پرش به محتوا

مکروه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
 
(۳۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
مکروه یکی از احکام پنج گانه تکلیفی و به معنای عملی است که بهتر است انجام نشود. اقسام و درجاتی دارد که فقها آن را معرفی کرده اند. برخی کارها در [[حج]] و [[عمره]]  به عنوان مکروه معرفی شده است.  
مکروه یکی از احکام پنج گانه تکلیفی و به معنای عملی است که بهتر است انجام نشود. مراتب و اقسامی دارد که فقها آن را معرفی کرده اند. معنای مکروه در عبادات با غیر عبادات فرق می کند. برخی کارها در [[حج]] و [[عمره]]  به عنوان مکروه معرفی شده است.  


== مفهوم شناسی ==
== مفهوم شناسی ==
مکروه در لغت اسم مفعول از "کره" است که معنایی بر خلاف رضا و حبّ دارد. <ref>معجم مقائيس اللغة، ج‌5، ص172.</ref> چنانچه در قرآن آمده است. <ref>خداوند متعال فرمود: «وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ.» (سوره بقرة، آیه 216)</ref>پس مکروه بر ضد محبوب است. <ref>القاموس الفقهي لغة و اصطلاح، ص318؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، صص342.</ref>به معنای ناپسند، ناپسندیده، ناروا، ناخوش، ناگوار، ناخوش آیند آمده است.<ref>رک: لغتنامه دهخدا، مدخل مکروه؛ فرهنگ فارسی عمید، مدخل مکروه.</ref> در قرآن واژه مکروه به کار رفته است. <ref>کل ذلک کان سیئه ُ عند ربک مکروهاً. (قرآن 38/17).</ref> برخی گفته اند مکروه از کریهة گرفته شده و آن شدت در جنگ است. <ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، صص342. </ref> در برخی روایات مکروه به معنای "شاقّ" (سخت) و "شرّ" (بد) نیز آمده است. <ref>النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‌4، ص169؛ لسان العرب، ج‌13، ص535.</ref>
مکروه در لغت اسم مفعول از "کره" است که معنایی بر خلاف رضا و حبّ دارد. <ref>معجم مقائيس اللغة، ج‌5، ص172.</ref> چنانچه در قرآن این دو واژه در مقابل هم قرار گرفته است.<ref>خداوند متعال فرمود: «وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ.» (سوره بقرة، آیه 216)</ref> پس مکروه بر ضد محبوب<ref>القاموس الفقهي لغة و اصطلاح، ص318؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، صص342.</ref> و به معنای ناپسند، ناپسندیده، ناروا، ناخوش، ناگوار، ناخوش آیند است.<ref>رک: لغتنامه دهخدا، مدخل مکروه؛ فرهنگ فارسی عمید، مدخل مکروه.</ref> در برخی روایات مکروه به معنای سخت و بد نیز آمده است.<ref>النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‌4، ص169؛ لسان العرب، ج‌13، ص535.</ref>


=== معنای اصطلاحی ===
در فقه، مكروه یکی از '''[[احکام پنج گانه تکلیفی]]'''<ref>فرهنگ معین، مدخل مکروه.</ref> و به معنای عملی است که ترکش اولویت دارد و بهتر است انجام نشود.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص342.  </ref> و شارع از مکلف خواسته که آن را ترک کند؛ اگرچه ترک آن الزامی نیست.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛  دائرة المعارف فقه مقارن، ص432؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ فرهنگ اصطلاحات اصول، ج‏1، ص290؛ الدليل الفقهى تطبيقات فقهية لمصطلحات علم الأصول،ص280؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.</ref>بدین ترتیب ترك کردن کار مكروه‏، امری مطلوب است و مصلحت (فایده و سود) و ثواب دارد، ولى انجام آن [[حرام]] نيست.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص667.</ref><ref>رک: معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133 معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.</ref>
در فقه، مكروه یکی از '''[[احکام پنج گانه تکلیفی]]''' است. <ref>فرهنگ معین، مدخل مکروه.</ref>عملی است که ترکش اولویت دارد و بهتر است انجام نشود. <ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص342.  </ref>و شارع از مکلف خواسته است که آن را ترک کند اگرچه الزامی در ترک نیست. مانند اینکه گفته آب یا غذای داغ نخور، <ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛  دائرة المعارف فقه مقارن، ص432؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ فرهنگ اصطلاحات اصول، ج‏1، ص290؛ الدليل الفقهى تطبيقات فقهية لمصطلحات علم الأصول،ص280؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.</ref>
 
مکروه نوعى از '''[[احكام ترخيصى]]''' است. با اینکه عمل مکروه مفسده دارد ولی مفسده اش به حدی نرسیده است که شارع مکلفین را به صورتی وادار به ترک آن کند که اجازه انجام آن را نداشته باشند.  بنابراين، ترك مكروه‏، مطلوب و داراى مصلحت و ثواب است، ولى انجام آن حرام نيست. <ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص667.</ref>


== مراتب مکروه ==
== مراتب مکروه ==
کراهت دارای مراتبی است:
عمل مکروه را دو نوع دانسته‌اند. عملی که کراهت شدید دارد و مورد خشم خدا است، مانند وام ندادن به افراد نيازمند؛ و عملی که کراهتش شدید نیست، مانند پوشيدن لباس سياه.<ref>رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432‌.</ref>


1. كراهت شديد و آن جايى است كه متعلّق و موردش داراى مبغوضيّت فراوانى باشد، مانند وام ندادن به افراد نيازمند.
برخی گفته اند: هر چند مكروهات مؤاخذه و كيفرى را در پى ندارد ولى اگر مكروهى فراگير و جزء فرهنگ جامعه‌اى گردد؛ آن جامعه در خور مذمّت و سرزنش است؛ زيرا چنين وضعيتى نشان دهنده سهل انگارى نسبت به وظايف دينى و الهى است، علاوه بر اين كه سبب مى‌شود حكم خداوند به تدریج فراموش گردد.<ref>رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432‌.</ref>
 
2. كراهت غير شديد و آن در جايى است كه متعلّق آن ناپسند باشد ولى نه در حدّ بالا مانند پوشيدن لباس سياه. مراتب كراهت نيز با بيان شرع تبيين مى‌شود.<ref>دائرة المعارف فقه مقارن، ص432‌.</ref>
 
کارهایی مثل 1) نزدیکی با همسر از پشت؛<ref>اللمعة الدمشقية في فقه الإمامية، ص 174.</ref> 2) صحبت کردن بدون مصلحت نماز، بعد از اینکه مؤذّن " قد قامت الصلاة" گفت؛<ref>روض الجنان في شرح إرشاد الأذهان، ج‌2، ص657؛ جواهر الكلام في ثوبه الجديد، ج‌5، ص96.</ref> 3) خندیدن بین قبرها <ref>بحار الأنوار، ج‌78، ص62.</ref> 4) برداشتن چيزى كه در حرم پيدا مى‌كند، <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص247، مسأله 960.</ref> طبق نظر فقهای شیعه دارای کراهت شدید است.
 
== حکم مکروه ==
حکم مکروه این است که ترک کننده آن ثواب و پاداش داده، <ref>معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133. معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌ </ref> و مدح و تمجید می شود. <ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.</ref>و انجام دهنده آن سرزنش، <ref>رک: معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.</ref> و عذاب نمی شود. <ref>رک: معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133 معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.</ref> برخی گفته اند: با انجامش ترس عذاب است. <ref>رک: معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.</ref> و با حلال شمردنش کفر نیست. <ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.</ref>
 
برخی گفته اند: هر چند مكروهات مؤاخذه و كيفرى را در پى ندارد ولى اگر مكروهى به صورت فراگير متداول شود و جزء فرهنگ جامعه‌اى گردد؛ آن جامعه در خور مذمّت و سرزنش است؛ زيرا چنين وضعيتى حاكى از سهل انگارى نسبت به وظايف دينى و الهى تلقى مى‌گردد، اضافه بر اين كه سبب مى‌شود حكم خداوند تدريجاً فراموش گردد. <ref>دائرة المعارف فقه مقارن، ص432‌.</ref>
 
== نظر اهل سنت ==
در نزد اهل سنت اصطلاح مکروه ضد [[مستحب|مندوب]] است. <ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343. ‌</ref>در نزد '''[[مالکیه]]''' همان امر به ترک است بدون اینکه با انجامش عذاب در پی داشته باشد. در نزد '''[[حنفیه]]''' و '''[[شافعیه]]''' چیزی است که ترکش بر انجامش ترجیح داشته باشد. در نزد '''[[اباضیه]]''' چیزی است که بر ترک آن از روی فرمانبرداری ثواب و پاداش داده می شود و بر انجام آن عذاب نمی شود. <ref>القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا؛ ص: 318.</ref>
 
در "انیس الفقهاء" آمده است: مکروه چیزی است که در مورد آن نهی همراه با معارض ثبت باشد. <ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، صص342-343. ‌</ref>
 
در اينكه مكروه، منهى عنه است يا نه ميان اصولى ‏ها اختلاف است؛ «مالكيه»، «شافعيه» و «حنابله» معتقدند فعل مكروه منهى عنه است، و برخى ديگر مانند «حنفيه» و «ابن سبكى» از «شافعيه» معتقدند فعل مكروه منهى عنه نيست.<ref>فرهنگ نامه اصول فقه، ص788.</ref>
 
حنفیه مکروه را به دو نوع تنزیهی و تحریمی تقسیم کرده اند: در نزد حنفیه '''[[مکروه تنزیهی]]''' چیزی است که شارع ترک آن را خواسته است اما نه به وجه الزام؛ مانند نهی شارع از خردن گوشت اسب. '''[[مکروه تحریمی]]''' چیزی است که شارع با دلیل ظنی مانند خبر واحد، ترک آن را به صورت الزامی خواسته است. مانند سخن پیامبر (ص): «و لا يبيع الرجل على بيع‏ أخيه، و لا يخطب على خطبة أخيه» <ref>الدليل الفقهى تطبيقات فقهية لمصطلحات علم الأصول،صص280-281؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.</ref> و در نزد '''[[شافعیه]]'''، چیزی است که با دلیلی ثابت شود که احتمال تأویل داشته باشد. <ref>القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا، ص318.</ref>
 
زمانی که در نزد حنفیه مکروه به صورت مطلق به کار رود منظور از آن تحریم است. مگر اینکه بر کراهت تنزیه تصریح شود. <ref>القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا، ص318.</ref>
 
در "التعریفات" در تعریف مکروه گفته شده: آنچه که ترکش برتر باشد. اگر به حرام نزدیک تر باشد کراهتش تحریمی است و اگر به حلال نزدیک تر باشد کراهتش تنزیهی است. <ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343.‌</ref>
 
ابو حنيفه مکروه را «مكروه تنزيهى» مى‌نامد. حنفيّه ميان «حرام» و «مكروه تحريمى» نيز فرق گذاشته‌اند، آنان گفته‌اند: اگر حرمت به دليل قطعى ثابت شود به آن «حرام» مى‌گويند و اگر به دليل ظنّى ثابت شود به آن «مكروه تحريمى» گفته مى‌شود. <ref>دائرة المعارف فقه مقارن، ص432.</ref>
 
'''[[مکروه تحریمی]]''' در نزد '''[[جمهور]]''' مترادف حرام است و حکمش وجوب اجتناب است اما انکار کننده اش در نزد '''[[حنفیه]]''' تکفیر نمی شود. حکم '''[[مکروه تنزیهی]]''' این است که ترکش از نظر شرع مطلوب و از انجام دادنش برتر است. <ref>معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص134؛ و نیز رک: القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا، ص318.</ref>


== تفاوت معنای مکروه در ابواب مختلف فقهی ==
== تفاوت معنای مکروه در ابواب مختلف فقهی ==
معنای مکروه در عبادات با معنای آن در غیر عبادات فرق می کند:
معنای مکروه در عبادات با معنای آن در غیر عبادات فرق می کند:  
 
'''كراهت در عبادات''' به معناى «اقلّيت ثواب» است؛ يعنى اگر عبادتى داراى چند فرد باشد و به يكى از آنها، نهى تنزيهى يا كراهتى تعلق گيرد، ثواب اين فرد در مقايسه با افراد ديگر از همان طبيعت يا نوع از عبادت كمتر است. براى مثال، اگر مسافرى نماز شكسته را به امام جماعتى كه نمازش كامل است اقتدا كند، اين نماز كراهت پيدا مى‏ كند؛ يعنى ثواب آن از ساير نمازهاى جماعتى كه در آنها، غیر مسافر  به غیر مسافر اقتدا مى‏ كند، كمتر است. <ref>فرهنگ نامه اصول فقه، ص567؛ الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية، ص138.</ref>


'''كراهت در غير عبادت''' به معناى منقصت موجود در نفس فعل است؛ يعنى آن عنوان، مبغوض مولا است؛ هرچند مبغوض بودن آن به حدى نرسيده كه ترك آن واجب شود، اما مولا انجام آن را دوست ندارد.<ref>فرهنگ نامه اصول فقه، ص567.</ref>
'''كراهت در غير عبادت''' يعنى خداوند از خود آن عمل بیزار است؛ هرچند این تنفر و بیزاری به حدى نرسيده كه ترك آن واجب شود، اما خداوند انجام آن را دوست ندارد.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567.</ref> مثلا وقتی گفته می شود خوردن آب و غذای داغ مکروه است؛ یعنی خداوند این کار را دوست ندارد و بهتر است این کار ترک شود.


برای مثال، نماز‌خواندن در حمام و قبرستان و یا تلاوت قرآن برای فردِ جُنُب و یا خانم‌هایی که در عادت ماهیانه هستند، مکروه دانسته شده است. در این موارد، کراهت به آن معنا نیست که بهتر است آن عمل ترک شود، بلکه بدین معناست که انجام عمل مکروه ثواب عبادت را کمتر می‌کند؛ یعنی ثواب نماز خواندن در حمام کمتر از نماز خواندن در غیر حمام است، و یا ثواب تلاوت قرآن برای فرد جنب کمتر از فرد غیرجنب است.  
'''كراهت در عبادات''' به معناى کم بودن ثواب است؛ مثلا وقتی گفته می شود: «اقتدا کردن مسافری که نمازش شکسته است، به امام جماعتی که نمازش کامل است، مکروه است»، يعنى ثواب نماز جماعت آن مسافر از نماز جماعت غیر مسافری که به غیر مسافر اقتدا مى‏ كند، كمتر است.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567؛ الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية، ص138.</ref> و یا وقتی گفته می شود: «نماز در حمام و یا تلاوت قرآن فرد جنب مکروه است.» یعنی ثواب نماز خواندن در حمام کمتر از نماز خواندن در غیر حمام است، و ثواب تلاوت قرآن فرد جنب کمتر از فرد غیر جنب است.


== اقسام مکروه ==
== اقسام مکروه ==
برخی از اقسام مکروه عبارتند از:<ref>فرهنگ نامه اصول فقه، صص788-789.</ref>
مکروه از جهات گوناگون تقسیم بندی می شود:<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، صص788-789.</ref>


'''مكروه اصلى‏:''' فعل مكروهى كه داراى خطاب مستقلى بوده و مورد اراده و قصد مستقيم و اصلى متكلم قرار گرفته و خطاب آن به دلالت مطابقى بر كراهت دلالت مى ‏كند، مانند: نماز خواندن در حمام، كه خطاب «لا تصل فى الحمام» به‏ طور مستقيم بر كراهت آن دلالت مى‏ كند.  
عملی كه به‏ خودى ‏خود داراى مفسده (ضرر و زیان) و مورد خشم، نفرت و بیزاری خداوند است، هرچند این بیزاری و تنفر به اندازه ‏اى نيست كه به حرمت آن حكم شود؛ بنابر این به انجامش نيز اجازه داده شده است، '''مكروه نفسى‏''' است؛ مانند كراهت خوردن پنير و تخم‏ مرغ؛ و عملى كه به‏ خودى‏ خود،کراهت ندارد، اما از آنجا كه مقدمه وجود عملی است كه آن عمل داراى کراهت است، حكم كراهت بر اين فعل نيز سرايت مى‏ كند، '''مكروه غيرى''' است؛ مانند كراهت رفتن به حمام كه مقدمه نماز خواندن در آن است و از آن جايى كه نماز در حمام، مكروه نفسى است، اين كراهت، به رفتن به حمام نيز سرايت مى‏ كند.  


'''مكروه تبعى‏:''' فعل مكروهى كه خطاب مستقلى بر كراهت آن دلالت نمى‏ كند و اراده مولا نيز به‏ طور مستقيم به آن تعلق نگرفته است؛ مانند: كراهت رفتن به حمام به قصد خواندن نماز در آن به تبع كراهت نماز در حمام.
فعل مكروهى که در همه شرایط کراهت دارد؛ '''مكروه مطلق‏''' است؛ مانند خوردن گوشت اسب و تخم‏ مرغ؛ و فعل مكروهى كه در شرايط خاص کراهت دارد، '''مكروه مشروط''' است؛ مانند نماز، كه به شرطى كه در حمام اقامه شود، مكروه است.  


'''مكروه نفسى‏:''' فعل مكروهى كه به‏ خودى ‏خود و ذاتاً داراى مفسده غير ملزمه و مبغوض مولا است، هرچند مبغوض بودنش به اندازه ‏اى نيست كه به حرمت آن حكم شود؛ به بيان ديگر، اراده غير اكيد مولا به ترك، به ‏طور مستقل به خودش تعلق گرفته، هرچند به فعلش نيز اذن داده شده است، مثل: كراهت خوردن پنير و تخم‏ مرغ.  
== مکروهات حج و عمره ==
 
تعداد مکروهات قابل شمارش نیست؛ چون ترک هر مستحبی خود مکروه تلقی می‌گردد.<ref>. ''آموزش فقه، ص22.'' </ref> برخی از مکروهات [[حج]] و [[عمره]] عبارتند از:  
'''مكروه غيرى‏:''' به عملى گفته مى ‏شود كه به‏ خودى‏ خود،کراهت ندارد، اما از آنجا كه مقدمه وجود امرى است كه آن امر داراى مفسده غير ملزمه است، حكم كراهت به واسطه آن غير، بر اين فعل نيز بار مى ‏گردد؛ به بيان ديگر، مكروه غيرى آن است كه تحقق مكروهى به وجود آن وابسته است و مبغوضيت آن غير، به اين فعل نيز سرايت مى‏ كند، مثل: كراهت رفتن به حمام كه مقدمه نماز خواندن در آن است و از آن جايى كه نماز در حمام، مكروه نفسى است، اين كراهت، به رفتن به حمام نيز سرايت مى‏ كند.


'''مكروه مطلق‏:''' به فعل مكروهى كه كراهت آن، بر چيزى وابسته و مشروط نيست و در همه شرایط کراهت دارد؛ مانند: خوردن گوشت اسب و تخم‏ مرغ.  
* برداشتن چيزى كه در [[حرم]] پيدا مى‌كند؛ <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص247، مسأله 960.</ref>
* تكلم كردن و خنده نمودن و شعر خواندن در حال [[طواف]]؛ <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 139، مسأله 537.</ref>
* ذبح گاومیش به عنوان [[قربانی]] در [[حج تمتع]]؛ <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، صص193-194‌، مسأله 722.</ref>
* [[قِران]] در [[طواف]] (يعنى دو طواف پشت سر يكديگر بدون انجام نماز طواف بين آن دو) در طواف مستحب؛ <ref>جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص121. مسأله 329؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، صص126-127‌، مسأله 478.</ref>
* قطع طواف (يعنى رها كردن آن به طورى كه [[موالات]] عرفي از دست رود،) بدون عذر در طواف واجب؛ <ref>جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص122. مسأله 332؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، ص127، مسأله 481.</ref>
* ترک حج در پنج سال متوالی؛ <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص55، مسأله 130.</ref>
* داشتن نيت و قصد برنگشتن به مکه در وقت خارج شدن از آن؛ <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص55، مسأله 130.</ref>
* روانه شدن از [[مسجد خیف]] به [[عرفات]] و گذشتن از [[وادى مُحَسِّر]] پيش از طلوع صبح روز [[عرفه]]؛ <ref>رک: جامع الفتاوى - مناسك حج، ص172.</ref> 
* بالا رفتن از كوه [[جبل الرحمه]] در [[صحرای عرفات]]. <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 176.</ref>


'''مكروه مشروط:''' فعل مكروهى كه كراهت آن بر چيزى وابسته و مشروط است و در شرايط خاص کراهت دارد، مانند: نماز، كه به شرطى كه در حمام اقامه شود، مكروه است.  
برخی از [[محرمات احرام]] در حج و عمره از نظر آية اللّه مكارم شیرازی مکروه است؛ مانند: 1)  كندن دندان اگر موجب خون آمدن شود؛ <ref>جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص81، مسأله 202؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 100، مسأله 348.</ref>2) بيرون آوردن خون از بدن خود؛<ref>جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص82، مسأله 205.</ref> 3) قسم خوردن به ساير اسماء الله مثل رحمن و رحيم.<ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص101، مسأله 355.</ref>


== مکروهات حج و عمره ==
== جستارهای وابسته ==
تعداد مکروهات قابل شمارش نیست؛ چون ترک هر مستحبی خود مکروه تلقی می‌گردد.<ref>. ''آموزش فقه، ص22.'' </ref> برخی از مکروهات حج و عمره عبارتند از: 1) برداشتن چيزى كه در حرم پيدا مى‌كند؛ <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص247، مسأله 960.</ref> 2) تكلم كردن و خنده نمودن و شعر خواندن در حال طواف؛ <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 139، مسأله 537.</ref> 3) ذبح گاومیش به عنوان قربانی در حج تمتع؛ <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، صص193-194‌، مسأله 722.</ref> 4) قِران در طواف (يعنى دو طواف پشت سر يكديگر بدون انجام نماز طواف بين آن دو) در طواف مستحب؛ <ref>جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص121. مسأله 329؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، صص126-127‌، مسأله 478.</ref> 5) قطع طواف يعنى رها كردن آن به طورى كه موالات عرفيه فوت شود، بدون عذر در طواف واجب؛ <ref>جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص122. مسأله 332؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، ص127، مسأله 481.</ref>6) ترک حج در پنج سال متوالی؛ <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص55، مسأله 130.</ref> 7) داشتن نيت و قصد برنگشتن به مکه در وقت خارج شدن از آن؛ <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص55، مسأله 130.</ref> 8) روانه شدن از مسجد خیف به عرفات و گذشتن از وادى مُحَسِّر پيش از طلوع صبح روز عرفه؛ <ref>رک: جامع الفتاوى - مناسك حج، ص172.</ref> 9) بالا رفتن از كوه جبل الرحمه در صحرای عرفات. <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 176.</ref>


در مورد برخی مکروهات بین فقها اختلاف نظر هست. درادامه به مواردی اشاره می گردد: 1) كندن دندان اگر موجب خون آمدن شود، طبق نظر آية اللّه مكارم؛ <ref>جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص81، مسأله 202؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 100، مسأله 348.</ref>2) بيرون آوردن خون از بدن خود براى محرم طبق نظر آية اللّه مكارم؛ <ref>جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص82، مسأله 205.</ref> 3)قسم خوردن به ساير اسماء الله مثل رحمن و رحيم طبق نظر آية اللّه مكارم<ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص101، مسأله 355.</ref>4) استفاده از گوشت حیوانی كه شاخ خارجى‌اش-كه شاخ سخت يا سياهى به منزلۀ غلاف است- شکسته بوده است و عمداً به عنوان قربانی حج ذبح شده طبق نظر آية اللّه بهجت <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 197، مسأله 741.</ref>
* [[مکروهات احرام]]
* [[طواف]]




خط ۱۱۸: خط ۹۴:


==مقاله‌های مرتبط==
==مقاله‌های مرتبط==
*[[مکروهات احرام]]
*[[حرام]]
*[[طواف]]
*[[مستحب]]
*[[واجب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۰۷:۴۲

مکروه یکی از احکام پنج گانه تکلیفی و به معنای عملی است که بهتر است انجام نشود. مراتب و اقسامی دارد که فقها آن را معرفی کرده اند. معنای مکروه در عبادات با غیر عبادات فرق می کند. برخی کارها در حج و عمره به عنوان مکروه معرفی شده است.

مفهوم شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مکروه در لغت اسم مفعول از "کره" است که معنایی بر خلاف رضا و حبّ دارد. [۱] چنانچه در قرآن این دو واژه در مقابل هم قرار گرفته است.[۲] پس مکروه بر ضد محبوب[۳] و به معنای ناپسند، ناپسندیده، ناروا، ناخوش، ناگوار، ناخوش آیند است.[۴] در برخی روایات مکروه به معنای سخت و بد نیز آمده است.[۵]

در فقه، مكروه یکی از احکام پنج گانه تکلیفی[۶] و به معنای عملی است که ترکش اولویت دارد و بهتر است انجام نشود.[۷] و شارع از مکلف خواسته که آن را ترک کند؛ اگرچه ترک آن الزامی نیست.[۸]بدین ترتیب ترك کردن کار مكروه‏، امری مطلوب است و مصلحت (فایده و سود) و ثواب دارد، ولى انجام آن حرام نيست.[۹][۱۰]

مراتب مکروه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عمل مکروه را دو نوع دانسته‌اند. عملی که کراهت شدید دارد و مورد خشم خدا است، مانند وام ندادن به افراد نيازمند؛ و عملی که کراهتش شدید نیست، مانند پوشيدن لباس سياه.[۱۱]

برخی گفته اند: هر چند مكروهات مؤاخذه و كيفرى را در پى ندارد ولى اگر مكروهى فراگير و جزء فرهنگ جامعه‌اى گردد؛ آن جامعه در خور مذمّت و سرزنش است؛ زيرا چنين وضعيتى نشان دهنده سهل انگارى نسبت به وظايف دينى و الهى است، علاوه بر اين كه سبب مى‌شود حكم خداوند به تدریج فراموش گردد.[۱۲]

تفاوت معنای مکروه در ابواب مختلف فقهی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

معنای مکروه در عبادات با معنای آن در غیر عبادات فرق می کند:

كراهت در غير عبادت يعنى خداوند از خود آن عمل بیزار است؛ هرچند این تنفر و بیزاری به حدى نرسيده كه ترك آن واجب شود، اما خداوند انجام آن را دوست ندارد.[۱۳] مثلا وقتی گفته می شود خوردن آب و غذای داغ مکروه است؛ یعنی خداوند این کار را دوست ندارد و بهتر است این کار ترک شود.

كراهت در عبادات به معناى کم بودن ثواب است؛ مثلا وقتی گفته می شود: «اقتدا کردن مسافری که نمازش شکسته است، به امام جماعتی که نمازش کامل است، مکروه است»، يعنى ثواب نماز جماعت آن مسافر از نماز جماعت غیر مسافری که به غیر مسافر اقتدا مى‏ كند، كمتر است.[۱۴] و یا وقتی گفته می شود: «نماز در حمام و یا تلاوت قرآن فرد جنب مکروه است.» یعنی ثواب نماز خواندن در حمام کمتر از نماز خواندن در غیر حمام است، و ثواب تلاوت قرآن فرد جنب کمتر از فرد غیر جنب است.

اقسام مکروه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مکروه از جهات گوناگون تقسیم بندی می شود:[۱۵]

عملی كه به‏ خودى ‏خود داراى مفسده (ضرر و زیان) و مورد خشم، نفرت و بیزاری خداوند است، هرچند این بیزاری و تنفر به اندازه ‏اى نيست كه به حرمت آن حكم شود؛ بنابر این به انجامش نيز اجازه داده شده است، مكروه نفسى‏ است؛ مانند كراهت خوردن پنير و تخم‏ مرغ؛ و عملى كه به‏ خودى‏ خود،کراهت ندارد، اما از آنجا كه مقدمه وجود عملی است كه آن عمل داراى کراهت است، حكم كراهت بر اين فعل نيز سرايت مى‏ كند، مكروه غيرى است؛ مانند كراهت رفتن به حمام كه مقدمه نماز خواندن در آن است و از آن جايى كه نماز در حمام، مكروه نفسى است، اين كراهت، به رفتن به حمام نيز سرايت مى‏ كند.

فعل مكروهى که در همه شرایط کراهت دارد؛ مكروه مطلق‏ است؛ مانند خوردن گوشت اسب و تخم‏ مرغ؛ و فعل مكروهى كه در شرايط خاص کراهت دارد، مكروه مشروط است؛ مانند نماز، كه به شرطى كه در حمام اقامه شود، مكروه است.

مکروهات حج و عمره[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تعداد مکروهات قابل شمارش نیست؛ چون ترک هر مستحبی خود مکروه تلقی می‌گردد.[۱۶] برخی از مکروهات حج و عمره عبارتند از:

برخی از محرمات احرام در حج و عمره از نظر آية اللّه مكارم شیرازی مکروه است؛ مانند: 1) كندن دندان اگر موجب خون آمدن شود؛ [۲۶]2) بيرون آوردن خون از بدن خود؛[۲۷] 3) قسم خوردن به ساير اسماء الله مثل رحمن و رحيم.[۲۸]

جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]


پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. معجم مقائيس اللغة، ج‌5، ص172.
  2. خداوند متعال فرمود: «وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ.» (سوره بقرة، آیه 216)
  3. القاموس الفقهي لغة و اصطلاح، ص318؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، صص342.
  4. رک: لغتنامه دهخدا، مدخل مکروه؛ فرهنگ فارسی عمید، مدخل مکروه.
  5. النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‌4، ص169؛ لسان العرب، ج‌13، ص535.
  6. فرهنگ معین، مدخل مکروه.
  7. رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص342. 
  8. رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛  دائرة المعارف فقه مقارن، ص432؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ فرهنگ اصطلاحات اصول، ج‏1، ص290؛ الدليل الفقهى تطبيقات فقهية لمصطلحات علم الأصول،ص280؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.
  9. رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص667.
  10. رک: معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133 معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.
  11. رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432‌.
  12. رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432‌.
  13. رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567.
  14. رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567؛ الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية، ص138.
  15. رک: فرهنگ نامه اصول فقه، صص788-789.
  16. . آموزش فقه، ص22.
  17. جامع الفتاوى - مناسك حج، ص247، مسأله 960.
  18. جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 139، مسأله 537.
  19. جامع الفتاوى - مناسك حج، صص193-194‌، مسأله 722.
  20. جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص121. مسأله 329؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، صص126-127‌، مسأله 478.
  21. جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص122. مسأله 332؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، ص127، مسأله 481.
  22. جامع الفتاوى - مناسك حج، ص55، مسأله 130.
  23. جامع الفتاوى - مناسك حج، ص55، مسأله 130.
  24. رک: جامع الفتاوى - مناسك حج، ص172.
  25. جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 176.
  26. جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص81، مسأله 202؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 100، مسأله 348.
  27. جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص82، مسأله 205.
  28. جامع الفتاوى - مناسك حج، ص101، مسأله 355.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

·       الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية، عاملى، ياسين عيسى، بيروت - لبنان، دار البلاغة للطباعة و النشر و التوزيع، 1413 ه.ق.

·       آموزش فقه، فلاح‌زاده، محمد حسین، قم، انتشارات الهادی، 1384ه.ش.

·       بحار الأنوار، اصفهانى، مجلسى دوم، محمد باقر بن محمد تقى، بيروت - لبنان، مؤسسة الطبع و النشر، 1410 ه.ق.

·       جامع الفتاوى - عمره مفرده، شاهرودى، سيد مرتضى موسوى، قم، نشر مشعر، 1428 ه.ق.

·       جامع الفتاوى - مناسك حج، شاهرودى، سيد مرتضى موسوى، قم، نشر مشعر، 1428 ه.ق.

·       جواهر الكلام في ثوبه الجديد، نجفى، صاحب الجواهر، محمد حسن، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1421 ه.ق.

·       دائرة المعارف فقه مقارن‌، شيرازى، ناصر مكارم‌، مصحح: جمعى از اساتيد و محققان حوزه‌، قم، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب عليه السلام‌، 1427 ه.ق‌.

·        الدليل الفقهى تطبيقات فقهية لمصطلحات علم الأصول، حسینی، محمد، دمشق، مركز ابن ادريس الحلي للدارسات الفقهيه‏، 2007م.

·       روض الجنان في شرح إرشاد الأذهان (ط - الحديثة)، عاملى، شهيد ثانى، زين الدين بن على،  قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1402 ه.ق.

·       فرهنگ اصطلاحات اصول، ملكى اصفهانى، مجتبى‏، قم، عالمه‏، 1379 ه.ش‏.

·       فرهنگ فارسی عمید، عمید، حسن، تهران، بهنود، 1389 ه.ش.

·       فرهنگ معین، معین، محمد، تهران، زرین، 1386ه.ش.

·       فرهنگ نامه اصول فقه، مركز اطلاعات و مدارك اسلامى‏،قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، معاونت پژوهشي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم‏،1389 ه.ش‏.

·       القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا، سعدى ابو جيب، دمشق - سوريه، دار الفكر، 1408 ه.ق.

·       لسان العرب، ابن منظور، ابو الفضل، جمال الدين، محمد بن مكرم، بيروت - لبنان، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع - دار صادر، 1414ه.ق.

·       اللمعة الدمشقية في فقه الإمامية، عاملى، شهيد اول، محمد بن مكى، بيروت - لبنان، دار التراث - الدار الإسلامية، 1410 ه.ق.

·       معجم اصطلاحات أصول الفقه‏، راسخ، عبد المنان‏، بیروت، دار ابن حزم‏، 1424ه.ق.

·       معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، محمود عبد الرحمان، بی جا، بی نا، بی تا.

·       معجم مقائيس اللغة، ابو الحسين، احمد بن فارس بن زكريا، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1404 ه.ق.

·       النهاية في غريب الحديث و الأثر، جزرى، ابن اثير، مبارك بن محمد، قم، مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان، بی تا.

مقاله‌های مرتبط[ویرایش | ویرایش مبدأ]