بنیحمان: تفاوت میان نسخهها
E ebrahimi (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Hasaninasab (بحث | مشارکتها) جز (حذف از رده:مقالههای در دست ویرایش ردهانبوه) |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات خاندان | {{جعبه اطلاعات خاندان | ||
| نام = بنیحمان | | نام = بنیحمان | ||
خط ۹۶: | خط ۹۴: | ||
{{قبایل عرب}} | {{قبایل عرب}} | ||
[[رده:قبایل عرب]] | [[رده:قبایل عرب]] | ||
[[رده:قبایل عربستان]] | [[رده:قبایل عربستان]] | ||
[[رده:قبایل صاحب منصب]] | [[رده:قبایل صاحب منصب]] | ||
[[رده:قبایل مکه]] | [[رده:قبایل مکه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۱۲
نام کامل | بنیحمان |
---|---|
نسب | حمان بن عبدالعزی بن کعب بن سعد |
سرسلسله | حمان بن عبدالعزی بن کعب بن سعد |
مکان قبیله | مکه، بصره |
شاخهای از | بنیتمیم |
مناصب مهم | تولیت کعبه |
بنیحِمّان، از متولیان کعبه در عصر جاهلی بودند.
آنان فرزندان حمان بن عبدالعزی از قبیله بنیتمیم و عرب عدنانی بودند و پس از مرگ ابوخفاد اسدی تولیت کعبه را بر عهده گرفتند. گزارشهایی مبنی بر سکونت برخی از بنیحمان در بصره، کوفه و یمن وجود دارد.
برخی از افراد بنیحمان جزء محدثان، صحابه و شاعران مشهور هستند.
پیشینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حمان بن عبدالعزی بن کعب بن سعد[۱][۲][۳] از بزرگان تیره بنیسعد بن زید مناة از قبیله بنیتمیم از عرب عدنانی (شمالی) بود.[۴][۵][۶] حمان فرزندانی به نام مُره، خیزَق/ خیسق، هَمام، مخاشن و عامر داشت.[۷] از این رو، اینان را بنیحمان و حمانی خواندهاند.[۸][۹][۱۰] در برخی از منابع، از او با عنوان بنیجمان یاد شده که تصحیف حمان است.[۱۱][۱۲]
تولیت کعبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به گزارش فاکهی و فاسی، در دوران جاهلی و پس از مرگ ابوخفاد اسدی، تولیت خانه خدا را فرزندان حمان/ جمان بر عهده گرفتند و سپس این مقام به اضبط بن قُرَیع[۱۳][۱۴] (عمرو) بن عوف بن کعب از بزرگان بنیتمیم، از تیره بنیسعد بن زید مناة واگذار شد.[۱۵][۱۶][۱۷] منابع درباره این که کدام یک از فرزندان حمان متولی کعبه بود، ساکت هستند. نیز از هنگام و مدت تولیت و کارهای آنها در مکه، گزارشی در دست نیست.
سکونت در بصره[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بر پایه گزارش برخی از جغرافینویسان، در بصره محلهایی به نام قبیله «حمان» وجود داشته است.[۱۸][۱۹][۲۰] برخی از افرادی که در این محله سکونت داشتهاند، به این نام معروف شدهاند، هر چند از این قبیله نبودهاند.[۲۱][۲۲] به نظر میرسد که بنیحمان پس از فتوحات در آن شهر ساکن شده و محلهای به خود اختصاص داده باشند. برخی از منابع از سکونت آنها در کوفه گزارش دادهاند.[۲۳][۲۴][۲۵] گزارشهایی از وجود فقیهان و دانشوران بنیحمان در یمن و بصره حکایت دارند.[۲۶][۲۷]
نامآوران[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از محدثان آنها میتوان به یحیی بن عبدالحمید حمانی اشاره کرد که فاکهی از او در چند جای کتابش یاد کرده و روایاتی از وی درباره چگونگی طواف برخی از صحابه آورده است.[۲۸] نباتة بن عبدالله حمانی معروف به ابوالاسد از مردم دینور[۲۹][۳۰] و ابونخیله ابوالجنید بن زائده (م. 145ق.) از شاعران مشهور[۳۱][۳۲] و شخصیتهای بنیحمان هستند.
ابوالحسین علی بن محمد افوه حمانی (م. 301ق.) از همین خاندان، در وصف امام علی(ع) و روز غدیر سرودهای دارد.[۳۳][۳۴][۳۵] حصین بن مُشمت از جمله صحابهای است که پس از بیعت با رسول خدا(ص) آبی را به عنوان اقطاع از او دریافت کرد.[۳۶][۳۷] نیز محرز بن ورز بن عمران بن شعیب از محدثان است و به بنیحمان نسب میبرد.[۳۸]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ . انساب الاشراف، ج12، ص374.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص213، 220.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج12، ص93.
- ↑ . الاشتقاق، ص246.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص213، 220.
- ↑ معجم قبائل العرب، ج1، ص295.
- ↑ . انساب الاشراف، ج13، ص374.
- ↑ . معجم البلدان، ج2، ص300.
- ↑ الانساب، ج4، ص236.
- ↑ اللباب، ج1، ص386.
- ↑ . نک: الغدیر، ج3، ص57.
- ↑ اعیان الشیعه، ج6، ص225.
- ↑ . اخبار مکه، ج5، ص152.
- ↑ شفاء الغرام، ج2، ص36.
- ↑ . معجم البلدان، ج1، ص219.
- ↑ الصحاح، ج3، ص1264.
- ↑ الانساب، ج1، ص298، «پاورقی.
- ↑ . الاماکن، ص87.
- ↑ معجم البلدان، ج2، ص300.
- ↑ مراصد الاطلاع، ج1، ص423.
- ↑ . معجم البلدان، ج2، ص300.
- ↑ الغدیر، ج3، ص57.
- ↑ . الانساب، ج4، ص236.
- ↑ اللباب، ج1، ص386.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج12، ص93، «پاورقی.
- ↑ . معجم قبائل العرب، ج1، ص295.
- ↑ الاماکن، ص87.
- ↑ . اخبار مکه، ج1، ص284، 342.
- ↑ . الاغانی، ج14، ص340.
- ↑ الاعلام، ج8، ص7.
- ↑ . انساب الاشراف، ج12، ص375، الاصابه، ج2، ص474.
- ↑ الاعلام، ج8، ص15.
- ↑ . المناقب، ج2، ص147.
- ↑ الغدیر، ج3، ص57، 274.
- ↑ علی فی الکتاب و السنة و الادب، ج4، ص69-70.
- ↑ . الاستیعاب، ج1، ص354.
- ↑ الامکنة و المیاه، ج2، ص46.
- ↑ . جمهرة انساب العرب، ص220
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- اخبار مکه: الفاکهی (م. 279ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1414ق.
- الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412ق.
- الاشتقاق: ابن درید (م. 321ق.)، به کوشش عبدالسلام، بیروت، دار الجیل، 1411ق.
- الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
- الاعلام: الزرکلی (م. 1396ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997م.
- اعیان الشیعه: سید محسن الامین (م. 1371ق.)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف.
- الاغانی: ابوالفرج الاصفهانی (م. 356ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق.
- الاماکن: محمد الحازمی (م. 584ق.).
- الامکنة و المیاه: نصر بن عبدالرحمن الاسکندری (م. 561ق.)، ریاض، مرکز البحوث و الدراسات الاسلامیه، 1425ق.
- انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق.
- الانساب: عبدالکریم السمعانی (م. 562ق.) ، به کوشش عبدالرحمن، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، 1382ق.
- تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م. 748ق.) ، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، 1410ق.
- جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م. 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- شفاء الغرام: محمد الفاسی (م. 832ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق.
- الصحاح: الجوهری (م. 393ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، 1407ق.
- علی فی الکتاب و السنة و الادب: حسین الشاکری، قم، مؤلف، 1418ق.
- الغدیر: الامینی (م. 1390ق.)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1366ش.
- اللباب فی تهذیب الانساب: ابن اثیر (م. 630ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر.
- مراصد الاطلاع: صفیالدین عبدالمؤمن بغدادی (م. 739ق.)، بیروت، دار الجیل، 1412ق.
- معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م.
- معجم قبائل العرب: عمر کحّاله، بیروت، الرساله، 1405ق.
- مناقب آل ابیطالب: ابن شهرآشوب (م. 588ق.)، به کوشش گروهی از اساتید نجف، نجف، المکتبة الحیدریه، 1376ق.