Automoderated users، دیوانسالاران، checkuser، ناظمان (CommentStreams)، developer، Moderators، مدیران
۹٬۹۱۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
====تلبيه==== | ====تلبيه==== | ||
از واجبات احرام، تلبيه (لبيک گفتن) است و از مستحبّات تلبيه، به نظر فقيهان امامي<ref>السرائر، ج1، ص536؛ مستند الشيعه، ج11، ص319؛ جواهر الکلام، ج18، ص272. </ref> و اهل سنت،<ref>المبسوط، سرخسي، ج4، ص6؛ فتح العزيز، ج7، ص262، 263؛ کشاف القناع، ج2، ص487. </ref> به استناد احاديث<ref>سنن النسائي، ج5، ص162؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص326؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص92. </ref>، بلند کردن صدا هنگام لبيک گفتن است؛ حتي معدودي از فقيهان، قائل به وجوب آن شده اند.<ref>تهذيب الاحکام، ج5، ص92؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص272. </ref> (¬ تلبيه٭) اما استحباب بلند گفتنِ تلبيه اختصاص به مردان دارد و فقهاي امامي<ref>المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ غنية النزوع، ص193؛ الحدائق الناضره، ج15، ص64. </ref> و اهل سنت،<ref>فتح العزيز، ج7، ص263؛ مواهب الجليل، ج4، ص202؛ حاشية رد المحتار، ج2، ص541. </ref> به استناد احاديث<ref>الکافي، ج4، ص405</ref>، زنان را مشمول آن ندانسته اند. بلکه حتي آهسته گفتنِ تلبيه را براي آنان مستحب شمرده اند<ref>الکافي، ج4، ص405</ref> زيرا آهسته گفتن، با اصل پوشيدگي درباره زنان متناسبتر است.<ref>جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> از اين رو برخي فقيهان اهل سنت گفتهاند که بلند گفتن تلبيه براي زن، به اندازهاي که تنها خودش بشنود، جايز است.<ref>المغني، ج۲، ص257، ج3، ص310.</ref> همچنين از مستحبات تلبيه، تکرار آن در حال احرام است. به تصريح فقيهان، تکرار تلبيه براي زن حائض و نفساء نيز مستحب است.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص218-219. </ref> | از واجبات احرام، تلبيه (لبيک گفتن) است و از مستحبّات تلبيه، به نظر فقيهان امامي<ref>السرائر، ج1، ص536؛ مستند الشيعه، ج11، ص319؛ جواهر الکلام، ج18، ص272. </ref> و اهل سنت،<ref>المبسوط، سرخسي، ج4، ص6؛ فتح العزيز، ج7، ص262، 263؛ کشاف القناع، ج2، ص487. </ref> به استناد احاديث<ref>سنن النسائي، ج5، ص162؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص326؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص92. </ref>، بلند کردن صدا هنگام لبيک گفتن است؛ حتي معدودي از فقيهان، قائل به وجوب آن شده اند.<ref>تهذيب الاحکام، ج5، ص92؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص272. </ref> (¬ تلبيه٭) اما استحباب بلند گفتنِ تلبيه اختصاص به مردان دارد و فقهاي امامي<ref>المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ غنية النزوع، ص193؛ الحدائق الناضره، ج15، ص64. </ref> و اهل سنت،<ref>فتح العزيز، ج7، ص263؛ مواهب الجليل، ج4، ص202؛ حاشية رد المحتار، ج2، ص541. </ref> به استناد احاديث<ref>الکافي، ج4، ص405</ref>، زنان را مشمول آن ندانسته اند. بلکه حتي آهسته گفتنِ تلبيه را براي آنان مستحب شمرده اند<ref>الکافي، ج4، ص405</ref> زيرا آهسته گفتن، با اصل پوشيدگي درباره زنان متناسبتر است.<ref>جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> از اين رو برخي فقيهان اهل سنت گفتهاند که بلند گفتن تلبيه براي زن، به اندازهاي که تنها خودش بشنود، جايز است.<ref>المغني، ج۲، ص257، ج3، ص310.</ref> همچنين از مستحبات تلبيه، تکرار آن در حال احرام است. به تصريح فقيهان، تکرار تلبيه براي زن حائض و نفساء نيز مستحب است.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص218-219. </ref> | ||
==محرّمات احرام== | |||
بيشتر محرّمات احرام، براي زنان و مردان، مشترک است. برخي از آنها ويژه مردان است و براي زنان جايز شمرده شده است<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ الحدائق الناضره، ج15، ص483-488؛ جواهر الکلام، ج18، ص394. </ref>؛ مانند پوشيدن لباس دوخته<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ الجامع للشرائع، ص222؛ الحاوي الکبير، ج4، ص92. </ref>، پوشيدن لباس ابريشمي<ref>. احکام النساء، ص35. </ref>، پوشاندن سر<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص320.</ref>، پوشاندن پا<ref>. السرائر، ج1، ص543-544؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج6، ص305؛ المعتمد، ج4، ص153. </ref> و زير سايه رفتن (استظلال٭).<ref>. رياض المسائل، ج6، ص332؛ مستند الشيعه، ج12، ص29؛ الشرح الکبير، ج2، ص55-56. </ref> حتي پارهاي از محرّماتِ ويژه مردان، گاه براي زنان واجب است؛ مانند پوشاندن سر و پوشاندن پا در برابر نامحرم.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص624؛ الحاوي الکبير، ج4، ص92. </ref> شماري از فقها<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص320؛ قواعد الاحکام، ج1، ص424.</ref> بر آنند که پوشاندن پا بر زن احرامگزار نيز حرام است. (← پوشاندن پا٭) | |||
مواردي از محرّمات احرام نيز ويژه بانوان است؛ از جمله: | |||
===پوشاندن صورت=== | |||
به اتفاق فقيهان امامي<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص320؛ الحدائق | |||
الناضره، ج15، ص129-132، 489؛ جواهر الکلام، ج18، | |||
ص389-394. </ref> و اهل سنت<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص92-93؛ المبسوط، سرخسي، ج4، ص33. </ref>، به استناد احاديث<ref>. الکافي، ج4، ص346؛ السنن البيهقي، ج5، ص47. </ref>، براي زن پوشاندن صورت در حال احرام حرام است. بنابر اين زن احرامگزار نبايد صورت خود را با نقاب يا روبند و مانند اينها بپوشاند و صورت او بايد به مقداري که در وضو شسته ميشود، باز باشد.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص320؛ الحاوي الکبير، ج4، ص93. </ref> به نظر برخي، پوشاندن بخشي از صورت، به طوري که به آن نقاب و برقع نگويند، جايز است.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص93؛ مناسک حج، محشي، ص186. </ref> به نظر بيشتر فقيهان، پوشاندن صورت توسط زن احرامگزار، موجب کفاره نيست. ولي برخي فقيهان آن را مستلزم وجوب کفاره (قرباني کردن گوسفند) دانستهاند.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص320؛ الحاوي الکبير، ج4، ص92-93. </ref> | |||
===پوشاندن دست=== | |||
به نظر فقيهان امامي<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص320؛ السرائر، ج1، ص544؛ المعتمد، ج4، ص142. </ref>، مالکي<ref>. المدونة الکبري، ج1، ص459؛ الموطا، ج1، ص328؛ مواهب الجليل، ج4، ص202. </ref>، حنبلي<ref>. المغني، ج3، ص308-309؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 520، 521. </ref> و شافعي<ref>. فتح العزيز، ج7، ص454؛ المجموع، ج7، ص257، 263، 268، 269، 359. </ref> پوشاندن دست با دستکش در حال احرام، به استناد احاديث<ref>. صحيح البخاري، ج2، ص214-215؛ سنن ابي داود، ج1، ص410؛ الکافي، ج4، ص344-345، 348. </ref>، براي زنان جايز نيست. در مقابل، فقيهان حنفي، پوشاندن دست را با دستکش حرام نشمردهاند.<ref>. المبسوط، سرخسي، ج4، ص128؛ بدائع الصنائع، ج2، ص186؛ حاشية رد المحتار، ج2، ص581. </ref> پوشيدن دستکش براي مردان نيز از اين نظر که پوشيدن لباس دوخته به شمار ميرود، حرام است.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص317؛ المجموع، ج7، ص257، 359؛ کشاف القناع، ج2، ص520-521. </ref> در واقع، آنچه بر احرامگزار مرد حرمت دارد، پوشاندني است که مصداق پوشيدن لباس دوخته به شمار رود. در حالي که پوشاندن دست با دستکش براي زنان، مستقلاً از محرّمات احرام شمرده شده است. فقيهان اهل سنت<ref>. المغني، ج3، ص310؛ المجموع، ج7، ص263؛ مواهب الجليل، ج4، ص202. </ref> و برخي فقيهان امامي<ref>. کتاب الحج، ج4، ص143؛ منتخب مناسک حج، ص119. </ref>، پوشيدن دستکش را براي زن مستلزم وجوب کفاره دانستهاند. به نظر فقها، پوشاندن دست با پوشش ديگري جز دستکش حرام نيست.<ref>. المغني، ج3، ص310؛ مواهب الجليل، ج4، ص202-203؛ حواشي الشرواني، ج4، ص165. </ref> (← پوشاندن دست٭) | |||
از ديگر محرّمات احرام، انگشتر به دست کردن و کاربرد زيورآلات براي زينت است. البته انگشتر و زيورهايي که زن قبلاً استفاده ميکرده، لازم نيست براي احرام از تن بيرون آورد. ولي به تصريح فقيهان نبايد آنها را به مرد نشان دهد؛ حتّي به شوهر خودش يا ساير مرداني که با او محرماند.<ref>. مناسک حج، محشي، امام خميني، ص178-179. </ref> | |||
===طواف و نماز آن=== | |||
از آنجا که ميان اعمال حج و عمره، تنها طواف و نماز طواف است که نياز به طهارت دارد، زناني که در ايام حج دچار حيض يا نفاس ميشوند، هر چند در ساير اعمال مانند احرام، سعي، وقوف، قرباني، تقصير و رمي محدوديتي ندارند، اما براي انجام طواف و نماز آن، بايد تا پس از پاک شدن از حيض يا نفاس صبر کنند.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ غنية النزوع، ص193.</ref> امر، با توجه به محدوديت زماني اعمال حج، باعث شده آنان در برخي موارد احکام متفاوتي با مردان داشته باشند؛ مانند تبديل حج تمتّع به حج افراد، در صورتي که حيض يا نفاس، مانع خروج از احرام عمره و احرام بستن دوباره براي حج باشد.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص188؛ الحدائق الناضره، ج14، | |||
ص327، 340. </ref> (← تبدّل حج/ عمره٭) | |||
===وظيفه حائض و نفساء=== | |||
هر گاه زني که حج تمتّع انجام ميدهد، پيش از طواف عمره تمتّع حائض شود، بايد تا زمان خروج براي عرفات صبر کند؛ اگر تا آن زمان عذر او برطرف نشود و طواف از وي فوت گردد، بايد به حج افراد عدول کند؛ يعني نيت خود را از عمره تمتّع-که مستلزم ورود به مسجد در آغاز عمل است-به حجّ افراد برگرداند و پيش از طواف، به عرفات و مشعر و منا برود و طواف حج را تا بعد از پاک شدن از حيض، به تأخير اندازد و پس از پايان حج، به جاي عمره تمتّع، عمره مفرده به جا آورد و همين عمل، براي زن حائض، مجزي از حج تمتّع است.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص623؛ الحدائق الناضره، ج14، ص340-347.</ref> به نظر فقها حکم مذکور (وجوب انتظار) براي حالتي است که زن بداند پيش از وقوف به عرفات از خون پاک ميشود. ولي اگر بداند تا آخر وقت پاک نميشود يا ترس آن داشته باشد که پاک نشود، ميتواند از همان ابتدا به حج افراد عدول کند.<ref>. المختصر النافع، ص79؛ المعتبر، ج2، ص783، 788؛ کشف اللثام، ج5، ص27.</ref> | |||
همچنين اگر زن در اثناي طواف، حائض شود، بايد فوراً از مسجدالحرام خارج شود و به نظر فقها به استناد احاديث<ref>. الکافي، ج4، ص448-449.</ref>، در صورتي که بيش از نصف طواف را به جا آورده باشد، بايد بقيه طواف را رها نمايد (و پس از پاک شدن آن را به اتمام برساند). سپس سعي و تقصير را به جا آورد و در اين صورت، عمره تمتّع وي کامل است. اما اگر کمتر از نصف، طواف کرده باشد، چنانچه پيش از تمام شدن وقت عمره تمتّع پاک شود، بايد پس از غسل، طواف را اعاده کند و بقيه اعمال را به جا آورد و چنانچه تا آخر وقت پاک نشود، بايد حج تمتّع را به حج افراد تبديل کند و پس از پاک شدن، ابتدا طواف ناقص عمره را تکميل نموده، نماز بخواند و بعد بقيه طوافها را به جا آورد.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص116، 417-419؛ الحدائق الناضره، ج14، ص347-351. </ref> البته برخي فقيهان گفتهاند که در اين فرض، زن مخير است بين اين که به حج افراد عدول کند و بين اين که اعمال عمره تمتّع را بدون طواف و نمازش به جا آورد، سپس براي حج، احرام بسته و به حج برود و پس از فراغت از حج و بازگشت به مکه، قضاي طواف عمره را پيش از طواف حج به جا آورد. برخي فقها نيز اساساً تفاوتي ميان اداي طواف کمتر يا بيشتر از نصف قائل نشده و بر آنند که در هر صورت، حج تمتّع تبديل به افراد ميشود.<ref>. السرائر، ج1، ص623.</ref> | |||
نيز در صورتي که زن پس از پايان طواف و پيش از اقامه نماز طواف يا در بين نماز حائض شود، عمره وي صحيح است و بايد پس از حصول طهارت و پيش از طواف حج، نماز طواف را قضا کند.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص623.</ref> زني که بعد از عمره تمتّع و پيش از احرام حج، حيض ببيند، تغييري در وظيفه او پيش نميآيد و بايد براي حج تمتّع محرم شود و به عرفات برود.<ref>. مناسک حج، محشي، ص220-222. </ref> به تصريح فقها، در تمامي احکام مذکور، حکم زن نفساء همانند حکم زن حائض است؛ زيرا زنان نفساء و زنان حائض، در اعمالي که بر آنان واجب است يا کارهايي که از گردن آنان ساقط ميشود، برابر هستند.<ref>. المغني، ج۳، ص261. </ref> | |||
===وظيفه مستحاضه=== | |||
به نظر فقيهان، به استناد احاديث<ref>. الکافي، ج4، ص449.</ref>، زن مستحاضه، در صورتي که به وظايف استحاضه عمل نمايد (يعني همان وظايفي که براي نماز دارد)، ميتواند طواف کند و در مقام ابراهيم7 نماز طواف را به جا آورد؛ زيرا استحاضه مانع از صحت طواف نيست.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص624.</ref> مستحاضه کثيره بايد تمام وظايفي را که براي نمازهاي روزانه لازم است، براي طواف واجب و نماز آن نيز جداگانه انجام دهد. مگر اينکه از وقت غسل براي طواف، تا آخر نماز طواف، به نحوي پاک باشد که در باطن نيز آلودگي نباشد.<ref>. مناسک حج، محشي، ص285. </ref> | |||
===نگراني از حيض و نفاس=== | |||
حجگزار بايد پنج عمل طواف، نماز طواف، سعي، طواف نساء و نماز آن را پس از اعمال منا به جا آورد و نميتواند آنها را پيش از وقوف به عرفات ادا کند. اما به نظر مشهور، برخي بانوان ميتوانند اين اعمال را پيش از اعمال منا به جا آورند: بانواني که نگراناند پس از مناسک منا دچار حيض يا نفاس گردند.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص330-331؛ المعتبر، ج2، ص783، 788؛ کشف اللثام، ج5، ص27. </ref> ولي اگر آنها را مقدم نکرد و حائض شد، بايد پس از مناسک منا منتظر بماند تا عذر او برطرف شود.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref> ولي اگر نتواند تا وقت پاک شدن در مکه بماند، بايد براي طواف حج و نماز آن و طواف نساء و نماز آن، نايب بگيرد و سعي را خودش به جا آورد. البته در انجام اين اعمال بايد ترتيب رعايت شود؛ يعني ابتدا نايب او طواف حج و نماز آن را به جا آورد، پس از آن، زن سعي را انجام دهد و سپس نايب وي، طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. برخي فقيهان، اساساً مقدم کردن اعمال در صورت ترس از حيض را نپذيرفته و تأکيد کردهاند که اعمال حج، بايد به ترتيب و در جاي خود به جا | |||
آورده شود.<ref>. السرائر، ج1، ص624.</ref> | |||
همچنين مقدم داشتن طواف نساء و نماز آن بر سعي، در حال اختيار، جايز نيست؛ ولي زني که خوف آن دارد حائض شود و نتواند تا وقت پاک شدن صبر کند، ميتواند پس از طواف حج و نماز آن، طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و سپس سعي را به جا آورد. اگر تنها طواف نساء زن، باقيمانده باشد و حائض گردد، در حالي که نيمي از آن را پيشتر انجام داده باشد، فقها حج او را تمام دانسته و خروج از مکه را براي او جايز دانستهاند.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref> به نظر فقهاي اهل سنت نيز زني که پس از طواف افاضه حائض شود و تنها طواف وداع او باقيمانده باشد، لازم نيست براي طواف وداع صبر کند و ميتواند از مکه خارج شود.<ref>. المغني، ج۳، ص۴۶8؛ المجموع، ج۸، ص۲۸4. </ref> | |||
===پوشش در طواف=== به نظر فقيهان، بانوان بايد در طواف، به جز صورت، به مقداري که در وضو شسته ميشود و دستها تا مچ، پوشش شرعي را رعايت کنند. بر اين اساس، تفاوت پوشش در طواف با نماز اين است که پوشاندن پاها در نماز، در صورت نبودن نامحرم، واجب نيست. ولي در طواف، پوشاندن پاها نيز مانند ساير قسمتهاي بدن، لازم است. البته به نظر برخي پوشش از نامحرم، هرچند واجب است، ولي شرط صحت طواف نيست. همچنين بيرون آوردن کتف و بازوي دست راست از لباس احرام (اضطباع٭) که به نظر فقيهان اهل سنت (جز مالکيان)<ref>. المبسوط، سرخسي، ج4، ص10؛ المجموع، ج8، ص19؛ المغني، ج3، ص386. </ref> براي مردها در طواف مستحب است، براي زنان جايز نيست<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص94؛ المغني، ج۳، ص413. </ref>؛ زيرا آشکار ساختن اعضاي بدن، با اصل پوشش بدن زنان، ناسازگار است.<ref>. الام، ج2، ص192؛ المبدع، ج3، ص218؛ المجموع، ج8، ص40. </ref> | |||
===رَمَل=== | |||
فقيهان اهل سنّت در طواف، «رَمَل» (تند راه رفتن همراه با نزديک بودنِ گامها به يکديگر<ref>. المغني، ج3، ص385-386؛ شرح صحيح مسلم، ج9، ص7. </ref> يا به حرکت در آوردن کتفها هنگام راه رفتن، مانند مبارزان در عرصه نبرد)<ref>. المبسوط، سرخسي، ج4، ص10؛ عون المعبود، ج5، ص236. </ref> را به دليل حديث پيامبر<ref>. فتح العزيز، ج7، ص325؛ بدائع الصنائع، ج2، ص147. </ref>9 براي مردان مستحب شمرده<ref>. نک: بدائع الصنائع، ج2، ص147؛ المجموع، ج8، ص43؛ | |||
العدة شرح العمده، ج3، ص202. </ref> ولي براي بانوان مستحب ندانستهاند.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص92، 94.</ref> ولي بيشتر فقهاي امامي، رمَل را براي مرد و زن مستحب ندانستهاند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص108-110؛ مدارک الاحکام، ج8، ص161؛ الحدائق الناضره، ج16، ص125-129. </ref> | |||
===زمان طواف=== | |||
به نظر برخي فقيهان اهل سنت، مستحب است بانوان شبها طواف کنند؛ زيرا طواف در شب، با پوشيدگي آنان مناسبتر است و همچنين در شب، ازدحام جمعيت کمتر است و براي زنان امکان نزديک شدن به کعبه و استلام حجرالاسود وجود دارد.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص94؛ المجموع، ج7، ص361. </ref> | |||
===استلام=== | |||
استلام حجرالاسود (دست کشيدن بر حجرالاسود) و نيز بوسيدن آن، هر چند امري مستحب است، اما به نظر فقيهان امامي<ref>. احکام النساء، ص32؛ الحدائق الناضره، ج16، ص119-120. </ref> و اهل سنت<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص136؛ المجموع، ج۸، ص۳۷-38.</ref>، به استناد احاديث<ref>. دعائم الاسلام، ج1، ص314؛ من لايحضره الفقيه، ج4، ص364.</ref> از زنان برداشته شده است؛ زيرا اين کار هم براي بانوان زحمت دارد و هم براي ديگران.<ref>. المجموع، ج۸، ص38.</ref> به نظر برخي فقيهان اهل سنت، استلام در وقت خلوت بودن اطراف کعبه و شبهنگام براي زنان استحباب دارد.<ref>. المجموع، ج۸، ص38.</ref> برخي فقهاي امامي نيز استلام زنان را، در صورت ازدحام جمعيت، جايز نميدانند.<ref>. المقنع، ص226؛ الحدائق الناضره، ج16، ص120؛ جواهر الکلام، ج19، ص236.</ref> | |||
===ورود به کعبه=== | |||
فقهيان، به استناد احاديث<ref>. تهذيب الاحکام، ج5، ص448.</ref>، قائلند ورود به خانه کعبه يکي از مستحبات مورد تأکيد براي مردان است. ولي براي بانوان تأکيد ندارد، بلکه تنها استحباب و فضيلت دارد.<ref>. السرائر، ج1، ص625.</ref> برخي فقيهان افزودهاند که اگر زن بخواهد وارد کعبه شود، بايد در غير اوقات شلوغي و ازدحام وارد شود.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص625؛ الجامع للشرائع، ص222.</ref> به نظر برخي فقها به استناد برخي احاديث، ورود زن مستحاضه به کعبه، در هيچ حالتي جايز نيست<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331-332؛ الجامع للشرائع، ص222.</ref> و به نظر برخي ديگر، مراد از اين احاديث، شدت کراهت است، نه حرمت؛ زيرا استحاضه در حکم طهارت است.<ref>. السرائر، ج1، ص625.</ref> | |||
===سعي=== | |||
از مستحبات سعي ميان صفا و مروه، «هَرْوَله» (يعني تندرفتن بدون دويدن) در بخشي از سعي و بالا رفتن بر کوه صفاست. ولي اين استحباب، بنا بر نظر فقيهان امامي<ref>. غنية النزوع، ص193؛ الحدائق الناضره، ج16، ص271-274؛ جواهر الکلام، ج19، ص423. </ref> و اهل سنت<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص95؛ المغني، ج۳، ص404-405. </ref>، ويژه مردان است و شامل بانوان نميشود. البته برخي فقيهان گفتهاند که اگر محل سعي براي بانوان خلوت باشد، هروله کردن اشکالي ندارد.<ref>. احکام النساء، ص33. </ref> همچنين به نظر فقيهان اهل سنت، سعي کردن در حال سواره براي زنان ممنوع است. در حالي که براي مردان جايز شمرده شده است.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص95.</ref> | |||
===وقوف در عرفات=== | |||
به نظر فقيهان اهل سنت، در وقوف به عرفات، مستحب است که بانوان روي زمين و در حالت نشسته و نيز در کنارههاي صحراي عرفات وقوف کنند. در حالي که براي مردان، وقوف بر مرکب، وقوف در حالت ايستاده و در محل صخرههاي سياه استحباب دارد.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص94.</ref> | |||
===وقوف در مشعر=== | |||
اصل زمان وقوف در مشعرالحرام (وقوف اختياري) از طلوع فجر تا طلوع آفتاب روز عيد قربان است. اما با توجه به دشواري حرکت از مشعر به منا و به ويژه سختي اعمال روز عيد قربان، بانوان ميتوانند در شب عيد قربان، پس از آن که قدري در مشعرالحرام توقف کردند، پيش از فجر، به طرف منا حرکت کنند و حتي رمي را که يکي از اعمال روز عيد است، شبانه به جا آورند. اين حکم به دليل احاديث<ref>. الکافي، ج4، ص474-475؛ تهذيب الاحکام، ج5، | |||
ص194-195. </ref>، يکي از مصاديق وقوف اضطراري و مورد اتفاق فقيهان امامي<ref>. الحدائق الناضره، ج16، ص444؛ مستند الشيعه، ج12، ص239-240؛ جواهر الکلام، ج19، ص77-78. </ref>، و اهل سنت<ref>. المجموع، ج۸، ص۱۲۵؛ المغني المحتاج، ج1، ص500. </ref> است. | |||
===رمي=== | |||
به نظر تمامي فقيهان، بانوان ميتوانند در شب عيد قربان، جمره عقبه را رمي کنند؛ هرچند از رمي در روز ناتوان نباشند. اين حکم اختصاص به رمي روز عيد دارد و رمي جمرات، در روزهاي بعد، بايد مانند ديگران، از طلوع آفتاب تا غروب انجام شود و رمي در شب جايز نيست. مگر براي کسي که از رمي در روز ناتوان باشد؛ مانند زني که به سبب زيادي جمعيت نميتواند در روز رمي کند. البته برخي فقها بر آنند که چنين زني بايد براي رمي، در روز نايب بگيرد. همچنين به نظر فقهاي اهل سنت، بالا بردن دستها هنگام رمي که براي مردان مستحب شمرده شده است، براي بانوان استحبابي ندارد.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص95.</ref> | |||
===قرباني=== | |||
برخي فقها<ref>. جواهر الکلام، ج19، ص157. </ref> به استناد برخي روايات<ref>. وسائل الشيعه، ج10، ص136؛ السنن الکبري، بيهقي، ج5، ص238، ج9، ص283؛ مجمع الزوائد، ج4، ص17. </ref>، قائل به استحباب ذبح قرباني توسط خود حجگزار يا حضور او در کنار نائب در هنگام ذبح بوده و در اين مسئله فرقي ميان زن و مرد نگذاشتهاند. برخي هم به استناد برخي احاديث<ref>. الکافي، ج4، ص497. </ref>، به صراحت، ذبح بانوان را جايز شمردهاند. برخي ذبح قرباني را توسط مرد مسلمان بالغ عاقل داناي به احکام، مستحب دانسته و در صورت نبودن وي، انجام آن را به عهده زن ميدانند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص317. </ref> برخي فقيهان اهل سنت نيز اساساً اين استحباب را شامل بانوان ندانستهاند.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص95.</ref> | |||
===حلق و تقصير=== | |||
بنا بر نظر فقيهان امامي<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ قواعد الاحکام، ج1، ص444؛ الحدائق الناضره، ج17، ص226. </ref> و اهل سنت<ref>. المغني، ج3، ص457، 462؛ بدائع الصنائع، ج2، ص141؛ المجموع، ج8، ص194، 210. </ref> به استناد روايات<ref>. سنن الدارمي، ج2، ص64؛ سنن ابي داود، ج1، ص441؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص390. </ref>، سر تراشيدن -که يکي از مناسک حج و عمره است<ref>. مواهب الجليل، ج4، ص181؛ مستند الشيعه، ج12، ص374؛ جواهر الکلام، ج19، ص232. </ref>- ويژه مردان است و براي زنان جايز نيست. بلکه آنان بايد به جاي حلق، تقصير کنند؛ يعني مقداري از مو يا ناخن خود را بگيرند. | |||
(← حلق و تقصير٭) البته برخي فقهاي اهل سنت، حلق را براي بانوان صرفاً مکروه دانسته و گفتهاند که تقصير براي آنان بهتر است.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص95.</ref> | |||
===طواف نساء=== مشهور و بلکه اکثريت قريب به اتفاق فقهاي امامي، با استناد به اطلاق نصوص، قاعده اشتراک (اشتراک زن و مرد در احکام) و احاديث خاص، بر آنند که طواف نساء و نماز آن، علاوه بر مردان، بر زنان و حتي کودکان نيز واجب است و تا زماني که حجگزار زن طواف نساء را به جا نياورد، شوهرش بر او حلال نيست و اگر ازدواج نکرده باشد، ازدواج براي او حرام است.<ref>. کشف اللثام، ج6، ص227؛ الحدائق الناضره، ج16، ص184-186؛ جواهر الکلام، ج19، ص259-260. </ref> تنها علامه حلّي در اين باره مناقشه کرده<ref>. قواعد الاحکام، ج1، ص445. </ref> و حرمت مرد بر زن، در صورت ترک طواف نساء توسط زن را بيدليل دانسته است.<ref>. مختلف الشيعه، ج4، ص300-301. </ref> (طواف نساء٭) | |||
===تکبير=== | |||
از مستحبات حج در ايام تشريق (يازدهم تا سيزدهم ذيحجه) به نظر فقيهان امامي<ref>. السرائر، ج1، ص319؛ جواهر الکلام، ج20، ص34-35. </ref> و اهل سنت<ref>. المدونة الکبري، ج1، ص171-172؛ المبسوط، سرخسي، ج2، ص43-44؛ المغني، ج3، ص483. </ref>، گفتن تکبيرهاي مخصوص است.( تکبير٭) به تصريح برخي فقيهان، بانوان بايد اين تکبيرها را با صداي آهسته بگويند.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref> | |||
===جلوگيري از عادت ماهانه=== | |||
به نظر برخي فقيهان، جلوگيري از عادت ماهانه (به وسيله خوردن قرص، تزريق آمپول و مانند آن)، براي عقب انداختن عادت ماهانه در ايام حج، چنانچه براي بدن ضرر نداشته باشد، جايز است. زني که براي جلوگيري از عادت ماهانه قرص ميخورد، چنانچه چيزي از او خارج شود و بداند که خون است، هرچند حداقل سه روز به طور مستمر و متصل به هم نباشد، حکم استحاضه را دارد و بايد به وظيفه مُستحاضه عمل کند. همچنين زني که به جهت خوردن قرص، نظم عادت ماهانهاش به هم ميخورد، به طوري که گاهي در مدت طولاني خون و لکه ميبيند، اگر به گونهاي است که خون حداقل سه روز استمرار دارد-هرچند بيرون نيايد، ولي در داخل آلوده به خون باشد-حکم حيض دارد. ولي اگر کمتر از سه روز ادامه دارد، يا به طور مستمر نيست، يعني گاهي آلودگي وجود دارد و | |||
گاهي وجود ندارد، بايد به وظايف مستحاضه | |||
عمل کند.<ref>. مناسک حج، محشي، ص283، 287-290. </ref> | |||
===افساد حج=== | |||
در صورت فاسد شدن حج به سبب آميزش٭، به نظر فقيهان امامي<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص336؛ الدروس الشرعيه، ج1، ص338، 369؛ مسالک الافهام، ج2، ص475-476.</ref> و | |||
اهل سنت<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص217.</ref>، فرقي ميان زن و مرد نيست. مشروط بر آن که هر دو راضي به مباشرت باشند. از اين رو چنانچه زن از روي اختيار و با رضايت، حج خود را فاسد کند، هزينه کفاره و مخارج حج قضا بر عهده خود اوست و تنها معادل نفقه حَضَر بر عهده شوهر او خواهد بود ولي اگر زن احرامگزار راضي به آميزش نبوده و شوهرش او را مجبور به مباشرت کرده باشد، اعمال او صحيح است و قضا بر عهدهاش نخواهد بود.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص622؛ الجامع للشرائع، ص221.</ref> | |||
===نيابت زن=== | |||
به نظر تمامي فقيهان امامي و اهل سنت، با اين که زن و مرد در برخي احکام حج متفاوتاند، يکساني ميان نايب و منوب عنه در جنسيت، در حج نيابتي شرط نيست و همان گونه که مرد ميتواند به نيابت از مرد و زن حج گزارد، زن نيز ميتواند براي اداي حج، نايب زن يا مردي شود.<ref>. تذکرة الفقها، ج7، ص118؛ مسالک الافهام، ج2، ص167.</ref>به نظر مشهور فقها، شرايط نيابتِ زن همان شرايط نيابت مرد است (مانند بلوغ، عقل و بر عهده نداشتن حج واجب).<ref>. السرائر، ج1، ص630-632.</ref> (← نيابت٭) برخي فقيهان، به استناد برخي روايات<ref>. الکافي، ج4، ص306؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص414.</ref>، دو شرط ديگر براي نيابت زن- به گونه مطلق يا تنها در صورت نيابت او از سوي مرد- افزودهاند:<ref>. المهذب، ج1، ص269؛ نک: الحدائق الناضره، ج14، ص251-254.</ref> صَرُورَه نبودن زن (بار اولي نباشد که حج انجام ميدهد) و آگاه بودن به مسائل حج. ولي فقيهان ديگر با خدشه سندي در روايات مذکور و به استناد عموميت ساير احاديث و نيز روايات خاص، مبني بر صحت حج زن از طرف خواهر، برادر و پدر يا مردان ديگر، اين شروط را نپذيرفته يا آنها را حمل بر استحباب کردهاند.<ref>. السرائر، ج1، ص630-632؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص119-120؛ مدارک الاحکام، ج7، ص117-116.</ref> به تصريح فقيهان، زنان که در شب عيد قربان، بعد از درک وقوف اضطراري مشعر به منا ميروند، اين کار | |||
عذر محسوب نميشود و آنان هم ميتوانند | |||
نايب شوند.<ref>. مناسک حج، محشي، ص82.</ref> | |||
==منبعشناسی== | ==منبعشناسی== | ||
خط ۶۳: | خط ۱۳۵: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |
ویرایش