روغن مالیدن به بدن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
  | جستارهای وابسته =  
  | جستارهای وابسته =  
}}
}}
''' روغن مالیدن به بدن''' از [[محرمات احرام]] است. حکم روغن مالیدن به بدن در هنگام احرام از دیدگاه فقهای اسلام [[حرام]] است ولی باتوجه به معطر و غیر معطربودن روغن، لزوم [[کفاره]] آن نیز از دیدگاه فقها، متفاوت می‌گردد.  
''' روغن مالیدن به بدن''' از [[محرمات احرام]] است. حکم روغن مالیدن به بدن در هنگام [[احرام]] از دیدگاه فقهای اسلام [[حرام]] است. نظر فقها در جزییات احکام روغن مالیدن به بدن، مانند میزان کفاره آن با توجه معطر بودن و غیر معطر بودن روغن، تفاوت دارد.  
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
روغن مالی از دو واژه «روغن» و «مالیدن» ترکیب شده است. «روغن» به ماده ای چرب گفته می شود که از پیه و شیر حیوانات و یا از گیاهان گرفته می شود و در حرارت متعارف میعان پیدا می کند.<ref>لغت نامه، ج8، ص10917؛ فرهنگ فقه، ج4، ص196.</ref> در عربی به آن «دُهن» گفته می شود<ref>معجم مقاییس اللغه، ج2، ص308؛ تاج العروس، ج18، ص212-209؛ مجمع البحرین، ج6، ص249«دهن».</ref>و به روغنی که از زیتون گرفته می شود «زَیت»<ref>معجم مقاییس اللغه، ج3، ص39؛ لسان العرب، ج2، ص35؛ تاج العروس، ج3، ص56«زیت».</ref>و به روغنی که از شیر حیوانات گرفته می شود «الزُبد» و «السَمن» گفته می شود با این تفاوت که «الزبد» به روغن حیوانی قبل از مذاب شدن اطلاق می گردد.<ref>العین، ج7، ص357؛ لسان العرب، ج3، ص192؛ تاج العروس، ج4، ص471«زبد».</ref> به چربی که از بدن و گوشت حیوان گرفته می شود «شَحم» گفته می شود. <ref>لغت نامه، ج9، ص12501؛ لسان العرب، ج12، ص319«شحم».</ref>به عمل روغن مالیدن «اِدهان»، «إدّهان» «تدهُّن»<ref>الصحاح، ج5، ص: 2115؛ لسان العرب، ج13، ص209؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص320«دهن».</ref> و «تدهین»<ref>تاج العروس، ج4، ص202«مرح»؛ مستند الشیعه، ج11، ص394.</ref>می گویند.
روغن مالی از دو واژه «روغن» و «مالیدن» ترکیب شده است. «روغن» به ماده ای چرب گفته می شود که از پیه و شیر حیوانات و یا از گیاهان گرفته می شود و در حرارت متعارف میعان پیدا می کند.<ref>لغت نامه، ج8، ص10917؛ فرهنگ فقه، ج4، ص196.</ref> در عربی به آن «دُهن» گفته می شود<ref>معجم مقاییس اللغه، ج2، ص308؛ تاج العروس، ج18، ص212-209؛ مجمع البحرین، ج6، ص249«دهن».</ref>و به روغنی که از زیتون گرفته می شود «زَیت»<ref>معجم مقاییس اللغه، ج3، ص39؛ لسان العرب، ج2، ص35؛ تاج العروس، ج3، ص56«زیت».</ref>و به روغنی که از شیر حیوانات گرفته می شود «الزُبد» و «السَمن» گفته می شود با این تفاوت که «الزبد» به روغن حیوانی قبل از مذاب شدن اطلاق می گردد.<ref>العین، ج7، ص357؛ لسان العرب، ج3، ص192؛ تاج العروس، ج4، ص471«زبد».</ref> به چربی که از بدن و گوشت حیوان گرفته می شود «شَحم» گفته می شود. <ref>لغت نامه، ج9، ص12501؛ لسان العرب، ج12، ص319«شحم».</ref>به عمل روغن مالیدن «اِدهان»، «إدّهان» «تدهُّن»<ref>الصحاح، ج5، ص: 2115؛ لسان العرب، ج13، ص209؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص320«دهن».</ref> و «تدهین»<ref>تاج العروس، ج4، ص202«مرح»؛ مستند الشیعه، ج11، ص394.</ref>می گویند.