←واژهشناسی
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
تحصیب در اصطلاح، | تحصیب در اصطلاح، توقف و استراحت کوتاه حاجیان در حصباء یا محصّب، مکانی میان [[منا]] و [[مکه]]، است و مستحب میباشد.<ref>المغنی، ج3، ص483-484؛ المجموع، ج8، ص252-253؛ کشف اللثام، ج6، ص264.</ref> | ||
تحصیب از ریشه «ح ـ ص ـ ب» به معنای سنگفرش کردن است.<ref>الصحاح، ج1، ص112؛ لسان العرب، ج1، ص319، «حصب. </ref> | تحصیب از ریشه «ح ـ ص ـ ب» به معنای سنگفرش کردن است.<ref>الصحاح، ج1، ص112؛ لسان العرب، ج1، ص319، «حصب. </ref> | ||
«حصبه»، «ابطح»، «بطحاء»، «خیف»، «خیف بنیکنانه»،<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص24؛ المجموع، ج8، ص253؛ التاریخ القویم، ج1، ص488.</ref> «شعب الصُفّی»، «صُفّی السِباب»<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص273.</ref> و «حائط خِرمان»<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص73.</ref> از دیگر نامهای محصّب است. | «حصبه»، «ابطح»، «بطحاء»، «خیف»، «خیف بنیکنانه»،<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص24؛ المجموع، ج8، ص253؛ التاریخ القویم، ج1، ص488.</ref> «شعب الصُفّی»، «صُفّی السِباب»<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص273.</ref> و «حائط خِرمان»<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص73.</ref> از دیگر نامهای محصّب است. | ||
==موقعیت جغرافیایی حصباء== | ==موقعیت جغرافیایی حصباء== | ||
برخی حصباء را اندکی پس از سرزمین [[اَبْطَح]]<ref>مدارک الاحکام، ج8، ص262.</ref> و بعضی آن را محل بیرون شدن از ابطح به سوی مکه و یا میان دو کوه تا قبرهای قریش میدانند که سنگریزههای برآمده از [[رمی جمرات]] با سیل<ref>تحریر الاحکام، ج2، ص14؛ الدروس، ج1، ص465؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص50.</ref> یا به طور طبیعی<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص76.</ref> و به سبب پست و گود بودنِ آن منطقه جمع میشده است.<ref>البیان فی مذهب الامام الشافعی، ج4، ص362-363؛ فتح العزیز، ج7، ص411.</ref> | برخی حصباء را اندکی پس از سرزمین [[اَبْطَح]]<ref>مدارک الاحکام، ج8، ص262.</ref> و بعضی آن را محل بیرون شدن از ابطح به سوی مکه و یا میان دو کوه تا قبرهای قریش میدانند که سنگریزههای برآمده از [[رمی جمرات]] با سیل<ref>تحریر الاحکام، ج2، ص14؛ الدروس، ج1، ص465؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص50.</ref> یا به طور طبیعی<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص76.</ref> و به سبب پست و گود بودنِ آن منطقه جمع میشده است.<ref>البیان فی مذهب الامام الشافعی، ج4، ص362-363؛ فتح العزیز، ج7، ص411.</ref> |