آمیزش: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
 
(۴۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۶]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Hasaninasab }}
{{مقاله فقهی
'''آمیزش''' درآمیختن جنسی با دیگری. از محرمات احرام
| صفحه =
| لینک = https://wikihaj.com/view/%D8%A2%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%B4_(%D9%81%D8%AA%D8%A7%D9%88%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AC%D8%B9)
| متن = آمیزش (فتاوای مراجع)}}
{{جعبه اطلاعات اعمال
| عنوان =آمیزش
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| فیلم = فیلم احکام محرمات احرام (کلی).mp4
| توضیح فیلم = ببنید: آموزش محرمات احرام مشترک بین زن و مرد
| دسته = [[محرمات احرام]]
| مربوط به آیین = [[احرام]] در [[عمره]] و [[حج]]
| مکان = [[حرم مکی]]
| زمان = هنگام احرام
| عمل قبلی =
| عمل بعدی =
| حکم = حرام است
| کفاره = دارد
| پیامد فقهی = فساد حچ
| ثواب =
| آداب وابسته =
| فلسفه و اسرار =
| منشاء و تاریخچه =
| مکان‌های وابسته =
| اشیای وابسته =
| ذکرهای وابسته =
| دعاهای وابسته =
| مفاهیم فقهی وابسته =
| احکام فقهی وابسته =
| صفحه فتواهای مراجع = [[آمیزش (فتاوای مراجع)]]
| جستارهای وابسته = [[محرمات احرام]]
}}
{{احکام احرام عمودی}}
'''آمیزش'''، یکی از [[محرمات احرام]] است و انجام آن در حال [[احرام]]، سبب خراب شدن [[حج]] شخص مُحرم می‌شود. محرمی که حج او فاسد شده، باید آن حج را تمام کرده و [[کفاره]] بپردازد. همچنین [[حج قضا|قضای حج]] بر این شخص [[واجب]] است و باید دوباره [[اعمال حج تمتع|اعمال حج]] را انجام دهد.
 
کفاره آمیزش در حال احرام، بسته به شرایط و نوع احرام، گاو یا گوسفند ذکر شده است.
 
در صورتی که محرم با جهل یا بر اثر فراموشی یا جنون مرتکب آمیزش شود، حج او خراب نشده و کفاره نیز ندارد؛ اما [[استغفار]] بر او واجب است.
 
==مفهوم‌شناسی==
{{همچنین ببینید|لذت‌های جنسی}}
 
واژه «آمیزش»، اسم مصدر از «آمیختن» به معنای امتزاج، اختلاط، ترکیب شدن و معاشرت کردن با دیگران است.<ref>لغت نامه، ج۱، ص۱۶۳؛ فرهنگ بزرگ سخن، ج۱، ص۱۶۳، «آمیزش».</ref> در کاربرد رایج، به «مباشرت جنسی انسان با انسان دیگر یا حیوان»، آمیزش گفته می‌شود.<ref>لغت نامه، ج۱، ص۱۶۳؛ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۹۳.</ref> از این مفهوم، در قرآن و حدیث و منابع فقهی با واژگان و تعابیر گوناگونی مانند مجامعت، جماع، مواقعه، وَطْی، ایلاج، مسّ، لمس، تغشّی، اتیان، مباشرت، دخول، رفث، طَمْث، نکاح، اِفضاء، قضاء وطر و غِشیان یاد شده است.<ref>نک: دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، ص۳۲۳-۳۲۴؛ دانشنامه جهان اسلام، ج۲، ص۱۳۴، «باه».</ref>
 
==حرمت آمیزش در حال احرام==
قرآن در آیه {{آیه|فَلا رَفَثَ وَلا فُسُوقَ وَلا جِدَالَ فِی الحَجِّ}}<ref group="یادداشت">در حج، آميزش با زنان و گناه و جدال [جايز] نيست.</ref><ref name=":0">سوره بقره (۲)، آیه ۱۹۷؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۱.</ref> از «رَفث» در [[حج]]، نهی کرده است. بر پایه احادیث<ref>الکافی، ج۴، ص۳۳۸؛ مجمع الزوائد، ج۶، ص۳۱۷.</ref> و به باور بیشتر مفسران [[شیعه]]<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۴۲-۴۳؛ فقه القرآن، ج۱، ص۲۸۳.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>جامع البیان، ج۲، ص۳۶۵؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۴۰۸.</ref> «رفث» به معنای مباشرت جنسی است.<ref group="یادداشت">البته معانی دیگر هم برای آن یاد شده است. مانند سخن گفتن درباره مباشرت، قرار گذاشتن درباره آن و سخنان قبیح و بیهوده.</ref><ref>مجمع البیان، ج۲، ص۴۳؛ زاد المسیر، ج۱، ص۱۹۲؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۴۰۸.</ref> افزون بر آن، در احادیث پرشمار، از آمیزش در حج و [[عمره]] نهی شده است.<ref>الکافی، ج۴، ص۳۷۳؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۶۵.</ref>


==واژه==
=== حرمت ===
واژه «آمیزش»، اسم مصدر از «آمیختن» به مفهوم امتزاج، اختلاط، ترکیب شدن و معاشرت کردن با دیگران است.<ref>لغت نامه، ج۱، ص۱۶۳؛ فرهنگ بزرگ سخن، ج۱، ص۱۶۳، «آمیزش».</ref> در کاربرد رایج، به «مباشرت جنسی انسان با انسان یا حیوان دیگر»، آمیزش گفته می‌شود.<ref>لغت نامه، ج۱، ص۱۶۳؛ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۹۳.</ref> از این مفهوم، در قرآن و حدیث و منابع فقهی با واژگان و تعابیری گوناگون مانند مجامعت، جماع، مواقعه، وَطْی، ایلاج، مسّ، لمس، تغشّی، اتیان، مباشرت، دخول، رفث، طَمْث، نکاح، اِفضاء، قضاء وطر و غِشیان یاد شده است.<ref>نک: دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، ص۳۲۳-۳۲۴؛ دانشنامه جهان اسلام، ج۲، ص۱۳۴، «باه».</ref>  
به اجماع فقیهان [[شیعه]]<ref>منتهی المطلب، ج۲، ص۸۰۸؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۳۹؛ المعتمد، ج۴، ص۶۳، «کتاب الحج».</ref> و [[اهل سنت]]<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۶؛ المغنی، ج۳، ص۲۶۴؛ المجموع، ج۷، ص۲۹۰.</ref> آمیزش در حال [[احرام]] حرام است. خواه احرام [[حج]] باشد و خواه احرام [[عمره]] مفرده یا [[حج تمتع|تمتع]]،<ref>المعتمد، ج۴، ص۶۳، «کتاب الحج»؛ الاقناع، ج۱، ص۲۴۰.</ref> خواه واجب باشد یا مستحب،<ref>ذخیرة المعاد، ج۱، ص۶۱۸؛ الحدائق، ج۱۵، ص۴۰۶.</ref> با همسر باشد یا با دیگری،<ref>المجموع، ج۷، ص۲۹۰؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۷-۲۳۹.</ref> از راه جلو باشد یا پشت<ref>المجموع، ج۷، ص۲۹۰؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۵۱.</ref> و همراه انزال باشد یا نباشد.<ref>المجموع، ج۷، ص۲۹۱؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۵۲.</ref>


==در اسلام==
یکی از مستندات این حکم، آیه {{آیه|فَمَن فَرَضَ فِیهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ... فِی الحَجِّ}}<ref group="یادداشت">پس كسى كه در اين ماه‌ها حج را [با احرام بستن و تلبيه] بر خود واجب كرد، [بداند كه] در حج، آميزش با زنان و... نيست.</ref><ref name=":0" /> است که به طور مطلق آمیزش در حج را نهی کرده است.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۷۱؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۳۹.</ref> به استناد احادیث،<ref>المغنی، ج۳، ص۳۱۵؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۸۰۸؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۵۲.</ref>  مراد از «فرض حج» در آیه، [[احرام|مُحرم]] شدن حج‌گزار است.<ref>المجموع، ج۷، ص۱۴۰؛ الحدائق، ج۱۵، ص۴۹؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۲۵.</ref> 
آمیزش در شریعت اسلامی بر دو گونه است:


===آمیزش حلال===
در احادیث [[اهل بیت|اهل‌بیت(ع)]] مراد از اتمام حج و عمره در آیه {{آیه|وَأَتِمُّوا الحَجَّ وَالعُمرَةَ لِلَّهِ}}<ref group="یادداشت" name=":0">حج وعمره را براى خدا به پايان بريد!</ref><ref name=":1">سوره بقره (۲)، آیه ۱۹۶؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۰.</ref> به پایان رساندن حج و عمره بدون آمیزش دانسته شده است.<ref>الکافی، ج۴، ص۳۳۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۶۶.</ref> احادیثی از [[حضرت محمد(ص)]]<ref>السنن الکبری، ج۵، ص۱۶۷؛ کنز العمال، ج۵، ص۲۵۹-۲۶۰.</ref> و [[اهل بیت|اهل‌بیت(ع)]]<ref>تهذیب، ج۵، ص۳۱۶-۳۱۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref> نیز آمیزش در حال احرام را حرام شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۲۶۵، ۳۱۶؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۸۰۸؛ المجموع، ج۷، ص۳۸۶.</ref>
آمیزش حلال، یعنی آمیزش مرد و زن با تحقق اسباب شرعی آن، که عبارت است از: «ازدواج» که خود شامل دائم و موقت است، «مِلک یمین» و «تحلیل کنیز از سوی مولا».<ref>المبسوط، طوسی، ج۴، ص۲۰۸.</ref> آمیزش به شبهه<ref group="یادداشت">آمیزش به شبهه یعنی، آمیزش مرد با زن بیگانه به گمان این که همسر یا کنیز خود اوست.</ref> نیز، از منظر فقیهان حلال به شمار می‌رود.<ref>المبسوط، طوسی، ج۵، ص۲۲۰؛ ایضاح الفوائد، ج۳، ص۲۶۲.</ref>
==زمان حرمت==
'''در باور شیعه'''


===آمیزش حرام===
به باور فقیهان شیعه، ممنوعیت آمیزش در [[عمره]] مفرده، از زمان [[احرام]] آغاز می‌شود و پس از نماز طواف پایان می‌یابد.<ref>السرائر، ج۱، ص۶۳۵؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۴۳۸؛ کلمة التقوی، ج۳، ص۴۸۴.</ref> در عمره [[حج تمتع|تمتع]]، پایان زمان ممنوعیت، [[تقصیر]] است.<ref>السرائر، ج۱، ص۵۲۱؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۹.</ref> در [[حج تمتع]]، آمیزش پس از انجام یافتن همه [[ارکان حج]] و [[طواف نساء]] حلال می‌شود.<ref>السرائر، ج۱، ص۵۲۱؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۹۷-۳۰۰؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۷۴-۳۷۸.</ref> مستند این احکام، احادیث است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۸۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۴۰۵-۴۰۷.</ref>
آمیزش حرام، یعنی آمیزش انسان با دیگری بدون تحقق اسباب شرعی یا با وجود مانع شرعی، که خود بر دو گونه است:


#'''حرام ذاتی''':‌ مانند زنا،<ref group="یادداشت">آمیزش مرد و زن بدون عقد شرعی و ملک یمین.</ref> لواط<ref group="یادداشت">آمیزش مرد با همجنس خود.</ref> و آمیزش انسان با حیوان.
اگر طواف نساء در عمره مفرده یا حج تمتع، عمدی یا سهوی ترک شود، حرمت آمیزش همچنان باقی است.<ref>الدروس، ج۱، ص۴۰۴؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۲۵۷؛ المعتمد، ج۵، ص۳۵۶-۳۶۰، «کتاب الحج».</ref> حتی اگر کودک محرم این طواف را به جا نیاورد، کامیابی از همسر پس از بلوغ بر او حرام است.<ref>الدروس، ج۱، ص۴۵۸؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۲۵۸.</ref> در این فرض، در صورتی آمیزش حلال می‌شود که احرام‌گزار یا [[نیابت|نایب]] او در همان سال یا سال دیگر طواف نساء را به جا آورد.<ref>الحدائق، ج۱۷، ص۲۸۷؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۵۳؛ المعتمد، ج۵، ص۳۶۰، «کتاب الحج».</ref>  
#'''حرام عَرَضی''': مانند آمیزش انسان با همسر خود در حال حیض یا نفاس، روزه واجب، اعتکاف و [[احرام]]. در چنین مواردی آمیزش افزون بر حرمت، پیامدهایی مانند باطل شدن عبادت،<ref group="یادداشت">روزه، اعتکاف و [[حج]].</ref><ref>نک: جواهر الکلام، ج۱۶، ص۲۱۹-۲۲۳، ۳۰۸-۳۰۹؛ ج۱۷، ‌ص۲۰۷؛ الفقه الاسلامی، ج۲، ص۶۵۲، ۶۶۱، ۶۷۱، ۶۷۶؛ ج۳، ص۱۷۲۷-۱۹۲۹، ۱۷۶۲-۱۷۶۳.</ref> کفّاره و تعزیر<ref>جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۰۸-۲۰۹.</ref> نیز در پی دارد.


==در حال احرام==
در برابر سخن مشهور، باور ابن بابویه، فقیه شیعه سده سوم، قرار دارد. به باور او، با استناد به حدیثی، در فرض ترک طواف نساء، با انجام دادن طواف وداع نیز آمیزش حلال می‌شود.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۰۲؛ الدروس، ج۱، ص۴۰۴.</ref> دیگر فقیهان شیعه، سند این حدیث را ضعیف و آن را معارض با احادیث پرشماری دانسته‌اند که آمیزش را تنها با ادای طواف نساء حلال می‌شمرند.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۰۲-۲۰۳؛ الحدائق، ج۱۶، ص۱۸۴.</ref>
آمیزش احرام‌گزار در متون دینی در آیه ۱۹۷ بقره/۲ از آمیزش در حج نهی شده است: {الحَجُّ أَشهُرٌ مَعلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِیهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ وَلا فُسُوقَ وَلا جِدَالَ فِی الحَجِّ}. بر پایه احادیث<ref>الکافی، ج۴، ص۳۳۸؛ مجمع الزوائد، ج۶، ص۳۱۷.</ref> و به نظر بیشتر مفسران شیعه<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۴۲-۴۳؛ فقه القرآن، ج۱، ص۲۸۳.</ref> و اهل سنت<ref>جامع البیان، ج۲، ص۳۶۵؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۴۰۸.</ref> «رَفث» به معنای مباشرت جنسی است. البته معانی دیگر هم برای آن یاد شده است. مانند سخن گفتن درباره مباشرت، قرار گذاشتن درباره آن و سخنان قبیح و بیهوده.<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۴۳؛ زاد المسیر، ج۱، ص۱۹۲؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۴۰۸.</ref> افزون بر آن، در احادیث پرشمار از آمیزش در حج و عمره نهی شده است.<ref>الکافی، ج۴، ص۳۷۳؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۶۵.</ref> (نیز ← ادامه مقاله: حرمت آمیزش در حال احرام)


===حکمت===
'''در باور اهل سنت'''
از آیه یاد شده می‌توان دریافت که حکمت تشریع این منع، تثبیت و تقویت تقوا در انسان است: {وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَی وَاتَّقُونِ یا أُولِی الألبَابِ}. در احادیث شیعه نیز به این حکمت اشاره شده است.<ref>الکافی، ج۴، ص۳۳۸؛ تهذیب، ج۵، ص۲۹۶.</ref> از دیگر حکمت‌های حرمت آمیزش در حال احرام، می‌توان به این موارد اشاره کرد: تمامیت و کمال حج<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۸۸؛ الکافی، ج۴، ص۳۳۷.</ref> ، دستیابی به معرفت خدا، درک فیض‌ها و جایگاه بیت الله الحرام، و آگاهی به حساسیت و اهمیت مناسک حج.<ref>احیاء علوم الدین، ج۱، ص۲۶۵-۲۶۷.</ref> برخی برآنند که چون شهوت‌ها، از جمله شهوت جنسی، از مظاهر فریبنده دنیوی‌اند (آل عمران/۳، ۱۴) آمیزش در حج که عبادت و سفری معنوی و ملکوتی است، منع شده است.<ref>فرهنگ‌نامه اسرار و معارف حج، ص۱۴۰.</ref>
<br />


===احکام فقهی آمیزش===
به باور بیشتر فقیهان اهل سنت، در عمره مفرده آمیزش پس از [[حلق]] یا تقصیر حلال می‌شود.<ref>بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۹۶؛ المجموع، ج۸، ص۸۱؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۲۰؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۷.</ref> به باور برخی دیگر نیز، که حلق را از [[مناسک حج|مناسک]] اصلی شمرده‌اند، آمیزش پس از حلق حلال می‌شود.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۳۸۳؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۱۳-۴۱۴.</ref> در برابر، به باور برخی، پس از [[سعی]] آمیزش حلال می‌شود.<ref>بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۹۶.</ref>


====حرمت آمیزش در حال احرام====
در حج نیز به نظر همه فقیهان اهل سنت، آمیزش پس از [[رمی]] جمره عقبه و حلق و طواف افاضه حلال می‌شود.<ref>المغنی، ج۳، ص۴۶۷؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۲۹۰.</ref>  
به اجماع فقیهان شیعه<ref>منتهی المطلب، ج۲، ص۸۰۸؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۳۹؛ المعتمد، ج۴، ص۶۳، «کتاب الحج».</ref> و اهل سنت<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۶؛ المغنی، ج۳، ص۲۶۴؛ المجموع، ج۷، ص۲۹۰.</ref> آمیزش در حال احرام حرام است. خواه احرام حج باشد و خواه احرام عمره مفرده یا تمتع)<ref>المعتمد، ج۴، ص۶۳، «کتاب الحج»؛ الاقناع، ج۱، ص۲۴۰.</ref> ، واجب باشد یا مستحب<ref>ذخیرة المعاد، ج۱، ص۶۱۸؛ الحدائق، ج۱۵، ص۴۰۶.</ref> ، با همسر باشد یا با دیگری<ref>المجموع، ج۷، ص۲۹۰؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۷-۲۳۹.</ref> ، از راه جلو باشد یا پشت<ref>المجموع، ج۷، ص۲۹۰؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۵۱.</ref> و همراه انزال باشد یا نه.<ref>المجموع، ج۷، ص۲۹۱؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۵۲.</ref> از مستندات این حکم، آیه ۱۹۷ بقره/۲ است که به طور مطلق آمیزش در حج را نهی کرده است<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۷۱؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۳۹.</ref> : {فَمَن فَرَضَ فِیهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ... فِی الحَجِّ}. به استناد احادیث<ref>المغنی، ج۳، ص۳۱۵؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۸۰۸؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۵۲.</ref> ، مراد از فرض حج در آیه، محرم شدن حج‌گزار است که با کارهایی مانند گفتن تلبیه یا اِشعار و تقلید صورت می‌گیرد.<ref>المجموع، ج۷، ص۱۴۰؛ الحدائق، ج۱۵، ص۴۹؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۲۵.</ref> (← اشعار و تقلید)
==پیامدهای شرعی آمیزش در عمره==
===در عمره مفرده===


در احادیث اهل‌بیت: مراد از اتمام حج وعمره در آیه {وَأَتِمُّوا الحَجَّ وَالعُمرَةَ لِلَّهِ} (بقره/۲، ۱۹۶) به پایان رساندن حج و عمره بدون آمیزش دانسته شده است.<ref>الکافی، ج۴، ص۳۳۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۶۶.</ref> نیز احادیثی از پیامبر۹<ref>السنن الکبری، ج۵، ص۱۶۷؛ کنز العمال، ج۵، ص۲۵۹-۲۶۰.</ref> و اهل‌بیت:<ref>تهذیب، ج۵، ص۳۱۶-۳۱۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref> آمیزش در حال احرام را حرام شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۲۶۵، ۳۱۶؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۸۰۸؛ المجموع، ج۷، ص۳۸۶.</ref>
به باور فقیهان [[شیعه]]، به استناد احادیث،<ref>الکافی، ج۴، ص۵۳۹؛ تهذیب، ج۵، ص۳۲۴.</ref> آمیزش عمدی در عمره مفرده پیش از [[سعی]]، موجب [[فساد حج|فساد]] عمره و وجوب کفاره است.<ref>مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۶۳؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۸۳.</ref> افزون بر این، بسیاری از فقیهان، اتمام عمره فاسد و [[حج قضا|قضای]] آن را نیز واجب شمرده‌اند.<ref group="یادداشت">برای آگاهی بیشتر روی [[حج ناتمام]] تلیک کنید!</ref><ref>قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۶۹؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۳۵۰؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۸۳.</ref> ولی برخی از فقیهان به وجوب اتمام عمره فاسد قائل نشده‌اند.<ref>نک: مدارک الاحکام، ج۸، ص۴۲۳؛ المعتمد، ج۴، ص۸۸، «کتاب الحج».</ref>  
<br />


====زمان حرمت آمیزش====
چنانچه آمیزش پس از سعی و پیش از [[تقصیر]] انجام شود، به باور بسیاری از فقیهان به استناد احادیث<ref>تهذیب، ج۵، ص۱۶۱؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۱۲۹.</ref> ، عمره صحیح است و فقط کفاره واجب است.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۷؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۸۰-۳۸۲؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۹۰.</ref> البته برخی از فقیهان، آمیزش پیش از تمام شدن [[مناسک حج|مناسک]] عمره و پیش از ادای [[طواف نساء]] را به طور مطلق سبب فساد عمره دانسته‌اند.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۷.</ref>


=====در باور شیعه=====
برای [[حج قضا|قضای]] عمره مفرده در صورت فساد، به باور برخی از فقیهان، احرام‌گزار باید تا ماه قمری بعد در [[مکه]] بماند<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۷؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۵.</ref> و با [[احرام|محرم]] شدن از یکی از [[میقات|مواقیت]] پنج‌گانه، عمره را اعاده کند.<ref>مناسک الحج، سیستانی، ص۱۱۰.</ref> ولی برخی دیگر، قضای عمره را در ماه بعد مستحب شمرده‌اند.<ref>قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۶۹؛ ایضاح الفوائد، ج۱، ص۳۴۷.</ref>  
به نظر فقیهان امامی، ممنوعیت آمیزش در عمره مفرده از زمان احرام آغاز می‌شود و پس از نماز طواف پایان می‌یابد.<ref>السرائر، ج۱، ص۶۳۵؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۴۳۸؛ کلمة التقوی، ج۳، ص۴۸۴.</ref> در عمره تمتع، پایان زمان ممنوعیت، تقصیر (کوتاه‌کردن مو یا ناخن) است.<ref>السرائر، ج۱، ص۵۲۱؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۹.</ref> در حج تمتع، آمیزش پس از انجام یافتن همه ارکان حج و طواف نساء حلال می‌شود.<ref>السرائر، ج۱، ص۵۲۱؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۹۷-۳۰۰؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۷۴-۳۷۸.</ref> مستند این احکام، احادیث است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۸۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۴۰۵-۴۰۷.</ref> با ترک عمدی یا سهوی طواف نساء در عمره مفرده یا حج تمتع، حرمت آمیزش همچنان باقی است.<ref>الدروس، ج۱، ص۴۰۴؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۲۵۷؛ المعتمد، ج۵، ص۳۵۶-۳۶۰، «کتاب الحج».</ref> حتی اگر کودک محرم این طواف را به جا نیاورد، کامیابی از همسر پس از بلوغ بر او حرام است.<ref>الدروس، ج۱، ص۴۵۸؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۲۵۸.</ref> در این فرض، حلال شدن آمیزش هنگامی صورت می‌پذیرد که احرام‌گزار یا نایب او در همان سال یا سال دیگر طواف نساء را به جا آورد.<ref>الحدائق، ج۱۷، ص۲۸۷؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۵۳؛ المعتمد، ج۵، ص۳۶۰، «کتاب الحج».</ref> در برابر سخن مشهور، ابن بابویه، فقیه امامی سده سوم، با استناد به حدیثی بر این باور است که در فرض ترک طواف نساء، با انجام دادن طواف وداع نیز آمیزش حلال می‌شود.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۰۲؛ الدروس، ج۱، ص۴۰۴.</ref> دیگر فقیهان امامی سند این حدیث را ضعیف و آن را معارض با احادیث پرشماری دانسته‌اند که آمیزش را تنها با ادای طواف نساء حلال می‌شمرند.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۰۲-۲۰۳؛ الحدائق، ج۱۶، ص۱۸۴.</ref>


=====در باور اهل سنت=====
اندکی از فقیهان، در صورت آمیزش میان زوجین در عمره مفرده، به وجوب جدایی آن‌ها از یکدیگر تا پایان مناسک قائل شده‌اند.<ref>مسالک الافهام، ج۲، ص۴۸۱.</ref>
به نظر بیشتر فقیهان اهل سنت از مذاهب مختلف، در عمره مفرده آمیزش پس از حلق یا تقصیر حلال می‌شود.<ref>بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۹۶؛ المجموع، ج۸، ص۸۱؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۲۰؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۷.</ref> برخی برآنند که پس از سعی آمیزش حلال می‌شود.<ref>بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۹۶.</ref> به نظر بعضی دیگر که حلق را از مناسک اصلی شمرده‌اند، آمیزش پس از حلق حلال می‌شود.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۳۸۳؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۱۳-۴۱۴.</ref> در حج نیز به نظر همه فقیهان اهل سنت، آمیزش پس از رمی جمره عقبه و حلق و طواف افاضه حلال می‌گردد.<ref>المغنی، ج۳، ص۴۶۷؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۲۹۰.</ref> (← تحلل)


=== در عمره تمتع: ===
در صورت آمیزش عمدی در [[احرام]]ِ عمره [[حج تمتع|تمتع]]، به باور برخی از فقیهان شیعه، عمره و حج مُحرم صحیح است؛ ولی باید کفاره بپردازد.<ref>المعتمد، ج۴، ص۶۸، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۰۸؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۹.</ref> برخی از فقیهان، اتمام عمره تمتع را از باب احتیاط لازم شمرده‌اند.<ref>مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۹؛ مناسک الحج، وحید، ص۹۵.</ref> این گروه از فقیهان، برای فساد عمره و وجوب کفاره<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۵-۱۵۶؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۸۸-۳۹۰.</ref> به احادیث استناد کرده‌اند.<ref>الکافی، ج۴، ص۴۴۰، ۵۳۹؛ تهذیب، ج۵، ص۳۲۳.</ref> به باور برخی دیگر از فقیهان شیعه، حکم آمیزش در عمره تمتع همانند عمره مفرده است.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۵؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۸۸، ۳۹۱؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۶۲-۲۶۳.</ref><ref group="یادداشت">یعنی با وقوع آمیزش پیش از [[سعی]]، عمره فاسد می‌شود و افزون بر ادای کفاره و اتمام عمره فاسد، اعاده آن لازم است وگرنه اعاده حج در سال بعد واجب خواهد شد.</ref><ref>کفایة الاحکام، ج۱، ص۳۲۴؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۹.</ref>


====آثار شرعی آمیزش در حال احرام====
چنانچه در عمره تمتع، آمیزش پس از سعی و پیش از تقصیر صورت گیرد، به باور همه فقیهان شیعه، عمره فاسد نمی‌شود و تنها کفاره لازم است.<ref>الدروس، ج۱، ص۳۳۸.</ref> نیز اگر آمیزش بر اثر جهل یا فراموشی باشد، عمره صحیح است و کفاره نیز ندارد.<ref>المعتمد، ج۴، ص۹۱، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۱۱.</ref>
آمیزش در حال احرام عمره و حج، آثار شرعی گوناگون برای حج‌گزار و گاه دیگران دارد. این آثار بسته به نوع احرام و زمان و شرایط آمیزش کننده متفاوتند:


=====آمیزش در عمره مفرده یا تمتع=====
===در باور اهل سنت===
به نظر فقیهان امامی، به استناد احادیث<ref>الکافی، ج۴، ص۵۳۹؛ تهذیب، ج۵، ص۳۲۴.</ref> ، آمیزش عمدی در عمره مفرده پیش از سعی بین صفا و مروه، موجب فساد عمره و وجوب کفاره است.<ref>مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۶۳؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۸۳.</ref> افزون بر این، بسیاری از فقیهان اتمام عمرة فاسد و قضای آن را نیز واجب شمرده‌اند.<ref>قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۶۹؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۳۵۰؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۸۳.</ref> اما برخی از فقیهان به وجوب اتمام عمره فاسد قائل نشده‌اند<ref>نک: مدارک الاحکام، ج۸، ص۴۲۳؛ المعتمد، ج۴، ص۸۸، «کتاب الحج».</ref> و چنانچه آمیزش پس از سعی و پیش از تقصیرصورت گیرد، به نظر بسیاری از فقیهان به استناد احادیث<ref>تهذیب، ج۵، ص۱۶۱؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۱۲۹.</ref> ، عمره صحیح است و فقط کفاره دارد.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۷؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۸۰-۳۸۲؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۹۰.</ref> البته برخی از فقیهان آمیزش قبل از تمام شدن مناسک عمره و ادای طواف نساء را به طور مطلق سبب فساد عمره دانسته‌اند.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۷.</ref> برای قضای عمره مفرده در صورت فساد، به نظر برخی از فقیهان، احرام‌گزار باید تا ماه قمری بعد در مکه بماند<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۷؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۵.</ref> و با محرم شدن از یکی از مواقیت پنج‌گانه، عمره را اعاده کند.<ref>مناسک الحج، سیستانی، ص۱۱۰.</ref> ولی برخی دیگر قضای عمره را در ماه بعد مستحب شمرده‌اند.<ref>قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۶۹؛ ایضاح الفوائد، ج۱، ص۳۴۷.</ref> اندکی از فقیهان در صورت آمیزش میان زوجین در عمره مفرده، به وجوب جدایی آن‌ها از یکدیگر تا پایان مناسک قائل شده‌اند.<ref>مسالک الافهام، ج۲، ص۴۸۱.</ref>  
بیشتر فقیهان اهل سنت به استناد احادیث، آمیزش عمدی احرام‌گزار را با انسان یا حیوان در عمره پیش از [[تحلل]]، سبب بطلان عمره دانسته و افزون بر ادای کفاره، اتمام عمره و [[حج قضا|قضای]] آن را واجب شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۳۷۸-۳۷۹؛ المجموع، ج۷، ص۳۸۴.</ref> برخی گفته‌اند که اگر حلق و تقصیر از مناسک عمره به شمار نرود، آمیزش پس از سعی موجب بطلان عمره نیست.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۷۱؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۱۴.</ref> به نظر [[مذهب حنفی|حنفیان]]، وقوع آمیزش پیش از شوط چهارم طواف، موجب فساد عمره و وجوب اتمام عمره و ادای کفاره می‌گردد. ولی اگر آمیزش پس از شوط چهارم صورت گیرد، عمره فاسد نیست، بلکه باید به اتمام برسد و کفاره نیز پرداخت شود.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۴۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۲۸؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۷۱.</ref> برخی نیز برآنند که در صورت آمیزش پس از طواف و سعی و پیش از حلق، کفاره واجب نیست و تنها آمرزش خواستن از خداوند لازم است.<ref>المجموع، ج۷، ص۴۲۲.</ref> به نظر برخی از فقیهان اهل سنت، در فساد عمره و پرداخت کفاره، تفاوتی میان فرض‌های علم و جهل و نسیانِ مُحرم نیست.<ref>نک: المجموع، ج۷، ص۳۴۱.</ref>  


در صورت آمیزش عمدی در احرام عمره تمتع، به نظر برخی از فقیهان امامی، عمره و حج محرم صحیح است. اما باید کفاره نیز بپردازد.<ref>المعتمد، ج۴، ص۶۸، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۰۸؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۹.</ref> اما برخی دیگر از فقیهان امامی برآنند که حکم آمیزش در عمره تمتع همانند عمره مفرده است<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۵؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۸۸، ۳۹۱؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۶۲-۲۶۳.</ref> . یعنی با وقوع آمیزش قبل از سعی، عمره فاسد می‌شود و افزون بر ادای کفاره و اتمام عمره فاسد، اعاده آن لازم است وگرنه اعاده حج در سال بعد واجب خواهد شد.<ref>کفایة الاحکام، ج۱، ص۳۲۴؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۹.</ref> برخی از فقیهان اتمام عمره را از باب احتیاط لازم شمرده‌اند.<ref>مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۹؛ مناسک الحج، وحید، ص۹۵.</ref> این گروه از فقیهان برای فساد عمره و وجوب کفاره<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۵-۱۵۶؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۸۸-۳۹۰.</ref> به احادیثی از امام باقر و امام صادق استناد کرده‌اند.<ref>الکافی، ج۴، ص۴۴۰، ۵۳۹؛ تهذیب، ج۵، ص۳۲۳.</ref> در صورت اعاده عمره، هرگاه وقت عمره تمتع تنگ باشد، حج تمتع به حج اِفراد تبدیل می‌شود و احرام‌گزار باید پس از مناسک حج، عمره مفرده به جا آورد و در سال بعد حج را اعاده کند.<ref>مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۶۳؛ مناسک الحج، وحید، ص۹۴.</ref> چنانچه در عمره تمتع آمیزش پس از سعی و پیش از تقصیر صورت گیرد، به نظر همه فقیهان امامی، عمره فاسد نمی‌شود و تنها کفاره لازم است.<ref>الدروس، ج۱، ص۳۳۸.</ref> نیز اگر آمیزش بر اثر جهل یا فراموشی باشد، عمره صحیح است و کفاره هم ندارد.<ref>المعتمد، ج۴، ص۹۱، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۱۱.</ref>  
===میزان کفاره===
به باور فقیهان شیعه<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۷؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۶۳؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۸۰-۳۸۳.</ref> و بیشتر فقیهان اهل سنت<ref>المجموع، ج۷، ص۳۸۴؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۳۰۵.</ref> به استناد احادیث، کفاره آمیزش در عمره [[قربانی‌]]<nowiki/>کردن یک شتر است. ولی برخی از فقیهان اهل سنت کشتن گوسفند یا ریختن خون حیوانی را کافی شمرده‌اند.<ref>المجموع، ج۷، ص۴۲۲.</ref>


به نظر فقیهان شیعه<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۷؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۶۳؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۸۰-۳۸۳.</ref> و بیشتر فقیهان اهل سنت<ref>المجموع، ج۷، ص۳۸۴؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۳۰۵.</ref> به استناد احادیث، کفاره آمیزش در عمره قربانی‌کردن یک شتر است. ولی برخی از فقیهان اهل سنت کشتن گوسفند یا ریختن خون حیوانی را کافی شمرده‌اند.<ref>المجموع، ج۷، ص۴۲۲.</ref> برخی نیز برآنند که در صورت آمیزش پس از طواف وسعی و قبل از حلق، کفاره واجب نیست و تنها آمرزش خواستن از خداوند لازم است.<ref>المجموع، ج۷، ص۴۲۲.</ref>
==پیامدهای شرعی آمیزش در حج==
مهم‌ترین پیامدهای فقهی آمیزش در [[حج]] عبارتند از:


بیشتر فقیهان اهل سنت به استناد احادیث، آمیزش عمدی احرام‌گزار را با انسان یا حیوان در عمره قبل از تحلل، سبب بطلان عمره دانسته و افزون بر ادای کفاره، اتمام عمره و قضای آن را واجب شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۳۷۸-۳۷۹؛ المجموع، ج۷، ص۳۸۴.</ref> برخی گفته‌اند که اگر حلق و تقصیر از مناسک عمره به شمار نرود، آمیزش پس از سعی موجب بطلان عمره نیست.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۷۱؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۱۴.</ref> به نظر حنفیان، وقوع آمیزش پیش از شوط چهارم طواف موجب فساد عمره و وجوب اتمام عمره و ادای کفاره می‌گردد. ولی اگر آمیزش پس از شوط چهارم صورت گیرد، عمره فاسد نیست، بلکه باید به اتمام برسد و کفاره نیز پرداخت شود.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۴۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۲۸؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۷۱.</ref> به نظر برخی از فقیهان اهل سنت، در فساد عمره و پرداخت کفاره، تفاوتی میان فرض‌های علم و جهل و نسیانِ مُحرم نیست.<ref>نک: المجموع، ج۷، ص۳۴۱.</ref>  
===فساد حج===
به نظر مشهور فقیهان شیعه، به استناد احادیث<ref>تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۴۰؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref> آمیزش عمدی احرام‌گزار پیش از [[وقوف در مشعر|وقوف به مشعر]]، موجب [[فساد حج]] می‌شود. ولی آمیزش پس از وقوف، حج را باطل نمی‌کند.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۶؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۵۲-۳۵۳.</ref> دیدگاه دیگر فقه شیعه، به استناد احادیثی چون «الحج عرفة»، آن است که آمیزش پیش از [[وقوف در عرفات|وقوف عرفات]] موجب فساد حج است.<ref>نک: رسائل المرتضی، ج۳، ص۷۰؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۴۷.</ref> [[مذهب حنفی|حنفیان]] به استناد دلایلی مانند آیه ۱۹۷ سوره بقره،<ref group="یادداشت">{{آیه|فَمَن فَرَضَ فِیهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ... فِی الحَجِّ}} پس كسى كه در اين ماه‌ها حج را [با احرام بستن و تلبيه] بر خود واجب كرد، [بداند كه] در حج، آميزش با زنان و... نيست.</ref><ref>ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۱.</ref> که از آمیزش در حج نهی کرده، این عمل را سبب افساد حج پیش از وقوف به عرفات دانسته‌اند. ولی فقیهان دیگر مذاهب چهارگانه، با استناد به احادیث، آمیزش در حج را پیش از [[تحلل]]ِ اول سبب فساد دانسته‌اند؛ خواه آمیزش پیش از وقوف به عرفات باشد یا پس از آن.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۵۷؛ المغنی، ج۳، ص۳۱۵؛ المجموع، ج۷، ص۳۸۴.</ref><ref group="یادداشت">تحلل اول هنگامی صورت می‌پذیرد که دو کار از این سه کار انجام شده باشد: [[رمی]] جمره عقبه، [[حلق]] و طواف افاضه.</ref>  


<br />
بسیاری از فقیهان شیعه و اهل سنت، همه گونه‌های آمیزش، خواه با همسر یا دیگری،<ref>المغنی، ج۳، ص۳۱۵؛ الدروس، ج۱، ص۳۶۹-۳۷۰؛ المجموع، ج۷، ص۳۸۴-۳۸۸.</ref> از راه طبیعی یا از دُبُر و حتی لواط و آمیزش با حیوان<ref>المجموع، ج۷، ص۴۰۹، ۴۲۱؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۱۵.</ref> را نیز مفسد حج دانسته‌اند. ولی به باور برخی از فقیهان، آمیزش با حیوان و مباشرت از راه دُبُر، موجب فساد حج نیست.<ref>المجموع، ج۷، ص۴۲۱؛ نک: تحریر الاحکام، ج۲، ص۵۸.</ref>


====آمیزش در حج====
===ثبوت کفاره===
مهم‌ترین آثار فقهی آمیزش در حج عبارتند از:
همه فقیهان شیعه و اهل سنت، آمیزش در حال احرامِ حج را موجب کفاره دانسته‌اند.


=====فساد حج=====
==== '''میزان کفاره''' ====
به نظر مشهور فقیهان شیعه، به استناد احادیث<ref>تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۴۰؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref> آمیزش عمدی احرام‌گزار قبل از وقوف به مشعر، موجب فساد حج می‌شود. ولی آمیزش پس از وقوف، حج را باطل نمی‌کند.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۶؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۵۲-۳۵۳.</ref> دیدگاه دیگر فقه امامی به استناد احادیثی چون «الحج عرفة» آن است که آمیزش پیش از وقوف عرفات موجب فساد حج است.<ref>نک: رسائل المرتضی، ج۳، ص۷۰؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۴۷.</ref> حنفیان به استناد ادله‌ای چون آیه ۱۹۷ بقره/۲ که از آمیزش در حج نهی کرده، این عمل را سبب افساد حج قبل از وقوف به عرفات دانسته‌اند. ولی فقیهان دیگر مذاهب چهارگانه با استناد به احادیث، آمیزش در حج را قبل از تحلل اول سبب فساد دانسته‌اند. خواه آمیزش قبل از وقوف به عرفات باشد یا پس از آن.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۵۷؛ المغنی، ج۳، ص۳۱۵؛ المجموع، ج۷، ص۳۸۴.</ref> تحلل اول هنگامی صورت می‌پذیرد که دو کار از این سه کار انجام شده باشد: رمی جمره عقبه، حلق و طواف افاضه (← تحلّل) بسیاری از فقیهان شیعه و اهل سنت همه گونه‌های آمیزش، خواه با همسر یا دیگری<ref>المغنی، ج۳، ص۳۱۵؛ الدروس، ج۱، ص۳۶۹-۳۷۰؛ المجموع، ج۷، ص۳۸۴-۳۸۸.</ref> ، از راه طبیعی یا از دُبُر و حتی لواط و آمیزش با حیوان<ref>المجموع، ج۷، ص۴۰۹، ۴۲۱؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۱۵.</ref> را نیز مفسد حج دانسته‌اند. ولی برخی از فقیهان برآنند که آمیزش با حیوان و مباشرت از راه دُبُر موجب فساد حج نیست.<ref>المجموع، ج۷، ص۴۲۱؛ نک: تحریر الاحکام، ج۲، ص۵۸.</ref>
فقیهان شیعه، با استناد به احادیث برآنند که آمیزش در حال احرامِ حج موجب کفاره، یعنی [[قربانی]] کردن یک شتر است.<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۲۵؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۴۶-۱۴۷.</ref> به فتوای برخی، در صورت ناتوانی از قربانی کردن شتر، می‌توان گاو قربانی کرد و در صورت ناتوانی از آن، قربانی کردن گوسفند واجب است.<ref>مناسک الحج، گلپایگانی، ص۹۶.</ref> برخی نیز در صورت ناتوانی از قربانی کردن شتر، گوسفند را کافی دانسته‌اند.<ref>المعتمد، ج۴، ص۷۹، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۰۹.</ref> به باور برخی نیز،‌ شخص ثروتمند شتر، شخص متوسط گاو و شخص تنگدست گوسفند را باید کفاره دهد.<ref>کلمة التقوی، ج۳، ص۳۱۷.</ref>  


=====ثبوت کفاره=====
برخی از فقیهان اهل سنت از جمله [[مذهب شافعی|شافعیان]] و [[مذهب حنبلی|حنبلیان]]، کفاره آمیزش در حال احرام را خواه پیش از وقوف به عرفات و خواه پس از آن، قربانی کردن یک شتر شمرده‌اند. ولی [[مذهب مالکی|مالکیان]] آن را هَدْی یعنی قربانی کردن گوسفند دانسته‌اند.<ref>الاستذکار، ج۴، ص۲۵۹؛ المغنی، ج۳، ص۳۱۵؛ المجموع، ج۷، ص۴۱۴.</ref> [[مذهب حنفی|حنفیان]]، کفاره آمیزش را پیش از وقوف، گوسفند و پس از آن شتر می‌دانند.<ref>الاستذکار، ج۴، ص۲۵۹؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۵۷؛ المجموع، ج۷، ص۴۱۴.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت، احرام‌گزار را میان قربانی شتر، گاو و گوسفند مخیر شمرده‌اند.<ref>المجموع، ج۷، ص۴۱۴.</ref>
فقیهان امامی با استناد به احادیث برآنند که آمیزش در حال احرام حج موجب کفاره، یعنی قربانی‌کردن یک شتر است.<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۲۵؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۴۶-۱۴۷.</ref> به فتوای برخی، در صورت ناتوانی از قربانی‌کردن شتر، می‌توان گاو قربانی کرد و در صورت ناتوانی از آن، قربانی‌کردن گوسفند واجب است.<ref>مناسک الحج، گلپایگانی، ص۹۶.</ref> برخی نیز در صورت ناتوانی از قربانی‌کردن شتر، گوسفند را کافی دانسته‌اند.<ref>المعتمد، ج۴، ص۷۹، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۰۹.</ref> بعضی گفته‌اند: شخص ثروتمند شتر، شخص متوسط گاو و شخص تنگدست گوسفند را باید کفاره دهد.<ref>کلمة التقوی، ج۳، ص۳۱۷.</ref>  


برخی از فقیهان اهل سنت از جمله شافعیان و حنبلیان، کفاره آمیزش در حال احرام را خواه قبل از وقوف به عرفات و خواه پس از آن، قربانی‌کردن یک شتر شمرده‌اند. اما مالکیان آن را هَدْی یعنی قربانی‌کردن گوسفند دانسته‌اند.<ref>الاستذکار، ج۴، ص۲۵۹؛ المغنی، ج۳، ص۳۱۵؛ المجموع، ج۷، ص۴۱۴.</ref> حنفیان کفاره آمیزش را قبل از وقوف، گوسفند و پس از آن شتر می‌دانند.<ref>الاستذکار، ج۴، ص۲۵۹؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۵۷؛ المجموع، ج۷، ص۴۱۴.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت احرام‌گزار را میان قربانی شتر، گاو و گوسفند مخیر شمرده‌اند.<ref>المجموع، ج۷، ص۴۱۴.</ref>  
==== '''وجوب کفاره بر زنان''' ====
به نظر فقیهان شیعه، پرداخت کفاره آمیزش به مردان اختصاص ندارد، بلکه بر زنان مُحرم نیز در صورت رضایت به آمیزش، واجب است. ولی در صورت اکراه و راضی نبودن زن، حج او صحیح است و کفاره بر او واجب نیست. در این صورت، همسر او باید دو کفاره بپردازد.<ref>قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۶۹.</ref>  


به نظر فقیهان امامی، پرداخت کفاره آمیزش به مردان اختصاص ندارد، بلکه بر زنان محرم نیز در صورت رضایت به آمیزش، واجب است. ولی در صورت اکراه و راضی نبودن زن، حج او صحیح است و کفاره بر او واجب نیست. در این صورت، همسر او باید دو کفاره بپردازد.<ref>قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۶۹.</ref> فقیهان اهل سنت نیز پرداخت کفاره را در صورت رضایت زن بر او واجب دانسته‌اند<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۷۵.</ref> . اما در صورت اکراه یا خواب بودن زن، آرای مختلف دارند. برخی حج زن را فاسد و پرداخت کفاره را بر وی واجب دانسته‌اند. ولی بعضی دیگر، حج زن را صحیح قلمداد کرده، کفاره را بر او واجب نمی‌دانند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۱؛ نک: المجموع، ج۷، ص۳۹۴؛ المغنی، ج۳، ص۵۱۴.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت در این فرض، پرداخت دو کفاره را بر مرد واجب شمرده‌اند.<ref>المجموع، ج۷، ص۳۹۵؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۱۶.</ref> به نظر بیشتر فقیهان شیعه<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۷۹؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۴۷۷؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۳۵۴.</ref> و برخی از فقیهان اهل سنت<ref>نک: المغنی، ج۳، ص۳۱۸.</ref> در صورت تکرار آمیزش، کفاره نیز تکرار می‌شود. ولی برخی از فقیهان اهل سنت تنها در پاره‌ای صور آمیزش مکرر را موجب تکرار کفاره دانسته‌اند. از جمله آن‌گاه که در دفعات و زمان‌های مختلف صورت گیرد.<ref>نک: بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۹۷؛ المجموع، ج۷، ص۴۲۰.</ref> شماری گفته‌اند که در بار نخست شتر و دربارهای دیگر گوسفند واجب می‌شود.<ref>المجموع، ج۷، ص۴۱۹-۴۲۰.</ref> برخی نیز در صورت تکرار آمیزش تنها پرداخت یک کفاره را واجب شمرده‌اند.<ref>الاستذکار، ج۴، ص۲۶۰؛ المجموع، ج۷، ص۴۲۰.</ref>
فقیهان اهل سنت نیز، پرداخت کفاره را در صورت رضایت زن بر او واجب دانسته‌اند.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۷۵.</ref> ولی در صورت اکراه یا خواب بودن زن، آرای مختلف دارند. برخی حج زن را فاسد و پرداخت کفاره را بر وی واجب دانسته‌اند. ولی بعضی دیگر، حج زن را صحیح قلمداد کرده، کفاره را بر او واجب نمی‌دانند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۱؛ نک: المجموع، ج۷، ص۳۹۴؛ المغنی، ج۳، ص۵۱۴.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت در این فرض، پرداخت دو کفاره را بر مرد واجب شمرده‌اند.<ref>المجموع، ج۷، ص۳۹۵؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۱۶.</ref>


=====اتمام حج فاسد و قضای آن=====
==== '''در صورت تکرار آمیزش''' ====
به نظر برخی از فقیهان، در مواردی که آمیزش موجب فساد حج می‌شود، آمیزش‌کننده باید حج فاسد، خواه واجب و خواه مستحب، را کامل کند و قضای آن را در سال دیگر به جا آورد. مستند این حکم در دیدگاه برخی از فقیهان شیعه<ref>السرائر، ج۱، ص۵۴۸؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۵۵.</ref> و اهل سنت<ref>الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۳۰۵.</ref> آیه ۱۹۶ بقره/۲ است که به طور مطلق به اتمام حج و عمره دستور داده است: {وَأَتِمُّوا الحَجَّ وَالعُمرَةَ}. ولی برخی از فقیهان اهل سنت به استناد حدیثی نبوی و نیز قیاس‌کردن حج با نماز و روزه، بر این باورند که با فساد حج، شخص از احرام خارج می‌شود و اتمام آن لازم نیست.<ref>المغنی، ج۳، ص۳۷۷-۳۷۸؛ المجموع، ج۷، ص۴۱۴.</ref> (← فساد حج و عمره)
به باور بیشتر فقیهان شیعه<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۷۹؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۴۷۷؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۳۵۴.</ref> و برخی از فقیهان اهل سنت<ref>نک: المغنی، ج۳، ص۳۱۸.</ref> در صورت تکرار آمیزش، کفاره نیز تکرار می‌شود. ولی برخی از فقیهان اهل سنت، تنها در پاره‌ای صور، آمیزش مکرر را موجب تکرار کفاره دانسته‌اند. از جمله آن‌گاه که در دفعات و زمان‌های مختلف صورت گیرد.<ref>نک: بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۹۷؛ المجموع، ج۷، ص۴۲۰.</ref> شماری گفته‌اند که در بار نخست شتر و دربارهای دیگر گوسفند واجب می‌شود.<ref>المجموع، ج۷، ص۴۱۹-۴۲۰.</ref> برخی نیز در صورت تکرار آمیزش، تنها پرداخت یک کفاره را واجب شمرده‌اند.<ref>الاستذکار، ج۴، ص۲۶۰؛ المجموع، ج۷، ص۴۲۰.</ref>


=====جدایی زن و مرد مُحْرم=====
=== '''اتمام حج فاسد و قضای آن''' ===
فقیهان شیعه و اهل سنت با استناد به روایاتی برآنند که در صورت وقوع آمیزش میان زوجین، واجب است تا پایان مناسک میان آن دو جدایی انداخته شود. بدین‌ترتیب که در مکان خلوت بدون حضور فرد دیگر حضور نیابند.<ref>بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۱۶؛ الدروس، ج۱، ص۳۶۹؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۶۹.</ref> اگر دیگربار به همان راه روند، بر آن دو واجب است تا انتهای مناسک از یکدیگر جدا شوند.<ref>السرائر، ج۱، ص۵۴۸؛ الدروس، ج۱، ص۳۶۹؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۶۹.</ref> در برابر، برخی دیگر از فقیهان شیعه و اهل سنت جدایی میان زوجین را به طور کلی مستحب شمرده‌اند.<ref>المجموع، ج۷، ص۴۱۵؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۳۳.</ref>  
به نظر برخی از فقیهان، در مواردی که آمیزش موجب فساد حج می‌شود، آمیزش‌کننده باید حج فاسد، خواه واجب و خواه مستحب، را کامل کند و [[حج قضا|قضای]] آن را در سال دیگر به جا آورد. مستند این حکم در دیدگاه برخی از فقیهان شیعه<ref>السرائر، ج۱، ص۵۴۸؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۵۵.</ref> و اهل سنت<ref>الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۳۰۵.</ref> آیه {{آیه|وَأَتِمُّوا الحَجَّ وَالعُمرَةَ لِلَّهِ}}<ref name=":0" group="یادداشت" /><ref name=":1" /> است که به طور مطلق به اتمام حج و عمره دستور داده است. ولی به باور برخی از فقیهان اهل سنت، با فساد حج، شخص از احرام خارج می‌شود و اتمام آن لازم نیست.<ref group="یادداشت">استناد آنها به حدیثی از [[حضرت محمد(ص)]] و نیز قیاس‌کردن حج با نماز و روزه است.</ref><ref>المغنی، ج۳، ص۳۷۷-۳۷۸؛ المجموع، ج۷، ص۴۱۴.</ref>


به نظر فقیهان شیعه<ref>مدارک الاحکام، ج۸، ص۴۵۵-۴۵۷؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۴۹؛ المعتمد، ج۴، ص۹۱، «کتاب الحج».</ref> و برخی از اهل سنت<ref>نک: المغنی، ج۳، ص۳۳۴-۳۳۶؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۱۷.</ref> در صورتی که محرم با جهل یا بر اثر فراموشی یا جنون مرتکب آمیزش شود، آثار یاد شده از جمله فساد حج و کفاره بر کار او بار نمی‌شود و تنها استغفار بر او واجب است. برخی از اهل سنت در صورت جهل، نسیان، اکراه یا سهو احرام‌گزار نیز حج وی را فاسد و کفاره را بر او واجب دانسته‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۳۳۵-۳۳۶؛ البحر الرائق، ج۳، ص۳۱؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۱۵.</ref>  
===جدایی زن و مرد مُحْرم===
به باور فقیهان شیعه و اهل سنت، با استناد به روایاتی، در صورت وقوع آمیزش میان زوجین، واجب است تا پایان مناسک میان آن دو جدایی انداخته شود. بدین‌ترتیب که در مکان خلوت بدون حضور فرد دیگر حضور نیابند.<ref>بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۱۶؛ الدروس، ج۱، ص۳۶۹؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۶۹.</ref> اگر دیگربار آمیزش کنند، بر آن دو واجب است تا انتهای مناسک از یکدیگر جدا شوند.<ref>السرائر، ج۱، ص۵۴۸؛ الدروس، ج۱، ص۳۶۹؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۶۹.</ref> در برابر، برخی دیگر از فقیهان شیعه و اهل سنت، جدایی میان زوجین را به طور کلی مستحب شمرده‌اند.<ref>المجموع، ج۷، ص۴۱۵؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۳۳.</ref>


به نظر فقیهان امامی، در صورت احصار محرم یعنی آن‌گاه که مانعی درونی از ادامه اعمال حج مانند بیماری برای محرم پدید آید، وی می‌تواند با فرستادن قربانی به مکه یا منا و تقصیر در محل احصار، از احرام خارج شود<ref>السرائر، ج۱، ص۶۳۸؛ الحدائق، ج۱۶، ص۳۹.</ref> . ولی از میان محرمات احرام، حرمت آمیزش با همسر همچنان باقی است تا آن که سال بعد خود یا نایبش حج بگزارد و این حرمت از میان برود.<ref>السرائر، ج۱، ص۶۳۸؛ الحدائق، ج۱۶، ص۷.</ref>
===در شرایط خاص===
به نظر فقیهان شیعه<ref>مدارک الاحکام، ج۸، ص۴۵۵-۴۵۷؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۴۹؛ المعتمد، ج۴، ص۹۱، «کتاب الحج».</ref> و برخی از اهل سنت<ref>نک: المغنی، ج۳، ص۳۳۴-۳۳۶؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۱۷.</ref> در صورتی که مُحرم با جهل یا بر اثر فراموشی یا جنون مرتکب آمیزش شود، آثار یاد شده از جمله فساد حج و کفاره بر کار او بار نمی‌شود و تنها استغفار بر او واجب است. برخی از اهل سنت در صورت جهل، نسیان، اکراه یا سهو احرام‌گزار نیز، حج وی را فاسد و کفاره را بر او واجب دانسته‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۳۳۵-۳۳۶؛ البحر الرائق، ج۳، ص۳۱؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۱۵.</ref>


==جستارهای وابسته==
به باور فقیهان شیعه، در صورت [[احصار و صد|احصار]]ِ مُحرم، وی می‌تواند با فرستادن قربانی به [[مکه]] یا [[منا]] و [[تقصیر]] در محل احصار، از احرام خارج شود.<ref>السرائر، ج۱، ص۶۳۸؛ الحدائق، ج۱۶، ص۳۹.</ref> ولی از میان محرمات احرام، حرمت آمیزش با همسر، همچنان باقی است تا آن که سال بعد خود یا نایبش حج بگزارد و این حرمت از میان برود.<ref>السرائر، ج۱، ص۶۳۸؛ الحدائق، ج۱۶، ص۷.</ref>


*[[التذاذ جنسی]].
==مقالات مرتبط==
*[[خود ارضایی]].
* [[آمیزش (فتاوای مراجع)]]
* [[لذت‌های جنسی]]
* [[لذت‌های جنسی (فتاوای مراجع)]]


==پانوشت==
==پانوشت==
خط ۸۷: خط ۱۳۲:


==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/9539
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9539/%d8%a2%d9%85%d9%8a%d8%b2%d8%b4
  | عنوان = آمیزش
  | عنوان = آمیزش
  | نویسنده = سیدجعفر صادقی فدکی
  | نویسنده = سیدجعفر صادقی فدکی
}}
}}
'''احیاء علوم الدین'''، الغزالی (م.۵۰۵ق)، بیروت،‌ دار المعرفه.  
* '''احیاء علوم الدین'''، الغزالی (م.۵۰۵ق)، بیروت،‌ دار المعرفه.  
 
* '''الاستذکار'''، ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق)، به کوشش سالم محمد و محمدعلی،‌ دارالکتب العلمیه، ۲۰۰۰م.  
'''الاستذکار'''، ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق)، به کوشش سالم محمد و محمدعلی،‌ دارالکتب العلمیه، ۲۰۰۰م.  
* '''الاقناع'''، الشربینی (م.۹۷۷ق)، بیروت،‌ دارالمعرفه.  
 
* '''ایضاح الفوائد'''، محمد بن الحسن بن یوسف الحلی (م.۷۷۱ق)، به کوشش اشتهاردی و دیگران، قم، العلمیه، ۱۳۸۷ق.  
'''الاقناع'''، الشربینی (م.۹۷۷ق)، بیروت،‌ دارالمعرفه.  
* '''بدایة المجتهد'''، ابن رشد القرطبی (م.۵۹۵ق)، به کوشش خالد العطار، بیروت،‌ دارالفکر، ۱۴۱۵ق.  
 
* '''بدائع الصنائع'''، علاء الدین الکاسانی (م.۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.  
'''ایضاح الفوائد'''، محمد بن الحسن بن یوسف الحلی (م.۷۷۱ق)، به کوشش اشتهاردی و دیگران، قم، العلمیه، ۱۳۸۷ق.  
* '''تحریر الاحکام الشرعیه'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق.  
 
* '''تحریر الوسیله'''، امام خمینی (م.۱۳۶۸ش)، نجف،‌ دارالکتب العلمیه، ۱۳۹۰ق.  
'''بدایة المجتهد'''، ابن رشد القرطبی (م.۵۹۵ق)، به کوشش خالد العطار، بیروت،‌ دارالفکر، ۱۴۱۵ق.  
* '''تذکرة الفقهاء'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۴ق.  
 
* '''ترجمه قرآن (انصاریان)'''، حسین انصاریان، اسوه، قم، ۱۳۸۳ش.
'''بدائع الصنائع'''، علاء الدین الکاسانی (م.۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.  
* '''تفسیر العیاشی'''، العیاشی (م.۳۲۰ق)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیة.  
 
* '''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)'''، القرطبی (م.۶۷۱ق)، بیروت،‌ داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.  
'''تحریر الاحکام الشرعیه'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق.  
* '''تهذیب الاحکام'''، الطوسی (م.۴۶۰ق)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران،‌ دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.  
 
* '''جامع المقاصد'''، الکرکی (م.۹۴۰ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۱ق.  
'''تحریر الوسیله'''، امام خمینی (م.۱۳۶۸ش)، نجف،‌ دارالکتب العلمیه، ۱۳۹۰ق.  
* '''جامع‌البیان'''، الطبری (م.۳۱۰ق)، بیروت،‌ دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق.  
 
* '''جواهر الکلام'''، النجفی (م.۱۲۶۶ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت،‌ داراحیاء التراث العربی.  
'''تذکرة الفقهاء'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۴ق.  
* '''الحدائق الناضره'''، یوسف البحرانی (م.۱۱۸۶ق)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.  
 
* '''دانشنامه جهان اسلام'''، زیر نظر حداد عادل و دیگران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، تهران، ۱۳۷۸ش.  
'''تفسیر العیاشی'''، العیاشی (م.۳۲۰ق)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیة.  
* '''دائرة المعارف قرآن کریم'''، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش.  
 
* '''الدروس الشرعیه'''، الشهید الاول (م.۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.  
'''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)'''، القرطبی (م.۶۷۱ق)، بیروت،‌ داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.  
* '''ذخیرة المعاد'''، محمد باقر السبزواری (م.۱۰۹۰ق)، آل‌البیت.  
 
* '''رسائل المرتضی'''، السید المرتضی (م.۴۳۶ق)، به کوشش حسینی و رجائی، قم،‌ دارالقرآن، ۱۴۰۵ق.  
'''تهذیب الاحکام'''، الطوسی (م.۴۶۰ق)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران،‌ دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.  
* '''الروضة البهیه'''، الشهید الثانی (م.۹۶۵ق)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ق.  
 
* '''روضة الطالبین'''، النووی (م.۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه.  
'''جامع المقاصد'''، الکرکی (م.۹۴۰ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۱ق.  
* '''زاد المسیر'''، ابن الجوزی (م.۵۹۷ق)، به کوشش محمد عبدالرحمن، بیروت،‌ دارالفکر، ۱۴۰۷ق.  
 
* '''السرائر'''، ابن ادریس (م.۵۹۸ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.  
'''جامع‌البیان'''، الطبری (م.۳۱۰ق)، بیروت،‌ دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق.  
* '''السنن الکبری'''، البیهقی (م.۴۵۸ق)، بیروت،‌ دارالفکر.  
 
* '''شرائع الاسلام'''، المحقق الحلی (م.۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.  
'''جواهر الکلام'''، النجفی (م.۱۲۶۶ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت،‌ داراحیاء التراث العربی.  
* '''فتح العزیز'''، عبدالکریم بن محمد الرافعی (م.۶۲۳ق)،‌ دارالفکر.  
 
* '''فرهنگ بزرگ سخن'''، حسن انوری و دیگران، تهران، سخن، ۱۳۸۱ش.  
'''الحدائق الناضره'''، یوسف البحرانی (م.۱۱۸۶ق)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.  
* '''فرهنگ فارسی'''، معین (م.۱۳۵۰ش)، تهران، امیر کبیر، ۱۳۷۵ش.  
 
* '''الفقه الاسلامی و ادلته'''، وهبة الزحیلی،‌ دارالفکر، دمشق، ۱۴۱۸ق.  
'''دانشنامه جهان اسلام'''، زیر نظر حداد عادل و دیگران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، تهران، ۱۳۷۸ش.  
* '''فقه القرآن'''، الراوندی (م.۵۷۳ق)، به کوشش حسینی، قم، کتابخانه نجفی، ۱۴۰۵ق.  
 
* '''قواعد الاحکام'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق.  
'''دائرة المعارف قرآن کریم'''، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش.  
* '''الکافی'''، الکلینی (م.۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران،‌ دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.  
 
* '''کشاف القناع'''، منصور البهوتی (م.۱۰۵۱ق)، به کوشش محمد حسن، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.  
'''الدروس الشرعیه'''، الشهید الاول (م.۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.  
* '''کفایة الاحکام (کفایة الفقه)'''، محمد باقر السبزواری (م.۱۰۹۰ق)، به کوشش الواعظی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۳ق.  
 
* '''کلمة التقوی (فتاوی)'''، محمد امین زین ‌الدین، مهر، ۱۴۱۳ق.  
'''ذخیرة المعاد'''، محمد باقر السبزواری (م.۱۰۹۰ق)، آل‌البیت.  
* '''کنز العمال'''، المتقی الهندی (م.۹۷۵ق)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.  
 
* '''لغت‌نامه'''، دهخدا (م.۱۳۳۴ش) و دیگران، تهران، مؤسسه لغت‌نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.  
'''رسائل المرتضی'''، السید المرتضی (م.۴۳۶ق)، به کوشش حسینی و رجائی، قم،‌ دارالقرآن، ۱۴۰۵ق.  
* '''المبسوط فی فقه الامامیه'''، الطوسی (م.۴۶۰ق)، به کوشش بهبودی، تهران، مکتبة المرتضویه.  
 
* '''المبسوط'''، السرخسی (م.۴۸۳ق)، بیروت،‌ دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.  
'''الروضة البهیه'''، الشهید الثانی (م.۹۶۵ق)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ق.  
* '''مجمع البیان'''، الطبرسی (م.۵۴۸ق)، بیروت،‌ دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.  
 
* '''مجمع الزوائد'''، الهیثمی (م.۸۰۷ق)، بیروت،‌ دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق.  
'''روضة الطالبین'''، النووی (م.۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه.  
* '''المجموع شرح المهذب'''، النووی (م.۶۷۶ق)،‌ دارالفکر.  
 
* '''مختلف الشیعه'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.  
'''زاد المسیر'''، ابن الجوزی (م.۵۹۷ق)، به کوشش محمد عبدالرحمن، بیروت،‌ دارالفکر، ۱۴۰۷ق.  
* '''مدارک الاحکام'''، سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م.۱۰۰۹ق)، قم، آل‌البیت(ع)، ۱۴۱۰ق.  
 
* '''مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام'''، الشهید الثانی (م.۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.  
'''السرائر'''، ابن ادریس (م.۵۹۸ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.  
* '''مستند الشیعه'''، احمد النراقی (م.۱۲۴۵ق)، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۵ق.  
 
* '''المعتمد فی شرح المناسک'''، محاضرات الخوئی (م.۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دارالعلم، ۱۴۱۰ق.  
'''السنن الکبری'''، البیهقی (م.۴۵۸ق)، بیروت،‌ دارالفکر.  
* '''المغنی و الشرح الکبیر'''، عبدالله بن قدامة (م.۶۲۰ق) و عبدالرحمن بن قدامة (م.۶۸۲ق)، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه.  
 
* '''من لا یحضره الفقیه'''، الصدوق (م.۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.  
'''شرائع الاسلام'''، المحقق الحلی (م.۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.  
* '''مناسک الحج'''، السید الگلپایگانی، قم،‌ دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۳ق.  
 
* '''مناسک الحج'''، السید علی السیستانی، شهید، قم، ۱۴۱۳ق.  
'''فتح العزیز'''، عبدالکریم بن محمد الرافعی (م.۶۲۳ق)،‌ دارالفکر.  
* '''مناسک الحج'''، میرزا جواد تبریزی، قم، مهر، ۱۴۱۴ق.  
 
* '''مناسک الحج'''، وحید الخراسانی.  
'''فرهنگ بزرگ سخن'''، حسن انوری و دیگران، تهران، سخن، ۱۳۸۱ش.  
* '''منتهی المطلب'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، چاپ سنگی.  
 
* '''مواهب الجلیل'''، الحطاب الرعینی (م.۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.  
'''فرهنگ فارسی'''، معین (م.۱۳۵۰ش)، تهران، امیر کبیر، ۱۳۷۵ش.  
* '''وسائل الشیعه'''، الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق)، قم، آل‌البیت(ع)، ۱۴۱۲ق.
 
{{پایان}}
'''فرهنگ‌نامه اسرار و معارف حج'''، معاونت امور روحانیون،‌ دارالحدیث، ۱۳۸۶ش.
 
'''الفقه الاسلامی و ادلته'''، وهبة الزحیلی،‌ دارالفکر، دمشق، ۱۴۱۸ق.  
 
'''فقه القرآن'''، الراوندی (م.۵۷۳ق)، به کوشش حسینی، قم، کتابخانه نجفی، ۱۴۰۵ق.  
 
'''قواعد الاحکام'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق.  
 
'''الکافی'''، الکلینی (م.۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران،‌ دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.  
 
'''کشاف القناع'''، منصور البهوتی (م.۱۰۵۱ق)، به کوشش محمد حسن، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.  
 
'''کفایة الاحکام (کفایة الفقه)'''، محمد باقر السبزواری (م.۱۰۹۰ق)، به کوشش الواعظی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۳ق.  
 
'''کلمة التقوی (فتاوی)'''، محمد امین زین ‌الدین، مهر، ۱۴۱۳ق.  
 
'''کنز العمال'''، المتقی الهندی (م.۹۷۵ق)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.  
 
'''لغت‌نامه'''، دهخدا (م.۱۳۳۴ش) و دیگران، تهران، مؤسسه لغت‌نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.  
 
'''المبسوط فی فقه الامامیه'''، الطوسی (م.۴۶۰ق)، به کوشش بهبودی، تهران، مکتبة المرتضویه.  
 
'''المبسوط'''، السرخسی (م.۴۸۳ق)، بیروت،‌ دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.  
 
'''مجمع البیان'''، الطبرسی (م.۵۴۸ق)، بیروت،‌ دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.  
 
'''مجمع الزوائد'''، الهیثمی (م.۸۰۷ق)، بیروت،‌ دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق.  
 
'''المجموع شرح المهذب'''، النووی (م.۶۷۶ق)،‌ دارالفکر.  
 
'''مختلف الشیعه'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.  
 
'''مدارک الاحکام'''، سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م.۱۰۰۹ق)، قم، آل‌البیت(ع)، ۱۴۱۰ق.  
 
'''مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام'''، الشهید الثانی (م.۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.  
 
'''مستند الشیعه'''، احمد النراقی (م.۱۲۴۵ق)، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۵ق.  
 
'''المعتمد فی شرح المناسک'''، محاضرات الخوئی (م.۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دارالعلم، ۱۴۱۰ق.  
 
'''المغنی و الشرح الکبیر'''، عبدالله بن قدامة (م.۶۲۰ق) و عبدالرحمن بن قدامة (م.۶۸۲ق)، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه.  
 
'''من لا یحضره الفقیه'''، الصدوق (م.۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.  
 
'''مناسک الحج'''، السید الگلپایگانی، قم،‌ دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۳ق.  
 
'''مناسک الحج'''، السید علی السیستانی، شهید، قم، ۱۴۱۳ق.  
 
'''مناسک الحج'''، میرزا جواد تبریزی، قم، مهر، ۱۴۱۴ق.  
 
'''مناسک الحج'''، وحید الخراسانی.  
 
'''منتهی المطلب'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، چاپ سنگی.  
 
'''مواهب الجلیل'''، الحطاب الرعینی (م.۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.  


'''وسائل الشیعه'''، الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق)، قم، آل‌البیت(ع)، ۱۴۱۲ق.
{{محرمات احرام}}


<onlyinclude>{{تکمیل مقاله
[[رده:محرمات احرام]]
| شناسه =
| جعبه اطلاعات =
| عنوان‌بندی =
| ویرایش =
| لینک‌دهی =
| عکس =
| جعبه نقل قول =
| پیوند به بیرون =
| مطالعه بیشتر =
| پانویس و منابع =
| ناوبری =
| رده =
| تغییر مسیر =
}}<onlyinclude>
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۷

مقاله توصیفی فقهی این مقاله، راهنمای عملی احکام فقهی نیست. برای اطلاع از حکم و وظیفه شرعی به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کنید. از جمله نگاه کنید به: آمیزش (فتاوای مراجع).
آمیزش
دسته محرمات احرام
مربوط به آیین احرام در عمره و حج
مکان حرم مکی
زمان هنگام احرام
حکم حرام است
کفاره دارد
پیامد فقهی فساد حچ
صفحه فتواهای مراجع آمیزش (فتاوای مراجع)
جستارهای وابسته محرمات احرام

ببنید: آموزش محرمات احرام مشترک بین زن و مرد
احکام احرام
واجبات
شروع از میقاتنیتلباس احرامتلبیه
محرمات احرام
مشترک بین زن و مرد
شکار حیوانات خشکیکشتن جانوران بدنکندن درختانالتذاذ جنسیآمیزشاستمناءعقد ازدواجفسوقجدالزینتبوی خوشروغن مالیدن به بدننگاه کردن در آینهسرمه کشیدنازاله موناخن گرفتنخون برون آوردنکشیدن دندانحمل سلاح
ویژه مردان
پوشیدن لباس دوختهپوشاندن سراستظلال
ویژه زنان
پوشاندن صورتپوشاندن دست
دیگر احکام
مستحبات احرام
مکروهات احرام

آمیزش، یکی از محرمات احرام است و انجام آن در حال احرام، سبب خراب شدن حج شخص مُحرم می‌شود. محرمی که حج او فاسد شده، باید آن حج را تمام کرده و کفاره بپردازد. همچنین قضای حج بر این شخص واجب است و باید دوباره اعمال حج را انجام دهد.

کفاره آمیزش در حال احرام، بسته به شرایط و نوع احرام، گاو یا گوسفند ذکر شده است.

در صورتی که محرم با جهل یا بر اثر فراموشی یا جنون مرتکب آمیزش شود، حج او خراب نشده و کفاره نیز ندارد؛ اما استغفار بر او واجب است.

مفهوم‌شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نوشتار(های) وابسته: لذت‌های جنسی

واژه «آمیزش»، اسم مصدر از «آمیختن» به معنای امتزاج، اختلاط، ترکیب شدن و معاشرت کردن با دیگران است.[۱] در کاربرد رایج، به «مباشرت جنسی انسان با انسان دیگر یا حیوان»، آمیزش گفته می‌شود.[۲] از این مفهوم، در قرآن و حدیث و منابع فقهی با واژگان و تعابیر گوناگونی مانند مجامعت، جماع، مواقعه، وَطْی، ایلاج، مسّ، لمس، تغشّی، اتیان، مباشرت، دخول، رفث، طَمْث، نکاح، اِفضاء، قضاء وطر و غِشیان یاد شده است.[۳]

حرمت آمیزش در حال احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قرآن در آیه ﴿فَلا رَفَثَ وَلا فُسُوقَ وَلا جِدَالَ فِی الحَجِّ﴾[یادداشت ۱][۴] از «رَفث» در حج، نهی کرده است. بر پایه احادیث[۵] و به باور بیشتر مفسران شیعه[۶] و اهل سنت[۷] «رفث» به معنای مباشرت جنسی است.[یادداشت ۲][۸] افزون بر آن، در احادیث پرشمار، از آمیزش در حج و عمره نهی شده است.[۹]

حرمت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به اجماع فقیهان شیعه[۱۰] و اهل سنت[۱۱] آمیزش در حال احرام حرام است. خواه احرام حج باشد و خواه احرام عمره مفرده یا تمتع،[۱۲] خواه واجب باشد یا مستحب،[۱۳] با همسر باشد یا با دیگری،[۱۴] از راه جلو باشد یا پشت[۱۵] و همراه انزال باشد یا نباشد.[۱۶]

یکی از مستندات این حکم، آیه ﴿فَمَن فَرَضَ فِیهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ... فِی الحَجِّ﴾[یادداشت ۳][۴] است که به طور مطلق آمیزش در حج را نهی کرده است.[۱۷] به استناد احادیث،[۱۸] مراد از «فرض حج» در آیه، مُحرم شدن حج‌گزار است.[۱۹]

در احادیث اهل‌بیت(ع) مراد از اتمام حج و عمره در آیه ﴿وَأَتِمُّوا الحَجَّ وَالعُمرَةَ لِلَّهِ﴾[یادداشت ۴][۲۰] به پایان رساندن حج و عمره بدون آمیزش دانسته شده است.[۲۱] احادیثی از حضرت محمد(ص)[۲۲] و اهل‌بیت(ع)[۲۳] نیز آمیزش در حال احرام را حرام شمرده‌اند.[۲۴]

زمان حرمت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در باور شیعه

به باور فقیهان شیعه، ممنوعیت آمیزش در عمره مفرده، از زمان احرام آغاز می‌شود و پس از نماز طواف پایان می‌یابد.[۲۵] در عمره تمتع، پایان زمان ممنوعیت، تقصیر است.[۲۶] در حج تمتع، آمیزش پس از انجام یافتن همه ارکان حج و طواف نساء حلال می‌شود.[۲۷] مستند این احکام، احادیث است.[۲۸]

اگر طواف نساء در عمره مفرده یا حج تمتع، عمدی یا سهوی ترک شود، حرمت آمیزش همچنان باقی است.[۲۹] حتی اگر کودک محرم این طواف را به جا نیاورد، کامیابی از همسر پس از بلوغ بر او حرام است.[۳۰] در این فرض، در صورتی آمیزش حلال می‌شود که احرام‌گزار یا نایب او در همان سال یا سال دیگر طواف نساء را به جا آورد.[۳۱]

در برابر سخن مشهور، باور ابن بابویه، فقیه شیعه سده سوم، قرار دارد. به باور او، با استناد به حدیثی، در فرض ترک طواف نساء، با انجام دادن طواف وداع نیز آمیزش حلال می‌شود.[۳۲] دیگر فقیهان شیعه، سند این حدیث را ضعیف و آن را معارض با احادیث پرشماری دانسته‌اند که آمیزش را تنها با ادای طواف نساء حلال می‌شمرند.[۳۳]

در باور اهل سنت

به باور بیشتر فقیهان اهل سنت، در عمره مفرده آمیزش پس از حلق یا تقصیر حلال می‌شود.[۳۴] به باور برخی دیگر نیز، که حلق را از مناسک اصلی شمرده‌اند، آمیزش پس از حلق حلال می‌شود.[۳۵] در برابر، به باور برخی، پس از سعی آمیزش حلال می‌شود.[۳۶]

در حج نیز به نظر همه فقیهان اهل سنت، آمیزش پس از رمی جمره عقبه و حلق و طواف افاضه حلال می‌شود.[۳۷]

پیامدهای شرعی آمیزش در عمره[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در عمره مفرده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به باور فقیهان شیعه، به استناد احادیث،[۳۸] آمیزش عمدی در عمره مفرده پیش از سعی، موجب فساد عمره و وجوب کفاره است.[۳۹] افزون بر این، بسیاری از فقیهان، اتمام عمره فاسد و قضای آن را نیز واجب شمرده‌اند.[یادداشت ۵][۴۰] ولی برخی از فقیهان به وجوب اتمام عمره فاسد قائل نشده‌اند.[۴۱]

چنانچه آمیزش پس از سعی و پیش از تقصیر انجام شود، به باور بسیاری از فقیهان به استناد احادیث[۴۲] ، عمره صحیح است و فقط کفاره واجب است.[۴۳] البته برخی از فقیهان، آمیزش پیش از تمام شدن مناسک عمره و پیش از ادای طواف نساء را به طور مطلق سبب فساد عمره دانسته‌اند.[۴۴]

برای قضای عمره مفرده در صورت فساد، به باور برخی از فقیهان، احرام‌گزار باید تا ماه قمری بعد در مکه بماند[۴۵] و با محرم شدن از یکی از مواقیت پنج‌گانه، عمره را اعاده کند.[۴۶] ولی برخی دیگر، قضای عمره را در ماه بعد مستحب شمرده‌اند.[۴۷]

اندکی از فقیهان، در صورت آمیزش میان زوجین در عمره مفرده، به وجوب جدایی آن‌ها از یکدیگر تا پایان مناسک قائل شده‌اند.[۴۸]

در عمره تمتع:[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در صورت آمیزش عمدی در احرامِ عمره تمتع، به باور برخی از فقیهان شیعه، عمره و حج مُحرم صحیح است؛ ولی باید کفاره بپردازد.[۴۹] برخی از فقیهان، اتمام عمره تمتع را از باب احتیاط لازم شمرده‌اند.[۵۰] این گروه از فقیهان، برای فساد عمره و وجوب کفاره[۵۱] به احادیث استناد کرده‌اند.[۵۲] به باور برخی دیگر از فقیهان شیعه، حکم آمیزش در عمره تمتع همانند عمره مفرده است.[۵۳][یادداشت ۶][۵۴]

چنانچه در عمره تمتع، آمیزش پس از سعی و پیش از تقصیر صورت گیرد، به باور همه فقیهان شیعه، عمره فاسد نمی‌شود و تنها کفاره لازم است.[۵۵] نیز اگر آمیزش بر اثر جهل یا فراموشی باشد، عمره صحیح است و کفاره نیز ندارد.[۵۶]

در باور اهل سنت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بیشتر فقیهان اهل سنت به استناد احادیث، آمیزش عمدی احرام‌گزار را با انسان یا حیوان در عمره پیش از تحلل، سبب بطلان عمره دانسته و افزون بر ادای کفاره، اتمام عمره و قضای آن را واجب شمرده‌اند.[۵۷] برخی گفته‌اند که اگر حلق و تقصیر از مناسک عمره به شمار نرود، آمیزش پس از سعی موجب بطلان عمره نیست.[۵۸] به نظر حنفیان، وقوع آمیزش پیش از شوط چهارم طواف، موجب فساد عمره و وجوب اتمام عمره و ادای کفاره می‌گردد. ولی اگر آمیزش پس از شوط چهارم صورت گیرد، عمره فاسد نیست، بلکه باید به اتمام برسد و کفاره نیز پرداخت شود.[۵۹] برخی نیز برآنند که در صورت آمیزش پس از طواف و سعی و پیش از حلق، کفاره واجب نیست و تنها آمرزش خواستن از خداوند لازم است.[۶۰] به نظر برخی از فقیهان اهل سنت، در فساد عمره و پرداخت کفاره، تفاوتی میان فرض‌های علم و جهل و نسیانِ مُحرم نیست.[۶۱]

میزان کفاره[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به باور فقیهان شیعه[۶۲] و بیشتر فقیهان اهل سنت[۶۳] به استناد احادیث، کفاره آمیزش در عمره قربانی‌کردن یک شتر است. ولی برخی از فقیهان اهل سنت کشتن گوسفند یا ریختن خون حیوانی را کافی شمرده‌اند.[۶۴]

پیامدهای شرعی آمیزش در حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مهم‌ترین پیامدهای فقهی آمیزش در حج عبارتند از:

فساد حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظر مشهور فقیهان شیعه، به استناد احادیث[۶۵] آمیزش عمدی احرام‌گزار پیش از وقوف به مشعر، موجب فساد حج می‌شود. ولی آمیزش پس از وقوف، حج را باطل نمی‌کند.[۶۶] دیدگاه دیگر فقه شیعه، به استناد احادیثی چون «الحج عرفة»، آن است که آمیزش پیش از وقوف عرفات موجب فساد حج است.[۶۷] حنفیان به استناد دلایلی مانند آیه ۱۹۷ سوره بقره،[یادداشت ۷][۶۸] که از آمیزش در حج نهی کرده، این عمل را سبب افساد حج پیش از وقوف به عرفات دانسته‌اند. ولی فقیهان دیگر مذاهب چهارگانه، با استناد به احادیث، آمیزش در حج را پیش از تحللِ اول سبب فساد دانسته‌اند؛ خواه آمیزش پیش از وقوف به عرفات باشد یا پس از آن.[۶۹][یادداشت ۸]

بسیاری از فقیهان شیعه و اهل سنت، همه گونه‌های آمیزش، خواه با همسر یا دیگری،[۷۰] از راه طبیعی یا از دُبُر و حتی لواط و آمیزش با حیوان[۷۱] را نیز مفسد حج دانسته‌اند. ولی به باور برخی از فقیهان، آمیزش با حیوان و مباشرت از راه دُبُر، موجب فساد حج نیست.[۷۲]

ثبوت کفاره[ویرایش | ویرایش مبدأ]

همه فقیهان شیعه و اهل سنت، آمیزش در حال احرامِ حج را موجب کفاره دانسته‌اند.

میزان کفاره[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فقیهان شیعه، با استناد به احادیث برآنند که آمیزش در حال احرامِ حج موجب کفاره، یعنی قربانی کردن یک شتر است.[۷۳] به فتوای برخی، در صورت ناتوانی از قربانی کردن شتر، می‌توان گاو قربانی کرد و در صورت ناتوانی از آن، قربانی کردن گوسفند واجب است.[۷۴] برخی نیز در صورت ناتوانی از قربانی کردن شتر، گوسفند را کافی دانسته‌اند.[۷۵] به باور برخی نیز،‌ شخص ثروتمند شتر، شخص متوسط گاو و شخص تنگدست گوسفند را باید کفاره دهد.[۷۶]

برخی از فقیهان اهل سنت از جمله شافعیان و حنبلیان، کفاره آمیزش در حال احرام را خواه پیش از وقوف به عرفات و خواه پس از آن، قربانی کردن یک شتر شمرده‌اند. ولی مالکیان آن را هَدْی یعنی قربانی کردن گوسفند دانسته‌اند.[۷۷] حنفیان، کفاره آمیزش را پیش از وقوف، گوسفند و پس از آن شتر می‌دانند.[۷۸] برخی از فقیهان اهل سنت، احرام‌گزار را میان قربانی شتر، گاو و گوسفند مخیر شمرده‌اند.[۷۹]

وجوب کفاره بر زنان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظر فقیهان شیعه، پرداخت کفاره آمیزش به مردان اختصاص ندارد، بلکه بر زنان مُحرم نیز در صورت رضایت به آمیزش، واجب است. ولی در صورت اکراه و راضی نبودن زن، حج او صحیح است و کفاره بر او واجب نیست. در این صورت، همسر او باید دو کفاره بپردازد.[۸۰]

فقیهان اهل سنت نیز، پرداخت کفاره را در صورت رضایت زن بر او واجب دانسته‌اند.[۸۱] ولی در صورت اکراه یا خواب بودن زن، آرای مختلف دارند. برخی حج زن را فاسد و پرداخت کفاره را بر وی واجب دانسته‌اند. ولی بعضی دیگر، حج زن را صحیح قلمداد کرده، کفاره را بر او واجب نمی‌دانند.[۸۲] برخی از فقیهان اهل سنت در این فرض، پرداخت دو کفاره را بر مرد واجب شمرده‌اند.[۸۳]

در صورت تکرار آمیزش[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به باور بیشتر فقیهان شیعه[۸۴] و برخی از فقیهان اهل سنت[۸۵] در صورت تکرار آمیزش، کفاره نیز تکرار می‌شود. ولی برخی از فقیهان اهل سنت، تنها در پاره‌ای صور، آمیزش مکرر را موجب تکرار کفاره دانسته‌اند. از جمله آن‌گاه که در دفعات و زمان‌های مختلف صورت گیرد.[۸۶] شماری گفته‌اند که در بار نخست شتر و دربارهای دیگر گوسفند واجب می‌شود.[۸۷] برخی نیز در صورت تکرار آمیزش، تنها پرداخت یک کفاره را واجب شمرده‌اند.[۸۸]

اتمام حج فاسد و قضای آن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظر برخی از فقیهان، در مواردی که آمیزش موجب فساد حج می‌شود، آمیزش‌کننده باید حج فاسد، خواه واجب و خواه مستحب، را کامل کند و قضای آن را در سال دیگر به جا آورد. مستند این حکم در دیدگاه برخی از فقیهان شیعه[۸۹] و اهل سنت[۹۰] آیه ﴿وَأَتِمُّوا الحَجَّ وَالعُمرَةَ لِلَّهِ﴾[یادداشت ۴][۲۰] است که به طور مطلق به اتمام حج و عمره دستور داده است. ولی به باور برخی از فقیهان اهل سنت، با فساد حج، شخص از احرام خارج می‌شود و اتمام آن لازم نیست.[یادداشت ۹][۹۱]

جدایی زن و مرد مُحْرم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به باور فقیهان شیعه و اهل سنت، با استناد به روایاتی، در صورت وقوع آمیزش میان زوجین، واجب است تا پایان مناسک میان آن دو جدایی انداخته شود. بدین‌ترتیب که در مکان خلوت بدون حضور فرد دیگر حضور نیابند.[۹۲] اگر دیگربار آمیزش کنند، بر آن دو واجب است تا انتهای مناسک از یکدیگر جدا شوند.[۹۳] در برابر، برخی دیگر از فقیهان شیعه و اهل سنت، جدایی میان زوجین را به طور کلی مستحب شمرده‌اند.[۹۴]

در شرایط خاص[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظر فقیهان شیعه[۹۵] و برخی از اهل سنت[۹۶] در صورتی که مُحرم با جهل یا بر اثر فراموشی یا جنون مرتکب آمیزش شود، آثار یاد شده از جمله فساد حج و کفاره بر کار او بار نمی‌شود و تنها استغفار بر او واجب است. برخی از اهل سنت در صورت جهل، نسیان، اکراه یا سهو احرام‌گزار نیز، حج وی را فاسد و کفاره را بر او واجب دانسته‌اند.[۹۷]

به باور فقیهان شیعه، در صورت احصارِ مُحرم، وی می‌تواند با فرستادن قربانی به مکه یا منا و تقصیر در محل احصار، از احرام خارج شود.[۹۸] ولی از میان محرمات احرام، حرمت آمیزش با همسر، همچنان باقی است تا آن که سال بعد خود یا نایبش حج بگزارد و این حرمت از میان برود.[۹۹]

مقالات مرتبط[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. لغت نامه، ج۱، ص۱۶۳؛ فرهنگ بزرگ سخن، ج۱، ص۱۶۳، «آمیزش».
  2. لغت نامه، ج۱، ص۱۶۳؛ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۹۳.
  3. نک: دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، ص۳۲۳-۳۲۴؛ دانشنامه جهان اسلام، ج۲، ص۱۳۴، «باه».
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ سوره بقره (۲)، آیه ۱۹۷؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۱.
  5. الکافی، ج۴، ص۳۳۸؛ مجمع الزوائد، ج۶، ص۳۱۷.
  6. مجمع البیان، ج۲، ص۴۲-۴۳؛ فقه القرآن، ج۱، ص۲۸۳.
  7. جامع البیان، ج۲، ص۳۶۵؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۴۰۸.
  8. مجمع البیان، ج۲، ص۴۳؛ زاد المسیر، ج۱، ص۱۹۲؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۴۰۸.
  9. الکافی، ج۴، ص۳۷۳؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۶۵.
  10. منتهی المطلب، ج۲، ص۸۰۸؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۳۹؛ المعتمد، ج۴، ص۶۳، «کتاب الحج».
  11. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۶؛ المغنی، ج۳، ص۲۶۴؛ المجموع، ج۷، ص۲۹۰.
  12. المعتمد، ج۴، ص۶۳، «کتاب الحج»؛ الاقناع، ج۱، ص۲۴۰.
  13. ذخیرة المعاد، ج۱، ص۶۱۸؛ الحدائق، ج۱۵، ص۴۰۶.
  14. المجموع، ج۷، ص۲۹۰؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۷-۲۳۹.
  15. المجموع، ج۷، ص۲۹۰؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۵۱.
  16. المجموع، ج۷، ص۲۹۱؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۵۲.
  17. فتح العزیز، ج۷، ص۴۷۱؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۳۹.
  18. المغنی، ج۳، ص۳۱۵؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۸۰۸؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۵۲.
  19. المجموع، ج۷، ص۱۴۰؛ الحدائق، ج۱۵، ص۴۹؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۲۵.
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ سوره بقره (۲)، آیه ۱۹۶؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۰.
  21. الکافی، ج۴، ص۳۳۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۶۶.
  22. السنن الکبری، ج۵، ص۱۶۷؛ کنز العمال، ج۵، ص۲۵۹-۲۶۰.
  23. تهذیب، ج۵، ص۳۱۶-۳۱۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۳۴-۴۳۵.
  24. المغنی، ج۳، ص۲۶۵، ۳۱۶؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۸۰۸؛ المجموع، ج۷، ص۳۸۶.
  25. السرائر، ج۱، ص۶۳۵؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۴۳۸؛ کلمة التقوی، ج۳، ص۴۸۴.
  26. السرائر، ج۱، ص۵۲۱؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۹.
  27. السرائر، ج۱، ص۵۲۱؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۹۷-۳۰۰؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۷۴-۳۷۸.
  28. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۸۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۴۰۵-۴۰۷.
  29. الدروس، ج۱، ص۴۰۴؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۲۵۷؛ المعتمد، ج۵، ص۳۵۶-۳۶۰، «کتاب الحج».
  30. الدروس، ج۱، ص۴۵۸؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۲۵۸.
  31. الحدائق، ج۱۷، ص۲۸۷؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۵۳؛ المعتمد، ج۵، ص۳۶۰، «کتاب الحج».
  32. مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۰۲؛ الدروس، ج۱، ص۴۰۴.
  33. مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۰۲-۲۰۳؛ الحدائق، ج۱۶، ص۱۸۴.
  34. بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۹۶؛ المجموع، ج۸، ص۸۱؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۲۰؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۴۷.
  35. فتح العزیز، ج۷، ص۳۸۳؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۱۳-۴۱۴.
  36. بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۹۶.
  37. المغنی، ج۳، ص۴۶۷؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۲۹۰.
  38. الکافی، ج۴، ص۵۳۹؛ تهذیب، ج۵، ص۳۲۴.
  39. مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۶۳؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۸۳.
  40. قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۶۹؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۳۵۰؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۸۳.
  41. نک: مدارک الاحکام، ج۸، ص۴۲۳؛ المعتمد، ج۴، ص۸۸، «کتاب الحج».
  42. تهذیب، ج۵، ص۱۶۱؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۱۲۹.
  43. مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۷؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۸۰-۳۸۲؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۹۰.
  44. المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۷.
  45. المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۷؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۵.
  46. مناسک الحج، سیستانی، ص۱۱۰.
  47. قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۶۹؛ ایضاح الفوائد، ج۱، ص۳۴۷.
  48. مسالک الافهام، ج۲، ص۴۸۱.
  49. المعتمد، ج۴، ص۶۸، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۰۸؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۹.
  50. مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۹؛ مناسک الحج، وحید، ص۹۵.
  51. مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۵-۱۵۶؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۸۸-۳۹۰.
  52. الکافی، ج۴، ص۴۴۰، ۵۳۹؛ تهذیب، ج۵، ص۳۲۳.
  53. مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۵۵؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۸۸، ۳۹۱؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۶۲-۲۶۳.
  54. کفایة الاحکام، ج۱، ص۳۲۴؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۹.
  55. الدروس، ج۱، ص۳۳۸.
  56. المعتمد، ج۴، ص۹۱، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۱۱.
  57. المغنی، ج۳، ص۳۷۸-۳۷۹؛ المجموع، ج۷، ص۳۸۴.
  58. فتح العزیز، ج۷، ص۴۷۱؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۱۴.
  59. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۴۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۲۸؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۷۱.
  60. المجموع، ج۷، ص۴۲۲.
  61. نک: المجموع، ج۷، ص۳۴۱.
  62. المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۷؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۶۳؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۸۰-۳۸۳.
  63. المجموع، ج۷، ص۳۸۴؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۳۰۵.
  64. المجموع، ج۷، ص۴۲۲.
  65. تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۴۰؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۴۷-۱۴۸.
  66. المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۶؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۵۲-۳۵۳.
  67. نک: رسائل المرتضی، ج۳، ص۷۰؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۴۷.
  68. ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۱.
  69. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۵۷؛ المغنی، ج۳، ص۳۱۵؛ المجموع، ج۷، ص۳۸۴.
  70. المغنی، ج۳، ص۳۱۵؛ الدروس، ج۱، ص۳۶۹-۳۷۰؛ المجموع، ج۷، ص۳۸۴-۳۸۸.
  71. المجموع، ج۷، ص۴۰۹، ۴۲۱؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۱۵.
  72. المجموع، ج۷، ص۴۲۱؛ نک: تحریر الاحکام، ج۲، ص۵۸.
  73. شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۲۵؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۴۶-۱۴۷.
  74. مناسک الحج، گلپایگانی، ص۹۶.
  75. المعتمد، ج۴، ص۷۹، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۰۹.
  76. کلمة التقوی، ج۳، ص۳۱۷.
  77. الاستذکار، ج۴، ص۲۵۹؛ المغنی، ج۳، ص۳۱۵؛ المجموع، ج۷، ص۴۱۴.
  78. الاستذکار، ج۴، ص۲۵۹؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۵۷؛ المجموع، ج۷، ص۴۱۴.
  79. المجموع، ج۷، ص۴۱۴.
  80. قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۶۹.
  81. فتح العزیز، ج۷، ص۴۷۵.
  82. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۱؛ نک: المجموع، ج۷، ص۳۹۴؛ المغنی، ج۳، ص۵۱۴.
  83. المجموع، ج۷، ص۳۹۵؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۱۶.
  84. مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۷۹؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۴۷۷؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۳۵۴.
  85. نک: المغنی، ج۳، ص۳۱۸.
  86. نک: بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۹۷؛ المجموع، ج۷، ص۴۲۰.
  87. المجموع، ج۷، ص۴۱۹-۴۲۰.
  88. الاستذکار، ج۴، ص۲۶۰؛ المجموع، ج۷، ص۴۲۰.
  89. السرائر، ج۱، ص۵۴۸؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۵۵.
  90. الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۳۰۵.
  91. المغنی، ج۳، ص۳۷۷-۳۷۸؛ المجموع، ج۷، ص۴۱۴.
  92. بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۱۶؛ الدروس، ج۱، ص۳۶۹؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۶۹.
  93. السرائر، ج۱، ص۵۴۸؛ الدروس، ج۱، ص۳۶۹؛ الحدائق، ج۱۵، ص۳۶۹.
  94. المجموع، ج۷، ص۴۱۵؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۲۳۳.
  95. مدارک الاحکام، ج۸، ص۴۵۵-۴۵۷؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۴۹؛ المعتمد، ج۴، ص۹۱، «کتاب الحج».
  96. نک: المغنی، ج۳، ص۳۳۴-۳۳۶؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۱۷.
  97. المغنی، ج۳، ص۳۳۵-۳۳۶؛ البحر الرائق، ج۳، ص۳۱؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۱۵.
  98. السرائر، ج۱، ص۶۳۸؛ الحدائق، ج۱۶، ص۳۹.
  99. السرائر، ج۱، ص۶۳۸؛ الحدائق، ج۱۶، ص۷.
  1. در حج، آميزش با زنان و گناه و جدال [جايز] نيست.
  2. البته معانی دیگر هم برای آن یاد شده است. مانند سخن گفتن درباره مباشرت، قرار گذاشتن درباره آن و سخنان قبیح و بیهوده.
  3. پس كسى كه در اين ماه‌ها حج را [با احرام بستن و تلبيه] بر خود واجب كرد، [بداند كه] در حج، آميزش با زنان و... نيست.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ حج وعمره را براى خدا به پايان بريد!
  5. برای آگاهی بیشتر روی حج ناتمام تلیک کنید!
  6. یعنی با وقوع آمیزش پیش از سعی، عمره فاسد می‌شود و افزون بر ادای کفاره و اتمام عمره فاسد، اعاده آن لازم است وگرنه اعاده حج در سال بعد واجب خواهد شد.
  7. ﴿فَمَن فَرَضَ فِیهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ... فِی الحَجِّ﴾ پس كسى كه در اين ماه‌ها حج را [با احرام بستن و تلبيه] بر خود واجب كرد، [بداند كه] در حج، آميزش با زنان و... نيست.
  8. تحلل اول هنگامی صورت می‌پذیرد که دو کار از این سه کار انجام شده باشد: رمی جمره عقبه، حلق و طواف افاضه.
  9. استناد آنها به حدیثی از حضرت محمد(ص) و نیز قیاس‌کردن حج با نماز و روزه است.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل آمیزش.
  • احیاء علوم الدین، الغزالی (م.۵۰۵ق)، بیروت،‌ دار المعرفه.
  • الاستذکار، ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق)، به کوشش سالم محمد و محمدعلی،‌ دارالکتب العلمیه، ۲۰۰۰م.
  • الاقناع، الشربینی (م.۹۷۷ق)، بیروت،‌ دارالمعرفه.
  • ایضاح الفوائد، محمد بن الحسن بن یوسف الحلی (م.۷۷۱ق)، به کوشش اشتهاردی و دیگران، قم، العلمیه، ۱۳۸۷ق.
  • بدایة المجتهد، ابن رشد القرطبی (م.۵۹۵ق)، به کوشش خالد العطار، بیروت،‌ دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
  • بدائع الصنائع، علاء الدین الکاسانی (م.۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
  • تحریر الاحکام الشرعیه، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق.
  • تحریر الوسیله، امام خمینی (م.۱۳۶۸ش)، نجف،‌ دارالکتب العلمیه، ۱۳۹۰ق.
  • تذکرة الفقهاء، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۴ق.
  • ترجمه قرآن (انصاریان)، حسین انصاریان، اسوه، قم، ۱۳۸۳ش.
  • تفسیر العیاشی، العیاشی (م.۳۲۰ق)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیة.
  • تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، القرطبی (م.۶۷۱ق)، بیروت،‌ داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
  • تهذیب الاحکام، الطوسی (م.۴۶۰ق)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران،‌ دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • جامع المقاصد، الکرکی (م.۹۴۰ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۱ق.
  • جامع‌البیان، الطبری (م.۳۱۰ق)، بیروت،‌ دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق.
  • جواهر الکلام، النجفی (م.۱۲۶۶ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت،‌ داراحیاء التراث العربی.
  • الحدائق الناضره، یوسف البحرانی (م.۱۱۸۶ق)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.
  • دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر حداد عادل و دیگران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، تهران، ۱۳۷۸ش.
  • دائرة المعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش.
  • الدروس الشرعیه، الشهید الاول (م.۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
  • ذخیرة المعاد، محمد باقر السبزواری (م.۱۰۹۰ق)، آل‌البیت.
  • رسائل المرتضی، السید المرتضی (م.۴۳۶ق)، به کوشش حسینی و رجائی، قم،‌ دارالقرآن، ۱۴۰۵ق.
  • الروضة البهیه، الشهید الثانی (م.۹۶۵ق)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ق.
  • روضة الطالبین، النووی (م.۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه.
  • زاد المسیر، ابن الجوزی (م.۵۹۷ق)، به کوشش محمد عبدالرحمن، بیروت،‌ دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
  • السرائر، ابن ادریس (م.۵۹۸ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
  • السنن الکبری، البیهقی (م.۴۵۸ق)، بیروت،‌ دارالفکر.
  • شرائع الاسلام، المحقق الحلی (م.۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.
  • فتح العزیز، عبدالکریم بن محمد الرافعی (م.۶۲۳ق)،‌ دارالفکر.
  • فرهنگ بزرگ سخن، حسن انوری و دیگران، تهران، سخن، ۱۳۸۱ش.
  • فرهنگ فارسی، معین (م.۱۳۵۰ش)، تهران، امیر کبیر، ۱۳۷۵ش.
  • الفقه الاسلامی و ادلته، وهبة الزحیلی،‌ دارالفکر، دمشق، ۱۴۱۸ق.
  • فقه القرآن، الراوندی (م.۵۷۳ق)، به کوشش حسینی، قم، کتابخانه نجفی، ۱۴۰۵ق.
  • قواعد الاحکام، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • الکافی، الکلینی (م.۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران،‌ دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
  • کشاف القناع، منصور البهوتی (م.۱۰۵۱ق)، به کوشش محمد حسن، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، محمد باقر السبزواری (م.۱۰۹۰ق)، به کوشش الواعظی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
  • کلمة التقوی (فتاوی)، محمد امین زین ‌الدین، مهر، ۱۴۱۳ق.
  • کنز العمال، المتقی الهندی (م.۹۷۵ق)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
  • لغت‌نامه، دهخدا (م.۱۳۳۴ش) و دیگران، تهران، مؤسسه لغت‌نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
  • المبسوط فی فقه الامامیه، الطوسی (م.۴۶۰ق)، به کوشش بهبودی، تهران، مکتبة المرتضویه.
  • المبسوط، السرخسی (م.۴۸۳ق)، بیروت،‌ دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
  • مجمع البیان، الطبرسی (م.۵۴۸ق)، بیروت،‌ دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
  • مجمع الزوائد، الهیثمی (م.۸۰۷ق)، بیروت،‌ دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق.
  • المجموع شرح المهذب، النووی (م.۶۷۶ق)،‌ دارالفکر.
  • مختلف الشیعه، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
  • مدارک الاحکام، سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م.۱۰۰۹ق)، قم، آل‌البیت(ع)، ۱۴۱۰ق.
  • مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، الشهید الثانی (م.۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • مستند الشیعه، احمد النراقی (م.۱۲۴۵ق)، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۵ق.
  • المعتمد فی شرح المناسک، محاضرات الخوئی (م.۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دارالعلم، ۱۴۱۰ق.
  • المغنی و الشرح الکبیر، عبدالله بن قدامة (م.۶۲۰ق) و عبدالرحمن بن قدامة (م.۶۸۲ق)، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه.
  • من لا یحضره الفقیه، الصدوق (م.۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
  • مناسک الحج، السید الگلپایگانی، قم،‌ دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۳ق.
  • مناسک الحج، السید علی السیستانی، شهید، قم، ۱۴۱۳ق.
  • مناسک الحج، میرزا جواد تبریزی، قم، مهر، ۱۴۱۴ق.
  • مناسک الحج، وحید الخراسانی.
  • منتهی المطلب، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، چاپ سنگی.
  • مواهب الجلیل، الحطاب الرعینی (م.۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
  • وسائل الشیعه، الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق)، قم، آل‌البیت(ع)، ۱۴۱۲ق.