ابوجهل: تفاوت میان نسخهها
←حضور در جنگ بدر
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==حضور در جنگ بدر== | ==حضور در جنگ بدر== | ||
با [[هجرت]] پیامبر به [[یثرب]]، ابوجهل به تلاش خود بر ضد وی و مسلمانان ادامه داد.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۸۰؛ مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۶.</ref> هنگامی که پیک [[ابوسفیان]] برای نجات کاروان [[قریش]] از دستیابی مسلمانان به [[مکه]] رسید، ابوجهل بر بام کعبه رفت و مکیان را به خروج از شهر و رویارویی با مسلمانان تشویق کرد.<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۹۷.</ref> پس از نجات کاروان تجاری قریش به رهبری ابوسفیان و درخواست وی برای بازگشت سپاه قریش به مکه، وی بر رویارویی با مسلمانان اصرار ورزید و افراد خواهان بازگشت را بزدل و سحرشده پیامبر شمرد و همه را برای ادامه حرکت سپاه ترغیب کرد.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۷؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۷۰-۲۷۱.</ref> او با این سخنان، نخستین نبرد جدی قریش با مسلمانان را به راهانداخت و خود در این لشکرکشی از «مُطْعِمین» یعنی کسانی بود که تهیه خوراک سپاه قریش را بر عهده داشتند. واحدی از کلبی نقل میکند که آیه ۳۶ [[سوره انفال]] درباره ۱۲ تن از اطعامکنندگان [[غزوه بدر]] نازل شد که یکی از آنان ابوجهل بود<ref>اسباب النزول، ص۲۴۰؛ کشف الاسرار، ج۴، ص۴۳.</ref> و۱۰ شتر خویش را در جریان نبرد بدر [[ذبح]] کرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۵.</ref> خداوند در این [[آیه]] بخشش اموال برای بازداشتن از دین خدا را مایه حسرت کافران و شکست و درافتادن به دوزخ را سرانجام آنان دانسته است: {إِنَّ الَّذِینَ کفَرُوا ینفِقُونَ أَموَالَهُم لِیصُدُّوا عَن سَبِیلِ اللهِ فَسَینفِقُونَهَا ثُمَّ تَکونُ عَلَیهِم حَسرَةً ثُمَّ یغلَبُونَ وَالَّذِینَ کفَرُوا إِلَی جَهَنَّمَ یحشَرُونَ} (بىگمان، كسانى كه كفر ورزيدند، اموال خود را خرج مىكنند تا [مردم را] از راه خدا بازدارند. پس به زودى [همه] آن را خرج مىكنند و آنگاه حسرتى بر آنان خواهد گشت. سپس مغلوب مىشوند. و كسانى كه كفر ورزيدند، به سوى دوزخ گردآورده خواهند شد). | با [[هجرت]] پیامبر به [[یثرب]]، ابوجهل به تلاش خود بر ضد وی و مسلمانان ادامه داد.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۸۰؛ مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۶.</ref> هنگامی که پیک [[ابوسفیان]] برای نجات کاروان [[قریش]] از دستیابی مسلمانان به [[مکه]] رسید، ابوجهل بر بام کعبه رفت و مکیان را به خروج از شهر و رویارویی با مسلمانان تشویق کرد.<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۹۷.</ref> پس از نجات کاروان تجاری قریش به رهبری ابوسفیان و درخواست وی برای بازگشت سپاه قریش به مکه، وی بر رویارویی با مسلمانان اصرار ورزید و افراد خواهان بازگشت را بزدل و سحرشده پیامبر شمرد و همه را برای ادامه حرکت سپاه ترغیب کرد.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۷؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۷۰-۲۷۱.</ref> او با این سخنان، نخستین نبرد جدی قریش با مسلمانان را به راهانداخت و خود در این لشکرکشی از «مُطْعِمین» یعنی کسانی بود که تهیه خوراک سپاه قریش را بر عهده داشتند. | ||
واحدی از کلبی نقل میکند که آیه ۳۶ [[سوره انفال]] درباره ۱۲ تن از اطعامکنندگان [[غزوه بدر]] نازل شد که یکی از آنان ابوجهل بود<ref>اسباب النزول، ص۲۴۰؛ کشف الاسرار، ج۴، ص۴۳.</ref> و۱۰ شتر خویش را در جریان نبرد بدر [[ذبح]] کرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۵.</ref> خداوند در این [[آیه]] بخشش اموال برای بازداشتن از دین خدا را مایه حسرت کافران و شکست و درافتادن به دوزخ را سرانجام آنان دانسته است: {إِنَّ الَّذِینَ کفَرُوا ینفِقُونَ أَموَالَهُم لِیصُدُّوا عَن سَبِیلِ اللهِ فَسَینفِقُونَهَا ثُمَّ تَکونُ عَلَیهِم حَسرَةً ثُمَّ یغلَبُونَ وَالَّذِینَ کفَرُوا إِلَی جَهَنَّمَ یحشَرُونَ} (بىگمان، كسانى كه كفر ورزيدند، اموال خود را خرج مىكنند تا [مردم را] از راه خدا بازدارند. پس به زودى [همه] آن را خرج مىكنند و آنگاه حسرتى بر آنان خواهد گشت. سپس مغلوب مىشوند. و كسانى كه كفر ورزيدند، به سوى دوزخ گردآورده خواهند شد). | |||
ابوجهل در روز بدر خداوند را به داوری خواند و با این دستاویز که دین آنان قدیم و دین [[حضرت محمد(ص)|محمد]] جدید است، از خدا خواست تا اهل هر یک از دو دین را که نزد او محبوبتر است، یاری کند. به گفته طبرسی آیه ۱۹ سوره انفال به این رخداد اشاره دارد.<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۸۱۷.</ref> برخی منابع از نفرین رسول خدا به ابوجهل پیش از آغاز نبرد بدر سخن گفتهاند.<ref>المغازی، ج۱، ص۴۶.</ref> پس از صفآرایی دو سپاه، پیامبر [[قریش]] را از جنگ بر حذر داشت و عدم تمایل خود به رویارویی با آنان را اعلام کرد. برخی از قریشیان از این پیشنهاد پیامبر استقبال کردند؛ اما ابوجهل با تحریک و ترغیب آنان، با پیشنهاد ترک مخاصمه مخالفت کرد<ref>المغازی، ج۱، ص۶۱.</ref> و یاران پیامبر را لقمهای بیش ندانست<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۶۲۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۴۴.</ref> و گفت: امروز بازنمیگردیم تا خدا میان ما و پیامبر حکم کند.<ref>المغازی، ج۱، ص۶۳-۶۴؛ السیرة النبویه، ج۱، ص۶۲۳.</ref> | ابوجهل در روز بدر خداوند را به داوری خواند و با این دستاویز که دین آنان قدیم و دین [[حضرت محمد(ص)|محمد]] جدید است، از خدا خواست تا اهل هر یک از دو دین را که نزد او محبوبتر است، یاری کند. به گفته طبرسی آیه ۱۹ سوره انفال به این رخداد اشاره دارد.<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۸۱۷.</ref> برخی منابع از نفرین رسول خدا به ابوجهل پیش از آغاز نبرد بدر سخن گفتهاند.<ref>المغازی، ج۱، ص۴۶.</ref> پس از صفآرایی دو سپاه، پیامبر [[قریش]] را از جنگ بر حذر داشت و عدم تمایل خود به رویارویی با آنان را اعلام کرد. برخی از قریشیان از این پیشنهاد پیامبر استقبال کردند؛ اما ابوجهل با تحریک و ترغیب آنان، با پیشنهاد ترک مخاصمه مخالفت کرد<ref>المغازی، ج۱، ص۶۱.</ref> و یاران پیامبر را لقمهای بیش ندانست<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۶۲۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۴۴.</ref> و گفت: امروز بازنمیگردیم تا خدا میان ما و پیامبر حکم کند.<ref>المغازی، ج۱، ص۶۳-۶۴؛ السیرة النبویه، ج۱، ص۶۲۳.</ref> |