بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
بلایای طبیعی مانند سیل<ref>نک: تحصیل المرام، ج2، ص 882؛ افاده الانام، ج2، ص 404-429.</ref> و برخی رویدادهای سیاسی، از جمله جنگها و درگیریهایی که در [[حرمین]] روی میداد از دیگر دلائل مرگ و میر حاجیان در موسم حج بوده است.<ref>کامل فی التاریخ، ج8، ص 207، ج10، ص225؛ ج11، ص 106،.</ref> در سالهای قدرتیابی [[آل سعود|سعودیان]] در دورههای مختلف حکومت خود نیز اوضاع امنیتی حجاز به شدت بد بود.<ref>تاریخ مکه سباعی، ج2، ص 502.</ref> | بلایای طبیعی مانند سیل<ref>نک: تحصیل المرام، ج2، ص 882؛ افاده الانام، ج2، ص 404-429.</ref> و برخی رویدادهای سیاسی، از جمله جنگها و درگیریهایی که در [[حرمین]] روی میداد از دیگر دلائل مرگ و میر حاجیان در موسم حج بوده است.<ref>کامل فی التاریخ، ج8، ص 207، ج10، ص225؛ ج11، ص 106،.</ref> در سالهای قدرتیابی [[آل سعود|سعودیان]] در دورههای مختلف حکومت خود نیز اوضاع امنیتی حجاز به شدت بد بود.<ref>تاریخ مکه سباعی، ج2، ص 502.</ref> | ||
===بیماریهای فراگیر | ===بیماریهای فراگیر=== | ||
====وبا و طاعون==== | ====وبا و طاعون==== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
بیماری وبا یا طاعون تنها بیماری فراگیر در حجاز نبوده است؛ از جمله میتوان به بیماری تب دنگی (Dengue fever) اشاره کرد که در سده سیزدهم قمری در ایام حج شایع بوده و عربها بدان «ابو الرُکَب» میگفتهاند. بر اساس توصیف نویسنده تحصیل المرام که از شیوع این بیماری در سال ۱۲۸۲قمری خبر داده، این بیماری با درد زانو و عضلات پا آغاز میشد، سپس فرد را دچار تب شدید و درد در همه مفاصل بدن میکرد و بعد از سه روز که تب فروکش میکرد ضعف شدید بدنی برای مدتی باقی میماند.<ref>تحصیل المرام، ج2، ص 896؛ نیز نک: الحج قبل مئه سنه، ص158.</ref> | بیماری وبا یا طاعون تنها بیماری فراگیر در حجاز نبوده است؛ از جمله میتوان به بیماری تب دنگی (Dengue fever) اشاره کرد که در سده سیزدهم قمری در ایام حج شایع بوده و عربها بدان «ابو الرُکَب» میگفتهاند. بر اساس توصیف نویسنده تحصیل المرام که از شیوع این بیماری در سال ۱۲۸۲قمری خبر داده، این بیماری با درد زانو و عضلات پا آغاز میشد، سپس فرد را دچار تب شدید و درد در همه مفاصل بدن میکرد و بعد از سه روز که تب فروکش میکرد ضعف شدید بدنی برای مدتی باقی میماند.<ref>تحصیل المرام، ج2، ص 896؛ نیز نک: الحج قبل مئه سنه، ص158.</ref> | ||
===پیشگیری از شیوع === | ===پیشگیری از شیوع=== | ||
{{اصلی|قرنطینه}} | {{اصلی|قرنطینه}} | ||
وقوع وبا در سراسر جهان دولتها را به فکر اقداماتی برای مقابله با آن انداخت. در سال ۱۸۳۹ سلطان محمد دوم سلطان عثمانی هیئت بهداشتی را راهاندازی کرد تا با خطر وبا مقابله کند.<ref>the Hajj Today, p70</ref> نخستین اجلاس جهانی بهداشت در سال ۱۸۵۳ در پاریس و به کوشش دولت فرانسه تشکیل شد که بر استفاده از قرنطینه* برای کنترل بیماری وبا تأکید میکرد. در این اجلاس شیوع بیماری در مکه و حضور حاجیان از عوامل مهم فراگیری بیماری دانسته شد.<ref>the Hajj Today,p 71</ref> هیئتهای بهداشت دولتی در استانبول و اسکندریه تشکیل شد که وظیفه اعلام عمومی وبا و انجام اقدامات پیشگیرانه را بر عهده داشت.<ref>التاریخ القویم، ج1، ص 292-293.</ref> دولت عثمانی از دهه پنجاه سده نوزدهم میلادی گروههای پزشکی را به حجاز ارسال میکرد و این گروهها با استفاده از منابع مالی به برخی از اقدامات از جمله تجهیز بیمارستانها یا پاکسازی شهر و منابع آب مکه میپرداختند و محل خاصی را برای ذبح قربانی در منا تخصیص میدادند.<ref>تحصیل المرام، ج2، ص 887؛ حج قبل مئه سنه، ص 246.</ref> قرنطینهها که پیشتر در برخی از نقاط مرزی عثمانی و مصر تأسیس شده بودند، افزایش یافتند. نگرانی عمده درباره حاجیانی بود که از طریق دریا به کشورهای دیگر سفر میکردند. برای جلوگیری از ورود بیماری توسط حاجیان بازگشته از سفر حج قرنطینههایی در بنادر ایجاد شد که از جمله مشهورترین آنها قرنطینه طور و قرنطینه بیروت بود.<ref>الحج قبله مئه سنه، ص 215.</ref> قرنطینههای دیگر نیز در بنادر ورودی شهرهای عثمانی و نیز در ورودیهای حجاز مانند قمران و جده و ینبع تشکیل شد.<ref>تحصیل المرام، ج2، ص 888؛ حجر الصحی، ص 70-73.</ref> در این قرنطینهها حاجیان مورد معاینه قرار میگرفتند و در صورت وجود مورد مشکوک تا چند هفته در این قرنطینهها میماندند. درباره شرایط دشوار بیشتر قرنطیهها اطلاعات زیادی در سفرنامههای قرن نوزده میلادی وجود دارد.<ref>نک :پنجاه سفرنامه قاجاری، ج6، ص 121-122, 124-127.</ref> ماندن در قرنطینهها از جمله نگرانیهای مهم حاجیان بود، اقامت طولانی در این قرنطینهها افزون بر اینکه زمان سفر را بسیار افزایش میداد به دلیل گرانی مواد غذایی در این قرنطینهها معمولاً موجب بیپول شدن حاجیان میشد. برخی از قرنطینهها شرایط بهداشتی خوبی نداشتند و نبود آب و غذای کافی برای حاجیان گرفتاری زیادی ایجاد میکرد. | وقوع وبا در سراسر جهان دولتها را به فکر اقداماتی برای مقابله با آن انداخت. در سال ۱۸۳۹ سلطان محمد دوم سلطان عثمانی هیئت بهداشتی را راهاندازی کرد تا با خطر وبا مقابله کند.<ref>the Hajj Today, p70</ref> نخستین اجلاس جهانی بهداشت در سال ۱۸۵۳ در پاریس و به کوشش دولت فرانسه تشکیل شد که بر استفاده از قرنطینه* برای کنترل بیماری وبا تأکید میکرد. در این اجلاس شیوع بیماری در مکه و حضور حاجیان از عوامل مهم فراگیری بیماری دانسته شد.<ref>the Hajj Today,p 71</ref> هیئتهای بهداشت دولتی در استانبول و اسکندریه تشکیل شد که وظیفه اعلام عمومی وبا و انجام اقدامات پیشگیرانه را بر عهده داشت.<ref>التاریخ القویم، ج1، ص 292-293.</ref> دولت عثمانی از دهه پنجاه سده نوزدهم میلادی گروههای پزشکی را به حجاز ارسال میکرد و این گروهها با استفاده از منابع مالی به برخی از اقدامات از جمله تجهیز بیمارستانها یا پاکسازی شهر و منابع آب مکه میپرداختند و محل خاصی را برای ذبح قربانی در منا تخصیص میدادند.<ref>تحصیل المرام، ج2، ص 887؛ حج قبل مئه سنه، ص 246.</ref> قرنطینهها که پیشتر در برخی از نقاط مرزی عثمانی و مصر تأسیس شده بودند، افزایش یافتند. نگرانی عمده درباره حاجیانی بود که از طریق دریا به کشورهای دیگر سفر میکردند. برای جلوگیری از ورود بیماری توسط حاجیان بازگشته از سفر حج قرنطینههایی در بنادر ایجاد شد که از جمله مشهورترین آنها قرنطینه طور و قرنطینه بیروت بود.<ref>الحج قبله مئه سنه، ص 215.</ref> قرنطینههای دیگر نیز در بنادر ورودی شهرهای عثمانی و نیز در ورودیهای حجاز مانند قمران و جده و ینبع تشکیل شد.<ref>تحصیل المرام، ج2، ص 888؛ حجر الصحی، ص 70-73.</ref> در این قرنطینهها حاجیان مورد معاینه قرار میگرفتند و در صورت وجود مورد مشکوک تا چند هفته در این قرنطینهها میماندند. درباره شرایط دشوار بیشتر قرنطیهها اطلاعات زیادی در سفرنامههای قرن نوزده میلادی وجود دارد.<ref>نک :پنجاه سفرنامه قاجاری، ج6، ص 121-122, 124-127.</ref> ماندن در قرنطینهها از جمله نگرانیهای مهم حاجیان بود، اقامت طولانی در این قرنطینهها افزون بر اینکه زمان سفر را بسیار افزایش میداد به دلیل گرانی مواد غذایی در این قرنطینهها معمولاً موجب بیپول شدن حاجیان میشد. برخی از قرنطینهها شرایط بهداشتی خوبی نداشتند و نبود آب و غذای کافی برای حاجیان گرفتاری زیادی ایجاد میکرد. |