کاربر:Mo.ali.rezapour/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۹۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
رمل
'''سفرنامه ناصرخسرو''' از منابع مهم تاریخ حج و حرمین شرفین است که در سده پنجم هجری قمری نگاشته شده است. ناصرخسرو، حکیم و شاعر فارسی زبان اسماعیلی‌مذهب، در سال ۴۳۷قمری سفرهای خود را که به مدت هفت سال طول کشید آغاز کرد و مشاهدات خود را از اماکن و وضعیت اجتماعی مردم شهرها در سفرنامه خود بازگو کرد. ناصرخسرو در این هفت سال چهار بار به سفر حج رفت و به طور تفصیلی شهر مکه، اماکن مقدس حرمین، مسجدالحرام، آداب حج‌گزاران، سختی ها و دشواری های حج در آن دوره و همچنین تاریخ سیاسی حجاز را در سفرنامه خود بیان کرده است.


== تعریف ==
== معرفی ==
رمل در فقه عبارت است از هروله کردن،<ref>القاموس الفقهي، ص153؛ مستند الشيعه، ج12، ص78؛ معجم لغة الفقها، ص227.</ref>  نوعي حرکت ميان راه رفتن و دويدن،<ref>ذخيرة المعاد، ج1، ص646؛ مستند الشيعه، ج12، ص78.</ref> تند راه رفتن همراه با نزديک گذاشتن گام­ها است.<ref>مجمع البحرين، ج‌5، ص 385.</ref> به گونه اي که شانه­ها حرکت کرده و تکان بخورند.<ref>لسان العرب، ج‌11، ص 295؛ تاج العروس، ج‌14، ص 294((رمل))</ref> برخي گفته اند: رمل عبارت است از تکان دادن شانه ها، همراه با گام هاي کوچک، همانند شخص مبارزي که با غرور ميان دو صف دوست و دشمن حرکت مي کند.<ref>معجم مصطلحات و الالفاظ الفقهیه، ج2، ص183.((رمل))</ref> برخي از فقهاي اهل سنت تعريفي متفاوت از رمل ارائه داده وگفته اند: رمل عبارت است از اضطباع و تکان دادن شانه ها به اين صورت که حج گزار يکي از دو جانب لباس احرام* را داخل در زير بغل کرده و بر شانه ديگر اندازد و هنگام حرکت دو کتف خود را با دويدن آرام تکان دهد.<ref>المبسوط، سرخسي، ج4، ص 10.</ref> در لغت عرب به اين نوع راه رفتن «خَبَب» گفته مي شود.<ref>لسان العرب، ج1، ص341؛ تاج العروس، ج1، ص447؛ الحدائق الناضره، ج16، ص128-129.</ref> در برخي از روايات اهل بيت(ع) و  اهل سنت، از رمل با عنوان «سعي»<ref>الکافي، ج4، ص434؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص149؛ الحدائق الناضره، ج16، ص276.</ref>، «هروله»<ref>وسائل الشيعه، ج13، ص503؛ مستدرک الوسائل، ج9، ص444.</ref> و « خَبَب»<ref>مستدرک الوسائل، ج10، ص54و67.</ref> نيز ياد شده است.
از مهمترین منابع مطالعاتی تاریخ حج و حرمین شریفین، سفرنامه ناصرخسرو است و در عین حال کهن‌ترین و ارزشمندترین سفرنامه به زبان فارسی به شمار می‌آید.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۳.</ref> صرف نظر از ارزش‌های ادبی و زبان‌شناختی این اثر به عنوان یک متن کهن فارسی، از آن می‌توان به عنوان منبع مهمی برای مطالعه تاریخ اجتماعی و فرهنگی سرزمین‌هایی که در مسیر سفر نویسنده قرار داشته‌اند، استفاده کرد.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۵.</ref> ناصرخسرو بخش قابل توجهی از سفرنامه خود را به توصیف تفصیلی وضعیت اجتماعی و عمرانی اماکن مقدس حرمین، به ویژه شهر مکه و مسجدالحرام، در سده پنجم هجری اختصاص داده است. در نبودِ تواریخ محلی برای دو شهر مکه و مدینه در حدِ فاصل سده‌های چهارم تا ششم، این سفرنامه منبعی دست اول برای مطالعه تاریخ حج و حرمین، به ویژه در سده پنجم هجری، به شمار می‌آید.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۳.</ref>


== رمل در طواف ==
=== ناصرخسرو ===
ميان فقهاي اماميه در اصل استحباب رَمَل در طواف اختلاف نظر وجود دارد. عده­اي از فقها آن را مستحب دانسته­اند.<ref>المبسوط، الطوسی، ج1، ص 356؛ الوسيلة ، ص 172 _ 173؛ قواعد الاحکام، ج1، ص428.</ref> در مقابل برخي ديگر اعتدال در حرکت را در حال طواف مستحب و جزء سنت­هاي طواف شمرده­اند.<ref>النهاية ؛ ص: 237؛  قواعد الأحكام؛ ج‌1، ص 428؛ مختلف الشيعة، ج‌4، ص 183.</ref> برخي از فقها از جمله صيمري<ref>غاية المرام، ج‌1، ص 454.</ref> و شهيد ثاني،<ref>الروضة البهية ج‌2، ص 254.</ref> ادعاي شهرت بر استحباب اعتدال در طواف کرده اند. مستند قائلين به اين نظر، روايت عبدالرَّحمنِ بنِ سَيَابَة است که در آن امام صادق(ع) حرکت با اعتدال را بهتر از حرکت کند يا سريع دانسته اند<ref>الكافي ، ج‌4، ص 411؛ تهذيب الأحكام، ج‌5، ص 109؛ وسائل الشيعة، ج‌13، ص 352.</ref> و نيز روايت ابن عيسى<ref>وسائل الشيعة، ج‌13، ص 353‌.</ref> که در آن از حرکت آرام امام سجاد در حال طواف ياد شده است.<ref>مختلف الشيعة، ج‌4، ص 183‌؛ إيضاح الفوائد ج‌1، ص 300‌؛ جواهر الكلام، ج‌19، ص 350.</ref> فخرالمحققين بر استحباب اعتدال در طواف ادعاي اجماع امت را کرده است.<ref>إيضاح الفوائد ، ج‌1، ص 300‌.</ref> محقق کرکي عدم استحباب رمَل را قول صحيح تر در مذهب و مشهور بين  اصحاب دانسته است.<ref>جامع المقاصد ، ج‌3، ص .199‌</ref> برخي در تبيين عدم استحباب رمل در طواف گفته اند: از رواياتي که در مورد رمل رسول خدا و اصحاب آن حضرت در طواف وارد شده استفاده مي شود که اين عمل مخصوص همان عصر پيامبر(ص) در  عمرة القضاء بوده است تا در آن روز مسلمانان قدرت و توان خود را به مشرکان نشان دهند و با از بين رفتن موضوع و هدف اين عمل در عصرهاي ديگر، رمل استحبابي ندارد. رواياتي که از عدم رمل رسول خدا (ص) و اهل بيت(ع)پس از آن زمان و فرمان ندادن پيامبر(ص) به اين امر ياد کرده نيز مويد همين امر است، از اين رو قائلين به استحباب اين عمل هيچ دليلي بر استحباب آن پس از پيامبر(ص) ندارند.<ref>الحدائق الناضره، ج16، ص127-128.</ref>
ابومعین حمیدالدین ناصر بن خسرو قبادیانی بلخی، حکیم، ادیب و شاعر فارسی‌زبان و اسماعیلی‌مذهب، در سال ۳۹۴قمری در قبادیان از توابع بلخ به دنیا آمد و در سال ۴۸۱قمری در «یمگان» از توابع بدخشان (امروزه در افغانستان) از دنیا رفت.<ref>دیوان اشعار ناصرخسرو، مقدمه مصحح، ص «و».</ref> آثار متعددی به نظم و نثر به ناصرخسرو منسوب است. ''زاد المسافرین'' (در عقاید اسماعیلیه) ''و دیوان اشعار'' از آثار او است.<ref>سفرنامه ناصرخسرو، مقدمه مصحح، ص هفده.</ref>


'''نظر اهل سنت'''
== سفرهای حج ناصرخسرو ==
ناصرخسرو سفرهای خود را در ۲۳ شعبان ۴۳۷قمری از مرو آغاز کرد.<ref>سفرنامه، ص۳.</ref> ناصرخسرو در مجموع، چهار سفر حج داشته است که تواریخ هر چهار سفر را در سفرنامه خود آورده است.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۷.</ref> او در چهارمین سفر حج خود، به مدت شش ماه،<ref>سفرنامه، ص۱۰۴.</ref> از آغاز رجب تا ۲۰ ذی‌الحجه، مجاور حرم بود.<ref>سفرنامه، ص۱۲۳.</ref> سپس عزم بازگشت کرد و با گذر از شهرهایی در ۲۶ جمادی‌الثانی ۴۴۴قمری به بلخ رسید.<ref>سفرنامه، ص۱۴۰ تا ص۱۷۴.</ref> سفرهای وی در مجموع هفت سال به طول انجامید.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۸.</ref>


فقهاي مذاهب چهارگانه اهل سنت،  اعم از حنفيه،<ref>المبسوط، سرخسي، ج4، ص 438؛ بدائع الصنائع، ج2، ص 160.</ref> مالکيه،<ref>الموطأ، ج1، ص 364؛ الشرح الكبير، ابوالبرکات، ج2، ص 43.</ref> شافعيه<ref>الأم، ج2، ص 191،230؛ فتح العزيز، ج 7، ص 324؛ المجموع، ج3، ص 197، ج8، ص 14.</ref> و حنبليه،<ref>المحرر في الفقه، ج1، ص 245؛ مختصر الخرقي، ج1، ص 53.</ref> رمَل را به اتفاق از مستحبات و از سنت­هاي طواف مي دانند. مستند آنان، روايت جابر<ref>صحيح مسلم، ج2، ص 64-65؛ سنن الترمذي، ج2، ص 174؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص 983.</ref> و عبدالله بن عمر<ref>سنن ابن ماجه، ج2، ص 983؛ صحيح مسلم، ج4، ص64-65.</ref> است که در آن از  رمل رسول خدا(ص) در حجة الوداع ياد شده است؛ در حالي که مشرکان در آن سال در مسجد الحرام حضور نداشتند .<ref>المبسوط ،الطوسی، ج4، ص 438</ref> اينان از حديث ابن عباس که در آن رمل اختصاص به صدر اسلام و براي اظهار قدرت در برابر مشرکان دانسته شده،<ref>سنن ابي داود، ج1، ص421؛ السنن الکبري، ج5، ص82؛ المبسوط، سرخسي، ج4، ص10.</ref> پاسخ داده  و گفته اند: پيامبر (ص) بعد از فتح مکه در حجة الوداع و نيز اصحاب بعد از آن حضرت رمَل کرده­اند. همچنين مسلمانان نسل به نسل اين عمل را انجام داده­اند به گونه اي که رمَل به سنتي متواتر ميان مسلمانان تبديل شده است.<ref>بدائع الصنائع ، ج2، ص 160؛ المغني، ج3، ص 387-389.</ref> بنابراين، هر چند سبب اولين رمَل ميان مسلمانان که اظهار قوت و نيرو در برابر مشرکان بوده از بين رفته است، ولي سنت رمَل به حال خود باقي مانده است؛ زيرا بقاء سبب شرط بقاء حکم نيست، همانند رمي جمرات که سبب نخست آن رمي شيطان از سوي حضرت ابراهيم بوده، ولي سبب ياد شده از بين رفته و اين عمل پس از آن حضرت به عنوان يک سنت باقي مانده است. از عمر بن خطاب نيز روايت شده که گفته است: هر چند مشرکان در اين عصر وجود ندارند؛ ليکن به تبعيت از رسول خدا (ص) در طواف رمَل مي کنم.<ref>بدائع الصنائع ، ج2، ص 160؛ المبسوط، سرخسي، ج4، ص 438</ref>
== توصیف شهر مکه و مناطق حجاز ==
از مهم‌ترین ارزش‌های تاریخی سفرنامه ناصرخسرو، توصیف نسبتاً دقیق جغرافیای [[مکه]] و بافت شهری آن و نیز توصیف مختصرِ دیگر شهرهای مهم [[حجاز]] همچون مدینه، جده و طائف است.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۸.</ref> او مکه را شهری میان کوه‌هایی نه‌چندان بلند توصیف کرده که بلندترین آنها، [[کوه ابوقبیس]] است. در سفرنامه وی آمده که گرداگرد [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] را شهر و کوچه‌ها و بازارهای آن فرا گرفته است. به گفته وی، بارو و دروازه‌های شهر هر کجا که رخنه‌ای میان دو کوه وجود دارد، ساخته شده است. همچنین درختی در شهر، به‌جز بر سر چاهی بر یکی از دروازه‌های مسجدالحرام، به چشم نمی‌خورد.<ref>سفرنامه، ص۱۱۹.</ref> برخلاف توصیف مفصلی که ناصرخسرو از مکه کرده، توصیف وی از مدینه و اماکن دینی آن بسیار مختصر است. او مدینه را شهری کنار صحرا، با زمین نمناک و شوره‌زار و دارای آبِ روان اندک و نخلستان توصیف کرده است.<ref>سفرنامه، ص۱۰۲ و ص۱۰۳.</ref>


قائلين به استحباب رَمَل از فقهاي اماميه، برآنند که رمل تنها در سه شوط نخست استحباب دارد و در چهار شوط ديگر طواف کننده بايد با اعتدال طواف کند.<ref>المبسوط، الطوسی، ج1، ص 356؛ تحرير الأحكام ج‌1، ص 585؛ 173؛ الدروس الشرعیه، ج‌1، ص 399.</ref> دليل اين امر اقتداي به رسول خداست که آن حضرت فرمان داد تا مسلمانان در طواف عمره در سه شوط نخست طواف رمل کنند.<ref>مختلف الشيعه، ج4، ص182غ مسالک الافهام، ج2، ص343.</ref> فقهاي اهل سنت  نيز با استناد به رواياتي از جابر، ابن عباس و ابن عمر رمَل را تنها در سه شوط نخست طواف سنت دانسته و برآنند که در چهار شوط بعدي استحباب ندارد.<ref>الأم، ج2، صص 191 و 230؛ فتح العزيز، ج 7، صص 324 و 326؛ بدائع الصنائع ، ج2، ص 160.</ref> ليکن به نظر برخي از آنان اگر کسي در همه هفت شوط رمَل کند، چيزي بر عهده او نيست؛<ref>المبسوط، الطوسی، ج5، ص 33؛ المدونة الکبري، ج3، ص 40</ref> زيرا مشي در چهار شوط آخر از آداب طواف است و ترک آداب اشکالي ندارد.<ref>المبسوط، الطوسی، ج5، ص 33.</ref>
شهر دیگری که ناصرخسرو به توصیف آن پرداخته، شهر [[جده]] است که امروزه از مهم‌ترین بنادر عربستان در ساحل دریای سرخ به شمار می‌آید. به گفته وی، جده شهری بزرگ بر لبِ دریا، با بارویی محکم و دارای دو دروازه، و درون شهر بازارها و مسجد جامع، و بیرون شهر نیز مسجدی منسوب به پیامبر وجود داشته است.<ref>سفرنامه، ص۱۱۷.</ref> ناصرخسرو همچنین توصیف مختصری از شهر طائف (امروزه در نود کیلومتری شرق مکه) کرده و آن را ناحیه‌ای بر سر کوه دارای حِصار محکم و بازاری کوچک و جامعی مختصر، با آبِ روان و درختان انار و انجیر فراوان، دانسته است.<ref>سفرنامه، ص۱۴۱.</ref>


'''کدام طواف'''
== توصیف معماری مسجدالحرام ==
ناصرخسرو در سفرنامه خود توصیف دقیق و نسبتاً مفصلی از [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] و معماری آن، از جمله صحن، درها، طاق‌ها و رواق‌های آن کرده است.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۰.</ref> بخش دیگری از توصیف‌های ناصرخسرو از مسجدالحرام و معماری آن، مواردی است که در سایر منابع دیده نمی‌شود و می‌توان آنها را آگاهی‌های منحصر به فردی درباره وضعیت و معماری این مسجد در سده پنجم به شمار آورد؛ از آن جمله می‌توان به توصیف وی از الواح چوبی و کتیبه‌های داخل خانه کعبه، که روی آنها نام خلفای فاطمی مصر وجود داشت، و نیز وضعیت جامه کعبه در زمان وی<ref>سفرنامه، ص۱۳۲ و ص۱۳۳.</ref> و پوششی که دیوار گرداگرد مسجد را پوشانده بود و در آن صندوق‌هایی متعلق به شهرهای مختلف اسلامی وجود داشت اشاره کرد.<ref>سفرنامه، ص۱۳۵.</ref>


پيروان اين ديدگاه در اين که رمَل در کدام طواف استحباب دارد، اختلاف نظر دارند. بيشتر فقهاي اماميه رَمَل را تنها در طواف قدوم مستحب دانسته­اند.<ref>المبسوط، ج1، ص 356؛ تحرير الأحكام ج‌1، ص 585؛ إيضاح الفوائد ، ج‌1، ص 300، 254.</ref> مراد از طواف قدوم اولين طوافي است که حج گزار پس از وارد شدن به مکه بجا مي آورد، چه طواف واجب يا مستحب باشد و نيز چه جزو اعمال حج يا عمره باشد يا به طور مستقل حج گزار آن را انجام دهد؛<ref>مستند الشيعه، ج12، ص78؛ جواهر الکلام، ج19، ص353.</ref> ولي برخي همانند اهل سنت، طواف قدوم را اولين طواف مستحبي حج گزار در حج افراد و قران دانسته اند که پس از ورود به مکه و قبل از وقوف، آن را انجام مي دهد.<ref>مستند الشيعه، ج12، ص78؛ جواهر الکلام، ج19، ص353.</ref> برخي ديگر مانند ابن حمزه رمل را  در طواف زيارت(طواف حج پس از اعمال مني)<ref>معجم الفاظ الفقه، ص273؛ معجم الغة الفقهاء، ص235.</ref>، نيز مستحب دانسته­اند.<ref>الوسيلة ، ص172 و 173؛ مختلف الشيعة ، ج‌4، ص 183‌؛ جواهر الكلام ، ج‌19، ص 350.</ref>. برخي فقيهان اماميه بر نبودن رَمَل در همه­ي طواف­ها<ref>إيضاح الفوائد ، ج‌1، ص 300‌.</ref> و نيز طواف نساء و وداع ادعاي اجماع کرده اند.<ref>جامع المقاصد ، ج‌3، ص 199؛ غاية المرام ، ج‌1، ص 454؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص400.</ref>
== آگاهی‌های نادر درباره اماکن مقدس ==
در ''سفرنامه'' ناصرخسرو، گاه آگاهی‌های مهمی درباره برخی از اماکن مقدس مکه و پیرامون آن وجود دارد که در کمتر منبع دیگری به چشم می‌خورد؛ از آن جمله، اشاره وی به قدمگاه یا نشان جای پای رسول خدا در [[باب الصفا|باب‌الصفا]] (از دروازه‌های مسجدالحرام) است که حاجیان به قصد تبرک، قدم یا صورت خود را جای پای پیامبر می‌نهادند.<ref>سفرنامه، ص۱۲۸.</ref>


فقهاي اهل سنت نيز در اين که رمَل در همه طواف­ها استحباب ندارد، اختلافي ندارند؛<ref>فتح العزيز، ج 7، ص 329.</ref> اما در اين که در کدام طواف رمَل سنت است، اختلاف کرده­اند. اعتقاد برخي بر آن است که رمَل تنها در طواف قدوم سنت است.<ref>مختصر الخرقي، ج1، ص 58؛ فتح العزيز، ج 7، ص 329؛ المغني، ج3، ص 388-389.</ref> در مقابل عده­اي قائلند که رمَل در هر طوافي که سعي داشته  باشد، سنت است و در هر طوافي که بعد آن سعي نباشد، سنت نيست.<ref>بدائع الصنائع ، ج2, 160،165؛ المبسوط، سرخسي، ج4، ص 438؛ فتح العزيز، ج 7، ص 329.</ref> صاحب «بدايع الصنائع» قول دوم را به عامه اصحاب نسبت داده است.<ref>بدائع الصنائع ، ج2، ص 160.</ref> بنابر هر دو قول در طواف وداع رمَل نيست.<ref>فتح العزيز، ج 7، ص 329؛ بدائع الصنائع ، ج2، ص 160.</ref>
آگاهی ارزشمند دیگر، اشاره وی به [[رخام حمراء]] است که سنگ مرمرین سرخ‌رنگی در کف خانه کعبه بوده<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۲.</ref> و در اخبار منابع شیعه، محل نماز خواندن پیامبر و برخی از ائمه دانسته شده است.<ref>الکافی، ج۴، ص۵۲۹–۵۲۸ و ۵۴۵.</ref> آگاهی دیگر این سفرنامه درباره اماکن مقدس و متبرک، اشاره به وجود دو چاه آب در منطقه [[جعرانه|جِعرانه]] (در چهار فرسنگی شمال مکه)، یکی منسوب به [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(ص)]] و دیگری منسوب به [[امام علی(ع)]] است.<ref>سفرنامه، ص۱۳۷.</ref>
 
== وضعیت و آداب حج‌گزاری ==
سفرنامه ناصرخسرو آگاهی‌های تاریخی ارزشمند و منحصر به فردی درباره تاریخ حج‌گزاری و موسم حج در سده پنجم هجری به دست می‌دهد؛ از جمله این آگاهی‌ها، اشاره به سنت [[جعرانه|عمره جِعرانه]] است که همه‌ساله در روز شانزده ذی‌قعده ـ بر مبنای این باور که پیامبر در همین تاریخ از این منطقه احرام بسته و عمره ادا کرده ـ انجام می‌شده است.<ref>سفرنامه، ص۱۳۷.</ref> و چنان‌که سفرنامه‌نویسان متأخر گزارش کرده‌اند، این سنت بعدها فراموش شده است.<ref>الرحلة العیّاشیة، ج۲، ص۱۶۶.</ref>
 
از دیگر ارزش‌های سفرنامه ناصرخسرو در مطالعه تاریخ حج‌گزاری، توصیف مفصل وی از مراسم گشودن درِ کعبه است. به گفته ناصرخسرو، کلیدداران و خادمان خانه کعبه، اعراب [[بنی شیبه|بنی‌شیبه]] بودند که از زمان رسول خدا، منصب کلیدداری کعبه به آنان واگذار شده بود.<ref>سفرنامه، ص۱۳۵.</ref> همچنین درِ کعبه در ماه رجب هر روز هنگام طلوع آفتاب، و در ماه‌های شعبان و رمضان و شوال، روزهای دوشنبه و پنج‌شنبه و جمعه گشوده می‌شده است و با فرارسیدن ماه ذی‌القعده، دیگر در کعبه را باز نمی‌کردند.<ref>سفرنامه، ص۱۳۵ و ۱۳۷.</ref>
 
== مشکلات و سختی‌های سفرهای حج ==
ناصرخسرو همچنین آگاهی‌های ارزشمندی را درباره مشکلات حج‌گزاری ارائه داده و نمونه‌هایی از بلایای طبیعی و انسانی که حاجیان در مسیر حج خود یا در موسم حج در مکه با آن روبه‌رو می‌شدند را گزارش داده است. او در توصیف خود درباره میقات [[جحفه|جُحفه]]<nowiki/>اشاره کرده است که سیلی حاجیان زیادی را کشت.<ref>سفرنامه، ص۱۰۴.</ref> و نیز اشاره کرده است که در سال سفر حج نخست وی (۴۳۸ق)، به علت کمبود طعام، از هیچ طرف کاروان‌هایی به حج نیامدند.<ref>سفرنامه، ص۶۱.</ref> همچنین در سال سفر حج دوم وی (۴۳۹ق) نیز در مکه قحطی بود و در آن سال از هیچ جا حاجیان به حج نیامدند؛ و بسیاری از مردم از گرسنگی و تشنگی از حجاز به هر سمت رو به بیرون نهاده بودند. در نتیجه این قحطی، در این سال ۳۵ هزار نفر از حجاز به مصر آمدند.<ref>سفرنامه، ص۱۰۴.</ref> ناصرخسرو سپس افزوده است که سال بعد نیز (۴۴۰ق) سلطان مصر اعلام کرد در حجاز قحطی است و رفتن حُجاج مصلحت نیست. ازاین‌رو در این سال نیز حاجیان به حج نرفتند.<ref>سفرنامه، ص۱۰۵.</ref>
 
== تاریخ سیاسی حجاز ==
از دیگر ارزش‌های سفرنامه ناصرخسرو، آگاهی‌هایی است که درباره تاریخ سیاسی حرمین شریفین در زمان خود داده است؛ از جمله آنکه او از امیر دو شهر جده و مدینه در زمان حج‌گزاری خود، به نام «تاج‌المعالی بن ابی‌الفتوح»، یاد کرده و وی را تابع و بنده امیر مکه دانسته است.<ref>سفرنامه، ص۱۱۸.</ref> همچنین به گزارش ناصرخسرو، از سوی خلیفه فاطمی مصر «وظیفه‌ای» برای امرای مکه و مدینه و متولیان مسجدالحرام تعیین شده بود که همه‌ساله، در دو نوبت، به حجاز ارسال می‌شد. این وظیفه شامل جامه کعبه، جامه خُدّام و حاشیه و امرای مکه و مدینه و صِلَت امیر مکه و مشاهره او به مبلغ ماهانه سه هزار دینار و اسب و خلعت بود.<ref>سفرنامه، ص۱۰۵.</ref>
 
ناصرخسرو آگاهی‌هایی نیز درباره تاریخ سیاسی سایر مناطق [[جزیرةالعرب|شبه جزیره عربستان]] ارائه کرده است. او در توصیف شهر «یمامه» در وسط بادیه عربستان، امیران آن را علویانی دارای شوکت و زیدی‌مذهب معرفی کرده که در اقامه نماز خود، دو عبارت «محمد و علی خیر البشر» و «حی علی خیر العمل» را می‌گفتند.<ref>سفرنامه، ص۱۴۶ و ص۱۴۷.</ref> گفته شده این امیران علوی خاندان «بنی‌اُخَیضَر» هستند که برای مدت بیش از دو سده، از نیمه دوم سده سوم تا نیمه دوم سده پنجم، حاکمان سرزمین «نجد» در وسط شبه جزیره عربستان بودند.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.</ref>
 
او همچنین شرح نسبتاً مفصلی درباره «ابوسعید» حاکم شهر لَحسا (احسای امروزی در شرق عربستان) کرده و گفته است که مردم این شهر، خود را در مذهب به ابوسعید منسوب کرده بودند و یکی از جانشینان وی، به مکه لشکرکشی کرده و حجرالاسود را با خود به لحسا برده بود.<ref>سفرنامه، ص۱۴۷ تا ص۱۵۱.</ref> این شخص  ابوسعید جنابی قرمطی (مقتول در ۳۰۱ یا ۳۰۲ق) و نیز فرزندش، [[ابوطاهر قرمطی]] بوده است.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.</ref>


== رمل در سعی صفا و مروه ==
...
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۲۶: خط ۴۳:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
{{برگرفتگی
| پیش از لینک =
| منبع = مقاله «اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم» در میقات حج است.
| لینک = https://miqat.hajj.ir/article_114774.html| توضیحات منبع =
}}
* '''«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»'''، خامه‌یار، احمد، میقات حج، شماره۱۲، ۱۳۹۹ش.
* '''دیوان اشعار ناصرخسرو'''، تصحیح سیدنصرالله تقوی، مقدمه مصحح، تهران، گلشن، ۱۳۴۸ش.
* '''الرحلة العیّاشیة'''، عیاشی، عبدالله بن محمد، تحقیق: سعید الفاضلی و سلیمان القرشی، ابوظبی، دار السویدی، ۲۰۰۶م.
* '''سفرنامه ناصرخسرو'''، تصحیح محمد دبیرسیاقی، مقدمه مصحح، تهران، زوّار، ۱۳۸۹ش.
* '''الکافی'''، کلینی، محمد بن یعقوب، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۳ش.
{{پایان}}
{{پایان}}