پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
بنیعبدالدار
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
{{جعبه اطلاعات قبایل | نام = بنیعبدالدار | تصویر = | اندازه تصویر = | نام کامل = بنیعبدالدار | نسب = [[عبدالدار بن قصیّ|عبدالدار]] بن [[قصیّ بن کلاب]] | محل حکومت = | مدت حکومت = | مکان قبیله = [[مکه]] | سرسلسله = عبدالدار بن قصیّ | اشخاص مهم = [[نضر بن حارث]]، [[مصعب بن عمیر]]، [[عثمان بن عبدالدار]]، [[بره بنت عبدالعزی|برّه بنت عبدالعزّی]]، [[قاسط بن شریح]]، [[ابوطلحه عبدالله بن عبدالعزّی]]، [[طلحة بن ابوطلحه]]، [[عثمان بن طلحه]]، [[سبّاق بن عبدالدار]]، [[اسماعیل بن عبدالله قرشی عبدری]]، [[عبدالله بن مسافع]]، [[شیبة بن عثمان]]، [[مغیرة بن ابیبرده]]، [[عامر بن وهب]]، [[رزین بن معاویه سرقسطی اندلسی]]، [[بیبش بن محمد]] | جمعیت = | جنگها = | شاخهای از = [[قریش]] | زیرشاخهها = | مهمترین اقدامات = شرکت در [[نبرد فجار]]، شرکت در [[نبرد بدر]]، شرکت در [[نبرد خندق]]، شرکت در [[نبرد احد]] | مناصب مهم = منصب پردهداری [[کعبه]]، [[منصب لواء]]، [[منصب حجابت]]، [[منصب دار الندوه]]، [[منصب سدانت]]، [[منصب سقایت]]، [[منصب رفادت]] | مذهب = [[شرک]]، [[اسلام]] }} '''بنیعبدالدار''' تیرهای از [[قریش]]، که دارای مناصب گوناگون [[کعبه]] بودند. بنیعبدالدار از طوائف بزرگ [[قریش]] به شمار میروند که ریاست مناصب [[پردهداری کعبه]]، [[پرچمداری]] در جنگها، [[حجابت]] (كليدداری) و [[دار الندوه]] (مرکز مشورتی قریش) در اختیارشان بود. از این جهت، افراد این خاندان از تاثیری ویژه در پیشبرد یا ممانعت از گسترش [[اسلام]] برخوردار بودند. از آنجایی که مناصب مهم جاهلی را بر عهده داشتند در صف مقدّم مبارزه با اسلام قرار گرفته بودند و به دسیسهچینی بر ضد اسلام میپرداختند، لذا آیاتی از [[قرآن]] در شان آنها نازل شده است. با توجه به ریاست بنیعبدالدار بر [[دار الندوه]]، آنان در تصمیماتی چون آزار مسلمانان، حصر اقتصادی آنها، تعقیب ایشان در [[حبشه]]، و نقشه قتل [[پیامبر اسلام(ص)]] دخالت جدّی داشتهاند و پس از هجرت پیامبر به [[مدینه]] تا پیش از [[فتح مکه]]، حرکات نظامی و ایجاد جنگهایی علیه پیامبر(ص) از اقدامات عبدریان به شمار میرود. ==نسب بنیعبدالدار== این تیره [[قریش]] از نسل [[عبدالدار بن قصیّ|عبدالدار]] بن [[قصیّ بن کلاب]] از نیاکان معروف [[عرب]] پیش از [[اسلام]] است که برادر [[عبدمناف]]، جدّ سوم [[پیامبر(ص)]] به شمار میرود. [[عبدالدار]] که بر پایه برخی نقلها، نام دیگرش عبدالله بود، <ref>انساب الاشراف، ج1، ص58-59.</ref> نخستزاده قصیّ است.<ref>المنمق، ص32.</ref> قصی وی را منسوب به خانهاش نام نهاد و دو برادر دیگرش به نام عبدمناف و [[عبدالعزّی]] را منسوب به خدایش خواند و [[عبد بن قصی]] مشهور به عبد قصی<ref>الطبقات، ج1، ص58؛ انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> را نیز منسوب به خویش نامید.<ref>الطبقات، ج1، ص57-58؛ المنمق، ص32؛ انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> ===فرزندان عبدالدار=== [[بلاذری]] (م. 279ق.) پنج پسر برای عبدالدار به نام عثمان، وهب، کلده، عبدمناف و سبّاق یاد کرده که چهار فرزند نخست از هند بنت لؤیّ بن ملکان خزاعی و مادر فرزند پنجم نیز از [[طایفه هوازن]] بود. اما [[ابنحزم]] (م. 456ق.) تنها سه فرزند به نام عثمان، عبدمناف و سبّاق را نام میبرد.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص403؛ جمهرة انساب العرب، ص125.</ref> در منابع پیش از بلاذری، نامی از وهب بن عبدالدار نیامده و کلده نیز تنها از جانب [[ابنسعد]] (م. 230ق.) در ذیل نسب رقیه بنت هاله آمده است. ولی در جای دیگر، نسب وی را به صورت کلدة بن عبدمناف بن عبدالدار میآورد<ref>الطبقات، ج8، ص41.</ref> که در این صورت، سخن ابنحزم درست به نظر میرسد.<ref>جمهرة انساب العرب، ص125.</ref> منسوبین به قبیله بنیعبدالدار را عبدری یا داری مینامند.<ref>الانساب، ج4، ص131؛ اللباب، ج1، ص484.</ref> ===نسل عبدمناف=== از نسل عبدمناف بن عبدالدار شخصیتهایی اثرگذار در آغاز اسلام پدید آمدهاند: [[نضر بن حارث]]، دشمن سرسخت پیامبر؛<ref>السیرة النبویه، ج1، ص350؛ البدایة و النهایه، ج3، ص86-87.</ref> فرزندش فراس از مهاجران به [[حبشه]]؛<ref>السیرة النبویه، ج1، ص325.</ref> برادرش نضیر در زمره «[[مؤلفة قلوبهم]]»<ref>الطبقات، ج6، ص6؛ تاریخ طبری، ج3، ص90.</ref> و بر پایه روایتی دیگر، از مهاجران به حبشه.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص232؛ الاستیعاب، ج4، ص1525.</ref> [[مصعب بن عمیر]] (مصعب الخیر) پرچمدار [[مسلمانان]] در [[نبرد بدر]]<ref>الطبقات، ج3، ص89؛ انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> و [[نبرد احد|احد]].<ref>المغازی، ج1، ص221؛ الطبقات، ج3، ص89.</ref> ابوالروم برادر مصعب، از مهاجران به حبشه<ref>السیرة النبویه، ج1، ص325؛ الطبقات، ج4، ص91.</ref> و شهید در [[نبرد یرموک]]؛<ref>جمهرة انساب العرب، ص126؛ الاستیعاب، ج4، ص1660.</ref> برادر دیگرش ابوعزیر بن عمیر از اسرای مشرکان در نبرد بدر.<ref>المغازی، ج1، ص140؛ السیرة النبویه، ج2، ص4؛ الطبقات، ج2، ص13.</ref> عبدشرحبیل بن هاشم و فرزندش ارطاة، پرچمداران شرک در نبرد احد.<ref>الطبقات، ج5، ص33؛ تاریخ خلیفه، ص28؛ انساب الاشراف، ج1، ص61.</ref> منصور بن عبدشرحبیل نگارنده پیمان محاصره مسلمانان در شعب<ref>جمهرة انساب العرب، ص127.</ref> و [[عکرمة بن عامر]] صاحب دار الندوه.<ref>الطبقات، ج1، ص63؛ المنمق، ص34.</ref> ===نسل عثمان بن عبدالدار=== از [[عثمان بن عبدالدار]] نیز دو فرزند به نام عبدالعزّی و شریح بر جای ماندند.<ref>جمهرة انساب العرب، ص127.</ref> [[برّه بنت عبدالعزّی]]، جدّ مادری پیامبر اسلام(ص). <ref>المحبر، ص9؛ المعارف، ص131.</ref> [[قاسط بن شریح]] پرچمدار شرک در نبرد احد. <ref>انساب الاشراف، ج1، ص60.</ref> [[ابوطلحه عبدالله بن عبدالعزّی]] رهبر عبدریان در [[نبرد فجار]]. <ref>جمهرة انساب العرب، ص127.</ref> [[طلحة بن ابوطلحه]] و برادر وی ابوسعد<ref>انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> و فرزندانش مسافع و کلاب و جلاس عثمان و ابوسعد و حارث پرچمداران مشرکان در نبرد احد. <ref>المغازی، ج1، ص202؛ الطبقات، ج2، ص30-31؛ تاریخ خلیفه، ص27-28.</ref> [[عثمان بن طلحه]] پرچمدار شرک در [[نبرد خندق]]<ref>الطبقات، ج2، ص50.</ref> و کلیددار کعبه پس از [[فتح مکه]]. <ref>المغازی، ج2، ص833؛ السیرة النبویه، ج2، ص411؛ الطبقات، ج2، ص104.</ref> شیبه پسر عموی وی کلیددار کعبه<ref>انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> که از نسل وی [[خاندان بنیشیبه]] به عنوان کلیدداران کعبه پدید آمد. <ref>الطبقات، ج2، ص104؛ انساب الاشراف، ج9، ص403-404.</ref> [[ابراهیم بن عبیدالله]] از نسل عثمان بن طلحه که در روزگار [[هارون الرشید]] حکمران [[یمن]] بود و در شورش علویان در دوره [[مامون]] کشته شد، از این خاندان بودند.<ref>جمهرة انساب العرب، ص128.</ref> ===نسل سباق بن عبدالدار=== از [[سبّاق بن عبدالدار]] نیز نسلی فراوان پدید آمدند که بسیاری از آنها بر پایه گزارش تاریخنگاران به سبب ظلم هلاک شدند.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص403.</ref> از میان آنها میتوان به اسود بن عامر که در نبرد بدر کشته شد و نیز [[سویبط بن سعد]] که از مهاجران به حبشه و بدریان به شمار میرود، اشاره نمود.<ref>جمهرة انساب العرب، ص126.</ref> ==مناصب بنیعبدالدار== بر پایه گزارش تاریخنگاران، عبدالدار از بهره هوشی پایینی برخوردار بود<ref>المنمق، ص390؛ المحبر، ص379؛ تاریخ طبری، ج2، ص259.</ref> و برای آنکه از دیگر برادران عقب نماند، پدرش مناصب مربوط به کعبه و [[حج]] را به وی واگذارد. وی مورد دلبستگی فراوان قصی و نخستزاده او بود.<ref>المنمق، ص188؛ تاریخ طبری، ج2، ص259؛ انساب الاشراف، ج1، ص59-60.</ref> درباره شمار و گونه این مناصب اختلاف بسیار به چشم میخورد. برخی این مناصب را ریاست دار الندوه، [[حجابت]] (کلیدداری کعبه)، [[لواء]] (پرچمداری در جنگها)، [[رفادت]] (پذیرایی از حجّاج) و [[سقایت]] (آب دادن به حجّاج) خواندهاند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص131-132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref> برخی نیز از این مجموعه، سقایت را استثناء کرده و آن را متعلق به عبدمناف در روزگار زندگانی قصی دانسته<ref>المعارف، ص604.</ref> یا رفادت و سقایت را از آنِ عبدقصی شمردهاند که پس از وفات قصی، به دستور وی به عبدالدار منتقل شده است<ref>نک: انساب الاشراف، ج1، ص59-60.</ref> و یا از این میان، تنها ریاست دار الندوه را متعلق به عبدالدار دانسته و ریاست و سقایت را از آن عبدمناف و رفادت را از آنِ عبدالعزّی و دو طرف وادی [[مکه]] را متعلق به عبدقصی دانستهاند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص241.</ref> برخی نیز از زبان معمر بن مثنّی (م. 203ق.) سقایت و رفادت را دو منصب واگذارده به عبدمناف در روزگار قصی خواندهاند<ref>التنبیه و الاشراف، ص180.</ref> و یا از میان همه مناصب، تنها حجابت و لواء را مناصب تفویض شده به عبدالدار شمرده و سقایت و دار الندوه را به عبدمناف و رفادت و مهمانداری [[ایام منی]] را متعلق به عبدالعزّی دانستهاند.<ref>سبل الهدی، ج1، ص276.</ref> سازگار با شواهد روایی، [[منصب سدانت]] (خدمتگزاری و محافظت از کعبه) نیز در اختیار بنیعبدالدار بوده است.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص412؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210؛ المنتظم، ج2، ص216.</ref> این منصب از افتخارات [[عرب جاهلی]] به شمار میرفت<ref>المحبر، ص241؛ انساب الاشراف، ج4، ص16.</ref> که قصیّ از [[خزاعیان]] دریافت نمود.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55.</ref> برخی نیز این منصب را همان حجابت دانستهاند.<ref>العین، ج7، ص228، «سدن. </ref><ref>السیرة النبویه، ج2، ص412.</ref> شماری نیز آن را کنار حجابت از مناصب عبدالدار شمردهاند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55-56؛ المنتظم، ج2، ص216؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210.</ref> با این حال، تفاوت میان سدانت و حجابت چندان آشکار نمینماید. پیرامون برخی از این مناصب پس از وفات قصّی نزاعی درگرفت که به سازش انجامید. نتیجه این سازش، واگذاری سه منصب دارالندوه، حجابت، و لواء<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ المنمق، ص34.</ref> و به روایتی حجابت و لواء<ref>المحبر، ص167؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص401.</ref> به بنیعبدالدار بود. [[ابنحبیب]] (م. 245ق.) سرپرستی این مناصب را با ابوطلحة بن عبدالعزّی دانسته است.<ref>المنمق، ص34، 190.</ref> ===منصب دار الندوه=== دار الندوه به جایی برای مشورت قریش در امور جنگ و صلح و بستن پیمانها و حتی تزویج اطلاق میگشت<ref>انساب الاشراف، ج1، ص58-59.</ref> که تا هنگام خلافت [[معاویه]] در دست بنیعبدالدار بود. معاویه این منصب را از عکرمة بن عامر به صد هزار درهم خریداری نمود و [[دارالاماره]] خویش گرداند.<ref>المنمق، ص34؛ انساب الاشراف، ج1، ص59؛ ج9، ص412، 454.</ref> بر پایه گزارشی دیگر، منصب سرپرستی دار الندوه در [[روزگار جاهلیت]] به دست [[حکیم بن حزام]] از تیره [[بنیعبدالعزی بن قصی]] در برابر ظرف شرابی از بنیعبدالدار خریداری شد و حکیم بن حزام دار الندوه را به صد یا صدهزار درهم یا چهل هزار دینار به معاویه فروخت و در پاسخ طعنه [[عبدالله بن زبیر]] به وی که شرف قریش ـ یا: قوم خود ـ را فروخته است، پاسخ داد: شرف به تقوا است و من در روزگار جاهلیت، آن را به ظرف شرابی خریدم و اکنون پول آن را صدقه قرار دادم.<ref>جمهرة انساب العرب، ص121؛ الاستیعاب، ج1، ص362؛ البدایة و النهایه، ج2، ص207؛ ج8، ص69.</ref> [[ابنقتیبه]] (م. 276ق.) بدون اشاره به دار الندوه، به فروخته شدن خانه حکیم بن حزام که در روزگار جاهلیت در برابر ظرف شرابی خریداری شده بود، به معاویه در برابر 60000 دینار اشاره نموده<ref>المعارف، ص311.</ref> و بلاذری (م. 279ق.) این پنداشت را که آن خانه دار الندوه بوده، اشتباه دانسته است.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص454.</ref> ===منصب حجابت=== [[حجابت]] سمتی است که به حاجب اختیار اجازه یا ممانعت از ورود دیگران به مکان یا محضر شخصی ویژه را میدهد. حجابت کعبه به معنای امتیاز کلیدداری و ممانعت از ورود دیگران به آن است.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص299؛ دائرة المعارف اسلام انگلیسی، مدخل: حجابت EI (The Encyclopaedia of Islam): hadjib.</ref> ====حاجبان نخستین==== حاجبان نخستین کعبه را عبدالدار، عثمان بن عبدالدار، [[عبدالعزّی بن عثمان]]، [[ابیطلحه عبدالله بن عبدالعزی]] و [[طلحة بن ابیطلحه]] دانستهاند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص59-60.</ref> ====ابقای منصب در فتح مکه==== [[واقدی]] (م. 207ق.) در گزارش فتح مکه، به نحوه ابقای این منصب میان بنیعبدالدار به دست [[پیامبر اسلام(ص)]] اشارت نموده که [[عثمان بن طلحه]] به فرمان پیامبر اسلام(ص) و ابلاغ [[بلال]] و دخالت [[ابابکر]] و [[عمر]]<ref>المغازی، ج2، ص833.</ref> و بر پایه گزارشی، بدون دخالت بلال و ابابکر، کلید کعبه را که نزد مادرش امسعید از قبیله بنیعمرو بن عوف و دختر شیبه بود، به اکراه دریافت نمود و آن را به پیامبر(ص) واگذارد.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص411؛ الطبقات، ج2، ص104.</ref> پیامبر(ص) این منصب را پس از پاکیزه نمودن کعبه برای همیشه به عثمان بن طلحه بازگرداند و فرمود: جز ظالم آن را بازنستاند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ السیرة النبویه، ج2، ص412.</ref> آوردهاند که آن را به [[شیبة بن عثمان]] فرزند<ref>المعارف، ص70.</ref> یا پسر عموی عثمان بن طلحه<ref>انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> یا هر دو آنها سپرد.<ref>نک: الاستیعاب، ج2، ص712؛ الوافی بالوفیات، ج2، ص23.</ref> برخی نیز بر آنند که پیامبر(ص) کلید را نخست به عثمان بن طلحه و پس از وفات وی به شیبه داد.<ref>البدء و التاریخ، ج4، ص110.</ref> اما تاریخ وفات عثمان بن طلحه در روزگار خلافت معاویه دانسته شده است.<ref>الطبقات، ج6، ص6.</ref> [[ذهبی]] (م. 748ق.) نیز به گزارش از واقدی (م. 207ق.) تفویض حجابت به شیبه را به سبب [[کفر]] وی درست نمیداند.<ref>تاریخ الاسلام، ج2، ص551.</ref> درباره عثمان بن طلحه، برخی بر اسلام آوردن وی پیش از فتح مکه اصرار دارند. اما بعضی اسلام آوردن او را پس از تحویل منصب از جانب پیامبر(ص) دانستهاند.<ref>المغازی، ج2، ص661؛ المنمق، ص275؛ انساب الاشراف، ج1، ص59-60، 361؛ تاریخ طبری، ج3، ص31.</ref> [[جبرائیل بن شاذان]] (قرن ششم ق.) این منصب را نخست در اختیار [[بنیامیه]] و سپس [[عامر بن شیبه]] دانسته است.<ref>الفضائل، ص50.</ref> ====اختلاف در تفویض حجابت==== درباره تفویض حجابت به بنیعبدالدار، اختلاف فراوان به چشم میخورد. برخی به درخواست عباس از پیامبر(ص) برای اعطای منصب کلیدداری کعبه به خاندان وی و مخالفت پیامبر(ص) اشاره نمودهاند.<ref>المغازی، ج2، ص833؛ شرف النبی، ص402؛ امتاع الاسماء، ج1، ص392.</ref> شماری این پیشنهاد را از زبان [[علی(ع)]] در حالی که کلید کعبه در دستش بود، یاد نمودهاند که خطاب به پیامبر(ص) گفت: حجابت را با سقایت برای ما جمع نما! اما پیامبر(ص) عثمان بن طلحه را فراخواند و فرمود: امروز روز نیکی و وفا است.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص412؛ عیون الاثر، ج2، ص227؛ البدایة و النهایه، ج4، ص301.</ref> همچنین از پیشنهاد علی(ع) به عباس برای ستاندن این منصب از پیامبر، اشاره شده است که پیامبر به عباس فرمود: من منصبی بهتر از حجابت، یعنی سقایت را به شما دادم.<ref>الطبقات، ج4، ص18.</ref> بر پایه گزارش [[فسوی]] (م. 277ق.) خود عباس در پاسخ علی(ع) گفت: آن چه بهتر است را به شما داده است.<ref>المعرفة و التاریخ، ج1، ص514.</ref> برخی نیز بی آن که به درخواست عباس اشاره نمایند از تمایل پیامبر برای اعطای این منصب به عباس و یا اعطا و سپس بازپسگیری آن از وی سخن گفتهاند.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص403.</ref> درباره علت بازگشت این منصب به عثمان بن طلحه، آیه ({{قلم رنگ|سبز|اِنَّ اللهَ یَاْمُرُکُمْ اَن تُؤدُّواْ الاَمَانَاتِ اِلَی اَهْلِهَا...}}) ([[سوره نساء]]، 58) نازل شد.<ref>تفسیر مقاتل، ج1، ص381؛ الدر المنثور، ج2، ص174.</ref> ابنحبیب (م. 245ق.) در این زمینه میافزاید: عثمان بن طلحه از آن پس که کلید را به پیامبر تحویل داد، به وی گفت: ای پیامبر(ص) این کلید را به امانت الهی بستان! پیامبر(ص) مایل بود این منصب را به عباس تفویض نماید و از اینرو، آیه نازل شد.<ref>المنمق، ص287.</ref> در گزارش پیشگفته از مقاتل، خود رسول اسلام(ص) جمله یاد شده را پس از نزول آیه به عثمان فرمود. بلاذری نیز بی آن که سخن عثمان بن طلحه را بازگوید، به نزول آیه یاد شده در این زمینه اشاره نموده است.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص60؛ ج4، ص23؛ ج9، ص403.</ref> ====منصب ارزشمند==== منصب حجابت از مناصب بسیار ارزشمند و مایه مباهات عبدریان بر دیگران شمرده شده است. در ذیل آیه ({{قلم رنگ|سبز|مَا کَانَ لِلْمُـشْرِکِینَ اَن یَعْمُرُواْ مَسَاجِدَ الله شَاهِدِینَ عَلَی اَنفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ}}) و نیز: ({{قلم رنگ|سبز|اَ جَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمسجدالحرام کَمَنْ آمَنَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فی سَبیلِ اللهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللهِ وَ اللهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ}}) ([[سوره توبه]]، 17، 19) فخرفروشی بنو ابیطلحه از جمله [[شیبة بن عثمان]] بر علی(ع) آنگاه که در نبرد بدر اسیر گشتند، به چشم میخورد.<ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص162-163؛ تفسیر قمی، ج1، ص284؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج6، ص1767-1768.</ref> ====ابقای منصب پس از اسلام==== منصب حجابت پس از ظهور اسلام نیز باقی ماند. در روایتهای نبوی با الفاظ مشابه، از نادیده انگاشتن همه مناصب جز دو منصب سقایت و سدانت سخن به میان آمده است.<ref>نک: المغازی، ج2، ص836؛ السیرة النبویه، ج2، ص412؛ مسند احمد، ج2، ص11، 36؛ ج3، ص410؛ ج5، ص411.</ref> برخی منابع نیز به تصریح پیامبر اسلام درباره همیشگی بودن منصب حجابت برای بنیعبدالدار اشاره نمودهاند.<ref>المغازی، ج2، ص838؛ الطبقات، ج2، ص104؛ انساب الاشراف، ج9، ص404.</ref> در برخی گزارشها، به واگذاری این منصب به شیبة بن عثمان پس از عثمان بن طلحه، و باقی ماندن این منصب میان بنیشیبه، تیرهای از بنیعبدالدار، اشاره شده است.<ref>المعارف، ص70؛ انساب الاشراف، ج1، ص59؛ ج9، ص405.</ref> ===منصب لواء=== این منصب به معنای رهبری نظامی قریش در جنگها، از دیگر سمتهای بنیعبدالدار به شمار میرود.این منصب کنار سرپرستی دار الندوه گزارش از جایگاه ممتاز بنیعبدالدار در سیاست و امور نظامی میدهد. پیش از ظهور اسلام، در قالب نبردهای فجّار به رهبری طلحة بن ابیطلحه<ref>نک: جمهرة انساب العرب، ص127.</ref> یا عکرمة بن عامر<ref>الطبقات، ج1، ص102؛ انساب الاشراف، ج11، ص88.</ref> و نیز در سالهای آغازین هجرت، شاهد پرچمداری بنیعبدالدار هستیم؛ پرچمدار مسلمانان در نبرد بدر را مصعب بن عمیر عبدری دانستهاند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص60؛ الطبقات، ج3، ص89.</ref> اما ابنسعد (م. 230ق.) در گزارشی، علی(ع) را پرچمدار اسلام در همه جنگها به شمار میآورد.<ref>الطبقات، ج3، ص16.</ref> پرچمداران سپاه کفر نیز ابیعزیز بن عمیر، نضر بن حارث، و طلحة بن ابیطلحه بودهاند که همگی عبدری هستند. آوردهاند که تنها [[طلحة بن ابیطلحه]] پرچمدار بوده است.<ref>الطبقات، ج2، ص10؛ تاریخ خلیفه، ص27-28؛ انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> ====لواء مشرکان در نبرد احد==== در نبرد احد، در سپاه مشرکان، [[سفیان بن عویف]]، فردی از حبشیها و طلحة بن ابیطلحه لواء را بر عهده گرفتند. آوردهاند که سرپرستی پرچم با طلحة بن ابیطلحه پرچمدار قریشیان بود.<ref>المغازی، ج1، ص203، 220؛ الطبقات، ج2، ص30؛ تاریخ خلیفه، ص27.</ref> طلحة بن ابیطلحه به دست علی(ع) کشته شد.<ref>المغازی، ج1، ص225-226؛ الطبقات، ج2، ص31.</ref> کشته شدن وی را پیامبر اسلام(ص) پیشتر در خواب دیده و مژده آن را به مسلمانان داده بود.<ref>المغازی، ج1، ص209، 226.</ref> با کشته شدن وی که کبش الکتیبه (فرمانده سواره نظام) بود، پیامبر و مسلمانان تکبیر گفتند و اظهار خشنودی نمودند و نبرد عمومی درگرفت.<ref>المغازی، ج1، ص226؛ الطبقات، ج2، ص31.</ref> [[حسّان بن ثابت]] نیز در مدح علی(ع) شعر سرود.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص151.</ref> پس از وی، پرچمداری با عثمان بن ابیطلحه در پیشاپیش زنان<ref>المغازی، ج1، ص226؛ الطبقات، ج2، ص31.</ref> یا ابوسعد/ابوسعید بن ابیطلحه بود<ref>السیرة النبویه، ج2، ص74؛ تاریخ خلیفه، ص27؛ انساب الاشراف، ج1، ص60.</ref> که به دست سعد بن ابیوقاص یا علی بن ابیطالب کشته شد.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص74، 127؛ الطبقات، ج2، ص31؛ انساب الاشراف، ج1، ص60.</ref> عثمان بن ابیطلحه نیز به دست [[حمزة بن عبدالمطلب]] هلاک شد.<ref>المغازی، ج1، ص226؛ السیرة النبویه، ج2، ص74، 127.</ref> پس از این سه تن، [[مسافع بن طلحه]]، [[کلاب بن طلحه]]، [[جلاس بن طلحه]]، [[ارطاة بن شرحبیل|ارطاة]] بن (عبد) شرحبیل، و سپس [[شریح بن قارض]] که همگی از بنیعبدالدار بودند، به ترتیب پرچم را برگرفتند و سپس پرچم به دست صواب، غلام او، افتاد. به گزارش دیگر، پس از مسافع، حارث بن طلحه و سپس ارطاة و شریح و صواب پرچمداران سپاه قریش بودند. <ref>المغازی، ج1، ص228؛ الطبقات، ج2، ص31.</ref> به گزارش سوم، پس از وی، برادرش جلاس و سپس کلاب و حارث پرچم را بر دوش گرفتند. آنگاه ارطاة بن (عبد) شرحبیل یا شرحبیل بن هاشم و سپس زرارة بن عمیر (بن هاشم) و آنگاه صواب غلام حبشی یا نخست قاسط بن شریح و سپس صواب به ترتیب پرچم را به دست گرفتند.<ref>تاریخ خلیفه، ص27-28؛ انساب الاشراف، ج1، ص60-61.</ref> مسافع و جلاس به دست عاصم بن ثابت اوسی کشته شدند.<ref>المغازی، ج1، ص227؛ السیرة النبویه، ج2، ص74، 127؛ تاریخ خلیفه، ص27.</ref> کلاب نیز به دست زبیر بن عوام یا عبدالرحمن بن عوف و به روایتی، قزمان به قتل رسید<ref>المغازی، ج1، ص228؛ السیرة النبویه، ج2، ص127؛ تاریخ خلیفه، ص27.</ref> و حارث هم به دست قزمان کشته شد.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص127؛ تاریخ خلیفه، ص27؛ انساب الاشراف، ج1، ص61.</ref> شرحبیل بنهاشم به دست مصعب بن عمیر و زرارة بن عمیر؛ قاسط بن شریح به دست قزمان<ref>تاریخ خلیفه، ص28؛ انساب الاشراف، ج1، ص60.</ref> ؛ ارطاة بن (عبد) شرحبیل به دست علی(ع) یا مصعب و به روایتی حمزه<ref>المغازی، ج1، ص228؛ السیرة النبویه، ج2، ص128؛ تاریخ خلیفه، ص28.</ref> و شریح بن قارض به دست فردی نامعلوم<ref>المغازی، ج1، ص228؛ الطبقات، ج2، ص31.</ref> کشته شدند. ====لواء مسلمانان در نبرد احد==== در سپاه اسلام نیز مصعب بن عمیر پرچمدار مهاجران شمرده شده است. پیامبر(ص) با آگاهی از پرچمداری بنیعبدالدار در سپاه مشرکان اظهار داشت: ما برای وفاداری سزاوارتریم.<ref>المغازی، ج1، ص215، 221؛ الطبقات، ج2، ص30.</ref> اما منابع گوناگون از پرچمداری علی(ع) کنار مصعب<ref>تاریخ خلیفه، ص27؛ الطبقات، ج2، ص29.</ref> یا پس از شهادت وی<ref>السیرة النبویه، ج2، ص73؛ تاریخ طبری، ج2، ص516.</ref> حکایت دارند. بلاذری (م. 279ق.) مینویسد: پرچمداری سپاه اسلام نخست با علی(ع) بود و پیامبر آن را به مصعب سپرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص387.</ref> به باور وی، پس از شهادت مصعب، مالک یا برادرش ابوالروم پرچم را در دست گرفت.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص61.</ref> قاتل مصعب، ابنقمئه/قمیئه لیثی بود.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص73؛ تاریخ خلیفه، ص28.</ref> برخی منابع به نزول آیه 23 [[سوره احزاب]] در شان مصعب و اصحاب وی اشاره دارند.<ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص484؛ تفسیر بغوی، ج3، ص624.</ref> در این نبرد، ابوسفیان با ترفندی زیرکانه برای تشجیع بنیعبدالدار، با یادآوری شکست آنها در رویداد بدر و جایگاه پرچمداران در سپاه، آنها را برای ایستادگی مصمم میکند.<ref>المغازی، ج1، ص221؛ السیرة النبویه، ج2، ص67.</ref> در این میان، هند و گروهی از زنان نیز با خواندن این شعر: «ویها بنیعبدالدّار، ویها حماة الادبار، ضربا بکلّ بتار» آنها را برای نبرد تحریک مینمودند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص67.</ref> در نبرد احزاب نیز پرچمداری مشرکان با عثمان بن طلحة بن ابیطلحه بوده است.<ref>الطبقات، ج2، ص50.</ref> ====بطلان حق انحصاری منصب==== درباره سرگذشت این منصب پس از فتح مکه نیز آوردهاند که پیامبر(ص) به رغم درخواست عبدریان، فرمود: اسلام فراتر از منصب لواء است. بدین وسیله، حق انحصاری این منصب باطل شد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص62؛ الکامل، ج2، ص22.</ref> ==نقش بنیعبدالدار در نزاعهای درونی خاندانهای قریش== یکی از نقاط عطف در زندگی بنیعبدالدار، ستیز میان آنها و بنیعبدمناف (عبدشمس،هاشم، مطّلب و نوفل) بر سر مناصب است. برخی این ستیز را میان فرزندان قصیّ و بنیعبدالدار دانستهاند؛ اما گروهی [[بنیعبدشمس]] را از این دایره بیرون نمودهاند.<ref>نک: تاریخ یعقوبی، ج1، ص248.</ref> ریاست بنیعبدمناف با عبدشمس، برادر بزرگتر آنها، یا هاشم بود و رهبری بنیعبدالدار را عامر بن هاشم بر عهده داشت.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الطبقات، ج1، ص63.</ref> این تنش در روزگار زندگانی مطّلب و هاشم و پیش از آوازه یافتن [[عبدالمطّلب]] و هنگامی که وی تنها نخستزادهاش حارث را داشت، به وقوع پیوست.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص246-247.</ref> این تاریخگذاری با برخی دیگر از گزارهها درباره شرکت یکی از دختران عبدالمطلّب در بستن پیمان منافات دارد.<ref>المحبر، ص166؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص17؛ التنبیه و الاشراف، ص180.</ref> به هر حال، در تقدم [[حلف المطیبین]] بر [[حلف الفضول]] تردید نیست. برخی به پشتوانه روایت نبوی حاکی از حضور پیامبر اسلام(ص) در حلف مطیبین<ref>دلائل النبوه، ج2، ص38-39.</ref> این دیدگاه را تقویت نمودهاند؛ اما این روایت به قرینه روایتهای همسیاق، مربوط به حلف الفضول است.<ref>البدایة و النهایه، ج2، ص291.</ref> ===علل ستیز=== این ستیز بدان سبب روی داد که بنیعبدمناف که از وجاهت و شرافتی بالاتر برخوردار بودند، خود را برای این مناصب سزاوارتر میدانستند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص131.</ref> آنها به رغم واگذاشت مناصب به عبدالدار پس از مرگ قصیّ، در عمل سرپرستی امور را بر عهده گرفتند.<ref>المنمق، ص32-33.</ref> برخی دلیل اصلی را ستیز بر دو منصب رفادت و سقایت دانستهاند که عبدالدار پس از مرگ پدر، از برادرش عبد بن قصیّ دریافت کرده بود. گویا بدین جهت، در مصالحه، همین دو منصب به بنیعبدمناف منتقل شد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55-56.</ref> برخی از تاریخنگاران به حسادت ورزیدن قریشیان و در راس آنها بنیعبدالدار به افتخارات عبدالمطلب از جمله نجات دادن معجزه آسای مکیان از خشکسالی، اشاره کردهاند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص248.</ref> ===آسیبها و نتایج ستیز=== این ستیز منشا دودستگی میان طوایف قریش شد. بر پایه گزارش مشهور، طوائف [[بنیاسد بن عبدالعزّی]]، [[بنیزهرة بن کلاب]]، [[بنیتیم بن مرّه]]، و [[بنیحارث بن فهر]] به هواداری از بنیعبدمناف برخاستند و طوائف [[بنیمخزوم بن یقظه]]، [[بنیسهم بن عمرو]]، [[بنیجمح بن عمرو]]، و [[بنیعدیّ بن کعب]] نیز به هواداری از بنیعبدالدار پرداختند و برخی نیز اعلام بیطرفی نمودند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الطبقات، ج1، ص64.</ref> این دو طایفه میان خود پیمانی استوار بستند تا خیانت نورزند و یکدیگر را تسلیم طرف مخالف ننمایند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-132.</ref> در این جریان، دو گروه احلاف و مطیّبین پدید آمدند و [[پیمان لعقة الدم|پیمان لَعَقة الدم]] شکل گرفت. احلاف به بنیعبدالدار و طایفههای حامی او اطلاق شد؛ از آنرو که او به ابتکار بنیعدی و به روایتی بنیسهم، <ref>نک: تاریخ یعقوبی، ج1، ص248.</ref> ماده شتری نحر نمود و خون آن را در ظرفی ریخته، کنار کعبه نهاد و آنان به نشان پیمان بستن، دست در ظرف فروکردند و بر کعبه کشیدند.<ref>الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166؛ المنمق، ص33.</ref> در این هنگام، فردی از بنیعدی اندکی از آن خون را لیسید. دیگران نیز به نشانه پیمان چنین کردند و از اینرو، اصطلاح «لعقة الدم» را بر همپیمانان یا تنها بر بنیعدی اطلاق نمودند.<ref>المحبر، ص166-167؛ انساب الاشراف، ج1، ص55.</ref> بنیعبدمناف و همپیمانان آنها را مطیّبین گویند؛ زیرا پیش از پیمان عبدریان، با فروکردن دستان خود در ظرف عطر و کشیدن دستان بر پرده کعبه، با یکدیگر پیمان بستند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63.</ref> این پیمان کنار کعبه یا در خانه [[عبدالله بن جدعان]] که از نفوذمندان قریش به شمار میرفت، بسته شد.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ قس: انساب الاشراف، ج1، ص62-63.</ref> برخی خانه ابن جدعان را محلّ حلف الفضول دانستهاند.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص12؛ ج10، ص157.</ref> اما منافاتی میان این دو گزاره نیست.<ref>التنبیه و الاشراف، ص180؛ البدایة و النهایه، ج2، ص291.</ref> گویا این راه حلّی مناسب درباره روایت نبوی حاکی از مشارکت پیامبر در حلف الفضول در خانه ابنجدعان<ref>السیرة النبویه، ج1، ص134؛ المنمق، ص279.</ref> باشد. عموم تاریخنگاران این دو پیمان را مربوط به پیش از صفآرایی و سپس سازش آنها دانستهاند. اما [[مقدسی]] (م. 507ق.) هنگام این دو پیمان را پس از سازش میداند.<ref>البدء و التاریخ، ج4، ص127-128.</ref> درباره درگرفتن نبرد میان مطیبین و احلاف نیز اختلاف نظر وجود دارد. بسیاری، نبرد را منتفی میشمارند<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166-167.</ref> اما بلاذری (م. 279ق.) سازش را پس از نبرد میداند.<ref>نک: انساب الاشراف، ج1، ص63.</ref> ==واکنش بنیعبدالدار در برابر اسلام== ریاست بنیعبدالدار بر مناصب مهم جاهلی، آنها را در صف مقدّم مبارزه با اسلام قرار داده بود. آنان در دورههای گوناگون اسلام به رویارویی با آن پرداختند. ===دوره پیش از هجرت=== عبدریان در این دوره به سبب احساس رقابت با آیین جدید و نگرانی از فقدان موقعیت خود، به دسیسهچینی بر ضد اسلام پرداختند. ====نزول آیاتی در مورد عبدریان==== این واقعیت در چند آیه بازتاب یافته است. آیه 42 [[سوره فاطر]] که بیانگر سرکشی و عناد [[کافران]] در برابر [[وحی]] است، در شان نضر بن حارث وارد شده و نیز درباره توطئههای این فرد در برابر پیامبر(ص) به آیاتی چون 103 [[سوره نحل]] و 5 [[سوره فرقان]] مربوط به اتهام «بشری خواندن قرآن» و آیه 32 [[سوره انفال]] و 6 سوره فرقان مربوط به اتّهام «افسانه پیشینیان بودن داستانهای آن» استناد شده است.<ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص487؛ ج3، ص226؛ انساب الاشراف، ج1، ص158-159؛ اسباب النزول، ص239، 284؛ الاصفی، ج2، ص862.</ref> همچنین آیه ({{قلم رنگ|سبز|وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُواً اُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ* وَ اِذَا تُتْلَی عَلَیْهِ آیَاتُنَا وَلَّی مُسْتَکْبِراً کَاَن لَّم یَسْمَعْهَا کَاَنَّ فِی اُذُنَیْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ اَلِیمٍ}}) (سوره لقمان، 6-7) پیرامون یکی دیگر از توطئههای نضر بن حارث وارد شده که به روایت مقاتل (م. 150ق.) در سفر تجاری به [[حیره]]، کتابهای رستم و اسفندیار را برای مبارزه با قرآن خریداری نمود<ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص432-433؛ معانی القرآن، ج2، ص326.</ref> و مطابق آیه 16 سوره ص درخواست عذاب زودهنگام مینمود. خداوند در آیه 24 [[سوره شعراء]] با لحنی کنایهآمیز به شتابزدگی وی برای عذاب شدن اشاره میکند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص158-159.</ref> گزارش این درخواست در آیه نخست سوره معارج<ref>تفسیر مقاتل، ج4، ص435؛ تفسیر جلالین، ج1، ص571.</ref> و نیز آیه 185 و 187 [[سوره اعراف]]<ref>انساب الاشراف، ج1، ص159.</ref> به چشم میخورد. مقاتل (م. 150ق.) آیه ({{قلم رنگ|سبز|وَ اِذْ قالُوا اللَّهُمَّ اِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَاَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ اَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ اَلیمٍ}}) (سوره انفال، 32) را نیز از زبان نضر بن حارث دانسته است.<ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص113.</ref> وی همچنین آیه 3 [[سوره حج]] را پیرامون جدال نضر میداند.<ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص115.</ref> بلاذری (م. 279ق.) آیه ({{قلم رنگ|سبز|وَ لَوْ اَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ اَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْاَرْضُ اَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتی}}) ([[سوره رعد]]، 31) را درباره درخواست نضر و یاران وی برای معجزاتی چون زنده شدن پدران و یا کندهشدن کوهها و طلاشدن [[صفا]] میداند. وی آیه ({{قلم رنگ|سبز|ضَرَبَ لَنَا مَثَلاً وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ}}) ([[سوره یس]]، 78) را نیز درباره وی میشمارد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص160-161.</ref> همچنین از جمله کوششهای نضر بن حارث، سفر به [[مدینه]] برای استفسار حال پیامبر(ص) از [[یهود]] و به چالش کشیدن وی بود.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص300.</ref> از دیگر آیاتی که ناظر به دوره مکّی است، میتوان آیه ({{قلم رنگ|سبز|وَمَا کَانَ صَلاَتُهُمْ عِندَ الْبَیْتِ اِلاَّ مُکَاء وَتَصْدِیَةً فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ}}) (سوره انفال، 35) را برشمرد. در شان نزول آن آمده است که پیامبر اسلام(ص) مشغول نماز گزاردن در [[مسجدالحرام]] بود که دو تن از بنیعبدالدار از سمت راست وی به صدا کردن مشغول شدند تا نماز را بر پیامبر اسلام(ص) مشتبه سازند. آن دو تن در نبرد بدر هلاک شدند.<ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص14.</ref> ===مصادیق مبارزه با اسلام=== با توجه به ریاست بنیعبدالدار بر دار الندوه، طبیعی است که آنان در دیگر تصمیمات چون آزار مسلمانان، حصر اقتصادی آنها، تعقیب ایشان در حبشه، و نقشه قتل پیامبر اسلام(ص) نیز دخالت جدّی داشته باشند. پیمان محاصره اقتصادی مسلمانان را [[منصور بن عکرمه|منصور]] بن عکرمة بن هاشم یا خود عکرمه یا نضر بن حارث و یا بغیض بن عامر بن هاشم بن عبدمناف بن عبدالدار نگاشت و با نفرین پیامبر چند انگشت وی بیحس گشت.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص350؛ انساب الاشراف، ج9، ص412.</ref> ===دوره پس از هجرت=== دوره مدنی با نقشه کشتن پیامبر(ص) در دار الندوه آغاز میگردد. مرحله آغازین این دوره تا پیش از فتح مکه، دوره حرکتهای نظامی عبدریان است. نبرد بدر با اسیر شدن دو تن از بنیعبدالدار به نام نضر بن حارث، از مطعمان قریش در نبرد بدر<ref>المعارف، ص154-155.</ref> و ابوعزیز بن عمیر همراه بود.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص460؛ سبل الهدی، ج4، ص66.</ref> نضر به دستور پیامبر اسلام(ص) کشته شد<ref>السیرة النبویه، ج1، ص644؛ انساب الاشراف، ج1، ص161.</ref> و ابوعزیز بن عمیر برادر مصعب در برابر پرداخت 4000 درهم خونبها آزاد شد.<ref>المغازی، ج1، ص140؛ البدایة و النهایه، ج3، ص307.</ref> در غزوه احد نیز پرچمدارانی بسیار از عبدریان کشته شدند. مقاتل آیه ({{قلم رنگ|سبز|اِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللهِ الصُّمّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لا یَعْقِلُونَ}}) (سوره انفال، 22) را پیرامون برخی از شخصیّتهای بنیعبدالدار از جمله طلحة بن عثمان، عثمان بن طلحه، ابوسعد، حارث بن طلحه، و [[ارطاة بن شرحبیل]]، یعنی پرچمداران شرک در سپاه احد دانسته است.<ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص107-108.</ref> ====اشخاص صاحب منصب==== پس از فتح مکه نیز شاهد کوشش بنیعبدالدار در قالب کلیدداران کعبه، فرماندهان جنگ، امیران و قاضیان هستیم. [[اسماعیل بن عبدالله قرشی عبدری|اسماعیل بن عبدالله]] بن خالد بن یزید قرشی عبدری رقی، فقیه و قاضی [[دمشق]] بود.<ref>تاریخ الاسلام، ج18، ص175.</ref> [[عبدالله بن مسافع]] در [[نبرد جمل]] در رکاب [[عایشه]] کشته شد.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص404.</ref> [[شیبة بن عثمان]] متولی مراسم حج سال 39ق. بود.<ref>تاریخ خلیفه، ص120؛ المحبر، ص17؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص213.</ref> [[مغیرة بن ابیبرده]] نیز به سال 100ق. در راس سپاهی برای فتح افریقا فرستاده شد.<ref>الامامة و السیاسه، ج2، ص77؛ المعرفة و التاریخ، ج3، ص338.</ref> ابراهیم بن عبیدالله در دوره هارون ولایت یمن را عهدهدار بود.<ref>تاریخ خلیفه، ص305.</ref> [[عامر بن وهب]] در روزگار [[منصور دوانیقی]] به ولایت [[اندلس]] منصوب شد.<ref>جمهرة انساب العرب، ص126.</ref> [[رزین بن معاویه سرقسطی اندلسی]] (م. 535ق.) [[منصب امام الحرمین]] را دارا بود و کتاب [[التجرید للصحاح السته]] را نگاشت.<ref>الاعلام، ج3، ص20.</ref> [[بیبش بن محمد]] (م. 582ق.) قاضی و محدّث شاطبه اندلس بود و کتاب التصحیح فی اختصار الصحیح و جمع الاحادیث التی زاد مسلم فی تخریجها علی البخاری را نگاشت.<ref>تاریخ الاسلام، ج41، ص134؛ الاعلام، ج2، ص80.</ref> ==پانویس== {{پانویس}} ==منابع== {{منابع}} {{دانشنامه | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/7798 | عنوان = بنیعبدالدار | نویسنده = سید محسن کاظمی }} '''اسباب النزول''': الواحدی (م. 468ق.)، به کوشش کمال بسیونی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1411ق. '''الاستیعاب''': ابن عبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق. '''الاصفی''': الفیض الکاشانی (م. 1091ق.)، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1418ق. '''الاعلام''': الزرکلی (م. 1396ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997م. '''الامامة و السیاسه''': ابن قتیبه (م. 276ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، 1410ق. '''امتاع الاسماع''': المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق. '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق. '''الانساب''': عبدالکریم السمعانی (م. 562ق.)، به کوشش عبدالرحمن، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، 1382ق. '''البدء و التاریخ''': المطهر المقدسی (م. 355ق.)، بیروت، دار صادر، 1903م. '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف. '''تاریخ ابن خلدون''': ابن خلدون (م. 808ق.)، به کوشش شحاده، بیروت، دار الفکر، 1408ق. '''تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر''': الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، 1410ق. '''تاریخ خلیفه''': خلیفة بن خیاط (م. 240ق.)، به کوشش فواز، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق. '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''': الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی. '''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق. '''تفسیر ابن ابیحاتم (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن ابیحاتم (م. 327ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریه، 1419ق. '''تفسیر بغوی (معالم التنزیل)''': البغوی (م. 510ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق. '''تفسیر ثعلبی (الکشف و البیان)''': الثعلبی (م. 427ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق. '''تفسیر الجلالین''': جلال الدین المحلی (م. 864ق.) و جلال الدین السیوطی (م. 911ق.)، بیروت، النور، 1416ق. '''تفسیر القمی''': القمی (م. 307ق.)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، 1404ق. '''تفسیر مقاتل بن سلیمان''': به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، 1423ق. '''التنبیه و الاشراف''': المسعودی (م. 345ق.)، بیروت، دار صعب. '''جامع البیان''': الطبری (م. 310ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1412ق. '''جمهرة انساب العرب''': ابن حزم (م. 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق. '''الدر المنثور''': السیوطی (م. 911ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1365ق. '''دلائل النبوه''': البیهقی (م. 458ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق. '''سبل الهدی''': محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق. '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه. '''شرف النبی''': خرگوشی (م. 406ق.)، به کوشش روشن، تهران، بابک، 1361ش. '''الطبقات الکبری''': ابن سعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق. '''العین''': خلیل (م. 175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق. '''عیون الاثر''': ابن سید الناس (م. 734ق.)، بیروت، دار القلم، 1414ق. '''فتوح البلدان''': البلاذری (م. 279ق.)، بیروت، دار الهلال، 1988م. '''الفضائل''': شاذان بن جبرئیل القمی (م. 660ق.)، نجف، المکتبة الحیدریه، 1381ق. '''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق. '''اللباب فی تهذیب الانساب''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر. '''المحبّر''': ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده. '''مسند احمد''': احمد بن حنبل (م. 241ق.)، بیروت، دار صادر. '''المعارف''': ابن قتیبه (م. 276ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، الهیئة المصریه، 1992م. '''معانی القرآن''': الفراء (م. 207ق.)، به کوشش نجاتی و نجار، مصر، دار المصریه. '''المعرفة و التاریخ''': الفسوی (م. 277ق.)، به کوشش الامری، بیروت، الرساله، 1401ق. '''المغازی''': الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق. '''المنتظم''': ابن جوزی (م. 597ق.)، به کوشش نعیم زرزور، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق. '''المنمق''': ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق. '''الوافی بالوفیات''': الصفدی (م. 764ق.)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق. .'''The Encyclopaedia of Islam'''، Brill Academic Publishers، 2003 {{پایان}} {{قبایل عرب}} [[رده:قبایل عربستان]] [[رده:قبایل صاحب منصب]] [[رده:قبیله قریش]] [[رده:خاندانهای تاثیرگذار در حرمین]]
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
الگوهای بهکاررفته در این صفحه:
الگو:Column-width
(
ویرایش
)
الگو:Infobox
(
ویرایش
)
الگو:Navbox
(
ویرایش
)
الگو:جعبه اطلاعات قبایل
(
ویرایش
)
الگو:دانشنامه
(
ویرایش
)
الگو:قبایل عرب
(
ویرایش
)
الگو:قلم رنگ
(
ویرایش
)
الگو:منابع
(
ویرایش
)
الگو:ناوبری اشخاص
(
ویرایش
)
الگو:پانویس
(
ویرایش
)
الگو:پانویس اصلی
(
ویرایش
)
الگو:پایان
(
ویرایش
)
پودمان:Arguments
(
ویرایش
)
پودمان:Infobox
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/configuration
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/styles.css
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox/configuration
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox/styles.css
(
ویرایش
)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
بنیعبدالدار
افزودن مبحث
Toggle limited content width