پرش به محتوا

بدعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ۵ مه
خط ۳۳: خط ۳۳:
برخی ریشه نظریه تقسیم بدعت به خوب و بد را یک رخداد تاریخی در روزگار [[خلیفه دوم]] دانسته‌اند<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج11، ص559.</ref> که به دستور وی از سال 14ق. در شب‌های ماه [[رمضان]]، [[نماز تراویح]] به صورت جماعت برگزار شد؛ عُمَر، خلیفه دوم، این را بدعتی خوب شمرد: «نعم البدعة هذه.»<ref>صحیح البخاری، ج2، ص252؛ الموطّا، ج1، ص114-115؛ النص و الاجتهاد، ص251-252.</ref> یعنی نماز تراویح چه خوب بدعتی است؛ گفته شده گفتار وی با مجموعه میراث حدیثی<ref>الکافی، ج1، ص56-57؛ مسند احمد، ج4، ص126.</ref> مسلمانان به ویژه مضمون «هر بدعتی گمراهی است» سازگار نبوده است؛ از این‌رو، عده‌ای از دانشوران اهل سنت همچون [[شافعی]] (م. 204ق.)<ref>البدعه، الواعی، ص88؛ فتح الباری، ج13، ص212.</ref> و [[سیوطی]] (م. 911ق.)<ref>نک: الامر بالاتباع، ص89، 166-171.</ref> برای از بین بردن تعارض میان سخنان عمر و روایت‌های نبوی از بدعت خوب و بد سخن به میان آورده و نماز تراویح را از جمله بدعت‌های خوب معرفی کرده‌اند؛ و عده‌ای نیز منکر بی‌سابقه بودن این نماز شده و آن‌را از جمله سنت‌های نبوی به‌شمار آورده‌اند.<ref>نک: الحوادث و البدع، ص69.</ref>
برخی ریشه نظریه تقسیم بدعت به خوب و بد را یک رخداد تاریخی در روزگار [[خلیفه دوم]] دانسته‌اند<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج11، ص559.</ref> که به دستور وی از سال 14ق. در شب‌های ماه [[رمضان]]، [[نماز تراویح]] به صورت جماعت برگزار شد؛ عُمَر، خلیفه دوم، این را بدعتی خوب شمرد: «نعم البدعة هذه.»<ref>صحیح البخاری، ج2، ص252؛ الموطّا، ج1، ص114-115؛ النص و الاجتهاد، ص251-252.</ref> یعنی نماز تراویح چه خوب بدعتی است؛ گفته شده گفتار وی با مجموعه میراث حدیثی<ref>الکافی، ج1، ص56-57؛ مسند احمد، ج4، ص126.</ref> مسلمانان به ویژه مضمون «هر بدعتی گمراهی است» سازگار نبوده است؛ از این‌رو، عده‌ای از دانشوران اهل سنت همچون [[شافعی]] (م. 204ق.)<ref>البدعه، الواعی، ص88؛ فتح الباری، ج13، ص212.</ref> و [[سیوطی]] (م. 911ق.)<ref>نک: الامر بالاتباع، ص89، 166-171.</ref> برای از بین بردن تعارض میان سخنان عمر و روایت‌های نبوی از بدعت خوب و بد سخن به میان آورده و نماز تراویح را از جمله بدعت‌های خوب معرفی کرده‌اند؛ و عده‌ای نیز منکر بی‌سابقه بودن این نماز شده و آن‌را از جمله سنت‌های نبوی به‌شمار آورده‌اند.<ref>نک: الحوادث و البدع، ص69.</ref>


در مقابل گروهی از دانشمندان اهل سنت با استناد به آیات، روایت‌ها، سخنان صحابه و تابعین، تقسیم بدعت به نیک و بد را نپذیرفته و هرگونه بدعت را ناپسند دانسته‌اند.<ref>البدعه، الواعی، ص103.</ref> از باورداران این تحلیل، [[مالک بن انس]] (م. 179ق.)، امام بیهقی (م. 458ق.)، [[طرطوشی|طُرطُوشی]] (م. 520ق.)، [[ابن‌تیمیه]] (م. 728ق.)، [[زرکشی|زَرکَشی]] (م. 794ق.)، [[ابن‌رجب حنبلی]] (م. 795ق.)، ابن‌حجر (م. 852ق.)، [[محمد عبده]]، [[محمد رشید رضا]] و [[حسن البنا]] را می‌توان نام برد.<ref>نک: البدعه، الواعی، ص104-108.</ref>  
در مقابل گروهی از دانشمندان اهل سنت با استناد به آیات، روایات، سخنان [[صحابه]] و [[تابعین]]، تقسیم بدعت به نیک و بد را نپذیرفته و هرگونه بدعت را ناپسند دانسته‌اند.<ref>البدعه، الواعی، ص103.</ref> از باورداران این تحلیل، [[مالک بن انس]] (م. 179ق.)، امام بیهقی (م. 458ق.)، [[طرطوشی|طُرطُوشی]] (م. 520ق.)، [[ابن‌تیمیه]] (م. 728ق)، [[زرکشی|زَرکَشی]] (م. 794ق)، [[ابن‌رجب حنبلی]] (م. 795ق.)، ابن‌حجر (م. 852ق.)، [[محمد عبده]]، [[محمد رشید رضا]] و [[حسن البنا]] را می‌توان نام برد.<ref>نک: البدعه، الواعی، ص104-108.</ref>  


===تقسیم پنج بخشی بدعت===
===تقسیم پنج بخشی بدعت===


از دیگر تقسیم‌بندی‌های «بدعت»، نظریه تقسیم پنج بخشی بدعت به تعداد احکام شرعی است که گفته شده نخستین‌بار [[عز بن عبدالسلام]] (م. 660ق.) ‌آن‌را طرح کرده است. بر پایه دیدگاه او، خواندن [[نحو]] برای فهمیدن کلام [[خدا]] بدعتی واجب است. ساختن مهمانسرا و مدرسه و خواندن [[نماز تراویح]] در شمار بدعت‌های مستحب است. پدیدار شدن مذاهبی همچون [[جبریه]] و [[قدریه]] از بدعت‌های حرام است.<ref>برای تفصیل بیشتر در باب مذاهب بدعت‌گزار، نک: الحوادث و البدع، ص33، 35.</ref> آراستن مسجدها از بدعت‌های مکروه و [[مصافحه]] در پی نماز صبح و عصر از بدعت‌های مباح است.<ref>قواعد الاحکام، ج2، ص172-173؛ الاعتصام، ص141-142.</ref> باید برای استنباط نوع این‌گونه بدعت‌ها، به قواعد فقهی و شرعی رجوع کرد.<ref>قواعد الاحکام، ج2، ص173.</ref>  
از دیگر تقسیم‌بندی‌های «بدعت»، نظریه تقسیم پنج بخشی بدعت به تعداد احکام شرعی است (واجب، مستحب، حرام، مکروه و مباح) و گفته شده نخستین‌بار [[عز بن عبدالسلام]] (م: 660ق) ‌آن‌را طرح کرد. بر پایه دیدگاه او، خواندن [[نحو]] برای فهمیدن کلام [[خدا]] بدعتی واجب است. ساختن مهمانسرا و مدرسه و خواندن [[نماز تراویح]] در شمار بدعت‌های مستحب است. پدیدار شدن مذاهبی همچون [[جبریه]] و [[قدریه]] از بدعت‌های حرام است.<ref>برای تفصیل بیشتر در باب مذاهب بدعت‌گزار، نک: الحوادث و البدع، ص33، 35.</ref> آراستن مسجدها از بدعت‌های مکروه و [[مصافحه]] در پی نماز صبح و عصر از بدعت‌های مباح است.<ref>قواعد الاحکام، ج2، ص172-173؛ الاعتصام، ص141-142.</ref> باید برای استنباط نوع این‌گونه بدعت‌ها، به قواعد فقهی و شرعی رجوع کرد.<ref>قواعد الاحکام، ج2، ص173.</ref>  


[[شاطبی]] مثال‌های یاد شده را در پرتو قواعد فقهی و اصولی، مشمول بدعت اصطلاحی ندانسته و خود این تقسیم را هم امری تازه شمرده که مشروعیت ندارد.<ref>الاعتصام، ص142-159.</ref>
[[شاطبی]] مثال‌های یاد شده را در پرتو قواعد فقهی و اصولی، مشمول بدعت اصطلاحی ندانسته و خود این تقسیم را هم امری تازه شمرده که مشروعیت ندارد.<ref>الاعتصام، ص142-159.</ref>
۳٬۲۵۳

ویرایش