Salar (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۵: خط ۲۵:
در حدیث‌نامه‌های [[شیعه]]<ref>الکافی، ج1، ص54؛ بحار الانوار، ج2، ص261، 269.</ref> و اهل سنت<ref>مسند احمد، ج4، ص126-127؛ صحیح مسلم، ج2، ص592؛ کنز العمال، ج16، ص184.</ref> بدعت گناهی بزرگ و حرامی آشکار به‌شمار‌ آمده است و مطابق آن گفته شده از بنیاد‌نهادن امور تازه در دین باید پرهیز کرد؛ زیرا هر بدعتی گمراهی است.<ref>سنن ابن ماجه، ج1، ص16.</ref> همچنین بدعت‌گزار دچار خواری در دنیا و خشم الهی می‌گردد و سرنوشت بدعت‌گزاران همانند سرنوشت گوساله‌پرستان قوم موسی اعلام شده است.<ref>الاعتصام، ص90.</ref> نیز در حدیثی امام صادق(ع) کفر و نفاق را از مصادیق بدعت معرفی کرده است.<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۲.</ref>  
در حدیث‌نامه‌های [[شیعه]]<ref>الکافی، ج1، ص54؛ بحار الانوار، ج2، ص261، 269.</ref> و اهل سنت<ref>مسند احمد، ج4، ص126-127؛ صحیح مسلم، ج2، ص592؛ کنز العمال، ج16، ص184.</ref> بدعت گناهی بزرگ و حرامی آشکار به‌شمار‌ آمده است و مطابق آن گفته شده از بنیاد‌نهادن امور تازه در دین باید پرهیز کرد؛ زیرا هر بدعتی گمراهی است.<ref>سنن ابن ماجه، ج1، ص16.</ref> همچنین بدعت‌گزار دچار خواری در دنیا و خشم الهی می‌گردد و سرنوشت بدعت‌گزاران همانند سرنوشت گوساله‌پرستان قوم موسی اعلام شده است.<ref>الاعتصام، ص90.</ref> نیز در حدیثی امام صادق(ع) کفر و نفاق را از مصادیق بدعت معرفی کرده است.<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۲.</ref>  


به استناد روایتی که کلینی و مجلسی آن‌را نقل کرده‌اند بدعت گناهی است که [[توبه]] از آن پذیرفته نیست؛<ref>بحار الانوار، ج2، ص296.</ref> و ساده‌ترین چیزی که انسان را به مرز کفر می‌کشاند، بدعت است یعنی  آن‌چه را خدا از آن نهی کرده، فرمان او بداند و این را اعتقادی دینی بشمارد.<ref>الکافی، ج2، ص415.</ref> عبارت‌هایی چون «شر الامور مُحْدَثاتها» یعنی بدترین چیزها، چیزهای ساختگی است و «ان کل محدثة بدعة و کل بدعة ضلالة» یعنی هر چیز ساختگی بدعت است و هر بدعتی گمراهی است؛ در حدیث‌نامه‌های<ref>سنن ابی داود، ج2، ص393؛ سنن النسائی، ج3، ص188.</ref> اهل سنت آمده و مُحْدَث به بدعت تفسیر شده است.<ref>فتح الباری، ج13، ص213.</ref>  
به استناد روایتی که کلینی و مجلسی آن‌را نقل کرده‌اند بدعت گناهی است که [[توبه]] از آن پذیرفته نیست؛<ref>بحار الانوار، ج2، ص296.</ref> و ساده‌ترین چیزی که انسان را به مرز کفر می‌کشاند، بدعت است یعنی  آن‌چه را خدا از آن نهی کرده، فرمان او بداند و این را اعتقادی دینی بشمارد.<ref>الکافی، ج2، ص415.</ref> عبارت‌هایی چون «شر الامور مُحْدَثاتها» یعنی بدترین چیزها، چیزهای ساختگی است و «ان کل محدثة بدعة و کل بدعة ضلالة» یعنی هر چیز ساختگی بدعت است و هر بدعتی گمراهی است؛ در حدیث‌نامه‌های<ref>سنن ابی داود، ج2، ص393؛ سنن النسائی، ج3، ص188.</ref> اهل سنت آمده و مُحْدَث به بدعت تفسیر شده است.<ref>فتح الباری، ج13، ص213.</ref>
 
==بدعت خوب و بد ==
 
برخی ریشهٔ نظریه تقسیمِ بدعت به خوب و بد را یک رخداد تاریخی در روزگار [[خلیفه دوم]] دانسته‌اند<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج11، ص559.</ref> که به دستور وی در شب‌های [[ماه رمضان]]، [[نماز تراویح]] به صورت جماعت برگزار شد؛ عُمَر، خلیفه دوم، این را بدعتی خوب شمرد و گفت: «نعم البدعةُ هذه.»<ref>صحیح البخاری، ج2، ص252؛ الموطّا، ج1، ص114-115؛ النص و الاجتهاد، ص251-252.</ref> یعنی نمازِ تراویح چه خوب بدعتی است؛ گفته شده گفتار وی با مجموعهٔ میراثِ حدیثی<ref>الکافی، ج1، ص56-57؛ مسند احمد، ج4، ص126.</ref> مسلمانان به ویژه مضمون «هر بدعتی گمراهی است» سازگار نبوده است؛ از این‌رو، عده‌ای از دانشوران اهل سنت همچون [[شافعی|شافِعی]] (درگذشت:204ق)<ref>البدعه، الورعی، ص88؛ فتح الباری، ج13، ص212.</ref> و [[سیوطی|سَیوطی]] (درگذشت:911ق)<ref>نک: الامر بالاتباع، ص89، 166-171.</ref> برای از بین بردن تعارض میان سخنان عمر و روایت‌های نبوی از بدعت خوب و بد سخن به میان آورده و نماز تراویح را از جمله بدعت‌های خوب معرفی کرده‌اند؛ و عده‌ای نیز منکر بی‌سابقه بودن این نماز شده و آن‌را از جمله سنت‌های نبوی به‌شمار آورده‌اند.<ref>نک: الحوادث و البدع، ص69.</ref>
 
در مقابل گروهی از دانشمندان اهل سنت با استناد به آیات، روایات، سخنان [[صحابه]] و [[تابعین]]، تقسیم بدعت به نیک و بد را نپذیرفته و از ناپسندی هرگونه بدعتی سخن گفته‌‌اند.<ref>البدعه، الورعی، ص103.</ref>
 
=== تقسیم پنج بخشی بدعت ===
از دیگر تقسیم‌بندی‌های «بدعت»، نظریهٔ تقسیم پنج بخشی بدعت به تعداد احکام شرعی است (واجب، مستحب، حرام، مکروه و مباح) و گفته شده نخستین‌بار [[عز بن عبدالسلام|عزّ بن عَبدالسلام]] (درگذشت:660ق) ‌آن‌را طرح کرده است. بر پایهٔ دیدگاه او، خواندنِ [[نحو]] برای فهمیدن کلام [[خدا]] بدعتی واجب؛ ساختن مهمانسرا و مدرسه و خواندن [[نماز تراویح]] در شمار بدعت‌های مستحب و پدیدار شدن مذاهبی همچون [[جبریه]] و [[قدریه]] از بدعت‌های حرام است.<ref>برای تفصیل بیشتر در باب مذاهب بدعت‌گزار، نک: الحوادث و البدع، ص33، 35.</ref> آراستن مسجدها از بدعت‌های مکروه و [[مصافحه]] در پی نماز صبح و عصر از بدعت‌های مباح است.<ref>قواعد الاحکام، ج2، ص172-173؛ الاعتصام، ص141-142.</ref> به نوشته عبدالسلام، باید برای استنباطِ نوع این‌گونه بدعت‌ها، به قواعد فقهی و شرعی رجوع کرد.<ref>قواعد الاحکام، ج2، ص173.</ref>
 
[[شاطبی|شاطِبی]] از دیگر عالمان اهل سنت، مثال‌های یاد شده را در پرتو قواعد فقهی و اصولی، مشمول بدعت اصطلاحی ندانسته و خود این تقسیم را هم امری تازه شمرده که مشروعیت ندارد.<ref>الاعتصام، ص142-159.</ref>
 
== مصادیق بدعت ==
== مصادیق بدعت ==
در گزارش‌های تاریخی، از تغییر دینِ ابراهیمی در مکه به دین [[جاهلیت|جاهلی]] و پدید آمدن بدعت‌ها و [[مناسک جاهلی]] یاد شده است. از جمله این بدعت‌ها، [[طواف برهنه]]، تغییر و تبدیل [[ماه‌های حج]] ([[نسیء]]) و رسم‌های ساخته شده به دست [[حمس|حُمْسی‌ها]] معرفی شده است.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص174-179.</ref> بر پایهٔ گزارش‌های تاریخ‌نگاران، [[قریش]] در هنگام حاکمیت بر [[مکه]] و [[کعبه]]، بدعت‌های گوناگونی بنیان نهادند.<ref>اتحاف الوری، ج1، ص63-69.</ref>  
در گزارش‌های تاریخی، از تغییر دینِ ابراهیمی در مکه به دین [[جاهلیت|جاهلی]] و پدید آمدن بدعت‌ها و [[مناسک جاهلی]] یاد شده است. از جمله این بدعت‌ها، [[طواف برهنه]]، تغییر و تبدیل [[ماه‌های حج]] ([[نسیء]]) و رسم‌های ساخته شده به دست [[حمس|حُمْسی‌ها]] معرفی شده است.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص174-179.</ref> بر پایهٔ گزارش‌های تاریخ‌نگاران، [[قریش]] در هنگام حاکمیت بر [[مکه]] و [[کعبه]]، بدعت‌های گوناگونی بنیان نهادند.<ref>اتحاف الوری، ج1، ص63-69.</ref>  
خط ۴۳: خط ۳۱:
===بدعت در فقه و فرهنگ اهل‌سنت===
===بدعت در فقه و فرهنگ اهل‌سنت===


در منابع شیعی به مصادیقی از بدعت در فقه و فرهنگ اهل سنت، اشاره شده؛ از جمله: جایز بودن سه‌طلاقه‌کردن در یک جلسه،<ref>البدعه، ص۱۹۹و۲۰۰.</ref> گفتن جمله «الصلاة خیر من النوم» به جای «حی علی خیر العمل» در [[اذان]] و خواندن نوافل شب‌های رمضان (نماز تراویح) به صورت جماعت<ref>تذکرة الفقهاء، ج2، ص283.</ref> و حرمت [[متعة الحج|مُتْعَة الحَج]] به دستور عُمَر بن خَطّاب. در برخی منابع آمده است که عمل وی با مخالفت فرزندش [[عبدالله بن عمر]] نیز روبه‌رو شد و او در پاسخ به یکی از شامیان اعلام کرد که [[متعه حج]] حلال است.<ref name=":0">نهج الحق، ص283؛ الزام النواصب، ص207؛ بحار الانوار، ج30، ص600.</ref>  
در منابع شیعی به مصادیقی از بدعت در فقه و فرهنگ اهل سنت، اشاره شده؛ از جمله: جایز بودن سه‌طلاقه‌کردن در یک جلسه،<ref>البدعه، ص۱۹۹و۲۰۰.</ref> گفتن جمله «الصلاة خیر من النوم» به جای «حی علی خیر العمل» در [[اذان]] و خواندن نوافل شب‌های رمضان (نماز تراویح) به صورت جماعت<ref>تذکرة الفقهاء، ج2، ص283.</ref> و حرمت [[متعة الحج]] به دستور عُمَر بن خَطّاب. در برخی منابع آمده است که عمل وی با مخالفت فرزندش [[عبدالله بن عمر]] نیز روبه‌رو شد و او در پاسخ به یکی از شامیان اعلام کرد که متعه حج حلال است.<ref name=":0">نهج الحق، ص283؛ الزام النواصب، ص207؛ بحار الانوار، ج30، ص600.</ref>  


تقدم خطبه‌ها در [[نماز عید فطر]] و [[نماز عید قربان|قربان]]<ref>المعتبر، ج2، ص325؛ جواهر الکلام، ج11، ص397.</ref> و اذان دوم یا سوم در روز جمعه را از جمله [[بدعت‌های عثمان]] برشمرده‌اند.<ref>تاریخ المدینه، ج3، ص958؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج5، ص107-109.</ref>  
تقدم خطبه‌ها در [[نماز عید فطر]] و [[نماز عید قربان|قربان]]<ref>المعتبر، ج2، ص325؛ جواهر الکلام، ج11، ص397.</ref> و اذان دوم یا سوم در روز جمعه را از جمله [[بدعت‌های عثمان]] برشمرده‌اند.<ref>تاریخ المدینه، ج3، ص958؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج5، ص107-109.</ref>  


به باور شماری از اهل سنت، [[عمر بن عبدالعزیز|عُمَر بن عَبدالعزیز]] در سده اول قمری  و [[شافعی]] (درگذشت: 204ق) از عالمان اهل سنت، در مقام احیای سنت‌ها و نابودی بدعت‌ها برآمدند.<ref>تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج5، ص45.</ref>  
به باور شماری از اهل سنت، [[عمر بن عبدالعزیز|عُمَر بن عَبدالعزیز]] در سده اول قمری  و [[شافعی]] (درگذشت: 204ق) از عالمان اهل سنت، در مقام احیای سنت‌ها و نابودی بدعت‌ها برآمدند.<ref>تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج5، ص45.</ref>


===نسبت‌های بدعت به شیعه ===
===نسبت‌های بدعت به شیعه ===
خط ۵۵: خط ۴۳:
اما گفته شده این موارد از مصداق‌های بدعت اصطلاحی نیستند چراکه به قصد شرعی‌سازی و داخل کردن چیزی در دین ساخته نشده‌اند و تنها رفتارهایی هستند که در سنّت رفتاری و فرهنگ عمومی گروه‌هایی از مسلمانان رواج یافته‌اند.  
اما گفته شده این موارد از مصداق‌های بدعت اصطلاحی نیستند چراکه به قصد شرعی‌سازی و داخل کردن چیزی در دین ساخته نشده‌اند و تنها رفتارهایی هستند که در سنّت رفتاری و فرهنگ عمومی گروه‌هایی از مسلمانان رواج یافته‌اند.  


اما [[وهابیت|وهابیان]] معنای بدعت را گسترش داده‌اند؛‌ برای مثال آن‌ها نهادن پرده بر [[روضه نبوی]] را بدعت شمرده‌اند؛ زیرا به باور آن‌ها انجام دهنده این کار، آن را عبادت شمرده و قصد تقرب دارد. افزون بر شیعه، پاره‌ای از نویسندگان اهل سنت به چنین برداشتی از بدعت اشکال کرده و گفته‌اند که در حقیقت [[پرده روضه نبوی]] به قصد تزیین و زیباسازی و نه عبادت و تقرب، آویخته شده است.<ref>فرق تسنن، ص660.</ref>
اما [[وهابیت|وهابیان]] معنای بدعت را گسترش داده‌اند؛‌ برای مثال آن‌ها نهادن پرده بر [[روضه نبوی]] را بدعت شمرده‌اند؛ زیرا به باور آن‌ها انجام دهنده این کار، آن را عبادت شمرده و قصد تقرب دارد. افزون بر شیعه، پاره‌ای از نویسندگان اهل سنت به چنین برداشتی از بدعت اشکال کرده و گفته‌اند که در حقیقت [[پرده روضه نبوی]] به قصد تزیین و زیباسازی و نه عبادت و تقرب، آویخته شده است.<ref>فرق تسنن، ص660.</ref>
 
==بدعت خوب و بد ==
 
برخی ریشهٔ نظریه تقسیمِ بدعت به خوب و بد را یک رخداد تاریخی در روزگار [[خلیفه دوم]] دانسته‌اند<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج11، ص559.</ref> که به دستور وی در شب‌های [[ماه رمضان]]، [[نماز تراویح]] به صورت جماعت برگزار شد؛ عُمَر، خلیفه دوم، این را بدعتی خوب شمرد و گفت: «نعم البدعةُ هذه.»<ref>صحیح البخاری، ج2، ص252؛ الموطّا، ج1، ص114-115؛ النص و الاجتهاد، ص251-252.</ref> یعنی نمازِ تراویح چه خوب بدعتی است؛ گفته شده گفتار وی با مجموعهٔ میراثِ حدیثی<ref>الکافی، ج1، ص56-57؛ مسند احمد، ج4، ص126.</ref> مسلمانان به ویژه مضمون «هر بدعتی گمراهی است» سازگار نبوده است؛ از این‌رو، عده‌ای از دانشوران اهل سنت همچون [[شافعی|شافِعی]] (درگذشت:204ق)<ref>البدعه، الورعی، ص88؛ فتح الباری، ج13، ص212.</ref> و [[سیوطی|سَیوطی]] (درگذشت:911ق)<ref>نک: الامر بالاتباع، ص89، 166-171.</ref> برای از بین بردن تعارض میان سخنان عمر و روایت‌های نبوی از بدعت خوب و بد سخن به میان آورده و نماز تراویح را از جمله بدعت‌های خوب معرفی کرده‌اند؛ و عده‌ای نیز منکر بی‌سابقه بودن این نماز شده و آن‌را از جمله سنت‌های نبوی به‌شمار آورده‌اند.<ref>نک: الحوادث و البدع، ص69.</ref>


در مقابل گروهی از دانشمندان اهل سنت با استناد به آیات، روایات، سخنان [[صحابه]] و [[تابعین]]، تقسیم بدعت به نیک و بد را نپذیرفته و از ناپسندی هرگونه بدعتی سخن گفته‌‌اند.<ref>البدعه، الورعی، ص103.</ref>
=== تقسیم پنج بخشی بدعت ===
از دیگر تقسیم‌بندی‌های «بدعت»، نظریهٔ تقسیم پنج بخشی بدعت به تعداد احکام شرعی است (واجب، مستحب، حرام، مکروه و مباح) و گفته شده نخستین‌بار [[عز بن عبدالسلام|عزّ بن عَبدالسلام]] (درگذشت:660ق) ‌آن‌را طرح کرده است. بر پایهٔ دیدگاه او، خواندنِ [[نحو]] برای فهمیدن کلام [[خدا]] بدعتی واجب؛ ساختن مهمانسرا و مدرسه و خواندن [[نماز تراویح]] در شمار بدعت‌های مستحب و پدیدار شدن مذاهبی همچون [[جبریه]] و [[قدریه]] از بدعت‌های حرام است.<ref>برای تفصیل بیشتر در باب مذاهب بدعت‌گزار، نک: الحوادث و البدع، ص33، 35.</ref> آراستن مسجدها از بدعت‌های مکروه و [[مصافحه]] در پی نماز صبح و عصر از بدعت‌های مباح است.<ref>قواعد الاحکام، ج2، ص172-173؛ الاعتصام، ص141-142.</ref> به نوشته عبدالسلام، باید برای استنباطِ نوع این‌گونه بدعت‌ها، به قواعد فقهی و شرعی رجوع کرد.<ref>قواعد الاحکام، ج2، ص173.</ref>
[[شاطبی|شاطِبی]] از دیگر عالمان اهل سنت، مثال‌های یاد شده را در پرتو قواعد فقهی و اصولی، مشمول بدعت اصطلاحی ندانسته و خود این تقسیم را هم امری تازه شمرده که مشروعیت ندارد.<ref>الاعتصام، ص142-159.</ref>
== آثار در موضوع بدعت ==
== آثار در موضوع بدعت ==
در تک‌نگاری‌ها در موضوع بدعت، دانشوران و محققان اسلامی جوانب بحث را کاویده‌اند. از میان آثار مستقل کهن‌تر می‌توان به این آثار اشاره کرد:
در تک‌نگاری‌ها در موضوع بدعت، دانشوران و محققان اسلامی جوانب بحث را کاویده‌اند. از میان آثار مستقل کهن‌تر می‌توان به این آثار اشاره کرد:


البدعة مفهومها و حدودها، به قلم محمدهادی اسدی، البدعة مفوهما، حدها و آثارها و مواردها، نوشته جعفر سبحانی،‌ البدع المحدثه ابوالقاسم کوفی (درگذشت:352ق)، البدع و النهی عنها نوشته ابن وَضاح قرطبی، الحوادث و البدع محمد بن ولید طُرطُوشی، الباعث علی انکار البدع و الحوادث نوشته ابوشامه مَقدِسی، درر المباحث فی احکام البدع و الحوادث اثر حسین بن حسن دِمیاطی، الاعتصام نوشته ابراهیم بن موسی شاطِبی نویسنده کتاب معروف الموافقات، الامر بالاتباع و النهی عن الابتداع نوشته سُیوطی، بدعت چیست؟ نوشته علی‌اصغر رضوانی، بدعت از منظر فقه اسلامی نوشته ناهید نعیمی‌پور،  
البدعة مفهومها و حدودها، به قلم محمدهادی اسدی، البدعة مفوهما، حدها و آثارها و مواردها، نوشته جعفر سبحانی،‌ البدع المحدثه ابوالقاسم کوفی (درگذشت:352ق)، البدع و النهی عنها نوشته ابن وَضاح قرطبی، الحوادث و البدع محمد بن ولید طُرطُوشی، الباعث علی انکار البدع و الحوادث نوشته ابوشامه مَقدِسی، درر المباحث فی احکام البدع و الحوادث اثر حسین بن حسن دِمیاطی، الاعتصام نوشته ابراهیم بن موسی شاطِبی نویسنده کتاب معروف الموافقات، الامر بالاتباع و النهی عن الابتداع نوشته سُیوطی، بدعت چیست؟ نوشته علی‌اصغر رضوانی، بدعت از منظر فقه اسلامی نوشته ناهید نعیمی‌پور.  


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
برگرفته از «https://wikihaj.com/view/بدعت»