هاجر اشپور: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جا:ويرايش}}'''هاجر اشپور'''
'''هاجر اشپور،''' بانوی آلمانی حج‌گزار در سال ۱۹۹۰م، و نگارنده کتاب سفر به مکه است. سفرنامه او، در سال ۱۹۹۸م. به زبان آلمانی، و در سال ۱۳۸۲ش. بخش مربوط به اقامت نویسنده در [[مکه]] و [[مدینه]] به فارسی ترجمه شده و چاپ شده است.


اشپور، هاجر:بانوي آلماني حج‌گزار در سال 1990م. و نگارنده كتاب سفر به مكه
== زندگی‌نامه ==
باربِل (Bärbel) که بعدها به هاجر اشپور تغییر نام داد، به سال ۱۹۵۸م. در بندورف (Bonndorf) در جنوب آلمان زاده شد.  


==زندگي‌نامه==
وی پس از طی مدارج تحصیلی وارد دانشگاه فرایبورگ (Fribourg) شد و در رشته زبان و ادبیات روم باستان به تحصیل پرداخت. او فعالیت خود را در بخش حمایت از زنان مستقل به عنوان عضو فعال بخش حمایت از حقوق زنان با گرایش فمینیستی آغاز کرد.[۱] در آن‌جا با یک آلمانی ترک‌تبار به نام اریش سلیم اشپور (Erich Salim Spohr) آشنا شد که رهبری یکی از تشکل‌های دانشجویی دانشگاه فرایبورگ را عهده‌دار بود.  
باربِل (Bärbel) كه بعدها به هاجر اشپور تغيير نام داد، به سال 1958م. در بندورف (Bonndorf) در جنوب آلمان زاده شد. (تصوير شماره 13) وي پس از طي مدارج تحصيلي وارد دانشگاه فرايبورگ (Fribourg) شد و در رشته زبان و ادبيات روم باستان به تحصيل پرداخت. او فعاليت خود را در بخش حمايت از زنان مستقل به عنوان عضو فعال بخش حمايت از حقوق زنان با ‌گرايش فمينيستي آغاز كرد.[1]در آن‌جا با يك آلماني ترك‌تبار به نام اريش سليم اشپور (Erich Salim Spohr) آشنا شد كه رهبري يكي از تشكل‌هاي دانشجويي دانشگاه فرايبورگ را عهده‌دار بود. سليم اشپور كه تازه به اسلام مشرف شده بود، بر باربل اثر نهاد و موجب شد وي اسلام را بپذيرد. او با سليم ازدواج كرد و نامش را به هاجر اشپور تغيير داد. وي براي فراگيري آموزه‌هاي ديني به قبرس نزد شيخ نظيم حقاني، استاد سليم و از عارفان نقشبنديه، رفت و مسائل معنوي و معارف قرآن را از او آموخت.[2]
خانم اشپور سفر خود را به حج، سفر به قلب اسلام مي‌داند. وي با تفسيري صوفيانه، با اشاره به حديث قدسي «آسمان و زمين گنجايش مرا ندارند؛ اما قلب بنده مؤمن مرا در خود جاي مي‌دهد»[3]سفر به مكه و مدينه را سفر به قلب انسان دانسته است. (ص121)
وي پس از بازگشت از مكه، به‌ سبب گرويدن به اسلام، از دانشگاه فرايبورگ اخراج شد و در كنار همسرش به تأسيس يك انتشارات كوچك در زادگاهش پرداخت؛ انتشاراتي كه به يكي از بزرگ‌ترين مراكز نشر كتاب‌هاي اسلامي در آلمان بدل شده است.[4]
يكي از ويژگي‌هاي سفرنامه اشپور، تلفيق خاطرات با داستان‌هاي پندآموز تاريخي است. ويژگي ديگر، گزارش و تفسير مكرر آيات و مضامين قرآني و آوردن سخناني از دانشوران غربي در تأييد آن مضامين معنوي است. سفرنامه او هم ‌گزارش خاطرات است و هم بيان ديدگاه‌هاي يك نومسلمان درباره ديني كه پذيرفته و كتابي كه به آن ايمان دارد.
خانم پروفسور آنه ماري شيمل (Annemarie Schimmel) اسلام‌شناس و شرق‌شناس آلماني در كتابش به نام سال اسلامي: جشن‌ها و مراسم از ‌گزارش هاجر اشپور از سفر حج به منزله تصويري زيبا از احساسات زائران بيت‌ الله الحرام و بي‌‌تكلفي مسلمانان در اين سفر معنوي ياد مي‌كند.[5]
سفرنامه اين تازه مسلمان آلماني با عنوان سفر به مكه، در سه بخش تدوين و تنظيم شده است: بخش نخست، شامل رخدادهاي مربوط به آغاز سفر؛ بخش دوم، اتفاق‌هاي روزهاي حج؛ و بخش سوم، ‌گزارش حوادث هنگام بازگشت از مكه است.
خانم اشپور همراه 40 مسلمان ترك‌تبار از شهرهاي آلمان و هلند در سفري زميني به زيارت خانه خدا رفته است. او در اين سفرنامه به نكات و رخدادهايي پرداخته كه در موسم حج با آن‌ها روبه‌رو شده است. كاروان، نخست از يوگسلاوي سابق و اتريش گذشته و در يونان در محله‌اي ترك‌نشين در مسجدي اقامت كرده است. (ص38) كاروان سپس وارد تركيه شد و در آن‌جا زائراني را ديدند كه همگي داراي يك هدف و مشتاق زيارت خانه خدا بوده‌اند.


سلیم اشپور که تازه به اسلام مشرف شده بود، بر باربل اثر نهاد و موجب شد وی اسلام را بپذیرد. او با سلیم ازدواج کرد و نامش را به هاجر اشپور تغییر داد. وی برای فراگیری آموزه‌های دینی به قبرس نزد شیخ نظیم حقانی، استاد سلیم و از عارفان نقشبندیه، رفت و مسائل معنوی و معارف قرآن را از او آموخت.[۲]


==محتواي سفرنامه==
اشپور سفر خود را به [[حج]]، سفر به قلب اسلام می‌داند. وی با تفسیری صوفیانه، با اشاره به حدیث قدسی «آسمان و زمین گنجایش مرا ندارند؛ اما قلب بنده مؤمن مرا در خود جای می‌دهد»[۳] سفر به مکه و مدینه را سفر به قلب انسان دانسته است.<ref>سفرنامه، ص۱۲۱.</ref> وی پس از بازگشت از مکه، به سبب گرویدن به اسلام، از دانشگاه فرایبورگ اخراج شد و در کنار همسرش به تأسیس یک انتشارات کوچک در زادگاهش پرداخت؛ انتشاراتی که به یکی از بزرگ‌ترین مراکز نشر کتاب‌های اسلامی در آلمان بدل شده است.[۴]


از ديد نويسنده، سفر حج، عظمت دين و پيامبر ‌گرامي(ص) را نشان مي‌دهد. اسلام ديني منحصر به مشرق نيست و افزون ‌بر اين‌كه پيامبر اسلام انساني كامل است، زيبايي‌هاي اسلام، گواهي روشن بر كمال و جامعيت اين دين است. (ص40)
یکی از ویژگی‌های سفرنامه اشپور، تلفیق خاطرات با داستان‌های پندآموز تاریخی است. ویژگی دیگر، گزارش و تفسیر مکرر آیات و مضامین قرآنی و آوردن سخنانی از دانشوران غربی در تأیید آن مضامین معنوی است. سفرنامه او هم گزارش خاطرات است و هم بیان دیدگاه‌های یک نومسلمان درباره دینی که پذیرفته و کتابی که به آن ایمان دارد.
كاروان از مرز عراق مي‌گذرد و در راه از مقبره عبدالقادر گيلاني و بقعه‌ها و آرامگاه‌هاي مشهور كرخي، جنيد و منصور حلاج ديدار مي‌كند. خانم اشپور در سامرا به زيارت مرقد امام هادي(ع) و امام حسن عسكري(ع) مي‌رود. او سپس در كربلا به زيارت مرقد امام حسين(ع) و در نجف به زيارت مرقد مقدس امام علي(ع) مي‌رود و ويژگي‌هاي اين زيارتگاه‌ها را به اجمال بيان مي‌كند. (ص60)
خانم پروفسور آنه ماری شیمل (Annemarie Schimmel) اسلام‌شناس و شرق‌شناس آلمانی در کتابش به نام سال اسلامی: جشن‌ها و مراسم از گزارش هاجر اشپور از سفر حج به منزله تصویری زیبا از احساسات زائران بیت الله الحرام و بی‌تکلفی مسلمانان در این سفر معنوی یاد می‌کند.[۵]
وي پس از نجف راهي مدينه شده، از مسير رنج‌آور و سخت مدينه مي‌گذرد. صداي اذان مسجدالنبي، دل او را مي‌ربايد؛ صدايي كه آهنگي فرازميني دارد و منحصر به شهر پيامبر(ص) است. (ص66)
در بخش دوم گزارش‌هاي اشپور، خاطراتي از منازل ميان راه مكه ارائه شده و درباره ذوالحليفه، ميقات مردم مدينه، كه سفر حج اشپور از آن‌جا آغاز شده، ‌گزارشي كوتاه آمده است. او اشاره مي‌كند كه ذوالحليفه جايي است كه مسافران ساده به زائر بدل مي‌شوند.
وي سپس درباره فلسفه و حكمت حج و در پاسخ به اين پرسش كه چرا انسان‌ها به حج مي‌روند، پاسخ آن را در عظمت مكه و كعبه به منزله گهواره توحيد جست‌وجو مي‌كند و مي‌گويد: مكه حرم امن الهي و سرچشمه ايمان به توحيد است. (ص82) او به دفترچه‌اي اشاره مي‌كند كه دولت عربستان سعودي درباره آداب حج منتشر كرده و پيش از احرام در اختيار زائران خارجي قرار داده است. وي سپس به وصف جبل ‌النور و غار حرا مي‌پردازد.
اشپور سپس به سخني از امام علي(ع) اشاره مي‌كند كه حجرالاسود فرشته‌اي الهي بوده و روز رستاخيز به سود كساني كه به حج آمده و برابر آن قرار گرفته‌اند، شهادت خواهد داد. (ص90)
او از زندگي حضرت ابراهيم و آموزش مناسك به دست او و تاريخ كعبه و بناهاي نخستين آن ياد مي‌كند. نخستين بار خانه كعبه را حضرت آدم بنا نهاد؛ اما در طوفان نوح اين خانه ويران شد و حضرت ابراهيم كه پدر مشترك سه دين توحيدي يهوديت، مسيحيت و اسلام به شمار مي‌رود، بعدها اين خانه را بنا نهاد و از همين‌ رو، نقشي اساسي در مراسم حج ايفا مي‌كند. (ص79)
اشپور پس از طواف براي سعي ميان صفا و مروه آماده مي‌شود و به‌ ياد همسر حضرت ابراهيم هفت بار اين مسير را طي مي‌كند و تفاوت سعي خود را با سعي هاجر در اين مي‌داند كه به جاي هفت بار پيمودن اين مسير زير تابش سخت آفتاب، آن را روي سطحي هموار و در محيطي سقف‌دار طي مي‌كند كه مسيرش با نور سبز مهتابي نشان داده مي‌شود. (ص106)
اشپور به پيدايش چشمه زمزم و داستان ابراهيم و همسر و فرزندش در ميان دو كوه صفا و مروه اشاره مي‌كند و از اين‌كه نام هاجر را براي خود برگزيده، اظهار شادماني مي‌كند؛ زيرا نام جوينده چشمه زمزم است؛ چشمه‌اي كه بر اثر آن، يك شهر ايجاد شده است. در اين جا از اهميت آب در ديدگاه قرآن (سوره هود، آيات 7ـ11) و سخناني از دانشمندان غربي در تأييد اين مضامين ياد مي‌كند. (ص109ـ110)
او اشاره مي‌كند كه آدم و حوا يكديگر را در عرفات ديدار كردند و شناختند و از اين رو، اين مكان را عرفات ناميدند. سپس به مكان ديگري رفتند و از آن‌جا كه آدم از يافتن حوا بسيار خشنود بود، آن را منا يعني طلب و آرزو ناميدند. وي از عرفات به منزله مكان و زمان شناخت خداوند ياد مي‌كند. (ص113)
او در قسمتي از سفرنامه خود، تصويري از مسجدالحرام ارائه مي‌كند و حالات مردم را كه مشغول خواندن قرآن يا راز و نياز با معبود خويش هستند، وصف مي‌نمايد و از آرامش قلبي خود در آن‌جا سخن مي‌گويد.
اشپور خود را همچون قطره‌اي ميان طواف‌كنندگان و حاضر در محيطي آرام‌بخش و معنوي مي‌بيند. وي حس معنوي خود از عظمت اعمال و آداب حج را بيان مي‌كند و خويشتن را مشمول عنايت الهي مي‌داند و احساس تنهايي نمي‌كند. او تصور مي‌كند كه در اين محيط آكنده از تجلي معنويت، پروردگارش او را مي‌نگرد. سپس از لمس ركن يماني و اشتياقش براي استلام حجرالاسود ياد مي‌كند. (ص90)
سپس از راه مزدلفه و منا و سختي اين مسير كه شبانگاه سختي آن دو چندان شده است، سخن مي‌گويد. رمي جمره و سنگ زدن به ستون‌ها، حضرت ابراهيم را به ياد او مي‌آورد كه به شيطان سنگ زده است. او و همراهانش نزديك ميدان حج توقف مي‌كنند و مراسم تقصير را براي بيرون رفتن از احرام به‌ جاي مي‌آورند. وي پس از كوتاه كردن اندكي از موي خود، از خدا مي‌خواهد كه حجش را بپذيرد. (ص121)
او با اشاره به فرمان خدا به حضرت ابراهيم براي قرباني كردن حضرت اسماعيل، عيد قربان يا اَضحي را عيدي بزرگ در سراسر جهان اسلام مي‌داند و به مراسم قرباني اشاره مي‌كند و مي‌گويد: زائران با پرداخت پول به كسي وكالت مي‌دهند تا گوسفند يا گاوي را قرباني كند. (ص121)
در بخش سوم و پاياني، رخدادهاي هنگام بازگشت از مكه ياد شده‌اند. وي درمسير بازگشت، چند روز در جده استراحت كرده و سپس ديگر بار راهي مدينه شده و در مسجد قبا نماز ‌گزارده و وصفي كامل از مسجد قبا ارائه كرده است. در روزهاي بعد، وي به زيارت شهيدان احد رفته و وصفي از مزار حمزه، عموي پيامبر، به دست داده است. مسجد ذوقبلتين واپسين مكاني است كه اشپور به وصف آن پرداخته است.


==وضعيت نشر سفرنامه هاجر اشپور==
سفرنامه این تازه مسلمان آلمانی با عنوان سفر به مکه، در سه بخش تدوین و تنظیم شده است: بخش نخست، شامل رخدادهای مربوط به آغاز سفر؛ بخش دوم، اتفاق‌های روزهای حج؛ و بخش سوم، گزارش حوادث هنگام بازگشت از مکه است.
خانم اشپور همراه ۴۰ مسلمان ترک‌تبار از شهرهای آلمان و هلند در سفری زمینی به زیارت خانه خدا رفته است. او در این سفرنامه به نکات و رخدادهایی پرداخته که در موسم حج با آن‌ها روبه‌رو شده است. کاروان، نخست از یوگسلاوی سابق و اتریش گذشته و در یونان در محله‌ای ترک‌نشین در مسجدی اقامت کرده است. (ص۳۸) کاروان سپس وارد ترکیه شد و در آن‌جا زائرانی را دیدند که همگی دارای یک هدف و مشتاق زیارت خانه خدا بوده‌اند.


اين سفرنامه در دسامبر 1998م. در 200 صفحه به زبان آلماني، به اهتمام انتشارات اشپور به چاپ رسيد. به سال 1382ش. بخش مربوط به اقامت نويسنده در مكه و مدينه با عنوان حديث نامكرر عشق، به كوشش محمد اخگري همراه مقدمه‌اي درباره پيشينه سفرنامه‌هاي اروپايي حج، به فارسي ترجمه شده و انتشارات آوينا آن را در 127 صفحه منتشر كرده است.
== محتوای سفرنامه ==
از دید نویسنده، سفر حج، عظمت دین و پیامبر گرامی (ص) را نشان می‌دهد. اسلام دینی منحصر به مشرق نیست و افزون بر این‌که پیامبر اسلام انسانی کامل است، زیبایی‌های اسلام، گواهی روشن بر کمال و جامعیت این دین است.<ref>سفرنامه، ص۴۰.</ref>


کاروان از مرز عراق می‌گذرد و در راه از مقبره عبدالقادر گیلانی و بقعه‌ها و آرامگاه‌های مشهور کرخی، جنید و منصور حلاج دیدار می‌کند. خانم اشپور در سامرا به زیارت مرقد امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) می‌رود. او سپس در کربلا به زیارت مرقد امام حسین (ع) و در نجف به زیارت مرقد مقدس امام علی (ع) می‌رود و ویژگی‌های این زیارتگاه‌ها را به اجمال بیان می‌کند<ref>سفرنامه، ص۶۰.</ref>


وی پس از نجف راهی مدینه شده، از مسیر رنج‌آور و سخت مدینه می‌گذرد. صدای اذان مسجدالنبی، دل او را می‌رباید؛ صدایی که آهنگی فرازمینی دارد و منحصر به شهر پیامبر (ص) است.<ref>سفرنامه، ص۶۶.</ref>


==منابع براي مطالعه بيشتر==
در بخش دوم گزارش‌های اشپور، خاطراتی از منازل میان راه مکه ارائه شده و درباره ذوالحلیفه، میقات مردم مدینه، که سفر حج اشپور از آن‌جا آغاز شده، گزارشی کوتاه آمده است. او اشاره می‌کند که ذوالحلیفه جایی است که مسافران ساده به زائر بدل می‌شوند.


بررسي تطبيقي دو سفرنامه حج، زهره رحيمي مهر و زهرا دري، مجله: تفسير و تحليل متون زبان و ادبيات فارسي، دوره هفتم، شماره 26، 1394، ص 85-98
وی سپس درباره فلسفه و حکمت حج و در پاسخ به این پرسش که چرا انسان‌ها به حج می‌روند، پاسخ آن را در عظمت مکه و کعبه به منزله گهواره توحید جست‌وجو می‌کند و می‌گوید: مکه حرم امن الهی و سرچشمه ایمان به توحید است.<ref>سفرنامه، ص۸۲.</ref>


==منابع==
او به دفترچه‌ای اشاره می‌کند که دولت عربستان سعودی درباره آداب حج منتشر کرده و پیش از احرام در اختیار زائران خارجی قرار داده است. وی سپس به وصف جبل النور و غار حرا می‌پردازد


اشپور سپس به سخنی از امام علی (ع) اشاره می‌کند که حجرالاسود فرشته‌ای الهی بوده و روز رستاخیز به سود کسانی که به حج آمده و برابر آن قرار گرفته‌اند، شهادت خواهد داد.<ref>سفرنامه، ص۹۰.</ref>


شرح فصوص الحكم:قيصري (م.751ق.)، به كوشش آشتياني، تهران، علمي و فرهنگي، 1375ش.
او از زندگی حضرت ابراهیم و آموزش مناسک به دست او و تاریخ کعبه و بناهای نخستین آن یاد می‌کند. نخستین بار خانه کعبه را حضرت آدم بنا نهاد؛ اما در طوفان نوح این خانه ویران شد و حضرت ابراهیم که پدر مشترک سه دین توحیدی یهودیت، مسیحیت و اسلام به شمار می‌رود، بعدها این خانه را بنا نهاد و از همین رو، نقشی اساسی در مراسم حج ایفا می‌کند.<ref>سفرنامه، ص۷۹.</ref>
 
اشپور پس از طواف برای سعی میان صفا و مروه آماده می‌شود و به یاد همسر حضرت ابراهیم هفت بار این مسیر را طی می‌کند و تفاوت سعی خود را با سعی هاجر در این می‌داند که به جای هفت بار پیمودن این مسیر زیر تابش سخت آفتاب، آن را روی سطحی هموار و در محیطی سقف‌دار طی می‌کند که مسیرش با نور سبز مهتابی نشان داده می‌شود.<ref>سفرنامه، ص۱۰۶.</ref>
 
اشپور به پیدایش چشمه زمزم و داستان ابراهیم و همسر و فرزندش در میان دو کوه صفا و مروه اشاره می‌کند و از این‌که نام هاجر را برای خود برگزیده، اظهار شادمانی می‌کند؛ زیرا نام جوینده چشمه زمزم است؛ چشمه‌ای که بر اثر آن، یک شهر ایجاد شده است. در این‌جا از اهمیت آب در دیدگاه قرآن (سوره هود، آیات ۷–۱۱) و سخنانی از دانشمندان غربی در تأیید این مضامین یاد می‌کند. (ص۱۰۹–۱۱۰)
او اشاره می‌کند که آدم و حوا یکدیگر را در عرفات دیدار کردند و شناختند و از این رو، این مکان را عرفات نامیدند. سپس به مکان دیگری رفتند و از آن‌جا که آدم از یافتن حوا بسیار خشنود بود، آن را منا یعنی طلب و آرزو نامیدند. وی از عرفات به منزله مکان و زمان شناخت خداوند یاد می‌کند. (ص۱۱۳)
 
او در قسمتی از سفرنامه خود، تصویری از مسجدالحرام ارائه می‌کند و حالات مردم را که مشغول خواندن قرآن یا راز و نیاز با معبود خویش هستند، وصف می‌نماید و از آرامش قلبی خود در آن‌جا سخن می‌گوید.
اشپور خود را همچون قطره‌ای میان طواف‌کنندگان و حاضر در محیطی آرام‌بخش و معنوی می‌بیند. وی حس معنوی خود از عظمت اعمال و آداب حج را بیان می‌کند و خویشتن را مشمول عنایت الهی می‌داند و احساس تنهایی نمی‌کند. او تصور می‌کند که در این محیط آکنده از تجلی معنویت، پروردگارش او را می‌نگرد. سپس از لمس رکن یمانی و اشتیاقش برای استلام حجرالاسود یاد می‌کند. (ص۹۰)
سپس از راه مزدلفه و منا و سختی این مسیر که شبانگاه سختی آن دو چندان شده است، سخن می‌گوید. رمی جمره و سنگ زدن به ستون‌ها، حضرت ابراهیم را به یاد او می‌آورد که به شیطان سنگ زده است. او و همراهانش نزدیک میدان حج توقف می‌کنند و مراسم تقصیر را برای بیرون رفتن از احرام به جای می‌آورند. وی پس از کوتاه کردن اندکی از موی خود، از خدا می‌خواهد که حجش را بپذیرد. (ص۱۲۱)
 
او با اشاره به فرمان خدا به حضرت ابراهیم برای قربانی کردن حضرت اسماعیل، عید قربان یا اَضحی را عیدی بزرگ در سراسر جهان اسلام می‌داند و به مراسم قربانی اشاره می‌کند و می‌گوید: زائران با پرداخت پول به کسی وکالت می‌دهند تا گوسفند یا گاوی را قربانی کند. (ص۱۲۱)
در بخش سوم و پایانی، رخدادهای هنگام بازگشت از مکه یاد شده‌اند. وی درمسیر بازگشت، چند روز در جده استراحت کرده و سپس دیگر بار راهی مدینه شده و در مسجد قبا نماز گزارده و وصفی کامل از مسجد قبا ارائه کرده است. در روزهای بعد، وی به زیارت شهیدان احد رفته و وصفی از مزار حمزه، عموی پیامبر، به دست داده است. مسجد ذوقبلتین واپسین مکانی است که اشپور به وصف آن پرداخته است.
 
== وضعیت نشر سفرنامه هاجر اشپور ==
این سفرنامه در دسامبر ۱۹۹۸م. در ۲۰۰ صفحه به زبان آلمانی، به اهتمام انتشارات اشپور به چاپ رسید. به سال ۱۳۸۲ش. بخش مربوط به اقامت نویسنده در مکه و مدینه با عنوان حدیث نامکرر عشق، به کوشش محمد اخگری همراه مقدمه‌ای درباره پیشینه سفرنامه‌های اروپایی حج، به فارسی ترجمه شده و انتشارات آوینا آن را در ۱۲۷ صفحه منتشر کرده است.
 
== منابع برای مطالعه بیشتر ==
بررسی تطبیقی دو سفرنامه حج، زهره رحیمی مهر و زهرا دری، مجله: تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی، دوره هفتم، شماره ۲۶، ۱۳۹۴، ص ۸۵–۹۸
 
== منابع ==
شرح فصوص الحکم:قیصری (م. ۷۵۱ق)، به کوشش آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
http://www.spohrـpublishers.com/
http://www.spohrـpublishers.com/
http://www.focus.de/politik/deutschland/religionـprobeـfuerـdenـtod_aid_173373.html
http://www.focus.de/politik/deutschland/religionـprobeـfuerـdenـtod_aid_173373.html
Das islamische Jahr: Zeiten und Feste ـ By Annemarie Schimmel ـ Munichen ـ C.H.Beck, 2001
Das islamische Jahr: Zeiten und Feste ـ By Annemarie Schimmel ـ Munichen ـ C.H.Beck, 2001
سيد حميدرضا نجفي
سید حمیدرضا نجفی
 
[1]. http://www.focus.de/politik/deutschland/religion-probe-fuer-den-tod-aid-173373.html.
[1]. http://www.focus.de/politik/deutschland/religion-probe-fuer-den-tod-aid-173373.html.
[2]. http://www.focus.de/politik/deutschland/religion-probe-fuer-den-tod-aid-173373.html.
[2]. http://www.focus.de/politik/deutschland/religion-probe-fuer-den-tod-aid-173373.html.
[3]. شرح فصوص الحكم، ص765.
[۳]. شرح فصوص الحکم، ص۷۶۵.
[4]. http://www.spohr-publishers.com.
[4]. http://www.spohr-publishers.com.
[5].Das islamische Jahr: Zeiten und Feste - By Annemarie Schimmel - P 117 - C.H.Beck, 2001.
[5].Das islamische Jahr: Zeiten und Feste - By Annemarie Schimmel - P 117 - C.H.Beck, ۲۰۰۱.


[[رده:سفرنامه هاجر اشپور،]]
[[رده:سفرنامه هاجر اشپور،]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۰۷

هاجر اشپور، بانوی آلمانی حج‌گزار در سال ۱۹۹۰م، و نگارنده کتاب سفر به مکه است. سفرنامه او، در سال ۱۹۹۸م. به زبان آلمانی، و در سال ۱۳۸۲ش. بخش مربوط به اقامت نویسنده در مکه و مدینه به فارسی ترجمه شده و چاپ شده است.

زندگی‌نامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

باربِل (Bärbel) که بعدها به هاجر اشپور تغییر نام داد، به سال ۱۹۵۸م. در بندورف (Bonndorf) در جنوب آلمان زاده شد.

وی پس از طی مدارج تحصیلی وارد دانشگاه فرایبورگ (Fribourg) شد و در رشته زبان و ادبیات روم باستان به تحصیل پرداخت. او فعالیت خود را در بخش حمایت از زنان مستقل به عنوان عضو فعال بخش حمایت از حقوق زنان با گرایش فمینیستی آغاز کرد.[۱] در آن‌جا با یک آلمانی ترک‌تبار به نام اریش سلیم اشپور (Erich Salim Spohr) آشنا شد که رهبری یکی از تشکل‌های دانشجویی دانشگاه فرایبورگ را عهده‌دار بود.

سلیم اشپور که تازه به اسلام مشرف شده بود، بر باربل اثر نهاد و موجب شد وی اسلام را بپذیرد. او با سلیم ازدواج کرد و نامش را به هاجر اشپور تغییر داد. وی برای فراگیری آموزه‌های دینی به قبرس نزد شیخ نظیم حقانی، استاد سلیم و از عارفان نقشبندیه، رفت و مسائل معنوی و معارف قرآن را از او آموخت.[۲]

اشپور سفر خود را به حج، سفر به قلب اسلام می‌داند. وی با تفسیری صوفیانه، با اشاره به حدیث قدسی «آسمان و زمین گنجایش مرا ندارند؛ اما قلب بنده مؤمن مرا در خود جای می‌دهد»[۳] سفر به مکه و مدینه را سفر به قلب انسان دانسته است.[۱] وی پس از بازگشت از مکه، به سبب گرویدن به اسلام، از دانشگاه فرایبورگ اخراج شد و در کنار همسرش به تأسیس یک انتشارات کوچک در زادگاهش پرداخت؛ انتشاراتی که به یکی از بزرگ‌ترین مراکز نشر کتاب‌های اسلامی در آلمان بدل شده است.[۴]

یکی از ویژگی‌های سفرنامه اشپور، تلفیق خاطرات با داستان‌های پندآموز تاریخی است. ویژگی دیگر، گزارش و تفسیر مکرر آیات و مضامین قرآنی و آوردن سخنانی از دانشوران غربی در تأیید آن مضامین معنوی است. سفرنامه او هم گزارش خاطرات است و هم بیان دیدگاه‌های یک نومسلمان درباره دینی که پذیرفته و کتابی که به آن ایمان دارد. خانم پروفسور آنه ماری شیمل (Annemarie Schimmel) اسلام‌شناس و شرق‌شناس آلمانی در کتابش به نام سال اسلامی: جشن‌ها و مراسم از گزارش هاجر اشپور از سفر حج به منزله تصویری زیبا از احساسات زائران بیت الله الحرام و بی‌تکلفی مسلمانان در این سفر معنوی یاد می‌کند.[۵]

سفرنامه این تازه مسلمان آلمانی با عنوان سفر به مکه، در سه بخش تدوین و تنظیم شده است: بخش نخست، شامل رخدادهای مربوط به آغاز سفر؛ بخش دوم، اتفاق‌های روزهای حج؛ و بخش سوم، گزارش حوادث هنگام بازگشت از مکه است. خانم اشپور همراه ۴۰ مسلمان ترک‌تبار از شهرهای آلمان و هلند در سفری زمینی به زیارت خانه خدا رفته است. او در این سفرنامه به نکات و رخدادهایی پرداخته که در موسم حج با آن‌ها روبه‌رو شده است. کاروان، نخست از یوگسلاوی سابق و اتریش گذشته و در یونان در محله‌ای ترک‌نشین در مسجدی اقامت کرده است. (ص۳۸) کاروان سپس وارد ترکیه شد و در آن‌جا زائرانی را دیدند که همگی دارای یک هدف و مشتاق زیارت خانه خدا بوده‌اند.

محتوای سفرنامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از دید نویسنده، سفر حج، عظمت دین و پیامبر گرامی (ص) را نشان می‌دهد. اسلام دینی منحصر به مشرق نیست و افزون بر این‌که پیامبر اسلام انسانی کامل است، زیبایی‌های اسلام، گواهی روشن بر کمال و جامعیت این دین است.[۲]

کاروان از مرز عراق می‌گذرد و در راه از مقبره عبدالقادر گیلانی و بقعه‌ها و آرامگاه‌های مشهور کرخی، جنید و منصور حلاج دیدار می‌کند. خانم اشپور در سامرا به زیارت مرقد امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) می‌رود. او سپس در کربلا به زیارت مرقد امام حسین (ع) و در نجف به زیارت مرقد مقدس امام علی (ع) می‌رود و ویژگی‌های این زیارتگاه‌ها را به اجمال بیان می‌کند[۳]

وی پس از نجف راهی مدینه شده، از مسیر رنج‌آور و سخت مدینه می‌گذرد. صدای اذان مسجدالنبی، دل او را می‌رباید؛ صدایی که آهنگی فرازمینی دارد و منحصر به شهر پیامبر (ص) است.[۴]

در بخش دوم گزارش‌های اشپور، خاطراتی از منازل میان راه مکه ارائه شده و درباره ذوالحلیفه، میقات مردم مدینه، که سفر حج اشپور از آن‌جا آغاز شده، گزارشی کوتاه آمده است. او اشاره می‌کند که ذوالحلیفه جایی است که مسافران ساده به زائر بدل می‌شوند.

وی سپس درباره فلسفه و حکمت حج و در پاسخ به این پرسش که چرا انسان‌ها به حج می‌روند، پاسخ آن را در عظمت مکه و کعبه به منزله گهواره توحید جست‌وجو می‌کند و می‌گوید: مکه حرم امن الهی و سرچشمه ایمان به توحید است.[۵]

او به دفترچه‌ای اشاره می‌کند که دولت عربستان سعودی درباره آداب حج منتشر کرده و پیش از احرام در اختیار زائران خارجی قرار داده است. وی سپس به وصف جبل النور و غار حرا می‌پردازد

اشپور سپس به سخنی از امام علی (ع) اشاره می‌کند که حجرالاسود فرشته‌ای الهی بوده و روز رستاخیز به سود کسانی که به حج آمده و برابر آن قرار گرفته‌اند، شهادت خواهد داد.[۶]

او از زندگی حضرت ابراهیم و آموزش مناسک به دست او و تاریخ کعبه و بناهای نخستین آن یاد می‌کند. نخستین بار خانه کعبه را حضرت آدم بنا نهاد؛ اما در طوفان نوح این خانه ویران شد و حضرت ابراهیم که پدر مشترک سه دین توحیدی یهودیت، مسیحیت و اسلام به شمار می‌رود، بعدها این خانه را بنا نهاد و از همین رو، نقشی اساسی در مراسم حج ایفا می‌کند.[۷]

اشپور پس از طواف برای سعی میان صفا و مروه آماده می‌شود و به یاد همسر حضرت ابراهیم هفت بار این مسیر را طی می‌کند و تفاوت سعی خود را با سعی هاجر در این می‌داند که به جای هفت بار پیمودن این مسیر زیر تابش سخت آفتاب، آن را روی سطحی هموار و در محیطی سقف‌دار طی می‌کند که مسیرش با نور سبز مهتابی نشان داده می‌شود.[۸]

اشپور به پیدایش چشمه زمزم و داستان ابراهیم و همسر و فرزندش در میان دو کوه صفا و مروه اشاره می‌کند و از این‌که نام هاجر را برای خود برگزیده، اظهار شادمانی می‌کند؛ زیرا نام جوینده چشمه زمزم است؛ چشمه‌ای که بر اثر آن، یک شهر ایجاد شده است. در این‌جا از اهمیت آب در دیدگاه قرآن (سوره هود، آیات ۷–۱۱) و سخنانی از دانشمندان غربی در تأیید این مضامین یاد می‌کند. (ص۱۰۹–۱۱۰) او اشاره می‌کند که آدم و حوا یکدیگر را در عرفات دیدار کردند و شناختند و از این رو، این مکان را عرفات نامیدند. سپس به مکان دیگری رفتند و از آن‌جا که آدم از یافتن حوا بسیار خشنود بود، آن را منا یعنی طلب و آرزو نامیدند. وی از عرفات به منزله مکان و زمان شناخت خداوند یاد می‌کند. (ص۱۱۳)

او در قسمتی از سفرنامه خود، تصویری از مسجدالحرام ارائه می‌کند و حالات مردم را که مشغول خواندن قرآن یا راز و نیاز با معبود خویش هستند، وصف می‌نماید و از آرامش قلبی خود در آن‌جا سخن می‌گوید. اشپور خود را همچون قطره‌ای میان طواف‌کنندگان و حاضر در محیطی آرام‌بخش و معنوی می‌بیند. وی حس معنوی خود از عظمت اعمال و آداب حج را بیان می‌کند و خویشتن را مشمول عنایت الهی می‌داند و احساس تنهایی نمی‌کند. او تصور می‌کند که در این محیط آکنده از تجلی معنویت، پروردگارش او را می‌نگرد. سپس از لمس رکن یمانی و اشتیاقش برای استلام حجرالاسود یاد می‌کند. (ص۹۰) سپس از راه مزدلفه و منا و سختی این مسیر که شبانگاه سختی آن دو چندان شده است، سخن می‌گوید. رمی جمره و سنگ زدن به ستون‌ها، حضرت ابراهیم را به یاد او می‌آورد که به شیطان سنگ زده است. او و همراهانش نزدیک میدان حج توقف می‌کنند و مراسم تقصیر را برای بیرون رفتن از احرام به جای می‌آورند. وی پس از کوتاه کردن اندکی از موی خود، از خدا می‌خواهد که حجش را بپذیرد. (ص۱۲۱)

او با اشاره به فرمان خدا به حضرت ابراهیم برای قربانی کردن حضرت اسماعیل، عید قربان یا اَضحی را عیدی بزرگ در سراسر جهان اسلام می‌داند و به مراسم قربانی اشاره می‌کند و می‌گوید: زائران با پرداخت پول به کسی وکالت می‌دهند تا گوسفند یا گاوی را قربانی کند. (ص۱۲۱) در بخش سوم و پایانی، رخدادهای هنگام بازگشت از مکه یاد شده‌اند. وی درمسیر بازگشت، چند روز در جده استراحت کرده و سپس دیگر بار راهی مدینه شده و در مسجد قبا نماز گزارده و وصفی کامل از مسجد قبا ارائه کرده است. در روزهای بعد، وی به زیارت شهیدان احد رفته و وصفی از مزار حمزه، عموی پیامبر، به دست داده است. مسجد ذوقبلتین واپسین مکانی است که اشپور به وصف آن پرداخته است.

وضعیت نشر سفرنامه هاجر اشپور[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این سفرنامه در دسامبر ۱۹۹۸م. در ۲۰۰ صفحه به زبان آلمانی، به اهتمام انتشارات اشپور به چاپ رسید. به سال ۱۳۸۲ش. بخش مربوط به اقامت نویسنده در مکه و مدینه با عنوان حدیث نامکرر عشق، به کوشش محمد اخگری همراه مقدمه‌ای درباره پیشینه سفرنامه‌های اروپایی حج، به فارسی ترجمه شده و انتشارات آوینا آن را در ۱۲۷ صفحه منتشر کرده است.

منابع برای مطالعه بیشتر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بررسی تطبیقی دو سفرنامه حج، زهره رحیمی مهر و زهرا دری، مجله: تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی، دوره هفتم، شماره ۲۶، ۱۳۹۴، ص ۸۵–۹۸

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شرح فصوص الحکم:قیصری (م. ۷۵۱ق)، به کوشش آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش. http://www.spohrـpublishers.com/ http://www.focus.de/politik/deutschland/religionـprobeـfuerـdenـtod_aid_173373.html Das islamische Jahr: Zeiten und Feste ـ By Annemarie Schimmel ـ Munichen ـ C.H.Beck, 2001 سید حمیدرضا نجفی

[1]. http://www.focus.de/politik/deutschland/religion-probe-fuer-den-tod-aid-173373.html. [2]. http://www.focus.de/politik/deutschland/religion-probe-fuer-den-tod-aid-173373.html. [۳]. شرح فصوص الحکم، ص۷۶۵. [4]. http://www.spohr-publishers.com. [5].Das islamische Jahr: Zeiten und Feste - By Annemarie Schimmel - P 117 - C.H.Beck, ۲۰۰۱.

  1. سفرنامه، ص۱۲۱.
  2. سفرنامه، ص۴۰.
  3. سفرنامه، ص۶۰.
  4. سفرنامه، ص۶۶.
  5. سفرنامه، ص۸۲.
  6. سفرنامه، ص۹۰.
  7. سفرنامه، ص۷۹.
  8. سفرنامه، ص۱۰۶.