پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
تفث
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
==واژهشناسی== تفث؛ واژهای قرآنی به معنای آلودگیهای برآمده از [[احرام]] است. ===معنای لغوی=== برای واژه «تَفَث» معانی گوناگون و گاه متضاد یاد شده است؛ از جمله: چرک و آلودگی، چرک ناخن و مانند آن، زدودن چرک و آلودگی، ناخن گرفتن و ازاله مو، [[مناسک حج]]، [[حلق]] و [[تقصیر]] و [[ذبح]] و [[رمی]]، اعمال حج هنگام بیرون آمدن از احرام، [[محرمات احرام]] جز نکاح. <ref>معجم مقاییس اللغه، ج1، ص350؛ مفردات، ص165؛ لسان العرب، ج2، ص120، «تفث». </ref> ===واژگان هممعنا=== مهمترین واژگان مرتبط یا هممعنا با تفث عبارتند از: 1. «شَعَث»، (پریشانی و ژولیدگی مو و روغن نزدن آن)؛ <ref>تهذیب اللغه، ج1، ص259؛ لسان العرب، ج2، ص160؛ تاج العروس، ج3، ص176، «شعث». </ref> 2. «تُفّ»، (چرک زیر ناخن)؛ <ref>العین، ج8، ص108، «التف». </ref><ref>لسان العرب، ج9، ص17؛ تاج العروس، ج12، ص100، «تفف». </ref> 3. «تَفَل»، (آب دهان، بوی بد، به کار نبردن [[عطر]]، و پلیدی)؛ <ref>العین، ج8، ص123؛ الصحاح، ج4، ص1644؛ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص349، «تفل». </ref> 4. «تَفْن»، (چرک). <ref>لسان العرب، ج13، ص72؛ تاج العروس، ج18، ص88.</ref> ===معنای اصطلاحی=== معنای اصلی «تفث» مطلق چرک و آلودگی است؛ چنانکه در برخی روایات بدان اشاره شده است. <ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص485.</ref>این واژه در سخن بادیهنشینان و برخی اشعار عرب نیز به همین معنا به کار رفته است. <ref>تهذیب اللغه، ج14، ص189-190، «تفث». </ref><ref>تفسیر قرطبی، ج12، ص50.</ref> نزدیکی مفهوم «تفث» با واژگانی چون تفّ، تفل و تفن هم مؤید این نکته است. بر این اساس، دیگر معانی یاد شده در منابع واژهشناسی، ناظر به مفهوم قرآنیِ تفث یا تفسیر تعبیر قرآنیِ «قضاء تفث» است، نه معنای لغوی آن. واژه «قضاء» به معانی گوناگون به کار میرود؛ از جمله: انجام دادن و به پایان رساندن، محکم کردن، فارغ شدن، [[وصیت]] کردن، ساختن، حکم کردن، و فرمان دادن. <ref>العین، ج5، ص185؛ الصحاح، ج6، ص2463-2464؛ معجم مقاییس اللغه، ج5، ص99، «قضی». </ref> ===کاربرد قرآنی=== در [[قرآن کریم]]، واژه تفث تنها یک بار در [[سوره حج]] و در ضمن آیات مناسک حج آمده است. در این آیه، خداوند حجگزاران را به «قضاء تفث» امر کرده است: {{قلم رنگ|سبز|﴿ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ...﴾}} (سوره حجّ، آیه29) همین زمینه پرداختن به تفث در تفاسیر، روایات و [[فقه]] را فراهم کرده است.
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
تفث
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width