پرش به محتوا

ابابیل: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ ژوئن ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


==ریشه واژه ابابیل==
==ریشه واژه ابابیل==
این واژه یک بار در [[سوره فیل]] آیه ۳، در یادکرد پرندگان نابودکننده [[اصحاب فیل]] آمده است: «وَأَرسَلَ عَلَیهِم طَیرًا أَبَابِیلَ» (و بر سر آنها، دسته دسته پرندگانى «اَبابيل» فرستاد). کاربرد نادر واژه «ابابیل» در عربی سبب پیدایش اختلاف بسیار درباره ریشه این لغت میان واژه‌پژوهان شده است؛ هر چند نمونه‌هایی اندک‌شمار از کاربرد این واژه در دوره پیش از اسلام در اشعار عرب گزارش شده‌ است.<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۴۲؛ روض الجنان، ج۲۰، ص۴۱۳؛ واژه‌های دخیل، ص۹۸، ۹۹؛ تاج العروس, ج۱۴، ص۵، ذیل واژه «ابل».</ref>
این واژه یک بار در [[سوره فیل]] آیه ۳، در یادکرد پرندگان نابودکننده [[اصحاب فیل]] آمده است: «وَأَرسَلَ عَلَیهِم طَیرًا أَبَابِیلَ» (و بر سر آنها، دسته دسته پرندگانى «اَبابيل» فرستاد). کاربرد نادر واژه «ابابیل» در عربی سبب پیدایش اختلاف بسیار درباره ریشه این لغت میان واژه‌پژوهان شده است؛ هر چند نمونه‌هایی اندک‌شمار از کاربرد این واژه در دوره پیش از اسلام در اشعار عرب گزارش شده‌ است.<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۴۲؛ روض الجنان، ج۲۰، ص۴۱۳؛ واژه‌های دخیل، ص۹۸، ۹۹؛ تاج العروس, ج۱۴، ص۵، ذیل واژه «ابل».</ref>  


برخی آن را از ریشه عربی «اـ ب ـ ل» و بدون مفرد شمرده<ref>معانی القرآن، ج‌۳، ص‌۲۹۲؛ الصحاح، ج۴، ص۱۶۱۸؛ لسان‌العرب، ج۱۱، ص۶، ذیل واژه «ابل».</ref> و جمعی مفرد آن را «أبّول» و «إبّیل» و «ایبال» و «إبّال» دانسته‌اند.<ref>معانی القرآن، ج۳، ص۲۹۲؛ جامع ‌البیان، ج‌۳۰، ص‌۳۸۱، ۳۸۲؛ تفسیر قرطبی، ج‌۲۰، ص‌۱۹۸.</ref> گروهی نیز آن را غیرعربی و گرفته‌شده از واژه ایرانی «آبله» شمرده‌اند.<ref>اعلام قرآن، ص‌۱۵۹.</ref>
برخی آن را از ریشه عربی «اـ ب ـ ل» و بدون مفرد شمرده<ref>معانی القرآن، ج‌۳، ص‌۲۹۲؛ الصحاح، ج۴، ص۱۶۱۸؛ لسان‌العرب، ج۱۱، ص۶، ذیل واژه «ابل».</ref> و جمعی مفرد آن را «أبّول» و «إبّیل» و «ایبال» و «إبّال» دانسته‌اند.<ref>معانی القرآن، ج۳، ص۲۹۲؛ جامع ‌البیان، ج‌۳۰، ص‌۳۸۱، ۳۸۲؛ تفسیر قرطبی، ج‌۲۰، ص‌۱۹۸.</ref> گروهی نیز آن را غیرعربی و گرفته‌شده از واژه ایرانی «آبله» شمرده‌اند.<ref>اعلام قرآن، ص‌۱۵۹.</ref>  


==معنای ابابیل==
==معنای ابابیل==
درباره معنای ابابیل نیز اختلافات بسیاری هست. عده‌ای آن را به معنای گروه‌های حلقه‌حلقه و جدا از هم،<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۴، ۵۵؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۵؛ تاج العروس، ج۱۴، ص۵.</ref> برخی گروه‌هایی از پرندگان در دسته‌هایی جداگانه و در حال حرکت پشت سر هم به صورت پیوسته <ref>تهذیب‌ اللغه، ج۱۵، ص۳۸۹؛ لسان ‏العرب، ج۱۱، ص۶، «ابل».</ref> و شماری به معنای دسته پرستوها دانسته‌اند.<ref>شرف‏النبی، ص۲۲؛ التفسیر الکبیر، ج۳۲، ص۱۰۰.</ref> البته معلوم نیست که گروه اخیر از معنای لغوی این کلمه سخن گفته‌اند یا مصداق آن را بیان کرده‌اند.
درباره معنای ابابیل نیز اختلافات بسیاری هست. عده‌ای آن را به معنای گروه‌های حلقه‌حلقه و جدا از هم،<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۴، ۵۵؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۵؛ تاج العروس، ج۱۴، ص۵.</ref> برخی گروه‌هایی از پرندگان در دسته‌هایی جداگانه و در حال حرکت پشت سر هم به صورت پیوسته<ref>تهذیب‌ اللغه، ج۱۵، ص۳۸۹؛ لسان ‏العرب، ج۱۱، ص۶، «ابل».</ref> و شماری به معنای دسته پرستوها دانسته‌اند.<ref>شرف‏النبی، ص۲۲؛ التفسیر الکبیر، ج۳۲، ص۱۰۰.</ref> البته معلوم نیست که گروه اخیر از معنای لغوی این کلمه سخن گفته‌اند یا مصداق آن را بیان کرده‌اند.
برخی از منابع صرفاً برای تشبیه، این پرندگان را پرستو خوانده و آنها را از نوع ناشناخته و غیرمتعارف شمرده و وصف‌هایی افسانه‌گونه برایشان گفته‌اند؛ مانند اینکه ابابیل منقار مرغان‌، چنگال‌ سگان‌ و سرهای شیران داشتند.<ref>روض الجنان، ج۲۰، ص۴۱۳.</ref>رنگ آنها را نیز سفید، سیاه یا سبز با منقار زرد دانسته‌اند.<ref>نک: جامع البیان، ج۳۰، ص۳۸۳.</ref> دربرابر گروهی با نگرشی تاریخی سعی کرده‌اند که ابابیل را پرندگانی معمولی و شناخته‌شده در [[مکه]] معروف به کبوتر [[حرم]] بشمرند.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۱۴۸.</ref>
برخی از منابع صرفاً برای تشبیه، این پرندگان را پرستو خوانده و آنها را از نوع ناشناخته و غیرمتعارف شمرده و وصف‌هایی افسانه‌گونه برایشان گفته‌اند؛ مانند اینکه ابابیل منقار مرغان‌، چنگال‌ سگان‌ و سرهای شیران داشتند.<ref>روض الجنان، ج۲۰، ص۴۱۳.</ref> رنگ آنها را نیز سفید، سیاه یا سبز با منقار زرد دانسته‌اند.<ref>نک: جامع البیان، ج۳۰، ص۳۸۳.</ref> دربرابر گروهی با نگرشی تاریخی سعی کرده‌اند که ابابیل را پرندگانی معمولی و شناخته‌شده در [[مکه]] معروف به کبوتر [[حرم]] بشمرند.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۱۴۸.</ref>  


==داستان ابابیل==
==داستان ابابیل==
این پرندگان مأموران [[عذاب]] الهی برای نابود‌کردن [[اصحاب فیل]] بوده‌اند. اصحاب فیل به رهبری [[ابرهه|اَبرَهه]] و به قصد تخریب [[کعبه]]، عازم مکه شدند و در آستانه محدوده حرم، فیل‌هایشان از حرکت ایستاد.<ref>المصنف، ج۸، ص۲۳۴.</ref> بر پایه روایتی از عبید بن عمیر لیثی، چون خداوند نابودی اصحاب فیل را اراده کرد، پرندگانی را از سوی دریا گسیل داشت که سیاه و سفید و شبیه خفاش بودند و همراه هر پرنده‏ای سه ریگ سیاه و سفید بود که دو ریگ را در چنگال و سومی را در منقار حمل می‌کردند.<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۵۵۷؛ الکامل، ج۱، ص۴۴۵.</ref> آنان بر فراز سپاه صف آراستند و در حالی که فریادهایی جیغ‌گونه می‏کشیدند، سنگ‌ها را بر سر سپاهیان رها کردند. این سنگ‌ها به هر سو که اصابت می‌کرد، از سوی دیگر بیرون می‌‏آمد.<ref>دلائل النبوه، ج۱، ص۱۲۳، ۱۲۴.</ref>
این پرندگان مأموران [[عذاب]] الهی برای نابود‌کردن [[اصحاب فیل]] بوده‌اند. اصحاب فیل به رهبری [[ابرهه|اَبرَهه]] و به قصد تخریب [[کعبه]]، عازم مکه شدند و در آستانه محدوده حرم، فیل‌هایشان از حرکت ایستاد.<ref>المصنف، ج۸، ص۲۳۴.</ref> بر پایه روایتی از عبید بن عمیر لیثی، چون خداوند نابودی اصحاب فیل را اراده کرد، پرندگانی را از سوی دریا گسیل داشت که سیاه و سفید و شبیه خفاش بودند و همراه هر پرنده‏ای سه ریگ سیاه و سفید بود که دو ریگ را در چنگال و سومی را در منقار حمل می‌کردند.<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۵۵۷؛ الکامل، ج۱، ص۴۴۵.</ref> آنان بر فراز سپاه صف آراستند و در حالی که فریادهایی جیغ‌گونه می‏کشیدند، سنگ‌ها را بر سر سپاهیان رها کردند. این سنگ‌ها به هر سو که اصابت می‌کرد، از سوی دیگر بیرون می‌‏آمد.<ref>دلائل النبوه، ج۱، ص۱۲۳، ۱۲۴.</ref>  


بر پایه روایتی دیگر، هنگامی که ابابیل برای نابود‌کردن اصحاب فیل به آسمان کعبه رسیدند، ابتدا بر فراز [[کوه ابوقبیس]] رفتند و سپس به سمت خانه کعبه روانه شدند و هفت بار گرد آن [[طواف]] کردند و سپس به [[صفا]] و [[مروه]] رفتند و فاصله دو کوه را هفت بار سعی کردند. سپس به قصد مأموریت اصلی خویش که صیانت از خانه کعبه و کشتن سپاهیان اَبرَهه بود، روانه شدند.<ref>الامالی، ج۱، ص۳۱۴.</ref> سروده‌های فراوانی از شاعران عرب درباره این رخداد با اشاره به این پرندگان نقل شده است.<ref>نک: اخبار مکه، ج۱، ص۱۴۷.</ref>
بر پایه روایتی دیگر، هنگامی که ابابیل برای نابود‌کردن اصحاب فیل به آسمان کعبه رسیدند، ابتدا بر فراز [[کوه ابوقبیس]] رفتند و سپس به سمت خانه کعبه روانه شدند و هفت بار گرد آن [[طواف]] کردند و سپس به [[صفا]] و [[مروه]] رفتند و فاصله دو کوه را هفت بار سعی کردند. سپس به قصد مأموریت اصلی خویش که صیانت از خانه کعبه و کشتن سپاهیان اَبرَهه بود، روانه شدند.<ref>الامالی، ج۱، ص۳۱۴.</ref> سروده‌های فراوانی از شاعران عرب درباره این رخداد با اشاره به این پرندگان نقل شده است.<ref>نک: اخبار مکه، ج۱، ص۱۴۷.</ref>  


== سِجّیل==
== سِجّیل==
{{اصلی|سجیل}}
{{اصلی|سجیل}}
در سوره فیل آمده است که ابابیل سنگ‌ریزه‌هایی به نام [[سجیل|سِجّیل]] بر سر سپاه [[ابرهه|اَبرَهه]] می‌انداختند: «تَرْ‌مِيهِم بِحِجَارَ‌ةٍ مِّن سِجِّيلٍ» (بر آنان سنگ‌هايى از گل [سخت‌] مى‌افكندند). <ref>آیه ۴.</ref>در تفسیر «سجّیل» گفته‌اند که پاره سنگی بود که در آتش [[جهنم]] پخته شده بود.<ref>شرح اصول الکافی، ج۱۱، ص۴۶۵.</ref> همچنین آن را واژه فارسی سَنگْ‌گِل<ref>الصافی، ج۵، ص۳۷۶.</ref> به معنای سنگی از جنس گِل دانسته‌اند.<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۳۸۴.</ref>  
در سوره فیل آمده است که ابابیل سنگ‌ریزه‌هایی به نام [[سجیل|سِجّیل]] بر سر سپاه [[ابرهه|اَبرَهه]] می‌انداختند: «تَرْ‌مِيهِم بِحِجَارَ‌ةٍ مِّن سِجِّيلٍ» (بر آنان سنگ‌هايى از گل [سخت‌] مى‌افكندند).<ref>آیه ۴.</ref> در تفسیر «سجّیل» گفته‌اند که پاره سنگی بود که در آتش [[جهنم]] پخته شده بود.<ref>شرح اصول الکافی، ج۱۱، ص۴۶۵.</ref> همچنین آن را واژه فارسی سَنگْ‌گِل<ref>الصافی، ج۵، ص۳۷۶.</ref> به معنای سنگی از جنس گِل دانسته‌اند.<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۳۸۴.</ref>  


برخی برای حادثه نابودی اصحاب فیل، توجیهی طبیعی مطرح‌کرده و گفته‌اند: «ابابیل» نام پرندگان یا حشراتی ناقل بیماری آبله یا چیزی شبیه آن است. بیهقی نقل می‌کند که پس از آشکارشدن مرغان ابابیل، روی پوست بدن [[اصحاب فیل]] دانه‌‏های آبله ظاهر شد و این نخستین بار بود که بیماری آبله دیده می‌شد.<ref>دلائل النبوه، ص۱۲۴.</ref> ابن کثیر نیز نابودی قوم ابرهه را به وسیله وبای جَدَری دانسته است که نوعی آبله بود و پرندگان حامل آن بودند.<ref>البدایة و النهایه، ج۹، ص۲۷۵.</ref> در برخی گزارش‌های تاریخی نیز از وجود نشانه‌هایی چون خارش پوست در میان سپاهیان [[ابرهه]] یاد شده است.<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۴۴۶؛ الدر المنثور، ج۶، ص۳۹۴.</ref> بعضی از تفاسیر معاصر هم این دیدگاه را پذیرفته و سبب کشته شدن سپاهیان ابرهه را سنگ‌هایی دانسته‌اند که پرندگان می‌افکندند و باعث ابتلای آنان به بیماری آبله می‌شد و گوشت بدنشان را می‌ریخت و به مرگشان می‌انجامید.<ref>تفسیر الکاشف، ج۷، ص۶۱۰، ۶۱۱.</ref>
برخی برای حادثه نابودی اصحاب فیل، توجیهی طبیعی مطرح‌کرده و گفته‌اند: «ابابیل» نام پرندگان یا حشراتی ناقل بیماری آبله یا چیزی شبیه آن است. بیهقی نقل می‌کند که پس از آشکارشدن مرغان ابابیل، روی پوست بدن [[اصحاب فیل]] دانه‌‏های آبله ظاهر شد و این نخستین بار بود که بیماری آبله دیده می‌شد.<ref>دلائل النبوه، ص۱۲۴.</ref> ابن کثیر نیز نابودی قوم ابرهه را به وسیله وبای جَدَری دانسته است که نوعی آبله بود و پرندگان حامل آن بودند.<ref>البدایة و النهایه، ج۹، ص۲۷۵.</ref> در برخی گزارش‌های تاریخی نیز از وجود نشانه‌هایی چون خارش پوست در میان سپاهیان [[ابرهه]] یاد شده است.<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۴۴۶؛ الدر المنثور، ج۶، ص۳۹۴.</ref> بعضی از تفاسیر معاصر هم این دیدگاه را پذیرفته و سبب کشته شدن سپاهیان ابرهه را سنگ‌هایی دانسته‌اند که پرندگان می‌افکندند و باعث ابتلای آنان به بیماری آبله می‌شد و گوشت بدنشان را می‌ریخت و به مرگشان می‌انجامید.<ref>تفسیر الکاشف، ج۷، ص۶۱۰، ۶۱۱.</ref>  


==پانویس==
==پانویس==
خط ۶۰: خط ۶۰:
*'''واژه‌های دخیل در قرآن مجید''': آرتور جفری، ترجمه: بدره‌ای، توس، ۱۳۷۲ش.
*'''واژه‌های دخیل در قرآن مجید''': آرتور جفری، ترجمه: بدره‌ای، توس، ۱۳۷۲ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
<onlyinclude>{{تکمیل مقاله
<onlyinclude>{{تکمیل مقاله
  | شناسه = شد
  | شناسه = شد