۵٬۱۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref> ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref> ') |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==نویسنده== | ==نویسنده== | ||
{{اصلی|ابن منده}} | {{اصلی|ابن منده}} | ||
ابوالقاسم عبدالرحمن بن ابیعبدالله محمد بن اسحاق بن محمد بن یحیی بن مندة العبدی الاصفهانی، [[حافظ قرآن|حافظ]] و [[حدیث|مُحَدِّث]]، در سال ۳۸۱ق در [[اصفهان]] زاده شد.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۴۹-۳۵۰.</ref> | ابوالقاسم عبدالرحمن بن ابیعبدالله محمد بن اسحاق بن محمد بن یحیی بن مندة العبدی الاصفهانی، [[حافظ قرآن|حافظ]] و [[حدیث|مُحَدِّث]]، در سال ۳۸۱ق در [[اصفهان]] زاده شد.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۴۹-۳۵۰.</ref> او و دیگر اعضای خاندانش را «ابن مَنده» لقب دادهاند. این کلمه لقب نیای آنان ابراهیم، فرزند نتیجه فیروزان بن چهار بُخت است.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۱۹۴؛ تذکرة الحفاظ، ج۳، ص۱۰۳۱.</ref> گفتهاند که فیروزان از صاحب منصبان لشکری ساسانیان بوده که در رویداد فتح اصفهان، [[اسلام]] آورده است.<ref>تذکرة الحفاظ، ج۳، ص۱۰۳۱.</ref> لقب «عبدی» این خاندان ازاینروست که یحیی بن منده با زنی از بنیعبد یالیل ازدواج کرد.<ref>شذرات الذهب، ج۴، ص۵۰۵.</ref> این خاندانِ دارای اصالت [[ایران|ایرانی]] و [[مذهب حنبلی]]، دستکم از سده سوم تا هفتم قمری در اصفهان میزیسته و در دانش حدیث شهرت داشتهاند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۶۹۷-۶۹۸، «ابن منده».</ref> | ||
منابع تاریخی، عبدالرحمن بن منده را بسیار ستوده و نام مشایخش را به تفصیل نوشتهاند.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۱۹۴؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۴۹-۳۵۰.</ref> | منابع تاریخی، عبدالرحمن بن منده را بسیار ستوده و نام مشایخش را به تفصیل نوشتهاند.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۱۹۴؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۴۹-۳۵۰.</ref> او در جستوجوی دانش به شهرهای بسیار سفر کرد و در اصفهان، [[نیشابور]]، [[واسط]]، [[بغداد]]، [[مکه]] و دیگر شهرهای سرزمینهای اسلامی از مشایخ فراوان [[حدیث]] شنید.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۴۹-۳۵۰.</ref> نخستین استاد ابن منده، پدرش محمد (درگذشت ۳۰۱ق)<ref>طبقات المحدثین باصبهان، ج۳، ص۴۴۲.</ref> از دانشوران سرشناس آن روزگار و نامآورترین دانشور خاندان ابن منده<ref>نک: تذکرة الحفاظ، ج۳، ص۱۰۳۲.</ref> بود. ابن منده در گزارش حدیث بسیار وسواس داشت و جز بر شیوه اجازه، حدیثی روایت نمیکرد.<ref>تذکرة الحفاظ، ج۳، ص۱۱۶۵.</ref> او از دانشورانی سرشناس مانند [[حاکم نیشابوری]] و [[زاهر بن احمد سرخسی]]، [[اجازه روایت]] گرفت.<ref>تذکرة الحفاظ، ج۳، ص۱۱۶۵؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۱.</ref> گفتهاند به سنّت سخت پایبند بود و با آن چه بدعت میشمرد، ستیز میکرد و در این راه از کسی باک نداشت.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۱۹۴.</ref> وی سرانجام به سال ۴۷۰ق در اصفهان درگذشت و جمعیتی بسیار در تشییع جنازه او شرکت جستند.<ref>المنتظم، ج۱۶، ص۱۹۴؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۴.</ref> | ||
==موضوع کتاب== | ==موضوع کتاب== | ||
آثاری گوناگون را به [[ابن منده]] نسبت دادهاند که برخی از آنها اکنون در دست نیستند؛ مانند تاریخ اصبهان<ref>الکامل، ج۱۰، ص۱۰۸.</ref> | آثاری گوناگون را به [[ابن منده]] نسبت دادهاند که برخی از آنها اکنون در دست نیستند؛ مانند تاریخ اصبهان<ref>الکامل، ج۱۰، ص۱۰۸.</ref> و اخبار مکه. کتاب اخیر از آثار تاریخ محلی [[مکه]] بوده که گم شده و جز اشاره کوتاه [[سخاوی]]، از آن آگاهی در دست نیست.<ref>الاعلان بالتوبیخ، ص۲۸۲.</ref> در پی سخاوی، [[سنیدی]] نیز از این کتاب یاد کرده است.<ref>معجم ما الف عن مکه، ص۵۸.</ref> منابع دیگری که به شرح حال و آثار ابن منده پرداختهاند، از این اثر یاد نکردهاند.<ref>نک: سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۴۹-۳۵۵؛ کشف الظنون، ج۲، ص۱۶۷۱-۱۶۷۲.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش