در حال ویرایش شارل ژاک پونسه (بخش)

==گزارش سفر به حبشه و حجاز==

وی در دهم ژوئن 1698م. همراه فردی به نام حاج علی، فرستاده ویژه و فرمانده نظامی سپاه پادشاه حبشه، از طریق جنوب مصر و [[سودان]] راهی [[حبشه]] شد. به گفته او، حرکت افراد کاروان بسیار هماهنگ و منظم بود. در ابتدا و انتهای کاروان، افرادی با نواختن نقاره، حرکت سریع یا آهسته و هنگام استراحت را به افراد خبر می‌دادند. شترهای کاروان می‌توانستند پنج تا شش روز بدون آب و خوراک، گرمای هوا و سختی راه را تحمل کنند و این برای نویسنده باورکردنی نبود.

او پس از اقامتی سه ماهه در شهرهای گوناگون سودان، در 11 جولای 1699م. وارد حبشه شد و از پادشاه حبشه محبت دید و هدایایی نفیس دریافت کرد. <ref>دریای سیاه و کشورهای مجاور، ص75-100.</ref> پس از انجام ماموریت و درمان پادشاه.

===ورود به جده===

در پنجم جولای 1700م. از راه دریا وارد [[بندر جده]] شد.<ref>دریای سیاه و کشورهای مجاور، ص121.</ref> به گفته وی، این شهر بسیار شلوغ بود و مردمش از نژادهای گوناگون بودند و از راه تجارت امرار معاش می‌کردند.<ref>دریای سیاه و کشورهای مجاور، ص123.</ref> وی [[جده]] را به دلیل نزدیکی به دو شهر مذهبی مکه و مدینه، مکانی مناسب برای سکونت [[مسیحیان]] نمی‌داند.<ref>دریای سیاه و کشورهای مجاور، ص127.</ref>

پونسه در یکی از کاروانسراهای جده مستقر شد. او اشاره کرده که برخلاف شهرهایی که پیشتر در آن‌ها اقامت داشته، می‌بایست خود به خرید و پختن غذا و شست‌وشوی لباس‌هایش بپردازد.<ref>Mecca:A Literary History of the Muslim Holy Land،P232.</ref>او از نزدیک، شاهد درگیری [[شریف سعید]] (حک: 1106-1113ق.) حاکم مکه و پادشای عثمانی در جده بوده است.<ref>مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان اروپایی، ص23-24.</ref>دو روز پس از ورود پونسه به جده، حاکم مکه با شماری فراوان از سربازان برای گرفتن باج و خراج سالانه، به یکی از دروازه‌های جده رسیده و با تهدید نظامی، حاکم جده را به پرداخت سی هزار سکه طلا ناچار کرده است. <ref>دریای سیاه و کشورهای مجاور، ص125.</ref> پونسه [[شریف مکه]] را از دور مشاهده کرده است. شریف مردی تقریبا 60 ساله با چهره‌ای ترسناک بوده که زیر لبش زخمی عمیق دیده می‌شده است. <ref>دریای سیاه و کشورهای مجاور، ص124.</ref> سه تن از بردگانی که پادشاه حبشه به پونسه هدیه داده بود، به دست شریف مکه ضبط شدند.<ref>History of Abyssinia، P112.</ref><ref>Encyclopaedia Aethiopica،P1074.</ref>

===ورود به مکه و مدینه===

پس از بازگشت شریف، نویسنده روانه مکه شد. وی در آن‌جا با کاروان‌هایی مسلمان از [[ترکیه]]، [[هند]]، [[مصر]] و دیگر کشورها روبه‌رو شد که در مکان‌های سرپوشیده و بازاری موسمی به داد و ستد کالاهای همراه خود می‌پرداختند. این مکان‌ها به دستور شریف مکه ساخته شده بود. <ref>دریای سیاه و کشورهای مجاور، ص126.</ref> سپس نویسنده بدون این‌که درباره مدت اقامت و زمان بیرون آمدن خود از مکه گزارش دهد، توضیحی‌ اندک درباره [[مدینه]] می‌دهد. به گفته وی، حاکم مدینه معمولاً در شهر اقامت ندارد و بیشتر به هماهنگی سربازان خود در شهرهای دیگر می‌پردازد. به‌گفته وی، سربازان هنگام ورود به شهر، به حکم قانون و برای احترام به [[پیامبر]]، کفش خود را درآورده، با پای برهنه حرکت می‌کردند و در صورت تخلف جریمه می‌شدند. <ref>دریای سیاه و کشورهای مجاور، ص126.</ref> گمان می‌رود منظور نویسنده [[حرم پیامبر]] بوده، نه شهر مدینه. پونسه سپس به جده برگشت و پس از یک ماه اقامت در آن‌جا، این سرزمین را به مقصد [[طور سینا]] ترک کرد.<ref>Distant Lands and Diverse Cultures، P89.</ref>