بدون خلاصۀ ویرایش
عاطفه فتاحی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
عاطفه فتاحی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
==تمدن، فرهنگ و علوم اسلامی== | ==تمدن، فرهنگ و علوم اسلامی== | ||
در اندلس تمدنی شکوفا | در اندلس تمدنی شکوفا شکل گرفت. ویژگی این تمدن، تسامح و مدارای فرهنگی و همزیستی مسالمتآمیز بود<ref>نک: محنة العرب فی الاندلس، ص339-345.</ref>. | ||
* مذهب رسمی در اندلس، [[مالکی]] بود که از اواخر سده دوم ق. از روزگار [[عبدالرحمن داخل]] تثبیت یافت.<ref>نهایة الاندلس، ص73.</ref> | * مذهب رسمی در اندلس، [[مالکی]] بود که از اواخر سده دوم ق. از روزگار [[عبدالرحمن داخل]] تثبیت یافت.<ref>نهایة الاندلس، ص73.</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
* معماری [[اندلس]] و بهکارگیری نقوش تزیینی ویژه و سبکی خاص که به معماری اندلسی شهرت یافته، نشان دهنده رشد فنون، هنرها و صنعتها در [[غرب اسلامی]] است. [[مسجد جامع قرطبه]] و ساختار قوسها، طاقها، آجرهای سرخ رنگ، سنگ سفید، تنوع رنگها و نقشهای آنها ویژگی اینگونه معماری است.<ref>نک: موسوعة تاریخ الاندلس، ج1، ص494-497.</ref> | * معماری [[اندلس]] و بهکارگیری نقوش تزیینی ویژه و سبکی خاص که به معماری اندلسی شهرت یافته، نشان دهنده رشد فنون، هنرها و صنعتها در [[غرب اسلامی]] است. [[مسجد جامع قرطبه]] و ساختار قوسها، طاقها، آجرهای سرخ رنگ، سنگ سفید، تنوع رنگها و نقشهای آنها ویژگی اینگونه معماری است.<ref>نک: موسوعة تاریخ الاندلس، ج1، ص494-497.</ref> | ||
==حجگزاری | ==مسیر حجگزاری از اندلس== | ||
افزون بر [[حرمین]] و اهتمام کلی مسلمانان اندلس و [[مغرب]] به [[حجگزاری]]، بهره بردن از مراکز و مدارس علمی و نهادهای فرهنگی [[عراق]]، [[خراسان]]، [[شام]] و [[مصر]]، انگیزه سفر و کوچ دانشوران و محدثان و ادیبان اندلسی میشد.<ref>الرحلات المتبادله، ص42.</ref> بعد از فتح اندلس، مسلمانان به ثروتها و گوهرهای بسیار دست یافتند. برای نمونه، در میان این یافتهها، گوهرهای گرانبهای متعلق به [[حضرت سلیمان]] با نام [[مائده سلیمان]] به دست آمد که از طلای خالص بود و حلقههایی از طلا و زَبَرجَد داشت و آن را [[ولید بن عبدالملک]] در تزیین [[ناودان کعبه|میزاب]] (ناودان) [[کعبه]] به کار برد.<ref>آثار البلاد، ص113؛ البدایة و النهایه، ج9، ص172؛ شفاء الغرام، ج1، ص158.</ref> | افزون بر [[حرمین]] و اهتمام کلی مسلمانان اندلس و [[مغرب]] به [[حجگزاری]]، بهره بردن از مراکز و مدارس علمی و نهادهای فرهنگی [[عراق]]، [[خراسان]]، [[شام]] و [[مصر]]، انگیزه سفر و کوچ دانشوران و محدثان و ادیبان اندلسی میشد.<ref>الرحلات المتبادله، ص42.</ref> بعد از فتح اندلس، مسلمانان به ثروتها و گوهرهای بسیار دست یافتند. برای نمونه، در میان این یافتهها، گوهرهای گرانبهای متعلق به [[حضرت سلیمان]] با نام [[مائده سلیمان]] به دست آمد که از طلای خالص بود و حلقههایی از طلا و زَبَرجَد داشت و آن را [[ولید بن عبدالملک]] در تزیین [[ناودان کعبه|میزاب]] (ناودان) [[کعبه]] به کار برد.<ref>آثار البلاد، ص113؛ البدایة و النهایه، ج9، ص172؛ شفاء الغرام، ج1، ص158.</ref> | ||
حاجیان مغربی و اندلسی راهی طولانی برای رسیدن به [[اسکندریه]] و [[قاهره]] را پیموده، همراه [[کاروان مصر]] راهشان را به [[مکه]] ادامه میدادند. مسیر این حاجیان یکبار از سمت [[سیسیل (صِقِلیه)]] و رسیدن به [[اسکندریه]] و از آنجا از طریق زمینی بود. بار دیگر از راه خشکی مسیری را در شمال قاره سیاه پیموده، رهسپار [[قاهره]] میشدند.<ref>راه حج، ص14.</ref> در [[دوره فاطمیان]]، در قرن چهارم و پنجم ق. بیشتر حاجیان [[اندلس]] و نیز اهل [[مغرب]] و [[افریقیه]] از راه دریایی و خشکی به مصر میرسیدند و سپس از راه مصر و در منازل به سفر ادامه میدادند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص276.</ref> مسیر دریایی حاجیان اندلس به طور تقریبی بر همان مسیر سفر [[ابن جبیر]] منطبق است. اندلسیان مشتاق [[حجاز]] و [[حج]] و طالبان علم، سفرشان را از یکی از شهرهای اندلس مانند [[سِبته]] آغاز کرده، سپس از سواحل [[ساردنی]] و [[سیسیل]] تا [[بندر اسکندریه]] آمده، بر [[نیل]] نشسته تا [[قاهره]] و از آنجا به [[بندر عیذاب]] بر کناره [[دریای سرخ]] میرسیدند. در آنجا حاجیان به کشتی مینشستند و آنگاه به [[جده]] فرود میآمدند و با کاروان به سوی [[مکه]] میرفتند. در مسیر بازگشت به اندلس، کسانی که قصد رفتن به جزیره اندلس داشتند، از [[قیروان]] به [[تونس]] رفته، آنگاه برکشتی نشسته، تا محلی به نام [[تِنِس]] میرسیدند یا به [[تاهرت]] رفته و از آنجا به ناحیه [[تدمیر]] رسیده، سپس رهسپار [[قرطبه]] | حاجیان مغربی و اندلسی راهی طولانی برای رسیدن به [[اسکندریه]] و [[قاهره]] را پیموده، همراه [[کاروان مصر]] راهشان را به [[مکه]] ادامه میدادند. مسیر این حاجیان یکبار از سمت [[سیسیل (صِقِلیه)]] و رسیدن به [[اسکندریه]] و از آنجا از طریق زمینی بود. بار دیگر از راه خشکی مسیری را در شمال قاره سیاه پیموده، رهسپار [[قاهره]] میشدند.<ref>راه حج، ص14.</ref> در [[دوره فاطمیان]]، در قرن چهارم و پنجم ق. بیشتر حاجیان [[اندلس]] و نیز اهل [[مغرب]] و [[افریقیه]] از راه دریایی و خشکی به مصر میرسیدند و سپس از راه مصر و در منازل به سفر ادامه میدادند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص276.</ref> مسیر دریایی حاجیان اندلس به طور تقریبی بر همان مسیر سفر [[ابن جبیر]] منطبق است. اندلسیان مشتاق [[حجاز]] و [[حج]] و طالبان علم، سفرشان را از یکی از شهرهای اندلس مانند [[سِبته]] آغاز کرده، سپس از سواحل [[ساردنی]] و [[سیسیل]] تا [[بندر اسکندریه]] آمده، بر [[نیل]] نشسته تا [[قاهره]] و از آنجا به [[بندر عیذاب]] بر کناره [[دریای سرخ]] میرسیدند. در آنجا حاجیان به کشتی مینشستند و آنگاه به [[جده]] فرود میآمدند و با کاروان به سوی [[مکه]] میرفتند. در مسیر بازگشت به اندلس، کسانی که قصد رفتن به جزیره اندلس داشتند، از [[قیروان]] به [[تونس]] رفته، آنگاه برکشتی نشسته، تا محلی به نام [[تِنِس]] میرسیدند یا به [[تاهرت]] رفته و از آنجا به ناحیه [[تدمیر]] رسیده، سپس رهسپار [[قرطبه]] می شدند.<ref>البلدان، ص133-134؛ تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص242.</ref> | ||
درباره سختی راه حاجیان [[اندلس]]، گفتههای صاحبان تجربه در منابع بازتاب یافته است. از جمله، [[ابن خلدون]] به [[حجگزاران]] [[اندلسی]] و [[مغربی]] پند میداد که در گذر از این منازل، بیشتر از هرچیز، باید صبر و تحمل داشت.<ref>رحلة الرحلات، ج1، ص252.</ref> تحمل مشکلات و بلایای این مسیر طولانی، ضرورتی تجربی بود که حتی در سفرنامهها به آن اشاره میشد. برخی [[حجگزاران]] در مسیر دچار رنجهای بسیار شده، میمردند یا کشته میشدند.<ref>الرحلات المتبادله، ص106.</ref> حاجیان اندلس به دلیل فاصله بسیار با [[حجاز]]، مسیر چند هزار کیلومتری را میبایست سپری کنند. شاید تحمل این سختیها، [[لقب الحاج]] را برای [[حجگزاران]] [[مغرب]] و [[اندلس]] مهم ساخته بود.<ref>راه حج، ص275.</ref> اعتبار اجتماعی این عنوان نزد اهل [[اندلس]] بسیار بوده و خاندانهایی که در اندلس به [[ابن الحاج]] مشهورند، کم نیستند.<ref>نک: رحلة الرحلات، ج1، ص24.</ref> | درباره سختی راه حاجیان [[اندلس]]، گفتههای صاحبان تجربه در منابع بازتاب یافته است. از جمله، [[ابن خلدون]] به [[حجگزاران]] [[اندلسی]] و [[مغربی]] پند میداد که در گذر از این منازل، بیشتر از هرچیز، باید صبر و تحمل داشت.<ref>رحلة الرحلات، ج1، ص252.</ref> تحمل مشکلات و بلایای این مسیر طولانی، ضرورتی تجربی بود که حتی در سفرنامهها به آن اشاره میشد. برخی [[حجگزاران]] در مسیر دچار رنجهای بسیار شده، میمردند یا کشته میشدند.<ref>الرحلات المتبادله، ص106.</ref> حاجیان اندلس به دلیل فاصله بسیار با [[حجاز]]، مسیر چند هزار کیلومتری را میبایست سپری کنند. شاید تحمل این سختیها، [[لقب الحاج]] را برای [[حجگزاران]] [[مغرب]] و [[اندلس]] مهم ساخته بود.<ref>راه حج، ص275.</ref> اعتبار اجتماعی این عنوان نزد اهل [[اندلس]] بسیار بوده و خاندانهایی که در اندلس به [[ابن الحاج]] مشهورند، کم نیستند.<ref>نک: رحلة الرحلات، ج1، ص24.</ref> |