پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
اجداد رسول الله (ص)
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
== ایمان == درباره ایمان نیاکان رسول خدا در میان مسلمانان اتفاقنظر وجود ندارد. موافقان و مخالفان، برای اثبات نظر خود ادلهای آوردهاند: === دیدگاه دانشوران شیعه === ایمان [[عبدالله بن عبدالمطلب|پدر]] و [[آمنه|مادر]] رسول خدا(ص) و طهارت و پاکی ولادت همه پیامبران، از ویژگیهای اعتقادی [[امامیه]] است.<ref>تصحیح اعتقادات امامیه، ص۱۳۹؛ التبیان، ج۴، ص۱۷۵؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۴۹.</ref> شیخ صدوق، شیخ مفید و شیخ طوسی، معتقدند که همه نیاکان پیامبر از [[آدم(ع)]] تا عبدالله مسلمان بودهاند.<ref>تصحیح اعتقادات امامیه، ص۱۳۹.</ref> شیخ مفید با اشاره به سخن صدوق، تصریح کرده است که به اجماع امامیه، پدران پیامبر(ص) موحد بودهاند.<ref>اوائل المقالات، ص۴۵-۴۶.</ref> شیخ طوسی دلیل ایمان اجداد پیامبر را اجماع یاد کرده و یادآور شده است که اجماع امامیه به سبب وجود معصوم در میان آنان حجّت است. امامیه کتابهایی در اثبات این اعتقاد نگاشتهاند؛ مانند تنزیه الانبیاء نوشته سید مرتضی و مقصد الطالب فی ایمان آباء النبی و عمه ابیطالب اثر میرزا محمد گرگانی. طبرسی ذیل آیه {یا أبَتِ لا تَعبُدِ الشَّیطانَ} ([[سوره مریم]]، آیه ۴۴) با بیان این که خطاب متوجه پدر بزرگِ مادری [[ابراهیم(ع)]] بوده و نام پدر حقیقی ابراهیم، تارَخ است، به موحد بودن پدر و اجداد پیامبر(ص) تا آدم(ع) تصریح کرده است.<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۴۹۷.</ref> از میان متأخران، مجلسی آنان را نه تنها مسلمان، بلکه از صدیقین دانسته که گروهی پیامبران خدا و دستهای دیگر از اوصیای معصوم بودهاند. به اعتقاد مجلسی، برخی از نیاکان رسول خدا(ص) ایمان خود را بر پایه مصالحی پنهان داشتهاند.<ref>بحار الانوار، ج۱۲، ص۴۹.</ref> در کتب کلامی و تفسیری شیعه، آنجا که سخن از ایمان اجداد پیامبر(ص) به میان آمده، به ادله قرآنی، حدیثی، عقلی و تاریخی استناد شده است: # '''دلیل قرآنی''': برخی مفسران شیعه به آیه {وَتَقَلُّبَک فِی السَّاجِدِینَ} ([[سوره شعراء]]، آیه ۲۱۹) تمسک جسته و نیاکان پیامبر را مؤمن و ساجد شمردهاند.<ref>نک: منهج الصادقین، ج۶، ص۴۵۷.</ref> به اعتقاد متکلمان امامیه، حدیثهای فراوان در تفسیر این آیه، بر ایمان اجداد رسول خدا دلالت دارند.<ref>دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۶۰۶.</ref> بر پایه منابع تفسیری، پیامبر(ص) در اصلاب پیامبران بود تا سرانجام نور او به [[عبدالله بن عبدالمطلب]] رسید.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۱۲۵؛ مجمع البیان، ج۷، ص۳۲۳-۳۲۴.</ref> نیز از دو آیه {رَبَّنَا وَاجعَلنَا مُسلِمَینِ لَک وَمِن ذُرِّیتِنَا أُمَّةً مُسلِمَةً لَک} ([[سوره بقره]]، آیه ۱۲۸) و {وَجَعَلَها کلِمَةً باقِیةً فی عَقِبِهِ} ([[سوره زخرف]]، آیه ۲۸) برداشت کردهاند که باید کلمه «الله» در نسل [[حضرت ابراهیم]] تا روز قیامت بماند و جماعتی از نسل ایشان باشند که خداوند را در سرشت خود بپرستند.<ref>تفسیر سمرقندی، ج۳، ص۲۵۶؛ التبیان، ج۹، ص۱۹۴.</ref> گویا این برآمده از دعای ابراهیم(ع) است که از خدا خواست او و فرزندانش را از عبادت بتها دور گرداند: {وَإِذ قَالَ إِبرَاهِیمُ رَبِّ اجعَل هَذَا البَلَدَ آمِنًا وَاجنُبنِی وَبَنِی أَن نَعبُدَ الأصنَامَ}. ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۵) در اینجا مقصود از {هَذَا البَلَدَ} مکه و مراد از فرزندان، همان اجداد پیامبرند.<ref>تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۲۴۵؛ البرهان، ج۳، ص۳۱۱.</ref> نیز ابراهیم(ع) به گزارش قرآن کریم گفت: پروردگارا! من و خاندانم را از نمازگزاران قرار ده: {رَبِّ اجعَلنِی مُقِیمَ الصَّلاةِ وَمِن ذُرِّیتِی}. (ابراهیم/۱۴، ۳۵) # '''دلیل روایی''': دستهای از روایتها بر پاک بودن پدران و مادران پیامبر دلالت دارند؛ مانند این روایت از پیامبر(ص): «لم نزل ننتقل من أصلاب الطاهرین إلی أرحام الطاهرات»؛ «پیوسته از صلبهای مردان پاک به رحمهای زنان پاک منتقل میشدم».<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۲۰۶؛ اوائل المقالات، ص۴۶؛ الدر المنثور، ج۵، ص۹۸.</ref> و نیز این روایت: «خداوند ما را در صلب آدم قرار داد و سپس به صلبهای پدران و رحمهای مادران منتقل کرد و نجاست و شرک و گناه کفر به ما نرسید».<ref>الدر المنثور، ج۵، ص۹۸؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۴۸؛ ج۱۵، ص۱۱۹.</ref> این روایتها متواترند. کلمات «الطاهرین» و «الطاهرات» از یکتاپرست بودن آنان نشان دارد؛ زیرا خداوند فرموده: {إِنَّمَا المُشرِکونَ نَجَسٌ}. ([[سوره توبه]]، آیه ۲۸) اگر در اجداد پیامبر کافری یافت میشد، معنا نداشت که همگی آنان طاهر دانسته شوند. برخی حکم طهارت در روایتها را پاکی از زنا دانستهاند؛ اما این توجیه را نمیتوان صحیح دانست؛ زیرا بدترین نجاستها شرک است. طهارت در این روایتها را یا باید در بر دارنده همه مصادیقش دانست یا شامل مصداق بارز آن شمرد که شرک است. افزون بر این، در برخی روایتها، پس از بیان طهارت پدران و مادران پیامبر(ص) از شرک، پاکدامنی آنان جداگانه یاد شده است.{{سخ}} در روایتی از [[ابن عباس]]، آمده است که پدر عدنان و مضر، اسد و... بر اسلام و آیین حضرت ابراهیم بودهاند.<ref>سبل الهدی، ج۱، ص۲۹۱.</ref> در حدیثی از پیامبر، خطاب به [[امام علی(ع)]] آمده است: ای علی! عبدالمطلب استقسام به ازلام (از اعمال دوران جاهلی) نمیکرد و بت نمیپرستید و از گوشت حیوانی که با نام بتها ذبح میکردند، نمیخورد و میگفت: من بر آیین ابراهیم هستم.<ref>بحار الانوار، ج۷۴، ص۵۶.</ref> در حدیثی، امام علی(ع) سوگند یاد کرده است که ابوطالب، عبدالمطلب، هاشم و عبدمناف، هیچگاه بت نپرستیدند و بر آیین ابراهیم بودند و به سوی [[مسجدالحرام|بیت الحرام]] نماز میگزاردند.<ref>الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۰۷۵؛ بحار الانوار، ج۱۵، ص۱۴۴؛ ج۳۵، ص۸۱؛ الغدیر، ج۷، ص۳۸۷.</ref> {{سخ}}دستهای دیگر از روایتها از [[شفاعت]] پیامبر برای نیاکانش سخن گفتهاند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۵؛ بحار الانوار، ج۱۵، ص۱۰۸.</ref> و بر پایه سخن [[قرآن کریم]] جایز نیست که پیامبر و مؤمنان برای مشرکان آمرزش خواهند و شفاعت کنند. ([[سوره توبه]]، آیه ۱۱۳) بر پایه روایتی، رسول خدا(ص) فرمان داد که مضر و ربیعه را دشنام دهند؛ زیرا آنان مسلمان بودهاند.<ref>الطبقات، ج۱، ص۴۸؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۶.</ref> # '''دلیل عقلی''': متکلّمان امامیه بر آنند که اگر در پدران پیامبر ضعفی راه داشت، مردم از ایشان بیزار میشدند. آنان از این راه، به اثبات ایمان اجداد پیامبر از راه عقلی پرداختهاند.<ref>کشف المراد، ص۴۷۱-۴۷۲؛ حق الیقین، ص۱۴۴.</ref> # '''دلیل تاریخی''': منابع تاریخی درباره ایمان اجداد پیامبر(ص) چندان گزارش ندادهاند؛ اما دلیلی صریح نیز بر شرک نیاکان پیامبر ارائه نکردهاند. از برخی گزارشها میتوان ایمان آنان را دریافت؛ مانند این که مردم عبدالمطلب را ابراهیم ثانی لقب داده بودند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱؛ العدد القویه، ص۱۳۶.</ref> نیز هنگامی که [[ابرهه]] برای تخریب [[کعبه]] به [[مکه]] هجوم برد و شتران عبدالمطلب را به غنیمت گرفت، وی به ابرهه گفت: «إِنَّ لِهَذَا البَیتِ رَبّاً یمنَعُه”<ref>بحار الانوار، ج۱۷، ص۲۲۶.</ref> یا: «أنی أنا رب الإبل و إن للبیت رباً سَیمنعه».<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۳۴.</ref> در گزارشی دیگر آمده است که عبدالمطلب حلقه دَرِ کعبه را گرفت و از خداوند خواست ۱۰ پسر به او عطا کند.<ref>بحار الانوار، ج۱۵، ص۱۲۹.</ref> === دیدگاه دانشمندان اهل سنت === برخی دانشوران [[اهل سنت]] مانند دانشمندان [[شیعه]]، بر ایمان و پاکی پدران پیامبر تأکید دارند<ref>تصحیح اعتقادات امامیه، ص۱۳۹؛ التبیان، ج۴، ص۱۷۵؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۴۹.</ref> ؛ اما بسیاری از ایشان آن را باور ندارند. در میان موافقان، دانشمندان نامآوری به چشم میخورند که به سختی با ادعای کفر اجداد پیامبر(ص) مخالفند<ref>نک: شیعهشناسی، ج۱، ص۲۵۲-۲۶۲.</ref> ؛ مانند فخرالدین رازی<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۵۳۷؛ تفسیر لاهیجی، ج۳، ص۴۰۲.</ref> که بر ادعای خود دو دلیل دارد: # آیات ۲۱۸-۲۱۹ [[سوره شعراء]]: {الَّذِی یرَاک حِینَ تَقُومُ وَتَقَلُّبَک فِی السَّاجِدِینَ}؛ «خدایی که تو را میبیند؛ آنگاه که به عبادت برمیخیزی و آنگاه که در میان سجدهکنندگان منتقل میگردی». به گفته رازی، مراد از تقلّب و جابهجایی در میان ساجدان، انتقال نطفه پیامبر از صُلب یکتاپرست به صلب یکتاپرست دیگر است. # حدیثی که بر پاکی پدران و مادران پیامبر تصریح دارد: «لَم أزَل أنْقُلُ مِن أصلابِ الطّاهِرینَ الی أرحام الطاهرات». در دیدگاه سیوطی نیز خاندان و پدر و مادر پیامبر از «حُنَفا» و بر دین جدّشان ابراهیم(ع) بودهاند. او معتقد است که گروهی از دانشوران برجسته اهل سنت، مانند فخر رازی، بر همین عقیدهاند. سیوطی در تأیید نظریه فخر رازی، چند دلیل عقلی و روایی دیگر آورده و حدیثهایی از بخاری، بیهقی و ابونعیم و دیگر محدّثان گزارش کرده و سپس ادلهای از شهرستانی و ماوردی آورده است. به اعتقاد او ایمان نیاکان پیامبر را میتوان با دو دسته از روایتها ثابت کرد: # روایتهایی که اجداد پیامبر(ص) را بهترین افراد زمان خود دانستهاند. # حدیثهایی که تصریح دارند افراد یکتاپرست در هر روزگاری وجود داشتهاند. با پیوند دادن این دو دسته روایت، یکتاپرستی نیاکان پیامبر ثابت میشود. سیوطی کتابهایی در این زمینه نوشته است که عبارتند از: الدرج الرفیعة فی الآباء الشریفه، المقاصد السندسیة فی النسبة المصطفویه، التعظیم و المنّة بأن أبوی رسول اللَّه صلی الله علیه و آله فی الجنّه، السبل الجلیة فی الآباء العلیه، مسالک الحنفاء فی نجاة آباء المصطفی و نشر العلمین فی اثبات عدم وضع حدیث احیاء ابویه صلی الله علیه و آله واسلامهما علی یدیه. از دیگر دانشمندان اهل سنت، سخاوی مورخ نامآور است که به گفته خود، در این موضوع یک جلد کتاب نوشته است. آلوسی ذیل آیه {وَ تَقَلُّبَک فِی السَّاجِدِینَ} ([[سوره شعراء]]، آیه ۱۹) بر ایمان پدر و مادر رسول خدا تأکید و یادآوری کرده است که استدلال به این آیه را بسیاری از بزرگان [[اهل سنت]] پذیرفتهاند.<ref>روح المعانی، ج۱۰، ص۱۳۴؛ شیعهشناسی، ج۱، ص۲۵۹.</ref> او در رد انحصار این عقیده به شیعه، به سخنان بسیاری از اهل سنت پرداخته که عقیده دارند آزر پدر حضرت ابراهیم(ع) نبوده و در میان پدران پیامبر هیچ کافری وجود نداشته است.<ref>روح المعانی، ج۱۰، ص۱۳۵.</ref> کتانی حدیثهای دلالتگر بر یکتاپرستی نیاکان پیامبر را متواتر شمرده و آنان را از کفر، عیب و پلیدی روزگار جاهلیت، پاک دانسته است.<ref>النظم المتناثر، ص۲۰۲.</ref> بر پایه برخی پژوهشهای معاصر، ماوردی، رازی، سنوسی و تلمسانی از دانشمندان اهل سنت، به ایمان نیاکان رسول خدا تصریح دارند.<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج۲، ص۱۸۶؛ نک: شیعهشناسی، ج۱، ص۲۵۹.</ref> گفتهاند: ابن عربی در پاسخ کسی که پدر پیامبر را دوزخی خواند، خود او را به موجب این آیه: {إِنَّ الَّذِینَ یؤذُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فِی الدُّنیا وَ الآخِرَةِ} ([[سوره احزاب]]، آیه ۵۷) ملعون و دوزخی دانست.<ref>الدر المنیفه، ص۱۷.</ref> [[عمر بن عبدالعزیز]] اموی (حکومت: ۹۹-۱۰۱ق.) کسی را که پدر پیامبر(ص) را کافر خوانده بود، شایسته کتابت در دیوان ندانست. نیز وی سلیمان بن سعد را به سبب داشتن چنین عقیدهای از دیوان عزل کرد.<ref>الدر المنیفه، ص۱۹.</ref> در برابر این گروه، بسیاری از اهل سنت بر این باورند که پدر و مادر و اجداد پیامبر متأثر از محیط زندگی خویش بتپرست بودهاند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۵۳۷؛ البحر المحیط، ج۸، ص۱۹۸.</ref> حتی برخی، از جمله ابراهیم حلبی و علی القاری، در این زمینه کتاب و رساله نوشتهاند.<ref>شیعهشناسی، ج۱، ص۲۵۵.</ref> تصریح قرآن بر کفر آزر، پدر ابراهیم(ع)، از ادله این گروه است. اما برخی مورخان اهل سنت مانند ابن حجر، اجماع مورخان را گزارش کردهاند که آزر پدر ابراهیم(ع) نبوده، بلکه عمو یا جد مادری وی بوده و نام پدر او تارخ است و اطلاق «اَب» بر عمو از روی توسّع و مجازگویی است؛ چنانکه در آیه ۱۳۳ [[سوره بقره]] خداوند [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل]] را از اجداد [[حضرت یعقوب(ع)|یعقوب(ع)]] شمرده است، در حالی که عموی یکی از اجداد او بوده است. کلمه «اَب» بر مربی، عمو و جد نیز اطلاق میگردد، برخلاف «والد» که تنها به پدر بیواسطه گفته میشود. برخی از مخالفان ایمان اجداد پیامبر(ص) به رغم اعتقاد به آن، با استدلال به حرمت آزردن پیامبر(ص)، طرح این مسئله را حرام دانستهاند.<ref>روح البیان، ج۱، ص۲۱۸.</ref> به نظر میرسد هدف مخالفان از طرح مسئله شرک اجداد پیامبر(ص)، تطهیر بزرگان خودشان بوده که نه تنها اجدادشان مشرک بودهاند، بلکه خود نیز مدتی بسیار در شرک زیستهاند.
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
این صفحه عضوی از ۱۴ ردهٔ پنهان است:
رده:مقالههای بدون جعبه نقل قول
رده:مقالههای بدون عکس
رده:مقالههای بدون مطالعه بیشتر
رده:مقالههای بدون ناوبری
رده:مقالههای بدون پیوند به بیرون
رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات
رده:مقالههای تکمیلشده
رده:مقالههای دارای تغییر مسیر
رده:مقالههای دارای رده
رده:مقالههای دارای شناسه
رده:مقالههای دارای عنوانبندی
رده:مقالههای دارای لینکدهی
رده:مقالههای دارای پانویس و منابع
رده:مقالههای ویرایش شده
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
اجداد رسول الله (ص)
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width