پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
تراویح
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
====دیدگاه اهل سنت==== در برابر، همه فقیهان اهل سنت به جماعت خواندن نافلههای رمضان را مستحب دانستهاند <ref>المبسوط، ج2، ص143؛ المغنی، ج1، ص797؛ المجموع، ج4، ص31؛ الشرح الکبیر، ج1، ص315</ref> البته اندکی از آنان، فرادا خواندن آن را بهتر شمردهاند <ref>المجموع، ج4، ص5-6، 31؛ فتح العزیز، ج4، ص267</ref> از پشتوانههای دیدگاه اخیر، روایت زید بن ثابت <ref>صحیح البخاری، ج7، ص99</ref> است که پیامبر(ص) از خواندن این نماز به جماعت خودداری فرمود و اقامه نمازهای غیر واجب را در خانه و به صورت فرادا بهترین نماز شمرد. <ref>المغنی، ج1، ص797</ref> پشتوانه دیگر آن است که اقامه این نماز در نهان، بهتر است و این با جماعت خواندن سازگار نیست. <ref>المبسوط، ج2، ص144</ref> برخی نیز معتقدند برای حافظان قرآن و کسانی که از کسالت بیم ندارند و نیز فرادا خواندن آنان خللی به جماعت در مسجد وارد نمیکند، فرادا خواندن بهتر است و در غیر این صورت، جماعت خواندن سزاوارتر است. <ref>فتح العزیز، ج4، ص268؛ المجموع، ج4، ص31</ref> در باور شماری از فقیهان اهل سنت، از جمله حنفیان، به جماعت خواندن تراویح «سنت کفایی» <ref>بدائع الصنائع، ج1، ص288؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص47؛ الفقه الاسلامی، ج2، ص255</ref> یا «واجب کفائی» <ref>فتح الباری، ج4، ص219؛ نیل الاوطار، ج2، ص60</ref> است. از این رو، اگر برخی از اهل مسجد آن را به جماعت اقامه نمایند، از عهده دیگران برداشته میشود و در غیر این صورت، همه مرتکب گناه شدهاند. برخی نیز به جماعت خواندن آن را بهگونه مطلق واجب دانستهاند. <ref>عمدة القاری، ج5، ص267؛ البحر الرائق، ج2، ص119</ref> =====دلایل===== اهل سنت برای عقیده خود در این مورد دلایلی را ارائه میکند. ======سیره نبوی====== در گزارشی از [[عایشه]] آمده که پیامبر(ص) چند شب نوافل رمضان را اقامه کرد و مسلمانان هم این نماز را با ایشان خواندند. سپس تنها از بیم آنکه این نماز بر مسلمانان واجب شمرده شود، آن را رها کرد. <ref>مغنی المحتاج، ج1، ص226</ref> بر این اساس، با وفات ایشان، این علت منتفی شده است. <ref>عون المعبود، ج4، ص173</ref> از [[جابر]] هم نقل شده که [[رسول خدا(ص)]] هشت رکعت نوافل ماه رمضان را همراه با مسلمانان اقامه کرد. <ref>المغنی، ج1، ص800؛ مغنی المحتاج، ج1، ص226؛ حواشی الشروانی، ج2، ص240</ref> ======روایات====== <ref>المبسوط، ج2، ص144؛ المغنی، ج1، ص798-800؛ الفقه الاسلامی، ج2، ص234</ref> در روایتی از [[ابوهریره]] آمده که رسول خدا(ص) پس از مشاهده اقامه نماز تراویح به امامت [[ابی بن کعب]]، نمازگزاران را ستود <ref>سنن ابی داود، ج1، ص310؛ السنن الکبری، ج2، ص495</ref> نیز در روایتی منسوب به ابوذر یاد شده که پیامبر(ص) پاداش اقامه نوافل رمضان با [[امام جماعت]] را برابر با یک شب تهجد دانسته است. <ref>سنن ابن ماجه، ج1، ص420؛ سنن ابی داود، ج1، ص309</ref> ======سیره خلیفه دوم====== بر پایه برخی روایات، [[عمر بن خطاب]] هم خود، نماز تراویح را به جماعت اقامه کرد<ref>المغنی، ج1، ص799</ref> و هم با منصوب کردن ابی بن کعب و [[سلیمان بن ابیحتمه]] به [[امامت جماعت]] نمازهای تراویح، مسلمانان را به این کار فراخواند. <ref>المجموع، ج4، ص34؛ فتح الباری، ج4، ص219</ref> ======سیره امام علی(ع)====== برخی محدثان اهل سنت، روایاتی <ref>السنن الکبری، ج2، ص496-497؛ التمهید، ج8، ص119</ref> در تایید نماز تراویح به جماعت از سوی [[امام علی(ع)]] آوردهاند که مورد استناد فقیهان قرار گرفته است. <ref>المغنی، ج1، ص800؛ کشاف القناع، ج1، ص515؛ الفقه الاسلامی، ج2، ص226</ref> =====نقد دلایل===== دانشمندان و فقیهان امامی با رد دلیلهای اهل سنت، به پاسخ آنها پرداختهاند. مهمترین پشتوانههای آنان چنین است: ======سیره پیامبر(ص)====== [[سیره پیامبر(ص)]] خواندن نوافل رمضان به صورت فرادا بوده است <ref>نک: دراسات فقهیه، ص90-91، 114-115</ref> به تصریح فقیهان اهل سنت، این سیره در دوران خلافت ابوبکر و تا مدتی از خلافت عمر نیز ادامه یافت. عمر بر خلاف سیره نبوی(ص) دستور داد که این نوافل به جماعت اقامه گردد. <ref>صحیح مسلم، ج6، ص40؛ فتح الباری، ج4، ص218؛ عمدة القاری، ج1، ص226، ج11، ص125</ref> از گزارشهای سیره پیامبر(ص) در این زمینه میتوان دریافت که اقامه نماز نافله به جماعت در دو یا سه شب یاد شده، به دستور و ترغیب پیامبر(ص) نبوده است؛ بلکه خود مسلمانان پشت سر ایشان به نماز ایستادند و سپس ایشان از اقامه این نماز به صورت جماعت خودداری فرمود. روایت جابر نیز نشان میدهد که پیامبر(ص) تنها هشت رکعت از نوافل را با مسلمانان اقامت کرده است؛ در حالی که تعداد نوافل ماه رمضان در باور هیچ یک از فقیهان امامی و اهل سنت هشت رکعت نیست. وانگهی از روایات عایشه و دیگر احادیث در این زمینه <ref>التهذیب، ج3، ص61؛ وسائل الشیعه، ج8، ص45</ref> برمیآید که سیره ایشان اقامه نافلههای ماه رمضان در خانه و به صورت فرادا بوده است. <ref>الحدائق، ج10، ص512؛ مفتاح الکرامه، ج9، ص192</ref> همه تاریخنگاران اهل سنت <ref>الطبقات، ج3، ص281؛ تاریخ طبری، ج3، ص277؛ الکامل، ج3، ص59</ref> و شماری از فقیهان آنان <ref>بدائع الصنائع، ج1، ص288؛ شرح الزرقانی، ج1، ص418؛ سُبل السلام، ج2، ص173-174</ref> تصریح کردهاند که اقامه نماز تراویح به جماعت، هرگز [[سنّت پیامبر(ص)]] نبوده و حتی سالها بعد نیز این نوافل به صورت فرادا اقامه میشده است؛ ولی عمر به سال چهاردهم ق. دستور داد تا این نماز به صورت جماعت برپا شود. از این رو، شماری از دانشوران اهل سنت، از جمله [[شافعی]]، به پشتوانه دلایلی از جمله سیره پیامبر(ص)، اقامه این نماز را در خانه و به صورت فرادا بهتر دانستهاند. <ref>المجموع، ج4، ص5؛ الانصاف، ج2، ص181</ref> ======روایات====== روایات مورد استناد درباره خواندن نماز تراویح به صورت جماعت نیز درخور خدشه است. برای نمونه، روایت ابوهریره به سبب وجود شخصی چون مسلم بن خالد در سند آن، ضعیف شمرده شده است؛ <ref>سنن ابی داود، ج1، ص310؛ المغنی، ج1، ص798</ref> وانگهی از این روایت برنمیآید که این نماز به جماعت خوانده شود. افزون بر این، بر پایه نقلهای گوناگون دیگر، ابی بن کعب در دوران خلیفه دوم به امامت تروایح منصوب شد، نه در روزگار پیامبر(ص). <ref>فتح الباری، ج4، ص218</ref> روایات ابوذر و عایشه نیز ضعیف به شمار میآیند؛ زیرا در سند آنها، مسلم بن علقمه و یحیی بن بکیر جای دارند که دانشوران رجالشناس اهل سنت، آنان را ضعیف دانستهاند. <ref>الجرح و التعدیل، ج8، ص267، ج9، ص165؛ تهذیب الکمال، ج27، ص565، ج31، ص403؛ میزان الاعتدال، ج4، ص109</ref> ======خواست مردم====== احکام الهی پیرو خواست و رغبت مردم نیست تا با رغبت مردم به یک کار و انجام دادن پیوسته آن، واجب یا مستحب گردد؛ بلکه احکام الهی پیرو مصالح و مفاسد واقعی است که تنها خداوند آنها را میداند. چگونه ممکن است اهتمام مردم به یک رفتار مستحب موجب شود که خداوند آن کار مستحب را بر مردم واجب سازد و پیامبر(ص) برای پیشگیری از وجوب آن کار، مردم را از انجام دادن آن بازدارد؟ اگر این استدلال درست باشد، باید ایشان مردم را از گزاردن نوافل روزانه و نماز شب نیز نهی میفرمود تا مبادا واجب گردد؛ زیرا این نمازها نیز مورد اهتمام و رغبت مردم بود. <ref>دراسات فقهیه، ص92؛ سلسلة المسائل الفقهیه، ج11، ص33-37</ref> ======تناقض روایات====== روایات یاد شده با احادیث دیگر از پیامبر(ص) و امامان(ع) تعارض دارد و از این رو، درخور استناد نیست. <ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص137؛ التهذیب، ج3، ص70</ref> ======سیره خلیفه دوم====== درباره سیره خلیفه دوم باید گفت که فرمان وی بر اقامه این نماز به جماعت، نمیتواند دلیل مشروعیت آن باشد؛ زیرا وی نه شارع بوده و نه چنین اختیاری از جانب شارع داشته است. بر همین اساس، فرزند عمر در پاسخ فردی که از او درباره سبب مخالفت وی با حکم پدرش در زمینه [[تحریم متعه حج]] پرسید، پاسخ داد: «نباید به سبب مخالفت پدرم، حلال رسول خدا(ص) را رها کرد». <ref>سنن الترمذی، ج2، ص159؛ وسائل الشیعه، ج1، ص19</ref> افزون بر این، همین که عمر این نماز را بدعت خوانده، <ref>صحیح البخاری، ج2، ص252؛ السنن الکبری، ج2، ص493</ref> نشان میدهد که چنین کاری از سوی خدا و بر زبان پیامبر(ص) تشریع نشده و خود وی آن را برای مسلمانان برنهاده است. بیشتر دانشمندان اهل سنت با اعتراف به بدعت عمر، برای توجیه و رفع [[حرمت]] آن کوشیدهاند. بدین منظور، بدعت را به خوب و بد یا واجب، حرام، [[مکروه]]، مستحب و [[مباح]] تقسیم کردهاند. <ref>مواهب الجلیل، ج2، ص376؛ فتح الباری، ج4، ص219؛ اعانه الطالبین، ج1، ص313</ref> روشن است که کار حرام همواره ممنوع است و عنوانی دیگر نخواهد یافت. پیامبر اسلام(ص) به روشنی هرگونه بدعت را در دین، گمراهی و حرام دانسته است. <ref>مسند احمد، ج4، ص126؛ سنن ابن ماجه، ج1، ص16؛ المستدرک، ج1، ص97</ref> بر این اساس، چنین توجیهاتی درخور پذیرش نیست؛ <ref>دراسات فقهیه، ص134-137</ref> از این رو، شماری از فقیهان اهل سنت کوشیدهاند که انتساب بدعت تراویح را به خلیفه دوم انکار کنند. <ref>کشاف القناع، ج1، ص515؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص46</ref> از این گذشته، خلیفه دوم، خود، نماز تراویح را به جماعت اقامه نمیکرد؛ بلکه آن را به صورت فرادا میخواند. دلیل آن، روایات نصب امام جماعت تراویح از سوی عمر است؛ زیرا او به عنوان خلیفه به امام جماعت اقتدا نمیکرد؛ <ref>صحیح البخاری، ج2، ص252؛ کنز العمال، ج8، ص407-408</ref> همچنان که شماری از فقیهان اهل سنت تصریح کردهاند. <ref>شرح الزرقانی، ج1، ص418؛ نک: دراسات فقهیه، ص129</ref> ======روایات از امیر مؤمنان(ع)====== این روایات از جهت سند ضعیف هستند؛ زیرا بسیاری از دانشمندان [[رجالشناس]] اهل سنت برخی راویان آنها را ضعیف شمردهاند. برخی از این روایات مرسل هستند. حتی یکی از این راویان هنگام زندگانی ایشان هنوز به دنیا نیامده بوده است. <ref>دراسات فقهیه، ص123-125</ref> وانگهی این روایات برخلاف احادیث [[امامان شیعه(ع)]] است که این کار را حرام شمرده و از آن نهی کردهاند. <ref>وسائل الشیعه، ج8، ص45؛ مستدرک الوسائل، ج6، ص218</ref> همچنین این روایات بر خلاف دیگر احادیث حکایتگر از سیره و گفتار خود امام علی(ع) است. در یکی از همین احادیث، از اعتراض مردم به ایشان درباره ترک سنت عمر سخن رفته است. <ref>الکافی، ج8، ص62-63؛ التهذیب، ج3، ص70؛ بحار الانوار، ج34، ص171</ref>
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
تراویح
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width