۵٬۱۲۵
ویرایش
M-mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==تاریخ ساخت== | ==تاریخ ساخت== | ||
باب السلام<ref>التعریف بما آنست الهجره، ص108؛ وفاء الوفاء، ج2، ص85.</ref>یکی از درهایی بود که به سال 17ق. در گسترش دوران [[عمر بن خطاب]] (حک: 13-23ق.) در انتهای دیوار غربی [[مسجدالنبی]] ساخته شد.<ref>معجم البلدان، ج5، ص87؛ وفاء الوفاء، ج2، ص85؛ مرآة الحرمین، ج1، ص462؛ عمارة المسجد النبوی، ص87.</ref> | باب السلام<ref>التعریف بما آنست الهجره، ص108؛ وفاء الوفاء، ج2، ص85.</ref> یکی از درهایی بود که به سال 17ق. در گسترش دوران [[عمر بن خطاب]] (حک: 13-23ق.) در انتهای دیوار غربی [[مسجدالنبی]] ساخته شد.<ref>معجم البلدان، ج5، ص87؛ وفاء الوفاء، ج2، ص85؛ مرآة الحرمین، ج1، ص462؛ عمارة المسجد النبوی، ص87.</ref> | ||
==نامهای دیگر== | ==نامهای دیگر== | ||
این باب کنار [[باب الرحمه]] قرار گرفت و از آنجا که بعدها خانه [[مروان بن حکم]] (حک: 64-65ق.) نزدیک آن بنا گشت، مدتها با نام باب مروان شناخته میشد.<ref>اخبار المدینه، ص110؛ الدرة الثمینه، ص108؛ وفاء الوفاء، ج2، ص225، 227.</ref>خانه مروان به سال 686ق. ویران گشت و به جای آن وضوخانهای به دست [[سیفالدین قلاوون]] (حک: 678-689ق.) از حاکمان مملوکی [[مصر]] بنا گشت.<ref>التحفة اللطیفه، ج2، ص386؛ مرآة الحرمین، ج1، ص477؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص632-633.</ref>[[ابنزباله]] (م. 199ق.) باب الخشوع را نام دیگر این در دانسته؛ ولی به سبب نامگذاری آن اشاره نکرده است.<ref>اخبار المدینه، ص110؛ وفاء الوفاء، ج2، ص225.</ref>[[ابنجبیر]] نیز بدون اشاره به وجه تسمیه، از این در با عنوان باب الخشیه یاد کرده است.<ref>رحلة ابن جبیر، ص154.</ref>باب سویقه نیز از نامهای دیگر این باب خوانده شده<ref>عمدة الاخبار، ص115.</ref>که شاید نزدیک بودنش به منطقه سویقه در غرب مسجدالنبی یا همسو بودن با [[باب السویقه]] [[شهر مدینه]]، دلیل این نامگذاری باشد. به علت روبهرو بودن باب السلام با دروازه اصلی شهر مدینه (باب السویقه) در دوره عثمانی و نیز فاصله اندک آن با حجره شریف، بیشتر زائران مدینه برای سلامدادن به ساحت مقدس [[پیامبر]] از این در وارد مسجد میشدند و از اینرو، باب السلام بر نامهای دیگر غلبه یافت.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص225-226.</ref> | این باب کنار [[باب الرحمه]] قرار گرفت و از آنجا که بعدها خانه [[مروان بن حکم]] (حک: 64-65ق.) نزدیک آن بنا گشت، مدتها با نام باب مروان شناخته میشد.<ref>اخبار المدینه، ص110؛ الدرة الثمینه، ص108؛ وفاء الوفاء، ج2، ص225، 227.</ref> خانه مروان به سال 686ق. ویران گشت و به جای آن وضوخانهای به دست [[سیفالدین قلاوون]] (حک: 678-689ق.) از حاکمان مملوکی [[مصر]] بنا گشت.<ref>التحفة اللطیفه، ج2، ص386؛ مرآة الحرمین، ج1، ص477؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص632-633.</ref> [[ابنزباله]] (م. 199ق.) باب الخشوع را نام دیگر این در دانسته؛ ولی به سبب نامگذاری آن اشاره نکرده است.<ref>اخبار المدینه، ص110؛ وفاء الوفاء، ج2، ص225.</ref> [[ابنجبیر]] نیز بدون اشاره به وجه تسمیه، از این در با عنوان باب الخشیه یاد کرده است.<ref>رحلة ابن جبیر، ص154.</ref> باب سویقه نیز از نامهای دیگر این باب خوانده شده<ref>عمدة الاخبار، ص115.</ref> که شاید نزدیک بودنش به منطقه سویقه در غرب مسجدالنبی یا همسو بودن با [[باب السویقه]] [[شهر مدینه]]، دلیل این نامگذاری باشد. به علت روبهرو بودن باب السلام با دروازه اصلی شهر مدینه (باب السویقه) در دوره عثمانی و نیز فاصله اندک آن با حجره شریف، بیشتر زائران مدینه برای سلامدادن به ساحت مقدس [[پیامبر]] از این در وارد مسجد میشدند و از اینرو، باب السلام بر نامهای دیگر غلبه یافت.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص225-226.</ref> | ||
==اعمال عمر بن عبدالعزیز بر باب== | ==اعمال عمر بن عبدالعزیز بر باب== | ||
[[عمر بن عبدالعزیز]] (حک: 99-101ق.) به سال 88ق. هنگامی که والی مدینه بود، زنجیری بر باب السلام آویخت تا از ورود حیوانات به مسجد جلوگیری شود.<ref>الدرة الثمینه، ص116.</ref>این زنجیر همچنان بر در بود تا آنکه به سال 885ق. به علت انبوهیِ جمعیت پشت آن، شماری کشته شدند. از آن پس، در [[ایام حج]] این زنجیر برداشته میشد.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص226.</ref> | [[عمر بن عبدالعزیز]] (حک: 99-101ق.) به سال 88ق. هنگامی که والی مدینه بود، زنجیری بر باب السلام آویخت تا از ورود حیوانات به مسجد جلوگیری شود.<ref>الدرة الثمینه، ص116.</ref> این زنجیر همچنان بر در بود تا آنکه به سال 885ق. به علت انبوهیِ جمعیت پشت آن، شماری کشته شدند. از آن پس، در [[ایام حج]] این زنجیر برداشته میشد.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص226.</ref> | ||
همچنین به دستور عمر بن عبدالعزیز، کنار این باب، منارهای ساخته بودند که بر خانه مروان اشراف داشت. از اینرو، [[سلیمان بن عبدالملک]] (حک: 96-99ق.) | همچنین به دستور عمر بن عبدالعزیز، کنار این باب، منارهای ساخته بودند که بر خانه مروان اشراف داشت. از اینرو، [[سلیمان بن عبدالملک]] (حک: 96-99ق.) دستور ویرانی آن را صادر کرد.<ref>تاریخ المسجد النبوی، ص153؛ مدینهشناسی، ص122.</ref> این مناره به سال 706ق. به دستور شبلالدوله کافور، بزرگ خادمان حرم، به سالهای 700-711ق. بازسازی گشت.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص94؛ مرآة الحرمین، ج1، ص479.</ref> این مناره به سال 970ق. ویران شد؛ اما به دست [[سلطان مراد عثمانی]] به سال 983ق. تجدید بنا گشت. همچنین در دوران [[سلطان عبدالمجید اول]]، بار دیگر این مناره تعمیر و دو کنگره به کنگرههای آن افزوده شد.<ref>عمارة المسجد النبوی، ص250.</ref> این مناره در دوره سعودی با تغییراتی همچنان باقی ماند.<ref>تاریخ المسجد النبوی، ص153-154.</ref> | ||
==نقوش باب== | ==نقوش باب== | ||
پس از بازسازی مسجدالنبی به دست [[منصور عباسی]] (حک: 136-158ق.) بر قسمت بیرونی باب السلام، پس از [[بسمله]]، این آیه: {{قلم رنگ|سبز|اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً}} ([[سوره احزاب]]، 56) و عباراتی شامل دعا در حق پیامبر و خاندانش و نیز تاریخ گسترش مسجد به دست خلیفه و دعا در حق او نقش بسته بود. در قسمت داخلی در، نیز جملههایی مشتمل بر گواهی به یکتایی [[خداوند]] و دعا در حق پیامبر و تاریخ بازسازی مسجد نوشته شده بود.<ref>المناسک، ص394-395.</ref> | پس از بازسازی مسجدالنبی به دست [[منصور عباسی]] (حک: 136-158ق.) بر قسمت بیرونی باب السلام، پس از [[بسمله]]، این آیه: {{قلم رنگ|سبز|اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً}} ([[سوره احزاب]]، 56) و عباراتی شامل دعا در حق پیامبر و خاندانش و نیز تاریخ گسترش مسجد به دست خلیفه و دعا در حق او نقش بسته بود. در قسمت داخلی در، نیز جملههایی مشتمل بر گواهی به یکتایی [[خداوند]] و دعا در حق پیامبر و تاریخ بازسازی مسجد نوشته شده بود.<ref>المناسک، ص394-395.</ref> | ||
==باز بودن باب== | ==باز بودن باب== | ||
با وجود بسته شدن بسیاری از درهای مسجدالنبی در دوره [[مقتدر عباسی]] (حک: 295-320ق.) | با وجود بسته شدن بسیاری از درهای مسجدالنبی در دوره [[مقتدر عباسی]] (حک: 295-320ق.) یا پیش از آن، باب السلام از اندک درهایی بود که همچنان باز ماند.<ref>رحلة ابن جبیر، ص154؛ عمارة المسجد النبوی، ص177.</ref> در این هنگام، لنگههای این باب از جنس ساج بود.<ref>عمارة المسجد النبوی، ص152-153، 177.</ref> | ||
وجه تمایز این باب آن بود که نزدیک [[دارالقضاء]] (خانهای از آنِ عمر بن خطاب که برای قضاء دَین فروخته شد و بعدها به تصرف مروان بن حکم درآمد) و [[دارالاماره]] دوران اموی<ref>المغانم المطابه، ج2، ص788؛ وفاء الوفاء، ج2، ص222-224.</ref>قرار داشت و نیز با مدرسه اشرفیه سلطان قایتبای مملوکی در اواخر قرن 9ق.<ref>تاریخ المدارس الوقفیه، ص491-492.</ref>که به دست [[سلطان محمود عثمانی]] به سال 1273ق. بازسازی شد و به مدرسه محمودیه شهرت یافت، <ref>رسائل فی تاریخ المدینه، ص44؛ تاریخ معالم المدینه، ص100؛ تاریخ المدارس الوقفیه، ص491-492.</ref> همجوار بود. | وجه تمایز این باب آن بود که نزدیک [[دارالقضاء]] (خانهای از آنِ عمر بن خطاب که برای قضاء دَین فروخته شد و بعدها به تصرف مروان بن حکم درآمد) و [[دارالاماره]] دوران اموی<ref>المغانم المطابه، ج2، ص788؛ وفاء الوفاء، ج2، ص222-224.</ref> قرار داشت و نیز با مدرسه اشرفیه سلطان قایتبای مملوکی در اواخر قرن 9ق.<ref>تاریخ المدارس الوقفیه، ص491-492.</ref> که به دست [[سلطان محمود عثمانی]] به سال 1273ق. بازسازی شد و به مدرسه محمودیه شهرت یافت،<ref>رسائل فی تاریخ المدینه، ص44؛ تاریخ معالم المدینه، ص100؛ تاریخ المدارس الوقفیه، ص491-492.</ref> همجوار بود. | ||
==تعمیر باب بعد از آتشسوزی== | ==تعمیر باب بعد از آتشسوزی== | ||
هر دو لنگه این باب در آتشسوزی اول مسجد نبوی در سال 654ق. آسیب دید؛ اما در بازسازی به فرمان [[ملک ظاهر بیبرس مملوکی]] (حک: 658-676ق.) | هر دو لنگه این باب در آتشسوزی اول مسجد نبوی در سال 654ق. آسیب دید؛ اما در بازسازی به فرمان [[ملک ظاهر بیبرس مملوکی]] (حک: 658-676ق.) به سال 668ق. تعمیر شد.<ref>عمارة المسجد النبوی، ص199، 219، 234.</ref> | ||
دری دیگر به فرمان [[ملک ناصر محمد بن قلاوون مملوکی]] (حک: 693-741ق.) از چوب ساج برای باب السلام ساخته شد<ref>تاریخ مکة المشرفه، ج1، ص293.</ref>که در آتشسوزی دوم مسجدالنبی به سال 886ق. سوخت. سلطان قایتبای دستور داد دری را که به سفارش وی در مصر برای مدرسه اشرفیه ساخته بودند، بر باب السلام قرار دهند. این در را که از چوبی گرانبها ساخته شده بود، با قطعههایی از مس و نوشتههایی بر آن، آراسته بودند.<ref>سفرنامه حجاز، ص386، 388.</ref> | دری دیگر به فرمان [[ملک ناصر محمد بن قلاوون مملوکی]] (حک: 693-741ق.) از چوب ساج برای باب السلام ساخته شد<ref>تاریخ مکة المشرفه، ج1، ص293.</ref> که در آتشسوزی دوم مسجدالنبی به سال 886ق. سوخت. سلطان قایتبای دستور داد دری را که به سفارش وی در مصر برای مدرسه اشرفیه ساخته بودند، بر باب السلام قرار دهند. این در را که از چوبی گرانبها ساخته شده بود، با قطعههایی از مس و نوشتههایی بر آن، آراسته بودند.<ref>سفرنامه حجاز، ص386، 388.</ref> | ||
در سال 941ق. به دستور [[سلیمان قانونی]] (حک: 926-974ق.) درگاه باب السلام که از دوران مملوکی بر جای مانده بود، ویران شد و بنایی بهتر جایگزین آن گشت که قبهای بر بالای آن قرار داشت. پیرامون در با مرمری بسیار زیبا تزیین شد و بر سمت چپ و راست آن، پس از بسمله، آیه40 [[سوره احزاب]]: {{قلم رنگ|سبز|ماکانَ مُحَمَّدٌ اَبا اَحَد ٍمِنْ رِجالِکُمْ وَلکِنْ رَسُولَ اللهِ وَخاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکانَ اللهُ بِکُلّ ِشَیْءٍ عَلیماً}} و 24 [[سوره رعد]]: {{قلم رنگ|سبز|سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِماصَبَرْتُم ْفَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ}} و 56 سوره احزاب: {{قلم رنگ|سبز|اِنَّ الله َوَمَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلیما}} همراه حدیث «من زارنی بعد موتی فکانما زارنی فی حیاتی» و عبارتهایی در مدح سلطان و تاریخ ساخت آن در، نقش بست.<ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص493-494.</ref> | در سال 941ق. به دستور [[سلیمان قانونی]] (حک: 926-974ق.) درگاه باب السلام که از دوران مملوکی بر جای مانده بود، ویران شد و بنایی بهتر جایگزین آن گشت که قبهای بر بالای آن قرار داشت. پیرامون در با مرمری بسیار زیبا تزیین شد و بر سمت چپ و راست آن، پس از بسمله، آیه40 [[سوره احزاب]]: {{قلم رنگ|سبز|ماکانَ مُحَمَّدٌ اَبا اَحَد ٍمِنْ رِجالِکُمْ وَلکِنْ رَسُولَ اللهِ وَخاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکانَ اللهُ بِکُلّ ِشَیْءٍ عَلیماً}} و 24 [[سوره رعد]]: {{قلم رنگ|سبز|سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِماصَبَرْتُم ْفَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ}} و 56 سوره احزاب: {{قلم رنگ|سبز|اِنَّ الله َوَمَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلیما}} همراه حدیث «من زارنی بعد موتی فکانما زارنی فی حیاتی» و عبارتهایی در مدح سلطان و تاریخ ساخت آن در، نقش بست.<ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص493-494.</ref> | ||
==ساخت در جدید برای باب== | ==ساخت در جدید برای باب== | ||
ساخت در جدید برای باب السلام، در دوره عبدالمجید عثمانی (حک: 1255-1277ق.) آغاز شد و در دوره فرزندش عبدالعزیز (حک: 1277-1293ق.) | ساخت در جدید برای باب السلام، در دوره عبدالمجید عثمانی (حک: 1255-1277ق.) آغاز شد و در دوره فرزندش عبدالعزیز (حک: 1277-1293ق.) به پایان رسید. این در به رنگ سبز مایل به لاجوردی بود که گاه سفید مینمود. خطوطی بسیار زیبا بر این در نقش بسته بود که آن را به باغی زیبا شبیه میساخت. از سمت بیرونی باب السلام، بر روی کنارههای چوبی در، نوشتهای در چهار سطر با خط ثلث بسیار زیبا به چشم میخورد که در سطر اول، آیه87 [[سوره نساء]]: {{قلم رنگ|سبز|وَمَنْ اَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِیثاً}} و در سمت راست هنگام وارد شدن، آیات 80-83 [[سوره اسراء]]: {{قلم رنگ|سبز|وَ قُلْ رَبِّ اَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ اَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ... وَ اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ کانَ یَؤُسا}} و در سطر دوم، پس از بسمله آیات21-25 سوره احزاب: {{قلم رنگ|سبز|لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ... وَ کانَ اللهُ قَوِیًّا عَزِیزا}} نوشته شده بود. در سطر سوم، چند بیت در مدح پیامبر 9 و توسل به ایشان نقش بسته بود که از آن شمار است: | ||
رسول الله انی مستجیر **** بجاهک و الزمان له اعتداء | رسول الله انی مستجیر **** بجاهک و الزمان له اعتداء | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
و چه نزدیک است که تو غمهای مرا بزدایی؛ و چه بسیار غم که تو آن را زدودهای! | و چه نزدیک است که تو غمهای مرا بزدایی؛ و چه بسیار غم که تو آن را زدودهای! | ||
در سطر چهارم نیز کلماتی در ستایش [[عبدالعزیز بن عبدالمجید عثمانی]] و دعای برای وی نگاشته شده بود. بر لنگه راست در، آیه 45 [[سوره حجر]]: {{قلم رنگ|سبز|اِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ}} و بر لنگه چپ، آیه46 همان سوره: {{قلم رنگ|سبز|ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِینَ}} نقش بسته بود.<ref>رسائل فی تاریخ المدینه، ص79-80؛ مرآة الحرمین، ج1، ص477؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص632-635.</ref> | در سطر چهارم نیز کلماتی در ستایش [[عبدالعزیز بن عبدالمجید عثمانی]] و دعای برای وی نگاشته شده بود. بر لنگه راست در، آیه 45 [[سوره حجر]]: {{قلم رنگ|سبز|اِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ}} و بر لنگه چپ، آیه46 همان سوره: {{قلم رنگ|سبز|ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِینَ}} نقش بسته بود.<ref>رسائل فی تاریخ المدینه، ص79-80؛ مرآة الحرمین، ج1، ص477؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص632-635.</ref> | ||
==بازسازی در زمان سعودیها== | ==بازسازی در زمان سعودیها== | ||
سعودیها این باب را به سال 1375ق. بازسازی و تزیین کردند.<ref>مدینهشناسی، ص113.</ref>در گسترش دوم مسجدالنبی، لنگههای چوبی درهای اصلی مسجد تعویض شد. برای ساختن درها از بهترین مواد خام استفاده کردند. چوبهای ساج را که گرد آورده بودند، با بهرهوری از فنون پیشرفته خشک کردند و به بارسلون در [[کشور اسپانیا]] فرستادند تا همانجا در را بسازند. در آنجا با بهرهوری از ابزارهای جدید، درها را با کیفیت عالی ساختند و برای ساخت آنها از میخ چوبی استفاده کردند. تزیینات مسی درها نیز در [[کشور فرانسه]] ساخته و در بارسلون بر روی درها کار گذاشته شد. وزن 5/2 تنی درها سبب شد که زمانی فراوان برای تراز کردن آنها صرف شود. این کار در نهایت دقت انجام گرفت.<ref>قصة التوسعة الکبری، ص385-386.</ref> | سعودیها این باب را به سال 1375ق. بازسازی و تزیین کردند.<ref>مدینهشناسی، ص113.</ref> در گسترش دوم مسجدالنبی، لنگههای چوبی درهای اصلی مسجد تعویض شد. برای ساختن درها از بهترین مواد خام استفاده کردند. چوبهای ساج را که گرد آورده بودند، با بهرهوری از فنون پیشرفته خشک کردند و به بارسلون در [[کشور اسپانیا]] فرستادند تا همانجا در را بسازند. در آنجا با بهرهوری از ابزارهای جدید، درها را با کیفیت عالی ساختند و برای ساخت آنها از میخ چوبی استفاده کردند. تزیینات مسی درها نیز در [[کشور فرانسه]] ساخته و در بارسلون بر روی درها کار گذاشته شد. وزن 5/2 تنی درها سبب شد که زمانی فراوان برای تراز کردن آنها صرف شود. این کار در نهایت دقت انجام گرفت.<ref>قصة التوسعة الکبری، ص385-386.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع == | ==منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۳: | ||
* '''وفاء الوفاء''': السمهودی (م. 911ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م. | * '''وفاء الوفاء''': السمهودی (م. 911ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |
ویرایش