جز
عنوان گذاری
(←منابع) |
Hasaninasab (بحث | مشارکتها) جز (عنوان گذاری) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
جمهوری آذربایجان در شرق منطقه قفقاز جنوبی، از شمال با روسیه، از شمال غربی با گرجستان، از جنوب با ایران، از غرب با ارمنستان، و از طریق منطقه خودمختار نخجوان با ترکیه هممرز است و از شرق به دریای مازندران محدود میشود. (تصویر شماره ۲) مساحت این کشور ۸۶۶۰۰ کیلومتر مربع است.<ref>جغرافیای کامل قفقاز، ص۹۵-۱۰۰.</ref> زبان رسمی آن آذری و پایتختش شهر باکوست. جمعیت جمهوری آذربایجان حدود هشت میلیون نفر است. مذهب ۷۰ درصد از مردم آن تشیع و ۳۰ درصد سنی حنفی است.<ref>دائرة المعارف الشیعیه، ج۲، ص۶۷؛ www.cia.gov.</ref> | جمهوری آذربایجان در شرق منطقه قفقاز جنوبی، از شمال با روسیه، از شمال غربی با گرجستان، از جنوب با ایران، از غرب با ارمنستان، و از طریق منطقه خودمختار نخجوان با ترکیه هممرز است و از شرق به دریای مازندران محدود میشود. (تصویر شماره ۲) مساحت این کشور ۸۶۶۰۰ کیلومتر مربع است.<ref>جغرافیای کامل قفقاز، ص۹۵-۱۰۰.</ref> زبان رسمی آن آذری و پایتختش شهر باکوست. جمعیت جمهوری آذربایجان حدود هشت میلیون نفر است. مذهب ۷۰ درصد از مردم آن تشیع و ۳۰ درصد سنی حنفی است.<ref>دائرة المعارف الشیعیه، ج۲، ص۶۷؛ www.cia.gov.</ref> | ||
تاریخ آذربایجان | == تاریخ آذربایجان == | ||
سرزمین امروزین جمهوری آذربایجان، در عهد باستان با نام آلبانیا شناخته میشد. در برخی متون سریانی سده ششم م. نام این ناحیه به صورت اران آمده است.<ref>اران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول، ص۶۶.</ref> این نام بعدها در دوران اسلامی برای این منطقه شهرت یافت.<ref>تاریخ شروان و دربند، ص۱۶-۱۹.</ref> نام آذربایجان تنها در دوران حاکمیت شوروی، با اهداف سیاسی بر اران اطلاق شد و رواج یافت. این در حالی است که آذربایجان در طول تاریخ، استانی از سرزمین ایران بوده و نام خود را از یکی از فرمانداران دوران هخامنشی با نام آتورپات گرفته است.<ref>اران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول، ص۱۱-۱۴، ۷۹-۸۱.</ref> پیش از حمله اسکندر، هخامنشیان بر این ناحیه سلطه داشتند. اسکندر پس از فتح ایران (۳۳۱ق.م.) فرصت حمله به قفقاز را نیافت و به نظر میرسد شاهان اران در دوران جانشینان اسکندر استقلال بیشتری یافتند. در تمام دوران اشکانیان و ساسانیان، ایران و روم بر سر تصرف اران و ارمنستان نزاع و کشمش داشتند. از این روی، جنگهایی بسیار در این نواحی اتفاق افتاد و پادشاهان اران گاه زیر نفوذ ایران و گاه روم بودند.<ref>نک: اران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول، ص۲۷۹-۶۱۱.</ref> | |||
نخستین یورش مسلمانان به قفقاز در سال ۲۲ هجری، در پی فرمان خلیفه دوم صورت گرفت. فرمانده سپاه اسلام، سراقة بن عمرو، با حاکمان محلی اران پیمان صلح امضا کرد.<ref>الروض المعطار، ص۷۸؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۱۵۶-۱۵۷؛ الاستیعاب، ج۲، ص۵۸۰.</ref> بار دیگر سلمان بن ربیعه باهلی (م.۲۹ق.) در زمان عثمان و از طرف معاویه به این نواحی تاخت.<ref>فتوح البلدان، ص۱۹۷؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۲۴۶؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۳۲-۶۳۳.</ref> در دوران حکومت امویان، ارمنستان و اران زیر نفوذ خلافت درآمد و نمایندگانی از طرف خلیفه به این منطقه گسیل شدند. در دوره امویان و نیز اوایل دوران عباسیان، فرماندهان اران با هجومهای پیاپی قوم خزر روبهرو بودند.<ref>الروض المعطار، ص۷۸.</ref> در دوران عباسی این منطقه شاهد شورشهایی در مخالفت با عباسیان بود که از آن جمله میتوان به قیام بابک خُرَّمْدین(م.۲۲۳ق.) اشاره کرد.<ref>اران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول، ص۴۲۵-۴۴۲، تاریخ شروان و دربند، ص۱۹-۲۰.</ref> | نخستین یورش مسلمانان به قفقاز در سال ۲۲ هجری، در پی فرمان خلیفه دوم صورت گرفت. فرمانده سپاه اسلام، سراقة بن عمرو، با حاکمان محلی اران پیمان صلح امضا کرد.<ref>الروض المعطار، ص۷۸؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۱۵۶-۱۵۷؛ الاستیعاب، ج۲، ص۵۸۰.</ref> بار دیگر سلمان بن ربیعه باهلی (م.۲۹ق.) در زمان عثمان و از طرف معاویه به این نواحی تاخت.<ref>فتوح البلدان، ص۱۹۷؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۲۴۶؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۳۲-۶۳۳.</ref> در دوران حکومت امویان، ارمنستان و اران زیر نفوذ خلافت درآمد و نمایندگانی از طرف خلیفه به این منطقه گسیل شدند. در دوره امویان و نیز اوایل دوران عباسیان، فرماندهان اران با هجومهای پیاپی قوم خزر روبهرو بودند.<ref>الروض المعطار، ص۷۸.</ref> در دوران عباسی این منطقه شاهد شورشهایی در مخالفت با عباسیان بود که از آن جمله میتوان به قیام بابک خُرَّمْدین(م.۲۲۳ق.) اشاره کرد.<ref>اران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول، ص۴۲۵-۴۴۲، تاریخ شروان و دربند، ص۱۹-۲۰.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۹: | ||
در دوران حکومت روسیه، خاننشینهای قفقاز استقلال داخلی خود را از دست دادند و به صورت استانهایی از امپراتوری روسیه درآمدند.<ref>تاریخ عمومی منطقه شروان، ص۲۵۸.</ref> در ۱۹۱۸م. حزب بلشویک بر باکو و مناطق شرق آذربایجان چیره شد و در مناطق میانی آذربایجان، ملیگرایان به رهبری حزب مساوات، دولتی مستقل تشکیل دادند. در پایان جنگ جهانی دوم، دول متحد آذربایجان را تصرف کردند و حزب مساوات را قانونی دانستند. با خروج متحدین در سال ۱۹۱۹م. بلشویکها آذربایجان را تصرف و تشکیل جمهوری آذربایجان شوروی سوسیالیستی را اعلان کردند. دو سال بعد اتحادیه شوروی ماورای قفقاز با عضویت آذربایجان، ارمنستان و گرجستان تشکیل شد. این سه در سال ۱۹۳۶ از هم جدا شدند و هر یک جمهوری مستقلی را شکل دادند. در سال۱۹۸۹ شورای عالی جمهوری آذربایجان، قانون حکومت ملی مستقل را به تصویب رساند و اعلان استقلال کرد. این سبب شد نیروهای نظامی شوروی به آذربایجان حمله کنند؛ اما سرانجام با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۹۱ آذربایجان به استقلال کامل دست یافت.<ref>دائرة المعارف الشیعیه، ج۲، ص۶۵-۶۷.</ref> | در دوران حکومت روسیه، خاننشینهای قفقاز استقلال داخلی خود را از دست دادند و به صورت استانهایی از امپراتوری روسیه درآمدند.<ref>تاریخ عمومی منطقه شروان، ص۲۵۸.</ref> در ۱۹۱۸م. حزب بلشویک بر باکو و مناطق شرق آذربایجان چیره شد و در مناطق میانی آذربایجان، ملیگرایان به رهبری حزب مساوات، دولتی مستقل تشکیل دادند. در پایان جنگ جهانی دوم، دول متحد آذربایجان را تصرف کردند و حزب مساوات را قانونی دانستند. با خروج متحدین در سال ۱۹۱۹م. بلشویکها آذربایجان را تصرف و تشکیل جمهوری آذربایجان شوروی سوسیالیستی را اعلان کردند. دو سال بعد اتحادیه شوروی ماورای قفقاز با عضویت آذربایجان، ارمنستان و گرجستان تشکیل شد. این سه در سال ۱۹۳۶ از هم جدا شدند و هر یک جمهوری مستقلی را شکل دادند. در سال۱۹۸۹ شورای عالی جمهوری آذربایجان، قانون حکومت ملی مستقل را به تصویب رساند و اعلان استقلال کرد. این سبب شد نیروهای نظامی شوروی به آذربایجان حمله کنند؛ اما سرانجام با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۹۱ آذربایجان به استقلال کامل دست یافت.<ref>دائرة المعارف الشیعیه، ج۲، ص۶۵-۶۷.</ref> | ||
حجگزاری آذربایجان | == حجگزاری آذربایجان == | ||
تا پیش از جدایی آذربایجان از ایران، حجگزاری مردم اران بخشی از حجگزاری ایرانیان بود. درباره راههای حج مردم قفقاز یا مشکلات آنان، تا پیش از قرن دهم اطلاعاتی مستقل در دست نیست. هنگامی که راه عراق رونق داشت، حاجیان قفقاز جنوبی با عبور از ایران و بغداد راهی مکه میشدند. اما هرگاه راه عراق از رونق میافتاد، آنان با عبور از آناتولی و قلمرو دولت عثمانی، به قدس و سپس از راه مصر یا شام به مکه میرفتند.<ref>تاریخ مکه، ص۲۱۸-۲۱۹.</ref> با رونق یافتن سفر دریایی در قرن نوزدهم، حاجیان اران با عبور از دریای سیاه به استانبول و سپس از طریق مصر و دریای سرخ به جده رهسپار میشدند. | |||
آذربایجان در مسیر حج | == آذربایجان در مسیر حج == | ||
از زمان بر سرکار آمدن دولت صفوی در ایران و در زمانهایی که راه عراق بسته بود، مسیر حج ایرانیان از اران میگذشت. البته در آن روزگار، اران جزء قلمرو دولت ایران بود. ایرانیان با گذشتن از استانهای شمال غرب کشور با عبور از شهرهایی مانند نخجوان و گنجه، به سوی مرزهای عثمانی رهسپار میشدند.<ref>نک: سفرنامه بانوی ایرانی، تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۱۷۰-۱۷۱.</ref> | |||
آذربایجان در مسیر حج مردم آسیای میانه نیز قرار داشت. در قرن نوزدهم مردم آسیای میانه با عبور از عرض دریای خزر معمولاً از بندر باکو برای رفتن به سوی سرزمینهای عثمانی استفاده میکردند و در ادامه از راه زمینی به بندر باتوم و دریای سیاه میرفتند.<ref>مقالات تاریخی، دفتر هفدهم، ص۱۰۴، «راه حج نماد تمدن و پیوند اسلامی».</ref> | آذربایجان در مسیر حج مردم آسیای میانه نیز قرار داشت. در قرن نوزدهم مردم آسیای میانه با عبور از عرض دریای خزر معمولاً از بندر باکو برای رفتن به سوی سرزمینهای عثمانی استفاده میکردند و در ادامه از راه زمینی به بندر باتوم و دریای سیاه میرفتند.<ref>مقالات تاریخی، دفتر هفدهم، ص۱۰۴، «راه حج نماد تمدن و پیوند اسلامی».</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۹: | ||
با رونق یافتن کشتیرانی در دریای خزر و حرکت کشتیهای بخار در این دریا و همچنین راهاندازی راه آهن باکو ـ باتوم (۱۸۸۳م.)، راه آذربایجان بسیار رونق یافت. در این دوران مردم آسیای میانه با عبور از عرض دریای مازندران در شهر باکو پیاده میشدند و از طریق راه آهن به سمت باتوم و دریای سیاه میرفتند. حاجیان ایران نیز فراوان از شرق دریای خزر یا بندر انزلی در غرب آن، با کشتی به بندر باکو میآمدند و از مسیر راه آهن به باتوم میرفتند. در دوران قاجاریه این مسیر رواج داشت. در سفرنامههای آن دوران از جمله سفرنامه فرهاد میرزا، محمد حسین فراهانی، میرزا داود، نائب الصدر شیرازی و امین الدوله، مسیر سفر حاجیان از این طریق به تفصیل وصف شده است. نویسندگان این سفرنامهها در عبور از شهرهای آذربایجان، اطلاعاتی از تاریخ اجتماعی این سرزمین به دست دادهاند.<ref>تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۳۱۵-۳۱۷، ۴۱۰-۴۱۲؛ راه حج، ص۲۲۱، ۲۲۳.</ref> | با رونق یافتن کشتیرانی در دریای خزر و حرکت کشتیهای بخار در این دریا و همچنین راهاندازی راه آهن باکو ـ باتوم (۱۸۸۳م.)، راه آذربایجان بسیار رونق یافت. در این دوران مردم آسیای میانه با عبور از عرض دریای مازندران در شهر باکو پیاده میشدند و از طریق راه آهن به سمت باتوم و دریای سیاه میرفتند. حاجیان ایران نیز فراوان از شرق دریای خزر یا بندر انزلی در غرب آن، با کشتی به بندر باکو میآمدند و از مسیر راه آهن به باتوم میرفتند. در دوران قاجاریه این مسیر رواج داشت. در سفرنامههای آن دوران از جمله سفرنامه فرهاد میرزا، محمد حسین فراهانی، میرزا داود، نائب الصدر شیرازی و امین الدوله، مسیر سفر حاجیان از این طریق به تفصیل وصف شده است. نویسندگان این سفرنامهها در عبور از شهرهای آذربایجان، اطلاعاتی از تاریخ اجتماعی این سرزمین به دست دادهاند.<ref>تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۳۱۵-۳۱۷، ۴۱۰-۴۱۲؛ راه حج، ص۲۲۱، ۲۲۳.</ref> | ||
== حج آذربایجان در دروان حاکمیت روسیه == | |||
با جدایی آذربایجان از ایران در پی معاهده گلستان و ترکمنچای در سالهای آغازین سده نوزدهم، حجگزاری آذربایجان زیر مجموعه روسها قرار گرفت. تشیع اکثر مردم آذربایجان موجب ارتباط گسترده آنان با ایرانیان بود و حج شیعیان قفقاز را با حجگزاری ایرانیان پیوند میداد. در سده نوزدهم شیعیان قفقاز برای رفتن به مکه از ایران میگذشتند و همراه با کاروانهای ایرانی به سوی عتبات عالیات و سپس حجاز رهسپار میشدند. در مشکلاتی که برای شیعیان در حجاز ایجاد میشد، آذریها نیز شریک بودند. از این روی، برخی از حاجیان شیعی استان ایروان روسیه، خود را داغستانی معرفی میکردند تا از گرفتاریهای دامنگیر حاجیان شیعه در حجاز بگریزند.<ref>الحج قبل مئة سنه، ص۱۹۵-۱۹۷.</ref> | |||
وظیفه سازماندهی حاجیان قفقاز را افرادی با نام چاووشی* برعهده داشتند. این افراد هر ساله در مناطق مختلف قفقاز حضور مییافتند و به سازماندهی حاجیان در قالب کاروانهایی اقدام کرده، آنان را بدون هیچ مشکلی از مرزهای ایران عبور میدادند. چاووشیها از ساکنان همین مناطق یا از عربها و ترکهای مهاجر به روسیه بودند.<ref>الحج قبل مئة سنه، ص۱۶.</ref> در آغاز، ساکنان مناطق مختلف آذربایجان و ارمنستان و قفقاز برحسب سکونتگاه خود به یکی از شهرهای تبریز، اردبیل، خوی، انزلی و... میآمدند. آنگاه از هریک از این شهرها قافلهای راه میافتاد و هر کدام از مسیری به سمت کرمانشاه حرکت میکرد و در آن شهر با سایر قافلهها آمیخته، همراه کاروان حج ایرانیان راهی مکه میشد.<ref>الحج قبل مئة سنه، ص۱۶-۱۸.</ref> | وظیفه سازماندهی حاجیان قفقاز را افرادی با نام چاووشی* برعهده داشتند. این افراد هر ساله در مناطق مختلف قفقاز حضور مییافتند و به سازماندهی حاجیان در قالب کاروانهایی اقدام کرده، آنان را بدون هیچ مشکلی از مرزهای ایران عبور میدادند. چاووشیها از ساکنان همین مناطق یا از عربها و ترکهای مهاجر به روسیه بودند.<ref>الحج قبل مئة سنه، ص۱۶.</ref> در آغاز، ساکنان مناطق مختلف آذربایجان و ارمنستان و قفقاز برحسب سکونتگاه خود به یکی از شهرهای تبریز، اردبیل، خوی، انزلی و... میآمدند. آنگاه از هریک از این شهرها قافلهای راه میافتاد و هر کدام از مسیری به سمت کرمانشاه حرکت میکرد و در آن شهر با سایر قافلهها آمیخته، همراه کاروان حج ایرانیان راهی مکه میشد.<ref>الحج قبل مئة سنه، ص۱۶-۱۸.</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۴: | ||
در دوران حکومت کمونیستی، حج آذربایجانیها با دشواریهایی جدید روبهرو شد. با تصرف آذربایجان از جانب شوروی در سال ۱۹۲۰م. حج مردم آذربایجان زیر نفوذ سیاستهای کلی کشور شوروی قرار گرفت و از همین سال نیز حج در این کشور ممنوع شد.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۲۴۳.</ref> در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم، برخی آزادیهای مذهبی به قومیتها داده شد که البته تأثیری چندان بر حجگزاری آنان نداشت، جز این که از طرف دولت روسیه هیئتی تقریبا ۳۰ نفره از شوروی به حج میرفت و این وضع تا سالها ادامه داشت. در پی اجرای سیاستهای آزادسازی گورباچف، حجگزاری در شوروی آزادتر شد و در این دوران، شمار حاجیان روسیه افزایش یافت.<ref>الحج قبل مئة سنه، ص۲۹؛ جزوه تحقیقی دفتر نمایندگی ولی فقیه در جمهوری آذربایجان، ص۲۱.</ref> | در دوران حکومت کمونیستی، حج آذربایجانیها با دشواریهایی جدید روبهرو شد. با تصرف آذربایجان از جانب شوروی در سال ۱۹۲۰م. حج مردم آذربایجان زیر نفوذ سیاستهای کلی کشور شوروی قرار گرفت و از همین سال نیز حج در این کشور ممنوع شد.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۲۴۳.</ref> در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم، برخی آزادیهای مذهبی به قومیتها داده شد که البته تأثیری چندان بر حجگزاری آنان نداشت، جز این که از طرف دولت روسیه هیئتی تقریبا ۳۰ نفره از شوروی به حج میرفت و این وضع تا سالها ادامه داشت. در پی اجرای سیاستهای آزادسازی گورباچف، حجگزاری در شوروی آزادتر شد و در این دوران، شمار حاجیان روسیه افزایش یافت.<ref>الحج قبل مئة سنه، ص۲۹؛ جزوه تحقیقی دفتر نمایندگی ولی فقیه در جمهوری آذربایجان، ص۲۱.</ref> | ||
== دوران معاصر == | |||
با فروپاشی حاکمیت کمونیسم (۱۹۹۱م.) و استقلال جمهوری آذربایجان، اجرای فرایض دینی، از جمله حج، در این کشور آزاد شد. امروزه حج مردم آذربایجان زیر نظر اداره مسلمانان قفقاز انجام میگیرد. شمار حاجیان آذربایجان در سالهای اخیر بین ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ نفر بوده است.<ref>www.en.trend.az ؛www.en.apa.az.</ref> آنان از دو راه زمینی و هوایی به مکه سفر میکنند. تقریباً نیمی از ایشان با اتوبوس و از راه زمینی و مسیر ترکیه، سوریه و اردن به سمت حجاز رهسپار میشوند. در سالهای پس از استقلال آذربایجان، همکاری ایران با این کشور در زمینه حج چشمگیر بوده است. در سالهای نخستین استقلال آذربایجان که حج آذریها هنوز سامان نیافته بود، شیعیان آذری در قالب کاروان حاجیان جمهوری اسلامی ایران به حج میرفتند و این روال تا سال ۱۹۹۴م. ادامه داشت.<ref>جزوه تحقیقی دفتر نمایندگی ولی فقیه در جمهوری آذربایجان، ص۴۲-۴۳.</ref> از آن پس نیز در برخی سالها مسئولیت ساماندهی و مدیریت کاروانهای حج آذربایجان بر عهده سازمان حج ایران قرار گرفته و از امکانات ایران در سرزمین حجاز برای این حاجیان استفاده شده است.<ref>با کاروان صفا، ص۱۴۴.</ref> افزون بر این، نمایندگی بعثه جمهوری اسلامی در جمهوری آذربایجان، بخشی از آموزش حاجیان آذربایجانی را بر عهده دارد.<ref>جزوه تحقیقی دفتر نمایندگی ولی فقیه در جمهوری آذربایجان، ص۴۴.</ref> | |||
آداب و رسوم حج | == آداب و رسوم حج == | ||
در آذربایجان، شب قبل از سفر حاجی، نزدیکان در منزلش گرد هم میآیند و او از آشنایان و بستگان حلالیت میطلبد. حاجیان قبل از رفتن به حج، به زیارت مزار اولیا و بزرگان دینی میروند. هنگام بازگشت حاجی، خانواده و فامیل به استقبال او میروند و برایش گوسفند قربانی میکنند. حاجی در پی بازگشت از سفر ضیافتی ترتیب میدهد که به سفره علی۷ معروف است. افزون بر این، تا چند روز مردم به دیدار حاجی آمده، از سفره احسان و آب زمزم بهره میبرند.<ref>تحقیقات میدانی، رایزنی فرهنگی ایران در آذربایجان.</ref> در گذشته حاجیان در پی بازگشت از سفر حج لباسی موسوم به چوخا میپوشیدند. چاووشیخوانی پیش از سفر حج نیز از دیگر مراسم سنتی آذربایجان بود. در این مراسم چاووشخوان با خواندن اشعار دینی به در خانه زائران میرفت و از آنان صله میگرفت.<ref>جزوه تحقیقی دفتر نمایندگی ولی فقیه در جمهوری آذربایجان، ص۳۳، ۳۸.</ref> تهیه سوغاتی نیز میان حاجیان آذربایجانی رواج دارد. از جمله سوغاتیهای معمول حج میتوان به تسبیح، خرما، آب زمزم و انگشتری اشاره کرد.<ref>جزوه تحقیقی دفتر نمایندگی ولی فقیه در جمهوری آذربایجان، ص۶۱.</ref> | |||
و اما در زمینه رابطه مشاهیر این سرزمین با حرمین، میتوان از ابوالساج یاد کرد که فرزندانش بنیانگذاران سلسله ساجیان در آذربایجان و اران بودند. محمد بن ابیالساج و یوسف بن ابیالساج نیز مدتی از طرف معتمد عباسی (حکومت: ۲۵۶-۲۷۹ق.) حکمرانی مکه و مدینه را داشتند.<ref>تاریخ طبری، ج۱۰، ص۸۰؛ العقد الثمین، ج۷، ص۴۸۷؛ ج۲، ص۲۵؛ اران از دوران باستان تا عهد مغول، ص۴۴۴-۴۴۵.</ref> از میان حجگزاران شهیر علمی و ادبی این سرزمین هم میتوان به خاقانی شروانی(۵۲۰-۵۹۵ق.) شاعر بلند آوازه اشاره کرد که در منظومه تحفة العراقین* گزارشی از سفر حج خود آورده است.<ref>تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۶۴-۶۵.</ref> نویسنده مصباح الحرمین که کتابی است در آداب حج، از مردم قفقاز بوده است.<ref>مصباح الحرمین، ص۸-۹.</ref> زین العابدین شروانی (حکومت: ۱۱۹۴-۱۲۵۳ق.) که از دانشوران متولد شروان بود، به مسافرت در کشورهای اسلامی پرداخت و از جمله چند ماهی را در مکه و مدینه ماند و گزارش سفر خود را در کتاب بستان السیاحه ثبت کرد.<ref>خاطرات زیارت خانه خدا و عتبات عالیات، ص۴۹۳-۴۹۹.</ref> باکی خان اف از جمله بزرگان ادبیات آذربایجان است که در سال ۱۸۴۶م. به حج رفت. سفرنامه حج مشهوری نیز از اسماعیل بیقوتقاشنلی در دست است که از سرداران نظامی در دوران امپراتوری روسیه بود. در سالهای اخیر حیدر علی اف رئیس جمهور آذربایجان در سال ۱۹۹۴م. به سفر حج رفت.<ref>جزوه تحقیقی دفتر نمایندگی ولی فقیه در جمهوری آذربایجان، ص۱۷، ۳۹، ۴۳.</ref> | و اما در زمینه رابطه مشاهیر این سرزمین با حرمین، میتوان از ابوالساج یاد کرد که فرزندانش بنیانگذاران سلسله ساجیان در آذربایجان و اران بودند. محمد بن ابیالساج و یوسف بن ابیالساج نیز مدتی از طرف معتمد عباسی (حکومت: ۲۵۶-۲۷۹ق.) حکمرانی مکه و مدینه را داشتند.<ref>تاریخ طبری، ج۱۰، ص۸۰؛ العقد الثمین، ج۷، ص۴۸۷؛ ج۲، ص۲۵؛ اران از دوران باستان تا عهد مغول، ص۴۴۴-۴۴۵.</ref> از میان حجگزاران شهیر علمی و ادبی این سرزمین هم میتوان به خاقانی شروانی(۵۲۰-۵۹۵ق.) شاعر بلند آوازه اشاره کرد که در منظومه تحفة العراقین* گزارشی از سفر حج خود آورده است.<ref>تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۶۴-۶۵.</ref> نویسنده مصباح الحرمین که کتابی است در آداب حج، از مردم قفقاز بوده است.<ref>مصباح الحرمین، ص۸-۹.</ref> زین العابدین شروانی (حکومت: ۱۱۹۴-۱۲۵۳ق.) که از دانشوران متولد شروان بود، به مسافرت در کشورهای اسلامی پرداخت و از جمله چند ماهی را در مکه و مدینه ماند و گزارش سفر خود را در کتاب بستان السیاحه ثبت کرد.<ref>خاطرات زیارت خانه خدا و عتبات عالیات، ص۴۹۳-۴۹۹.</ref> باکی خان اف از جمله بزرگان ادبیات آذربایجان است که در سال ۱۸۴۶م. به حج رفت. سفرنامه حج مشهوری نیز از اسماعیل بیقوتقاشنلی در دست است که از سرداران نظامی در دوران امپراتوری روسیه بود. در سالهای اخیر حیدر علی اف رئیس جمهور آذربایجان در سال ۱۹۹۴م. به سفر حج رفت.<ref>جزوه تحقیقی دفتر نمایندگی ولی فقیه در جمهوری آذربایجان، ص۱۷، ۳۹، ۴۳.</ref> |