کاربر:Salar/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخهها
←پیشنیه سلفیه
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی) |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
«پیروی از سلف» کاربرد وسیعی در آثار اصحاب حدیث داشت، ولی تا قبل از ابن تیمیه در قرن هشتم در معنای لغوی سلف (پیشینیان) موردنظر بود. لفظ «سلف» در عبارات منقول از اوزاعی (م 143ق) سفیان ثوری(م 160ق) و مالک بن انس (م 179ق) به کار رفته و دیگر محدثان قرون نخستین نیز از این کلمه استفاده کرده اند.<ref>طبقات الحنابله، ج1، ص 31، 92، 294؛ تلبیس ابلیس، ص165، 179؛ الرسائل السلفیه، 129-130.</ref> ایشان با استناد به احادیثی از پیامبر اقوال سلف را در نبود حکمی از کتاب و سنت، مرجع نهایی میشمردند؛ اما اینکه سلف دقیقا چه طیفی را در برمیگیرد، محل توافق نبود برخی آن را به صحابه محدود میکردند و برخی تا نسل اتباع تابعین<ref>بنیادگرایی و سلفیه، ص۷۲.</ref> نیز گسترش می دادند، سلف در عبارت احمد بن حنبل (م241ق) بیشتر بر صحابه و تابعین اطلاق می شد و بعد از ارائه اعتقاد نامه احمد بن حنبل از سوی شاگردان وی، استفاده از لفظ سلف کاربرد بیشتری یافت.<ref>مناقب الامام احمد بن حنبل، ص 165.</ref> | «پیروی از سلف» کاربرد وسیعی در آثار اصحاب حدیث داشت، ولی تا قبل از ابن تیمیه در قرن هشتم در معنای لغوی سلف (پیشینیان) موردنظر بود. لفظ «سلف» در عبارات منقول از اوزاعی (م 143ق) سفیان ثوری(م 160ق) و مالک بن انس (م 179ق) به کار رفته و دیگر محدثان قرون نخستین نیز از این کلمه استفاده کرده اند.<ref>طبقات الحنابله، ج1، ص 31، 92، 294؛ تلبیس ابلیس، ص165، 179؛ الرسائل السلفیه، 129-130.</ref> ایشان با استناد به احادیثی از پیامبر اقوال سلف را در نبود حکمی از کتاب و سنت، مرجع نهایی میشمردند؛ اما اینکه سلف دقیقا چه طیفی را در برمیگیرد، محل توافق نبود برخی آن را به صحابه محدود میکردند و برخی تا نسل اتباع تابعین<ref>بنیادگرایی و سلفیه، ص۷۲.</ref> نیز گسترش می دادند، سلف در عبارت احمد بن حنبل (م241ق) بیشتر بر صحابه و تابعین اطلاق می شد و بعد از ارائه اعتقاد نامه احمد بن حنبل از سوی شاگردان وی، استفاده از لفظ سلف کاربرد بیشتری یافت.<ref>مناقب الامام احمد بن حنبل، ص 165.</ref> | ||
گرایش به سنت سلف، در سده سوم، وارد مرحلهای نوین شد. در این سده، اصحاب حدیث متأخر، حتی | گرایش به سنت سلف، در سده سوم، وارد مرحلهای نوین شد. در این سده، اصحاب حدیث متأخر، حتی شیوههای متقدمان خود را در پاسداری از آموزه سلف کافی ندانستند و در حیطه معرفتشناسی از جایگاه عقل و اجتهاد به شدت کاستند.<ref>تلبیس ابلیس، ص 111.</ref> | ||
در قرن چهارم ابوبکر بربهاری (۳۲۹ق) محدث و شیخ حنبلیان بغداد، برای احیای تفکر سلف تلاش کرد، وی به شدت از متکلمان انتقاد و علم کلام را بدعت شمرد، سختگیری او در مبارزه با هر آنچه بدعت مینامید و اقداماتی مانند طرد ابوالحسن اشعری<ref>طبقات الحنابله، ج2، ص 18.</ref> و رفتار وی با طبری<ref>الکامل فی التاریخ، ج8، ص 307.</ref> و ممانعت از برپایی مجالس عزاداری و گریه برای امام حسین(ع)<ref>نشوار المحاضره، ج2، ص 233.</ref> وی را از شاخصترین اندیشمندان سلفی این قرن ساخت. | در قرن چهارم ابوبکر بربهاری (۳۲۹ق) محدث و شیخ حنبلیان بغداد، برای احیای تفکر سلف تلاش کرد، وی به شدت از متکلمان انتقاد و علم کلام را بدعت شمرد، سختگیری او در مبارزه با هر آنچه بدعت مینامید و اقداماتی مانند طرد ابوالحسن اشعری<ref>طبقات الحنابله، ج2، ص 18.</ref> و رفتار وی با طبری<ref>الکامل فی التاریخ، ج8، ص 307.</ref> و ممانعت از برپایی مجالس عزاداری و گریه برای امام حسین(ع)<ref>نشوار المحاضره، ج2، ص 233.</ref> وی را از شاخصترین اندیشمندان سلفی این قرن ساخت. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
قرن پنجم دوره غلبه یافتن اندیشههای سلفی در برابر اندیشههای کلامی و عقل محور بود، سلفیان در این دوره ضمن تأکید بر پیروی از ظاهر نصوص و با استناد به آموزههای ائمه سلف، بر نفی تأویل پای فشردند. ابویعلی ابن فراء (م458) و فرزندش از نویسندگان سلف گرای این قرن بودند. فرزند ابو یعلی بر این باور بود که خدا را باید آن گونه توصیف کرد که خدا خودش را توصیف کرده است.<ref>طبقات الحنابله، ج2، ص 207- 212.</ref> | قرن پنجم دوره غلبه یافتن اندیشههای سلفی در برابر اندیشههای کلامی و عقل محور بود، سلفیان در این دوره ضمن تأکید بر پیروی از ظاهر نصوص و با استناد به آموزههای ائمه سلف، بر نفی تأویل پای فشردند. ابویعلی ابن فراء (م458) و فرزندش از نویسندگان سلف گرای این قرن بودند. فرزند ابو یعلی بر این باور بود که خدا را باید آن گونه توصیف کرد که خدا خودش را توصیف کرده است.<ref>طبقات الحنابله، ج2، ص 207- 212.</ref> | ||
قرن هفتم را به واسطه ظهور ابنتیمیه (م728) باید سرآغازی بر پیدایش مکتب سلفیه دانست، زیرا اگرچه تفکرات سلفی پیش از وی وجود داشت، اما او بود که مبانی فکری سلفی را مدون کرد. ابن تیمیه در سه حوزه علمی، عملی و اعتقادی تأثیرات شگرفی را بر اندیشههای سلفی پس از خود گذاشت.<ref>منهج شیخ الاسلام ابن تیمیه، ص 107.</ref> وی به پیروی از روش سلف به ویژه قرون فاضله - قرون اول تا سوم - تأکید فراوان داشت.<ref>دقائق التفسیر، ج2، ص473.</ref> | قرن هفتم را به واسطه ظهور ابنتیمیه (م728) باید سرآغازی بر پیدایش مکتب سلفیه دانست، زیرا اگرچه تفکرات سلفی پیش از وی وجود داشت، اما او بود که مبانی فکری سلفی را مدون کرد. ابن تیمیه در سه حوزه علمی، عملی و اعتقادی تأثیرات شگرفی را بر اندیشههای سلفی پس از خود گذاشت.<ref>منهج شیخ الاسلام ابن تیمیه، ص 107.</ref> وی به پیروی از روش سلف به ویژه قرون فاضله - قرون اول تا سوم - تأکید فراوان داشت.<ref>دقائق التفسیر، ج2، ص473.</ref> او روش و مکتب خود را سلفیّه نامید و بیان داشت که در عقل صریح و نقل صحیح، مطلبی که مخالف طریقۀ سلفیه باشد، وجود ندارد.<ref>الفتوی الحمویۀ الکبری، ص46.</ref> وی همچنین تصریح داشت که مقصود از سلفیه، همان مذهب اصحاب حدیث است.<ref>درء تعارض العقل و النقل، ج1، ص 203.</ref> وی هر گونه اظهار نظر یا تفسیر جدید را نوعی بدعت، و امور اعتقادی ظاهر قرآن را حجت دانست و تأویل یا هر گونه باطن مخالف با ظاهر را نفی کرد.<ref>منهاج السنه، ج5، ص182.</ref> | ||
== مبانی معرفتی == | == مبانی معرفتی == |