۵٬۱۲۵
ویرایش
Z mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
حسنک وزیر در مسیر بازگشت کاروان از آنجا که از غارت قبایل عرب بیمناک بود، مسیر خود را تغییر داد و مسیر شمالی [[اردن]] و جنوب [[سوریه]] را برای بازگشت انتخاب کرد. | حسنک وزیر در مسیر بازگشت کاروان از آنجا که از غارت قبایل عرب بیمناک بود، مسیر خود را تغییر داد و مسیر شمالی [[اردن]] و جنوب [[سوریه]] را برای بازگشت انتخاب کرد. | ||
این مناطق در قلمرو [[فاطمیان مصر]] بود، مهمترین رقیبان و دشمنان خلفای عباسی، قرار داشت. و برای اینکار میبایست از خلیفۀ فاطمی اجازه میگرفتند، خلیفه فاطمی، الظاهر بالله نیز که این مسئله را راهی برای کسب مقبولیت و نفوذ در دل اهل خراسان میدانست، از این درخواست استقبال کرد. وی با صدور اجازه به این کاروان و سفارش به حاکمان شهرهای شام برای تکریم و بزرگداشت کاروان حج و امیران آن و تهیه کردن وسایل آسایش کاروانیان، اسب و جامههای قیمتی و هزار دینار طلا برای هر یک از امیران کاروان فرستاد. <ref>اتحاف الوری، ج٢، ص45٢ و 45٣؛ نیز ر. ک: میقات حج، ج5٧، ص٧6.</ref> | این مناطق در قلمرو [[فاطمیان مصر]] بود، مهمترین رقیبان و دشمنان خلفای عباسی، قرار داشت. و برای اینکار میبایست از خلیفۀ فاطمی اجازه میگرفتند، خلیفه فاطمی، الظاهر بالله نیز که این مسئله را راهی برای کسب مقبولیت و نفوذ در دل اهل خراسان میدانست، از این درخواست استقبال کرد. وی با صدور اجازه به این کاروان و سفارش به حاکمان شهرهای شام برای تکریم و بزرگداشت کاروان حج و امیران آن و تهیه کردن وسایل آسایش کاروانیان، اسب و جامههای قیمتی و هزار دینار طلا برای هر یک از امیران کاروان فرستاد.<ref>اتحاف الوری، ج٢، ص45٢ و 45٣؛ نیز ر. ک: میقات حج، ج5٧، ص٧6.</ref> | ||
==ناراحتی خلیفه عباسی از حسنک== | ==ناراحتی خلیفه عباسی از حسنک== | ||
اقدام حسنک وزیر برای القادر باللّٰه خلیفۀ متعصّب عباسی که سختگیری در مسائل مذهبی را دوباره در بغداد باب کرد، بسیار گران تمام شد و برنتابید. <ref>تاریخ بیهقی، ص٢٢٠-٢٣6؛ آثار الوزراء، عقیلی، ص١٨6؛ المنتظم فی التاریخ الملوک والامم، ابن جوزی، جلد٨، ص١6؛ الکامل ابن اثیر، ذیل وقایع سال 4١5.</ref> بههمین دلیل، ضمن تهدید کردن رییس کاروان عراق که ابوالحسن محمد اقساسی علوی بود و منجر به مرگش شد، <ref>اتحاف الوری، ج٢، ص45٢.</ref> بر سلطان محمود غزنوی خشم گرفت و از مکاتبه با او خودداری ورزید. القادر بالله پس از مدتی، سفیری به دربار سلطان محمود فرستاد و خواستار اعدام حسنک شد با این مستمسک که حسنک، قرمطی است. <ref>آثار الوزراء، عقیلی، ص١٨6؛ دستور الوزراء، خواندمیر، با تصحیح نفیسی، ص١4١؛ جامع التواریخ، اسماعیلیان و فاطمیان، ص4٩.</ref> سلطان محمود زیر بار دستور خلیفه نرفت و تنها خلعتها و اموالی را که خلیفه مصر برای حسنک فرستاده بود، سوزاند و به قولی، بههمراه سفیر القادربالله به بغداد فرستاد ([[جمادی الاولی]]، سال416ه. ق). در آنجا آنها را در باب التونی (النوبی) در حضور مردم آتش زدند. طلاها را هم ذوب کرد تا میان فقیران تقسیم کردند. <ref>اتحاف الوری، ج٢، ص45٢ و 45٣؛ الکامل، ج٩، ص٣4٠؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج١5، ص١٧٢.</ref> | اقدام حسنک وزیر برای القادر باللّٰه خلیفۀ متعصّب عباسی که سختگیری در مسائل مذهبی را دوباره در بغداد باب کرد، بسیار گران تمام شد و برنتابید.<ref>تاریخ بیهقی، ص٢٢٠-٢٣6؛ آثار الوزراء، عقیلی، ص١٨6؛ المنتظم فی التاریخ الملوک والامم، ابن جوزی، جلد٨، ص١6؛ الکامل ابن اثیر، ذیل وقایع سال 4١5.</ref> بههمین دلیل، ضمن تهدید کردن رییس کاروان عراق که ابوالحسن محمد اقساسی علوی بود و منجر به مرگش شد،<ref>اتحاف الوری، ج٢، ص45٢.</ref> بر سلطان محمود غزنوی خشم گرفت و از مکاتبه با او خودداری ورزید. القادر بالله پس از مدتی، سفیری به دربار سلطان محمود فرستاد و خواستار اعدام حسنک شد با این مستمسک که حسنک، قرمطی است.<ref>آثار الوزراء، عقیلی، ص١٨6؛ دستور الوزراء، خواندمیر، با تصحیح نفیسی، ص١4١؛ جامع التواریخ، اسماعیلیان و فاطمیان، ص4٩.</ref> سلطان محمود زیر بار دستور خلیفه نرفت و تنها خلعتها و اموالی را که خلیفه مصر برای حسنک فرستاده بود، سوزاند و به قولی، بههمراه سفیر القادربالله به بغداد فرستاد ([[جمادی الاولی]]، سال416ه. ق). در آنجا آنها را در باب التونی (النوبی) در حضور مردم آتش زدند. طلاها را هم ذوب کرد تا میان فقیران تقسیم کردند.<ref>اتحاف الوری، ج٢، ص45٢ و 45٣؛ الکامل، ج٩، ص٣4٠؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج١5، ص١٧٢.</ref> | ||
در گزارش دیگر آمده است هنگامی که کاروان به بغداد رسید، القادر، خشم خود را با یهودی خواندن فاطمیان و تردید در نسبشان ابراز کرد و دستور داد خلعتها را در باب النوبی آتش زدند. <ref>تاریخ الاسلام، ج٢٨، ص٢5١؛ اتعاظ الحنفاء، مقریزی، ج٢، ص١٣٧-١٣٩؛ الکامل، ج٩، ص٣4٠.</ref> در مقابل، گزارشی میگوید واکنش اهل خراسان و ماوراءالنهر به اقدام خلیفه فاطمی مثبت بود و آنان از اینجهت که او به آنان احسان کرده و زمینه زیارت بیتالمقدس را برایشان فراهم آورده است، به ستایش او پرداختند.<ref>اتحاف الوری، ج٢، ص453.</ref> | در گزارش دیگر آمده است هنگامی که کاروان به بغداد رسید، القادر، خشم خود را با یهودی خواندن فاطمیان و تردید در نسبشان ابراز کرد و دستور داد خلعتها را در باب النوبی آتش زدند.<ref>تاریخ الاسلام، ج٢٨، ص٢5١؛ اتعاظ الحنفاء، مقریزی، ج٢، ص١٣٧-١٣٩؛ الکامل، ج٩، ص٣4٠.</ref> در مقابل، گزارشی میگوید واکنش اهل خراسان و ماوراءالنهر به اقدام خلیفه فاطمی مثبت بود و آنان از اینجهت که او به آنان احسان کرده و زمینه زیارت بیتالمقدس را برایشان فراهم آورده است، به ستایش او پرداختند.<ref>اتحاف الوری، ج٢، ص453.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش