پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
بنیمدلج
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
{{جعبه اطلاعات قبایل | نام = بنیمدلج | تصویر = | اندازه تصویر = | نام کامل = | نسب = [[مدلج بن مره]] | محل حکومت = | مدت حکومت = | مکان قبیله = مناطقی میان [[مکه]] و [[مدینه]] | سرسلسله = مدلج بن مره | اشخاص مهم = | جمعیت = | جنگها = [[واقعه رده]]، فتوحات اسلامی | شاخهای از = [[قریش]] | زیرشاخهها = | مهمترین اقدامات = مهارت در قیافهشناسی، شناسایی رد پا و زبان عربی | مناصب مهم = | مذهب = [[شرک]] و [[اسلام]] }} '''بنیمدلج''' از قبایل کنانی و زیر شاخههای [[قریش]] بودند که در مناطقی میان [[مکه]] و [[مدینه]] سکونت داشتند. از ویژگیهای بارز بنیمدلج در میان قبایل عرب میتوان به مهارت در [[قیافهشناسی]]، شناسایی رد پا و اصالت [[زبان عربی]] رایج میان آنها اشاره کرد. [[رسول خدا(ص)]] در [[غزوه ذوالعشیره|غزوه ذوالعُشَیره]] در پی تعقیب کاروان تجاری قریش وارد ذوالعشیره از مناطق مسکونی بنیمدلج شده و با آنان پیمان صلح و عدم تعرض بست، و تا سال نهم ق. که آیاتی ابتدایی [[سوره توبه]] نازل شد ادامه داشت. بنیمدلج در [[جاهلیت]] از جایگاهی مناسب در میان [[قریش]] برخوردار بوده و از امتیاز [[حمس|حُمس]] بهرهمند بودند، اهل حمس کسانی بودند که بر اثر تعصب و اهتمام فراوان در [[مناسک حج]] به این نام مشهور شده بودند و برای خود عاداتی ویژه مثل: ترک [[وقوف در عرفات]] و عریان طواف کردن داشتند و برای قبایلی غیر حمسی نیز احکامی ویژه چون حرمت خوردن غذایی که از بیرون [[حرم]] به درون میآوردند یا وجوب طواف در لباس فراهم شده در حرم، جعل کرده بودند. بعد از پیامبر(ص) مدلجیان نافرمانی و شورش کرده و با حکومت مدینه همراهی نکردند ولی در نهایت تسلیم شده و مسلمانان را در فتوحات اسلامی همراهی کردند. ==نسبشناسی== بنیمدلج از فرزندان [[مدلج بن مره|مدلج بن مُرّة]] بن [[عبدمناة بن کنانه]] از عرب عدنانی و از [[قریش]] بودند که [[شنوق|شَنُّوق]]، [[شنظیر|شِنظیر]]، [[بنیتیم|تَیم]] و [[بنیعمرو]] از تیرههای هم عرض<ref>جمهرة النسب، ص158؛ انساب الاشراف، ج11، ص134؛ جمهرة انساب العرب، ص188.</ref> و بنیعمرو، بنیتَیم، [[بنیحارث]] و [[بنووقاص|بنووَقّاص]] از زیر شاخههای آن شمرده میشوند.<ref>جمهرة النسب، ص158؛ انساب الاشراف، ج11، ص134.</ref> منسوبان به این قبیله را مُدْلِجی گویند.<ref>الانساب، ج12، ص148-149.</ref> از قبایل دیگر نیز با این نام یاد شده است که شهرت و اعتبار بنیمدلج بن مره را ندارند.<ref>اللباب، ج3، ص183؛ معجم قبائل العرب، ج3، ص1061.</ref> ==سکونتگاهها== اینان در [[قدید|قُدَید]]<ref>السنن الکبری، ج6، ص219.</ref> و [[ذوالعشیره|ذوالعُشَیره]]<ref>معجم ما استعجم، ج3، ص945؛ معجم البلدان، ج4، ص127.</ref> میان [[مکه]] و [[مدینه]] به سوی دریای سرخ ساکن بودند. این مناطق در مسیر مدینه به مکه قرار دارند و به مدینه نزدیکترند. بنیمدلج از راه صید دریایی، کشاورزی<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص66؛ المحبر، ص110؛ تاریخ طبری، ج2، ص123.</ref> و دامداری امرار معاش میکردند. سخن پیامبر در وصف حوضچههای آنها که برای کشاورزی و دامداری ساخته بودند<ref>مسند احمد، ج4، ص74؛ المحبر، ص110؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص66.</ref> و نیز پرسش آنان از [[پیامبر(ص)]] درباره جواز وضو گرفتن با آب دریا هنگامی که در دریا هستند، گواه بر این مطلب است.<ref>المصنف، صنعانی، ج1، ص94؛ مسند احمد، ج5، ص365؛ سنن الدارمی، ج1، ص186.</ref> ==ویژگیهای مدلجیان== بنیمدلج پیش از [[اسلام]] در میان قبایل عرب به مهارت در قیافهشناسی و شناسایی ردّ پا شهرت داشتند.<ref>مروج الذهب، ج2، ص150.</ref> این دانش که عرب به دانستن آن میبالید، برای تشخیص هویت فرد به کار میرفت. تسلط آنان بر این دانش بهاندازهای بود که در برخی گزارشها، قیافهشناسی تنها به بنیمدلج اختصاص یافته و نیز برخی تنها قیافهشناسی آنها را معتبر دانستهاند.<ref>صحیح مسلم، شرح نووی، ج10، ص41.</ref> به گزارشی، آنها از [[عبدالمطلب]] خواستند تا در حفظ و نگهداری نوادهاش محمد(ص) کوشا باشد؛ زیرا ردپای او را شبیهترین رد پا به آنچه از [[حضرت ابراهیم]] در مقام وجود داشت، میدانستند.<ref>المنتظم، ج2، ص274.</ref> از کاربردهای مشهور این دانش از سوی مدلجیان که مورد استناد فقیهان نیز قرار گرفته،<ref>المجموع، ج15، ص305.</ref> اظهار نظر مُجَزَّز/مُجَزَّر مُدْلِجی درباره صحت انتساب [[اسامه]] به [[زید بن حارثه]]، پسرخوانده پیامبر، بود. بر پایه این گزارش، تفاوت رنگ پوست اسامه با پدرش موجب تردید در نسب وی شده بود. مجزر با نگاه به پاهای آن دو انتساب اسامه به زید را تائید کرد و این شادمانی پیامبر را در پی داشت.<ref>الاستیعاب، ج4، ص1461.</ref> از دیگر ویژگیهای مدلجیان باید به اصالت زبان عربی رایج میان آنها اشاره کرد. از اینرو، خلیفه دوم برای فهم صحیح معنای واژه (حَرَجٍ) در آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ﴾}} ([[سوره حج]]، آیه 78)، دستور داد تا از یکی از بنیمدلج پرسش کنند.<ref>السنن الکبری، ج10، ص113.</ref> سفیدی پوست مردم این قبیله را از ویژگیهای ظاهری آنها دانستهاند.<ref>الفائق، ج1، ص26؛ النهایه، ج1، ص32؛ لسان العرب، ج12، ص11، «ادم». </ref> ==بنیمدلج در دوران جاهلی== از باورهای جاهلی آنها این بود که فرشتگان را دختران خدا میپنداشتند. برخی مفسران نزول آیه 151-152 [[سوره صافات]]: {{قلم رنگ|سبز|﴿اَلا اِنَّهُمْ مِنْ اِفْکِهِمْ لَیَقُولُونَ* وَلَدَ اللهُ وَ اِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ﴾}} را در این زمینه دانستهاند. خداوند در این آیات این پندار را دروغ دانسته است.<ref>تفسیر ثعالبی، ج5، ص50.</ref> بنیمدلج در دوران جاهلی از جایگاهی مناسب میان قریش برخوردار بودند. بهرهمندی آنها از امتیاز [[حمس|حُمس]] بیانگر این جایگاه است.<ref>المحبر، ص178.</ref> اهل حمس کسانی بودند که بر اثر تعصب و اهتمام فراوان در [[مناسک حج]] به این نام مشهور شده بودند و برای خود عاداتی ویژه چون ترک [[وقوف در عرفات]] و عریان [[طواف]] کردن داشتند و برای قبایلی غیر حمسی نیز احکامی ویژه چون حرمت خوردن غذایی که از بیرون [[حرم]] به درون میآوردند یا وجوب طواف در لباس فراهم شده در حرم، جعل کرده بودند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ المنمق، ص127-128.</ref> آنها همچنین گوشت برخی چارپایان همچون بحیره (ماده شتری با پنج زایمان) و سائبه (شتری دارای 10 بچه ماده) را بر خود حرام کرده بودند. آیه 168 [[سوره بقره]]: {{قلم رنگ|سبز|﴿یا اَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْاَرْضِ حَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ اِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ﴾}} مسلمانان را به بهرهمندی از نعمتهای حلال و دوری جستن از پیروی [[شیطان]] دستور داده است.<ref>مجمع البیان، ج3، ص389.</ref> همچنین مفسران ذیل آیه 103 [[سوره مائده]]: {{قلم رنگ|سبز|﴿ما جَعَلَ اللهُ مِنْ بَحیرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصیلَةٍ وَ لا حامٍ...﴾}} سخن پیامبر(ص) را درباره این سنت بنیمدلج گزارش کردهاند که فرمود: نخستین کسی که چارپایان را بدین صورت حرام کرد و خود نیز بدان پایبند نماند، مردی از بنیمدلج بود.<ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج8، ص337؛ جامع البیان، ج7، ص117.</ref> ==همپیمانان== آنان همچنین در [[یوم حریره]]، از [[نبردهای فجار]] چهارم، در جمع [[بنیکنانه|کنانیها]] بر ضد [[هوازن]] جنگیدند.<ref>المنمق، ص183-184؛ العقد الفرید، ج1، ص108-109.</ref> از قبیلههای خُزاعی همچون [[بنیمصطلق|بنیمُصطَلق]]<ref>المغازی، ج1، ص404؛ البدایة و النهایه، ج4، ص178.</ref> و [[بنیکعب]]<ref>السنن الکبری، ج8، ص29؛ الاصابه، ج6، ص428.</ref> و نیز از قبیله کنانی [[بنیضمره|بنیضَمره]]<ref>المحبر، ص110؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص66؛ الطبقات، ج2، ص10.</ref> به عنوان همپیمانان مدلجیان یاد شده است. گزارشی دیگر از حضور فعال بنیمدلج در تحولات سیاسی دوران جاهلیت در دست نیست. ==بنیمدلج در دوران رسول خدا(ص)== از روابط بنیمدلج با [[پیامبر(ص)]] تا هنگام [[هجرت]] ایشان به [[یثرب]] گزارشی در دست نیست. این امر با دوری سکونتگاههای آنها از مکه ارتباط داشته است. با آغاز هجرت، منابع از کوشش [[سراقة بن مالک|سراقة بن مالک مدلجی]] برای دستگیری پیامبر در هنگام هجرت حکایت دارند. بر پایه این گزارشها، سراقه در پی آگاهی از تعیین جایزه به دست [[قریش]] برای دستگیری رسول خدا، کوشش کرد تا حضرت را که به مناطق مسکونی بنیمدلج رسیده بود، دستگیر کند. اما با دیدن معجزاتی از پیامبر، در اقدام خود ناکام ماند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص40؛ السیرة النبویه، ج2، ص338-339.</ref> رسول خدا در [[غزوه ذوالعشیره|غزوه ذوالعُشَیره]] (2ق.) برای تعقیب کاروان تجاری قریش به ذوالعشیره از مناطق مسکونی بنیمدلج وارد شد و مورد استقبال آنها قرار گرفت.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص343.</ref> ===پیمان با پیامبر=== منابع از انعقاد پیمان عدم تعرض میان پیامبر و بنیمدلج و متحدان کنانی آنها، بنیضمره، یاد کردهاند<ref>الطبقات، ج2، ص10؛ المحبر، ص110؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص66.</ref>؛ اما به متن پیماننامه اشاره ننمودهاند. در گزارشی به نقل از سراقه، پس از [[بدر]] و [[احد]] و بعد از اسلام آوردن برخی قبایل پیرامون مدینه، پیامبر تصمیم گرفت که دستهای را به فرماندهی [[خالد بن ولید]] به سوی مدلج اعزام کند.<ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج8، ص458؛ تفسیر ابن کثیر، ج1، ص546.</ref> از اینرو، سراقه در مدینه با پیامبر(ص) دیدار کرد و با طرح پیمان عدم تعرض از ایشان خواست تا به مدلجیان تا هنگام قبول [[اسلام]] از سوی قریش فرصت دهد. پیامبر نیز به خالد فرمان داد تا پس از حضور نزد بنیمدلج با آنها رفتاری ملایم داشته باشد. مدلجیان نیز تعهد سپردند که هیچ گروهی را بر ضد پیامبر یاری ندهند. برخی مفسران نزول آیه 90 [[سوره نساء]] را درباره بنیمدلج دانستهاند که نه خواهان مبارزه با پیامبر بودند و نه رویارویی با قریش.<ref>التبیان، ج3، ص285؛ مجمع البیان، ج3، ص152.</ref> بر پایه مفاد این آیه، مؤمنان مامور شدهاند با [[کافران]] مبارزه کنند، مگر آنها که با مسلمانان پیمان دارند یا کافرانی که نزد مسلمانان آمدهاند و از اینکه با قوم خود، همپیمانان قریشی، یا مسلمانان بجنگند، ناخرسند هستند. اینان اگر در پی جنگافروزی نیستند، باید با آنها در آشتی به سر برند: {{قلم رنگ|سبز|﴿اِلاَّ الَّذینَ یَصِلُونَ اِلی قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ میثاقٌ اَوْ جاؤُکُمْ حَصِـرَتْ صُدُورُهُمْ اَنْ یُقاتِلُوکُمْ اَوْ یُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ...﴾}}. با این همه به سال هشتم ق. که پیامبر(ص) رهسپار [[فتح مکه]] بود، برخی یاران ایشان در منطقه قدید پیشنهاد حمله به بنیمدلج را که هنوز [[مشرک]] بودند و روابطشان با دولت نبوی بر اساس پیمانهای عدم تعرض بود، به میان آوردند؛ ولی پیامبر نپذیرفت.<ref>اعلام الوری، ج1، ص227.</ref> ===رویدادهای بعد از فتح مکه=== پس از فتح مکه در دو رویداد از بنیمدلج یاد شده است. نخست همکاری آنها با [[خزاعه]] در پرداخت دیه فردی از [[بنیبکر]] بود. بر این اساس، خزاعه در برابر قتل یکی از افرادشان به دست بنیبکر، فردی از بکریان را کشتند. پیامبر(ص) خزاعه را به پرداخت دیه به بنیبکر موظف کرد. بنیمدلج نیز به سبب همپیمانی با [[بنیکعب]] از تیرههای خزاعه<ref>السنن الکبری، ج8، ص29.</ref> در پرداخت دیه، خزاعه را یاری کردند.<ref>المغازی، ج2، ص845.</ref> همچنین بنیمدلج پس از فتح مکه، خالد بن ولید را که از جانب [[رسول خدا(ص)]] به سوی [[قبیله بنیجذیمه]] میرفت، همراهی کردند.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص882؛ تاریخ طبری، ج2، ص341.</ref> با این که بنیمدلج و بنیجذیمه هر دو از قبایل کنانی بودند، از حمایت و همراهی بنیمدلج با بنیجذیمه در برابر اقدام ناجوانمردانه خالد در قتل عام آنها گزارشی در دست نیست. در سال نهم ق. با فرمان پیامبر، مشرکان از حضور در مکه منع شدند و تنها آن دسته از آنان که همچون بنیمدلج با او همپیمان بودند، از این حکم مستثنا شدند. این فرمان در آیات نخست [[سوره توبه]] بازتاب یافت. این آیات نشان دهنده بیزاری خداوند و پیامبر(ص) از مشرکان و لغو یک جانبه همه پیمانهایی است که با مسلمانان داشتند، مگر آنان که به پیمان خود وفادار ماندند: <ref>جامع البیان، ج10، ص80؛ مجمع البیان، ج5، ص18.</ref> {{قلم رنگ|سبز|﴿اِلاَّ الَّذینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْـرِکینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً... * کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْـرِکینَ عَهْدٌ عِنْدَ اللهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ اِلاَّ الَّذینَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمسجدالحرام...﴾}} (سوره توبه، آیات 4-7). ==نافرمانی و شورش بعد از پیامبر== پس از رحلت پیامبر(ص) بنیمدلج از اطاعت دولت مدینه سر برتافتند و با خودداری از پرداخت [[زکات]]، با [[طلیحه اسدی]]، از مدعیان نبوت، همراه شدند. از نبرد مدلجیان در [[واقعه رده|ماجرای ردّه]] گزارش چندان در دست نیست و تنها از همراهی آنها با حبال، برادرزاده طلیحه، و اعزام نمایندگانی به مدینه برای مذاکره با [[ابوبکر]] یاد شده است.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص476.</ref> همچنین شماری دیگر از بنیمدلج همراه با یکی از قبایل کنانی و همپیمان خود به نام [[بنوشنوق]] در [[منطقه ابارق]] [[تهامه]]، سر به شورش برداشتند که [[عتاب بن اسید]]، فرماندار [[مکه]]، برادرش خالد را برای سرکوبی آنها فرستاد. وی توانست با کشتن بسیاری از شورشیان بهویژه بنوشنوق، اوضاع را آرام کند.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص533.</ref> ==شرکت در فتوحات اسلامی== از آن پس بنیمدلج در فتوحات شرکت داشتند و در خربتا در حوالی اسکندریه [[مصر]]<ref>معجم البلدان، ج2، ص355.</ref> ساکن گشتند و با ذُبحان از قبایل حِمْیَری همپیمان شدند.<ref>فتوح مصر و اخبارها، ص254.</ref> نیز آنان به سال 23ق. همراه [[عمرو بن عاص]] در فتوحات شمال افریقا شرکت کردند.<ref>فتوح مصر و اخبارها، ص295؛ معجم البلدان، ج4، ص25.</ref> وجود پلی به نام قنطره بنیمدلج در [[دمشق]]، از حضور مدلجیان در منطقه شامات نشان دارد.<ref>معجم البلدان، ج5، ص330.</ref> ==بنیمدلج در دوران امام علی== [[قتل عثمان]] (36ق.) برای مدلجیان ناگوار بود. از اینرو، از طریق [[یزید بن حارث|یزید بن حارث مدلجی]] به [[قیس بن سعد|قیس]] بن [[سعد بن عباده]]، حکمران [[امام علی(ع)]] بر مصر، پیغام دادند که با وی سر ستیز ندارند. اما از او خواستند همچون دوره رسول خدا(ص) که اسلام خود را تا روشن شدن تکلیف قریش به تعویق انداخته بودند، بیعت آنها با علی(ع) را تا مشخص شدن سرانجام کار به حال تعلیق واگذارد.<ref>الغارات، ج1، ص212؛ تاریخ طبری، ج3، ص551.</ref> قیس نیز چنین کرد و هنگام واگذاری کارگزاری مصر به [[محمد بن ابیبکر]] به او سفارش کرد تا مدلجیان را بهحال خود رها سازد؛ زیرا آنها برای وی مشکلساز نخواهند بود.<ref>الولاة و کتاب القضاة، ص20.</ref> ==پانویس== {{پانویس}} ==منابع == {{منابع}} {{دانشنامه | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7730 | عنوان = بنیمدلج | نویسنده = منصور داداشنژاد }} *'''الاستیعاب''': ابن عبدالبر (درگذشت 463ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دارالجیل، 1412ق. *'''الاصابه''': ابن حجر العسقلانی (درگذشت 852ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق. *'''اعلام الوری''': الطبرسی (درگذشت 548ق.)، قم، آل البیت:، 1417ق. *'''انساب الاشراف''': البلاذری (درگذشت 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دارالفکر، 1417ق. *'''الانساب''': عبدالکریم السمعانی (درگذشت 562ق.)، به کوشش عبدالرحمن، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، 1382ق. *'''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (درگذشت 774ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1408ق. *'''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (درگذشت 292ق.)، بیروت، دارصادر، 1415ق. *'''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''': الطبری (درگذشت 310ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق. *'''التبیان''': الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی. *'''تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن کثیر (درگذشت 774ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفه، 1409ق. *'''تفسیر ثعالبی (الجواهر الحسان)''': الثعالبی (درگذشت 875ق.)، به کوشش عبدالفتاح و دیگران، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1418ق. *'''جامع البیان''': الطبری (درگذشت 310ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، 1415ق. *'''جمهرة النسب''': ابن الکلبی (درگذشت 204ق.)، به کوشش ناجی حسن، بیروت، عالم الکتب، 1407ق. *'''سنن الدارمی''': الدارمی (درگذشت 255ق.)، احیاء السنة النبویه. *'''السنن الکبری''': البیهقی (درگذشت 458ق.)، بیروت، دارالفکر. *'''السیرة النبویه''': ابن هشام (درگذشت 213/218ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، 1383ق. *'''صحیح مسلم بشرح النووی''': النووی (درگذشت 676ق.)، بیروت، دارالکتاب العربی، 1407ق. *'''الطبقات الکبری''': ابن سعد (درگذشت 230ق.)، بیروت، دارصادر. *'''العقد الفرید''': احمد بن عبدربه (درگذشت 328ق.)، به کوشش مفید قمیحه، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1404ق. *'''الغارات''': ابراهیم الثقفی الکوفی (درگذشت 283ق.)، به کوشش المحدث، بهمن، 1355ش. *'''الفائق فی غریب الحدیث''': الزمخشری (درگذشت 538ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1417ق. *'''فتوح مصر و اخبارها''': عبدالرحمن بن عبدالحکم (درگذشت 257ق.)، به کوشش الحجیری، بیروت، دارالفکر، 1416ق. *'''اللباب فی تهذیب الانساب''': ابن اثیر (درگذشت 630ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر. *'''لسان العرب''': ابن منظور (درگذشت 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق. *'''مجمع البیان''': الطبرسی (درگذشت 548ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1415ق. *'''المجموع شرح المهذب''': النووی (درگذشت 676ق.)، دارالفکر. *'''المحبّر''': ابن حبیب (درگذشت 245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیده. *'''مروج الذهب''': المسعودی (درگذشت 346ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دارالهجره، 1409ق. *'''مسند احمد''': احمد بن حنبل (درگذشت 241ق.)، بیروت، دارصادر. *'''المصنّف''': ابن ابیشیبه (درگذشت 235ق.)، به کوشش سعید محمد، دارالفکر، 1409ق. *'''المصنّف''': عبدالرزاق الصنعانی (درگذشت 211ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی. *'''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (درگذشت 626ق.)، بیروت، دارصادر، 1995م. *'''معجم قبائل العرب''': عمر کحّاله، بیروت، الرساله، 1405ق. *'''معجم ما استعجم''': عبدالله البکری (درگذشت 487ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، 1403ق. *'''المغازی''': الواقدی (درگذشت 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق. *'''المنتظم''': ابن جوزی (درگذشت 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1412ق. *'''المنمق''': ابن حبیب (درگذشت 245ق.)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق. *'''نسب قریش''': مصعب بن عبدالله الزبیری (درگذشت 236ق.)، به کوشش بروفسال، قاهره، دارالمعارف. *'''النهایه''': مبارک ابن اثیر (درگذشت 606ق.)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، 1367ش. *'''الولاة و کتاب القضاة''': به کوشش محمد حسن و المزیدی، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1424ق. {{پایان}} {{قبایل عربستان}} [[Category:قبایل عربستان]] [[Category:قبایل مدینه]] [[Category:قبایل مکه]] [[Category:قبایل عربستان]] [[Category:قبایل مدینه]] [[Category:قبایل مکه]] [[Category:قبایل عربستان]] [[Category:قبایل مدینه]] [[Category:قبایل مکه]] [[رده:قبایل عربستان]] [[رده:قبایل مدینه]] [[رده:قبایل مکه]]
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
الگوهای بهکاررفته در این صفحه:
الگو:Column-width
(
ویرایش
)
الگو:Infobox
(
ویرایش
)
الگو:Navbox
(
ویرایش
)
الگو:جعبه اطلاعات قبایل
(
ویرایش
)
الگو:دانشنامه
(
ویرایش
)
الگو:قبایل عربستان
(
ویرایش
)
الگو:قلم رنگ
(
ویرایش
)
الگو:منابع
(
ویرایش
)
الگو:ناوبری اشخاص
(
ویرایش
)
الگو:پانویس
(
ویرایش
)
الگو:پانویس اصلی
(
ویرایش
)
الگو:پایان
(
ویرایش
)
پودمان:Arguments
(
ویرایش
)
پودمان:Infobox
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/configuration
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/styles.css
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox/configuration
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox/styles.css
(
ویرایش
)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
بنیمدلج
افزودن مبحث
Toggle limited content width