پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
بنیقریظه
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
{{جعبه اطلاعات قبایل | نام = بنیقریظه | تصویر = | اندازه تصویر = | نام کامل = | نسب = [[هارون بن عمران(ع)]] | محل حکومت = | مدت حکومت = | مکان قبیله = [[مدینه]] | سرسلسله = [[خزرج بن صریح]] | اشخاص مهم = [[زبیر بن باطا]]، [[عزال بن شموال]]، [[کعب بن اسد]] | جمعیت = | جنگها = [[جنگ خندق]] | شاخهای از = [[یهود]] | زیرشاخهها = | مهمترین اقدامات = [[غزوه بنیقریظه]] | مناصب مهم = | مذهب = یهودی }} '''بنیقُرَیْظَه''' از قبایل ثروتمند و توانگر [[یهودی]] ساکن در [[مدینه]] بودند. بنابر گزارشهای تاریخی، قبیله بنیقریظه، از نسل [[هارون بن عمران(ع)]]، برادر [[حضرت موسی(ع)]] بودهاند که قبل از ظهور [[اسلام]] بهدلیل ترس از جنگ از [[فلسطین]] به [[یثرب]] مهاجرت کرده و در آنجا سکونت داشتند. بعد از هجرت [[رسول خدا(ص)]] به مدینه حضرت با قبایل یهودی پیمان صلح بست، اما در سال پنجم هجری که [[جنگ احزاب]] اتفاق افتاد، بنیقریظه پیماننامه را پاره کرده و از دشمنان حمایت کردند، بعد از پایان جنگ و فرار دشمنان، بنیقریظه تنها ماند. بهدلیل خیانتی که بر مسلمانان کردند و خطری که از جانب آنها مسلمانان را تهدید میکرد، پیامبر بلافاصله بعد از پایان جنگ احزاب، دستور [[غزوه بنیقریظه]] را داده و آنان را محاصره کردند. بعد از محاصره بنیقریظه، آنها پیشنهاد صلح دادند و بعد از مذاکره با پیامبر در نهایت، حضرت پیشنهاد صلح را قبول کرده و داوری بین خودشان را به [[سعد بن معاذ]] سپردند. در رابطه با فرجام و سرانجام بنیقریظه تحلیلهای مختلفی شده است، عدهای قتل و مجازات آنان را گزارش کردهاند و عدهای دیگر با ذکر شواهد و قراینی درباره شمار کشته شدگان و نحوه برخورد با بنیقریظه اظهار تردید کردهاند. ==نسب== بنیقریظه در دوران [[پیامبر(ص)]] از [[یهودیان]] ساکن [[یثرب]] بودند که بر پایه سخن مشهور، نسبشان از طریق [[خزرج بن صریح|خزرج بن صَریح]] به [[هارون بن عمران(ع)]] میرسد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص12؛ البدء و التاریخ، ج4، ص129؛ الانساب، ج4، ص475.</ref> اطلاق واژه کاهن، لقب اختصاصی تبار هارون، مؤید تبار بنیاسرائیلی آنها دانسته شده است.<ref>الاغانی، ج22، ص343.</ref> در برابر، برخی از تاریخنگاران، نسب آنها را به [[جذام|جُذام]] از [[قبایل عرب]] میرسانند که یهودی شدند و چون کنار کوهی به نام قریظه سکنا گزیدند، بدان نام مشهور گشتند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص52.</ref> بر پایه سخنی دیگر، نام نیای آنها قریظه بوده است.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص52؛ الانساب، ج4، ص475.</ref> ==هجرت به یثرب== بنیقریظه چندی پیش از ظهور [[اسلام]] در یثرب سکونت داشتند؛ اما گزارشها درباره هنگام و علت مهاجرت آنها به این سرزمین گوناگون است. بر پایه سخن مشهور، هجرت [[یهود]] به یثرب، پس از حمله امپراتوری روم به [[فلسطین]] (69/70م.) و کشتار یهود و ویرانی معبد آنان صورت گرفت.<ref>البدء و التاریخ، ج4، ص129؛ معجم البلدان، ج5، ص84.</ref> سخن دیگر، هجرت آنها را بر اثر بیم از حملههای [[بخت النصر]]، فرمانروای بابِل، به فلسطین دانسته است.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص383؛ مجمع البیان، ج1، ص355.</ref> افزایش جمعیت یهود، امکانات محدود محل سکونت<ref>وفاء الوفاء، ج1، ص128-129.</ref> و آگاهی آنها از ظهور پیامبر آخر الزمان در [[حجاز]]<ref>مجمع البیان، ج1، ص145؛ معجم البلدان، ج5، ص84.</ref> را از دیگر علل و انگیزههای مهاجرت آنها به یثرب بهشمار آوردهاند؛ بر پایه برخی از گزارشهای افسانهگونه، هنگام هجرت بنیقریظه به دوران [[موسی(ع)]] میرسد که آنها در بازگشت از [[سفر حج]] که با حضور او انجام گرفت، در یثرب ساکن شدند.<ref>المنتظم، ج1، ص356-357؛ وفاء الوفاء، ج1، ص128-132.</ref> گزارشی دیگر که برخی از تاریخنگاران اسلامی در آن تردید کردهاند،<ref>الروض الانف، ج4، ص290؛ وفاء الوفاء، ج1، ص127-128.</ref> حکایت دارد که موسی(ع) برای سرکوب [[عمالقه|عَمالقه]]، از قبایل عرب جنوبی ساکن در پیرامون [[مکه]]، سپاهی به حجاز فرستاد. در بازگشت، چون [[بنیاسرائیل]] به نافرمانی سپاه از دستور موسی پی بردند، او را از خود راندند و آنها به یثرب مهاجرت کردند.<ref>الاغانی، ج22، ص343؛ معجم البلدان، ج5، ص84.</ref> ==سکونتگاه بنیقریظه== سکونتگاه بنیقریظه در جنوب شرقی یثرب، میان [[وادی مهزور|وادی مَهزور]] و [[وادی مذینب|مُذَیْنب]] قرار داشت.<ref>المصنف، ج7، ص6؛ الاغانی، ج22، ص344؛ معجم البلدان، ج5، ص234.</ref> وادی مهروز از املاک آنها بود که گاهی سیل آن، مدینه را تهدید میکرد. از این رو، در روزگار خلافت [[عثمان]] (23-35ق.) جلو آن سدی ساخته شد.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص168-170.</ref> چاهها و سرزمینهایی چون [[فقیرین|فُقیرین]] (چاهی و ناحیهای در عالیه مدینه)، <ref>تاریخ المدینه، ج1، ص223.</ref> [[چاه ابا|چاه ابّا]]<ref>تاج العروس، ج1، ص295؛ النهایه، ج1، ص20، «ابه. </ref><ref>معجم البلدان، ج1، ص59.</ref> اَنا (محل استقرار پیامبر در [[غزوه بنیقریظه]]، <ref>جامع البیان، ج21، ص182.</ref> [[غمل|غَمْل]] و [[بعاث|بُعاث]] (محل و نام نبرد [[اوس]] با [[خزرج]] در آستانه ظهور اسلام) متعلق به بنیقریظه بود.<ref>الکامل، ج، 1، ص680؛ انساب الاشراف، ج10، ص396.</ref> بر پایه گزارشی، سکونتگاه آنها نزدیک [[قبرستان بقیع|گورستان بقیع]] قرار داشت.<ref>الطبقات، ج3، ص241-243؛ سبل الهدی، ج5، ص22.</ref> ==ثروت بنیقریظه== بنیقریظه قبیلهای ثروتمند و توانگر بودند که دارایی خود را به رخ دیگران میکشیدند. اموال برجای مانده از آنها در غزوه بنیقریظه، مؤید ثروتمندی آنها است.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص175، 212.</ref> برخی مفسران آیه 10 [[سوره آلعمران]] را به یهود بنیقریظه و [[بنینضیر]] تطبیق دادهاند که به اموال و فرزندان خود افتخار میکردند: {{قلم رنگ|سبز|﴿اِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ اَمْوالُهُمْ وَ لا اَوْلادُهُمْ...﴾}} <ref>معجم البلدان، ج1، ص451؛ فتح القدیر، ج1، ص320.</ref> این تطبیق در آیه 116 سوره آلعمران نیز رخ داده و مقصود از [[کافران]]، یهودیان از جمله بنیقریظه دانسته شدهاند.<ref>فتح القدیر، ج1، ص374.</ref> تمسخر [[صحابه]] تهیدست پیامبر، موجب نزول آیه 212 [[سوره بقره]] در شأن آنها شد.<ref>مجمع البیان، ج2، ص541.</ref> خداوند در این آیه، تهیدستان باایمان را در قیامت برتر از این یهود دانسته و یادآور شده که دنیا برای کافران زینت داده شده است؛ ==روابط ستیزآمیز با بنیقینقاع== بنیقریظه با یهود [[بنیقینقاع]] روابط ستیزآمیز داشتند<ref>تفسیر قرطبی، ج2، ص20.</ref> و گاهی به هواداری از همپیمانان عرب خود با یکدیگر درگیر میشدند.<ref>جامع البیان، ج1، ص559-560.</ref> ==تقابل بنیقریظه با بنینضیر== تقابل بنیقریظه با بنینضیر در منابع بیشتر از مناسبات آنها با دیگر یهود مانند بنیقینقاع بازتاب یافته است. آن دو قبیله با یاری گرفتن از متحدان اوسی (همپیمان بنیقریظه) و خزرجی (هم پیمان بنینضیر) برخلاف دستور [[تورات]]، در برابر هم قرار میگرفتند و پس از نبرد، با پرداخت [[فدیه]]، اسیران خود را آزاد میکردند.<ref>جامع البیان، ج1، ص559-560؛ غرر التبیان، ص208؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص20.</ref> خداوند با یادآوری پیمان یهود، همراه بازداشتن آنها از پیمانشکنی، رسوایی در زندگی دنیا و عذاب در رستاخیز را به آنها گوشزد میکند: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ اِذْ اَخَذْنا میثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ اَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ ثُمَّ اَقْرَرْتُمْ وَ اَنْتُمْ تَشْهَدُونَ﴾}} ([[سوره بقره]]، آیه 84). رفتار تبعیضآمیز و متکبرانه بنینضیر با بنیقریظه در دریافت دیه کشتگان و مجروحانشان از مهمترین علل اختلاف آنها با یکدیگر بود. برپایه گزارش مفسران، بنیقریظه در برابر آزادی اسیری از بنینضیر و یا کشته شدن فردی از خود، تنها 70 بار شتر خرما دریافت میکردند<ref>جامع البیان، ج6، ص351؛ التفسیر الکبیر، ج12، ص15.</ref>؛ اما بنینضیر قاتل را قصاص و یا دو برابر بنیقریظه دیه یا فدیه میگرفتند.<ref>کشف الاسرار، ج1، ص473؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص176؛ تفسیر ابن کثیر، ج1، ص215.</ref> از اینرو، بنیقریظه با [[هجرت رسول خدا]] به یثرب، برای رهایی از رفتار تبعیضآمیز بنینضیر، به داوری نزد پیامبر آمدند. برخی مفسران آیات 37-38،<ref>جامع البیان، ج6، ص315؛ التفسیر الکبیر، ج11، ص235.</ref> 49 <ref>روض الجنان، ج6، ص412؛ التکمیل و الاتمام، ص113.</ref> و 50 [[سوره مائده]] را مربوط به پدیده تبعیض میان این دو طایفه دانستهاند.<ref>روض الجنان، ج6، ص412؛ التکمیل و الاتمام، ص113.</ref> خداوند در آیه 41 سوره مائده پیامبر را از نیت یهود در ارجاع داوری به او آگاه ساخت؛ زیرا هریک از این دو قبیله تنها در صورتی به دیدگاه او گردن مینهاد که بهسود آنها باشد و درصدد بود تا با تحریف گفتار و حکم پیامبر، آن را به سود خود تفسیر کند.<ref>جامع البیان، ج6، ص323؛ مجمع البیان، ج3، ص300-301؛ نور الثقلین، ج1، ص629-630.</ref> در آیه 42 سوره مائده خداوند پیامبر را میان داوری یا اعراض از آنها مخیر ساخت: {{قلم رنگ|سبز|﴿... فَاِنْ جاؤُکَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ اَوْ اَعْرِضْ عَنْهُمْ...﴾}}<ref>جامع البیان، ج6، ص330؛ تفسیر ابن کثیر، ج2، ص63؛ الدر المنثور، ج2، ص283-285.</ref> داور قرار دادن پیامبر از سوی یهود در حالی صورت میگرفت که احکام مسائل مورد اختلاف در تورات آمده بود و پیامبران پیشین نیز بر پایه همان کتاب میان یهودیان حکم میکردند.<ref>جامع البیان، ج6، ص345.</ref> ==همپیمانان== از همپیمانی بنیقریظه با [[قبیله اوس]] یثرب،<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص570-571؛ جامع البیان، ج1، ص559؛ الکامل، ج1، ص680-681.</ref> تیره رفاع [[بنیکلاب بن ربیعه]] از [[بنیعامر بن صعصعه]]،<ref>تاریخ دمشق، ج3، ص166؛ تاریخ طبری، ج3، ص166.</ref> از عرب عدنانی ساکن در [[نجد]] و نیز [[بنیغفار]]<ref>تاریخ طبری، ج2، ص416.</ref> یاد شده است. ==پیمان با پیامبر== بیشتر سیرهنویسان و تاریخنگاران بدون اشاره به هنگامی مشخص، از بسته شدن پیمانی میان رسول خدا با یهود یثرب از جمله بنیقریظه سخن گفتهاند.<ref>المغازی، ج2، ص454؛ الطبقات، ج2، ص59؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص52.</ref> از بندهای این پیمان، ضرورت خودداری یهود از اقدام بر ضد پیامبر و مسلمانان بود. این پیمان به او اجازه میداد تا در صورت نقض آن از سوی یهود، با آنها برخورد شود.<ref>اعلام الوری، ج1، ص157.</ref> این پیمان از سوی بنیقریظه تا سال پنجم ق. محترم شمرده شد. آنها معترف بودند که از پیامبر جز وفا و راستی ندیدهاند<ref>المغازی، ج2، ص455؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص220؛ تاریخ طبری، ج2، ص571.</ref> و او ایشان را به پذیرش [[اسلام]] ناچار نکرده است.<ref>دلائل النبوه، ج3، ص401.</ref> از اینرو، مناسبات میان آنها و پیامبر حسنه بود<ref>المغازی، ج2، ص458؛ دلائل النبوه، ج3، ص428.</ref>؛ بهگونهای که بنیقریظه در [[غزوه بنینضیر]] (4ق.) از اجابت دعوت [[عبدالله بن ابی خزرجی|عبدالله بن ابیّ خزرجی]]، از سران منافقان درباره یاری یهود بنینضیر خودداری ورزیدند.<ref>المغازی، ج1، ص368.</ref> ==پیمانشکنی بنیقریظه در غزوه خندق== در سال پنجم ق. پس از توطئه بنینضیر و [[قریش]] برای متحد کردن قبایل در برابر پیامبر(ص)، [[حیی بن اخطب]]، رئیس بنینضیر، برای شوراندن بنیقریظه از درون [[مدینه]] بر ضد مسلمانان نزد آنها رفت.<ref>المغازی، ج2، ص454؛ تاریخ طبری، ج2، ص225.</ref> وی نخست با [[غزال بن سموال|غزال بن سَمْوال]]، از بزرگان بنیقریظه<ref>المغازی، ج2، ص455.</ref> و پس از او با [[کعب بن اسد]]، رئیس بنیقریظه، برای پیمانشکنی با پیامبر گفتوگو کرد که نتیجهای نداشت.<ref>المغازی، ج2، ص458؛ دلائل النبوه، ج3، ص428.</ref> اما با اصرار حیی و دادن تضمین وی به بنیقریظه و پیشنهاد دادن به آنها برای گرفتن گروگان از قریش و [[غطفان|غَطفان]]، از قبایل شرکت کننده در [[جنگ احزاب|احزاب]]، موجب شد تا کعب که گویا تا پیش از این از تبعات پیمانشکنی آگاه بود، عهدنامه خود با رسول خدا را نقض کند.<ref>المغازی، ج2، ص457؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص51-52؛ دلائل النبوه، ج3، ص401.</ref> پیامبر(ص) پس از دریافت گزارش نقض عهد آنان، [[سعد بن معاذ اوسی|سعد بن معاذ اوسی]]، از همپیمانان پیشین بنیقریظه، را همراه کسانی نزد کعب فرستاد تا آنها را به پایبندی به عهدشان وادارد؛ اما نمایندگان رسول خدا با دشنام یهود به پیامبر و خود او روبهرو شدند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص706؛ دلائل النبوه، ج3، ص403.</ref> از اینرو، خیانت بنیقریظه بر او آشکار شد. ===تطبیق برخی از آیات بر بنیقریظه=== مفسران آیاتی را از باب تطبیق، ناظر بر پیمانشکنی آنها و پشتیبانی از احزاب دانستهاند. آیه 101 سوره بقره<ref>غرر التبیان، ص208.</ref> و «[[اهل کتاب]]»<ref>جامع البیان، ج2، ص180؛ مجمع البیان، ج8، ص551؛ تفسیر ابن کثیر، ج3، ص486.</ref> در آیه 26 [[سوره احزاب]]، و «جُنود» در آیه 9 سوره احزاب از آن جمله هستند. نیز کلمه «اسفل» در آیه 10 سوره احزاب: {{قلم رنگ|سبز|﴿اِذْ جاؤُکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَ مِنْ اَسْفَلَ مِنْکُمْ...﴾}} را اشاره به جایی دانستهاند که بنیقریظه از آن جا وارد شدند.<ref>تفسیر قمی، ج2، ص188.</ref> برخی مفسران دیگر کلمه «فوق» را وادیای در شرق مدینه میدانند که بنا بود قبایل بنیقریظه، بنینضیر و غطفان از آنجا به مسلمانان حمله کنند.<ref>جامع البیان، ج21، ص159؛ مجمع البیان، ج8، ص124.</ref> بنیقریظه پس از پیمانشکنی، برای تقویت سپاه احزاب، محمولهای شامل 20 بار شتر آذوقه برای [[مشرکان]] فرستادند که در مسیر، برخی از [[انصار]] آن را مصادره کردند و نزد پیامبر(ص) آوردند.<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص647.</ref> برخی مفسران<ref>غرر التبیان، ص228.</ref> آیه 117 [[سوره آلعمران]]: {{قلم رنگ|سبز|﴿مَثَلُ ما یُنْفِقُونَ فی هذِهِ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَمَثَلِ ریحٍ فیها صِرٌّ اَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ...﴾}} را بر بنیقریظه و دیگر قبایل شرکت کننده در سپاه احزاب تطبیق کردهاند؛ ===شبیخون بر مسلمانان=== از دیگر کارهای بنیقریظه، شبیخون زدن آنان<ref>المغازی، ج2، ص462.</ref> به برخی از سرزمینهای مسلماننشین مدینه در نزدیکی سکونتگاههای یهود بود که افزون بر ایجاد خلل در رفت و آمد مسلمانان، هراس زنان و کودکان را در پی داشت.<ref>المغازی، ج2، ص451، 474.</ref> تهاجم به [[کوشک رفاعه]] که به قتل یکی از یهود به دست [[صفیه بنت عبدالمطلب|صفیه]] دختر [[عبدالمطلب]] انجامید، از آن جمله است.<ref>المغازی، ج2، ص462-463.</ref> چنین کارهایی موجب شد تا پیامبر برای خنثیسازی هجوم آنها، دو گروه 200 نفری و 300 نفری را به فرماندهی [[سلمة بن اسلم]] و [[زید بن حارثه]]، برای پاسداری از شهر مامور کند.<ref>الطبقات، ج2، ص51؛ المغازی، ج2، ص460.</ref> این تدبیر موجب تضعیف سپاه مدافع خندق شد.<ref>الطبقات، ج2، ص51-52؛ المغازی، ج2، ص459-461.</ref> برپایه گزارشی، بنیقریظه برای تهاجم شبانه به مدینه، از مشرکان تقاضای 200 جنگجو کرده بودند که مشرکان آن را نپذیرفتند.<ref>الطبقات، ج2، ص53.</ref> ==غزوه بنیقریظه== {{اصلی|جنگ بنی قریظه}} پس از پایان [[نبرد خندق]]، پیامبر به فرمان الهی و در پاسخ به خیانت و پیمانشکنی بنیقریظه در نبرد احزاب که در حساسترین وضعیت صورت گرفت، مامور سرکوب آنها شد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص715-717؛ الطبقات، ج2، ص57؛ انساب الاشراف، ج1، ص433.</ref> او به مسلمانان دستور داد تا بدون نهادن سلاح بر زمین، [[نماز عصر]] را کنار دژهای بنیقریظه برپا کنند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص52؛ تاریخ طبری، ج2، ص246.</ref> ===زمان غزوه=== منابع درباره زمان این غزوه، به رغم اتفاق نظر درباره وقوع آن پس از غزوه خندق، اختلاف دارند. برخی نبرد خندق را به سال چهارم ق.<ref>المحبر، ص10؛ اعلام الوری، ج1، ص190؛ البدایة و النهایه، ج4، ص94.</ref> و بعضی به سال پنجم ق. دانستهاند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص699؛ الطبقات، ج2، ص50.</ref> سخن دوم میان تاریخنگاران و سیرهنویسان از شهرت بیشتر برخوردار است. ===مقدمات جنگ=== در غزوه بنیقریظه، شمار سپاه مسلمانان 3000 تن<ref>المغازی، ج2، ص522؛ الطبقات، ج2، ص57.</ref> و پرچمدارشان [[امام علی(ع)]] بود.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص716؛ الطبقات، ج2، ص57.</ref> پیامبر از آن پس که [[ابن ام مکتوم]] را جانشین خود در مدینه قرار داد،<ref>المغازی، ج2، ص496؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص716؛ الطبقات، ج2، ص57.</ref> با شتاب حرکت کرد و نماز عصر را کنار دژهای بنیقریظه برپا کرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص52؛ تاریخ طبری، ج2، ص246.</ref> مکان نماز پیامبر در مدت محاصره یهود، به [[مسجد بنیقریظه]] مشهور است که در شرق [[مسجد فضیخ]]، نزدیک [[حره|حرّه]] شرقی قرار دارد.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص231؛ المعالم الاثیره، ص253.</ref> ===محاصره بنیقریظه=== بنیقریظه با رسیدن علی(ع) برابر دژهای آنان، به دشنام دادن به مسلمانان و پیامبر و [[همسران پیامبر|همسران]] او پرداختند.<ref>مجمع البیان، ج1، ص286.</ref> اما پیامبر پس از دعوت بنیقریظه به [[اسلام]]<ref>المصنف، ج5، ص216.</ref> و پاسخ منفی آنها، اقدام به محاصره آنان کرد که مدت آن 14، 15 یا 25 روز<ref>المغازی، ج2، ص496؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص717؛ الطبقات، ج2، ص76؛ المحبر، ص113.</ref> گزارش شده است. در مدت این محاصره، چند تن از مسلمانان به [[شهادت]] رسیدند یا درگذشتند. [[خلاد بن سوید]] با پرتاب سنگی از سوی بنیقریظه به شهادت رسید.<ref>المغازی، ج2، ص517؛ تاریخ طبری، ج2، ص253.</ref> [[ابوسنان بن محصن اسدی]] نیز در ایام محاصره بنیقریظه درگذشت و در [[قبرستان بنیقریظه|گورستان بنیقریظه]] به خاک سپرده شد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص733.</ref> بنیقریظه پس از تداوم محاصره و احساس ضعف در برابر مسلمانان، به [[نباش بن قیس]]<ref>المغازی، ج2، ص501.</ref> یا [[غزال بن شمویل]]/شمول<ref>تفسیر قمی، ج2، ص190.</ref> ماموریت دادند تا از پیامبر(ص) بخواهد که آنها همانند یهود بنینضیر اجازه داشته باشند با برداشتن اموال منقولشان از مدینه کوچ کنند؛ اما چون با مخالفت رسول خدا روبهرو شدند، پیشنهاد ترک اموال و نجات جان خود و خانوادههایشان را دادند. پیامبر که تجربه خیانت دیگر بار بنینضیر را داشت، جز به تسلیم بدون قید و شرط آنها راضی نبود.<ref>المغازی، ج2، ص501.</ref> ===رایزنی با پیامبر=== کعب بن اسد، رئیس بنیقریظه، با یقین یافتن به بدتر شدن اوضاع و برای رهایی از وضعیت موجود،<ref>المغازی، ج2، ص501.</ref> به قریظیها پیشنهادهایی سهگانه ارائه کرد: تصدیق پیامبر(ص) و پذیرش اسلام، کشتن زنان و کودکان خود و سپس نبرد با مسلمانان و یا حمله به آنها در شبشنبه و غافلگیر کردن مسلمانان. اما این پیشنهادها پذیرفته نشد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص717؛ تاریخ طبری، ج2، ص446-447؛ جامع البیان، ج21، ص182-183.</ref> پس از آن، یهود از پیامبر تقاضا کردند تا همپیمان اوسی خودشان، [[ابولبابه|ابولُبابه]]، را برای رایزنی درباره تسلیم شدنشان نزد آنها بفرستد. این تصمیم حاکی از امیدواری آنها برای مذاکره و حل بنبست به دست همپیمانان اوسی آنها بود. با موافقت رسول خدا، ابولبابه نزد آنها رفت و با سفارش به او برای تسلیم شدن، در پرتو عواطف و احساسات کودکان و زنان بنیقریظه، با اشاره به گردن و حلق خود، به آنها فهماند که در صورت تسلیم شدن، به حکم پیامبر(ص) کشته خواهند شد. از دیدگاه برخی مفسران، اقدام ابولبابه خیانت به پیامبر تلقی شد و نزول آیه 27 [[سوره انفال]] به این امر ارتباط دارد.<ref>تفسیر قرطبی، ج7، ص394؛ الدر المنثور، ج3، ص178.</ref> ===تسلیم شدن بنیقریظه=== برپایه گزارشی، پیش از تسلیم شدن بنیقریظه، برخی از یهود [[بنیهدل|بنیهَدل]] همانند [[اسد بن عبید]]، [[اسید بن سعیه]]، و [[ثعلبة بن سعیه]] که از بستگان بنیقریظه بودند، مسلمان شدند و نجات یافتند. برخی آیه 113 سوره آلعمران را با این رویداد مرتبط دانستهاند.<ref>جامع البیان، ج4، ص71؛ ج21، ص183؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج3، ص232؛ تاریخ طبری، ج2، ص248.</ref> [[عمرو بن سعد قرظی]] نیز در واپسین شب محاصره، با پناهنده شدن به [[مسجدالنبی]] [[اسلام]] آورد.<ref>اسد الغابه، ج4، ص107.</ref> سرانجام بنیقریظه به ناچار و بدون قید و شرط تسلیم شدند. برخی از سیرهنویسان علت تسلیم شدن آنها را افزون بر وحشتی که خداوند در دل آنان افکنده بود، برخورد قاطعانه امام علی(ع) دانستهاند که با نزدیک شدن به آنان، اعلان کرد که یا دژهای آنها را فتح خواهد کرد و یا خود شهید خواهد شد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص721؛ الارشاد، ج1، ص113.</ref> پس از تسلیم شدن بنیقریظه، [[قبیله اوس]] از پیامبر خواستند که آنها را بهسبب همپیمان بودن با ایشان ببخشد. برخی آوردهاند که خود بنیقریظه اوسیها را برای داوری میان آنها فراخواندند. سپس [[سعد بن معاذ|سعد بن معاذ اوسی]] به پیشنهاد پیامبر(ص) <ref>المغازی، ج2، ص510؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص720.</ref> یا به درخواست بنیقریظه، بهعنوان داور معرفی شد.<ref>مجمع البیان، ج8، ص149.</ref> در این هنگام، سعد مصمم بود بدون توجه به سرزنش احتمالی، هر حکمی را که بنیقریظه بدان سزاوار است، اعلام کند.<ref>جامع البیان، ج21، ص184.</ref> از اینرو، وی با تعهد گرفتن از بنیقریظه و مسلمانان درباره تن دادن به حکم او، اعلام کرد که مردان بنیقریظه کشته و زنان و کودکانشان اسیر شوند و اموالشان تقسیم گردد.<ref>المغازی، ج2، ص512؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص721؛ جامع البیان، ج21، ص184.</ref> پیامبر حکم سعد را تایید کرد و درباره آن فرمود: سعد آنچه را خدا از فراز آسمانها حکم داده بود، اعلام کرد.<ref>تفسیر قمی، ج2، ص191.</ref> سعد که در نبرد خندق زخمی شده بود، پس از این حکمیت بر اثر همان زخم به شهادت رسید.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص125.</ref> ==فرجام بنیقریظه== برپایه گزارش برخی از سیرهنویسان که مایه نقد و تردید محققان گشته، مردان آنها بر پایه حکم [[تورات]] که سزای پیمانشکنی را قتل میدانست، کشته شدند.<ref>المغازی، ج2، ص512-513؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص721.</ref> شمار مقتولان 400،<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص570.</ref>450 ،<ref>مجمع البیان، ج8، ص553.</ref> 600 یا 700<ref>المغازی، ج2، ص518.</ref> تن گزارش شده است. [[طبرسی]] و برخی دیگر بیشترین شمار را 800 تا 900 تن گفتهاند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص721؛ تاریخ طبری، ج2، ص250.</ref> از زنان آنها نیز تنها نباته/بنانه کشته شد؛ زیرا وی به تحریک همسرش با پرتاب سنگی موجب شهادت خلاد بن سوید شده بود.<ref>المغازی، ج2، ص517؛ تاریخ طبری، ج2، ص254.</ref> برخی مدت مجازات او را سه روز دانستهاند.<ref>تفسیر قمی، ج2، ص192.</ref> ===عدم قتل و مجازات بنیقریظه=== درباره فرجام بنیقریظه تحلیلهای گوناگون ارائه شده است. به رغم استحقاق کشته شدن آنها از اینرو که در وضعیتی ناگوار به مسلمانان خیانت کرده و به یاری احزاب پرداخته بودند، شماری از پژوهشگران با ذکر شواهد و قراینی درباره شمار کشته شدگان و نحوه برخورد با بنیقریظه اظهار تردید کردهاند. بعضی شمار مقتولان را آنهم با این شمار و در یک یا سه روز به دست [[امام علی(ع)]] یا همراهی [[زبیر]]<ref>المغازی، ج2، ص513؛ تاریخ طبری، ج2، ص593.</ref> بعید دانسته و اخبار این کشتار را ساخته و پرداخته [[قبیله خزرج]] دانستهاند که میخواستند وانمود کنند که حرمت طایفه [[اوس]] نزد پیامبر، کمتر از خزرجیها بوده است؛ زیرا پیامبر برخلاف پذیرفتن شفاعت آنها درباره [[بنینضیر]]، شفاعت اوس درباره بنیقریظه را نپذیرفت.<ref>تاریخ تحلیلی اسلام، ص199-200.</ref> برخی کشتار آنها را خلاف سیره پیامبر دانسته و به پشتوانه آمار و ارقام متفاوت این غزوه و مقایسه آن با تلفات دیگر نبردهای پیامبر، به نقد گزارشهای سیرهنویسان پرداختهاند.<ref>تاریخ تحلیلی اسلام، ص199-201؛ تاریخ صدر اسلام، ص178-179.</ref><ref>بحوث المؤتمر الدولی للتاریخ، ص787-793.</ref> به باور برخی، داستان قتل عام بنیقریظه را [[ابن اسحاق]] از یهود گرفته و سیرهنویسان و تاریخنگاران بعد از او برگرفتهاند. افزون بر آن، راویان این رخداد نیز چون [[محمد بن کعب]] و [[عطیه]]، از یهودیان قرظی مسلمان شده هستند و بعید نیست که جانبدارانه سخن گفته باشند.<ref>المغازی، ج2، ص517؛ نک: پیامبر و یهود حجاز، ص164-197.</ref> ===قتل و مجازات بنیقریظه=== در برابر این نظریه، محققان دیگر کشتن یهود بنیقریظه را سازگار با عقل و منطق دانسته و سزای آنها را که در حساسترین وضعیت پیمانشکنی کردند، جز کشتار نشمردهاند<ref>تاریخ پیامبر اسلام، ج3، ص354-355.</ref>؛ زیرا موجودیت سیاسی [[اسلام]] در گرو معاهداتی بود که با قبایل پیرامون داشت و پیمانشکنی مکرر و چشمپوشی رسول خدا از پیمانشکنان، زمینه را برای نقض عهدهای دیگر مهیا میکرد.<ref>تاریخ سیاسی اسلام، ص527.</ref> افزون بر آن، میتوان بهدلیلهایی دیگر اشاره کرد؛ همچون: تعهد آنها به پیامبر درباره ریخته شدن خونشان در صورت پیمانشکنی،<ref>تاریخ پیامبر اسلام، ج3، ص354.</ref> پذیرش داوری سعد بن معاذ از سوی خود بنیقریظه،<ref>مجمع البیان، ج8، ص149؛ اعلام الوری، ج1، ص196.</ref> و جاری ساختن حکم «سابّ النبی» بر آنها.<ref>احکام القرآن، ج3، ص111؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص49؛ ج8، ص82-83.</ref> آیات 26-27 [[سوره احزاب]] نیز بیانگر تایید اعدام مردان بنیقریظه است: {{قلم رنگ|سبز|﴿... فَریقاً تَقْتُلُونَ وَ تَاْسِرُونَ فَریقاً﴾}}.<ref>تفسیر قمی، ج2، ص189؛ جامع البیان، ج21، ص180؛ مجمع البیان، ج8، ص147.</ref> ==غنایم غزوه بنیقریظه== پیامبر در پی فراغت از غزوه بنیقریظه، خمس غنیمتها و اسیران را جدا ساخت و باقیمانده را میان جنگجویان مسلمان بخش کرد. برای سواره نظام سه سهم (دو سهم برای اسب و یک سهم برای صاحبش) و برای پیاده نظام یک سهم در نظر گرفت.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص724؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص53.</ref> [[واقدی]]<ref>المغازی، ج2، ص521.</ref> شمار سواره نظام را 36 و [[یعقوبی]] 38<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص53.</ref> تن دانستهاند. به موجب گزارشی، سلاحهایی که در این غزوه به غنیمت گرفته شد، شامل 1500 شمشیر، 300 زره و 1000 نیزه بوده است.<ref>المغازی، ج2، ص510؛ الطبقات، ج2، ص57.</ref> تعداد اسیران به اختلاف 170،<ref>مجمع البیان، ج8، ص150؛ غرر التبیان، ص420.</ref> 171، 700 و 750<ref>المغازی، ج2، ص518.</ref> تن گزارش شده است. این آمار حاکی از کمی جنگجویان بنیقریظه است. بر پایه سخنی، پیامبر از میان اسیران، شش دختر را به مساکین [[بنیهاشم]] تملیک و خود نیز [[ریحانه بنت شمعون|ریحانه]] دختر [[شمعون بن زید]]<ref>اسد الغابه، ج6، ص120.</ref> یا دختر [[عمرو بن خناقه]]<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص305؛ تاریخ طبری، ج11، ص596؛ نهایة الارب، ج17، ص195.</ref> را به تملک خود درآورد<ref>المحبر، ص93-94؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج4، ص604؛ سبل الهدی، ج11، ص219.</ref> که تا رحلت پیامب(ص) در ملک او قرار داشت.<ref>الطبقات، ج8، ص103؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص52-53.</ref> گزارشها درباره دیگر اسیران متفاوت است. سخنی حاکی از فروش آنها در [[نجد]]<ref>المحبر، ص93؛ تاریخ طبری، ج2، ص253.</ref> برای فراهم کردن اسب و سلاح برای مسلمانان<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص725؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص53.</ref> و به گزارش برخی، حکایتگر تقسیم آنها میان جنگجویان حاضر در غزوه بنیقریظه است.<ref>فتوح البلدان، ص30.</ref> مفسران مقصود از (ارض) در آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ اَوْرَثَکُمْ اَرْضَهُمْ وَ دِیارَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ وَ اَرْضاً لَمْ تَطَؤُها﴾}} (سوره احزاب، آیه 27) را سرزمین و املاک یهود بنیقریظه، شامل [[عقار|عِقار]] و [[نفیل]]، [[برقه]]، [[مثیب|مُثیب]] و [[اعواف]] و متعلق به خنافه از بنیقریظه دانستهاند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص175، 212.</ref> بر پایه گزارشی، پیامبر [[اعواف]]، برقه، مُثیب، [[دلال]]، [[حسنی]]، [[صافیه]]، و [[مشربه ام ابراهیم|مَشربه ام ابراهیم]] را به سال هفتم ق. وقف کرد.<ref>تاریخ المدینه، ص175.</ref> مقصود از اموال در آیه یاد شده نیز اثاث، چارپایان، سلاح و درهم و دینار بنیقریظه است.<ref>فتح القدیر، ج4، ص274.</ref> ==پیامدهای غزوه بنیقریظه== غزوه بنیقریظه که در اواخر [[ذیقعده]] سال پنجم ق. آغاز شده بود،<ref>المغازی، ج2، ص496؛ انساب الاشراف، ج1، ص433؛ المحبر، ص113.</ref> در روز پنجشنبه هفت روز گذشته از [[ذیحجه]] پایان یافت.<ref>الطبقات، ج2، ص58؛ فتوح البلدان، ص30.</ref> از پیامدهای آن میتوان به پاک شدن جبهه داخلی از یهود پیمانشکن، تقویت نیروی مالی مسلمانان با غنیمتهای قابل توجّه این غزوه، فروریختن پایگاه مشرکان عرب در [[مدینه]]، هموار شدن راه پیروزی آینده، و استوار ساختن موقعیت حکومت اسلامی اشاره کرد.<ref>نمونه، ج17، ص275.</ref> ==شخصیتهای برجسته== از شخصیتهای بنیقریظه در دوران جاهلی و آغاز اسلام میتوان به [[زبیر بن باطا|زبیر بن باطا بن وهب]]، [[عزال بن شموال]]/سَمْوال، و [[کعب بن اسد]] اشاره کرد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص721؛ البدایة و النهایه، ج3، ص237.</ref> [[ابن هشام]] حدود 16 تن از بزرگان آنان را نام برده است که مردم به ایشان مراجعه میکردند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص22.</ref> ==راویان== از میان مسلمانان بنیقریظه، راویانی برخاستند. [[کعب بن سلیم قرظی]]، راوی حدیث [[علی(ع)]] و فرزندان کعب به نام [[محمد بن کعب|محمد]] و [[اسحاق بن کعب|اسحاق]] و [[عطیة بن کعب|عطیه قرظی]] از آن جمله هستند.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص203، 239؛ الانساب، ج10، ص380.</ref> [[ابن سعد]] برخی روایتهای منقول از محمد بن کعب (درگذشت 118/117ق.) را آورده است.<ref>الطبقات، ج1، ص129-130، 196، 223.</ref> [[یعقوبی]] محمد را از فقیهان زمان [[عمر بن عبدالعزیز]] (حک: 99-101ق.) دانسته است.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص329.</ref> همو راوی اخباری از سیره رسول خدا است.<ref>نک: المغازی، ج2، ص455؛ دلائل النبوه، ج1، ص270.</ref> برخی مسلمانان بنیقریظه در شمار واردکنندگان اسرائیلیات به فرهنگ و جامعه اسلامی بودند.<ref>نک: پیامبر و یهود حجاز، ص164-197.</ref> ==پیوند به بیرون== [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/30143/فرجام-کار-قبیله-یهودی-بنی-قریظه-و-بررسی-شبهات-مربوط-به-آن مهدوی عباس آباد، محمدرضا، فرجام کار قبیله یهودی «بنی قریظه» و بررسی شبهات مربوط به آن، مجله علامه، دوره اول، پاییز 1380 - شماره 1 (14 صفحه - از 207 تا 220).] [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1075367/تأملی-پیرامون-روایت-کشتن-یهودیان-بنی-قریظه-در-منابع-تاریخ-و-تفسیر ایازی، سید محمد علی، تأملی پیرامون روایت کشتن یهودیان بنی قریظه در منابع تاریخ و تفسیر، مجله پژوهشهای قرآنی، پاییز 1391 - شماره 71 ISC (24 صفحه - از 120 تا 143).] [http://lib.eshia.ir/23019/1/1983 بنیقریظه، دانشنامه جهان اسلام، بنياد دائرة المعارف اسلامی.] ==پانویس== {{پانویس}} ==منابع== {{منابع}} {{دانشنامه | آدرس =http://hzrc.ac.ir/post/7790 | عنوان = بنی قریظه | نویسنده = سید محمود سامانی }} *'''احکام القرآن''': الجصاص (درگذشت 370ق.)، به کوشش عبدالسلام، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق. *'''الارشاد''': المفید (درگذشت 413ق.)، بیروت، دارالمفید، 1414ق. *'''اسد الغابه''': ابن اثیر (درگذشت 630ق.)، بیروت، دارالکتاب العربی. *'''اعلام الوری''': الطبرسی (درگذشت 548ق.)، قم، آل البیت:، 1417ق. *'''الاغانی''': ابوالفرج الاصفهانی (درگذشت 356ق.)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1415ق. *'''انساب الاشراف''': البلاذری (درگذشت 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دارالفکر، 1417ق. *'''الانساب''': عبدالکریم السمعانی (درگذشت 562ق.)، به کوشش عبدالله عمر، بیروت، دارالجنان، 1408ق. *'''بحوث المؤتمر الدولی للتاریخ (مجموعه مقالات)''': ولید عرفات. *'''البدء و التاریخ''': المطهر المقدسی (درگذشت 355ق.)، بیروت، دارصادر، 1903م. *'''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (درگذشت 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف. *'''پیامبر9و یهود حجاز''': مصطفی صادقی، به کوشش پژوهشکده تاریخ و سیره، قم، بوستان کتاب، 1382ش. *'''تاج العروس''': الزبیدی (درگذشت 1205ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، 1414ق. *'''تاریخ پیامبر اسلام''': عباس صفایی حائری، قم، مسجد مقدس جمکران، 1381ش. *'''تاریخ تحلیلی اسلام''': محمود طباطبایی اردکانی، تهران، اساطیر، 1377ش. *'''تاریخ سیاسی اسلام''': رسول جعفریان، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، 1373ش. *'''تاریخ صدر اسلام''': اصغر منتظر القائم، دانشگاه اصفهان، 1377ش. *'''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''': الطبری (درگذشت 310ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق. *'''تاریخ مدینة دمشق''': ابن عساکر (درگذشت 571ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، 1415ق. *'''تاریخ المدینة المنوره''': ابن شبّه (درگذشت 262ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دارالفکر، 1410ق. *'''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (درگذشت 292ق.)، بیروت، دارصادر، 1415ق. *'''التحفة اللطیفه''': شمس الدین السخاوی (درگذشت 902ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1414ق. *'''تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن کثیر (درگذشت 774ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفه، 1409ق. *'''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)''': القرطبی (درگذشت 671ق.)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1405ق. *'''تفسیر القمی''': القمی (درگذشت 307ق.)، به کوشش الجزائری، قم، دارالکتاب، 1404ق. *'''التفسیر الکبیر''': الفخر الرازی (درگذشت 606ق.)، قم، دفتر تبلیغات، 1413ق. *'''التکمیل و الاتمام''': ابن عسکر (درگذشت 636ق.)، به کوشش اسماعیل مروه، بیروت، دارالفکر المعاصر، 1418ق. *'''جامع البیان''': الطبری (درگذشت 310ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، 1415ق. *'''الدر المنثور''': السیوطی (درگذشت 911ق.)، بیروت، دارالمعرفه، 1365ق. *'''دلائل النبوه''': اسماعیل الاصفهانی (درگذشت 535ق.)، به کوشش مساعد بن سلیمان، دارالعاصمه. *'''الروض الانف''': السهیلی (درگذشت 581ق.)، به کوشش عبدالرحمن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1412ق. *'''روض الجنان''': ابوالفتوح رازی (درگذشت 554ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375ش. *'''سبل الهدی''': محمد بن یوسف الصالحی (درگذشت 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1414ق. *'''السیرة الحلبیه''': الحلبی (درگذشت 1044ق.)، بیروت، دارالمعرفه، 1400ق. *'''السیرة النبویه''': ابن کثیر (درگذشت 774ق.)، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دارالمعرفه، 1396ق. *'''السیرة النبویه''': ابن هشام (درگذشت 213/218ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، 1383ق. *'''الطبقات الکبری''': ابن سعد (درگذشت 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418ق. *'''غرر التبیان''': بدر الدین الحموی (درگذشت 733ق.)، به کوشش عبدالجواد، دمشق، دارقتیبه، 1410ق. *'''فتح القدیر''': الشوکانی (درگذشت 1250ق.)، بیروت، دارالمعرفه. *'''فتوح البلدان''': البلاذری (درگذشت 279ق.)، بیروت، دارالهلال، 1988م. *'''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر (درگذشت 630ق.)، بیروت، دارصادر، 1385ق. *'''کشف الاسرار''': میبدی (درگذشت 520ق.)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، 1361ش. *'''مجمع البیان''': الطبرسی (درگذشت 548ق.)، بیروت، دارالمعرفه، 1406ق. *'''المحبّر''': ابن حبیب (درگذشت 245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیده. *'''المصنّف''': ابن ابیشیبه (درگذشت 235ق.)، به کوشش سعید محمد، دارالفکر، 1409ق. *'''المعالم الاثیره''': محمد محمد حسن شراب، بیروت، دارالقلم، 1411ق. *'''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (درگذشت 626ق.)، بیروت، دارصادر، 1995م. *'''المغازی''': الواقدی (درگذشت 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق. *'''المنتظم''': ابن جوزی (درگذشت 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1412ق. *'''نمونه''': مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1375ش. *'''نور الثقلین''': العروسی الحویزی (درگذشت 1112ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، 1373ش. *'''نهایة الارب''': احمد النویری (درگذشت 733ق.)، قاهره، دارالکتب و الوثائق، 1423ق. *'''النهایه''': مبارک ابن اثیر (درگذشت 606ق.)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، 1367ش. *'''وفاء الوفاء''': السمهودی (درگذشت 911ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دارالکتب العلمیه، 2006م. {{پایان}} {{قبایل عربستان}} [[Category:قبایل مدینه]] [[Category:قبایل عربستان]] [[Category:قبایل یهودی]] [[رده:قبایل مدینه]] [[رده:قبایل عربستان]] [[رده:قبایل یهودی]]
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
الگوهای بهکاررفته در این صفحه:
الگو:Column-width
(
ویرایش
)
الگو:Infobox
(
ویرایش
)
الگو:Navbox
(
ویرایش
)
الگو:اصلی
(
ویرایش
)
الگو:جعبه اطلاعات قبایل
(
ویرایش
)
الگو:دانشنامه
(
ویرایش
)
الگو:قبایل عربستان
(
ویرایش
)
الگو:قلم رنگ
(
ویرایش
)
الگو:منابع
(
ویرایش
)
الگو:ناوبری اشخاص
(
ویرایش
)
الگو:پانویس
(
ویرایش
)
الگو:پانویس اصلی
(
ویرایش
)
الگو:پایان
(
ویرایش
)
پودمان:Arguments
(
ویرایش
)
پودمان:Hatnote
(
ویرایش
)
پودمان:Infobox
(
ویرایش
)
پودمان:Main
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/configuration
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/styles.css
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox/configuration
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox/styles.css
(
ویرایش
)
پودمان:TableTools
(
ویرایش
)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
بنیقریظه
افزودن مبحث
Toggle limited content width