بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
«کعب» در لغت، به معنای برآمدگی، بلند و ارتفاع چیزی<ref>مقاییس اللغه، ذیل واژه کعب؛ المصباح المنیر، ذیل واژه کعب.</ref> و «[[کعبه]]» به معنای مربع بودن [همراه با ارتفاع] است.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه کعب.</ref> در وجه نامگذاری [[بیتالله|بیت الله]] به کعبه احتمال داده شده به دلیل مکعب بودن، یا مرتفع بودن آن باشد.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۸۷.</ref> مصطفوی، لغتشناس قرآنی، بر این باور است که این واژه در «برآمدیِ معنوی» (رفعت) نیز به کار میرود و از این باب است که بر کعبه به دلیل رفعت مقام، شرافت و منزلت اطلاق میشود.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن، ذیل واژه کعب.</ref> | «کعب» در لغت، به معنای برآمدگی، بلند و ارتفاع چیزی<ref>مقاییس اللغه، ذیل واژه کعب؛ المصباح المنیر، ذیل واژه کعب.</ref> و «[[کعبه]]» به معنای مربع بودن [همراه با ارتفاع] است.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه کعب.</ref> در وجه نامگذاری [[بیتالله|بیت الله]] به کعبه احتمال داده شده به دلیل مکعب بودن، یا مرتفع بودن آن باشد.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۸۷.</ref> مصطفوی، لغتشناس قرآنی، بر این باور است که این واژه در «برآمدیِ معنوی» (رفعت) نیز به کار میرود و از این باب است که بر کعبه به دلیل رفعت مقام، شرافت و منزلت اطلاق میشود.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن، ذیل واژه کعب.</ref> | ||
«قیام» از نظر ساختاری سه نحو کاربرد دارد؛ یکی به معنای مصدری که به معنای قیام کردن است؛<ref group="یادداشت">واژه قیام در معنای قیام کردن، به دو نوع قیام تهییی مانند آیه {{آیه|إِذٰا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاٰةِ}}(سوره مائده، آیه ۶) و قیام تلبسی مانند {{آیه|کُونُوا قَوّٰامِینَ لِلّٰهِ}}(سوره مائده، آیه ۸) به کار میرود.</ref> دوم به معنای جمع قائم؛<ref group="یادداشت">مانند {{آیه|مانند آیه فَإِذٰا هُمْ قِیٰامٌ یَنْظُرُونَ}} (سوره زمر، آیه ۶٨)</ref> و سوم به معنای ابزار نگهداری و قوام چیزی است؛<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه قوم.</ref> قیام بودن کعبه را به معنای سوم دانستهاند؛<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۸۹.</ref> چناچه در آیه | «قیام» از نظر ساختاری سه نحو کاربرد دارد؛ یکی به معنای مصدری که به معنای قیام کردن است؛<ref group="یادداشت">واژه قیام در معنای قیام کردن، به دو نوع قیام تهییی مانند آیه {{آیه|إِذٰا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاٰةِ}}(سوره مائده، آیه ۶) و قیام تلبسی مانند {{آیه|کُونُوا قَوّٰامِینَ لِلّٰهِ}}(سوره مائده، آیه ۸) به کار میرود.</ref> دوم به معنای جمع قائم؛<ref group="یادداشت">مانند {{آیه|مانند آیه فَإِذٰا هُمْ قِیٰامٌ یَنْظُرُونَ}} (سوره زمر، آیه ۶٨)</ref> و سوم به معنای ابزار نگهداری و قوام چیزی است؛<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه قوم.</ref> قیام بودن کعبه را به معنای سوم دانستهاند؛<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۸۹.</ref> چناچه در آیه {{آیه|وَ لاٰ تُؤْتُوا اَلسُّفَهٰاءَ أَمْوٰالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّٰهُ لَکُمْ قِیٰاماً}}<ref>سوره نساء، آیه ۵.</ref> به همین معنا به کار رفته است. | ||
== ارتباط با آیات پیشین == | == ارتباط با آیات پیشین == | ||
در آیه ۹۵ سوره مائده، به برخی از مسائل حج مانند ممنوعیت [[صید]] در حال [[احرام]] و احکام [[کفاره]] آن، از جمله اهداء [[قربانی]] پرداخته شده و در آیه ۹۶، صید دریایی از این ممنوعیت استثناء شده است. در آیه ۹۷ سوره مائده به ادامه مسائل حج پرداخته شده است. | در آیه ۹۵ سوره مائده، به برخی از مسائل [[حج]] مانند ممنوعیت [[صید]] در حال [[احرام]] و احکام [[کفاره]] آن، از جمله اهداء [[قربانی]] پرداخته شده و در آیه ۹۶، صید دریایی از این ممنوعیت استثناء شده است. در آیه ۹۷ سوره مائده به ادامه مسائل حج پرداخته شده است. | ||
== محتوا == | == محتوا == | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
=== علم خدا === | === علم خدا === | ||
پس از معرفی سه عامل قوام مردم، در بخش پایانی آیه به علم بیانتهای خدا اشاره شده است. برخی از مفسران، این بخش از آیه را در حکم علت برای بخش پیشین آیه دانستهاند. به این معنا که خدا ماه حرام، هدی و قلائد را قوام مردم قرار داد تا بدانند خداوند آگاه به همه امور است. به باور برخی از مفسران، این تعبیر معمولاً پس از تشریع | پس از معرفی سه عامل قوام مردم، در بخش پایانی آیه به علم بیانتهای خدا اشاره شده است. برخی از مفسران، این بخش از آیه را در حکم علت برای بخش پیشین آیه دانستهاند. به این معنا که خدا ماه حرام، هدی و قلائد را قوام مردم قرار داد تا بدانند خداوند آگاه به همه امور است. به باور برخی از مفسران، قرآن این تعبیر را معمولاً پس از تشریع حکم یا خبر مهمی از تکوین به کار میبرد تا بفهماند که تشریع و تکوین الهی از روی علم و حکمت و رعایت مصالح و منافع بندگان است.<ref>المیزان، ج۶، ص ١۴٢؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص ٣٢۶.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |