کربلا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
احتمال دیگر این است که کربلا از لفظ آشوری کرب به معنای حرم و ایل به معنای الله گرفته شده باشد و کربلا به معنای حرم الله باشد.<ref>موسوعه العتبات، ج 8ص179.</ref> همچنین گفته شده کربلا مشتق از کربله به معنای سستی و پاک و خالص بودن است و چون زمین کربلا زمین سستی بوده یا چون از سنگریزه و امثال آن پاک و خالص بوده آن را کربلا گفتهاند. و کربل به معنای علف خاص نیز هست و احتمال دارد که به واسطه کثرت این علف در این سرزمین، این سرزمین به کربلا موسوم شده باشد<ref>معجم البلدان، ج 4ص445.</ref> | احتمال دیگر این است که کربلا از لفظ آشوری کرب به معنای حرم و ایل به معنای الله گرفته شده باشد و کربلا به معنای حرم الله باشد.<ref>موسوعه العتبات، ج 8ص179.</ref> همچنین گفته شده کربلا مشتق از کربله به معنای سستی و پاک و خالص بودن است و چون زمین کربلا زمین سستی بوده یا چون از سنگریزه و امثال آن پاک و خالص بوده آن را کربلا گفتهاند. و کربل به معنای علف خاص نیز هست و احتمال دارد که به واسطه کثرت این علف در این سرزمین، این سرزمین به کربلا موسوم شده باشد<ref>معجم البلدان، ج 4ص445.</ref> | ||
== | == تاریخچه شهر کربلا == | ||
تا پایان قرن اول هجری به جهت خوف از بنی امیه کربلا رو به آبادانی نرفت . و تنها اوایل دولت بنی عباس بود که رو به آبادانی گذاشت. که البته با ظهور دولت هارون الرشید و متوکل عباسی و دشمنی علنی آنها با شیعیان این روند آبادانی متوقف شد. هارون در سال ۱۹۳ق که سال آخر عمرش بود، دستور داد تا حائر حسینی، گنبد مطهر و خانههای اطراف را ویران سازند و درخت سِدر را نیز که در جنب حرم بود، از ریشه برکنند، زمینها را شخم بزنند تا اثری از قبر شریف باقی نماند.<ref>- تاریخ کربلاء و حائر حسینی،ص44.</ref> متوکل نیز در طول مدت زمامداریش از سال ۲۳۳ تا ۲۴۷ ق چهار مرتبه از جمله در سال 236، دستور تخریب، شخم زدن و آب بستن بر قبر امام حسین علیه السلام را داد. وی دستور داد ساختمانهای اطراف حرم را نیز ویران کنند.<ref>- تاریخ کربلاء و حائر حسینی، ص 260 – 270.</ref> | === شکلگیری شهر کربلا === | ||
در سال 14 قمری منطقه کربلا به وسیله یکی از فرماندهان سعد بن ابی وقاص فتح شد.<ref>بغیه النبلاء ص18 و 19.</ref> در سال ۳۶ هجری هنگامی که [[امام علی(ع)|امیرالمومنین علی]] علیه السلام برای جنگ با معاویه به سوی صفین میرفت همراه حسنین علیهم السلام به این منطقه وارد شد و هنگامی که از نامش سوال کرد و گفتند اینجا را کربلا میگویند؛ از شهادت فرزندش حسین در این مکان خبر داد و فرزندش حسین را امر به صبر نمود.<ref>الاخبار الطِوال، ص 252 و 253.</ref> شهادت [[امام حسین(ع)]] در سال 60 قمری منجر به دفن او در کربلا شد<ref>وقعه الطف، ص 250-258.</ref> و این شهر شهرتش را از وجود بارگاه سيدالشهدا دارد.<ref>آشنايى با تاريخ تمدن اسلامى، ص۱۴۶.</ref> | |||
تا پایان قرن اول هجری به جهت خوف از بنی امیه کربلا رو به آبادانی نرفت. و تنها اوایل دولت بنی عباس بود که رو به آبادانی گذاشت. که البته با ظهور دولت هارون الرشید و متوکل عباسی و دشمنی علنی آنها با شیعیان این روند آبادانی متوقف شد. هارون در سال ۱۹۳ق که سال آخر عمرش بود، دستور داد تا حائر حسینی، گنبد مطهر و خانههای اطراف را ویران سازند و درخت سِدر را نیز که در جنب حرم بود، از ریشه برکنند، زمینها را شخم بزنند تا اثری از قبر شریف باقی نماند.<ref>- تاریخ کربلاء و حائر حسینی،ص44.</ref> متوکل نیز در طول مدت زمامداریش از سال ۲۳۳ تا ۲۴۷ ق چهار مرتبه از جمله در سال 236، دستور تخریب، شخم زدن و آب بستن بر قبر امام حسین علیه السلام را داد. وی دستور داد ساختمانهای اطراف حرم را نیز ویران کنند.<ref>- تاریخ کربلاء و حائر حسینی، ص 260 – 270.</ref> | |||
اما در ایام منتصر عباسی (۲۴۷ - ۲۴۸ ق) فرزند متوکل، اقبال شیعیان به سکونت در کربلا و آباد ساختن آنجا فزونی یافت. تاج الدین ابراهیم مجاب نواده امام هفتم علیه السلام را اولین علوی گفتهاند که رسماً در حدود سال ۲۴۷ هجری در کربلا ساکن شد. پس از او خانهها و بازارها در اطراف خانه او و مجاورت قبر مطهر اباعبدالله الحسین علیه السلام پدید آمد و یک قرن و یا کمتر از یک قرن نگذشت که کربلا به صورت شهری کوچک با جمعیت چند هزار نفره درآمد. هنگامی که عضدالدوله دیلمی از آل بویه در سال ۳۷۰ هجری به زیارت کربلا توفیق یافت تنها جمعیت سادات و علویین ساکن کربلا به ۲۲۰۰ تن بالغ میشد که عضدالدوله آنها را با عطایای بسیار مورد تفقد قرار داد<ref>بغیه النبلاء ص 29 و30.</ref> | اما در ایام منتصر عباسی (۲۴۷ - ۲۴۸ ق) فرزند متوکل، اقبال شیعیان به سکونت در کربلا و آباد ساختن آنجا فزونی یافت. تاج الدین ابراهیم مجاب نواده امام هفتم علیه السلام را اولین علوی گفتهاند که رسماً در حدود سال ۲۴۷ هجری در کربلا ساکن شد. پس از او خانهها و بازارها در اطراف خانه او و مجاورت قبر مطهر اباعبدالله الحسین علیه السلام پدید آمد و یک قرن و یا کمتر از یک قرن نگذشت که کربلا به صورت شهری کوچک با جمعیت چند هزار نفره درآمد. هنگامی که عضدالدوله دیلمی از آل بویه در سال ۳۷۰ هجری به زیارت کربلا توفیق یافت تنها جمعیت سادات و علویین ساکن کربلا به ۲۲۰۰ تن بالغ میشد که عضدالدوله آنها را با عطایای بسیار مورد تفقد قرار داد<ref>بغیه النبلاء ص 29 و30.</ref> |