محمد بن علی النقی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[آذر]]|روز=[[۵]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }}
{{جعبه اطلاعات اشخاص
|عنوان            =
|تصویر            =
|عرض تصویر        =
|توضیح تصویر      =
|نام کامل          =
|کنیه              = ابوجعفر
|لقب              = سبع الدجیل
|نسب              =
|زادروز            = ۲۲۸ق.
|کشور تولد        = [[عربستان]]
|شهر تولد          = [[مدینه]]، روستای صرایا
|محل زندگی        = [[مدینه]]
|مهاجر/انصار      =
|نام همسر          =
|فرزندان          =
|خویشاوندان سرشناس = [[امام هادی(ع)]]، [[امام حسن عسکری(ع۹]]
|دین              =
|مذهب              = [[شیعه]]
|پیشه              =
|مناصب            =
|نحوه درگذشت/شهادت =
|تاریخ درگذشت      =  <!-- 14/3/1368 --> ۲۵۲ق.
|شهر درگذشت        <!-- تهران --> بلد
|کشور درگذشت      =  <!-- ایران --> [[عراق]]
|آرامگاه          = بلد


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
|زمان اسلام آوردن  =
<br />'''محمد بن علی النقی(ع)'''، معروف به سید محمد،
|نحوه اسلام آوردن  =
==ولادت==
|حضور در جنگ‌ها    =
محمد بن علی النقی(ع)، در سال ۲۲۸ قمری، در روستای صرایا، در سه فرسخی [[مدینه]] به دنیا آمد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانى، مناقب آل ابی‌‏طالب، ج4، ص382.</ref> برخی تاریخ‌نگاران و رجال‌نگاران، تولد او را در سال  236 یا 238 قمری دانسته‌<ref name=":0">طبرسى، اعلام الورى با علام الهدى، ص 367؛ مسعودى، مروج الذهب، ج 2، ص 489.</ref> و برخی این مطلب را رد کرده‌اند؛<ref name=":1">ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۰۹.</ref> زیرا همان افراد، زمان تولد [[امام حسن عسکری(ع)]] را که کوچک‌تر از محمد بوده، سال ۲۳۱ یا ۲۳۲ قمری دانسته‌اند؛<ref name=":0" /> از این رو، سال تولد محمد نمی‌تواند 236 یا 238 قمری باشد.<ref name=":1" />
|هجرت به           =
|دلیل شهرت        =  
|نقش‌های برجسته    =  
|دیگر فعالیت‌ها    =  
 
|نام زیارتگاه      = [[مزار سید محمد بن علی النقی(ع)|مرقد السید محمد]]
|سمت              =
|خدمت              =
|محل اقدام        =
|سفر              = از [[مدینه]] به [[سامراء]]
|نوشته‌ها          =
|موقوفات          =
|بناهای ساخته شده  =
|مقام علمی        =
 
|پس از            =
|پیش از           =
 
|اساتید            =
|محل تحصیل        =
|اجازه روایت از    =  
|اجازه اجتهاد از   =
|شاگردان          =
|اجازه روایت به    =
|اجازه اجتهاد به  =
|تالیفات          =  


پدر وی، [[امام هادی(ع)]]، پس از ولادت او، در گوش‌های او اذان و اقامه گفته و در هفتمین روز تولد او، سنت‌های مذهبی مانند ختنه، تراشیدن سر، انفاق نقره هم‌وزن موهای نوزاد و عقیقه را انجام داده و برای او کنیه، که برای احترام به کار می‌رفت، تعیین کرد.<ref>محمدتقى مجلسى، روضة المتقين، ج 8، ص 626.</ref>
|فعالیت سیاسی      =
|فعالیت اجتماعی    =
|فعالیت مذهبی     =


|وبگاه رسمی        =
|امضا              =  <!-- sign.jpg -->
}}
'''محمد بن علی النقی(ع)''' (۲۲۸-۲۵۲ق)، معروف به '''سید محمد،''' مکنی به ابوجعفر و ملقب به '''سَبع الدجیل'''، فرزند [[امام هادی(ع)]] و برادر تنیِ [[امام حسن عسکری(ع)]] است. وی جایگاه بلندی بین [[شیعیان]] داشته و برخی علویان گمان می‌کردند پس از امام هادی(ع)، وی به امامت خواهد رسید. امام حسن عسکری(ع)، در مرگ وی گریبان پاره کرده و عالمان بسیاری او را ستوده‌اند. کتاب‌ها و شعرهای بسیاری درباره او نگاشته و سروده شده است. به گفته برخی، وی دارای فرزندانی بوده و تبار او از طریق علاءالدین ابراهیم، یکی از پسرانش ادامه یافته و خاندان نازوک از نوادگان او هستند. او پس از دیدار با پدر در [[سامراء]] در حال بازگشت به [[مدینه]] بود، که به باور برخی، توسط [[بنی‌عباس|عباسیان]] به شهادت رسید. مزار وی در [[عراق]]، شهر بلد، ۴۰ کلیومتری جنوب سامراء قرار دارد.
==ولادت==
محمد بن علی النقی(ع)، در سال ۲۲۸ قمری، در روستای صرایا، در سه فرسخی [[مدینه]] به دنیا آمد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص382.</ref> برخی تاریخ‌نگاران و رجال‌نگاران، تولد او را در سال  ۲۳۶ یا ۲۳۸ قمری دانسته‌<ref name=":0">طبرسی، اعلام الوری با علام الهدی، ص 367؛ مسعودی، مروج الذهب، ج 2، ص 489.</ref> و برخی این مطلب را رد کرده‌اند؛<ref name=":1">ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۰۹.</ref> زیرا همان افراد، زمان تولد [[امام حسن عسکری(ع)]] را که کوچک‌تر از محمد بوده، سال ۲۳۱ یا ۲۳۲ قمری دانسته‌اند؛<ref name=":0" /> از این رو، سال تولد محمد نمی‌تواند ۲۳۶ یا ۲۳۸ قمری باشد.<ref name=":1" />
==کنیه==
==کنیه==
نام او محمد بوده و برای وی کنیه‌های بسیاری مانند ابوجعفر، ابوجاسم، ابواشارات، ابوبرهان، ابوعلی و ابواحمد برشمرده‌اند. او با لقب‌هایی چون سَبْعُ الدّجیل، اسَد الدجیل، سَبع الجزیره، باب الحوائج، حامی الجار{{یادداشت|پشتیبان همسایگان.}} و أخوالعباس شناخته می‌شود. کنیه‌ها و لقب‌های او را نشانه ویژگی‌های اخلاقی او مانند شجاعت، سخاوت و گذشت دانسته‌اند. شناخته شده‌ترین کنیه او «ابوجعفر» و معروف‌ترین لقب وی «سَبْعُ الدجیل»{{یادداشت|شیر دجیل.}} است.<ref>سيدمحمود غريفى، سبع‏‌الدجيل مناخ القاصد الى سامراء، ص 4-5.</ref> علت شهرت وی به این لقب را محل دفن او در منطقه دجیل و ویژگی شجاعت او در برابر ظالمان دانسته‌اند.{{یادداشت}}<ref>سعيد ملامحسن اككيم، كرامات السيدمحمدبن الامام على الهادى المعروف بسبع الدجيل، ص 11- 12؛ مجلس السيدمحمد سبع الدجيل، ص 25- 26.</ref>
نام او محمد بوده و برای وی کنیه‌های بسیاری مانند ابوجعفر، ابوجاسم، ابواشارات، ابوبرهان، ابوعلی و ابواحمد برشمرده‌اند. او با لقب‌هایی چون سَبْعُ الدّجیل، اسَد الدجیل، سَبع الجزیره، باب الحوائج، حامی الجار{{یادداشت|پشتیبان همسایگان.}} و أخوالعباس شناخته شده است. کنیه‌ها و لقب‌های او را نشانه ویژگی‌های اخلاقی او مانند شجاعت، سخاوت و گذشت دانسته‌اند. شناخته شده‌ترین کنیه او «ابوجعفر» و معروف‌ترین لقب وی «سَبْعُ الدجیل»{{یادداشت|شیر دجیل.}} است.<ref>سیدمحمود غریفی، سبع‌الدجیل مناخ القاصد الی سامراء، ص 4-5.</ref> علت شهرت وی به این لقب را محل دفن او در منطقه دجیل و ویژگی شجاعت او در برابر ظالمان دانسته‌اند.<ref>سعید ملامحسن اککیم، کرامات السیدمحمدبن الامام علی الهادی المعروف بسبع الدجیل، ص 11- 12؛ مجلس السیدمحمد سبع الدجیل، ص 25- 26.</ref>


==تبار==
==تبار==
پدر وی، [[امام هادی(ع)|علی بن محمد(ع)]]، امام هفتم [[شیعه|شیعیان]] و مشهور به امام هادی(ع) است؛ از این رو، حافظ ابونعیم اصفهانی، نسب او را دارای منزلتی آسمانی<ref>حافظ ابونعيم اصفهانى، حلية الاولياء، ج 5، ص 71.</ref> و برخی، نسب او را از شمس ضحی نورانی و  بر آن ستون نوری از فجر صبحگاهی دانسته‌اند.<ref>باقر شريف القرشى، موسوعة سيرة اهل البيت، ج 34، ص 17.</ref>  
پدر وی، [[امام هادی(ع)|علی بن محمد(ع)]]، امام دهم [[شیعه|شیعیان]] و مشهور به امام هادی(ع) است؛ از این رو، حافظ ابونعیم اصفهانی، نسب او را دارای منزلتی آسمانی<ref>حافظ ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء، ج 5، ص 71.</ref> و برخی، نسب او را از آفتاب صبحگاه نورانی و  بر آن ستون نوری از فجر دانسته‌اند.<ref>باقر شریف القرشی، موسوعة سیرة اهل البیت، ج 34، ص 17.</ref>


==مادر==
==مادر==
مادر محمد بن علی النقی(ع)، زنی ام ولد بوده و نام وی سلیل، حدیثه، سوسن و جدّه گزارش شده است. سبب شهرت او به «جده»، این است که وی مادر [[امام حسن عسکری(ع)]] و جده [[امام مهدی(ع)]] بوده است. او  در وطن خود، منطقه نوبه، از توابع [[سودان|سودانِ]] کنونی، دارای اعتبار و منزلت بود؛ وقتی خاندان و خانواده‌اش به اسارت درآمدند، او نیز در زمره اسیران بوده و به عنوان کنیز به [[مدینه]] آورده شد. گفته شده، با هدایت و لطف الهی، بر [[امام هادی(ع)]] وارد شده و با وی ازدواج کرد. امام هادی(ع)، او را از هر پلیدی و آلودگی دور دانسته و به او مژده داد به زودی مادر [[امام حسن عسکری(ع)|امام یازدهم]] خواهد شد. سلیل، در دو کتاب «عیون المعجزات» و «جلاء العیون»، از عارفان و صالحان شمرده شده {{یادداشت|سلیل کانت من العارفات الصالحات.}} و تاریخ‌نگاران دیگر نیز، از پاکدامنی و پرهیزکاری او سخن گفته‌اند.
مادر محمد بن علی النقی(ع)، زنی ام ولد بوده و نام وی سلیل، حدیثه، سوسن و جدّه گزارش شده است. سبب شهرت او به «جده»، این است که وی مادر [[امام حسن عسکری(ع)]] و جده [[امام مهدی(ع)]] بوده است. او  در وطن خود، منطقه نوبه، از توابع [[سودان|سودانِ]] کنونی، دارای اعتبار و منزلت بود؛ وقتی خاندان و خانواده‌اش به اسارت درآمدند، او نیز در زمره اسیران بوده و به عنوان کنیز به [[مدینه]] آورده شد. گفته شده، با هدایت و لطف الهی، بر [[امام هادی(ع)]] وارد شده و با وی ازدواج کرد. امام هادی(ع)، او را از هر پلیدی و آلودگی دور دانسته و به او مژده داد به زودی مادر [[امام حسن عسکری(ع)|امام یازدهم]] خواهد شد. سلیل، در دو کتاب «عیون المعجزات» و «جلاء العیون»، از عارفان و صالحان شمرده شده {{یادداشت|سلیل کانت من العارفات الصالحات.}} و تاریخ‌نگاران دیگر نیز، از پاکدامنی و پرهیزکاری او سخن گفته‌اند.


امام حسن عسکری(ع)، مادر خود سلیل را وصی خود قرار داد و او را از زمان شهادت خود با خبر کرد. وی با شنیدن این خبر به شدت گریه کرده و ناله سر داد و امام(ع) او را به آرامش دعوت کرد.{{یادداشت|ای مادر! جزع مکن که تقدیر الهی جاری خواهد شد.}} پس از شهادت و دفن امام حسن عسکری(ع) در [[سامراء]]، سلیل در این شهر ساکن شده و وصیت کرد پس از مرگ او را کنار شوهر و فرزندانش دفن کنند.<ref>شيخ مفيد، الارشاد، ج 2، ص 279؛ اعلام الورى، ص 366، شيخ عباس قمى، منتهى الآمال، ج 2، ص 443، شيخ ذبيح‏الله محلاتى، رياحين الشريعه، ج 3، ص 24- 25؛ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 50، ص 235؛ طبرى آملى، دلايل الامامه، ص 424؛ على بن عيسى اربلى، كشف الغمه، ج 3، ص 271؛ شيخ حسين بن عبدالوهاب، عيون المعجزات، ص 134، اعيان الشيعه، ج 3، ص 289.</ref> امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)، به برخی اصحاب و پیروان خود سفارش می‌کردند در برخی امور، هنگامی که به آن دو دسترسی نداشتند، به سلیل مراجعه کنند. او را پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) پناه و دادرس شیعیان دانسته‌اند.<ref>شيخ حسين بن عبدالوهاب، عيون المعجزات، ص 134، اعيان الشيعه، ج 3، ص 289.</ref>
امام حسن عسکری(ع)، مادر خود سلیل را وصی خود قرار داد و او را از زمان شهادت خود با خبر کرد. سلیل با شنیدن این خبر به شدت گریه کرده و ناله کشید و امام(ع) او را به آرامش دعوت کرد.{{یادداشت|ای مادر! جزع مکن که تقدیر الهی جاری خواهد شد.}} پس از شهادت و دفن امام حسن عسکری(ع) در [[سامراء]]، سلیل در این شهر ساکن شده و وصیت کرد پس از مرگ، او را کنار شوهر و فرزندانش دفن کنند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 279؛ اعلام الوری، ص 366، شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج 2، ص 443، شیخ ذبیح‌الله محلاتی، ریاحین الشریعه، ج 3، ص 24- 25؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 50، ص 235؛ طبری آملی، دلایل الامامه، ص 424؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج 3، ص 271؛ شیخ حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ص 134، اعیان الشیعه، ج 3، ص 289.</ref> او را پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) پناه و دادرس شیعیان دانسته‌اند. امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)، به برخی اصحاب و پیروان خود سفارش می‌کردند در برخی امور، هنگامی که به آن دو دسترسی نداشتند، به سلیل مراجعه کنند.<ref>شیخ حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ص 134، اعیان الشیعه، ج 3، ص 289.</ref>


==تبعید پدر==
==تبعید پدر==
در سال ۲۳۳ قمری، با سعایت عبدالله بن محمد، امام جمعه [[مدینه]] و دستور [[متوکل عباسی]]، یحیی بن هرثمه مأمور شد و [[امام هادی(ع)]] را از مدینه به پایتختِ حکومت، سامراء منتقل کرده، تا تحت نظارت حکومت باشد. در این زمان، محمد بن علی النقی(ع)، در مدینه ماند.
در سال ۲۳۳ قمری، با سعایت عبدالله بن محمد، امام جمعه [[مدینه]] و دستور [[متوکل عباسی]]، [[امام هادی(ع)]] از مدینه به پایتختِ حکومت، [[سامراء]] منتقل شد، تا تحت نظارت حکومت باشد. در این زمان، محمد بن علی النقی(ع)، که در سن کودکی بود، در مدینه ماند. برخی، تبعید امام(ع) به سامراء را، سال ۲۴۳ قمری دانسته و برخی دیگر، این تاریخ را رد کرده‌اند.<ref>مروج الذهب، ج 2، ص 512- 513، تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 512- 513، سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ص 359 و مرآة الزمان، ج 9، ص 553، دائرة المعارف تشیع، ج 2، ص 370..</ref>
 
برخی، تبعید امام(ع) به سامراء را، سال ۲۴۳ قمری دانسته و برخی دیگر، این تاریخ را رد کرده‌اند.<ref>مروج الذهب، ج 2، ص 512- 513، تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 512- 513، سبط بن جوزى، تذكرة الخواص، ص 359 و مرآة الزمان، ج 9، ص 553، دائرة المعارف تشيع، ج 2، ص 370..</ref>


==برادارن==
==برادارن==
سید محمد، دارای سه برادر و یک خواهر به شرح زیر بوده است:
سید محمد، دارای سه برادر و یک خواهر به شرح زیر بوده است:


*[[امام حسن عسکری(ع)|حسن بن علی(ع)]]، امام یازدهم شیعیان و معروف به امام حسن عسکری(ع): وی در سال 232 قمری، در [[سامراء]] زاده شده و در ۲۲ سالگی به امامت رسید. مدت امامت وی نزدیک به شش سال بوده و در سال 260 قمری، در 29 سالگی به شهادت رسید.<ref>بحارالانوار، ج 50، ص 235، 239 و 325؛ ابن‏صباغ مالكى، الفصول المهمة، ص 290.</ref>
*[[امام حسن عسکری(ع)|حسن بن علی(ع)]]: امام یازدهم شیعیان و معروف به امام حسن عسکری(ع) است. او در سال ۲۳۲ قمری، در [[سامراء]] زاده شده و در ۲۲ سالگی به امامت رسید. مدت امامت وی، نزدیک به شش سال بوده و در سال ۲۶۰ قمری، در ۲۹ سالگی به شهادت رسید.<ref>بحارالانوار، ج 50، ص 235، 239 و 325؛ ابن‌صباغ مالکی، الفصول المهمة، ص 290.</ref>
*سید حسین: وی را عابد، زاهد، جلیل القدر و عظیم الشأن خوانده‌اند. به او و برادرش امام حسن عسکری(ع) سبطین می‌گفتند. سبب آن، شباهت آن دو، به دو سبط جدشان [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] بوده است. او به امامت امام حسن عسکری(ع) اعتراف داشته و بر پایه روایت ابوالطیب، صدای [[امام مهدی(ع)]] به صدای او شباهت داشته است. حسین، چهار فرزند به نام‌های جعفر، محمود، باقر و زین العابدین داشته که توسط [[بنی‌عباس|حکومت عباسی]] به شهادت رسیدند. مرقد سیدحسین، نزدیک قبر پدرش امام هادی(ع) و قبر برادرش امام حسن عسکری(ع) در [[سامراء]] است.<ref>منتهى الامال، ج 2، ص 687؛ محمدرسول دريائى، امام هادى و نهضت علويان، ص 57، به نقل از سيد عبدالوهاب بدوى، عمدة الطالب فى انساب آل ابى‏‌طالب، طبع هند.</ref>
*سید حسین: وی را عابد، زاهد، جلیل القدر و عظیم الشأن خوانده‌اند. به او و برادرش امام حسن عسکری(ع) سبطین می‌گفتند. سبب آن، شباهت آن دو، به دو سبط جدشان [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] بوده است. او به امامت امام حسن عسکری(ع) اعتراف داشت. بر پایه روایت ابوالطیب، صدای [[امام مهدی(ع)]] به صدای او شباهت داشته است. حسین، چهار فرزند به نام‌های جعفر، محمود، باقر و زین العابدین داشته که توسط [[بنی‌عباس|حکومت عباسی]] به شهادت رسیدند. مرقد سیدحسین، نزدیک قبر پدرش امام هادی(ع) و قبر برادرش امام حسن عسکری(ع) در [[سامراء]] است.<ref>منتهی الامال، ج 2، ص 687؛ محمدرسول دریائی، امام هادی و نهضت علویان، ص 57، به نقل از سید عبدالوهاب بدوی، عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، طبع هند.</ref>
*جعفر کذّاب: وی ادعای امامت کرده و به حمایت از کسانی که توسط پدر و برادرش طرد شده بودند، از جمله فارس بن حاتم قزوینی پرداخت. به گفته برخی، او آشکارا مرتکب فسق، فجور و فساد شده است. جعفر تا پایان زندگی امام حسن عسکری(ع)، به فتنه‌انگیزی ادامه داد. در پاره‌ای از روایات امام هادی(ع)، از شیعیان خواسته از او دوری کرده و او را نسبت به خود مانند نسبت نمرود به [[حضرت نوح(ع)]] دانسته است. امام حسن عسکری(ع) نیز، به اصحاب خود هشدار داده، جعفر از رازهای آن‌ها آگاه نشود. او خود و جعفر را مانند هابیل و قابیل دانسته است.{{یادداشت|هرگز مبادا که برادرم جعفر از رازهای شما مطلع گردد. مَثَل من و او چون هابیل و قابیل فرزندان آدم است. اگر جعفر بتواند، مرا به قتل می رساند، ولی خداوند بر امور خود غالب است.}}<ref>سيدهاشم بحرانى، مدينة معاجز الائمة الائنى عشر و دلائل الحجج على البشر، ج 8، ص 134 و 664؛ المجدى، ص 136؛ سيد حمال‏الدين احمد بن عنبه، الفصول الفخريه، ص 134؛ منتهى الامال، ج 2، ص 690.</ref>
*جعفر کذّاب: وی ادعای امامت کرده و به حمایت از کسانی که توسط پدر و برادرش طرد شده بودند، از جمله فارس بن حاتم قزوینی پرداخت. به گفته برخی، او آشکارا مرتکب فسق و فجور شده است. جعفر تا پایان زندگی امام حسن عسکری(ع)، به فتنه‌انگیزی ادامه داد. در پاره‌ای از روایات، امام هادی(ع) از شیعیان خواسته از او دوری کرده و او را نسبت به خود، مانند نسبت نمرود به [[حضرت نوح(ع)]] دانسته است. امام حسن عسکری(ع) نیز، به اصحاب خود هشدار داده، جعفر از رازهای آن‌ها آگاه نشود. او خود و جعفر را مانند هابیل و قابیل دانسته است.{{یادداشت|هرگز مبادا که برادرم جعفر از رازهای شما مطلع گردد. مَثَل من و او چون هابیل و قابیل فرزندان آدم است. اگر جعفر بتواند، مرا به قتل می‌رساند، ولی خداوند بر امور خود غالب است.}}<ref>سیدهاشم بحرانی، مدینة معاجز الائمة الائنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، ج 8، ص 134 و 664؛ المجدی، ص 136؛ سید حمال‌الدین احمد بن عنبه، الفصول الفخریه، ص 134؛ منتهی الامال، ج 2، ص 690.</ref>
*خواهر او را، [[شیخ مفید]]، عایشه<ref>الارشاد، ج۲، ص۳۱۲.</ref> و ابن شهر آشوب، عِلِّیّه خوانده است.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۰۲.</ref>
*به او خواهری نیز نسبت داده شده که [[شیخ مفید]]، او را عایشه<ref>الارشاد، ج۲، ص۳۱۲.</ref> و ابن شهر آشوب، عِلِّیّه خوانده است.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۰۲.</ref>


==فرزندان==
==فرزندان==
در شمار فرزندان وی اختلاف است. به باور برخی او تشکیل خانواده نداد. برخی دیگر، این مطلب را رد کرده و به اختصاص دادن بخشی از درآمد موقوفات زمین‌های محل دفن وی، به خانواده و فرزندان او، توسط [[امام هادی(ع)]] استدلال کرده‌اند. برخی، بر این باورند که سید محمد ازدواج کرده و دارای دخترانی شده است. برخی تاریخ‌نگاران محلی، نسب «[[امامزاده هارون ولایت]]»، در [[اصفهان]] را به سید محمد رسانده‌اند. در برخی منابع، برای سیدمحمد نُه پسر شمرده‌اند که چهار نفر از آنها به منطقه آذربایجان و شمال غربی [[ايران|ایران]] رفته و در خوی و سلماس ساکن شده و همان‌جا توسط حاکمان منصوب از سوی [[بنی‌عباس|عباسیان]] به شهادت رسیدند. پنج نفر دیگر نیز، در خطه [[فارس]] کشته شدند.  
در شمار فرزندان وی اختلاف است. به باور برخی او تشکیل خانواده نداد. برخی دیگر، این مطلب را رد کرده و به اختصاص دادن بخشی از درآمد موقوفات زمین‌های محل دفن وی، به خانواده و فرزندان او، توسط [[امام هادی(ع)]] استدلال کرده‌اند. برخی، بر این باورند که سید محمد ازدواج کرده و دارای دخترانی شده است. برخی تاریخ‌نگاران محلی، نسب «[[امامزاده هارون ولایت]]»، در [[اصفهان]] را به سید محمد رسانده‌اند. در برخی منابع، برای سیدمحمد نُه پسر شمرده‌اند که چهار نفر از آنها به منطقه آذربایجان و شمال غربی [[ایران|ایران]] رفته و در خوی و سلماس ساکن شده و همان‌جا توسط حاکمان منصوب از سوی [[بنی‌عباس|عباسیان]] به شهادت رسیدند. پنج نفر دیگر نیز، در خطه [[فارس]] کشته شدند.


به باور سید ضامن بن شدقم (م.1090 ق)، نسب‌شناس، نسل وی از سید شمس‌الدین محمد،‌ از نوادگان او ادامه یافته است. نسب سید شمس‌الدین محمد به این طریق به محمد بن علی النقی(ع) می‌رسد: محمد بن علی بن محمد بن حسین بن محمد بن علی بن محمد بن الامام الهادی(ع). او زاده و رشد یافته شهر بخارا، از توابع جمهوری [[ازبکستان]] بوده و به میرسلطان بخاری شهرت یافته بود. او را عابد، پرهیزکار و همنشین عالمان معرفی کرده‌ و کرامات زیادی از او نقل شده است. سید شمس‌الدین محمد، از بخارا به مرکز [[عثمانی|حکومت عثمانی]]، [[ترکیه]] کنونی، هجرت کرده و در شهر بورسا ساکن شد. او در سال 832ق. در همان‌جا، درگذشته و دفن شد. مزار او از کانون‌های زیارتی آن دیار به شمار می‌رود. به گفته سیدحسن براقی، نسل سیدمحمد از طریق همین سیدشمس الدین محمد ادامه یافته است و اعقابش در نقاط گوناگون جهان اسلام انتشار یافته اند و از پسران اوست علاءالدین ابراهیم، پسرش علی و نواده اش یوسف که منتهی می گردند به سیدمحمد بعّاج. <sup><sup>[31]</sup></sup>
به باور سید ضامن بن شدقم (م.۱۰۹۰ ق)، نسب‌شناس، سید شمس‌الدین محمد، از نوادگان او اوست. نسب سید شمس‌الدین محمد، به طریق روبه‌رو به محمد بن علی النقی(ع) می‌رسد: محمد بن علی بن محمد بن حسین بن محمد بن علی بن محمد بن الامام الهادی(ع). او زاده و رشد یافته شهر بخارا، از توابع جمهوری [[ازبکستان]] بوده و به میرسلطان بخاری شهرت یافته بود. او را عابد، پرهیزکار و همنشین عالمان معرفی کرده و کرامات زیادی از او نقل کرده‌اند. سید شمس‌الدین محمد، از بخارا به مرکز [[عثمانی|حکومت عثمانی]]، [[ترکیه]] کنونی، هجرت کرده و در شهر بورسا ساکن شد. او در سال ۸۳۲ق. در همان‌جا، درگذشته و دفن شد. مزار او از کانون‌های زیارتی آن دیار به شمار می‌رود. به گفته سیدحسن براقی، نسل محمد بن علی النقی(ع)، از طریق سید شمس‌الدین محمد ادامه یافته و نوادگانش در نقاط گوناگون جهان اسلام منتشر شده‌اند. علاءالدین ابراهیم، یکی از پسران وی بوده که پسرش علی و نواده اش یوسف است و به سید محمد بعّاج منتهی می‌شوند.<ref>منتهی الامال، ج 2، ص 689-690.</ref> سیدمحمد بعّاج، نسبش این گونه به شمس الدین محمد می‌رسد: سید محمد بن حمزه بن یوسف بن علاءالدین ابراهیم بن سید شمس‌الدین محمد.{{یادداشت|علت نامیدن سیدمحمد به بعّاج این است که فرزند حاکم عثمانی به اختلالی در دستگاه گوارش مبتلا گردید و بر اثر این عارضه شکمش بسیار متورم گردید و با کرامت سیدمحمد مذکور، وی از این بیماری رهایی یافت.}}<ref>محمدعلی اردوبادی، ستاره دجیل، ص 187؛ نگین دجیل، ص 30.</ref>


 
به گفته ابن طقطقی (م.۷۰۹ق)، «آل نازوک» از نوادگان علی بن محمد النقی(ع) هستند.<ref>ابن‌طقطقی، الاصیلی فی انساب الطالبیین، ص۱۶۱.</ref> برخی از نسب‌شناسان، نسب این خاندان را به جعفر کذاب رسانده<ref>ابن‌صوفی، المجدی، ص131.</ref> و برخی این انتساب را رده کرده و نوادگان جعفر را به «اباکرین» مشهور دانسته‌اند.<ref>ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۲۵.</ref>
مرحوم محدث قمی به نقل از «تحفة الازهار» و «زلال الانهار فی نسب ابناء الائمة الاطهار» نگاشته سیدضامن بن شدقم حسینی (متوفا 1090 ق) می نویسد:
 
سیدشمس الدین محمد از اعقاب سیدمحمد مذکور است و نسبش به طریق ذیل به این امامزاده می رسد: محمد بن علی بن محمد بن حسین بن محمد بن علی بن محمد بن الامام الهادی (ع) که به میرسلطان بخاری موسوم است؛ زیرا ولادت و نشو و نمای وی در شهر بخارا، از توابع جمهوری ازبکستان انجام پذیرفته است و این شمس الدین محمد، سیدی با ورع، اهل عبادت و ذکر، صالح و وارسته بوده و با علمای بزرگ و فضلای نامدار مصاحب و معاشر بوده و از معارف و علوم آنان بهره گرفته است. او از بخارا متوجه مرکز حکومت دولت عثمانی (ترکیه کنونی) گردیده و در شهر بورسا اقامت گزید و کرامات بسیاری درباره او نقل گردیده است. او بعد از عمری با برکت و توأم با تزکیه و اخلاص، در همین ناحیه به سال 832 ق رحلت کرد و همان جا مدفون گردید و بقعه اش معروف و از کانون های مهم زیارتی دیار یاد شده به شمار می رود و اهالی آن منطقه و توابع، ضمن این که به زیارتش می روند، نذورات، هدایا و موقوفاتی برایش اختصاص می دهند. به گفته سیدحسن براقی، نسل سیدمحمد از طریق همین سیدشمس الدین محمد ادامه یافته است و اعقابش در نقاط گوناگون جهان اسلام انتشار یافته اند و از پسران اوست علاءالدین ابراهیم، پسرش علی و نواده اش یوسف که منتهی می گردند به سیدمحمد بعّاج. <sup><sup>[31]</sup></sup>
 
سیدمحمد بعّاج نسبش این گونه به شمس الدین مورد اشاره می رسد: سیدمحمد، فرزند حمزه، فرزند یوسف، فرزند علاءالدین ابراهیم. علت نامیدن سیدمحمد به بعّاج این است که فرزند حاکم عثمانی به اختلالی در دستگاه گوارش مبتلا گردید و بر اثر این عارضه شکمش بسیار متورم گردید و با کرامت سیدمحمد مذکور او از این بیماری رهایی یافت. <sup><sup>[32]</sup></sup>
 
عده ای از نسب شناسان ادعا کرده اند که آل نازوک از اعقاب جعفر کذاب اند؛ درحالی که اولاد جعفر به «اباکرین» مشهورند، اما ابن طقطقی موصلی (متوفا 709 ه) در کتاب خود، گفته است


==جایگاه==
==جایگاه==
محمد بن علی النقی(ع)، نزد [[امام هادی(ع)]] و شیعیان، جایگاه بلندی داشت؛ آنقدر که اصحاب و برخی علویان گمان می‌کردند وی جانشین پدر در امر امامت خواهد بود؛ ولی او پیش از شهادت پدر درگذشت و در مجلس تعزیت او، [[امام حسن عسکری(ع)]]، توسط امام هادی(ع)، به عنوان جانشین پس از خود معرفی شد.<ref>شيخ طوسى، كتاب الغيبة، ص 55- 56 و نيز ص 120- 121، كافى، ج 1، ص 327، ابوعبدالله حسين بن حمدان خصيبى چنبلاتى، الهداية الكبرى، ص 385..</ref> امام حسن عسکری(ع)، هنگام مرگ وی، گریبان چاک داده و در پاسخ کسی که از این کار شگفت‌زده شده بود، [[حضرت موسی(ع)]] را نمونه آورد که برای برادرش هارون گریبان پاره کرد.<ref>شيخ طوسى، الغيبة، ص 122.</ref>
محمد بن علی النقی(ع)، نزد [[امام هادی(ع)]] و شیعیان، جایگاه بلندی داشته است؛ آنقدر که اصحاب و برخی علویان گمان می‌کردند وی جانشین پدر در امر امامت خواهد بود؛ ولی او پیش از شهادت پدر درگذشت و در مجلس تعزیت او، [[امام حسن عسکری(ع)]]، توسط امام هادی(ع)، به عنوان جانشین پس از خود معرفی شد.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 55- 56 و نیز ص 120- 121، کافی، ج 1، ص 327، ابوعبدالله حسین بن حمدان خصیبی چنبلاتی، الهدایة الکبری، ص 385..</ref> امام حسن عسکری(ع)، هنگام مرگ وی، گریبان چاک داده و در پاسخ کسی که از این کار شگفت‌زده شده بود، [[حضرت موسی(ع)]] را نمونه آورد که برای برادرش هارون گریبان پاره کرد.<ref>شیخ طوسی، الغیبة، ص 122.</ref>


محمد بن علی النقی(ع)، نزد مردم [[عراق]]، حتی [[اهل سنت]]، اعراب بادیه و عشایر منطقه دجیل، بسیار محترم است. آنها بر این باورند که اگر کسی سوگند دروغ به سید محمد بخورد، به شدت مجازات می‌شود؛ از این رو، بیشتر نزاع‌های منطقه دجیل و حوالی آن با سوگند به مقام وی، کاهش یا به آشتی می‌انجامد.<ref>محدث نورى، النجم الثاقب، ص 161.</ref> به گفته برخی، امامزاده سید محمد برای شیعیان عرب زبان، همان مقامی را دارد که [[حضرت عباس(ع)]] نزد [[ايران|ایرانیان]] شیعه دارد.<ref name=":1" />
محمد بن علی النقی(ع)، نزد مردم [[عراق]]، حتی [[اهل سنت]]، اعراب بادیه و عشایر منطقه دجیل، بسیار محترم است. بخ بت.ر آنها اگر کسی سوگند دروغ به سید محمد بخورد، به شدت مجازات می‌شود؛ از این رو، بیشتر نزاع‌های منطقه دجیل و حوالی آن با سوگند به مقام وی، کاهش یا به آشتی می‌انجامد.<ref>محدث نوری، النجم الثاقب، ص 161.</ref> به گفته برخی، امامزاده سید محمد برای شیعیان عرب‌زبان، همان مقامی را دارد که [[حضرت عباس(ع)]] نزد [[ایران|ایرانیان]] شیعه دارد.<ref name=":1" />


==در نگاه دیگران==
==در نگاه دیگران==
به باور شجاع الدین موصلی، از سرشناسان سده هفتم قمری، بزرگی جایگاه محمد بن علی النقی(ع) چنان است که نمی‌توان به همه جنبه‌های کمالات وی پرداخت.<ref>عمر بن شجاع موصلى، نعيم المقيم لعترة النبأ العظيم، ص 86.</ref> [[محمد حرزالدین]]، او را جلیل القدر، دارای منزلت بلند و عالمِ عامل خوانده است.<ref>محمد حرزالدين، مراقد المعارف، ج 2، ص 81.</ref> محمدرضا سیبویه، سید محمد امامزاده ای باشرافت و جلالت می باشد و شئون معنوی و معرفتی وی در این مجال قابل بیان و احصا نیست.<ref>سبع الدجيل مناخ القاصد الى السامراء، ص 13.</ref> سید محمدمهدی صدر، او را دارای سینه‌ای آکنده از علوم و مکارم و سرچشمه معارف دانسته است. به باور وی، گذشتن امامت از او، چیزی از فضایلش کم نکرده است.<ref>نگين دجيل، ص 39.</ref> [[میرزا حسین نوری]]، سید محمد را از بزرگان سادات و صاحب کرامات، حتی نزد [[اهل سنت]] و اعراب بادیه دانسته و مدتی که در [[سامراء]] توقف داشته چند کرامت از او دیده است.<ref name=":2">النجم الثاقب، ص 161.</ref> [[سید جعفر بحرالعلوم]]، در «تحفة العالم فی شرح خطبة المعالم»،<ref>سبع الدجيل مناخ القاصد الى السامراء، ص 7.</ref> [[سید محسن امین]] در «اعیان الشیعه»<ref name=":3">سيد محسن امين عاملى، اعيان الشيعه، ج 10، ص 5.</ref> و [[شیخ عباس قمی]] در منتهی‌الامال او را ستوده‌اند.<ref>منتهى الامال، ج 2، ص 688- 689.</ref>
به باور شجاع الدین موصلی، از سرشناسان سده هفتم قمری، بزرگیِ جایگاه محمد بن علی النقی(ع) چنان است که نمی‌توان به همه جنبه‌های کمالات او پرداخت.<ref>عمر بن شجاع موصلی، نعیم المقیم لعترة النبأ العظیم، ص 86.</ref> [[محمد حرزالدین]]، او را جلیل القدر، دارای منزلت بلند و عالمِ عامل خوانده است.<ref>محمد حرزالدین، مراقد المعارف، ج 2، ص 81.</ref> سید محمدمهدی صدر، او را دارای سینه‌ای آکنده از علوم و مکارم و سرچشمه معارف دانسته است. به باور وی، گذشتن امامت از او، چیزی از فضایلش کم نکرده است.<ref>نگین دجیل، ص 39.</ref> [[میرزا حسین نوری]]، سید محمد را از بزرگان سادات و صاحب کرامات، حتی نزد [[اهل سنت]] و اعراب بادیه دانسته و مدتی که در [[سامراء]] توقف داشته چند کرامت از او دیده است.<ref name=":2">النجم الثاقب، ص 161.</ref> محمدرضا سیبویه،<ref>سبع الدجیل مناخ القاصد الی السامراء، ص 13.</ref> [[سید جعفر بحرالعلوم]]، در «تحفة العالم فی شرح خطبة المعالم»،<ref>سبع الدجیل مناخ القاصد الی السامراء، ص 7.</ref> [[سید محسن امین]] در «اعیان الشیعه»<ref name=":3">سید محسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج 10، ص 5.</ref> و [[شیخ عباس قمی]] در منتهی‌الامال او را ستوده‌اند.<ref>منتهی الامال، ج 2، ص 688- 689.</ref>


==کتاب‌شناسی==
==کتاب‌شناسی==
برخی از کتاب‌هایی که درباره وی نگاشته شده عبارتند از:
برخی از کتاب‌هایی که درباره وی نگاشته شده عبارتند از:


*ابوجعفر محمد بن علی الهادی سبع الدجیل، تألیف محمدعلی اردوبادی؛
*ابوجعفر محمد بن علی الهادی سبع الدجیل، تألیف [[محمدعلی اردوبادی]]؛
*ذکری ابی جعفر محمد بن الامام الهادی، نوشته علی بن حسن خاقانی؛
*ذکری ابی جعفر محمد بن الامام الهادی، نوشته [[علی بن حسن خاقانی]]؛
*زیارة السید محمد بن الامام علی الهادی، نوشته احمد عبدالله عدّی قطیفی؛
*زیارة السید محمد بن الامام علی الهادی، نوشته احمد عبدالله عدّی قطیفی؛
*کرامات السید ابی جعفر، تألیف جابر آل عبدالغفار کشمیری؛
*کرامات السید ابی جعفر، تألیف جابر آل عبدالغفار کشمیری؛
خط ۷۰: خط ۱۱۹:
*کرامات السید محمد بن الامام الهادی المعروف بسبع الدجیل، تألیف مثیر سعید ملامحسن الگیم، که به فارسی نیز ترجمه شده است.
*کرامات السید محمد بن الامام الهادی المعروف بسبع الدجیل، تألیف مثیر سعید ملامحسن الگیم، که به فارسی نیز ترجمه شده است.


افراد زیادی نیز در مدح او شعر سروده‌اند؛ برخی از آنها عبارتند از: [[محمدحسین غروی اصفهانی]] معروف به کمپانی؛ سیدجعفر ثقدی (م.1369ق)؛ عبدالحسین حویزی کربلایی؛ رازی آل یاسین کاظمی؛ سید محمدمهدی صدر؛ کاظمی طایی؛ محمدصالح خادم؛ محمدعلی یعقوبی؛ سید محمدحسن صدر{{یادداشت}}؛ ابومحمد فتلاوی نجفی؛ عبدالحسین صفّار کربلایی؛ سید صادق هندی؛ علی نصیف بلداوی و ایاد عیدان بلداوی.<ref>الذريعه، ج 10، ص 38 و ج 17، ص 289؛ ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۲۲؛ خاتمه كتاب نگين دجيل، ص 158.</ref>
افراد زیادی نیز در مدح او شعر سروده‌اند؛ برخی از آنها عبارتند از: [[محمدحسین غروی اصفهانی]] معروف به کمپانی؛ سید جعفر ثقدی (م.۱۳۶۹ق[[عبدالحسین حویزی|عبدالحسین حویزی کربلایی]]؛ [[رازی آل یاسین|رازی آل یاسین کاظمی]]؛ سید محمدمهدی صدر؛ کاظمی طایی؛ محمدصالح خادم؛ محمدعلی یعقوبی؛ سید محمدحسن صدر{{یادداشت|سروده‌های وی،  بر سردر ورودی صحن اصلی آستان سید محمد، حک شده است.}}؛ ابومحمد فتلاوی نجفی؛ عبدالحسین صفّار کربلایی؛ سید صادق هندی؛ علی نصیف بلداوی و ایاد عیدان بلداوی.<ref>الذریعه، ج 10، ص 38 و ج 17، ص 289؛ ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۲۲؛ خاتمه کتاب نگین دجیل، ص 158.</ref>


==درگذشت==
==درگذشت==


وی در سال ۲۵۲ قمری، از [[مدینه]] به [[سامراء]] رفته و با پدرش، [[امام هادی(ع)]] دیدار کرد. امام(ع)، او را مسئول رسیدگی به زمین‌های وقفی اطراف سامراء کرد؛ از این رو، چند روزی به نظارت آن زمین‌ها پرداخته و عازم بازگشت به مدینه شد. به باور برخی، او توسط [[بنی‌عباس|عباسیان]]، زمانی که نظارتش بر زمین‌های وقفی تمام شده و عازم مدینه بود، مسموم شد و به سبب تأثیر زهر، دچار کسالت شدید شده و ناگزیر در حوالی «بلد» توقف نموده و سرانجام در اواخر [[ربیع الثانی]] 252 قمری، در 24 سالگی به شهادت رسید. سبب به شهادت رساندن او را این دانسته‌اند که به باور عمومی شیعیان، او جانشینِ امام بود و عباسیان تصور کردند وی برای جانشینی پدرش به سامراء آمده است.
وی در سال ۲۵۲ قمری، از [[مدینه]] به [[سامراء]] رفته و با پدرش، [[امام هادی(ع)]] دیدار کرد. امام(ع)، او را مسئول رسیدگی به زمین‌های وقفی اطراف سامراء کرد؛ وی چند روزی به نظارت آن زمین‌ها پرداخته و عازم بازگشت به مدینه شد. به باور برخی، او توسط [[بنی‌عباس|عباسیان]]، زمانی که نظارتش بر زمین‌های وقفی تمام شده و عازم مدینه بود، مسموم شد و به سبب تأثیر زهر، دچار کسالت شدید شده و ناگزیر در حوالی «بلد» توقف نمود و سرانجام در اواخر [[ربیع الثانی]] ۲۵۲ قمری، در ۲۴ سالگی به شهادت رسید. سبب به شهادت رساندن او را این دانسته‌اند که عباسیان تصور کردند وی برای جانشینی پدرش به سامراء آمده است.


امام هادی(ع)، پس از غسل، کفن و نماز میت، او را دفن کرد و زمین‌های اطراف را وقف مزار او کرده، امور آنها را به دوست محمد سپرد تا درآمد آنها را خرج بنای ساختمان مرقد کرده و بخشی از آن برای تأمین معاش بازماندگان او (همسر و فرزندان) اختصاص یابد.<ref>اردوبادى، ابوجعفرمحمدبن الامام الهادى( ع) سبع الدجيل، ص 32- 33؛ سيدمحمدحسين حسينى جلالى، خاك پاكان، ص 165؛ نگين دجيل، ص 34 و 40.</ref>
امام هادی(ع)، پس از غسل، کفن و نماز میت، او را دفن کرد و زمین‌های اطراف را وقف مزار او کرده، امور آنها را به دوستِ محمد سپرد تا درآمد آنها را خرج بنای ساختمان مرقد کرده و بخشی از آن، برای تأمین معاش بازماندگان او (همسر و فرزندان) اختصاص یابد.<ref>اردوبادی، ابوجعفرمحمدبن الامام الهادی( ع) سبع الدجیل، ص 32- 33؛ سیدمحمدحسین حسینی جلالی، خاک پاکان، ص 165؛ نگین دجیل، ص 34 و 40.</ref>


==مزار==
==مزار==
{{اصلی|مزار امامزاده سیدمحمد(ع)}}
{{اصلی|مزار امامزاده سیدمحمد(ع)}}
مزار محمد بن علی النقی(ع)، در شهر بلد، از توابع استان صلاح الدین، واقع در 80 کیلومتری [[بغداد]]، 40 کیلومتری جنوب [[سامراء]] و پنجاه کیلومتری مرکز بلد قدیمی قرار دارد.<ref>ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۱۹.</ref>  
[[پرونده:مزار محمد بن علی النقی(ع).jpg|بندانگشتی|مزار سید محمد علی بن النقی(ع)، در شهر بلد.]]
مزار محمد بن علی النقی(ع)، در شهر بلد، از توابع استان صلاح الدین، واقع در ۸۰ کیلومتری [[بغداد]]، ۴۰ کیلومتری جنوب [[سامراء]] و پنجاه کیلومتری مرکز بلد قدیمی قرار دارد.<ref>ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۱۹.</ref>


نخستین قبر او، توسط پدرش [[امام هادی(ع)]] و نخستین بنا، در سال ۳۷۲ق. توسط [[عضدالدوله دیلمی]]، از فرمانروایان [[آل بویه]] ساخته شد. پس از آن، چندین بار بازسازی و تکمیل شد؛ برخی از آن‌ها عبارتند از: در سال  914ق. توسط [[شاه اسماعیل صفوی]]؛ در سال 1198ق. توسط محمد رفیع خراسانی و به دستور امیر احمدخان دنبلی؛ در سال ۱۲۰۸ق. توسط زین العابدین سلماسی (م.۱۲۶۶ق)؛ بین سال‌های 1244 تا 1250ق. تخریب بنای فرسوده و ساخت آستان جدید توسط [[محمدصالح برغانی]]؛ افزودن دو حجره توسط [[میرزای شیرازی]]؛ افزودن دو رواق توسط سید آقاخان حسینی محلاتی؛ ایجاد چاه آب توسط فتحعلی سلطان آبادی (م.۱۳۷۷ق)؛ افزودن حجره‌هایی توسط هاشم بلدی (م.۱۳۰۵ق)؛ افزودن هشت حجره، کاشی‌کاری گنبد، نصب ضریحی از فولاد زرد، مفروش کردن صحن با سنگ مرمر و آینه‌کاری، در سال ۱۳۱۰ق. توسط [[میرزا حسین نوری]]؛ افزودن کفشداری توسط سید حسن سید هادی صدر (م.۱۳۵۵ق)؛ توسعه صحن و افزودن حجره‌ها توسط محمد عسکری تهرانی (م.۱۳۷۱ق).
نخستین قبر او، توسط پدرش [[امام هادی(ع)]] و نخستین بنا، در سال ۳۷۲ق. توسط [[عضدالدوله دیلمی]]، از فرمانروایان [[آل بویه]] ساخته شد. پس از آن، چندین بار بازسازی و تکمیل شد؛ برخی از آن ساخت و سازها عبارتند از:


بنای کنونی آستان، در سال ۱۳۲۹ق. با هدایا و نذورات عموم شیعیان ساخته شده و پس از آن با تلاش افرادی مانند [[سید محسن حکیم]]، [[سید ابوالقاسم خویی]]، آقا حسین طباطبایی و خلیل ابورسول بغدادی گسترش یافت. عمارت جدید آستان، دارای صحنی مربع شکل به مساحت ۶۰۰ متر مربع، گنبدی به ارتفاع 45 متر و محیط ۵۰ متر، [[گلدسته|مناره‌ای]] به ارتفاع 40 متر و ایوانی سرپوشیده می‌باشد. روی قبر، صندوقی نفیس و ضریحی نقره‌ای قرار گرفته است.<ref>شيخ ذبيح‏الله محلاتى، مأثر الكبرى فى تاريخ سامرا، ج 2، ص 299- 303؛ كليات مفاتيح الجنان، ص 912؛ اعيان الشيعه، ج 2، ص 37؛ سيدحسن امين، مراقد المعارف دائرة المعارف الاسلامية الشيعه، ج 10، ص 31؛ شيخ يوسف بحرانى، مشاهده العترة الطاهره، ص 57، دائرة المعارف تشيع، ج 1، ص 98؛ آقابزرگ تهران، الذريعه الى تصانيف الشيعه، ج 17، ص 289، ابوجعفرمحمدبن الامام على الهادى سبع الدجيل، ص 5351؛ ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۲۱.</ref>
*در سال  ۹۱۴ق. توسط [[شاه اسماعیل صفوی]]؛
*در سال ۱۱۹۸ق. توسط محمد رفیع خراسانی و به دستور امیر احمدخان دنبلی؛
*در سال ۱۲۰۸ق. توسط زین العابدین سلماسی (م.۱۲۶۶ق)؛
*بین سال‌های ۱۲۴۴ تا ۱۲۵۰ق. تخریب بنای فرسوده و ساخت آستان جدید توسط [[محمدصالح برغانی]]؛
*افزودن دو حجره توسط [[میرزای شیرازی]]؛ افزودن دو رواق توسط سید آقاخان حسینی محلاتی؛
*ایجاد چاه آب توسط فتحعلی سلطان آبادی (م.۱۳۷۷ق)؛
*افزودن حجره‌هایی توسط هاشم بلدی (م.۱۳۰۵ق)؛
*افزودن هشت حجره، کاشی‌کاری گنبد، نصب ضریحی از فولاد زرد، مفروش کردن صحن با سنگ مرمر و آینه‌کاری، در سال ۱۳۱۰ق. توسط [[میرزا حسین نوری]]؛
*افزودن کفشداری توسط سید حسن سید هادی صدر (م.۱۳۵۵ق)؛
*توسعه صحن و افزودن حجره‌ها توسط محمد عسکری تهرانی (م.۱۳۷۱ق).
 
بنای کنونی آستان، در سال ۱۳۲۹ق. با هدایا و نذورات عموم شیعیان ساخته شده و پس از آن با تلاش افرادی مانند [[سید محسن حکیم]]، [[سید ابوالقاسم خویی]]، آقا حسین طباطبایی و خلیل ابورسول بغدادی گسترش یافت. عمارت جدید آستان، دارای صحنی مربع شکل به مساحت ۶۰۰ متر مربع، گنبدی به ارتفاع ۴۵ متر و محیط ۵۰ متر، [[گلدسته|مناره‌ای]] به ارتفاع ۴۰ متر و ایوانی سرپوشیده می‌باشد. روی قبر، صندوقی نفیس و ضریحی نقره‌ای قرار گرفته است.<ref>شیخ ذبیح‌الله محلاتی، مأثر الکبری فی تاریخ سامرا، ج 2، ص 299- 303؛ کلیات مفاتیح الجنان، ص 912؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 37؛ سیدحسن امین، مراقد المعارف دائرة المعارف الاسلامیة الشیعه، ج 10، ص 31؛ شیخ یوسف بحرانی، مشاهده العترة الطاهره، ص 57، دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 98؛ آقابزرگ تهران، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 17، ص 289، ابوجعفرمحمدبن الامام علی الهادی سبع الدجیل، ص 5351؛ ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۲۱.</ref>


برخی از عالمان شیعه، با پای پیاده و تحمل دشواری‌ها به زیارت این آستان رفته‌اند، که برخی از آن‌ها عبارتند از: [[میرزای شیرازی|میرزا محمدحسن شیرازی]]، [[میرزا حسین نوری]]، [[سید محمود شاهرودی]]، [[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، [[سید مهدی حسینی شیرازی]]، محمدعلی سُنقری کرمانشاهی، سید محمدحسن صدرالدین عاملی کاظمی، [[محمدعلی اردوبادی]]، [[عبدالحسین بغدادی]]، سید میرزاهادی خراسانی، سید ضیاءالدین اشکوری{{یادداشت}}، و سید اسماعیل بهبهانی.
برخی از عالمان شیعه، با پای پیاده و تحمل دشواری‌ها به زیارت این آستان رفته‌اند، که برخی از آن‌ها عبارتند از: [[میرزای شیرازی|میرزا محمدحسن شیرازی]]، [[میرزا حسین نوری]]، [[سید محمود شاهرودی]]، [[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، [[سید مهدی حسینی شیرازی]]، محمدعلی سُنقری کرمانشاهی، سید محمدحسن صدرالدین عاملی کاظمی، [[محمدعلی اردوبادی]]، [[عبدالحسین بغدادی]]، سید میرزاهادی خراسانی، سید ضیاءالدین اشکوری{{یادداشت}}، و سید اسماعیل بهبهانی.
خط ۹۶: خط ۱۵۷:
{{برگرفتگی
{{برگرفتگی
| پیش از لینک = مقاله
| پیش از لینک = مقاله
| منبع = ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، درباره زندگی فضایل و مکارم امامزاده سید محمد فرزند امام هادی(ع)،  
| منبع = ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، درباره زندگی فضایل و مکارم امامزاده سید محمد فرزند امام هادی(ع)،
| پس از لینک = عبدالله اصفهانی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴ (پیاپی ۱۵)، پاییز و زمستان ۱۳۹۴ش، ص۱۰۷
| پس از لینک = عبدالله اصفهانی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴ (پیاپی ۱۵)، پاییز و زمستان ۱۳۹۴ش، ص۱۰۷
| لینک =  
| لینک =
}}
}}
{{پایان}}
{{پایان}}
[[رده:امامزادگان]]
[[رده:فرزندان امام هادی(ع)]]
[[رده:شهیدان]]
[[رده:مدفونان در سامراء]]
[[رده:اشخاص قرن سوم]]
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۱۸

مشخصات فردی
کنیه ابوجعفر
لقب سبع الدجیل
زادروز ۲۲۸ق.
زادگاه عربستان، مدینه، روستای صرایا
محل زندگی مدینه
خویشان سرشناس امام هادی(ع)، امام حسن عسکری(ع۹
مذهب شیعه
تاریخ درگذشت ۲۵۲ق.
محل درگذشت عراق، بلد
آرامگاه بلد
حج و زیارت
نام زیارتگاه مرقد السید محمد
سفر از مدینه به سامراء

محمد بن علی النقی(ع) (۲۲۸-۲۵۲ق)، معروف به سید محمد، مکنی به ابوجعفر و ملقب به سَبع الدجیل، فرزند امام هادی(ع) و برادر تنیِ امام حسن عسکری(ع) است. وی جایگاه بلندی بین شیعیان داشته و برخی علویان گمان می‌کردند پس از امام هادی(ع)، وی به امامت خواهد رسید. امام حسن عسکری(ع)، در مرگ وی گریبان پاره کرده و عالمان بسیاری او را ستوده‌اند. کتاب‌ها و شعرهای بسیاری درباره او نگاشته و سروده شده است. به گفته برخی، وی دارای فرزندانی بوده و تبار او از طریق علاءالدین ابراهیم، یکی از پسرانش ادامه یافته و خاندان نازوک از نوادگان او هستند. او پس از دیدار با پدر در سامراء در حال بازگشت به مدینه بود، که به باور برخی، توسط عباسیان به شهادت رسید. مزار وی در عراق، شهر بلد، ۴۰ کلیومتری جنوب سامراء قرار دارد.

ولادت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محمد بن علی النقی(ع)، در سال ۲۲۸ قمری، در روستای صرایا، در سه فرسخی مدینه به دنیا آمد.[۱] برخی تاریخ‌نگاران و رجال‌نگاران، تولد او را در سال ۲۳۶ یا ۲۳۸ قمری دانسته‌[۲] و برخی این مطلب را رد کرده‌اند؛[۳] زیرا همان افراد، زمان تولد امام حسن عسکری(ع) را که کوچک‌تر از محمد بوده، سال ۲۳۱ یا ۲۳۲ قمری دانسته‌اند؛[۲] از این رو، سال تولد محمد نمی‌تواند ۲۳۶ یا ۲۳۸ قمری باشد.[۳]

کنیه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نام او محمد بوده و برای وی کنیه‌های بسیاری مانند ابوجعفر، ابوجاسم، ابواشارات، ابوبرهان، ابوعلی و ابواحمد برشمرده‌اند. او با لقب‌هایی چون سَبْعُ الدّجیل، اسَد الدجیل، سَبع الجزیره، باب الحوائج، حامی الجار[یادداشت ۱] و أخوالعباس شناخته شده است. کنیه‌ها و لقب‌های او را نشانه ویژگی‌های اخلاقی او مانند شجاعت، سخاوت و گذشت دانسته‌اند. شناخته شده‌ترین کنیه او «ابوجعفر» و معروف‌ترین لقب وی «سَبْعُ الدجیل»[یادداشت ۲] است.[۴] علت شهرت وی به این لقب را محل دفن او در منطقه دجیل و ویژگی شجاعت او در برابر ظالمان دانسته‌اند.[۵]

تبار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پدر وی، علی بن محمد(ع)، امام دهم شیعیان و مشهور به امام هادی(ع) است؛ از این رو، حافظ ابونعیم اصفهانی، نسب او را دارای منزلتی آسمانی[۶] و برخی، نسب او را از آفتاب صبحگاه نورانی و بر آن ستون نوری از فجر دانسته‌اند.[۷]

مادر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مادر محمد بن علی النقی(ع)، زنی ام ولد بوده و نام وی سلیل، حدیثه، سوسن و جدّه گزارش شده است. سبب شهرت او به «جده»، این است که وی مادر امام حسن عسکری(ع) و جده امام مهدی(ع) بوده است. او در وطن خود، منطقه نوبه، از توابع سودانِ کنونی، دارای اعتبار و منزلت بود؛ وقتی خاندان و خانواده‌اش به اسارت درآمدند، او نیز در زمره اسیران بوده و به عنوان کنیز به مدینه آورده شد. گفته شده، با هدایت و لطف الهی، بر امام هادی(ع) وارد شده و با وی ازدواج کرد. امام هادی(ع)، او را از هر پلیدی و آلودگی دور دانسته و به او مژده داد به زودی مادر امام یازدهم خواهد شد. سلیل، در دو کتاب «عیون المعجزات» و «جلاء العیون»، از عارفان و صالحان شمرده شده [یادداشت ۳] و تاریخ‌نگاران دیگر نیز، از پاکدامنی و پرهیزکاری او سخن گفته‌اند.

امام حسن عسکری(ع)، مادر خود سلیل را وصی خود قرار داد و او را از زمان شهادت خود با خبر کرد. سلیل با شنیدن این خبر به شدت گریه کرده و ناله کشید و امام(ع) او را به آرامش دعوت کرد.[یادداشت ۴] پس از شهادت و دفن امام حسن عسکری(ع) در سامراء، سلیل در این شهر ساکن شده و وصیت کرد پس از مرگ، او را کنار شوهر و فرزندانش دفن کنند.[۸] او را پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) پناه و دادرس شیعیان دانسته‌اند. امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)، به برخی اصحاب و پیروان خود سفارش می‌کردند در برخی امور، هنگامی که به آن دو دسترسی نداشتند، به سلیل مراجعه کنند.[۹]

تبعید پدر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سال ۲۳۳ قمری، با سعایت عبدالله بن محمد، امام جمعه مدینه و دستور متوکل عباسی، امام هادی(ع) از مدینه به پایتختِ حکومت، سامراء منتقل شد، تا تحت نظارت حکومت باشد. در این زمان، محمد بن علی النقی(ع)، که در سن کودکی بود، در مدینه ماند. برخی، تبعید امام(ع) به سامراء را، سال ۲۴۳ قمری دانسته و برخی دیگر، این تاریخ را رد کرده‌اند.[۱۰]

برادارن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سید محمد، دارای سه برادر و یک خواهر به شرح زیر بوده است:

  • حسن بن علی(ع): امام یازدهم شیعیان و معروف به امام حسن عسکری(ع) است. او در سال ۲۳۲ قمری، در سامراء زاده شده و در ۲۲ سالگی به امامت رسید. مدت امامت وی، نزدیک به شش سال بوده و در سال ۲۶۰ قمری، در ۲۹ سالگی به شهادت رسید.[۱۱]
  • سید حسین: وی را عابد، زاهد، جلیل القدر و عظیم الشأن خوانده‌اند. به او و برادرش امام حسن عسکری(ع) سبطین می‌گفتند. سبب آن، شباهت آن دو، به دو سبط جدشان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بوده است. او به امامت امام حسن عسکری(ع) اعتراف داشت. بر پایه روایت ابوالطیب، صدای امام مهدی(ع) به صدای او شباهت داشته است. حسین، چهار فرزند به نام‌های جعفر، محمود، باقر و زین العابدین داشته که توسط حکومت عباسی به شهادت رسیدند. مرقد سیدحسین، نزدیک قبر پدرش امام هادی(ع) و قبر برادرش امام حسن عسکری(ع) در سامراء است.[۱۲]
  • جعفر کذّاب: وی ادعای امامت کرده و به حمایت از کسانی که توسط پدر و برادرش طرد شده بودند، از جمله فارس بن حاتم قزوینی پرداخت. به گفته برخی، او آشکارا مرتکب فسق و فجور شده است. جعفر تا پایان زندگی امام حسن عسکری(ع)، به فتنه‌انگیزی ادامه داد. در پاره‌ای از روایات، امام هادی(ع) از شیعیان خواسته از او دوری کرده و او را نسبت به خود، مانند نسبت نمرود به حضرت نوح(ع) دانسته است. امام حسن عسکری(ع) نیز، به اصحاب خود هشدار داده، جعفر از رازهای آن‌ها آگاه نشود. او خود و جعفر را مانند هابیل و قابیل دانسته است.[یادداشت ۵][۱۳]
  • به او خواهری نیز نسبت داده شده که شیخ مفید، او را عایشه[۱۴] و ابن شهر آشوب، عِلِّیّه خوانده است.[۱۵]

فرزندان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در شمار فرزندان وی اختلاف است. به باور برخی او تشکیل خانواده نداد. برخی دیگر، این مطلب را رد کرده و به اختصاص دادن بخشی از درآمد موقوفات زمین‌های محل دفن وی، به خانواده و فرزندان او، توسط امام هادی(ع) استدلال کرده‌اند. برخی، بر این باورند که سید محمد ازدواج کرده و دارای دخترانی شده است. برخی تاریخ‌نگاران محلی، نسب «امامزاده هارون ولایت»، در اصفهان را به سید محمد رسانده‌اند. در برخی منابع، برای سیدمحمد نُه پسر شمرده‌اند که چهار نفر از آنها به منطقه آذربایجان و شمال غربی ایران رفته و در خوی و سلماس ساکن شده و همان‌جا توسط حاکمان منصوب از سوی عباسیان به شهادت رسیدند. پنج نفر دیگر نیز، در خطه فارس کشته شدند.

به باور سید ضامن بن شدقم (م.۱۰۹۰ ق)، نسب‌شناس، سید شمس‌الدین محمد، از نوادگان او اوست. نسب سید شمس‌الدین محمد، به طریق روبه‌رو به محمد بن علی النقی(ع) می‌رسد: محمد بن علی بن محمد بن حسین بن محمد بن علی بن محمد بن الامام الهادی(ع). او زاده و رشد یافته شهر بخارا، از توابع جمهوری ازبکستان بوده و به میرسلطان بخاری شهرت یافته بود. او را عابد، پرهیزکار و همنشین عالمان معرفی کرده و کرامات زیادی از او نقل کرده‌اند. سید شمس‌الدین محمد، از بخارا به مرکز حکومت عثمانی، ترکیه کنونی، هجرت کرده و در شهر بورسا ساکن شد. او در سال ۸۳۲ق. در همان‌جا، درگذشته و دفن شد. مزار او از کانون‌های زیارتی آن دیار به شمار می‌رود. به گفته سیدحسن براقی، نسل محمد بن علی النقی(ع)، از طریق سید شمس‌الدین محمد ادامه یافته و نوادگانش در نقاط گوناگون جهان اسلام منتشر شده‌اند. علاءالدین ابراهیم، یکی از پسران وی بوده که پسرش علی و نواده اش یوسف است و به سید محمد بعّاج منتهی می‌شوند.[۱۶] سیدمحمد بعّاج، نسبش این گونه به شمس الدین محمد می‌رسد: سید محمد بن حمزه بن یوسف بن علاءالدین ابراهیم بن سید شمس‌الدین محمد.[یادداشت ۶][۱۷]

به گفته ابن طقطقی (م.۷۰۹ق)، «آل نازوک» از نوادگان علی بن محمد النقی(ع) هستند.[۱۸] برخی از نسب‌شناسان، نسب این خاندان را به جعفر کذاب رسانده[۱۹] و برخی این انتساب را رده کرده و نوادگان جعفر را به «اباکرین» مشهور دانسته‌اند.[۲۰]

جایگاه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محمد بن علی النقی(ع)، نزد امام هادی(ع) و شیعیان، جایگاه بلندی داشته است؛ آنقدر که اصحاب و برخی علویان گمان می‌کردند وی جانشین پدر در امر امامت خواهد بود؛ ولی او پیش از شهادت پدر درگذشت و در مجلس تعزیت او، امام حسن عسکری(ع)، توسط امام هادی(ع)، به عنوان جانشین پس از خود معرفی شد.[۲۱] امام حسن عسکری(ع)، هنگام مرگ وی، گریبان چاک داده و در پاسخ کسی که از این کار شگفت‌زده شده بود، حضرت موسی(ع) را نمونه آورد که برای برادرش هارون گریبان پاره کرد.[۲۲]

محمد بن علی النقی(ع)، نزد مردم عراق، حتی اهل سنت، اعراب بادیه و عشایر منطقه دجیل، بسیار محترم است. بخ بت.ر آنها اگر کسی سوگند دروغ به سید محمد بخورد، به شدت مجازات می‌شود؛ از این رو، بیشتر نزاع‌های منطقه دجیل و حوالی آن با سوگند به مقام وی، کاهش یا به آشتی می‌انجامد.[۲۳] به گفته برخی، امامزاده سید محمد برای شیعیان عرب‌زبان، همان مقامی را دارد که حضرت عباس(ع) نزد ایرانیان شیعه دارد.[۳]

در نگاه دیگران[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به باور شجاع الدین موصلی، از سرشناسان سده هفتم قمری، بزرگیِ جایگاه محمد بن علی النقی(ع) چنان است که نمی‌توان به همه جنبه‌های کمالات او پرداخت.[۲۴] محمد حرزالدین، او را جلیل القدر، دارای منزلت بلند و عالمِ عامل خوانده است.[۲۵] سید محمدمهدی صدر، او را دارای سینه‌ای آکنده از علوم و مکارم و سرچشمه معارف دانسته است. به باور وی، گذشتن امامت از او، چیزی از فضایلش کم نکرده است.[۲۶] میرزا حسین نوری، سید محمد را از بزرگان سادات و صاحب کرامات، حتی نزد اهل سنت و اعراب بادیه دانسته و مدتی که در سامراء توقف داشته چند کرامت از او دیده است.[۲۷] محمدرضا سیبویه،[۲۸] سید جعفر بحرالعلوم، در «تحفة العالم فی شرح خطبة المعالم»،[۲۹] سید محسن امین در «اعیان الشیعه»[۳۰] و شیخ عباس قمی در منتهی‌الامال او را ستوده‌اند.[۳۱]

کتاب‌شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی از کتاب‌هایی که درباره وی نگاشته شده عبارتند از:

  • ابوجعفر محمد بن علی الهادی سبع الدجیل، تألیف محمدعلی اردوبادی؛
  • ذکری ابی جعفر محمد بن الامام الهادی، نوشته علی بن حسن خاقانی؛
  • زیارة السید محمد بن الامام علی الهادی، نوشته احمد عبدالله عدّی قطیفی؛
  • کرامات السید ابی جعفر، تألیف جابر آل عبدالغفار کشمیری؛
  • الفضائل الفاخرة النافعة لیوم الآخرة فی کرامات السید محمدبن علی الهادی(ع)، نوشته سید قاسم حسینی بلدی قاری؛
  • رسالة فی کرامات السید محمد بن الامام علی الهادی، تألیف هاشم بلداوی؛
  • سبع الدجیل، السید محمد بن الامام الهادی عمّ الامام المهدی، تألیف سیدحسین العوامی؛
  • سبع الدجیل السید محمد نجل الامام الهادی(ع)،نوشته صدیق ابوبکر دعیبل؛
  • سبع الدجیل، نوشته سید موسی موسوی هندی؛
  • السید محمد بن الامام علی الهادی وقفة علی اعتاب سبع الدجیل، نوشته سیدمرتضی حسنی سندی؛
  • السید محمد سلیل الهادی، تألیف ایاد عیدان بلداوی؛
  • کرامات السید محمد بن الامام الهادی المعروف بسبع الدجیل، تألیف مثیر سعید ملامحسن الگیم، که به فارسی نیز ترجمه شده است.

افراد زیادی نیز در مدح او شعر سروده‌اند؛ برخی از آنها عبارتند از: محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی؛ سید جعفر ثقدی (م.۱۳۶۹ق)؛ عبدالحسین حویزی کربلایی؛ رازی آل یاسین کاظمی؛ سید محمدمهدی صدر؛ کاظمی طایی؛ محمدصالح خادم؛ محمدعلی یعقوبی؛ سید محمدحسن صدر[یادداشت ۷]؛ ابومحمد فتلاوی نجفی؛ عبدالحسین صفّار کربلایی؛ سید صادق هندی؛ علی نصیف بلداوی و ایاد عیدان بلداوی.[۳۲]

درگذشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وی در سال ۲۵۲ قمری، از مدینه به سامراء رفته و با پدرش، امام هادی(ع) دیدار کرد. امام(ع)، او را مسئول رسیدگی به زمین‌های وقفی اطراف سامراء کرد؛ وی چند روزی به نظارت آن زمین‌ها پرداخته و عازم بازگشت به مدینه شد. به باور برخی، او توسط عباسیان، زمانی که نظارتش بر زمین‌های وقفی تمام شده و عازم مدینه بود، مسموم شد و به سبب تأثیر زهر، دچار کسالت شدید شده و ناگزیر در حوالی «بلد» توقف نمود و سرانجام در اواخر ربیع الثانی ۲۵۲ قمری، در ۲۴ سالگی به شهادت رسید. سبب به شهادت رساندن او را این دانسته‌اند که عباسیان تصور کردند وی برای جانشینی پدرش به سامراء آمده است.

امام هادی(ع)، پس از غسل، کفن و نماز میت، او را دفن کرد و زمین‌های اطراف را وقف مزار او کرده، امور آنها را به دوستِ محمد سپرد تا درآمد آنها را خرج بنای ساختمان مرقد کرده و بخشی از آن، برای تأمین معاش بازماندگان او (همسر و فرزندان) اختصاص یابد.[۳۳]

مزار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مزار سید محمد علی بن النقی(ع)، در شهر بلد.

مزار محمد بن علی النقی(ع)، در شهر بلد، از توابع استان صلاح الدین، واقع در ۸۰ کیلومتری بغداد، ۴۰ کیلومتری جنوب سامراء و پنجاه کیلومتری مرکز بلد قدیمی قرار دارد.[۳۴]

نخستین قبر او، توسط پدرش امام هادی(ع) و نخستین بنا، در سال ۳۷۲ق. توسط عضدالدوله دیلمی، از فرمانروایان آل بویه ساخته شد. پس از آن، چندین بار بازسازی و تکمیل شد؛ برخی از آن ساخت و سازها عبارتند از:

  • در سال ۹۱۴ق. توسط شاه اسماعیل صفوی؛
  • در سال ۱۱۹۸ق. توسط محمد رفیع خراسانی و به دستور امیر احمدخان دنبلی؛
  • در سال ۱۲۰۸ق. توسط زین العابدین سلماسی (م.۱۲۶۶ق)؛
  • بین سال‌های ۱۲۴۴ تا ۱۲۵۰ق. تخریب بنای فرسوده و ساخت آستان جدید توسط محمدصالح برغانی؛
  • افزودن دو حجره توسط میرزای شیرازی؛ افزودن دو رواق توسط سید آقاخان حسینی محلاتی؛
  • ایجاد چاه آب توسط فتحعلی سلطان آبادی (م.۱۳۷۷ق)؛
  • افزودن حجره‌هایی توسط هاشم بلدی (م.۱۳۰۵ق)؛
  • افزودن هشت حجره، کاشی‌کاری گنبد، نصب ضریحی از فولاد زرد، مفروش کردن صحن با سنگ مرمر و آینه‌کاری، در سال ۱۳۱۰ق. توسط میرزا حسین نوری؛
  • افزودن کفشداری توسط سید حسن سید هادی صدر (م.۱۳۵۵ق)؛
  • توسعه صحن و افزودن حجره‌ها توسط محمد عسکری تهرانی (م.۱۳۷۱ق).

بنای کنونی آستان، در سال ۱۳۲۹ق. با هدایا و نذورات عموم شیعیان ساخته شده و پس از آن با تلاش افرادی مانند سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، آقا حسین طباطبایی و خلیل ابورسول بغدادی گسترش یافت. عمارت جدید آستان، دارای صحنی مربع شکل به مساحت ۶۰۰ متر مربع، گنبدی به ارتفاع ۴۵ متر و محیط ۵۰ متر، مناره‌ای به ارتفاع ۴۰ متر و ایوانی سرپوشیده می‌باشد. روی قبر، صندوقی نفیس و ضریحی نقره‌ای قرار گرفته است.[۳۵]

برخی از عالمان شیعه، با پای پیاده و تحمل دشواری‌ها به زیارت این آستان رفته‌اند، که برخی از آن‌ها عبارتند از: میرزا محمدحسن شیرازی، میرزا حسین نوری، سید محمود شاهرودی، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، سید مهدی حسینی شیرازی، محمدعلی سُنقری کرمانشاهی، سید محمدحسن صدرالدین عاملی کاظمی، محمدعلی اردوبادی، عبدالحسین بغدادی، سید میرزاهادی خراسانی، سید ضیاءالدین اشکوری، و سید اسماعیل بهبهانی.


پانوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص382.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ طبرسی، اعلام الوری با علام الهدی، ص 367؛ مسعودی، مروج الذهب، ج 2، ص 489.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۰۹.
  4. سیدمحمود غریفی، سبع‌الدجیل مناخ القاصد الی سامراء، ص 4-5.
  5. سعید ملامحسن اککیم، کرامات السیدمحمدبن الامام علی الهادی المعروف بسبع الدجیل، ص 11- 12؛ مجلس السیدمحمد سبع الدجیل، ص 25- 26.
  6. حافظ ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء، ج 5، ص 71.
  7. باقر شریف القرشی، موسوعة سیرة اهل البیت، ج 34، ص 17.
  8. شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 279؛ اعلام الوری، ص 366، شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج 2، ص 443، شیخ ذبیح‌الله محلاتی، ریاحین الشریعه، ج 3، ص 24- 25؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 50، ص 235؛ طبری آملی، دلایل الامامه، ص 424؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج 3، ص 271؛ شیخ حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ص 134، اعیان الشیعه، ج 3، ص 289.
  9. شیخ حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ص 134، اعیان الشیعه، ج 3، ص 289.
  10. مروج الذهب، ج 2، ص 512- 513، تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 512- 513، سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ص 359 و مرآة الزمان، ج 9، ص 553، دائرة المعارف تشیع، ج 2، ص 370..
  11. بحارالانوار، ج 50، ص 235، 239 و 325؛ ابن‌صباغ مالکی، الفصول المهمة، ص 290.
  12. منتهی الامال، ج 2، ص 687؛ محمدرسول دریائی، امام هادی و نهضت علویان، ص 57، به نقل از سید عبدالوهاب بدوی، عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، طبع هند.
  13. سیدهاشم بحرانی، مدینة معاجز الائمة الائنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، ج 8، ص 134 و 664؛ المجدی، ص 136؛ سید حمال‌الدین احمد بن عنبه، الفصول الفخریه، ص 134؛ منتهی الامال، ج 2، ص 690.
  14. الارشاد، ج۲، ص۳۱۲.
  15. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۰۲.
  16. منتهی الامال، ج 2، ص 689-690.
  17. محمدعلی اردوبادی، ستاره دجیل، ص 187؛ نگین دجیل، ص 30.
  18. ابن‌طقطقی، الاصیلی فی انساب الطالبیین، ص۱۶۱.
  19. ابن‌صوفی، المجدی، ص131.
  20. ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۲۵.
  21. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 55- 56 و نیز ص 120- 121، کافی، ج 1، ص 327، ابوعبدالله حسین بن حمدان خصیبی چنبلاتی، الهدایة الکبری، ص 385..
  22. شیخ طوسی، الغیبة، ص 122.
  23. محدث نوری، النجم الثاقب، ص 161.
  24. عمر بن شجاع موصلی، نعیم المقیم لعترة النبأ العظیم، ص 86.
  25. محمد حرزالدین، مراقد المعارف، ج 2، ص 81.
  26. نگین دجیل، ص 39.
  27. النجم الثاقب، ص 161.
  28. سبع الدجیل مناخ القاصد الی السامراء، ص 13.
  29. سبع الدجیل مناخ القاصد الی السامراء، ص 7.
  30. سید محسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج 10، ص 5.
  31. منتهی الامال، ج 2، ص 688- 689.
  32. الذریعه، ج 10، ص 38 و ج 17، ص 289؛ ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۲۲؛ خاتمه کتاب نگین دجیل، ص 158.
  33. اردوبادی، ابوجعفرمحمدبن الامام الهادی( ع) سبع الدجیل، ص 32- 33؛ سیدمحمدحسین حسینی جلالی، خاک پاکان، ص 165؛ نگین دجیل، ص 34 و 40.
  34. ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۱۹.
  35. شیخ ذبیح‌الله محلاتی، مأثر الکبری فی تاریخ سامرا، ج 2، ص 299- 303؛ کلیات مفاتیح الجنان، ص 912؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 37؛ سیدحسن امین، مراقد المعارف دائرة المعارف الاسلامیة الشیعه، ج 10، ص 31؛ شیخ یوسف بحرانی، مشاهده العترة الطاهره، ص 57، دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 98؛ آقابزرگ تهران، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 17، ص 289، ابوجعفرمحمدبن الامام علی الهادی سبع الدجیل، ص 5351؛ ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۲۱.
  1. پشتیبان همسایگان.
  2. شیر دجیل.
  3. سلیل کانت من العارفات الصالحات.
  4. ای مادر! جزع مکن که تقدیر الهی جاری خواهد شد.
  5. هرگز مبادا که برادرم جعفر از رازهای شما مطلع گردد. مَثَل من و او چون هابیل و قابیل فرزندان آدم است. اگر جعفر بتواند، مرا به قتل می‌رساند، ولی خداوند بر امور خود غالب است.
  6. علت نامیدن سیدمحمد به بعّاج این است که فرزند حاکم عثمانی به اختلالی در دستگاه گوارش مبتلا گردید و بر اثر این عارضه شکمش بسیار متورم گردید و با کرامت سیدمحمد مذکور، وی از این بیماری رهایی یافت.
  7. سروده‌های وی، بر سردر ورودی صحن اصلی آستان سید محمد، حک شده است.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از مقاله ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، درباره زندگی فضایل و مکارم امامزاده سید محمد فرزند امام هادی(ع)، عبدالله اصفهانی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴ (پیاپی ۱۵)، پاییز و زمستان ۱۳۹۴ش، ص۱۰۷ است.