پرش به محتوا

زینت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۸۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ مهٔ ۲۰۲۱
ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[خرداد]]|روز=[[۳]]|سال=[[۱۴۰۰]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }}
{{در دست ویرایش|ماه=[[خرداد]]|روز=[[۳]]|سال=[[۱۴۰۰]]|کاربر=Abbasahmadi1363}}


'''زینت''' آنچه با آن چیزی را می‌آرایند، آراستن و از محرمات احرام


'''زينت''' آنچه با آن چيزي را مي آرايند، آراستن و از محرمات احرام
== زینت چیست؟ ==
از ریشه «زَینَ» و در لغت به هر چیزی گفته می‌شود که به وسیله آن چیز دیگری را آرایش داده و زیبا می‌سازند.<ref>الصحاح، ج۵، ص۲۱۳۲؛ العین، ج۷، ص۳۸۷؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۲۰۲ «زین».</ref> همچنین به معنای آرایش، آراستن، و نیکو گردانیدن چیزی با غیر آن همچون پوشاندن لباس و آراستن با جواهرات و مانند آنها نیز گفته می‌شود.<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج٨، ص۱۱۵۵۳؛ زینت؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۲۶۷ «زین».</ref> به روزهای عید بدان جهت که مردم با لباس فاخر خود را می‌آرایند نیز «یوم الزِّینَه» گفته می‌شود.<ref>تاج العروس، ج۱۸، ص۲۶۸ «زین».</ref>چنان‌که این عنوان بر روز هفتم ذی الحجه نیز اطلاق شده است، زیرا در این روز حج گزاران محمل‌ها و هودج‌های خود را برای رفتن به سوی عرفات زینت می‌کردند.<ref>کشاف القناع، ج۲، ص۵۶۹؛ فتح الوهاب، ج۱، ص۲۴۹؛ اعانه الطالبین، ج۲، ص۷۵.</ref>


== زینت چیست؟ ==
زینت در اصطلاح فقه به آنچه سبب آراسته شدن و زیبایی انسان می‌شود اطلاق شده است<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص۲۲۰؛ معجم لغه الفقهاء، ص۲۳۵.</ref>که به دو قسم زینت ظاهری و زینت باطنی تقسیم شده است. زینت ظاهری به زینت‌های ظاهر و آشکار همچون صورت و دستها، حنای دست‌ها، انگشتر و دیگر زیورآلات گفته می‌شود<ref>جواهر الکلام، ج۲۹، ص۷۶؛ ریاض المسائل، ج۱۰، ص۶۷؛ مهذب الاحکام، ج۵، ص۲۳۴.</ref>و زینت‌های باطنی به زینت‌های پنهان همچون: دستبند و النگو، گوشواره، خلخال پا، گردنبند و مانند آنها اطلاق می‌گردد.<ref>زبده البیان، ص۵۴۵؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۲۸۰؛ معالم التنزیل، ج۳، ص۳۳۸.</ref> افزون بر موارد یاد شده، در روایات اهل بیت(ع) نیز از لباسهای نیکو و زیبا،<ref>الکافی، ج۶، ص۴۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۴۵۵.</ref> شانه زدن<ref>الکافی، ج۶، ص۴۸۶؛ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۲۸؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۲۱–۱۲۲.</ref> و معطر کردن<ref>تهذیب الاحکام، ج۳، ص۱۳۶؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۴۴۶.</ref> به عنوان مصادیق زینت یاد شده است. به عمل زینت کردن و آراستن «تزیین»،<ref>معجم لغه الفقهاء، ص۱۲۲؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۱۳۰؛ اعانه الطالبین، ج۲، ص۹۵.</ref> «تزین» و «تجمُّل»<ref>تذکره الفقهاء، ج۲، ص۲۲۷؛ الحدائق الناضره، ج۲۵، ص۱۲۷؛ المغنی، ج۱، ص۶۴.</ref> گفته می‌شود.
از ريشه "زَينَ" و در لغت به هر چيزي گفته مي¬شود كه به وسيله آن چيز ديگرى را آرايش داده و زيبا مي سازند.<ref>الصحاح، ج۵، ص۲۱۳۲؛ العين، ج۷، ص۳۸۷؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۲۰۲«زین».</ref> همچنين به معناي آرايش، آراستن، و نيکو گردانيدن چيزي با غير آن همچون پوشاندن لباس و آراستن با جواهرات و مانند آنها نيز گفته مي شود.<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج٨، ص۱۱۵۵۳؛ زينت؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۲۶۷ «زین».</ref> به روز هاي عيد بدان جهت که مردم با لباس فاخر خود را مي آرايند نيز «يوم الزِّينَه» گفته مي شود.<ref>تاج العروس، ج۱۸، ص۲۶۸«زین».</ref>چنان که اين عنوان بر روز هفتم ذي الحجه نيز اطلاق شده است، زيرا در اين روز حج گزاران محمل ها و هودج هاي خود را براي رفتن به سوي عرفات زينت مي کردند.<ref>کشاف القناع، ج۲، ص۵۶۹؛ فتح الوهاب، ج۱، ص۲۴۹؛ اعانه الطالبين، ج۲، ص۷۵.</ref>


زينت در اصطلاح فقه به آنچه سبب آراسته شدن و زيبايي انسان مي شود اطلاق شده است<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفري، ص۲۲۰؛ معجم لغه الفقهاء، ص۲۳۵.</ref>که به دو قسم زينت ظاهري و زينت باطني تقسيم شده است. زينت ظاهري به زينت هاي ظاهر و آشکار همچون صورت و دستها، حناي دست ها، انگشتر و ديگر زيورآلات گفته مي شود<ref>جواهر الکلام، ج۲۹، ص۷۶؛ رياض المسائل، ج۱۰، ص۶۷؛ مهذب الاحکام، ج۵، ص۲۳۴.</ref>و زينت هاي باطني به زينت هاي پنهان همچون: دستبند و النگو، گوشواره، خلخال پا، گردنبند و مانند آنها اطلاق مي گردد.<ref>زبده البيان، ص۵۴۵؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۲۸۰؛ معالم التنزيل، ج۳، ص۳۳۸.</ref> افزون بر موارد ياد شده، در روايات اهل بيت(ع) نيز از لباسهاي نيکو و زيبا،<ref>الکافي، ج۶، ص۴۴۲؛ وسائل الشيعه، ج۴، ص۴۵۵.</ref> شانه زدن<ref>الکافي، ج۶، ص۴۸۶؛ من لايحضره الفقيه، ج۱، ص۱۲۸؛ وسائل الشيعه، ج۲، ص۱۲۱- ۱۲۲.</ref> و معطر کردن<ref>تهذيب الاحکام، ج۳، ص۱۳۶؛ وسائل الشيعه، ج۷، ص۴۴۶.</ref> به عنوان مصاديق زينت ياد شده است. به عمل زينت کردن و آراستن «تزيين»<ref>معجم لغه الفقهاء، ص۱۲۲؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۱۳۰؛ اعانه الطالبين، ج۲، ص۹۵.</ref>، «تزين» و «تجمُّل»<ref>تذکره الفقهاء، ج۲، ص۲۲۷؛ الحدائق الناضره، ج۲۵، ص۱۲۷؛ المغني، ج۱، ص۶۴.</ref> گفته مي شود.
== گستره و مصادیق تزیین ==
در آیات قرآن، روایات و متون دینی موضوع آراستگی و زینت کردن در گستره و موارد مختلفی به کار رفته است که برخی از آنها مادی و ظاهری و برخی معنوی هستند. از جمله قرآن کریم در آیاتی از زینت‌های طبیعی و مادی همچون تزیین آسمانها با ستارگان درخشان: «إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَه الْکَوَاکِبِ» (صافات/۶) و تزیین زمین با گیاهان و درختان یاد کرده است: «أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّیَّنَتْ». (یونس/۲۴) در آیه ای دیگر قرآن استفاده از زینت‌های زمین و رزق‌های طیب و پاک را برای مؤمنان حلال شمرده است: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَه اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ». (اعراف/۳۲) در آیه ای دیگر اموال و فرزندان زینت زندگی دنیا شمرده شده، ولی اعمال صالح که باقی می‌مانند در نزد پروردگار بهتر از زینت‌های یاد شده دانسته شده است: «الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَه الْحَیَاه الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا» (کهف/۴۶) همچنین در آیه ای دیگر از تزیین علاقه به شهوات و تمایلات دنیوی همچون زنان و فرزندان و طلا و نقره و اسب‌های نشان دار و چارپایان و محصولات زراعی سخن به میان آمده و همه این امور متاع دنیا دانسته شده است که انسان‌ها نباید به آنها دل ببندند: «زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَه مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّه وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَه وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاه الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (آل‌عمران/۳، ۱۴)، زیرا زینت‌هایی اخروی همچون باغ‌های بهشتی با جویبارهای روان در آن و همسران پاک و مطهر که برای متقین در سرای دیگر وجود دارد بسیار بهتر و پایدارتر از زینت‌های یاد شده است: «قُلْ أَ أُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرٍ مِنْ ذلِکُمْ لِلَّذینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَه وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِالْعِبادِ». (آل‌عمران/۳، ۱۵) در آیاتی نیز عموم مردان و زنان مؤمن به همراه داشتن زینت در مساجد و هنگام نماز سفارش شده است: «خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد…» (اعراف/۳۱) زینت در آیه یاد شده به لباسهای نیکو و پاک،<ref>الکافی، ج۶، ص۴۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۴۵۵.</ref> شانه زدن<ref>الکافی، ج۶، ص۴۸۶؛ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۲۸؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۲۱.</ref> و معطر کردن خود<ref>تهذیب الاحکام، ج۳، ص۱۳۶؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۴۴۶.</ref> تفسیر شده است. در آیه ای نیز به زنان مؤمن توصیه شده است که زینت‌های خود، به جز آنچه آشکار است را برای غیر محارم آشکار نکنند: «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ … وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا … وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آَبَائِهِنَّ أَوْ آَبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ» (نور/۳۱) مراد از زینت در این آیه، زینت‌های باطنی و مواضع آنها دانسته شده است.<ref>زبده البیان، ص۵۴۳؛ مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۷؛ کنز العرفان، ج۲، ص۲۲۲.</ref>


== گستره و مصاديق تزيين ==
در آیاتی نیز قرآن کریم از زینت‌های معنوی یاد کرده است که برخی از آنها زینت‌های پسندیده و نیکوست، مانند تزیین قلوب مؤمنان به زینت ایمان: «وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ» (حجرات/۷) و برخی ناپسند و مذموم است، مانند زینت دادن اعمال بد و گناه به گونه ای که شخص آن را نیکو و زیبا ببیند: «أَفَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآَهُ حَسَنًا» (فاطر/۸) که تزیین زینت یاد شده گاه از سوی شیطان است: «وَإِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ» (انفال/۴۸) و گاه این عمل به خداوند نسبت داده شده است: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَه زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ» (نمل/۴) نسبت داده شدن تزیین اعمال ناپسند به خدا یا از آن جهت است که همه اعمال در عالم از جمله زینت دادن اعمال بد از سوی شیطان به اذن عام خداوند انجام می‌شود<ref>المیزان، ج۷، ص۳۱۷.</ref> یا به جهت مهلت دادن به شیطان از سوی خداوند است که او اعمال بد را تزیین کند<ref>روح المعانی، ج۱۰، ص۱۵۴.</ref>یا بدان سبب است که خداوند گاه خود به عنوان عقوبت، اعمال بد گناهکاران را در نزد آنان تزیین می‌کند.<ref>التفسیر الحدیث، ج۳، ص۲۸۱.</ref>
در آيات قرآن، روايات و متون ديني موضوع آراستگي و زينت کردن در گستره و موارد مختلفي به کار رفته است که برخي از آنها مادي و ظاهري و برخي معنوي هستند. از جمله قرآن کريم در آياتي از زينت هاي طبيعي و مادي همچون تزيين آسمانها با ستارگان درخشان: «إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَه الْكَوَاكِبِ »(صافات/۶) و تزيين زمين با گياهان و درختان ياد کرده است: «أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ ». (يونس/۲۴) در آيه اي ديگر قرآن استفاده از زينت هاي زمين و رزق هاي طيب و پاک را براي مومنان حلال شمرده است: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَه اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ».(اعراف/۳۲) در آيه اي ديگر اموال و فرزندان زينت زندگي دنيا شمرده شده، ولي اعمال صالح که باقي مي مانند در نزد پروردگار بهتر از زينت هاي ياد شده دانسته شده است: «الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَه الْحَيَاه الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا »(کهف/۴۶) همچنين در آيه اي ديگر از تزيين علاقه به شهوات و تمايلات دنيوي همچون زنان و فرزندان و طلا و نقره و اسب هاي نشان دار و چارپايان و محصولات زراعي سخن به ميان آمده و همه اين امور متاع دنيا دانسته شده است که انسان ها نبايد به آنها دل ببندند: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَه مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّه وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَه وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَياه الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (آل¬عمران/۳، ۱۴) ، زيرا زينت هايي اخروي همچون باغ هاي بهشتي با جويبارهاي روان در آن و همسران پاک و مطهر که براي متقين در سراي ديگر وجود دارد بسيار بهتر و پايدارتر از زينت هاي ياد شده است: «قُلْ أَ أُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذلِكُمْ لِلَّذينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَه وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصيرٌ بِالْعِبادِ».(آل¬عمران/۳، ۱۵) در آياتي نيز عموم مردان و زنان مومن به همراه داشتن زينت در مساجد و هنگام نماز سفارش شده است: «خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِد...» (اعراف/۳۱) زينت در آيه ياد شده به لباسهاي نيکو و پاک،<ref>الکافي، ج۶، ص۴۴۲؛ وسائل الشيعه، ج۴، ص۴۵۵.</ref> شانه زدن<ref>الکافي، ج۶، ص۴۸۶؛ من لايحضره الفقيه، ج۱، ص۱۲۸؛ وسائل الشيعه، ج۲، ص۱۲۱.</ref> و معطر کردن خود<ref>تهذيب الاحکام، ج۳، ص۱۳۶؛ وسائل الشيعه، ج۷، ص۴۴۶.</ref> تفسير شده است. در آيه اي نيز به زنان مومن توصيه شده است که زينت هاي خود، به جز آنچه آشکار است را براي غير محارم آشکار نکنند: « وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ ... وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ... وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آَبَائِهِنَّ أَوْ آَبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ»(نور/۳۱) مراد از زينت در اين آيه، زينت هاي باطني و مواضع آنها دانسته شده است.<ref>زبده البيان، ص۵۴۳؛ مجمع البيان، ج۷، ص۲۱۷؛ کنز العرفان، ج۲، ص۲۲۲.</ref>


در آياتي نيز قرآن کريم از زينت هاي معنوي ياد کرده است که برخي از آنها زينت هاي پسنديده و نيکوست، مانند تزيين قلوب مومنان به زينت ايمان: « وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ »(حجرات/۷) و برخي ناپسند و مذموم است، مانند زينت دادن اعمال بد و گناه به گونه اي که شخص آن را نيکو و زيبا ببيند: «أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآَهُ حَسَنًا »(فاطر/۸) که تزيين زينت ياد شده گاه از سوي شيطان است: «وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ »(انفال/۴۸) و گاه اين عمل به خداوند نسبت داده شده است:« إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَه زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ»(نمل/۴) نسبت داده شدن تزيين اعمال ناپسند به خدا يا از آن جهت است که همه اعمال در عالم از جمله زينت دادن اعمال بد از سوي شيطان به اذن عام خداوند انجام مي شود<ref>الميزان، ج۷، ص۳۱۷.</ref> يا به جهت مهلت دادن به شيطان از سوي خداوند است که او اعمال بد را تزيين کند<ref>روح المعاني، ج۱۰، ص۱۵۴.</ref>يا بدان سبب است که خداوند گاه خود به عنوان عقوبت، اعمال بد گناهکاران را در نزد آنان تزيين مي کند.<ref>التفسير الحديث، ج۳، ص۲۸۱.</ref>
در روایات و متون فقهی نیز افزون بر اشاره به برخی از موارد یاد شده، از زینت‌های مادی و ظاهری یا معنوی در موضوعاتی دیگر سخن به میان آمده است که از جمله موارد یاد شده عبارت است از: جواز و استحباب تزیین منزل،<ref>هدایه الامه، ج۲، ص۲۲۰؛ مهذب الاحکام، ج۵، ص۳۱۲.</ref> استحباب تزیین مؤمن با پوشیدن لباسهای نیکو در همه ایام<ref>الکافی، ج۶، ص۴۳۸ ،۴۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۵، ص۵، ۸.</ref> و نیز معطر کردن و کوتاه کردن ناخن و اصلاح موهای سر و صورت در روزهای جمعه و اعیاد،<ref>تذکره الفقهاء، ج۴، ص۱۰؛ مجمع الفائده، ج۲، ص۳۹۲.</ref> استحباب تزیین زن برای شوهر و شوهر برای زن،<ref>مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۷۶؛ مستند الشیعه، ج۱۴، ص۱۷۲؛ کشف الغطاء، ج۲، ص۴۲۱.</ref>استحباب زینت زنان مطلقه برای شوهر در طلاق رجعی،<ref>وسائل الشیعه، ج۲۲، ص۲۱۷؛ الحدائق الناضره، ج۲۵، ص۴۷۶؛ عروه الوثقی، ج۶، ص۱۷۴.</ref>جواز تزیین معتکف در حال اعتکاف،<ref>تذکره الفقهاء، ج۱، ص۲۸۱؛ فتح العزیز، ج۶، ص۴۸۳.</ref>کراهت یا حرمت تزیین کالا برای فریب مشتری با قراردادن کالای نیک در بالا و پنهان کردن اجناس غیر مرغوب،<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸، مستند الشیعه، ج۱۴، ص۲۳؛ الروضه البهیه، ج۳، ص۲۸۹.</ref> حرمت تزیین مردان با زینتهای زنانه و تزیین زنان با زینت‌های مردانه،<ref>جواهر الکلام، ج۲۲، ص۱۱۵؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۱۳۰؛ الحدائق الناضره، ج۱۸، ص۱۹۷.</ref>حرمت تزیین زن در عده وفات شوهر،<ref>جواهر الکلام، ج۳۲، ص۲۷۶؛ مهذب الاحکام، ج۲۶، ص۱۰۸؛ روضه الطالبین، ج۶، ص۳۸۲.</ref> تزیین مساجد و مشاهد مشرفه،<ref>مفتاح الکرامه، ج۶، ص۳۰۴–۳۰۶؛ جواهر الکلام، ج۱۴، ص۹۰–۹۱؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۳۰۸.</ref> تزیین مصاحف،<ref>وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۶۲؛ تذکره الفقهاء، ج۱۲، ص۱۶۴؛ مواهب الجلیل، ج۱، ص۱۸۰،۲۶۴.</ref>تزیین در حال نماز،<ref>مستند الشیعه، ج۴، ص۲۴۲؛ الاقناع، ج۱، ص۱۱۳؛ بدائع الصنائع، ج۱، ص۲۱۹.</ref>تزیین محرم در حال احرام حج و عمره<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۴۶؛ مغنی المحتاج، ج۳، ص۴۰۰.</ref>و زینت بودن پیروان مکتب اهل بیت(ع) برای پیشوایان خود.<ref>الکافی، ج۲، ص۲۱۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۷؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۵، ص۵۰۶.</ref>


در روايات و متون فقهي نيز افزون بر اشاره به برخي از موارد ياد شده، از زينت هاي مادي و ظاهري يا معنوي در موضوعاتي ديگر سخن به ميان آمده است که از جمله موارد ياد شده عبارت است از: جواز و استحباب تزيين منزل،<ref>هدايه الامه، ج۲، ص۲۲۰؛ مهذب الاحکام، ج۵، ص۳۱۲.</ref> استحباب تزيين مومن با پوشيدن لباسهاي نيکو در همه ايام<ref>الکافي، ج۶، ص۴۳۸ ،۴۴۲؛ وسائل الشيعه، ج۵، ص۵ ، ۸.</ref> و نيز معطر کردن و کوتاه کردن ناخن و اصلاح موهاي سر و صورت در روزهاي جمعه و اعياد،<ref>تذکره الفقهاء، ج۴، ص۱۰؛ مجمع الفائده، ج۲، ص۳۹۲.</ref> استحباب تزيين زن براي شوهر و شوهر براي زن،<ref>مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۷۶؛ مستند الشيعه، ج۱۴، ص۱۷۲؛ کشف الغطاء، ج۲، ص۴۲۱.</ref>استحباب زينت زنان مطلقه براي شوهر در طلاق رجعي، <ref>وسائل الشيعه، ج۲۲، ص۲۱۷؛ الحدائق الناضره، ج۲۵، ص۴۷۶؛ عروه الوثقي، ج۶، ص۱۷۴.</ref>جواز تزيين معتکف در حال اعتکاف،<ref>تذکره الفقهاء، ج۱، ص۲۸۱؛ فتح العزيز، ج۶، ص۴۸۳.</ref>کراهت يا حرمت تزيين کالا براي فريب مشتري با قراردادن کالاي نيک در بالا و پنهان کردن اجناس غير مرغوب،<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸، مستند الشيعه، ج۱۴، ص۲۳؛ الروضه البهيه، ج۳، ص۲۸۹.</ref> حرمت تزيين مردان با زينتهاي زنانه و تزيين زنان با زينت هاي مردانه،<ref>جواهر الکلام، ج۲۲، ص۱۱۵؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۱۳۰؛ الحدائق الناضره، ج۱۸، ص۱۹۷.</ref>حرمت تزيين زن در عده وفات شوهر،<ref>جواهر الکلام، ج۳۲، ص۲۷۶؛ مهذب الاحکام، ج۲۶، ص۱۰۸؛ روضه الطالبين، ج۶، ص۳۸۲.</ref> تزيين مساجد و مشاهد مشرفه،<ref>مفتاح الکرامه، ج۶، ص۳۰۴-۳۰۶؛ جواهر الکلام، ج۱۴، ص۹۰ - ۹۱؛ مغني المحتاج، ج۱، ص۳۰۸.</ref> تزيين مصاحف،<ref>وسائل الشيعه، ج۱۷، ص۱۶۲؛ تذکره الفقهاء، ج۱۲، ص۱۶۴؛ مواهب الجليل، ج۱، ص۱۸۰،۲۶۴.</ref>تزيين در حال نماز،<ref>مستند الشيعه، ج۴، ص۲۴۲؛ الاقناع، ج۱، ص۱۱۳؛ بدائع الصنائع، ج۱، ص۲۱۹.</ref>تزيين محرم در حال احرام حج و عمره<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۴۶؛ مغني المحتاج، ج۳، ص۴۰۰.</ref>و زينت بودن پيروان مکتب اهل بيت(ع) براي پيشوايان خود.<ref>الکافي، ج۲، ص۲۱۹؛ وسائل الشيعه، ج۱۲، ص۷؛ جامع احاديث الشيعه، ج۱۵، ص۵۰۶.</ref>
از مجموع موارد و مصادیق یاد شده، در این مقاله تنها زینت‌های مرتبط با موضوع حج و زیارت مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد:


از مجموع موارد و مصاديق ياد شده، در اين مقاله تنها زينت هاي مرتبط با موضوع حج و زيارت مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد:
== تزیین کعبه ==
خانه کعبه بعد از گذشت مدت زمانی از بنای آن با پوششهای خاص تزیین گردیده است که این عمل در عصرهای پیشین از سوی پیامبران و اولیای الهی و پیروان آنان انجام شده و پس از ظهور اسلام تا عصر حاضر نیز از سوی پیامبر اسلام و جانشینان آن حضرت و مسلمانان تداوم یافته است. در روایتی نقل شده است که حضرت آدم(ع) اولین کسی بود که خانه کعبه را با مو پوشاند و پس از آن حضرت این عمل از سوی «تبّع» با پوششی از پوست حیوان انجام شد و سپس حضرت ابراهیم کعبه را با پوششی از شاخه‌های خرما پوشاند و حضرت سلیمان اولین کسی بود که کعبه را با پارچه کتان سفید تزیین کرد.<ref>من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۳۵؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۲۰۸؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۱۴.</ref>پیامبر اسلام کعبه را با پارچه یمانی تزیین می‌کرد و خلیفه اول و دوم آن را با پارچه قباطی می‌پوشاندند.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۲۵۳.</ref>علی(ع) هر ساله پوشش کعبه را از عراق ارسال می‌کرد تا کعبه با آن تزیین گردد.<ref>قرب الاسناد، ص۱۳۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۷۴.</ref>این عمل در عصرهای دیگر با پارچه‌هایی از جنس مختلف و رنگ‌های متفاوت همراه با زینت‌هایی خاص انجام شده است.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۲۵۳–۲۵۴؛ آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۹۴.</ref> در عصر حاضر برای پوشش کعبه کارگاهی در مکه اختصاص داده‌اند که در آن پرده کعبه با ابریشم خالص بافته و آیاتی از قرآن کریم با سیمهایی از طلا بر روی آن می‌گردد.<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۹۴ – ۹۷.</ref> (کعبه/ زیور آلات)


== تزيين کعبه ==
در مورد حکم زینت کعبه رای فقیهان مختلف است. فقیهان امامیه این عمل را به قصد تعظیم مباح شمرده‌اند. دلیل آنان علاوه بر اصل اباحه آن است که دلیلی بر منع این عمل وجود ندارد.<ref>تذکره الفقهاء، ج۵، ص۱۳۴؛ نهایه الاحکام، ج۲، ص۳۴۶؛ الموسوعه الفقهیه المیسره، ج۳، ص۲۰۸.</ref>بسیاری از فقیهان اهل سنت نیز این عمل را مباح شمرده و تزیین کعبه با طلا را سبب تعظیم خانه خدا و مبغوض شدن کفار دانسته‌اند.<ref>فتح العزیز، ج۶، ص۳۶؛ المجموع، ج۴، ص۴۴۵؛ حواشی الشروانی، ج۱، ص۱۲۱.</ref>به نظر برخی از آنان تزیین کعبه با حریر عملی است که قرن‌های متمادی رواج داشته و فقیهان اسلامی بر آن اتفاق نظر دارند، اما تزیین آن با طلا در حکومت عمر بن عبد العزیز وجود داشته است و سکوت وی و دیگر فقیهان مدینه و غیر مدینه در آن عصر دلیل جواز این عمل به شمار می‌رود.<ref>فتاوی السبکی، ج۱، ص۲۶۵–۲۶۶</ref>در مقابل برخی دیگر از فقیهان اهل سنت این عمل را حرام دانسته‌اند.<ref>المجموع، ج۴، ص۴۴۵؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۲۹؛ نهایه المحتاج، ج۱، ص۱۰۴.</ref>
خانه کعبه بعد از گذشت مدت زماني از بناي آن با پوششهاي خاص تزيين گرديده است که اين عمل در عصر هاي پيشين از سوي پيامبران و اولياي الهي و پيروان آنان انجام شده و پس از ظهور اسلام تا عصر حاضر نيز از سوي پيامبر اسلام و جانشينان آن حضرت و مسلمانان تداوم يافته است. در روايتي نقل شده است که حضرت آدم(ع) اولين کسي بود که خانه کعبه را با مو پوشاند و پس از آن حضرت اين عمل از سوي «تبّع» با پوششي از پوست حيوان انجام شد و سپس حضرت ابراهيم کعبه را با پوششي از شاخه هاي خرما پوشاند و حضرت سليمان اولين کسي بود که کعبه را با پارچه کتان سفيد تزيين کرد.<ref>من لايحضره الفقيه، ج۲، ص۲۳۵؛ وسائل الشيعه، ج۱۳، ص۲۰۸؛ جامع احاديث الشيعه، ج۱۰، ص۱۴.</ref>پيامبر اسلام کعبه را با پارچه يماني تزيين مي کرد و خليفه اول و دوم آن را با پارچه قباطي مي پوشاندند.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۲۵۳.</ref>علي(ع) هر ساله پوشش کعبه را از عراق ارسال مي کرد تا کعبه با آن تزيين گردد.<ref>قرب الاسناد، ص۱۳۹؛ جامع احاديث الشيعه، ج۱۰، ص۷۴.</ref>اين عمل در عصرهاي ديگر با پارچه هايي از جنس مختلف و رنگ هاي متفاوت همراه با زينت هايي خاص انجام شده است.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۲۵۳-۲۵۴؛ آثار اسلامي مکه و مدينه، ص۹۴.</ref> در عصر حاضر براي پوشش کعبه کارگاهي در مکه اختصاص داده اند که در آن پرده کعبه با ابريشم خالص بافته و آياتي از قرآن کريم با سيمهايي از طلا بر روي آن مي گردد.<ref>آثار اسلامي مکه و مدينه، ص۹۴ – ۹۷.</ref> (کعبه/ زيور آلات)


در مورد حکم زينت کعبه راي فقيهان مختلف است. فقيهان اماميه اين عمل را به قصد تعظيم مباح شمرده اند. دليل آنان علاوه بر اصل اباحه آن است که دليلي بر منع اين عمل وجود ندارد.<ref>تذکره الفقهاء، ج۵، ص۱۳۴؛ نهايه الاحکام، ج۲، ص۳۴۶؛ الموسوعه الفقهيه الميسره، ج۳، ص۲۰۸.</ref>بسياري از فقيهان اهل سنت نيز اين عمل را مباح شمرده و تزيين کعبه با طلا را سبب تعظيم خانه خدا و مبغوض شدن کفار دانسته اند.<ref>فتح العزيز، ج۶، ص۳۶؛ المجموع، ج۴، ص۴۴۵؛ حواشي الشرواني، ج۱، ص۱۲۱.</ref>به نظر برخي از آنان تزيين کعبه با حرير عملي است که قرن هاي متمادي رواج داشته و فقيهان اسلامي بر آن اتفاق نظر دارند، اما تزيين آن با طلا در حکومت عمر بن عبد العزيز وجود داشته است و سکوت وي و ديگر فقيهان مدينه و غير مدينه در آن عصر دليل جواز اين عمل به شمار مي رود.<ref>فتاوي السبکي، ج۱، ص۲۶۵ - ۲۶۶</ref>در مقابل برخي ديگر از فقيهان اهل سنت اين عمل را حرام دانسته اند.<ref>المجموع، ج۴، ص۴۴۵؛ مغني المحتاج، ج۱، ص۲۹؛ نهايه المحتاج، ج۱، ص۱۰۴.</ref>
== تزیین مشاهد ==
مشاهد جمع مشهد و به مرقد معصومان و دیگر اولیای الهی همچون بارگاه پیامبران الهی و امامان معصوم(ع) و امامزادگان اطلاق می‌گردد.<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص۳۹۲.</ref>تزیین مشاهد پیامبران و اولیای الهی با ساختن بنا بر قبور یاد شده و فرش کردن و روشن نمودن چراغ و استفاده از طلا و نقره و زینت‌های دیگر در این مکانها در میان پیروان ادیان و مذاهب اسلامی به ویژه پیروان مکتب اهل البیت(ع) از عصرهای گذشته رواج داشته و در عصر حاضر با رونق بیشتر رواج دارد. اما در این که عمل یاد شده جایز است یا خیر دو دیدگاه در میان فقیهان مذاهب اسلامی وجود دارد. بیشتر فقیهان شیعه به ویژه مشهور متاخرین، تزیین مشاهد و استفاده از طلا و نقره را در این مکانها جایز دانسته‌اند.<ref>نهایه الاحکام، ج۲، ص۳۴۵؛ جواهر الکلام، ج۶، ص۳۳۹–۳۴۰؛ موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱، ص۳۶۴.</ref> دلیل اینان نخست اصل اباحه است که در موارد عدم وجود دلیل بر منع جاری می‌شود و در مورد تزیین مشاهد دلیل قابل اعتمادی بر حرمت وجود ندارد.<ref>مفتاح الکرامه، ج۲، ص۲۳۸؛ موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱، ص۳۶۴؛ البراهین الجلیه، ص۶۱.</ref>افزون بر این، دلایل مختلفی بر جواز این عمل وجود دارد. از جمله ادله یاد شده آیه ۳۲ اعراف است که از مباح بودن و عدم حرمت زینت‌های الهی برای بندگان سخن به میان آورده است «مَنْ حَرَّمَ زِینَه اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ» و تزیین مشاهد از جمله مصادیق زینت در آیه یاد شده است که منعی نسبت به آن وارد نشده است.<ref>بحار الانوار، ج۶۳، ص۵۴۶.</ref> دلیل دیگر آیه ۳۲حج است که تعظیم شعائر الهی را نشات گرفته از تقوای قلوب برشمرده است: «وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ» شعائر الهی در این آیه عام است و همه اموری که علامت و نشانه دین خدا باشد را شامل می‌شود<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۱۲، ص۵۶؛ مکیال المکارم، ج۲، ص۲۹۲.</ref>و مشاهد و قبور اولیای الهی از عظیم‌ترین و بارزترین شعائر الهی به شمار می‌روند،<ref>مکیال المکارم، ج۲، ص۲۹۳؛ الوهابیون والبیوت المرفوعه، ص۷۳.</ref> زیرا این مشاهد محل نزول وحی و نزول فرشتگان الهی بوده<ref>المعالم الماثوره، ج۳، ص۵۳ – ۵۴.</ref>و از جمله خانه‌هایی هستند که نام و یاد خدا در آنها زنده می‌شود:<ref>تفسیر القمی، ج۲، ص۱۰۴؛ دلیل تحریر الوسیله (احیاء الموات)، ص۱۰۸؛ مکیال المکارم، ج۲، ص۳۰۴.</ref>«فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآَصَالِ». (نور/۳۶)بنا بر این بر اساس آیه یاد شده تعظیم این مشاهد بر مؤمنان لازم است و از جمله راه‌های تعظیم مشاهد اولیای الهی، آباد کردن قبور و ساختن بنا و تزیین آنها با فرش کردن و روشن کردن چراغ و مزین کردن به زینت‌های دیگر است.<ref>مکیال المکارم، ج۲، ص۳۰۴؛ الوهابیون و البیوت المرفوعه، ص۷۳.</ref> دلیل دیگر روایتی است که در آن از سفارش امام صادق و امام کاظم(ع) در مورد روشن کردن چراغ بر قبور پدر بزرگوار خویش یاد شده است<ref>الکافی، ج۳، ص۲۵۱؛ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۶۰؛ تهذیب الاحکام، ج۱، ص۲۸۹.</ref>که از آن استحباب تعظیم قبور و مشاهد و معابد با روشن کردن چراغ و بلکه چراغهای فراوان قابل برداشت است.<ref>مکیال المکارم، ج۲، ص۳۰۱.</ref>دلیل دیگر مقایسه مشاهد مشرفه با خانه کعبه است، زیرا جهت تزیین در هر دو مکان یکسان است. بنا بر این، همانگونه که سیره مستمره میان موحدان قبل و بعد از اسلام – که به برخی موارد اشاره شد- بر جواز تزیین کعبه با زینت‌های مختلف قرار داشته است، تزیین مشاهد نیز با همان ملاک و معیار جایز خواهد بود.<ref>البراهین الجلیه، ص۶۱؛ کشف الارتیاب، ص۳۵۷</ref>


== تزيين مشاهد ==
در مقابل، مشهور فقیهان متقدم امامیه و برخی فقیهان متاخر تزیین مساجد و مشاهد را با زینت‌های خاص همچون ظروف طلا و نقره حرام شمرده‌اند.<ref>الذکری الشیعه، ج۱، ص۱۴۵–۱۴۶؛ روض الجنان، ج۱، ص۴۵۷ و ۴۵۸؛ العروه الوثقی، ج۱، ص۳۰۵.</ref> دلیل اینان استناد به برخی روایات از جمله احادیثی است که در آن ظروف طلا و نقره ظرفهای اهل دنیا شمرده شده است. نیز اینکه این عمل اسراف و به کاربردن اموال یاد شده در غیر کاربرد خاص آنها -یعنی انتفاع در معاملات- است.<ref>روض الجنان، ج۱، ص۴۵۸؛ موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱، ص۳۶۴.</ref> برخی فقیهان اهل سنت از جمله ابن تیمیه و پیروان مکتب او نیز به‌طور مطلق بنای بر قبور و روشن کردن چراغ و تزیین آنها را حرام شمرده‌اند.<ref>کشاف القناع، ج۲، ص۱۶۴؛ سبل السلام، ج۱، ص۱۵۳؛ فتاوی الکبری، ج۱، ص۵۰ و ج۴، ص۱۵۹.</ref>دلیل اینان آن است که این عمل از یک سو تبذیر و اسراف است و از سوی دیگر، عملی لغو و بیهوده است، زیرا بهره ای از این کارها نصیب میت نمی‌شود. علاوه بر این در روایات متعدد مؤمنان از این اعمال نهی شده‌اند،<ref>کشاف القناع، ج۲، ص۱۶۴؛ سبل السلام، ج۱، ص۱۵۳؛ فتاوی الکبری، ج۱، ص۵۰ و ج۴، ص۱۵۹.</ref>از جمله این روایات حدیث ابن عباس است که در آن زنان زیارت کننده قبور و سازندگان مسجد بر قبور و روشن کنندگان چراغ بر آنها از سوی رسول خدا(ص) مورد لعن قرار گرفته‌اند<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۲۹–۲۸۷؛ سنن ابی داود، ج۲، ص۸۷؛ سنن الترمذی، ج۱، ص۲۰۱.</ref>و هنگامی که روشن کنندگان چراغ بر قبور مورد لعن رسول خدا باشند تزیین کنندگان قبور با قنادیل طلا و نقره به طریق اولی مورد لعن آن حضرت خواهند بود.<ref>مجموعه الفتاوی، ج۲۷، ص۱۴۶.</ref>
مشاهد جمع مشهد و به مرقد معصومان و ديگر اولياي الهي همچون بارگاه پيامبران الهي و امامان معصوم(ع) و امامزادگان اطلاق مي گردد.<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفري، ص۳۹۲.</ref>تزيين مشاهد پيامبران و اولياي الهي با ساختن بنا بر قبور ياد شده و فرش کردن و روشن نمودن چراغ و استفاده از طلا و نقره و زينت هاي ديگر در اين مکانها در ميان پيروان اديان و مذاهب اسلامي به ويژه پيروان مکتب اهل البيت(ع) از عصرهاي گذشته رواج داشته و در عصر حاضر با رونق بيشتر رواج دارد. اما در اين که عمل ياد شده جايز است يا خير دو ديدگاه در ميان فقيهان مذاهب اسلامي وجود دارد. بيشتر فقيهان شيعه به ويژه مشهور متاخرين، تزيين مشاهد و استفاده از طلا و نقره را در اين مکانها جايز دانسته اند.<ref>نهايه الاحکام، ج۲، ص۳۴۵؛ جواهر الکلام، ج۶، ص۳۳۹-۳۴۰؛ موسوعه الفقه الاسلامي، ج۱، ص۳۶۴.</ref> دليل اينان نخست اصل اباحه است که در موارد عدم وجود دليل بر منع جاري مي شود و در مورد تزيين مشاهد دليل قابل اعتمادي بر حرمت وجود ندارد.<ref>مفتاح الکرامه، ج۲، ص۲۳۸؛ موسوعه الفقه الاسلامي، ج۱، ص۳۶۴؛ البراهين الجليه، ص۶۱.</ref>افزون بر اين، دلايل مختلفي بر جواز اين عمل وجود دارد. از جمله ادله ياد شده آيه ۳۲ اعراف است که از مباح بودن و عدم حرمت زينت هاي الهي براي بندگان سخن به ميان آورده است« مَنْ حَرَّمَ زِينَه اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ» و تزيين مشاهد از جمله مصاديق زينت در آيه ياد شده است که منعي نسبت به آن وارد نشده است.<ref>بحار الانوار، ج۶۳، ص۵۴۶.</ref> دليل ديگر آيه ۳۲حج است که تعظيم شعائر الهي را نشات گرفته از تقواي قلوب برشمرده است:« وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ» شعائر الهي در اين آيه عام است و همه اموري که علامت و نشانه دين خدا باشد را شامل مي شود<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۱۲، ص۵۶؛ مکيال المکارم، ج۲، ص۲۹۲.</ref>و مشاهد و قبور اولياي الهي از عظيم ترين و بارزترين شعائر الهي به شمار مي روند،<ref>مکيال المکارم، ج۲، ص۲۹۳؛ الوهابيون والبيوت المرفوعه، ص۷۳.</ref> زيرا اين مشاهد محل نزول وحي و نزول فرشتگان الهي بوده<ref>المعالم الماثوره، ج۳، ص۵۳ – ۵۴.</ref>و از جمله خانه هايي هستند که نام و ياد خدا در آنها زنده مي شود:<ref>تفسير القمي، ج۲، ص۱۰۴؛ دليل تحرير الوسيله(احياء الموات)، ص۱۰۸؛ مکيال المکارم، ج۲، ص۳۰۴.</ref>«فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآَصَالِ».(نور/۳۶)بنا بر اين بر اساس آيه ياد شده تعظيم اين مشاهد بر مومنان لازم است و از جمله راههاي تعظيم مشاهد اولياي الهي، آباد کردن قبور و ساختن بنا و تزيين آنها با فرش کردن و روشن کردن چراغ و مزين کردن به زينت هاي ديگر است.<ref>مکيال المکارم، ج۲، ص۳۰۴؛ الوهابيون و البيوت المرفوعه، ص۷۳.</ref> دليل ديگر روايتي است که در آن از سفارش امام صادق و امام کاظم(ع) در مورد روشن کردن چراغ بر قبور پدر بزرگوار خويش ياد شده است<ref>الکافي، ج۳، ص۲۵۱؛ من لايحضره الفقيه، ج۱، ص۱۶۰؛ تهذيب الاحکام، ج۱، ص۲۸۹.</ref>که از آن استحباب تعظيم قبور و مشاهد و معابد با روشن کردن چراغ و بلکه چراغهاي فراوان قابل برداشت است.<ref>مکيال المکارم، ج۲، ص۳۰۱.</ref>دليل ديگر مقايسه مشاهد مشرفه با خانه کعبه است، زيرا جهت تزيين در هر دو مکان يکسان است. بنا بر اين، همانگونه که سيره مستمره ميان موحدان قبل و بعد از اسلام – که به برخي موارد اشاره شد- بر جواز تزيين کعبه با زينت هاي مختلف قرار داشته است، تزيين مشاهد نيز با همان ملاک و معيار جايز خواهد بود.<ref>البراهين الجليه، ص۶۱؛ کشف الارتياب، ص۳۵۷</ref>


در مقابل، مشهور فقيهان متقدم اماميه و برخي فقيهان متاخر تزيين مساجد و مشاهد را با زينت هاي خاص همچون ظروف طلا و نقره حرام شمرده اند.<ref>الذکري الشیعه، ج۱، ص۱۴۵ - ۱۴۶؛ روض الجنان، ج۱، ص۴۵۷ و ۴۵۸؛ العروه الوثقي، ج۱، ص۳۰۵.</ref> دليل اينان استناد به برخي روايات از جمله احاديثي است که در آن ظروف طلا و نقره ظرفهاي اهل دنيا شمرده شده است. نيز اينکه اين عمل اسراف و به کاربردن اموال ياد شده در غير کاربرد خاص آنها -يعني انتفاع در معاملات- است.<ref>روض الجنان، ج۱، ص۴۵۸؛ موسوعه الفقه الاسلامي، ج۱، ص۳۶۴.
در پاسخ ادله یاد شده برخی روایات مورد استناد فقیهان شیعه از نظر سند ضعیف شمرده شده است. افزون بر آن مقصود از نهی از کاربرد ظروف یاد شده در این روایات، نهی از مطلق استعمال ظروف طلا و نقره نیست، بلکه مقصود استعمالات خاص این ظروف همچون استفاده از آنها در خوردن و آشامیدن است. بنا بر این شامل کاربرد آنها در تزیین نمی‌شود.<ref>بحار الانوار، ج۶۳، ص۵۴۲ و ۵۴۶.</ref> اسراف اموال نیز در موردی صدق می‌کند که غرض عقلائی در آن مورد وجود نداشته باشد و تزیین مشاهد با اموال یاد شده برای تعظیم مشاهد و صاحبان قبور انجام می‌شود که هدف یاد شده از بالاترین اغراض عقلائیه است.<ref>جواهر الکلام، ج۶، ص۳۳۹ و ۳۴۰؛ کتاب الصلاه، خوئی، ج۲، ص۲۳۹.</ref>بیهوده و لغو بودن این اعمال نیز مردود است، زیرا هر چند ممکن است از روشن کردن چراغ و تزیین مشاهد بهره ای نصیب میت نشود، ولی دیگران از جمله زائران این قبور به ویژه زائران مسافر و بیتوته کنندگان در مشاهد و نیز قاریان قرآن از این کارها بهره زیادی می‌برند، از این رو اعمال یاد شده مصداق تعاون بر کار نیک است که قرآن مؤمنان را به آن فرمان داده است.<ref>البراهین الجلیه، ص۶۳.</ref> روایت ابن عباس نیز از نظر سند ضعیف است و بر فرض صحت سند، این حدیث در تضاد با سنت و عمل مسلمانان است که از صدر اسلام در مشاهد از جمله قبر پیامبر(ص) چراغ روشن می‌کنند.<ref>البراهین الجلیه، ص۶۲.</ref>
</ref> برخي فقيهان اهل سنت از جمله ابن تيميه و پيروان مکتب او نيز به طور مطلق بناي بر قبور و روشن کردن چراغ و تزيين آنها را حرام شمرده اند.<ref>کشاف القناع، ج۲، ص۱۶۴؛ سبل السلام، ج۱، ص۱۵۳؛ فتاوي الکبري، ج۱، ص۵۰ و ج۴، ص۱۵۹.</ref>دليل اينان آن است که اين عمل از يک سو تبذير و اسراف است و از سوي ديگر، عملي لغو و بيهوده است، زيرا بهره اي از اين کارها نصيب ميت نمي شود. علاوه بر اين در روايات متعدد مومنان از اين اعمال نهي شده اند،<ref>کشاف القناع، ج۲، ص۱۶۴؛ سبل السلام، ج۱، ص۱۵۳؛ فتاوي الکبري، ج۱، ص۵۰ و ج۴، ص۱۵۹.</ref>از جمله اين روايات حديث ابن عباس است که در آن زنان زيارت کننده قبور و سازندگان مسجد بر قبور و روشن کنندگان چراغ بر آنها از سوي رسول خدا(ص) مورد لعن قرار گرفته اند<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۲۹ - ۲۸۷؛ سنن ابي داود، ج۲، ص۸۷؛ سنن الترمذي، ج۱، ص۲۰۱.</ref>و هنگامي که روشن کنندگان چراغ بر قبور مورد لعن رسول خدا باشند تزيين کنندگان قبور با قناديل طلا و نقره به طريق اولي مورد لعن آن حضرت خواهند بود.<ref>مجموعه الفتاوي، ج۲۷، ص۱۴۶.</ref>


در پاسخ ادله ياد شده برخي روايات مورد استناد فقيهان شيعه از نظر سند ضعيف شمرده شده است. افزون بر آن مقصود از نهي از کاربرد ظروف ياد شده در اين روايات، نهي از مطلق استعمال ظروف طلا و نقره نيست، بلکه مقصود استعمالات خاص اين ظروف همچون استفاده از آنها در خوردن و آشاميدن است. بنا بر اين شامل کاربرد آنها در تزيين نمي شود.<ref>بحار الانوار، ج۶۳، ص۵۴۲ و ۵۴۶.</ref> اسراف اموال نيز در موردي صدق مي کند که غرض عقلائي در آن مورد وجود نداشته باشد و تزيين مشاهد با اموال ياد شده براي تعظيم مشاهد و صاحبان قبور انجام مي شود که هدف ياد شده از بالاترين اغراض عقلائيه است.<ref>جواهر الکلام، ج۶، ص۳۳۹ و ۳۴۰؛ کتاب الصلاه، خوئي، ج۲، ص۲۳۹.</ref>بيهوده و لغو بودن اين اعمال نيز مردود است، زيرا هر چند ممکن است از روشن کردن چراغ و تزيين مشاهد بهره اي نصيب ميت نشود، ولي ديگران از جمله زائران اين قبور به ويژه زائران مسافر و بيتوته کنندگان در مشاهد و نيز قاريان قرآن از اين کارها بهره زيادي مي برند، از اين رو اعمال ياد شده مصداق تعاون بر کار نيک است که قرآن مومنان را به آن فرمان داده است.<ref>البراهين الجليه، ص۶۳.</ref> روايت ابن عباس نيز از نظر سند ضعيف است و بر فرض صحت سند، اين حديث در تضاد با سنت و عمل مسلمانان است که از صدر اسلام در مشاهد از جمله قبر پيامبر(ص) چراغ روشن مي کنند.<ref>البراهين الجليه، ص۶۲.</ref>
== تزیین در نماز ==
قرآن کریم همه انسانها را به همراه داشتن زینت هنگام نماز فرمان داده است: «یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد» (اعراف/۳۱) در روایات و کلمات مفسران مراد از زینت در آیه پوشیدن لباس در نماز،<ref>تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۲؛ مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۲۶.</ref> لباسهای نیکو و زیبا،<ref>الکافی، ج۶، ص۴۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۴۵۵.</ref> معطر کردن خود<ref>تهذیب الاحکام، ج۳، ص۱۳۶؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۴۴۶.</ref> و شانه کردن موهای سر و محاسن<ref>الکافی، ج۶، ص۴۸۶؛ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۲۸؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۲۱.</ref> هنگام نماز دانسته شده است. برخی مسواک زدن، همراه داشتن انگشتر، سجاده، تسبیح،<ref>شرح اصول الکافی، ج۵، ص۱۳۷.</ref>عمامه، و لباس بسیار در نماز را نیز از مصادیق زینت دانسته در آیه یاد شده دانسته‌اند.<ref>جواهر الکلام، ج۸، ص۲۵۲؛ ر.ک. مستند الشیعه، ج۴، ص۲۴۱.</ref> در روایتی پیامبر(ص) ضمن سفارش به پوشش کامل بدن در نماز، خداوند را شایسته‌تر برای تزیین بنده در نزد او از مخلوقات دیگر دانست.<ref>بحار الانوار، ج۸۰، ص۱۸۵؛ کنز العمال، ج۸، ص۲۱.</ref> امام حسن مجتبی(ع) نیز هنگام نماز بهترین لباس‌های خود را می‌پوشید و در پاسخ به چرایی این رفتار می‌فرمود: خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد. سپس به آیه یاد شده استشهاد می‌کرد که خداوند به زینت داشتن در نماز فرمان داده است.<ref>وسائل الشیعه، ج۴، ص۵۵؛ بحار الانوار، ج۸۰، ص۱۷۵؛ تفسیر کنز الدقائق، ج۵، ص۶۸.</ref>


== تزیین در نماز ==  
== تزیین در حج و عمره ==
قرآن کريم همه انسانها را به همراه داشتن زينت هنگام نماز فرمان داده است: «يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِد»(اعراف/۳۱) در روايات و کلمات مفسران مراد از زينت در آيه پوشيدن لباس در نماز،<ref>تفسير العياشي، ج۲، ص۱۲؛ مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۲۶.</ref> لباسهاي نيکو و زيبا،<ref>الکافي، ج۶، ص۴۴۲؛ وسائل الشيعه، ج۴، ص۴۵۵.</ref> معطر کردن خود<ref>تهذيب الاحکام، ج۳، ص۱۳۶؛ وسائل الشيعه، ج۷، ص۴۴۶.</ref> و شانه کردن موهاي سر و محاسن<ref>الکافي، ج۶، ص۴۸۶؛ من لايحضره الفقيه، ج۱، ص۱۲۸؛ وسائل الشيعه، ج۲، ص۱۲۱.</ref> هنگام نماز دانسته شده است. برخي مسواک زدن، همراه داشتن انگشتر، سجاده، تسبيح،<ref>شرح اصول الکافي، ج۵، ص۱۳۷.</ref>عمامه، و لباس بسيار در نماز را نيز از مصاديق زينت دانسته در آيه ياد شده دانسته اند.<ref>جواهر الکلام، ج۸، ص۲۵۲؛ ر.ک: مستند الشيعه، ج۴، ص۲۴۱.</ref> در روايتي پيامبر(ص) ضمن سفارش به پوشش کامل بدن در نماز، خداوند را شايسته تر براي تزيين بنده در نزد او از مخلوقات ديگر دانست.<ref>بحار الانوار، ج۸۰، ص۱۸۵؛ کنز العمال، ج۸، ص۲۱.</ref> امام حسن مجتبى(ع) نيز هنگام نماز بهترين لباس¬هاى خود را مى‏پوشيد و در پاسخ به چرايي اين رفتار مي فرمود: خداوند زيبا است و زيبايى را دوست دارد. سپس به آيه ياد شده استشهاد مي کرد که خداوند به زينت داشتن در نماز فرمان داده است.<ref>وسائل الشيعه، ج۴، ص۵۵؛ بحار الانوار، ج۸۰، ص۱۷۵؛ تفسیر کنز الدقائق، ج۵، ص۶۸.</ref>
در سفر حج و عمره به‌طور عام و مناسک حج و عمره به‌طور خاص نیز از موضوع زینت سخن به میان آمده است که زینت‌های یاد شده در دو بخش ذیل قابل طرح است:


== تزيين در حج و عمره == 
=== تزیین در غیر حال احرام ===
در سفر حج و عمره به طور عام و مناسک حج و عمره به طور خاص نيز از موضوع زينت سخن به ميان آمده است که زينت هاي ياد شده در دو بخش ذيل قابل طرح است:
  در آیات قران و روایات اهل بیت زائران خانه خدا و مشاهد مشرفه به آراستگی و زینت در مواردی مأمور شده‌اند که این زینت‌ها گاه مادی و ظاهری و گاه معنوی است:
=== تزيين در غير حال احرام ===
  در آيات قران و روايات اهل بيت زائران خانه خدا و مشاهد مشرفه به آراستگي و زينت در مواردي مامور شده اند که اين زينت ها گاه مادي و ظاهري و گاه معنوي است:


۱. زينت مادي و ظاهري: قرآن کريم در آيه ۳۱اعراف مومنان را به همراه داشتن زينت در مساجد فرمان داده است:« خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» آيه ياد شده در مورد روش برخي اعراب جاهلي که با بدن برهنه خانه خدا را طواف مي کردند نازل شد و آنان را به پوشيدن لباس هنگام طواف و زيارت کعبه فرمان داد.<ref>جامع البيان، ج۸، ص۲۱۰ - ۲۱۱؛ کنز العرفان، ج۱، ص۹۴ و ۹۵.</ref>. در برخي روايات مسجد در آيه ياد شده به امامام معصوم(ع) تفسير شده است،<ref>تفسير العياشي، ج۲، ص۱۲؛ بحار الانوار، ج۲۳، ص۳۳۲.</ref>از اين رو مزين بودن زائرين به لباسهاي نيکو و معطر بودن هنگام زيارت اولياي الهي از آيه ياد شده قابل برداشت است، چنان که اين عمل يکي از آداب ورود به مشاهد اولياي الهي و معصومان دانسته شده است.<ref>تذکره الفقهاء، ج۸، ص۴۴۹؛ الفقه علي المذاهب الاربعه، ج۱، ص۶۹۷.</ref> در احاديث فراوان ديگر نيز مومنان به پوشيدن لباس هاي نيک و تزيين خود در همه حالات به ويژه هنگام حضور در ميان پيروان مذاهب و آئين هاي ديگر توصيه شده اند. از جمله در روايتي نقل شده که رسول خدا افزون بر آراستن خود براي همسران، هنگام رفتن به نزد اصحاب نيز خود را مي آراست و در پاسخ به سوال از علت اين امر مي فرمود: خداوند دوست دارد که بنده مومن هنگام حضور در ميان برادران، خود را آماده کرده و بيارايد.<ref>وسائل الشيعه، ج۵، ص۱۱؛ بحار الانوار، ج۱۶، ص۲۴۹؛ جامع احاديث الشيعه، ج۱۶، ص۶۸۳.</ref>همچنين در رواياتي از رسول خدا و امير مومنان و امام صادق آمده است: خداوند وقتي نعمتي به بنده اش مي دهد دوست دارد اثر نعمتش را در بنده اش ببيند، زيرا خدا زيباست و زيبايي را دوست دارد.<ref>مجمع الزوائد، ج۵، ص۱۳۲؛ وسائل الشيعه، ج۵، ص۵.</ref>امام صادق(ع) نيز به يکي از اصحاب فرمود: لباس زيبا بپوش، زيرا خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد، ولي بايد از حلال باشد.<ref>قرب الاسناد، ص۳۵۷؛ وسائل الشيعه، ج۵، ص۶.</ref>در حديثي نيز امام کاظم(ع) به يکي از اصحاب فرمود: شما شيعيان دشمنان فراوان داريد، از اين رو تا جايي که توان داريد بايد خود را در برابر آنان آراسته و تزيين کنيد.<ref>الکافي، ج۶، ص۴۸۰؛ وسائل الشيعه، ج۵، ص۱۲؛ بحار الانوار، ج۷۱، ص۱۴۸.</ref>
۱. زینت مادی و ظاهری: قرآن کریم در آیه ۳۱اعراف مؤمنان را به همراه داشتن زینت در مساجد فرمان داده است: «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» آیه یاد شده در مورد روش برخی اعراب جاهلی که با بدن برهنه خانه خدا را طواف می‌کردند نازل شد و آنان را به پوشیدن لباس هنگام طواف و زیارت کعبه فرمان داد.<ref>جامع البیان، ج۸، ص۲۱۰–۲۱۱؛ کنز العرفان، ج۱، ص۹۴ و ۹۵.</ref> در برخی روایات مسجد در آیه یاد شده به امامام معصوم(ع) تفسیر شده است،<ref>تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۲؛ بحار الانوار، ج۲۳، ص۳۳۲.</ref>از این رو مزین بودن زائرین به لباسهای نیکو و معطر بودن هنگام زیارت اولیای الهی از آیه یاد شده قابل برداشت است، چنان‌که این عمل یکی از آداب ورود به مشاهد اولیای الهی و معصومان دانسته شده است.<ref>تذکره الفقهاء، ج۸، ص۴۴۹؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۶۹۷.</ref> در احادیث فراوان دیگر نیز مؤمنان به پوشیدن لباس‌های نیک و تزیین خود در همه حالات به ویژه هنگام حضور در میان پیروان مذاهب و آئین‌های دیگر توصیه شده‌اند. از جمله در روایتی نقل شده که رسول خدا افزون بر آراستن خود برای همسران، هنگام رفتن به نزد اصحاب نیز خود را می‌آراست و در پاسخ به سؤال از علت این امر می‌فرمود: خداوند دوست دارد که بنده مؤمن هنگام حضور در میان برادران، خود را آماده کرده و بیاراید.<ref>وسائل الشیعه، ج۵، ص۱۱؛ بحار الانوار، ج۱۶، ص۲۴۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۶، ص۶۸۳.</ref>همچنین در روایاتی از رسول خدا و امیر مؤمنان و امام صادق آمده است: خداوند وقتی نعمتی به بنده اش می‌دهد دوست دارد اثر نعمتش را در بنده اش ببیند، زیرا خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد.<ref>مجمع الزوائد، ج۵، ص۱۳۲؛ وسائل الشیعه، ج۵، ص۵.</ref>امام صادق(ع) نیز به یکی از اصحاب فرمود: لباس زیبا بپوش، زیرا خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، ولی باید از حلال باشد.<ref>قرب الاسناد، ص۳۵۷؛ وسائل الشیعه، ج۵، ص۶.</ref>در حدیثی نیز امام کاظم(ع) به یکی از اصحاب فرمود: شما شیعیان دشمنان فراوان دارید، از این رو تا جایی که توان دارید باید خود را در برابر آنان آراسته و تزیین کنید.<ref>الکافی، ج۶، ص۴۸۰؛ وسائل الشیعه، ج۵، ص۱۲؛ بحار الانوار، ج۷۱، ص۱۴۸.</ref>


۲. زينت معنوي: در روايات متعدد، اهل بيت(ع) به عموم شيعيان، به ويژه آنان که در ميان مخالفين در مذهب حضور دارند توصيه کرده اند که زينت پيشوايان خود باشند. از جمله در روايتي امام صادق(ع) خطاب به شيعيان فرمود: زينت ما باشيد و مايه ننگ ما نباشيد و ما را مبغوض ديگران نسازيد، محبت ديگران را به سوي ما جلب و هر شري را از ما دفع کنيد: « معاشر الشيعه كونوا لنا زينا ولا تكونوا علينا شينا...». <ref>وسائل الشيعه، ج۱۲، ص۸؛ جامع احاديث الشيعه، ج۱۵، ص۵۰۶.</ref>در روايتي ديگر آن حضرت ضمن بيان توصيه ذکر شده فرمود: از انجام دادن اعمالي که سبب سرزنش ما مي شود اجتناب کنيد، زيرا فرزند بد با عملش سبب مي شود که پدرش سرزنش شود.<ref>الکافي، ج۲، ص۲۱۹؛ وسائل الشيعه، ج۱۶، ص۲۱۹.</ref>زينت بودن شيعيان براي امامان خود و جلب مودت ديگران به سوي آنان و دفع شر مخالفين از آنان، هنگامي محقق مي شود که علاوه بر آراستگي ظاهري پيروان اهل بيت و اجتناب از زينت هاي باطل و حرام، شيعيان به لباس تقوا و پارسايي آراسته باشند و با مخالفين در مذهب مراوده و ارتباط نزديک داشته باشند،چنان که اهل بيت خود در رواياتي ديگر شيعيان را به اين امور سفارش کرده اند. از جمله در روايتي امام صادق(ع) همه شيعيان حاضر در ميان مخالفين را به تقواي الهي و ورع در دين، راستگوئي، اداي امانت و اخلاق نيک با آنان سفارش کرد و فرمود: داشتن اين اوصاف سبب حسن ظن مخالفين به امامان شيعه و خوشحالي من مي شود.<ref>الکافي، ج۲، ص۶۳۵؛ وسائل الشيعه، ج۱۲، ص۶.</ref>در رواياتي ديگر شيعيان به سخن گفتن نيکو با مخالفين، حفظ زبان از سخنان قبيح و لغو،<ref>الامالي، طوسي، ص۴۴۰؛ بحار الانوار، ج۶۵، ص۱۵۱.</ref>حضور در مساجد اهل سنت و شرکت در نماز هاي جماعت آنان،<ref>من لايحضره الفقيه، ج۱، ص۳۸۲؛ تهذيب الاحکام، ج۳، ص۲۷۷؛ وسائل الشيعه، ج۸، ص۳۰۱ ، ۴۳۰.</ref> عيادت از مريضانشان، شرکت در تشييع جنازه اموات و به نفع يا ضرر آنان گواهي دادن<ref>الکافي، ج۲، ص۶۳۶؛ وسائل الشيعه، ج۱۲، ص۶.</ref> توصيه شده اند.
۲. زینت معنوی: در روایات متعدد، اهل بیت(ع) به عموم شیعیان، به ویژه آنان که در میان مخالفین در مذهب حضور دارند توصیه کرده‌اند که زینت پیشوایان خود باشند. از جمله در روایتی امام صادق(ع) خطاب به شیعیان فرمود: زینت ما باشید و مایه ننگ ما نباشید و ما را مبغوض دیگران نسازید، محبت دیگران را به سوی ما جلب و هر شری را از ما دفع کنید: «معاشر الشیعه کونوا لنا زینا ولا تکونوا علینا شینا…».<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۸؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۵، ص۵۰۶.</ref>در روایتی دیگر آن حضرت ضمن بیان توصیه ذکر شده فرمود: از انجام دادن اعمالی که سبب سرزنش ما می‌شود اجتناب کنید، زیرا فرزند بد با عملش سبب می‌شود که پدرش سرزنش شود.<ref>الکافی، ج۲، ص۲۱۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۱۹.</ref>زینت بودن شیعیان برای امامان خود و جلب مودت دیگران به سوی آنان و دفع شر مخالفین از آنان، هنگامی محقق می‌شود که علاوه بر آراستگی ظاهری پیروان اهل بیت و اجتناب از زینت‌های باطل و حرام، شیعیان به لباس تقوا و پارسایی آراسته باشند و با مخالفین در مذهب مراوده و ارتباط نزدیک داشته باشند، چنان‌که اهل بیت خود در روایاتی دیگر شیعیان را به این امور سفارش کرده‌اند. از جمله در روایتی امام صادق(ع) همه شیعیان حاضر در میان مخالفین را به تقوای الهی و ورع در دین، راستگوئی، ادای امانت و اخلاق نیک با آنان سفارش کرد و فرمود: داشتن این اوصاف سبب حسن ظن مخالفین به امامان شیعه و خوشحالی من می‌شود.<ref>الکافی، ج۲، ص۶۳۵؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۶.</ref>در روایاتی دیگر شیعیان به سخن گفتن نیکو با مخالفین، حفظ زبان از سخنان قبیح و لغو،<ref>الامالی، طوسی، ص۴۴۰؛ بحار الانوار، ج۶۵، ص۱۵۱.</ref>حضور در مساجد اهل سنت و شرکت در نمازهای جماعت آنان،<ref>من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۸۲؛ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۲۷۷؛ وسائل الشیعه، ج۸، ص۳۰۱، ۴۳۰.</ref> عیادت از مریضانشان، شرکت در تشییع جنازه اموات و به نفع یا ضرر آنان گواهی دادن<ref>الکافی، ج۲، ص۶۳۶؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۶.</ref> توصیه شده‌اند.


=== تزيين در حال احرام ===  
=== تزیین در حال احرام ===
در اين که زينت کردن آيا در حال احرام حرام است يا خير در ميان فقيهان مذاهب مختلف اسلامي اختلاف نظر وجود دارد. عموم فقيهان اماميه زينت را از محرمات احرام شمرده اند. از ميان آنان بيشتر فقيهان به ويژه فقيهان متقدم، تنها به مصاديق زينت همچون استفاده از زيورآلات، سرمه کشيدن و مانند آنها اشاره کرده اند.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۴۶ و ۴۴۷؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۴-۳۷۰.</ref>ولي برخي ديگر به ويژه فقيهان متاخر، مطلق زينت را از محرمات احرام شمرده اند<ref>کتاب الحج، خوئي، ج۳، ص۳۶۰؛ التهذيب في مناسک العمره و الحج ، ج۲، ص۲۰۳؛ منتخب الاحکام، ص۱۶۱.</ref>و برخي نيز علاوه بر اشاره به برخي مصاديق زينت، مطلق تزين را نيز از محرمات احرام دانسته اند.<ref>مناسک الحج، سيستاني، ص۱۲۱؛ مناسک الحج، وحيد خراساني، ص۱۰۵.</ref>فقيهان اهل سنت نيز تنها برخي مصاديق زينت را براي محرم حرام شمرده اند.<ref>الاقناع، ج۲، ص۲۹۶؛ مواهب الجليل، ج۴، ص۲۲۹؛ المغني، ج۳، ص۳۰۶.</ref>در ذيل به مصاديق ياد شده و حکم هر يک اشاره مي شود:
در این که زینت کردن آیا در حال احرام حرام است یا خیر در میان فقیهان مذاهب مختلف اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. عموم فقیهان امامیه زینت را از محرمات احرام شمرده‌اند. از میان آنان بیشتر فقیهان به ویژه فقیهان متقدم، تنها به مصادیق زینت همچون استفاده از زیورآلات، سرمه کشیدن و مانند آنها اشاره کرده‌اند.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۴۶ و ۴۴۷؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۴–۳۷۰.</ref>ولی برخی دیگر به ویژه فقیهان متاخر، مطلق زینت را از محرمات احرام شمرده‌اند<ref>کتاب الحج، خوئی، ج۳، ص۳۶۰؛ التهذیب فی مناسک العمره و الحج، ج۲، ص۲۰۳؛ منتخب الاحکام، ص۱۶۱.</ref>و برخی نیز علاوه بر اشاره به برخی مصادیق زینت، مطلق تزین را نیز از محرمات احرام دانسته‌اند.<ref>مناسک الحج، سیستانی، ص۱۲۱؛ مناسک الحج، وحید خراسانی، ص۱۰۵.</ref>فقیهان اهل سنت نیز تنها برخی مصادیق زینت را برای محرم حرام شمرده‌اند.<ref>الاقناع، ج۲، ص۲۹۶؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۲۹؛ المغنی، ج۳، ص۳۰۶.</ref>در ذیل به مصادیق یاد شده و حکم هر یک اشاره می‌شود:


۱. زيور آلات: از مصادق بارز زينت، زيور آلات است که به آنها «حُلي» گفته مي شود.<ref>العين، ج۳، ص۹۵؛ معجم الفاظ الفقه الجعفري، ص۱۶۸؛ معجم لغه الفقهاء، ص۱۶۸«حلی».</ref> به نظر مشهور فقيهان اماميه پوشيدن زيور آلات جديد براي زنان در حال احرام حرام است، اما پوشيدن زيور آلاتي که به آنها عادت داشته اند در صورتي که قصد زينت با آنها را نداشته و براي مردان از جمله شوهر نيز آشکار نکنند جايز است. دليل اين امر روايات اهل بيت است.<ref>المبسوط، طوسي، ج۱، ص۳۲۰؛ تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۳.</ref>اما در مقابل، برخي از فقيهان پوشيدن زيور آلات جديد و نشان دادن زيور آلاتي که عادت داشته اند را به مردان-اعم از شوهر يا غير شوهر- مکروه شمرده اند.<ref>مستند الشيعه، ج۱۲، ص۴۵؛ الجمل والعقود، ص۱۳۶.</ref>دليل اينان بر جواز اصل اباحه و روايات نهي کننده از پوشيدن زينت است که از اثبات حرمت قاصر و بر کراهت اين عمل دلالت دارند. دليل ديگر رواياتي است که از آنها جواز اين عمل استفاده مي شود.<ref>مستند الشيعه، ج۱۲، ص۴۵.</ref> برخي از فقيهان حنبليه نيز پوشيدن زيورآلات را براي زنان در حال احرام جايز نمي دانند.<ref>المغني، ج۳، ص۳۰۹.</ref> ولي حنفيه<ref>المبسوط، سرخسي، ج۴، ص۱۲۸.</ref> مالکيه<ref>المدونه الکبري، امام مالک، ج۱، ص۴۶۲.</ref> و شافعيه.<ref>فتح العزيز، عبد الكريم الرافعي، ج۵، ص۲۷ – ۲۸.</ref> با استناد به سيره رسول خدا در عدم منع زنان از پوشيدن زيورآلات و رواياتي از صحابه، پوشيدن زيورآلات را بر زنان در حال احرام روا مي¬دانند. برخي از فقيهان اهل سنت نيز پوشيدن زيورآلات را براي زنان مکروه شمرده اند.<ref>المغني، ج۳، ص۳۰۹.</ref>  
۱. زیور آلات: از مصادق بارز زینت، زیور آلات است که به آنها «حُلی» گفته می‌شود.<ref>العین، ج۳، ص۹۵؛ معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص۱۶۸؛ معجم لغه الفقهاء، ص۱۶۸ «حلی».</ref> به نظر مشهور فقیهان امامیه پوشیدن زیور آلات جدید برای زنان در حال احرام حرام است، اما پوشیدن زیور آلاتی که به آنها عادت داشته‌اند در صورتی که قصد زینت با آنها را نداشته و برای مردان از جمله شوهر نیز آشکار نکنند جایز است. دلیل این امر روایات اهل بیت است.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۲۰؛ تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۳.</ref>اما در مقابل، برخی از فقیهان پوشیدن زیور آلات جدید و نشان دادن زیور آلاتی که عادت داشته‌اند را به مردان-اعم از شوهر یا غیر شوهر- مکروه شمرده‌اند.<ref>مستند الشیعه، ج۱۲، ص۴۵؛ الجمل والعقود، ص۱۳۶.</ref>دلیل اینان بر جواز اصل اباحه و روایات نهی کننده از پوشیدن زینت است که از اثبات حرمت قاصر و بر کراهت این عمل دلالت دارند. دلیل دیگر روایاتی است که از آنها جواز این عمل استفاده می‌شود.<ref>مستند الشیعه، ج۱۲، ص۴۵.</ref> برخی از فقیهان حنبلیه نیز پوشیدن زیورآلات را برای زنان در حال احرام جایز نمی‌دانند.<ref>المغنی، ج۳، ص۳۰۹.</ref> ولی حنفیه<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۸.</ref> مالکیه<ref>المدونه الکبری، امام مالک، ج۱، ص۴۶۲.</ref> و شافعیه.<ref>فتح العزیز، عبد الکریم الرافعی، ج۵، ص۲۷ – ۲۸.</ref> با استناد به سیره رسول خدا در عدم منع زنان از پوشیدن زیورآلات و روایاتی از صحابه، پوشیدن زیورآلات را بر زنان در حال احرام روا می‌دانند. برخی از فقیهان اهل سنت نیز پوشیدن زیورآلات را برای زنان مکروه شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۳۰۹.</ref>


۲. انگشتر: به نظر فقيهان اماميه، پوشيدن انگشتر در حال احرام به قصد زينت حرام است، اما به قصد عمل به سنت و برخورداري از ثواب مستحب است. دليل حرمت رواياتي از اهل بيت(ع) است که در آنها از انجام اين عمل به قصد زينت نهي شده است.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۴۸؛ کتاب الحج، گلپايگاني، ج۲، ص۱۵۶.</ref>برخي افزون بر روايات ياد شده، به رواياتي که در آنها از تحريم زيورآلات و سرمه کشيده و برخي امور ديگر به جهت زينت بودن سخن به ميان آمده نيز استناد کرده اند، با اين استدلال که تعليل ياد شده در اين روايات شامل انگشتر زينتي نيز مي شود.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸.</ref> مستند استحباب در صورت قصد زينت نداشتن، روايت محمد بن اسماعيل است که در آن از پوشيدن انگشتر در حال احرام از سوي برخي امامان معصوم(ع) ياد شده است.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸ و ۳۳۰؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۴۸.</ref> شافعيه پوشيدن انگشتر را جايز شمرده اند،<ref>مغني المحتاج، ج۱، ص۵۱۸.</ref> در فقه مالکي هم قول به جواز و هم منع نقل شده است<ref>مواهب الجليل، ج۳، ص۴۳۲؛ حاشيه الدسوقي، ج۲، ص۵۹.</ref> فقيهان حنبلي نيز از جواز اين عمل براي محرم ياد کرده اند.<ref>کشاف القناع، ج۲، ص۵۲۲؛ المغني، ج۳، ص۲۷۸.</ref>
۲. انگشتر: به نظر فقیهان امامیه، پوشیدن انگشتر در حال احرام به قصد زینت حرام است، اما به قصد عمل به سنت و برخورداری از ثواب مستحب است. دلیل حرمت روایاتی از اهل بیت(ع) است که در آنها از انجام این عمل به قصد زینت نهی شده است.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۴۸؛ کتاب الحج، گلپایگانی، ج۲، ص۱۵۶.</ref>برخی افزون بر روایات یاد شده، به روایاتی که در آنها از تحریم زیورآلات و سرمه کشیده و برخی امور دیگر به جهت زینت بودن سخن به میان آمده نیز استناد کرده‌اند، با این استدلال که تعلیل یاد شده در این روایات شامل انگشتر زینتی نیز می‌شود.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸.</ref> مستند استحباب در صورت قصد زینت نداشتن، روایت محمد بن اسماعیل است که در آن از پوشیدن انگشتر در حال احرام از سوی برخی امامان معصوم(ع) یاد شده است.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸ و ۳۳۰؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۴۸.</ref> شافعیه پوشیدن انگشتر را جایز شمرده‌اند،<ref>مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۸.</ref> در فقه مالکی هم قول به جواز و هم منع نقل شده است<ref>مواهب الجلیل، ج۳، ص۴۳۲؛ حاشیه الدسوقی، ج۲، ص۵۹.</ref> فقیهان حنبلی نیز از جواز این عمل برای محرم یاد کرده‌اند.<ref>کشاف القناع، ج۲، ص۵۲۲؛ المغنی، ج۳، ص۲۷۸.</ref>


۳. پوشيدن لباس: به نظر فقهاي اماميه پوشيدن لباس حرير بر مردان در حال احرام حرام است.<ref>الروضه البهيه، ج۲، ص۲۳۱؛ کتاب الحج، گلپايگاني، ج۱، ص۳۰۳.</ref>اما در مورد زنان اختلاف نظر وجود دارد. برخي فقيهان اماميه از جمله مشهور متاخرين با استناد به رواياتي از اهل بيت(ع) پوشيدن لباس ياد شده را براي زنان در حال احرام جايز شمرده اند.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۲۴۰؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۷۶؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۸۲.</ref> دليل ديگر رواياتي است که در آن پوشيدن لباسهايي که براي زنان در نماز مباح است براي احرام آنان نيز جايز شمرده شده است و لباس حرير براي زنان در حال احرام جايز است.<ref>مختلف الشيعه، ج۴، ص۶۱؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۸۳.</ref>اما در مقابل عده اي ديگر با استناد به رواياتي که در آنها زنان از پوشيدن لباس حرير در حال احرام منع شده اند و نيز اصل احتياط اين عمل را بر آنان حرام شمرده اند.<ref>مستند الشيعه، ج۱۱، ص۲۹۹؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۷۶؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۸۸-۸۳.</ref> همچنين برخي فقيهان بر آنند که پوشيدن لباس هايي با رنگ روشن از سوي مردان که زينت به شمار مي رود يا محرم قصد زينت دارد در حال احرام حرام است<ref>کلمه التقوي، ج۳، ص۳۲۵.</ref>و نيز پوشيدن لباسهاي زينتي براي زنان و نيز کمربند روي لباس در صورتي که زينت به شمار آيد بر زنان در حال احرام حرام است.<ref>صراط النجاه، خوئي، (التعليق تبريزي)، ج۱، ص۲۲۳، ج۴، ص۱۱۲</ref>در روايات اهل بيت(ع) نيز از پوشيدن لباسهايي خاص از جمله لباسهاي راه راه و رنگارنگ يا رنگ زرد<ref>الکافي، ج۴، ص۳۴۲؛ وسائل الشيعه، ج۱۲، ص۴۷۸ و ۴۸۰.</ref>يا رنگ قرمز شديد<ref>تهذيب الاحکام، ج۵، ص۷۳؛ وسائل الشيعه، ج۱۲، ص۴۸۰.</ref>نهي شده است که فقيهان اين روايات را حمل بر کراهت کرده اند.<ref>الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۵۵۳؛ مهذب الاحکام، ج۱۳، ص۲۱۶.</ref>برخي نيز سبب نهي از پوشيدن چنين لباس هايي را استفاده معمول آنها براي زينت و عدم تناسب آن با فلسفه احرام دانسته اند.<ref>مهذب الاحکام، ج۱۳، ص۲۱۶.</ref>
۳. پوشیدن لباس: به نظر فقهای امامیه پوشیدن لباس حریر بر مردان در حال احرام حرام است.<ref>الروضه البهیه، ج۲، ص۲۳۱؛ کتاب الحج، گلپایگانی، ج۱، ص۳۰۳.</ref>اما در مورد زنان اختلاف نظر وجود دارد. برخی فقیهان امامیه از جمله مشهور متاخرین با استناد به روایاتی از اهل بیت(ع) پوشیدن لباس یاد شده را برای زنان در حال احرام جایز شمرده‌اند.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۲۴۰؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۷۶؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۸۲.</ref> دلیل دیگر روایاتی است که در آن پوشیدن لباسهایی که برای زنان در نماز مباح است برای احرام آنان نیز جایز شمرده شده است و لباس حریر برای زنان در حال احرام جایز است.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۶۱؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۸۳.</ref>اما در مقابل عده ای دیگر با استناد به روایاتی که در آنها زنان از پوشیدن لباس حریر در حال احرام منع شده‌اند و نیز اصل احتیاط این عمل را بر آنان حرام شمرده‌اند.<ref>مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۹۹؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۷۶؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۸۸–۸۳.</ref> همچنین برخی فقیهان بر آنند که پوشیدن لباس‌هایی با رنگ روشن از سوی مردان که زینت به شمار می‌رود یا محرم قصد زینت دارد در حال احرام حرام است<ref>کلمه التقوی، ج۳، ص۳۲۵.</ref>و نیز پوشیدن لباسهای زینتی برای زنان و نیز کمربند روی لباس در صورتی که زینت به شمار آید بر زنان در حال احرام حرام است.<ref>صراط النجاه، خوئی، (التعلیق تبریزی)، ج۱، ص۲۲۳، ج۴، ص۱۱۲</ref>در روایات اهل بیت(ع) نیز از پوشیدن لباسهایی خاص از جمله لباسهای راه راه و رنگارنگ یا رنگ زرد<ref>الکافی، ج۴، ص۳۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۷۸ و ۴۸۰.</ref>یا رنگ قرمز شدید<ref>تهذیب الاحکام، ج۵، ص۷۳؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۸۰.</ref>نهی شده است که فقیهان این روایات را حمل بر کراهت کرده‌اند.<ref>الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۵۵۳؛ مهذب الاحکام، ج۱۳، ص۲۱۶.</ref>برخی نیز سبب نهی از پوشیدن چنین لباس‌هایی را استفاده معمول آنها برای زینت و عدم تناسب آن با فلسفه احرام دانسته‌اند.<ref>مهذب الاحکام، ج۱۳، ص۲۱۶.</ref>


۴. حنا کردن: در مورد حکم حنا زدن در حال احرام راي فقيهان مختلف است. مشهور فقيهان اماميه حنا کردن در حال احرام براي زينت و نيز قبل از احرام در صورتي که اثر آن تا بعد از احرام باقي بماند را مکروه شمرده اند.<ref>مستند الشيعه، ج۱۲، ص۴۷ و ۴۸؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۵۶۰؛ کتاب الحج، گلپايگاني، ج۱، ص۲۶۳.</ref> دليل اينان بر کراهت علاوه بر اصل اباحه، روايات اهل بيت(ع) از جمله روايتي از امام صادق(ع) است که در آن از ناخوشايند بودن اين عمل در نزد آن حضرت سخن به ميان آمده است.<ref>تهذيب الاحکام، ج۵، ص۳۰۰؛ وسائل الشيعه، ج۱۲، ص۴۵۱؛ جامع احاديث الشيعه، ج۱۱، ص۱۳۶.</ref>برخي معتقدند روايت ياد شده هر چند در مورد زنان وارد شده است، ولي حکم آن عام است و مردان را نيز شامل مي شود، از اين رو حنا کردن براي مردان نيز مکروه است.<ref>کتاب الحج، گلپايگاني، ج۱، ص۲۶۳.</ref>در مقابل برخي فقيهان اين عمل را بر محرم حرام دانسته اند. دليل حرمت علاوه بر روايت ياد شده که بر تحريم حمل شده است، روايات نهي از سرمه کشيدن به جهت زينت بودن سرمه است، با اين استدلال که از تعليل در اين روايات، حرمت هر گونه زينت براي محرم از جمله حناکردن استفاده مي شود. <ref>الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۵۶۱؛ مختلف الشيعه، ج۴، ص۷۷.</ref>همچنين برخي استعمال حنا را نوعي رفاه طلبي و سبب تحريک شهوت مي دانند که اين دو امر با حکمت احرام منافات دارد.<ref>مختلف الشيعه، ج۴، ص۷۶ و ۷۷.</ref> در مقابل شافعيه استعمال حنا براي زنان را قبل از احرام مستحب و بعد از احرام مکروه شمرده اند.<ref>فتح العزيز، ج۷، ص۲۵۲؛ المجموع، ج۷، ص۲۱۹.</ref>ولي حنفيه بدان سبب که آن را از اقسام داروهاي معطر(طيب) دانسته اند استعمال آن را در حال احرام بر محرم حرام شمرده اند.<ref>المبسوط، سرخسي، ج۴، ص۱۲۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۱.</ref>برخي حکم ياد شده را به همه فقيهان مذاهب چهارگانه اهل سنت نسبت داده اند.<ref>الفقه علي المذاهب الاربعه و مذهب اهل البيت، ج۱، ص۸۳۷.</ref>
۴. حنا کردن: در مورد حکم حنا زدن در حال احرام رای فقیهان مختلف است. مشهور فقیهان امامیه حنا کردن در حال احرام برای زینت و نیز قبل از احرام در صورتی که اثر آن تا بعد از احرام باقی بماند را مکروه شمرده‌اند.<ref>مستند الشیعه، ج۱۲، ص۴۷ و ۴۸؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۵۶۰؛ کتاب الحج، گلپایگانی، ج۱، ص۲۶۳.</ref> دلیل اینان بر کراهت علاوه بر اصل اباحه، روایات اهل بیت(ع) از جمله روایتی از امام صادق(ع) است که در آن از ناخوشایند بودن این عمل در نزد آن حضرت سخن به میان آمده است.<ref>تهذیب الاحکام، ج۵، ص۳۰۰؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۵۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۱، ص۱۳۶.</ref>برخی معتقدند روایت یاد شده هر چند در مورد زنان وارد شده است، ولی حکم آن عام است و مردان را نیز شامل می‌شود، از این رو حنا کردن برای مردان نیز مکروه است.<ref>کتاب الحج، گلپایگانی، ج۱، ص۲۶۳.</ref>در مقابل برخی فقیهان این عمل را بر محرم حرام دانسته‌اند. دلیل حرمت علاوه بر روایت یاد شده که بر تحریم حمل شده است، روایات نهی از سرمه کشیدن به جهت زینت بودن سرمه است، با این استدلال که از تعلیل در این روایات، حرمت هر گونه زینت برای محرم از جمله حناکردن استفاده می‌شود.<ref>الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۵۶۱؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۷.</ref>همچنین برخی استعمال حنا را نوعی رفاه طلبی و سبب تحریک شهوت می‌دانند که این دو امر با حکمت احرام منافات دارد.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۶ و ۷۷.</ref> در مقابل شافعیه استعمال حنا برای زنان را قبل از احرام مستحب و بعد از احرام مکروه شمرده‌اند.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۲۵۲؛ المجموع، ج۷، ص۲۱۹.</ref>ولی حنفیه بدان سبب که آن را از اقسام داروهای معطر (طیب) دانسته‌اند استعمال آن را در حال احرام بر محرم حرام شمرده‌اند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۱.</ref>برخی حکم یاد شده را به همه فقیهان مذاهب چهارگانه اهل سنت نسبت داده‌اند.<ref>الفقه علی المذاهب الاربعه و مذهب اهل البیت، ج۱، ص۸۳۷.</ref>


۵. سرمه کشيدن(اکتحال): به نظر مشهور فقيهان اماميه سرمه کشيدن مُحرم براي زينت حرام است. دليل حرمت افزون بر رفاه طلبي بودن اين عمل که با حکمت احرام منافات دارد، روايات اهل بيت است که در آنها استفاده از سرمه سياه به طور مطلق و از سرمه کشيدن براي زينت نهي شده است.<ref>تذكره الفقهاء ، ج‌۷، ص۳۲۶‌؛ مختلف الشيعه، ج۴، ص۷۶؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۰.</ref>به نظر برخي از پيروان اين ديدگاه سرمه کشيدن با سرمه سياه با قصد زينت به يقين حرام است، اما استفاده از سرمه غير سياه در صورتي که قصد زينت داشته باشد بنا بر احتياط بايد از آن اجتناب شود.<ref>کتاب الحج، خوئي، ج۴، ص۱۴۵.</ref> در مقابل برخي اين عمل را بر محرم جايز و مکروه دانسته اند. دليل اينان افزون بر اصل اباحه، رواياتي نهي کننده از سرمه است که از اثبات حرمت قاصر بوده، ولي بر کراهت اين عمل دلالت دارند.<ref>مختلف الشيعه، ج۴، ص۷۶؛ مستند الشيعه، ج۱۲، ص۴۳.</ref>برخي احتمال داده اند که مستند قائلين اين ديدگاه رواياتي باشد که از جواز استفاده محرم از سرمه سخن به ميان آورده است که در پاسخ گفته اند: مقتضاي جمع ميان اين دسته از روايات و روايات ناهيه آن است که روايات جواز حمل بر سرمه غير سياه شود.<ref>الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۵۲.</ref> از ميان فقهاي اهل سنت مالک سرمه کشيدن محرم به قصد زينت را حرام شمرده است، ولي گفته است براي مداوا و ضرورت جايز است.<ref>المدونه الکبري، ج۱، ص۴۵۸؛ مواهب الجليل، ج۴، ص۲۳۰.</ref> اما حنفيه<ref>مرعاه المفاتيح، ج۹، ص۳۶۶؛ البحر الرائق، ج۳، ص۴.</ref> شافعيه <ref>کتاب الام، ج۲، ص۱۶۴؛ المجموع، ج۷، ص۳۵۳ ، ۳۵۴.</ref> و حنابله،<ref>المغني، ج۳، ص۳۰۶؛ الموسوعه الفقهيه الكويتيه، ج۲، ص۱۶۹.</ref>سرمه کشيدن به¬قصد زينت را مکروه دانسته اند.
۵. سرمه کشیدن (اکتحال): به نظر مشهور فقیهان امامیه سرمه کشیدن مُحرم برای زینت حرام است. دلیل حرمت افزون بر رفاه طلبی بودن این عمل که با حکمت احرام منافات دارد، روایات اهل بیت است که در آنها استفاده از سرمه سیاه به‌طور مطلق و از سرمه کشیدن برای زینت نهی شده است.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۶؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۶؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۰.</ref>به نظر برخی از پیروان این دیدگاه سرمه کشیدن با سرمه سیاه با قصد زینت به یقین حرام است، اما استفاده از سرمه غیر سیاه در صورتی که قصد زینت داشته باشد بنا بر احتیاط باید از آن اجتناب شود.<ref>کتاب الحج، خوئی، ج۴، ص۱۴۵.</ref> در مقابل برخی این عمل را بر محرم جایز و مکروه دانسته‌اند. دلیل اینان افزون بر اصل اباحه، روایاتی نهی کننده از سرمه است که از اثبات حرمت قاصر بوده، ولی بر کراهت این عمل دلالت دارند.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۶؛ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۴۳.</ref>برخی احتمال داده‌اند که مستند قائلین این دیدگاه روایاتی باشد که از جواز استفاده محرم از سرمه سخن به میان آورده است که در پاسخ گفته‌اند: مقتضای جمع میان این دسته از روایات و روایات ناهیه آن است که روایات جواز حمل بر سرمه غیر سیاه شود.<ref>الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۵۲.</ref> از میان فقهای اهل سنت مالک سرمه کشیدن محرم به قصد زینت را حرام شمرده است، ولی گفته است برای مداوا و ضرورت جایز است.<ref>المدونه الکبری، ج۱، ص۴۵۸؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۳۰.</ref> اما حنفیه<ref>مرعاه المفاتیح، ج۹، ص۳۶۶؛ البحر الرائق، ج۳، ص۴.</ref> شافعیه<ref>کتاب الام، ج۲، ص۱۶۴؛ المجموع، ج۷، ص۳۵۳، ۳۵۴.</ref> و حنابله،<ref>المغنی، ج۳، ص۳۰۶؛ الموسوعه الفقهیه الکویتیه، ج۲، ص۱۶۹.</ref>سرمه کشیدن به‌قصد زینت را مکروه دانسته‌اند.


۶. نگاه در آينه: فقيهان اسلامي درباره نگاه مُحرم به آينه اختلاف دارند، مشهور فقيهان شيعه به دليل زينت بودن، اين عمل را حرام دانسته اند<ref>تذكره الفقهاء، ج‌۷، ص۳۲۸؛ الحدائق الناضره، ج‌۱۵، ص۴۵۴ ، ۴۵۵؛ کتاب الحج، خوئي، ج۴، ص۱۹۴.</ref>. دليل اينان رواياتي است که در آنها احرام گزاران به ژوليده و غبارآلود بودن در حال احرام مامور شده يا به صراحت از نگاه در آينه به قصد زينت نهي شده اند.<ref>تذكره الفقهاء، ج‌۷، ص۳۲۸؛ الحدائق الناضره، ج‌۱۵، ص۴۵۴ ، ۴۵۵.</ref>در مقابل برخي با استناد به اصل اباحه و خبري بودن بيان روايات نهي کننده، اين عمل را بر محرم مکروه شمرده اند.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ مستند الشيعه، ج۱۲، ص۴۴.</ref> احمد حنبل گويد: نگاه مُحرم به آينه اگر به قصد مرتب نمودن سر و صورت و زينت باشد جايز نيست، ولي اگر براي ضرورت همچون مداوا و يا برداشتن مو از چشم باشد جايز است.<ref>المغني لابن قدامه، ج۳، ص۲۹۷.</ref> حنبليه نگاه محرم به آينه را براي ضرورت جايز شمرده، ولي به قصد زينت مکروه دانسته اند.<ref>کشاف القناع، ج۲، ص۵۲۲.</ref> شافعي نيز نگاه در آينه را جايز دانسته، مگر اين که منجر به عمل حرامي مانند کنده شدن مو يا زينت شود که در اين صورت جايز نمي داند.<ref>مغني المحتاج، ج۱، ص۵۲۱؛ حواشي الشرواني، ج۴، ص۱۶۹.</ref>به نظر فقيهان اماميه، مستحب است محرم در صورت نگاه کردن به قصد زينت در آينه تلبيه را تجديد کند.<ref>کتاب الحج، خوئي، ج۴، ص۱۴۹؛ مناسک الحج، تبريزي، ص۱۲۱.</ref>
۶. نگاه در آینه: فقیهان اسلامی درباره نگاه مُحرم به آینه اختلاف دارند، مشهور فقیهان شیعه به دلیل زینت بودن، این عمل را حرام دانسته‌اند.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۵۴، ۴۵۵؛ کتاب الحج، خوئی، ج۴، ص۱۹۴.</ref> دلیل اینان روایاتی است که در آنها احرام گزاران به ژولیده و غبارآلود بودن در حال احرام مأمور شده یا به صراحت از نگاه در آینه به قصد زینت نهی شده‌اند.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۵۴، ۴۵۵.</ref>در مقابل برخی با استناد به اصل اباحه و خبری بودن بیان روایات نهی کننده، این عمل را بر محرم مکروه شمرده‌اند.<ref>تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۴۴.</ref> احمد حنبل گوید: نگاه مُحرم به آینه اگر به قصد مرتب نمودن سر و صورت و زینت باشد جایز نیست، ولی اگر برای ضرورت همچون مداوا یا برداشتن مو از چشم باشد جایز است.<ref>المغنی لابن قدامه، ج۳، ص۲۹۷.</ref> حنبلیه نگاه محرم به آینه را برای ضرورت جایز شمرده، ولی به قصد زینت مکروه دانسته‌اند.<ref>کشاف القناع، ج۲، ص۵۲۲.</ref> شافعی نیز نگاه در آینه را جایز دانسته، مگر این که منجر به عمل حرامی مانند کنده شدن مو یا زینت شود که در این صورت جایز نمی‌داند.<ref>مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۲۱؛ حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۶۹.</ref>به نظر فقیهان امامیه، مستحب است محرم در صورت نگاه کردن به قصد زینت در آینه تلبیه را تجدید کند.<ref>کتاب الحج، خوئی، ج۴، ص۱۴۹؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۲۱.</ref>


۷. عينک زدن: بنابر نظر برخي فقيهان معاصر اماميه استفاده از عينک در صورتي که زينت به شمار آيد بر محرم حرام است،<ref>کتاب الحج، خويي، ج۴، ص۱۴۹؛ تحريرالوسيله، امام خميني، ج۱، ص۴۲۳؛ احكام عمره مفرده (فاضل)، ص۷۱.</ref>برخي ديگر عرف را ملاک تزيين و عدم آن قرار داده و پوشيدن عينك براي محرم مشروط بر آن که در نزد عرف زينت نباشد جايز دانسته اند، ولي اگر عرف آن را زينت به شمار آورد استفاده از آن در حال احرام جايز نخواهد بود، هر چند قصد محرم اهداف ديگري همچون جلوگيرى از تابش آفتاب، يا قرائت قرآن و دعا، يا نوشتن، يا مسائل پزشكى باشد، البته در اين موارد نيز هرگاه موضوع به حدّ اضطرار برسد، استفاده از عينك جايز خواهد بود.<ref>مناسك الحج، فياض، ص۱۱۱‌.</ref>
۷. عینک زدن: بنابر نظر برخی فقیهان معاصر امامیه استفاده از عینک در صورتی که زینت به شمار آید بر محرم حرام است،<ref>کتاب الحج، خویی، ج۴، ص۱۴۹؛ تحریرالوسیله، امام خمینی، ج۱، ص۴۲۳؛ احکام عمره مفرده (فاضل)، ص۷۱.</ref>برخی دیگر عرف را ملاک تزیین و عدم آن قرار داده و پوشیدن عینک برای محرم مشروط بر آن که در نزد عرف زینت نباشد جایز دانسته‌اند، ولی اگر عرف آن را زینت به شمار آورد استفاده از آن در حال احرام جایز نخواهد بود، هر چند قصد محرم اهداف دیگری همچون جلوگیری از تابش آفتاب، یا قرائت قرآن و دعا، یا نوشتن، یا مسائل پزشکی باشد، البته در این موارد نیز هرگاه موضوع به حدّ اضطرار برسد، استفاده از عینک جایز خواهد بود.<ref>مناسک الحج، فیاض، ص۱۱۱.</ref>


=== کفاره زينت ===
=== کفاره زینت ===
بر اساس راي بيشتر فقيهان شيعه در صورت زينت کردن محرم در حال احرام يا ارتکاب هر يک از مصاديق زينت همچون: پوشيدن زيورآلات، سرمه کشيدن، نگاه در آينه، پوشيدن انگشتر، استفاده از حنا کفاره بر محرم واجب نيست.<ref>مهذب الاحکام، ج۱۳، ص۲۲۱؛ تحرير الوسيله، ج۱، ص۴۲۲؛ مناسک الحج، وحيد خراساني، ص۱۰۵.</ref> به نظر برخي ظاهر آن است که مکلف در اين باره وظيفه اي جز استغفار ندارد، زيرا دليلي بر وجوب کفاره نيست.<ref>الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۴۷.</ref> ولي برخي فقيهان اهل سنت و شيعه در برخي موارد کفاره زينت را واجب يا مستحب دانسته اند. از جمله فقهاي به نظر حنفيه در صورت زينت کردن محرم با حنا قرباني کردن حيواني واجب است.<ref>المبسوط، سرخسي، ج۴، ص۱۲۵؛ بدائع الصنايع، ج۲، ص۱۹۱.</ref> مالکيه نيز برآنند که در صورت سرمه کشيدن از سوي محرم فديه واجب است.<ref>مواهب الجليل، ج۴، ص۲۳۰.</ref>برخي فقيهان شيعه نيز معتقدند در صورت ارتکاب هر يک از مصاديق زينت در صورت علم و عمد حج گزار بنا بر احتياط گوسفندي را قرباني کند.<ref>کلمه التقوي، ج۳، ص۱۲۵.</ref>برخي ديگر از فقيهان نيز احوط و اولي را آن مي دانند که محرم در صورت سرمه کشيدن و نگاه در آينه گوسفندي را قرباني کند.<ref>کتاب الحج، خوئي، ج۴، ص۱۴۵؛ سند العروه الوثقي، ج۳، ص۱۳۷؛ مناسک الحج، تبريزي، ص۱۲۰و۱۲۱.</ref>
بر اساس رای بیشتر فقیهان شیعه در صورت زینت کردن محرم در حال احرام یا ارتکاب هر یک از مصادیق زینت همچون: پوشیدن زیورآلات، سرمه کشیدن، نگاه در آینه، پوشیدن انگشتر، استفاده از حنا کفاره بر محرم واجب نیست.<ref>مهذب الاحکام، ج۱۳، ص۲۲۱؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۲؛ مناسک الحج، وحید خراسانی، ص۱۰۵.</ref> به نظر برخی ظاهر آن است که مکلف در این باره وظیفه ای جز استغفار ندارد، زیرا دلیلی بر وجوب کفاره نیست.<ref>الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۴۷.</ref> ولی برخی فقیهان اهل سنت و شیعه در برخی موارد کفاره زینت را واجب یا مستحب دانسته‌اند. از جمله فقهای به نظر حنفیه در صورت زینت کردن محرم با حنا قربانی کردن حیوانی واجب است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۵؛ بدائع الصنایع، ج۲، ص۱۹۱.</ref> مالکیه نیز برآنند که در صورت سرمه کشیدن از سوی محرم فدیه واجب است.<ref>مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۳۰.</ref>برخی فقیهان شیعه نیز معتقدند در صورت ارتکاب هر یک از مصادیق زینت در صورت علم و عمد حج گزار بنا بر احتیاط گوسفندی را قربانی کند.<ref>کلمه التقوی، ج۳، ص۱۲۵.</ref>برخی دیگر از فقیهان نیز احوط و اولی را آن می‌دانند که محرم در صورت سرمه کشیدن و نگاه در آینه گوسفندی را قربانی کند.<ref>کتاب الحج، خوئی، ج۴، ص۱۴۵؛ سند العروه الوثقی، ج۳، ص۱۳۷؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۲۰و۱۲۱.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۶۸: خط ۶۷:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* آثار اسلامي مكه و مدينه: رسول جعفريان، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
* آثار اسلامی مکه و مدینه: رسول جعفریان، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
* احکام عمره مفرده: محمد فاضل موحدي لنکراني، تحقيق محمد عطايي، قم، امير قلم ۱۴۲۶ق.
* احکام عمره مفرده: محمد فاضل موحدی لنکرانی، تحقیق محمد عطایی، قم، امیر قلم ۱۴۲۶ق.
* اخبار مکه و ما جاء فيها من الآثار: محمد بن عبدالله الازرقي (م.۲۴۸ق.تحقيق رشدي الصالح ملحس، بيروت، دار الاندلس، ۱۴۱۶ق.
* اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار: محمد بن عبدالله الازرقی (م. ۲۴۸ق)، تحقیق رشدی الصالح ملحس، بیروت، دار الاندلس، ۱۴۱۶ق.
* اعانه الطالبين علي حل الفاظ فتح المعين: عثمان بن محمد البکري (م.۱۳۱۰ق.بيروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ق.
* اعانه الطالبین علی حل الفاظ فتح المعین: عثمان بن محمد البکری (م. ۱۳۱۰ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ق.
* الاقناع في حل الفاظ ابي شجاع: محمد بن احمد الخطيب الشربيني (م.۹۷۷ق.بيروت، دار المعرفه، بي‌تا.
* الاقناع فی حل الفاظ ابی شجاع: محمد بن احمد الخطیب الشربینی (م. ۹۷۷ق)، بیروت، دار المعرفه، بی‌تا.
* بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار: محمد باقر المجلسي (م.۱۱۱۱ق.تصحيح محمد باقر بهبودي و سيد ابراهيم ميانجي و سيد محمد مهدي موسوي خرسان، بيروت، دار احياء التراث العربي و مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
* بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار: محمد باقر المجلسی (م. ۱۱۱۱ق)، تصحیح محمد باقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمد مهدی موسوی خرسان، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
* البحر الرائق (شرح کنز الدقائق): زين‌الدين بن ابراهيم بن نجيم (م.۹۷۰ق.تحقيق زکريا عميرات، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۸ق.  
* البحر الرائق (شرح کنز الدقائق): زین‌الدین بن ابراهیم بن نجیم (م. ۹۷۰ق)، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
* بدائع الصنائع: علاء الدين الكاساني (م.۵۸۷ق.پاكستان، المكتبه الحبيبيه، ۱۴۰۹ق.
* بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (م. ۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
* البراهين الجليه: السيد محمد حسن القزويني الحائري، تحقيق : مقدمه السيد محمد كاظم القزويني، بيروت، دارالغدير، ۱۳۹۴ق.
* البراهین الجلیه: السید محمد حسن القزوینی الحائری، تحقیق: مقدمه السید محمد کاظم القزوینی، بیروت، دارالغدیر، ۱۳۹۴ق.
* تاج العروس من جواهر القاموس: مرتضي الزبيدي (م.۱۲۰۵ق.تحقيق علي شيري، بيروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.  
* تاج العروس من جواهر القاموس: مرتضی الزبیدی (م. ۱۲۰۵ق)، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
* تحرير الوسيله: سيد روح الله موسوي الخميني (م.۱۳۶۸ش.)، نجف، دار الكتب العلميه، ۱۳۹۰ق.
* تحریر الوسیله: سید روح الله موسوی الخمینی (م. ۱۳۶۸ش)، نجف، دار الکتب العلمیه، ۱۳۹۰ق.
* تذکره الفقهاء: : حسن بن يوسف الحلي (علامه حلي) (م.۷۲۶ق.)، قم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، ۱۴۱۶ق.  
* تذکره الفقهاء:: حسن بن یوسف الحلی (علامه حلی) (م. ۷۲۶ق)، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۶ق.
* التفسير الحديث: دروزه محمد عزت، قاهره، دارالاحياء الکتب العربيه، ۱۳۸۳ق.
* التفسیر الحدیث: دروزه محمد عزت، قاهره، دارالاحیاء الکتب العربیه، ۱۳۸۳ق.
* تفسير العياشي: محمد بن مسعود العياشي (م.۳۲۰ق.تحقيق سيد هاشم رسولي محلاتي، تهران، مکتبه العلميه الاسلاميه، ۱۳۸۰ق.
* تفسیر العیاشی: محمد بن مسعود العیاشی (م. ۳۲۰ق)، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، ۱۳۸۰ق.
* تفسير القمي: علي بن ابراهيم قمي (م.۳۰۷ق.تحقيق سيد طيب موسوي جزائري، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.  
* تفسیر القمی: علی بن ابراهیم قمی (م. ۳۰۷ق)، تحقیق سید طیب موسوی جزائری، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.
* تفسير قرطبي (الجامع لاحکام القرآن): محمد بن احمد القرطبي (م.۶۷۱ق.بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۰۵ق.  
* تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): محمد بن احمد القرطبی (م. ۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
* تفسير کنز الدقائق و البحر الغرائب: محمد بن محمدرضا القمي المشهدي(م.۱۱۲۵ق.تحقيق حسين درگاهي، تهران، وزارت الارشاد الاسلامي، ۱۴۱۱ق.
* تفسیر کنز الدقائق و البحر الغرائب: محمد بن محمدرضا القمی المشهدی (م. ۱۱۲۵ق)، تحقیق حسین درگاهی، تهران، وزارت الارشاد الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
* تهذيب الاحکام في شرح المقنعه للشيخ المفيد: محمد بن حسن الطوسي (شيخ طوسي) (م.۴۶۰ق.تحقيق سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، ۱۳۶۵ش.  
* تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید: محمد بن حسن الطوسی (شیخ طوسی) (م. ۴۶۰ق)، تحقیق سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
* التهذيب في مناسک العمره و الحج‏: جواد تبريزي (م.۱۴۲۷ق.)، قم، دار التفسير، ۱۴۲۳ق.
* التهذیب فی مناسک العمره و الحج‏: جواد تبریزی (م. ۱۴۲۷ق)، قم، دار التفسیر، ۱۴۲۳ق.
* جامع احاديث الشيعه: اسماعيل معزي ملايري، قم، مطبعه العلميه، ۱۳۹۹ق.
* جامع احادیث الشیعه: اسماعیل معزی ملایری، قم، مطبعه العلمیه، ۱۳۹۹ق.
* جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري): محمد بن جرير الطبري (م.۳۱۰ق.تحقيق صدقي جميل العطار، بيروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
* جامع البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر الطبری): محمد بن جریر الطبری (م. ۳۱۰ق)، تحقیق صدقی جمیل العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
* الجمل والعقود في العبادات: شيخ طوسي، مترجم محمد واعظ زاده خراساني، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۷ش.
* الجمل والعقود فی العبادات: شیخ طوسی، مترجم محمد واعظ زاده خراسانی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۷ش.
* جواهر الکلام في شرح شرائع الاسلام: محمد حسين نجفي الجواهري (م. ۱۲۶۶ق.تحقيق عباس قوچاني، تهران، دار الکتب الاسلاميه، ۱۳۶۵ش.  
* جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام: محمد حسین نجفی الجواهری (م. ۱۲۶۶ق)، تحقیق عباس قوچانی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
* حاشيه الدسوقي: محمد بن احمد الدسوقي (م.۱۲۳۰ق.بيروت، احياء الكتب العربيه.
* حاشیه الدسوقی: محمد بن احمد الدسوقی (م. ۱۲۳۰ق)، بیروت، احیاء الکتب العربیه.
* الحدائق الناضره في احکام العتره الطاهره: يوسف بن احمد البحراني (م. ۱۱۸۶ق.تحقيق محمد تقي ايرواني و علي آخوندي، قم، انتشارات الاسلامي، ۱۳۶۳ش.
* الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره: یوسف بن احمد البحرانی (م. ۱۱۸۶ق)، تحقیق محمد تقی ایروانی و علی آخوندی، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۳۶۳ش.
* حواشي الشرواني و ابن قاسم علي تحفه المحتاج بشرح منهاج العبادي: الشرواني (م.۱۳۰۱ق.) و العبادي (م.۹۹۴ق.بيروت، دار الکتب العلميه، ۲۰۱۰م.
* حواشی الشروانی و ابن قاسم علی تحفه المحتاج بشرح منهاج العبادی: الشروانی (م. ۱۳۰۱ق) و العبادی (م. ۹۹۴ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۱۰م.
* دليل تحرير الوسيله(احياء الموات): علي اکبر السيفي المازندراني، قم، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، ۱۴۱۷ق.  
* دلیل تحریر الوسیله (احیاء الموات): علی اکبر السیفی المازندرانی، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۱۷ق.
* ذکري الشيعه في احکام الشريعه: محمد بن مکي (م.۷۸۶ق.)، قم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، ۱۴۱۹ق.  
* ذکری الشیعه فی احکام الشریعه: محمد بن مکی (م. ۷۸۶ق)، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۹ق.
* روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني: محمود بن عبدالله الآلوسي (م.۱۲۷۰ق.بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۱۵ق.  
* روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی: محمود بن عبدالله الآلوسی (م. ۱۲۷۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
* روض الجنان: ابوالفتوح رازي(فخر الرازي) (م.۵۵۴ق.)، قم، بوستان کتاب، ۱۴۲۲ق.
* روض الجنان: ابوالفتوح رازی (فخر الرازی) (م. ۵۵۴ق)، قم، بوستان کتاب، ۱۴۲۲ق.
* الروضه البهيه في شرح اللمعه الدمشقيه: زين‌الدين بن علي(شهيد ثاني) (م.۹۶۶ق.تحقيق سيد محمد کلانتر، قم، مکتبه داوري، ۱۴۱۰ق.  
* الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه: زین‌الدین بن علی (شهید ثانی) (م. ۹۶۶ق)، تحقیق سید محمد کلانتر، قم، مکتبه داوری، ۱۴۱۰ق.
* روضه الطالبين و عمده المتقين: يحيي بن شرف النووي (م.۶۷۶ق.تحقيق عادل احمد عبدالموجود و علي محمد معوض، بيروت، دار الکتب العلميه، بي‏تا.  
* روضه الطالبین و عمده المتقین: یحیی بن شرف النووی (م. ۶۷۶ق)، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، بی‌تا.
* رياض المسائل في بيان احکام الشرع بالدلائل: سيد علي طباطبائي (م.۱۲۳۱ق.)، قم، انتشارات الاسلامي، ۱۴۲۰ق.  
* ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بالدلائل: سید علی طباطبائی (م. ۱۲۳۱ق)، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۲۰ق.
* زبده البيان في احکام القرآن: احمد بن محمد (مقدس اردبيلي) (م.۹۹۳ق.تحقيق محمد باقر بهبودي، تهران، مکتبه المرتضويه، ۱۳۸۶ش.  
* زبده البیان فی احکام القرآن: احمد بن محمد (مقدس اردبیلی) (م. ۹۹۳ق)، تحقیق محمد باقر بهبودی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۸۶ش.
* سبل السلام: الكحلاني (م.۱۱۸۲ق.)، مصر، مصطفي البابي، ۱۳۷۹ق.
* سبل السلام: الکحلانی (م. ۱۱۸۲ق)، مصر، مصطفی البابی، ۱۳۷۹ق.
* سند العروه الوثقي: محمد سند البحراني، تحقيق ماجد آل عصفور، بيروت، مؤسسه ام القري، ۱۴۲۳ق.  
* سند العروه الوثقی: محمد سند البحرانی، تحقیق ماجد آل عصفور، بیروت، مؤسسه ام القری، ۱۴۲۳ق.
* سنن ابي داود: ابوداود سليمان بن الاشعث (م.۲۷۵ق.تحقيق سعيد اللحام، بيروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.  
* سنن ابی داود: ابوداود سلیمان بن الاشعث (م. ۲۷۵ق)، تحقیق سعید اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
* سنن الترمذي: محمد بن عيسي الترمذي (م.۲۷۹ق.تحقيق بشار عواد، بيروت، دارالغرب الاسلامي، ۱۹۹۸م.
* سنن الترمذی: محمد بن عیسی الترمذی (م. ۲۷۹ق)، تحقیق بشار عواد، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۹۹۸م.
* شرح اصول الکافي: محمد صالح مازندراني (م.۱۰۸۱ق.تحقيق سيد علي عاشور، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۲۱ق.
* شرح اصول الکافی: محمد صالح مازندرانی (م. ۱۰۸۱ق)، تحقیق سید علی عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق.
* الصحاح (تاج اللغه و صحاح العربيه): اسماعيل بن حماد الجوهري (م.۳۹۳ق.تحقيق احمد عبدالغفور العطار، بيروت، دار العلم للملايين، ۱۴۰۷ق.  
* الصحاح (تاج اللغه و صحاح العربیه): اسماعیل بن حماد الجوهری (م. ۳۹۳ق)، تحقیق احمد عبدالغفور العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
* صراط النجاه: سيد ابو القاسم موسوى‌ الخويى(م.۱۴۱۳ق‌.)، قم، مكتب نشر المنتخب‌، ۱۴۱۶ق‌.
* صراط النجاه: سید ابو القاسم موسوی الخویی (م. ۱۴۱۳ق)، قم، مکتب نشر المنتخب، ۱۴۱۶ق.
* العروه الوثقي: سيد محمد کاظم طباطبايي يزدي (م.۱۴۱۳ق.)،قم، انتشارات الاسلامي، ۱۴۲۳ق.  
* العروه الوثقی: سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (م. ۱۴۱۳ق)، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
* العين (ترتيب العين): الخليل بن احمد الفراهيدي (م.۱۷۰ق.تحقيق مهدي المخزومي و ابراهيم السامرائي، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
* العین (ترتیب العین): الخلیل بن احمد الفراهیدی (م. ۱۷۰ق)، تحقیق مهدی المخزومی و ابراهیم السامرائی، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
* فتاوي السبکي: تقي‌الدين السبکي (م.۷۵۶ق.بيروت، دار المعرفه.
* فتاوی السبکی: تقی‌الدین السبکی (م. ۷۵۶ق)، بیروت، دار المعرفه.
* فتاوي الکبري: احمد بن عبدالحليم ابن تيميه(م.۷۲۸ق.)، محمد عبدالقادرعطا، مصطفي عبدالقادرعطا، بيروت، دارالکتب العلميه، ۱۴۰۸ق.
* فتاوی الکبری: احمد بن عبدالحلیم ابن تیمیه (م. ۷۲۸ق)، محمد عبدالقادرعطا، مصطفی عبدالقادرعطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق.
* فتح العزيز شرح الوجيز: عبدالکريم بن محمد الرافعي (م.۶۲۳ق.بيروت، دار الفکر.  
* فتح العزیز شرح الوجیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (م. ۶۲۳ق)، بیروت، دار الفکر.
* فتح الوهاب: زکريا بن محمد الانصاري (م.۹۳۶ق.)، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۸ق.
* فتح الوهاب: زکریا بن محمد الانصاری (م. ۹۳۶ق)، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
* قرب الاسناد: عبدالله بن جعفر حميري (م.۳۰۰ق.) قم، آل البيت لاحياء التراث، ۱۴۱۳ق.
* قرب الاسناد: عبدالله بن جعفر حمیری (م. ۳۰۰ق) قم، آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۳ق.
* الکافي: محمد بن يعقوب کليني (م.۳۲۹ق.تحقيق علي‌اکبر غفاري، تهران، دار الکتب اسلاميه، ۱۳۶۳ش.  
* الکافی: محمد بن یعقوب کلینی (م. ۳۲۹ق)، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دار الکتب اسلامیه، ۱۳۶۳ش.
* کتاب الحج: سيد ابوالقاسم الموسوي الخويي (م.۱۴۱۳.ق.)، قم، لطفي، ۱۴۰۹ق.  
* کتاب الحج: سید ابوالقاسم الموسوی الخویی (م. ۱۴۱۳. ق)، قم، لطفی، ۱۴۰۹ق.
* کتاب الحج: سيد محمدرضا موسوي گلپايگاني، مقرر احمد صابري همداني، قم، دارالقرآن الکريم، ۱۴۰۳ق.
* کتاب الحج: سید محمدرضا موسوی گلپایگانی، مقرر احمد صابری همدانی، قم، دارالقرآن الکریم، ۱۴۰۳ق.
* کتاب الصلاه: سيد ابو القاسم موسوى‌ الخويى(م.۱۴۱۳ق‌.)، قم، مکتبه العلميه، ۱۴۱۳ق.
* کتاب الصلاه: سید ابو القاسم موسوی الخویی (م. ۱۴۱۳ق)، قم، مکتبه العلمیه، ۱۴۱۳ق.
* کشاف القناع عن متن الاقناع: منصور بن يونس البهوتي (م.۱۰۵۲ق.تحقيق محمد حسن محمد، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۸ق.  
* کشاف القناع عن متن الاقناع: منصور بن یونس البهوتی (م. ۱۰۵۲ق)، تحقیق محمد حسن محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
* کشف الارتياب: سيد محسن الامين (م.۱۳۷۱ق.تحقيق سيد حسن امين، قم، مکتبه الحرمين، ۱۳۸۲ق.
* کشف الارتیاب: سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ق)، تحقیق سید حسن امین، قم، مکتبه الحرمین، ۱۳۸۲ق.
* کشف الغطاء عن مبهمات الشريعه الغراء: جعفر بن خضر کاشف الغطاء (م.۱۲۲۸ق.تحقيق عباس تبريزيان و ديگران، قم، انتشارات الإسلامي، ۱۴۲۲ق.  
* کشف الغطاء عن مبهمات الشریعه الغراء: جعفر بن خضر کاشف الغطاء (م. ۱۲۲۸ق)، تحقیق عباس تبریزیان و دیگران، قم، انتشارات الإسلامی، ۱۴۲۲ق.
* کلمه التقوي (فتاوي): محمد امين زين الدين، قم، اسماعيليان، ۱۴۱۳ق.  
* کلمه التقوی (فتاوی): محمد امین زین الدین، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۳ق.
* کنز العرفان في فقه القرآن: محمد بن عبدالله المقداد (م.۸۲۶ق.تصحيح و إخراج أحاديثه بهبودي، تهران، مکتبه الرضويه، ۱۳۸۴ق.
* کنز العرفان فی فقه القرآن: محمد بن عبدالله المقداد (م. ۸۲۶ق)، تصحیح و إخراج أحادیثه بهبودی، تهران، مکتبه الرضویه، ۱۳۸۴ق.
* کنز العمال في سنن الاقوال و الافعال: علي بن حسام‌الدين الهندي (م.۹۷۵ق.تحقيق بکري حياني و صفوه السقاء، بيروت، الرساله، ۱۴۰۹ق.
* کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال: علی بن حسام‌الدین الهندی (م. ۹۷۵ق)، تحقیق بکری حیانی و صفوه السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۰۹ق.
* لسان العرب: محمد بن مکرم ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.  
* لسان العرب: محمد بن مکرم ابن منظور (م. ۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
* لغت نامه: دهخدا (م.۱۳۳۴ش.) زير نظر محمد معين و سيد جعفر شهيدي، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.  
* لغت نامه: دهخدا (م. ۱۳۳۴ش) زیر نظر محمد معین و سید جعفر شهیدی، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
* المبسوط في فقه الاماميه: محمد بن حسن الطوسي (شيخ طوسي) (م.۴۶۰ق.تحقيق محمد باقر البهبودي، تهران، المكتبه المرتضويه، ۱۳۸۷ق.
* المبسوط فی فقه الامامیه: محمد بن حسن الطوسی (شیخ طوسی) (م. ۴۶۰ق)، تحقیق محمد باقر البهبودی، تهران، المکتبه المرتضویه، ۱۳۸۷ق.
* المبسوط: محمد بن احمد بن سهل السرخسي (م.۴۸۳ق.بيروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.  
* المبسوط: محمد بن احمد بن سهل السرخسی (م. ۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
* مجمع البيان في تفسير القرآن: الفضل بن الحسن الطبرسي (م.۵۴۸ق.تحقيق محمد جواد بلاغي، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
* مجمع البیان فی تفسیر القرآن: الفضل بن الحسن الطبرسی (م. ۵۴۸ق)، تحقیق محمد جواد بلاغی، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
* مجمع الزوائد و منبع الفوائد: علي بن ابي‌بکر الهيثمي (م.۸۰۷ق.بيروت، دار الکتاب العربي، ۱۴۰۲ق.
* مجمع الزوائد و منبع الفوائد: علی بن ابی‌بکر الهیثمی (م. ۸۰۷ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق.
* مجمع الفائده و البرهان في شرح ارشاد الاذهان: احمد بن محمد (مقدس اردبيلي) (م.۹۹۳ق.تحقيق مجتبي عراقي و حسين يزدي و علي پناه اشتهاردي ، قم، انتشارات الاسلامي، ۱۴۰۳.  
* مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان: احمد بن محمد (مقدس اردبیلی) (م. ۹۹۳ق)، تحقیق مجتبی عراقی و حسین یزدی و علی پناه اشتهاردی، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۰۳.
* المجموع شرح المهذب: يحيي بن شرف النووي (م.۶۷۶ق.بيروت، دار الفکر.
* المجموع شرح المهذب: یحیی بن شرف النووی (م. ۶۷۶ق)، بیروت، دار الفکر.
* مجموعه الفتاوي ابن تيميه: احمد بن عبدالحليم ابن تيميه (م.۷۲۸ق.تحقيق عبدالرحمان بن محمد بن قاسم، قاهره، مکتبه ابن تيميه، بي‌تا.  
* مجموعه الفتاوی ابن تیمیه: احمد بن عبدالحلیم ابن تیمیه (م. ۷۲۸ق)، تحقیق عبدالرحمان بن محمد بن قاسم، قاهره، مکتبه ابن تیمیه، بی‌تا.
* مختلف الشيعه في احکام الشريعه: حسن بن يوسف حلي(علامه حلي) (م.۷۲۶ق.)، قم، انتشارات الاسلامي ، ۱۴۱۳ق.
* مختلف الشیعه فی احکام الشریعه: حسن بن یوسف حلی (علامه حلی) (م. ۷۲۶ق)، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
* مدارك الاحكام: سيد محمد بن علي الموسوي العاملي (م.۱۰۰۹ق.)، قم، آل البيت، ۱۴۱۰ق.
* مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م. ۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق.
* المدونه الکبري: مالک بن انس (م.۱۷۹ق)، بيروت، دار الآحياءالتراث العربي، ۱۳۲۳ق.  
* المدونه الکبری: مالک بن انس (م. ۱۷۹ق)، بیروت، دار الآحیاءالتراث العربی، ۱۳۲۳ق.
* مرعاه المفاتيح:‌ عبيدالله بن محمد عبدالسلام، هند، اداره البحوث العلميه، ۱۴۰۴ق.
* مرعاه المفاتیح: عبیدالله بن محمد عبدالسلام، هند، اداره البحوث العلمیه، ۱۴۰۴ق.
* مسالک الافهام الي آيات الاحکام: فاضل جواد الکاظمي (م.۱۰۶۵.ق.تحقيق شريف‌زاده، مرتضويه، ۱۳۴۷ق.
* مسالک الافهام الی آیات الاحکام: فاضل جواد الکاظمی (م. ۱۰۶۵. ق)، تحقیق شریف‌زاده، مرتضویه، ۱۳۴۷ق.
* مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل: حسين نوري الطبرسي (م.۱۳۲۰ق)، قم، مؤسسه آل البيت، ۱۴۰۸ق.  
* مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل: حسین نوری الطبرسی (م. ۱۳۲۰ق)، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۸ق.
* مستند الشيعه في احکام الشريعه: احمد بن محمد مهدي النراقي (م. ۱۲۴۵ق.)، قم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، ۱۴۱۵ق.  
* مستند الشیعه فی احکام الشریعه: احمد بن محمد مهدی النراقی (م. ۱۲۴۵ق)، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
* مسند الامام احمد بن حنبل: أحمد بن محمد بن حنبل الشيباني (م.۲۴۱ق.بيروت، دار الصادر، بي‌تا.  
* مسند الامام احمد بن حنبل: أحمد بن محمد بن حنبل الشیبانی (م. ۲۴۱ق)، بیروت، دار الصادر، بی‌تا.
* معالم التنزيل في التفسير و التاويل (تفسير البغوي): الحسين بن مسعود البغوي (م.۴۳۲ق.تحقيق خالد عبدالرحمان العک و مروان سوار، بيروت، دار المعرفه، ۱۴۰۷ق.  
* معالم التنزیل فی التفسیر و التاویل (تفسیر البغوی): الحسین بن مسعود البغوی (م. ۴۳۲ق)، تحقیق خالد عبدالرحمان العک و مروان سوار، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۷ق.
* المعالم الماثوره: تقرير بحث ميرزا هاشم آملي، قم، مطبعه العلميه، ۱۴۰۹ق.
* المعالم الماثوره: تقریر بحث میرزا هاشم آملی، قم، مطبعه العلمیه، ۱۴۰۹ق.
* معجم الفاظ الفقه الجعفري: احمد فتح الله، الدمام، مطابع المدخول، ۱۴۱۵ق.
* معجم الفاظ الفقه الجعفری: احمد فتح الله، الدمام، مطابع المدخول، ۱۴۱۵ق.
* معجم لغه الفقهاء: محمد قلعجي، بيروت، دارالنفائس، ۱۴۰۸ق.
* معجم لغه الفقهاء: محمد قلعجی، بیروت، دارالنفائس، ۱۴۰۸ق.
* مغني المحتاج الي معرفه معاني الفاظ المنهاج: محمد بن احمد الشربيني (م.۹۷۷ق.بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۳۷۷ق.  
* مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج: محمد بن احمد الشربینی (م. ۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
* المغني: عبدالله بن قدامه (م.۶۲۰ق.بيروت، دار الكتب العلميه.
* المغنی: عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
* مفتاح الکرامه: سيد محمد جواد العاملي، تحقيق محمد باقر الخالصي، قم، انتشارات الاسلامي، ۱۴۲۱ق.
* مفتاح الکرامه: سید محمد جواد العاملی، تحقیق محمد باقر الخالصی، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۲۱ق.
* مکيال المکارم: ميرزا محمد تقي الاصفهاني، تحقيق سيد علي عاشور، بيروت، موسسه الاعلمي, ۱۴۲۱ق.
* مکیال المکارم: میرزا محمد تقی الاصفهانی، تحقیق سید علی عاشور، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۴۲۱ق.
* من لا يحضره الفقيه: محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق) (م.۳۸۱ق.تحقيق علي اکبر غفاري، قم، انتشارات الاسلامي، ۱۴۰۴ق.
* من لا یحضره الفقیه: محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (م. ۳۸۱ق)، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۰۴ق.
* مناسک الحج: الميرزا جواد التبريزي، قم، ‌مهر، ۱۴۱۴ق.
* مناسک الحج: المیرزا جواد التبریزی، قم، مهر، ۱۴۱۴ق.
* مناسک الحج: سيد علي سيستاني، قم، شهيد، ۱۴۱۳ق.
* مناسک الحج: سید علی سیستانی، قم، شهید، ۱۴۱۳ق.
* مناسک الحج: شيخ وحيد خراساني، قم.
* مناسک الحج: شیخ وحید خراسانی، قم.
* مناسک الحج: محمد اسحاق فياض کابلي، قم، دفتر آيه الله، ۱۴۲۶ق.
* مناسک الحج: محمد اسحاق فیاض کابلی، قم، دفتر آیه الله، ۱۴۲۶ق.
* منتخب الاحکام: سيد علي خامنه اي، تحقيق حسن فياض، بي نا ، بي تا.
* منتخب الاحکام: سید علی خامنه ای، تحقیق حسن فیاض، بی نا، بی تا.
* مهذب الاحکام في بيان الحلال و الحرام: ‏ سيد عبدالأعلي‏سبزواري (م.۱۴۱۴ق.)، مکتبه آيه الله سبزواري، ‏۱۴۱۶ق.  
* مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام: ‏ سید عبدالأعلی‌سبزواری (م. ۱۴۱۴ق)، مکتبه آیه الله سبزواری، ‏۱۴۱۶ق.
* مواهب الجليل: محمد بن محمد الحطاب الرعيني (م.۹۵۴ق.تحقيق زکريا عميرات، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۶ق.  
* مواهب الجلیل: محمد بن محمد الحطاب الرعینی (م. ۹۵۴ق)، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
* الموسوعه الفقهيه المسيره: محمد علي الانصاري، قم، مجمع الفکر الاسلامي، ۱۴۲۰ق.
* الموسوعه الفقهیه المسیره: محمد علی الانصاری، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۲۰ق.
* الموسوعه الفقهيه الکويتيه: کويت، وزاره الاوقاف والشئون الاسلاميه، ۱۴۱۰ق.
* الموسوعه الفقهیه الکویتیه: کویت، وزاره الاوقاف والشئون الاسلامیه، ۱۴۱۰ق.
* موسوعه الفقه الاسلامي طبقا لمذهب اهل البيت: موسسه دائره المعارف الفقه الاسلامي، قم، موسسه دائره المعارف الفقه الاسلامي، ۱۴۲۳ق.
* موسوعه الفقه الاسلامی طبقا لمذهب اهل البیت: مؤسسه دائره المعارف الفقه الاسلامی، قم، مؤسسه دائره المعارف الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
* الميزان في تفسير القرآن: سيد محمد حسين طباطبايي (۱۲۸۲-۱۳۶۰ش.بيروت، الاعلمي، ۱۳۹۳ق.
* المیزان فی تفسیر القرآن: سید محمد حسین طباطبایی (۱۲۸۲–۱۳۶۰شبیروت، الاعلمی، ۱۳۹۳ق.
* نهايه الاحکام في معرفه الاحکام: حسن بن يوسف حلي (علامه حلي) (م.۷۲۶ق.تحقيق سيد مهدي رجايي، قم، اسماعيليان، ۱۴۱۰ق.  
* نهایه الاحکام فی معرفه الاحکام: حسن بن یوسف حلی (علامه حلی) (م. ۷۲۶ق)، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.
* نهايه المحتاج الي شرح المنهاج: الشافعي الصغير (م.۱۰۰۴.ق.بيروت، دار احياء التراث، ۱۴۱۳ق.  
* نهایه المحتاج الی شرح المنهاج: الشافعی الصغیر (م. ۱۰۰۴. ق)، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۱۳ق.
* هدايه الامه الي احکام الائمه: محمد بن الحسن الحر العاملي (۱۰۳۳-۱۱۰۴ق.)، مشهد، آستان قدس رضوي، ۱۴۱۲ق.
* هدایه الامه الی احکام الائمه: محمد بن الحسن الحر العاملی (۱۰۳۳–۱۱۰۴ق)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۱۲ق.
* وسائل الشيعه (تفصيل وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه): محمد بن الحسن الحر العاملي (م.۱۱۰۴ق.)، الحر العاملي (م.۱۱۰۴ق.)، قم، آل البيت، ۱۴۱۴ق.
* وسائل الشیعه (تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه): محمد بن الحسن الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق)، الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
* الوهابيون والبيوت المرفوعه: السنقري، تحقيق عده اي از علما، ۱۴۱۸ق.
* الوهابیون والبیوت المرفوعه: السنقری، تحقیق عده ای از علما، ۱۴۱۸ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
 
[[Category:مقاله‌های در حال ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در حال ویرایش]]
[[Category:مقاله‌های در حال ویرایش]]


[[رده:مقاله‌های در حال ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در حال ویرایش]]
۱۵٬۶۱۴

ویرایش