پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
مرگ نایب
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
== حکم اِجزا از منوبعنه == برای به دست آوردن حکم اِجزا یا عدم اِجزای حج منوبعنه، بعد از مرگ [[نایب]]، لازم است به این پرسش پاسخ داده شود که مرگ نایب در چه زمانی روی داده است؟ بیتردید مرگ نایب در هنگام انجام دادن حج یا عمره منوبعنه، سه صورت میتواند داشته باشد: پیش از [[احرام]]؛ بعد از احرام و قبل دخول در [[حرم مکی|حرم]]؛ بعد از احرام و بعد دخول در حرم. هر یک از این موارد باید جداگانه بررسی شود. === مرگ نایب پیش از احرام === اگر نایب قبل از آنکه محرم شود وفات یابد ـ اعم از اینکه مرگ او پیش از سفر، یا در حین سفر و یا حتی در میقات، ولی قبل از نیت کردن و تلبیه گفتن باشد ـ در این صورت آیا همین مقدار فعالیتی که از وی صادر شده، موجب فراغ ذمّة منوبعنه میشود و از حج واجب وی مجزی میگردد یا نه؟ در این مسئله، بین فقهای عظام شیعه<ref>شیخ مفید، 1413ق، ص443؛ شیخ طوسی، 1400ق، ص278؛ محقق حلی، 1408ق، ج1، ص206؛ علامه حلی، 1413ق، ج4، ص44؛ همو، 1412ق، ج13، ص120؛ شهید ثانی، 1410ق، ج2، ص187؛ صاحب جواهر، 1367 ش، ج17، ص368 و 371؛ یزدی، 1409ق، ج2، ص323؛ امام خمینی، 1407ق، ج1، ص336؛ خویی، 1418ق، ج27، ص30</ref> اختلافی نیست و همة آنها متفقاند که با مرگ نایب، عمل نیابت از منوبعنه به انجام نرسیده و در نتیجه از منوبعنه مجزی نمیباشد. این گفتار به چهار دلیل مستند است: * '''اصالة الاشتغال''': اصالة الاشتغال اقتضا دارد که ذمة منوبعنه نسبت به تکلیف مشغول است، مگر آنکه نایب، تمام اعمال حج را به نیابت از او انجام دهد. بنابراین، مادام که عمل نایب به پایان نرسد، این اصل به قوت خود باقی است. اگر حدیثی وجود دارد که «نایب قبل از پایان عمل وفات یابد از منوبعنه مجزی است»، به بعد از احرام و دخول در حرم مربوط است. اما دربارة مرگ نایب پیش از احرام، دلیل خاصی برای اِجزا وارد نشده است. علامة حلّی<ref>علامه حلی، 1412ق، ج13، ص121</ref>، صاحب جواهر<ref>صاحب جواهر، 1367ش، ج17، ص368 و 371</ref>، صاحب عروه<ref>یزدی، 1409ق، ج2، ص323</ref>، آیتالله خویی<ref>خویی، 1418ق، ج27، ص30</ref> و آیتالله طباطبایی قمی<ref>طباطبایی قمی، 1425ق، ج1، ص169</ref> از جمله فقیهانی هستند که به این اصل استناد کردهاند. * '''موثقة عمار ساباطی''': «عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِالله(ع) فِی رَجُلٍ حَجَّ عَنْ آخَرَ وَ مَاتَ فِی الطَّرِیقِ، قَالَ: قَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَىاللهوَ لَکِنْ یُوصِی، فَإِنْ قَدَرَ عَلَى رَجُلٍ یَرْکَبُ فِی رَحْلِهِ وَ یَأْکُلُ زَادَهُ، فَعَلَ»<ref>حر عاملی، 1409ق، ج11، ص186</ref>. از آنجا که عمار ساباطی فطحی مذهب بوده است، این حدیث از جهت سند صحیح شمرده نمیشود؛ ولی به دلیل ثقه بودن عمار ساباطی، موثق شمرده میشود. از جهت دلالت، حکم امام(ع) مبنی بر وصیت نایب و انجام دادن حج توسط شخص دیگر، بر عدم اِجزا از منوبعنه دلالت دارد. اگرچه روایت اطلاق دارد و شامل تمام صورتهای مرگ نایب<ref>اعم از قبل میقات و بعد میقات</ref> میگردد، ولی قدر متیقن آن وفات نایب پیش از میقات و محرم شدن وی به نیابت از منوبعنه است. وحدت حکم مباشر و نایب: همانگونه که مرگ مباشر قبل از احرام، موجب عدم اِجزا از وی است، مرگ نایب نیز چنین است؛ زیرا همانطور که فقها فرمودهاند، نایب قائم مقام منوبعنه است. علاوه بر آن، دربارة مرگ خود حجگزار قبل از دخول حرم، شیخ مفید روایتی را نقل کرده است که بر عدم اِجزا از شخص مباشر دلالت دارد<ref>شیخ مفید، 1413ق، ص445</ref>؛ «قالَ الصَّادِقُ(ع) مَنْ خَرَجَ حَاجّاً فَمَاتَ فِی الطَّرِیقِ، فَإِنَّهُ إِنْ کَانَ مَاتَ فِی الْحَرَمِ فَقَدْ سَقَطَتْ عَنْهُ الْحَجَّةُ، فَإِنْ مَاتَ قَبْلَ دُخُولِ الْحَرَمِ لَمْ یَسْقُطْ عَنْهُ الْحَجُّ، وَ لْیَقْضِ عَنْهُ وَلِیُّهُ»<ref>حر عاملی، 1409ق، ج11، ص69</ref>. این حدیث به دلیل مرسل بودن سندش، صحیح شمرده نمیشود. با این حال، برخی از فقها؛ از جمله صاحب جواهر<ref>صاحب جواهر، 1367ش، ج17، ص371</ref> و شیخ انصاری<ref>شیخ انصاری، 1425ق، ص65</ref> به آن استناد کردهاند؛ زیرا همانگونه که علامة حلّی فرموده است، روایات شیخ مفید؛ اعم از مسند و مرسل، مورد قبول است؛ «و هذا الشیخ ثقة تقبل مراسیله کما تقبل مسنده»<ref>علامه حلی، 1413ق، ج4، ص43</ref>. اما از جهت دلالت، خصوصیتی برای مباشر ندارد و هر عاملی این چنین است؛ همچنانکه صاحب جواهر دربارة احادیث مشابه درباره مرگ مباشر و عدم خصوصیت آنها فرموده است: «کان موردهما الحج عن نفسه إلا ان الظاهر و لو بمعونة فهم الأصحاب کون ذلک کیفیة خاصة فی الحج نفسه سواء کان عن نفسه أو عن الغیر، و سواء کان واجبا بالنذر أو غیره، فالمناقشة فی ذلک من بعض متأخری المتأخرین فی غیر محلها لما عرفت، خصوصاً بعد ان کان فعل النائب فعل المنوب عنه»<ref>صاحب جواهر، 1367 ش، ج17، ص367</ref>. * '''اجماع''': تعدادی از فقهای عظام، از جمله صاحب جواهر<ref>همان، 1367ش، ج17، ص371</ref> و آیتالله سبزواری<ref>سبزواری، 1413ق، ج12، ص241</ref> به اجماع فقها استناد کردهاند. به هر روی، قول به عدم اِجزا اجماعی است و مخالفی در آن مشاهده نشده است؛ مگر آیتالله شاهرودی که موثقة اسحاق بن عمار را ـ که در صورت دوم بررسی میشود ـ دلیل بر اِجزا دانسته است و معارضی برای آن نمیبیند؛ ولی چون فقهای عظام شیعه آن را نپذیرفتهاند، احتیاط کرده و قول به عدم اِجزا را پذیرفته است. اما با گفتن«و لکن المسألة بعد تحتاج إلى التأمل»<ref>شاهرودی، 1381ق، ج2، ص44</ref>، به نارضایتی خویش از این قول اشاره کرده است. به نظر میآید در این مسئله تردیدی نباشد و همانگونه که فقهای عظام فرمودهاند، با مرگ نایب پیش از احرام، حج وی ناتمام میماند و نمیتواند از منوبعنه مجزی باشد و ذمة وی را برِیء کند. لیکن ادلهای که برای این گفتار بیان شد، تنها در کلام برخی از فقها آمده است، نه همة آنان. به هر حال، مهمترین ادلة این گفتار همان دو مورد نخست است؛ یعنی «اصالة الاشتغال» و «موثقة عمار ساباطی». اما دو دلیل دیگر؛ «وحدت حکم مباشر و نایب» و «اجماع» نمیتوانند دلیل مستقلی باشند؛ هرچند میتوانند مؤید بقیه ادله قرار گیرند؛ زیرا مرسلة شیخ مفید، علاوه بر ارسال، مشکل دلالی نیز دارد؛ چراکه هرچند نایب وظیفه دارد حج منوبعنه را انجام دهد، ولی وظایف وی با وظایف منوبعنه تلازمی ندارد. بدین جهت حکمیکه در مرسلة شیخ مفید آمده است، به قرینة کلام امام(ع) که فرمود: «وَ لْیَقْضِ عَنْهُ وَلِیُّهُ»، مخصوص خود فرد است، نه نایب وی. آیتالله خویی<ref>خویی، 1418ق، ج27، ص27</ref> و آیتالله فاضل لنکرانی<ref>فاضل لنکرانی، 1418ق، ج2، ص51</ref> نیز به همین اشکال اشاره کردهاند. اما اجماع که در کلام صاحب جواهر آمده، زمانی حجت است که کاشف از قول معصوم باشد. چنین اجماعی بسیار کم است. لذا در این مسئله که به کشف قول معصوم از این اجماع یقین نداریم، اجماع نمیتواند دلیلی مستقل باشد؛ هرچند میتواند مؤید این قول باشد و آن را قویتر کند. === مرگ نایب بعد از احرام و قبل از دخول حرم === اگر نایب بعد از محرم شدن در میقات از دنیا برود ـ اعم از اینکه هنوز در میقات باشد یا از میقات عبور کرده و به سمت مکه حرکت کرده، ولی هنوز به منطقة حرم وارد نشده باشد ـ آیا عمل او از منوبعنه مجزی است یا نه؟ در اینباره از فقهای عظام دو قول نقل شده است: ==== اقوال ==== ===== اِجزا از منوبعنه ===== تعداد اندکی از فقهای عظام شیعه، مانند شیخ طوسی<ref>شیخ طوسی، 1407ق، ج2، ص390</ref>، ابن ادریس<ref>ابن ادریس حلی، 1410ق، ج1، ص628</ref>، آیتالله خویی<ref>خویی، 1418ق، ج27، ص30</ref>، آیتالله سبحانی تبریزی<ref>سبحانی تبریزی، 1424ق، ج2، ص63</ref> و آیتالله طباطبایی قمی<ref>طباطبایی قمی، 1425ق، ج1، ص170</ref> به این نظر معتقدند. دلیل این قول به نظر شیخ طوسی، اجماع، به نظر ابن ادریس و آیتالله سبحانی تبریزی، اطلاق روایات، و به نظر آیتالله خویی و آیتالله طباطبایی قمی، موثقه اسحاق بن عمار است. مراد ابن ادریس از اطلاق اخبار، روایاتی است که تعدادی از آنها در باب پانزده ابواب النیابة فی الحج کتاب ''وسائل الشیعه'' آمده است؛ مانند: * موثقة اسحاق بن عمار: «عَنْ إِسْحَاقَبن عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَمُوتُ فَیُوصِی بِحَجَّةٍ فَیُعْطَى رَجُلٌ دَرَاهِمَ یَحُجُّ بِهَا عَنْهُ، فَیَمُوتُ قَبْلَ أَنْ یَحُجَّ ثُمَّ أُعْطِیَ الدَّرَاهِمُ غَیْرَهُ ؟ فَقَالَ: إِنْ مَاتَ فِی الطَّرِیقِ أَوْ بِمَکَّةَ قَبْلَ أَنْ یَقْضِیَ مَنَاسِکَهُ فَإِنَّهُ یُجْزِی عَنِ الْأَوَّلِ. قُلْتُ: فَإِنِ ابْتُلِیَ بِشَیْءٍ یُفْسِدُ عَلَیْهِ حَجَّهُ حَتَّى یَصِیرَ عَلَیْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ، أَ یُجْزِی عَنِ الْأَوَّلِ؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: لِأَنَّ الْأَجِیرَ ضَامِنٌ لِلْحَجِّ؟ قَالَ: نَعَمْ»<ref>حر عاملی، 1409ق، ج11، ص185</ref>. این حدیث از جهت سند، به دلیل اینکه اسحاق بن عمار نام امام(ع) را مشخص نکرده، صحیح شمرده نمیشود. لیکن چون وی روایات خود را تنها از امام(ع) نقل میکند، این روایت موثق است. اما از جهت دلالت، جملة «إِنْ مَاتَ فِی الطَّرِیقِ... فَإِنَّهُ یُجْزِئُ عَنِ الْأَوَّلِ» بر اِجزا از منوبعنه دلالت دارد؛ زیرا «طریق» هم قبل از احرام و هم بعد از احرام را شامل میشود. * مرسله حسین بن عثمان: «... عَنِ الْحُسَیْنِبن عُثْمَانَ عَمَّنْ ذَکَرَهُ، عَنْ أَبِی عَبْدِالله(ع) فِی رَجُلٍ أَعْطَى رَجُلًا مَا یَحُجُّهُ فَحَدَثَ بِالرَّجُلِ حَدَثٌ؟ فَقَالَ: إِنْ کَانَ خَرَجَ فَأَصَابَهُ فِی بَعْضِ الطَّرِیقِ، فَقَدْ اِجزاتْ عَنِ الْأَوَّلِ وَ إِلَّا فَلَا»<ref>همان، 1409ق، ج11، ص186</ref>. این حدیث نیز مرسل است و صحیح شمرده نمیشود. دربارة وجه استدلال به این حدیث، محقق نراقی فرموده است: «وجه الاستدلال: أنّها دلّت على الاِجزاء فی الطریق مطلقا، خرج عنها قبل الاحرام بالإجماع، و بقی الباقی»<ref>نراقی، 1415ق، ج11، ص1123</ref>. * مرسله ابن ابیحمزه و حسین بن یحیی: «عَنِ ابْنِ أَبِی حَمْزَةَ وَ الْحُسَیْنِبن یَحْیَى عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِالله(ع) فِی رَجُلٍ أَعْطَى رَجُلًا مَالًا یَحُجُّ عَنْهُ فَمَاتَ، قَالَ: فَإِنْ مَاتَ فِی مَنْزِلِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْرُجَ فَلَا یُجْزِی عَنْهُ، وَ إِنْ مَاتَ فِی الطَّرِیقِ فَقَدْ اِجزا عَنْهُ»<ref>حر عاملی، 1409ق، ج11، ص186</ref> این حدیث نیز مرسل است. وجه استدلال به آن نیز اینگونه است که جملة «إِنْ مَاتَ فِی الطَّرِیقِ» اطلاق دارد؛ یعنی قبل از احرام و بعد از احرام را شامل میشود. به هر روی، عمده دلیل این دسته از فقها، اطلاقات روایات و احادیث است. ===== عدم اِجزا از منوبعنه ===== اکثر قریب به اتفاق فقهای عظام شیعه؛ از جمله شیخ مفید<ref>شیخ مفید، 1413ق، ص443</ref>، شیخ طوسی در قول دومش<ref>شیخ طوسی، 1387ق، ج1، ص306</ref>، محقق حلّی<ref>محقق حلی، 1408ق، ج1، ص203</ref>، علامه حلّی<ref>علامه حلی، 1413ق، ج4، ص44 ؛ همو، 1412ق، ج13، ص121</ref>، شهید اول<ref>شهید اول، 1417ق، ج1، ص323</ref>، شهید ثانی<ref>شهید ثانی،1410ق، ج2، ص187</ref>، صاحب جواهر<ref>صاحب جواهر، 1367ش، ج17، ص370</ref>، صاحب عروه<ref>یزدی، 1409ق، ج2، ص324</ref>، صاحب مصباح الهدی<ref>آملی، 1380ق، ج12، ص215</ref>، صاحب انوار الفقاهه<ref>کاشف الغطاء، 1422ق، ص26</ref>، امام خمینی<ref>امام خمینی، 1407ق، ج1، ص336</ref>، آیتالله تبریزی<ref>تبریزی، بیتا، ج1، ص220</ref> و آیتالله صافی گلپایگانی<ref>صافی گلپایگانی، 1423ق، ج2، ص117</ref> از قائلین این قولاند. گفتنی است، همانگونه که در گفتار اول این مسئله اشاره شد، شیخ طوسی در کتاب الخلاف به اِجزاء قائل شده<ref>شیخ طوسی، 1407ق، ج2، ص390</ref> و برخی از فقها به این استناد تصریح کردهاند<ref>شهید اول، 1417ق، ج1، ص323 ؛ علامه حلّی، 1412ق، ج13، ص120؛ صاحب جواهر، 1367ش، ج17، ص370</ref>؛ ولیکن در کتابهای دیگرش از این نظر عدول کرده و به عدم اِجزا قائل شده است. تبدل رأی برای فقهای عظام در جایی که به نظر جدیدی رسیده باشند، دور از انتظار نیست. بدین جهت اگر از شیخ طوسی یا فقهای دیگر در یک مسئله دو نظر مخالف بیان شود، استبعادی ندارد. به هر روی، دلیل قول دوم عبارت است از: * '''اصالة الاشتغال'''؛ علامة حلی در استدلال به این اصل فرموده است: «أنّ الحجّ ثابت فی الذمّة بیقین، فلا یسقط عنها إلّا بالإتیان بأرکانه و إکمال أفعاله بمقتضى الدلیل، ترکناه فی صورة الإتیان بالاحرام و دخول الحرم لإجماع علمائنا، فیبقى الباقی على الأصل<ref>علامه حلی، 1412ق، ج13، ص121</ref>. * '''اطلاق احادیث و روایات'''؛ دربارة وفات حجگزار احادیث متعددی روایت شده که بر عدم اِجزا در صورت وفات قبل حرم دلالت دارند. این حکم، مرگ نایب را نیز در بر میگیرد. صحیحة ضُریس از جمله این روایات است: «عَنْ ضُرَیْسٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ8 قَالَ: فِی رَجُلٍ خَرَجَ حَاجّاً حَجةالاسْلَامِ فَمَاتَ فِی الطَّرِیقِ، فَقَالَ: إِنْ مَاتَ فِی الْحَرَمِ فَقَدْ اِجزاتْ عَنْهُ حَجةالاسْلَامِ، وَ إِنْ مَاتَ دُونَ الْحَرَمِ فَلْیَقْضِ عَنْهُ وَلِیُّهُ حَجةالاسْلَامِ»<ref>حر عاملی، 1409ق، ج11، ص68</ref>. این حدیث از جهت سند، صحیح و بی اشکال است و از جهت دلالت، تنها وفات در حرم را مجزی از تکلیف میداند. و درصورتیکه وفات قبل از ورود به حرم باشد، آن را مجزی نمیداند؛ بلکه باید وصی او برایش قضا کند. البته این حدیث به نظر قائلین این قول، گرچه دربارة خود حجگزار است، نایب را نیز شامل میشود؛ زیرا هر دو<ref>نایب و منوبعنه</ref> تکلیف مشابهی دارند و آن انجام دادن حج است. به نظر میآید حق با قائلان به قول دوم باشد؛ یعنی صِرف محرم شدن، بدون اینکه وارد حرم شود، از منوبعنه مجزی نباشد؛ زیرا اصالة الاشتغال، مجزی بودن را نفی میکند. ولی تمسک به صحیحة ضُریس برای استدلال به این قول صحیح نیست؛ زیرا همانگونه که در فرع قبلی اشاره شد، بین حکم مباشر و حکم نایب، ملازمهای وجود ندارد. به همین دلیل اگر وفات شخص در حج خودش باشد، بر مبنای این حدیث مجزی است؛ ولی در جاییکه حج نیابتی باشد، حج تنزیلی محسوب میشود و بدین سبب، معلوم نیست کافی باشد. اما استدلال قائلان قول اول به ظاهر روایاتی چون موثقة اسحاق بن عمار، مرسلة حسینبن عثمان و مرسلة ابن ابیحمزه و حسین بن یحیی نیز صحیح نیست؛ زیرا احادیثی در مقابل آنها وجود دارد که صحیح است و این احادیث نمیتواند با آنها معارضه کند؛ مانند صحیحه ضُریس که گذشت. این نظر با دیدگاه صاحب مصباح الهدی مطابق است که فرمود: «و هذه الاخبار مع ما فی بعضها من الإرسال لا یصلح للاستناد إلیها لکونها ساقطة عن الحجیة لانعقاد الإجماع على خلافها فلا سبیل عندنا فی الاعتماد علیها مع کون مقتضى الأصل و القاعدة عدم فراغ ذمة المنوب عنه إلا بإتیان الأجیر بالعمل صحیحا کما تقدم فی المسألة السابقة، فلا ینبغی التأمل فی عدم الاجزاء إذا کان موت النائب قبل الإحرام.<ref>آملی، 1380ق، ج12، ص215</ref>. === صورت سوم: مرگ نایب بعد از احرام و دخول حرم === این صورت در جایی است که نایب در میقات محرم شود و با احرام وارد حرم گردد، ولی بعد از دخول حرم مرگ وی فرارسد؛ اعم از اینکه وارد مسجدالحرام شده و طواف و سایر اعمال را آغاز کرده باشد و اینکه شروع به عمل نکرده باشد و یا اینکه اصلاً وارد شهر مکه نشده باشد، بلکه پیش از رسیدن به مکه در بین راه، ولی در منطقه حرم وفات یافته باشد. فقهای عظام شیعه اختلافی ندارند که در این صورت ـ بر خلاف صورت اول ـ اعمال نایب تمامشده تلقی میشود و از منوبعنه مجزی است و ذمة وی را بریء میکند<ref>شیخ مفید، 1413ق، ص443 ؛ شیخ طوسی، 1400ق، ص278 ؛ محقق حلی، 1408ق، ج1، ص207 ؛ علامه حلی، 1413ق، ج4، ص43 ؛ صاحب جواهر، 1367ش، ج17، ص366 ؛ یزدی، 1409ق، ج2، ص323 ؛ امام خمینی، 1407ق، ج1، ص336 ؛ خویی، 1418ق، ج27، ص27 ؛ سبحانی تبریزی، 1424ق، ج2، ص62</ref>. دلیل این گفتار تعدادی از احادیثی است که برخی از آنها مورد توافق فقها است و برخی دیگر مورد اختلاف آنان است؛ از جمله: * موثقه اسحاق بن عمار: «عَنْ إِسْحَاقَبن عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَمُوتُ فَیُوصِی بِحَجَّةٍ فَیُعْطَى رَجُلٌ دَرَاهِمَ یَحُجُّ بِهَا عَنْهُ، فَیَمُوتُ قَبْلَ أَنْ یَحُجَّ ثُمَّ أُعْطِیَ الدَّرَاهِمُ غَیْرَهُ ؟ فَقَالَ: إِنْ مَاتَ فِی الطَّرِیقِ أَوْ بِمَکَّةَ قَبْلَ أَنْ یَقْضِـیَ مَنَاسِکَهُ فَإِنَّهُ یُجْزِی عَنِ الْأَوَّلِ. قُلْتُ: فَإِنِ ابْتُلِیَ بِشَیْءٍ یُفْسِدُ عَلَیْهِ حَجَّهُ حَتَّی یَصِیرَ عَلَیْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ، أَ یُجْزِی عَنِ الْأَوَّلِ ؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: لِأَنَّ الْأَجِیرَ ضَامِنٌ لِلْحَجِّ ؟ قَالَ: نَعَمْ»<ref>حر عاملی، 1409ق، ج11، ص185</ref> بررسی سندی این حدیث در صوَر قبلی گذشت. اما وجه دلالت موثقه، این است که جملة «إِنْ مَاتَ فِی الطَّرِیقِ أَوْ بِمَکَّةَ ... فَإِنَّهُ یُجْزِی عَنِ الْأَوَّلِ» دلالت دارد بر اینکه اگر نایب در بین راه یا در مکه بمیرد و نتواند سایر اعمال حج را انجام دهد، حج وی تمامشده تلقی میشود و از منوبعنه مجزی است و چیزی بر عهدة نایب باقی نمیماند. قدر متیقن وفات در طریق، بعد از دخول در حرم است. * مرسله شیخ مفید: «قَالَ الصَّادِقُ(ع) مَنْ خَرَجَ حَاجّاً فَمَاتَ فِی الطَّرِیقِ، فَإِنَّهُ إِنْ کَانَ مَاتَ فِی الْحَرَمِ فَقَدْ سَقَطَتْ عَنْهُ الْحَجَّةُ، فَإِنْ مَاتَ قَبْلَ دُخُولِ الْحَرَمِ لَمْ یَسْقُطْ عَنْهُ الْحَجُّ، وَ لْیَقْضِ عَنْهُ وَلِیُّهُ»<ref>حر عاملی، 1409ق، ج11، ص69</ref>. این حدیث، از جهت سندی مرسل است؛ ولیکن این ضعف سند با عمل مشهور فقها به مضمون آن جبران میگردد. از جهت دلالی نیز حدیث دربارة حج مباشری است؛ ولی قبل از دخول حرم و بعد از دخول حرم را به روشنی تبیین نموده است. * مرسلة حسین بن عثمان: «عَنِ الْحُسَیْنِبن عُثْمَانَ عَمَّنْ ذَکَرَهُ، عَنْ أَبِی عَبْدِالله(ع) فِی رَجُلٍ أَعْطَى رَجُلًا مَا یَحُجُّهُ فَحَدَثَ بِالرَّجُلِ حَدَثٌ؟ فَقَالَ: إِنْ کَانَ خَرَجَ فَأَصَابَهُ فِی بَعْضِ الطَّرِیقِ، فَقَدْ اِجزاتْ عَنِ الْأَوَّلِ وَ إِلَّا فَلَا»<ref>حر عاملی، 1409ق، ج11، ص186</ref>. * مرسله ابن ابیحمزه و حسین بن یحیی: «عَنِ ابْنِ أَبِی حَمْزَةَ وَ الْحُسَیْنِبن یَحْیَى عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِالله(ع) فِی رَجُلٍ أَعْطَى رَجُلًا مَالًا یَحُجُّ عَنْهُ فَمَاتَ، قَالَ: فَإِنْ مَاتَ فِی مَنْزِلِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْرُجَ فَلَا یُجْزِیَ عَنْهُ، وَ إِنْ مَاتَ فِی الطَّرِیقِ فَقَدْ اِجزا عَنْهُ»<ref>همانجا</ref>. این دو حدیث، از جهت سند مشکل ارسال دارند و از جهت دلالت، گرچه هر دو دربارة حج نیابتی هستند، نسبت به قبل از دخول حرم و بعد از دخول حرم اطلاق دارند. * صحیحه ضُریس: «عَنْ ضُرَیْسٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ8 قَالَ: فِی رَجُلٍ خَرَجَ حَاجّاً حَجةالاسْلَامِ فَمَاتَ فِی الطَّرِیقِ، فَقَالَ: إِنْ مَاتَ فِی الْحَرَمِ فَقَدْ اِجزاتْ عَنْهُ حَجةالاسْلَامِ، وَ إِنْ مَاتَ دُونَ الْحَرَمِ فَلْیَقْضِ عَنْهُ وَلِیُّهُ حَجةالاسْلَامِ»<ref>همان، 1409ق، ج11، ص68</ref> * صحیحه بُرید عِجلی: «عَنْ بُرَیْدٍ الْعِجْلِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ8 عَنْ رَجُلٍ خَرَجَ حَاجّاً، وَ مَعَهُ جَمَلٌ لَهُ وَ نَفَقَةٌ وَ زَادٌ فَمَاتَ فِی الطَّرِیقِ، قَالَ: إِنْ کَانَ صَرُورَةً ثُمَّ مَاتَ فِی الْحَرَمِ، فَقَدْ اِجزا عَنْهُ حَجةالاسْلَامِ، وَ إِنْ کَانَ مَاتَ وَ هُوَ صَرُورَةٌ قَبْلَ أَنْ یُحْرِمَ، جُعِلَ جَمَلُهُ وَ زَادُهُ وَ نَفَقَتُهُ وَ مَا مَعَهُ فِی حَجّةالاسْلَامِ، فَإِنْ فَضَلَ مِنْ ذَلِکَ شَیْءٌ فَهُوَ لِلْوَرَثَةِ إِنْ لَمْ یَکُنْ عَلَیْهِ دَیْنٌ. قُلْتُ: أَ رَأَیْتَ إِنْ کَانَتِ الْحَجَّةُ تَطَوُّعاً، ثُمَّ مَاتَ فِی الطَّرِیقِ قَبْلَ أَنْ یُحْرِمَ، لِمَنْ یَکُونُ جَمَلُهُ وَ نَفَقَتُهُ، وَ مَا مَعَهُ؟ قَالَ: یَکُونُ جَمِیعُ مَا مَعَهُ وَ مَا تَرَکَ لِلْوَرَثَةِ، إِلَّا أَنْ یَکُونَ عَلَیْهِ دَیْنٌ فَیُقْضَى عَنهُ، أَوْ یَکُونَ أَوْصَى بِوَصِیَّةٍ فَیُنْفَذَ ذَلِکَ لِمَنْ أَوْصَى لَهُ، وَ یُجْعَلَ ذَلِکَ مِنْ ثُلُثِهِ»<ref>همانجا</ref>. این دو حدیث، از جهت سند صحیح و بلااشکالاند و از جهت دلالت، گرچه قبل از دخول حرم و بعد از دخول حرم را به روشنی بیان کردهاند، در خصوص حج مباشری هستند. چگونگی استدلال فقها به این احادیث متفاوت است و در مجموع میتوان استدلالها را به سه دسته تقسیم کرد: * '''اول''': فقهایی مانند صاحب جواهر، معتقدند که صحیحه ضُریس، صحیحه بُرید عجلی و موثقة اسحاقبن عمار و حتی مرسلة شیخ مفید، دلیل این قولاند. گرچه دو صحیحة مزبور و مرسلة شیخ مفید دربارة مرگ خود حج گزارند، ولی ظاهر آنها حاکی است که چنین حکمی درباره وفات عامل در حج است؛ اعم از اینکه حج مباشری وی باشد یا به نیابت از دیگری. بدین جهت خصوصیتی در حج مباشری ندارند<ref>صاحب جواهر، 1367ش، ج17، ص366</ref>. * '''دوم:''' فقهایی مانند صاحب عروه که بنا بر نظر آنان، دو صحیحة ضُریس و بُرید عجلی در خصوص حج مباشری هستند و شامل حج نیابتی نمیشوند و بدین جهت، دلیل اصلی این قول، موثقة اسحاق بن عمار است و دو مرسلة حسین بن عثمان وحسین بن یحیی مؤید آن هستند و این موثقه به وسیلة مرسلة شیخ مفید، مقید میشود و در نتیجه تعارضی بین آنها نخواهد بود<ref>یزدی، 1409ق، ج2، ص323</ref>. * '''سوم''': فقهایی چون آیتالله خویی که معتقدند تقیید موثقة اسحاق بن عمار با مرسلة شیخ مفید، امکانپذیر نیست؛ زیرا مرسله، هم از جهت سند و هم از جهت دلالت ضعف دارد: از جهت سند، مرسل است و از جهت دلالت، به قرینة ذیل مرسله، در خصوص حج مباشری است. اگر ضعف سندی آن، با عمل مشهور به مضمون آن جبران گردد، ضعف دلالی آن با عمل مشهور جبران نمیشود. پس دلیل اصلی این قول، تنها موثقة ابن عمار است که گرچه اطلاق دارد، ولی قدر متیقن آن وفات نایب بعد از احرام و دخول حرم است. در این صورت مجزی از منوبعنه خواهد بود<ref>خویی، 1418ق، ج27، ص27</ref>. به نظر میرسد حکم این صورت، همانگونه که فقهای عظام فرمودهاند، اِجزا از منوبعنه و برائت ذمة وی است و با مرگ نایب، چیزی بر عهدة وی باقی نمیماند. مهمترین دلیل این قول، موثقة اسحاق بن عمار است. گرچه این حدیث، مضمر است و نام امام(ع) در آن به صراحت ذکر نشده و از جهت دلالت نیز اطلاق دارد، ولیکن در مجموع بر مطلوب دلالت دارد و دلالتش تام است؛ زیرا مشکل اضمار آن با اعتماد روات و فقها به صحت انتساب شخص بزرگی چون اسحاقبن عمار به معصوم(ع) ، رفع میشود و بیتردید قابل استناد خواهد بود. اما اطلاق آن نیز با در نظر گرفتن قدر متیقن وفات در طریق، که دخول در حرم باشد، بلااشکال خواهد بود. در واقع امام(ع) میخواهد بفرماید اگر نایب در مکه یا در بین راه، پیش از رسیدن به مکه وفات کند، از منوبعنه مجزی است و قدر متیقن آن، وفات نایب بعد از محرم شدن و دخول در حرم است. اما بقیة احادیث، همانگونه که صاحب عروه فرمودهاند، دلیل مستقلی برای مانحنفیه نیستند؛ زیرا مرسلة حسین بن عثمان و مرسلة حسین بن یحیی، گرچه از جهت دلالت اطلاق دارند، مانند موثقة اسحاق بن عمار، قدر متیقن آنها وفات در حرم است. اما از جهت سند، اشکال ارسال دارند و بدین جهت میتوانند مؤید موثقة اسحاق بن عمار باشند. اما مرسلة شیخ مفید و همچنین دو صحیحة یادشده، چون در خصوص حج مباشری هستند، تسرّی آنها به حج نیابتی نیازمند دلیل است و چنین دلیلی در دست نیست. بدین جهت نمیتوانند حتی مؤید موثقة اسحاق بن عمار باشند؛ زیرا همانگونه که مرحوم آیتالله خویی فرموده، بین نایب و منوبعنه، تلازم و اشتراکی در حکم نیست؛ چون تلازم و اشتراک بین مباشر و نایب تنها در افعال و اعمال حج است؛ ولی در لوازم متربت بر حج، چنین تلازمی وجود ندارد. نکتة قابل توجه: از اینکه گفته شد نایب اگر در حرم بمیرد، از منوبعنه مجزی خواهد بود، این پرسش مطرح میشود که آیا این حکم شامل تمام حجهای نیابتی میگردد یا اینکه بین آنها تفاوت است؟ در پاسخ به این پرسش لازم است ابتدا به تفاوت بین نیابتهای در حج اشاره شود: تفاوت نیابت در حج از دو جهت است: اول از جهت چگونگی انجام دادن آن توسط نایب، که ممکن است به نحو تبرّعی باشد یا به نحو استیجاری؛ دوم از جهت اقسام حج؛ مثل نیابت از حَجةالاسلام یا غیر حَجةالاسلام، نیابت از حج واجب یا حج مندوب، همچنین نیابت از حج یا عمره، و... . اما دربارة احکام آنها، برخی از فقهای عظام؛ از جمله امام خمینی، تنها نیابت استیجاری را مشمول این حکم میدانند؛ ولی نیابت تبرعی را مشکل میبینند. همچنین در خود عمل، تنها حَجةالاسلام را مجزی میدانند و بقیه حجهای واجب؛ مانند حج نذری را مشکل میدانند<ref>امام خمینی، 1407ق، ج1، ص336</ref>. برخی دیگر مانند صاحب جواهر متعرض نحوة انجام دادن حج بهوسیلة نایب نشدهاند؛ ولی دربارة خود عمل حج فرمودهاند: بین حج نذری و غیر نذری تفاوتی نیست و همه آنها در صورت مرگ نایب در حرم، مجزی خواهند بود<ref>صاحب جواهر، 1367ش، ج17، ص367</ref>. اما برخی دیگر از فقها مانند صاحب عروه به هر دو جهت التفات داشته و معتقدند که هیچ فرقی میان آنها نیست<ref>یزدی، 1409ق، ج2، ص324</ref>؛ یعنی چه نیابت نایب به نحو تبرعی باشد و چه به نحو استیجاری، و چه تکلیف منوبعنه حَجةالاسلام باشد و چه حج نذری، در هر صورت اگر نایب بعد از احرام و دخول حرم وفات کند، مجزی است و اشکال و ایرادی در آن نیست. دلیل قول همة این فقها، اطلاق روایات و یا عدم اطلاق آنهاست. به نظر میآید حق با صاحب عروه باشد که میفرماید: بین انواع حج و همچنین نحوة انجام دادن آنها تفاوتی نیست؛ زیرا مهمترین دلیل اِجزا که موثقة اسحاق بن عمار بود، از جهت حَجةالاسلام و حج نذری اطلاق دارد. همچنین مرسلة حسین بن عثمان و مرسلة حسین بن یحیی که مؤید موثقة اسحاق بن عمارند، از این جهت اطلاق دارند. ولی از جهت تبرعی بودن، میتوان الغای خصوصیت کرد و گفت در آن سه حدیث، گرچه سؤال از امام(ع) دربارة حج استیجاری بوده است، پاسخ امام(ع) مطلق است و نیابت غیر استیجاری را نیز شامل میشود.
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
مرگ نایب
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width