احکام حج}}
[[Category،احکام احرام]]
{{محرمات احرام}}
[[Category،محرمات احرام]]
[[Category:احرام]]
[[Category:احکام احرام]]
[[Category:محرمات احرام]]
[[Category:احرام]]
[[Category:احکام احرام]]
[[Category:محرمات احرام]]


[[رده:احرام]]
[[رده:احکام احرام]]
[[رده:محرمات احرام]]
[[رده:محرمات احرام]]
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)

این صفحه عضوی از یک ردهٔ پنهان است: