۵٬۱۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>' به '</ref> ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref> ') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در منابع جغرافیایی مسلمانان، جزیره اندلس به همه شبه جزیره ایبری یعنی اسپانیا و پرتغال فعلی و نیز اسپانیای در حاکمیت اسلامی اطلاق میشده است<ref>A history of medieval spain، p142؛ دائرة المعارف فارسی، ج1، ص266.</ref> و مرزهای آن از شرق و شمال به کشورهای [[روم]]، از جنوب به مدیترانه، و از غرب به اقیانوس مغربی ختم میشد.<ref>حدود العالم، ص184؛ جغرافیای حافظ ابرو، ج1، ص265.</ref> | در منابع جغرافیایی مسلمانان، جزیره اندلس به همه شبه جزیره ایبری یعنی اسپانیا و پرتغال فعلی و نیز اسپانیای در حاکمیت اسلامی اطلاق میشده است<ref>A history of medieval spain، p142؛ دائرة المعارف فارسی، ج1، ص266.</ref> و مرزهای آن از شرق و شمال به کشورهای [[روم]]، از جنوب به مدیترانه، و از غرب به اقیانوس مغربی ختم میشد.<ref>حدود العالم، ص184؛ جغرافیای حافظ ابرو، ج1، ص265.</ref> | ||
اندلس در دوره حکومت مسلمانان به پنج ولایت تقسیم گردید و در هر ولایت حاکمی مستقل نصب شد.<ref>جغرافیای تاریخی، ص457.</ref> | اندلس در دوره حکومت مسلمانان به پنج ولایت تقسیم گردید و در هر ولایت حاکمی مستقل نصب شد.<ref>جغرافیای تاریخی، ص457.</ref> (تصویر شماره 4) | ||
نام یونانی این منطقه، ایبریا و تلفظ رومی آن اسپانیا است.<ref>دائرة المعارف الاسلامیه، ج5، ص1290.</ref> شبه جزیره ایبری در جنوب غربی اروپا و شامل اسپانیا و پرتغال بوده و با کوههای پیرنه از بقیه اروپا و با تنگه جبل الطارق از افریقای شمالی جدا شده است.<ref>نک: جغرافیای تاریخی، ص451؛ دائرة المعارف فارسی، ج1، ص266.</ref> اندلس امروزه بزرگترین استان اسپانیا و از نظر تقسیمات کشوری شامل هشت شهرِ المریه (المریا)، قادش (کادیز)، قرطبه (کردوبا)، غرناطه (گرانادا)، ولبه (اوئلوا)، جیان (خائن)، مالقه (مالاگا)، و اشبیلیه (سیویل) است.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج10، ص323.</ref> اکنون یک میلیون تن [[مسلمان]] در اسپانیا زندگی میکنند که از این شمار، 10% اسپانیایی و بقیه مهاجرانی از کشورهای اسلامی بهویژه [[آفریقا]] هستند. مسلمانان حدود 50 مسجد دارند.<ref>جغرافیای جهان اسلام، ص441.</ref> | نام یونانی این منطقه، ایبریا و تلفظ رومی آن اسپانیا است.<ref>دائرة المعارف الاسلامیه، ج5، ص1290.</ref> شبه جزیره ایبری در جنوب غربی اروپا و شامل اسپانیا و پرتغال بوده و با کوههای پیرنه از بقیه اروپا و با تنگه جبل الطارق از افریقای شمالی جدا شده است.<ref>نک: جغرافیای تاریخی، ص451؛ دائرة المعارف فارسی، ج1، ص266.</ref> اندلس امروزه بزرگترین استان اسپانیا و از نظر تقسیمات کشوری شامل هشت شهرِ المریه (المریا)، قادش (کادیز)، قرطبه (کردوبا)، غرناطه (گرانادا)، ولبه (اوئلوا)، جیان (خائن)، مالقه (مالاگا)، و اشبیلیه (سیویل) است.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج10، ص323.</ref> اکنون یک میلیون تن [[مسلمان]] در اسپانیا زندگی میکنند که از این شمار، 10% اسپانیایی و بقیه مهاجرانی از کشورهای اسلامی بهویژه [[آفریقا]] هستند. مسلمانان حدود 50 مسجد دارند.<ref>جغرافیای جهان اسلام، ص441.</ref> | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
فینیقیها در حدود سال 1200ق. م. برای گسترش بازرگانی خود، وارد شبه جزیره ایبری شدند و بهتدریج بر منطقه یونان چیره گشتند. در حدود850ق. م. کارتاژها جنوب اندلس را تصرف کردند و بعدها میان آنان و رومیان نبردهایی رخ داد که موجب شد رومیان بتوانند تا 409م. بر اندلس فرمانروایی کنند. هجوم قبایل بربر و ضعف رومیان و آمدن طوایف واندال و ویزیگُوتها از کوههای پیرنِه باعث انقراض حکومت رومیان بر اندلس شد. | فینیقیها در حدود سال 1200ق. م. برای گسترش بازرگانی خود، وارد شبه جزیره ایبری شدند و بهتدریج بر منطقه یونان چیره گشتند. در حدود850ق. م. کارتاژها جنوب اندلس را تصرف کردند و بعدها میان آنان و رومیان نبردهایی رخ داد که موجب شد رومیان بتوانند تا 409م. بر اندلس فرمانروایی کنند. هجوم قبایل بربر و ضعف رومیان و آمدن طوایف واندال و ویزیگُوتها از کوههای پیرنِه باعث انقراض حکومت رومیان بر اندلس شد. | ||
ویزیگوتها توانستند تا اوایل سده هشتم م. که مسلمانان وارد اندلس شدند، بر این سرزمین تسلط یابند.<ref>نک: موسوعة تاریخ الاندلس، ج1، ص139-156.</ref> همزمان با آمدن مسلمانان، اندلس از هر جهت دچار ناتوانی بود و ساختار اداری بیماری داشت و هرکس که میتوانست، بر دیگران ستم میکرد.<ref>نک: المسلمون فی الاندلس، ص28-30؛ تاریخ المسلمین، ص57-65.</ref> | ویزیگوتها توانستند تا اوایل سده هشتم م. که مسلمانان وارد اندلس شدند، بر این سرزمین تسلط یابند.<ref>نک: موسوعة تاریخ الاندلس، ج1، ص139-156.</ref> همزمان با آمدن مسلمانان، اندلس از هر جهت دچار ناتوانی بود و ساختار اداری بیماری داشت و هرکس که میتوانست، بر دیگران ستم میکرد.<ref>نک: المسلمون فی الاندلس، ص28-30؛ تاریخ المسلمین، ص57-65.</ref> | ||
سرزمین اندلس از قدیم به داشتن معادن،<ref>آثار البلاد، ص503.</ref> | سرزمین اندلس از قدیم به داشتن معادن،<ref>آثار البلاد، ص503.</ref> محصولات زراعی و تجارت شکوفا شهرت داشت و همین عامل اصلی هجوم اقوام بیگانه به این سرزمینهای دور بوده است.<ref>الامامة و السیاسه، ص288-290؛ تاریخ العرب، ص12.</ref> برخی باور دارند که مسلمانان نه برای سلطه بر دارایی اندلس، بلکه به قصد رهایی اقوام دیگر از جهالت و بردگی و برای گسترش [[جهاد اسلامی]] و نبرد در راه خدا، اندلس را فتح کردند و تاکید بر عامل و انگیزه مادی، ساخته پندار خاورشناسان است.<ref>تاریخ العرب، ص23-24.</ref> در منابع، فتح مغرب اسلامی تا هنگام فتح اندلس، بهصورت تدریجی و در هشت مرحله وصف شده که در هر مرحله، بخشی از سرزمینها به تصرف مسلمانان درمیآمد تا اینکه فتح اندلس، این فتوحات را کامل کرد.<ref>نک: تاریخ المسلمین، ص25-48.</ref> | ||
به سال 92ق. [[موسی بن نصیر|موسی بن نُصَیر]]، حاکم اِفریقیه، سپاهی به فرماندهی غلام خود، [[طارق بن زیاد]]، روانه اندلس کرد. طارق با همکاری و حمایت شورشیان مخالف ویزیگوتها، توانست به آسانی پارهای از شهرهای اندلس را تصرف نماید و بهسوی شمال رود و در کمتر از یک سال همه مناطق اندلس را تسخیر کند.<ref>نک: تاریخ فتح اندلس، ص30-38.</ref> موسی بن نصیر در 93ق. از جبل طارق گذشت و به شمال شبه جزیره ایبری رفت و راهی طُلَیطُله شد و طارق به استقبالش آمد. موسی بن نصیر نبردهایی فراوان با اروپاییان بهویژه فرانسویان کرد و پیروزیهای بزرگی نصیب مسلمانان نمود.<ref>الامامة و السیاسه، ص290.</ref> او دژهای اندلس را مستحکم کرد و فرزندش را به جای خویش گماشت.<ref>تاریخ فتح اندلس، ص36-37.</ref> آنگاه که سلیمان بن عبدالملک به خلافت رسید، موسی بن نصیر را زندانی و جریمه کرد و فرمان داد فرزندش را به قتل برسانند. در این دوره، اندلس بخشی از ولایت افریقیه در قلمرو خلافت [[دمشق]] بود و حاکمان آنجا را والیان افریقیه (تونس فعلی) که در قیروان اقامت داشتند، تعیین میکردند. در نصب والیان، از سیاستی ویژه پیروی میشد و هیچگاه حکومت با دوام به این والیان سپرده نمیشد.<ref>نک: الامامة و السیاسه، ص310-312؛ تاریخ الادب العربی، فروخ، ج4، ص38.</ref> به سال 100ق. [[عمر بن عبدالعزیز]]، [[سمح بن مالک خولانی|سَمح بن مالک خُولانی]] را که در کشورداری و جنگاوری شهرت داشت، به امارت اندلس برگزید. سمح خولانی اصلاحات عمرانی و مالی در اندلس صورت داد و سرکشان را مهار کرد و فتوحات را ادامه داد و تا جنوب فرانسه پیش رفت.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، ج2، ص762.</ref> او نخستین کسی بود که قرطبه را به پایتختی برگزید. تا سده پنجم ق. این شهر همچنان پایتخت بود.<ref>تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص51.</ref> | به سال 92ق. [[موسی بن نصیر|موسی بن نُصَیر]]، حاکم اِفریقیه، سپاهی به فرماندهی غلام خود، [[طارق بن زیاد]]، روانه اندلس کرد. طارق با همکاری و حمایت شورشیان مخالف ویزیگوتها، توانست به آسانی پارهای از شهرهای اندلس را تصرف نماید و بهسوی شمال رود و در کمتر از یک سال همه مناطق اندلس را تسخیر کند.<ref>نک: تاریخ فتح اندلس، ص30-38.</ref> موسی بن نصیر در 93ق. از جبل طارق گذشت و به شمال شبه جزیره ایبری رفت و راهی طُلَیطُله شد و طارق به استقبالش آمد. موسی بن نصیر نبردهایی فراوان با اروپاییان بهویژه فرانسویان کرد و پیروزیهای بزرگی نصیب مسلمانان نمود.<ref>الامامة و السیاسه، ص290.</ref> او دژهای اندلس را مستحکم کرد و فرزندش را به جای خویش گماشت.<ref>تاریخ فتح اندلس، ص36-37.</ref> آنگاه که سلیمان بن عبدالملک به خلافت رسید، موسی بن نصیر را زندانی و جریمه کرد و فرمان داد فرزندش را به قتل برسانند. در این دوره، اندلس بخشی از ولایت افریقیه در قلمرو خلافت [[دمشق]] بود و حاکمان آنجا را والیان افریقیه (تونس فعلی) که در قیروان اقامت داشتند، تعیین میکردند. در نصب والیان، از سیاستی ویژه پیروی میشد و هیچگاه حکومت با دوام به این والیان سپرده نمیشد.<ref>نک: الامامة و السیاسه، ص310-312؛ تاریخ الادب العربی، فروخ، ج4، ص38.</ref> به سال 100ق. [[عمر بن عبدالعزیز]]، [[سمح بن مالک خولانی|سَمح بن مالک خُولانی]] را که در کشورداری و جنگاوری شهرت داشت، به امارت اندلس برگزید. سمح خولانی اصلاحات عمرانی و مالی در اندلس صورت داد و سرکشان را مهار کرد و فتوحات را ادامه داد و تا جنوب فرانسه پیش رفت.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، ج2، ص762.</ref> او نخستین کسی بود که قرطبه را به پایتختی برگزید. تا سده پنجم ق. این شهر همچنان پایتخت بود.<ref>تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص51.</ref> | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
==دانشوران حجگزار اندلس== | ==دانشوران حجگزار اندلس== | ||
بهره بردن از محضر دانشورانی چون [[مالک بن انس]] که در اندلس شهرت یافته بود،<ref>نفح الطیب، ج2، ص184-189.</ref> | بهره بردن از محضر دانشورانی چون [[مالک بن انس]] که در اندلس شهرت یافته بود،<ref>نفح الطیب، ج2، ص184-189.</ref> در اواخر سده دوم ق. یکی از علل رواج سفر اندلسیان به حجاز بوده است. [[محمد بن بشیر معافری]] (درگذشت 198ق.) از کسانی است که حج گزارد و با مالک بن انس دیدار کرد.<ref>تاریخ قضاة الاندلس، ص4.</ref> در همین شمار است [[یحیی بن یحیی لیثی]] (درگذشت 234ق.) از بربرهای مَصْمُودی و راوی [[موطا|مُوَطّا]] مالک بن انس که از [[محدثان مکه]] مانند [[سفیان ثوری]] حدیث شنید و از [[دانشوران مدینه]] و مصر نیز بهره برد.<ref>التکملة لکتاب الصله، ج1، ص12-13، نفح الطیب، ج2، ص187.</ref> | ||
فرزند وی که اهل دانش و زهد بود، مجاور مکه شد و همانجا وفات یافت.<ref>التکملة لکتاب الصله، ج1، ص285.</ref> یکی از نوادگان لیثی که قاضی قرطبه بود، به حج رفت و از دانشوران مکه حدیث شنید.<ref>نفح الطیب، ج2، ص189-191.</ref> | فرزند وی که اهل دانش و زهد بود، مجاور مکه شد و همانجا وفات یافت.<ref>التکملة لکتاب الصله، ج1، ص285.</ref> یکی از نوادگان لیثی که قاضی قرطبه بود، به حج رفت و از دانشوران مکه حدیث شنید.<ref>نفح الطیب، ج2، ص189-191.</ref> | ||
خط ۱۸۰: | خط ۱۸۰: | ||
===الرحلة المغربیه=== | ===الرحلة المغربیه=== | ||
[[محمد بن محمد عبدری|محمد بن محمد عَبْدری]] (درگذشت 689ق.) که قصد مجاورت در مکه را داشت،<ref>رحلة العبدری، ج1، ص391.</ref> | [[محمد بن محمد عبدری|محمد بن محمد عَبْدری]] (درگذشت 689ق.) که قصد مجاورت در مکه را داشت،<ref>رحلة العبدری، ج1، ص391.</ref> با [[کاروان شام]] همراه شد و با گذر از شهر [[تبوک]]، به حجاز رفت و [[الرحلة المغربیه]] را نوشت. یادداشتهای وی پیرامون مسیر حرکتش از [[عقبه ایله]]، بستن [[احرام]] از رابغ، رسیدن به مکه، وصف راهها، وضع مکه و مساجد آن، و بنای کعبه است.<ref>الحجاز فی نظر الاندلسیین، ص10؛ الحجاز فی نظر الاندلسیین، ص129.</ref> | ||
===سفرنامه ابن رشید فهری=== | ===سفرنامه ابن رشید فهری=== | ||
خط ۲۱۵: | خط ۲۱۵: | ||
سفر به حج و سفرنامهنویسی پس از سلطه مسیحیان قطع نشد. سفرنامههایی مانند [[رباعیات حاج ییوی منسون]]، نوشته [[حاج موریسکی]] (سده 16م.) در شمار سرودهها درباره حج و وصف حرمین بوده است.<ref>تاج المفرق، ج1، ص95، «مقدمه.</ref> سفرنامه منظوم [[اناشید الحاج]] (سده 17م.) از واپسین سفرنامههای اندلسیان است که پس از سلطه مسیحیان و کاهش جمعیت مسلمانان نوشته شده است. (← اناشید الحاج) | سفر به حج و سفرنامهنویسی پس از سلطه مسیحیان قطع نشد. سفرنامههایی مانند [[رباعیات حاج ییوی منسون]]، نوشته [[حاج موریسکی]] (سده 16م.) در شمار سرودهها درباره حج و وصف حرمین بوده است.<ref>تاج المفرق، ج1، ص95، «مقدمه.</ref> سفرنامه منظوم [[اناشید الحاج]] (سده 17م.) از واپسین سفرنامههای اندلسیان است که پس از سلطه مسیحیان و کاهش جمعیت مسلمانان نوشته شده است. (← اناشید الحاج) | ||
از دیگر سفرنامههای نگاشته اندلسیان، میتوان به آثار [[ابن عاشر اندلسی]] (درگذشت 1040ق.) که ارجوزهای در وصف [[منازل حج]] بوده،<ref>رحلة الرحلات، ج1، ص183-187.</ref> | از دیگر سفرنامههای نگاشته اندلسیان، میتوان به آثار [[ابن عاشر اندلسی]] (درگذشت 1040ق.) که ارجوزهای در وصف [[منازل حج]] بوده،<ref>رحلة الرحلات، ج1، ص183-187.</ref> رحله [[احمد بن محمد هشتوکی|احمد بن محمد هَشْتُوکی]] با عنوان [[هدایة الملک العلام الی بیت الله الحرام]]،<ref>تاج المفرق، ج1، ص75، «مقدمه.</ref> [[رحله عبدالرحمن غنامی شاوی]]،<ref>رحلة الرحلات، ج1، ص281.</ref> و [[رحله محمد فاطمی بن حسین صقلی]]<ref>تاج المفرق، ج1، ص79، «مقدمه».</ref> اشاره کرد. | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== |
ویرایش