تقیه مداراتی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۴ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
«مدارات»، به معنای پوشاندن دشمنی و نرمخویی معنا شده است.<ref>جوهری، 1410ق، ج6 ، ص‌2334 ؛ ابن منظور، 1414 ق، ج14، ص255</ref>
«مدارات»، به معنای پوشاندن دشمنی و نرمخویی معنا شده است.<ref>جوهری، 1410ق، ج6 ، ص‌2334 ؛ ابن منظور، 1414 ق، ج14، ص255</ref>


در کلمات متأخرین معاصر،  این تقیه از سایر اقسام تقیه تفکیک شده و برای آن تعاریفی ارائه گردیده است<ref>خمینی، 1420ق، ص8 ؛ روحانی، بی­تا، ج11، ص421 ؛ سبحانی، 1423ق، ج‌2، ص34</ref>. آنچه از این تعاریف به دست می‌آید این است که: تقیه مداراتی عبارت است از خوش برخوردی و همزیستی مسالمت آمیز با اهل سنت به دو جهت:  یک؛ حفظ و ایجاد وحدت بین مسلمین و تقویت بخشیدن به اسلام و مسلمین در مقابل کفار و مشرکین. دو؛ جلب محبت عامه و جذب آنها تا پیروان مذهب اهل بیت مورد سرزنش و خواری قرار نگیرند و باعث تقویت مذهب شیعه و شیعیان شود.
در کلمات متأخرین معاصر،  این تقیه از سایر اقسام تقیه تفکیک شده و برای آن تعاریفی ارائه گردیده است<ref>خمینی، 1420ق، ص8 ؛ روحانی، بی­تا، ج11، ص421 ؛ سبحانی، 1423ق، ج‌2، ص34</ref>آنچه از این تعاریف به دست می‌آید این است که: تقیه مداراتی عبارت است از خوش برخوردی و همزیستی مسالمت آمیز با اهل سنت به دو جهت:  یک؛ حفظ و ایجاد وحدت بین مسلمین و تقویت بخشیدن به اسلام و مسلمین در مقابل کفار و مشرکین. دو؛ جلب محبت عامه و جذب آنها تا پیروان مذهب اهل بیت مورد سرزنش و خواری قرار نگیرند و باعث تقویت مذهب شیعه و شیعیان شود.


به جهت تفکیک اقسام تقیه، دو قسم دیگر تقیه؛ یعنی تقیه «خوفی» و تقیه «کتمانی» به­صورت اجمال تبیین می‌شود:
به جهت تفکیک اقسام تقیه، دو قسم دیگر تقیه؛ یعنی تقیه «خوفی» و تقیه «کتمانی» به­صورت اجمال تبیین می‌شود:
خط ۲۴: خط ۲۴:
یکی از مفسرین معاصر در تفسیر آیه شریفه می­نویسد: «با توجه به تعبیر «ناس» به جای «اهل کتاب» یا «مومنان»<ref>پس</ref> حکمی است مربوط به جامعه بشری و اِعمال حُسن خلق به توده مردم؛ اعم از مسلمان و کافر. این حکم از احکام روابط بین المللی و از بهترین اصول کلی اسلام در تربیت جوامع انسانی است... مقصود از «قول» در جمله «قُولُوا» کنایه از مطلق برخورد است؛ با قول باشد یا عمل؛ نظیر «ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید»<ref>ق : 18</ref> که مقصود خصوص قول در برابر فعل نیست بلکه مطلق کار است؛ اعم از گفتار و رفتار، چنانچه مراد از «خوردن مال مردم» مطلق تصرف است نه خصوص خوردن»<ref>جوادی آملی، 1382 ش، ج5، ص364</ref>.
یکی از مفسرین معاصر در تفسیر آیه شریفه می­نویسد: «با توجه به تعبیر «ناس» به جای «اهل کتاب» یا «مومنان»<ref>پس</ref> حکمی است مربوط به جامعه بشری و اِعمال حُسن خلق به توده مردم؛ اعم از مسلمان و کافر. این حکم از احکام روابط بین المللی و از بهترین اصول کلی اسلام در تربیت جوامع انسانی است... مقصود از «قول» در جمله «قُولُوا» کنایه از مطلق برخورد است؛ با قول باشد یا عمل؛ نظیر «ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید»<ref>ق : 18</ref> که مقصود خصوص قول در برابر فعل نیست بلکه مطلق کار است؛ اعم از گفتار و رفتار، چنانچه مراد از «خوردن مال مردم» مطلق تصرف است نه خصوص خوردن»<ref>جوادی آملی، 1382 ش، ج5، ص364</ref>.


عمل به ‌این اصل در سیره تبلیغی پیامبر(ص) نیز جریان داشته است. پیامبرخدا(ص) این اصل را در عرض اقامه فرایض قرار داده‌اند و در اهمیت آن فرموده‌اند: «أَمَرَنِی رَبِّی بِمُدَارَاهِ النَّاسِ کَمَا أَمَرَنِی بِأَدَاءِ الْفَرَائِضِ»<ref>کلینی، 1407 ق، ج2، ص117</ref>. در روایت دیگری سفارش شده به‌اینکه مؤمن شایسته است خصلتی از پروردگار، خصلتی از پیامبر و خصلتی از امام داشته باشد و آن خصلتی که شایسته است از پیامبر داشته باشد مدارا و حسن همجواری با مردم است؛ «وَ أَمَّا الَّتِی مِنْ رَسُولِ الله(ص) فَهُوَ أَنْ یُدَارِیَ النَّاسَ وَ یُعَامِلَهُمْ بِالْأَخْلَاقِ الْحَنِیفِیَّه»<ref>ابن شعبه حرانى، 1404ق، ص312</ref>.
عمل به ‌این اصل در سیره تبلیغی پیامبر(ص) نیز جریان داشته است. پیامبرخدا(ص) این اصل را در عرض اقامه فرایض قرار داده‌اند و در اهمیت آن فرموده‌اند: «أَمَرَنِی رَبِّی بِمُدَارَاهِ النَّاسِ کَمَا أَمَرَنِی بِأَدَاءِ الْفَرَائِضِ»<ref>کلینی، 1407 ق، ج2، ص117</ref>در روایت دیگری سفارش شده به‌اینکه مؤمن شایسته است خصلتی از پروردگار، خصلتی از پیامبر و خصلتی از امام داشته باشد و آن خصلتی که شایسته است از پیامبر داشته باشد مدارا و حسن همجواری با مردم است؛ «وَ أَمَّا الَّتِی مِنْ رَسُولِ الله(ص) فَهُوَ أَنْ یُدَارِیَ النَّاسَ وَ یُعَامِلَهُمْ بِالْأَخْلَاقِ الْحَنِیفِیَّه»<ref>ابن شعبه حرانى، 1404ق، ص312</ref>.


البته مدارای پیامبر(ص) در مقابل کفار و مشرکین عمومیت نداشته و اختصاص به بعضی از کفار داشت؛ یعنی کفاری که در پناه مسلمین بودند یا معاهد بودند یا در مواقعی که اسلام در موضع ضعف بود یا مصلحتی مثل امید هدایت آنها وجود داشت کما اینکه سهمی از زکات برای تألیف قلوب کفار قرار داده شده است و الا نسبت به معاندین، اسلام در مواقعی که در موضع قدرت باشد دستور برخورد شدید داده است.
البته مدارای پیامبر(ص) در مقابل کفار و مشرکین عمومیت نداشته و اختصاص به بعضی از کفار داشت؛ یعنی کفاری که در پناه مسلمین بودند یا معاهد بودند یا در مواقعی که اسلام در موضع ضعف بود یا مصلحتی مثل امید هدایت آنها وجود داشت کما اینکه سهمی از زکات برای تألیف قلوب کفار قرار داده شده است و الا نسبت به معاندین، اسلام در مواقعی که در موضع قدرت باشد دستور برخورد شدید داده است.
خط ۷۴: خط ۷۴:
در بعضی از روایات پیشوایان معصوم: به­طور کلی و بدون ذکر مصداق بر جلب محبت عامه و حسن معاشرت با آنها سفارش کرده‌اند؛ مانند:
در بعضی از روایات پیشوایان معصوم: به­طور کلی و بدون ذکر مصداق بر جلب محبت عامه و حسن معاشرت با آنها سفارش کرده‌اند؛ مانند:


* امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند رحمت کند کسی که ما<ref>اهل بیت</ref> را محبوب مردم قرار دهد و مبغوض آنها قرار ندهد.»[6]<ref>کلینی، 1407 ق، ج8 ، ص229</ref>.
* امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند رحمت کند کسی که ما<ref>اهل بیت</ref> را محبوب مردم قرار دهد و مبغوض آنها قرار ندهد.»[6]<ref>کلینی، 1407 ق، ج8 ، ص229</ref>
* در ضمن وصایای امام صادق(ع) به عبد الأعلی بن اعین آمده است: «خدا رحمت کند کسی را که محبت مردم را به خودش و ما بکشاند؛ به‌این طریق­که آنچه مردم می‌پسندند را نشان دهد و آنچه نمی‌پسندند را مخفی کند.»<ref>محمد بن ابراهیم، 1397ق، ص34</ref>. در کافی این‌گونه آمده است: «خداوند رحمت کند کسی را که محبت مردم را به خودش جلب کند به‌این طریق که به آنچه مردم می‌پسندند گفتگو کنید و آنچه آنها نمی‌پسندند را مخفی بدارید.»<ref>کلینی، 1407 ق، ج2، ص223</ref>.
* در ضمن وصایای امام صادق(ع) به عبد الأعلی بن اعین آمده است: «خدا رحمت کند کسی را که محبت مردم را به خودش و ما بکشاند؛ به‌این طریق­که آنچه مردم می‌پسندند را نشان دهد و آنچه نمی‌پسندند را مخفی کند.»<ref>محمد بن ابراهیم، 1397ق، ص34</ref>در کافی این‌گونه آمده است: «خداوند رحمت کند کسی را که محبت مردم را به خودش جلب کند به‌این طریق که به آنچه مردم می‌پسندند گفتگو کنید و آنچه آنها نمی‌پسندند را مخفی بدارید.»<ref>کلینی، 1407 ق، ج2، ص223</ref>.
* مدرک بن هزهاز از امام صادق(ع) روایت می‌کند که فرمود: «خداوند رحمت کند کسی را که محبت مردم را به خودش جلب کند. پس گفتارش به آنچه مردم می‌پسندند باشد و آنچه نمی‌پسندند را ترک کند.»<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج16، ص220</ref>
* مدرک بن هزهاز از امام صادق(ع) روایت می‌کند که فرمود: «خداوند رحمت کند کسی را که محبت مردم را به خودش جلب کند. پس گفتارش به آنچه مردم می‌پسندند باشد و آنچه نمی‌پسندند را ترک کند.»<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج16، ص220</ref>


خط ۸۴: خط ۸۴:
* دلالت روایت بر تقیه مداراتی روشن است، چون در تقیه از کسی که از ضرر او در امان هستیم خوفی متصور نیست و در واقع تقیه مداراتی مقدمه تقیه خوفی است. آیت‌الله خویی در ذیل این روایت فرموده‌اند: «این روایت بایستی حمل بر تقیه مداراتی شود چون خوف ضرر در آن متصور نیست و امکان حمل بر تقیه اصطلاحی یعنی تقیه خوفی ندارد؛ چون در تقیه از کسی که از او در امانیم خوف ضرری نیست.»<ref>خویی، 1418 ق، ج5، ص318</ref>.
* دلالت روایت بر تقیه مداراتی روشن است، چون در تقیه از کسی که از ضرر او در امان هستیم خوفی متصور نیست و در واقع تقیه مداراتی مقدمه تقیه خوفی است. آیت‌الله خویی در ذیل این روایت فرموده‌اند: «این روایت بایستی حمل بر تقیه مداراتی شود چون خوف ضرر در آن متصور نیست و امکان حمل بر تقیه اصطلاحی یعنی تقیه خوفی ندارد؛ چون در تقیه از کسی که از او در امانیم خوف ضرری نیست.»<ref>خویی، 1418 ق، ج5، ص318</ref>.
* حضرت در روایتی دیگر فرموده‌اند: «خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِیَّهِ وَ خَالِفُوهُمْ بِالْجَوَّانِیَّهِ إِذَا کَانَتِ الْإِمْرَهُ صِبْیَانِیَّهً»<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج16، ص219</ref> «برّانیه» کنایه از ظاهر و «جوانیه» کنایه از باطن می‌باشد؛ یعنی با عامه در ظاهر مخالطه و همراهی کنید اما در باطن مخالفشان باشید و عمل به‌ این دستور تا زمانی است که حکومت در دست کوته فکران است؛ کوته­فکرانی که در عقل مانندکودکان هستند. روایت شامل تقیه مداراتی نیز می‌شود؛ چون امر به مخالطه و معاشرت با عامه مطلق است و شامل مواردی که ضرری در بین نباشد نیز می‌شود.
* حضرت در روایتی دیگر فرموده‌اند: «خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِیَّهِ وَ خَالِفُوهُمْ بِالْجَوَّانِیَّهِ إِذَا کَانَتِ الْإِمْرَهُ صِبْیَانِیَّهً»<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج16، ص219</ref> «برّانیه» کنایه از ظاهر و «جوانیه» کنایه از باطن می‌باشد؛ یعنی با عامه در ظاهر مخالطه و همراهی کنید اما در باطن مخالفشان باشید و عمل به‌ این دستور تا زمانی است که حکومت در دست کوته فکران است؛ کوته­فکرانی که در عقل مانندکودکان هستند. روایت شامل تقیه مداراتی نیز می‌شود؛ چون امر به مخالطه و معاشرت با عامه مطلق است و شامل مواردی که ضرری در بین نباشد نیز می‌شود.
* در روایت دیگری از آن حضرت آمده است: بر شما باد به خوش رفتاری با اهل باطل و تحمل ظلم آنها و بپرهیزید از نزاع و درگیری با آنها و در نشست و برخاست و معاشرت با آنها که چاره‌ای از آن ندارید متدین به تقیه باشید، تقیه‌ای که خداوند امر کرده در معاشرت با آنها به آن عمل کنید.[11]<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج16، ص207</ref>. اطلاق این روایت نیز نسبت به فرض عدم ضرر و تقیه مداراتی مانعی ندارد.
* در روایت دیگری از آن حضرت آمده است: بر شما باد به خوش رفتاری با اهل باطل و تحمل ظلم آنها و بپرهیزید از نزاع و درگیری با آنها و در نشست و برخاست و معاشرت با آنها که چاره‌ای از آن ندارید متدین به تقیه باشید، تقیه‌ای که خداوند امر کرده در معاشرت با آنها به آن عمل کنید.[11]<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج16، ص207</ref>اطلاق این روایت نیز نسبت به فرض عدم ضرر و تقیه مداراتی مانعی ندارد.


* در روایتی از امام حسن عسکری(ع) چنین آمده است: «خداوند به سبب تقیه امت را اصلاح می‌کند و برای صاحب تقیه مانند اجر اعمال امت ثبت می‌شود. پس تارک تقیه امت را نابود کرده است.»[12] <ref>حسن بن علی، 1409 ق، ص321</ref>.
* در روایتی از امام حسن عسکری(ع) چنین آمده است: «خداوند به سبب تقیه امت را اصلاح می‌کند و برای صاحب تقیه مانند اجر اعمال امت ثبت می‌شود. پس تارک تقیه امت را نابود کرده است.»[12] <ref>حسن بن علی، 1409 ق، ص321</ref>.
خط ۹۶: خط ۹۶:


* در صحیحه هشام کندی آمده است: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند: «برحذر باشید از انجام دادن عملی که ما را به سبب آن سرزنش کنند؛ چون پدر، به سبب عمل فرزند بدش سرزنش می‌شود،‌ نسبت به­کسانی­که برای آنها منقطع شده‌اید<ref>یعنی پیشوایان معصوم</ref> زینت باشید و مایه زشتی بر ما نباشید،‌ در قبایل آنها نماز بخوانید، مریضان آنها را عیادت کنید و در تشییع جنازه آنها حاضر شوید، مبادا شما را به کار خیری سبقت بگیرند، شما به کار خیر از آنها سزاوارتر هستید، به خدا قسم پرستیده نشده است خداوند به چیزی بهتر از خبء ،‌گفتم: خبء چیست؟‌ فرمودند: تقیه.»[13]<ref>حرّ عاملی، 1409 ق، ج16، ص219</ref>.
* در صحیحه هشام کندی آمده است: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند: «برحذر باشید از انجام دادن عملی که ما را به سبب آن سرزنش کنند؛ چون پدر، به سبب عمل فرزند بدش سرزنش می‌شود،‌ نسبت به­کسانی­که برای آنها منقطع شده‌اید<ref>یعنی پیشوایان معصوم</ref> زینت باشید و مایه زشتی بر ما نباشید،‌ در قبایل آنها نماز بخوانید، مریضان آنها را عیادت کنید و در تشییع جنازه آنها حاضر شوید، مبادا شما را به کار خیری سبقت بگیرند، شما به کار خیر از آنها سزاوارتر هستید، به خدا قسم پرستیده نشده است خداوند به چیزی بهتر از خبء ،‌گفتم: خبء چیست؟‌ فرمودند: تقیه.»[13]<ref>حرّ عاملی، 1409 ق، ج16، ص219</ref>.
* در صحیحه عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) با تعبیر «اوصیکم» آمده است که فرمودند: «شما را به تقوای الهی سفارش می‌کنم و اینکه مردم را بر دوش خود سوار نکنید تا در جامعه ذلیل شوید<ref>کنایه از اینکه برای خود زحمت و گرفتاری نتراشید</ref> خداوند متعال می‌فرماید: با مردم به نیکی گفتگو کنید. سپس حضرت فرمودند: از مریضان ایشان عیادت و در تشییع جنازه­شان شرکت کنید، در اختلافاتشان به نفع یا ضررشان شهادت دهید و با آنان در مساجدشان نماز بخوانید.»[14]<ref>حرّ عاملی، 1409ق، ج12، ص7</ref>. سیاق این روایت نیز ظهور در تقیه مداراتی دارد و استشهاد به‌ آیه شریفه، فرض احتمال ضرر را منتفی و این ظهور را تقویت می‌کند.  
* در صحیحه عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) با تعبیر «اوصیکم» آمده است که فرمودند: «شما را به تقوای الهی سفارش می‌کنم و اینکه مردم را بر دوش خود سوار نکنید تا در جامعه ذلیل شوید<ref>کنایه از اینکه برای خود زحمت و گرفتاری نتراشید</ref> خداوند متعال می‌فرماید: با مردم به نیکی گفتگو کنید. سپس حضرت فرمودند: از مریضان ایشان عیادت و در تشییع جنازه­شان شرکت کنید، در اختلافاتشان به نفع یا ضررشان شهادت دهید و با آنان در مساجدشان نماز بخوانید.»[14]<ref>حرّ عاملی، 1409ق، ج12، ص7</ref>سیاق این روایت نیز ظهور در تقیه مداراتی دارد و استشهاد به‌ آیه شریفه، فرض احتمال ضرر را منتفی و این ظهور را تقویت می‌کند.  
* در صحیحه معاویه بن وهب از امام صادق(ع) سؤال شده است: «کَیْفَ یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَضَعَ فِیمَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَ قَوْمِنَا وَ فِیمَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاس‏». پرسش معاویه بن وهب دو بخش دارد: ۱. شیوه رفتار شیعیان با یکدیگر ۲. شیوه رفتار و تعامل آنان با اهل سنت. اما امام(ع) در پاسخ، تفکیک نکرده و هر دو پرسش را یک پاسخ داده­اند؛ یعنی نسبت به شیعیان و اهل سنت، هر دو، باید این رفتار اجتماعی را داشته باشید: «امانت­های آنها را برگردانید، در اختلافاتشان به نفع یا ضررشان شهادت دهید، از مریضشان عیادت کنید و در تشییع جنازه­شان حاضر شوید.»[15] <ref>همان، ص5</ref>.
* در صحیحه معاویه بن وهب از امام صادق(ع) سؤال شده است: «کَیْفَ یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَضَعَ فِیمَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَ قَوْمِنَا وَ فِیمَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاس‏». پرسش معاویه بن وهب دو بخش دارد: ۱. شیوه رفتار شیعیان با یکدیگر ۲. شیوه رفتار و تعامل آنان با اهل سنت. اما امام(ع) در پاسخ، تفکیک نکرده و هر دو پرسش را یک پاسخ داده­اند؛ یعنی نسبت به شیعیان و اهل سنت، هر دو، باید این رفتار اجتماعی را داشته باشید: «امانت­های آنها را برگردانید، در اختلافاتشان به نفع یا ضررشان شهادت دهید، از مریضشان عیادت کنید و در تشییع جنازه­شان حاضر شوید.»[15] <ref>همان، ص5</ref>.
* در صحیحه زید شحام، امام صادق(ع) در ضمن وصایایی به شیعیان خود فرموده‌اند: «در قبائلتان نماز بخوانید، در تشییع جنازه­شان شرکت کنید، مریضان آنها را عیادت و حقوق آنها را ادا کنید؛ چون وقتی مردی از شما شیعیان، اهل ورع و راستگو باشد و امانت را برگرداند و با مردم خوش اخلاق باشد، گفته می‌شود این جعفری است و این مرا خوشحال می‌کند و باعث مسرت من می‌شود و گفته می‌شود این ادب جعفربن محمد است ولی اگر این‌گونه نباشید بلا و ننگ عملتان متوجه من می‌شود و گفته می‌شود این ادب جعفر بن محمد است.»[16]<ref>همان</ref>. شبیه‌ این روایت در کتاب «تحف العقول» به عنوان سفارش­ها و توصیه­های امام حسن عسکری(ع) به شیعیانشان نقل شده است<ref>ابن شعبه حرانى، 1404 ق، ص478</ref>.
* در صحیحه زید شحام، امام صادق(ع) در ضمن وصایایی به شیعیان خود فرموده‌اند: «در قبائلتان نماز بخوانید، در تشییع جنازه­شان شرکت کنید، مریضان آنها را عیادت و حقوق آنها را ادا کنید؛ چون وقتی مردی از شما شیعیان، اهل ورع و راستگو باشد و امانت را برگرداند و با مردم خوش اخلاق باشد، گفته می‌شود این جعفری است و این مرا خوشحال می‌کند و باعث مسرت من می‌شود و گفته می‌شود این ادب جعفربن محمد است ولی اگر این‌گونه نباشید بلا و ننگ عملتان متوجه من می‌شود و گفته می‌شود این ادب جعفر بن محمد است.»[16]<ref>همان</ref>شبیه‌ این روایت در کتاب «تحف العقول» به عنوان سفارش­ها و توصیه­های امام حسن عسکری(ع) به شیعیانشان نقل شده است<ref>ابن شعبه حرانى، 1404 ق، ص478</ref>.
* در روایت زید شحام از امام صادق(ع) وارد شده است: «با مردم با اخلاق خودشان برخورد کنید، در مساجدشان نماز بخوانید،‌ از مریضانشان عیادت، در تشییع جنازه­شان شرکت کنید و اگر توانایی دارید امام جماعت یا مؤذن آنها باشید، این کار را انجام دهید، اگر این‌گونه با آنها معاشرت کردید می‌گویند این­ها جعفری هستند خداوند جعفر بن محمد را رحمت کند که پیروان خود را این چنین نیکو تربیت نموده است و اگر این‌گونه معاشرت را ترک کنید می‌گویند این­ها جعفری هستند. خداوند از جعفر بن محمد انتقام بگیرد که پیروان خود را بد تربیت نموده است.»<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج8 ، ص430</ref>.
* در روایت زید شحام از امام صادق(ع) وارد شده است: «با مردم با اخلاق خودشان برخورد کنید، در مساجدشان نماز بخوانید،‌ از مریضانشان عیادت، در تشییع جنازه­شان شرکت کنید و اگر توانایی دارید امام جماعت یا مؤذن آنها باشید، این کار را انجام دهید، اگر این‌گونه با آنها معاشرت کردید می‌گویند این­ها جعفری هستند خداوند جعفر بن محمد را رحمت کند که پیروان خود را این چنین نیکو تربیت نموده است و اگر این‌گونه معاشرت را ترک کنید می‌گویند این­ها جعفری هستند. خداوند از جعفر بن محمد انتقام بگیرد که پیروان خود را بد تربیت نموده است.»<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج8 ، ص430</ref>.
* در روایت کثیر بن علقمه است که وی از امام صادق(ع) طلب وصیت کرده و در وصایای حضرت آمده است: «در میان قبایل خود نماز بخوانید، از مریضانتان عیادت و در تشییع جنازهایشان شرکت کنید، مایه زینت ما باشید نه مایه ننگ ما. ما را نزد مردم محبوب کنید، ما را نزد آنها مبغوض قرار ندهید، تمام محبت و دوستی را به سمت ما بکشید و تمام شر را از ما دور کنید، هر آنچه از خوبی گفته شود ما اهلش هستیم و هر آنچه از بدی گفته شود قسم به خدا از آن دوریم.»<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج12، ص8</ref>.
* در روایت کثیر بن علقمه است که وی از امام صادق(ع) طلب وصیت کرده و در وصایای حضرت آمده است: «در میان قبایل خود نماز بخوانید، از مریضانتان عیادت و در تشییع جنازهایشان شرکت کنید، مایه زینت ما باشید نه مایه ننگ ما. ما را نزد مردم محبوب کنید، ما را نزد آنها مبغوض قرار ندهید، تمام محبت و دوستی را به سمت ما بکشید و تمام شر را از ما دور کنید، هر آنچه از خوبی گفته شود ما اهلش هستیم و هر آنچه از بدی گفته شود قسم به خدا از آن دوریم.»<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج12، ص8</ref>.
۱۵٬۶۱۴

ویرایش