|
|
(۹۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| رمل
| | '''سفرنامه ناصرخسرو''' از منابع مهم تاریخ حج و حرمین شرفین است که در سده پنجم هجری قمری نگاشته شده است. ناصرخسرو، حکیم و شاعر فارسی زبان اسماعیلیمذهب، در سال ۴۳۷قمری سفرهای خود را که به مدت هفت سال طول کشید آغاز کرد و مشاهدات خود را از اماکن و وضعیت اجتماعی مردم شهرها در سفرنامه خود بازگو کرد. ناصرخسرو در این هفت سال چهار بار به سفر حج رفت و به طور تفصیلی شهر مکه، اماکن مقدس حرمین، مسجدالحرام، آداب حجگزاران، سختی ها و دشواری های حج در آن دوره و همچنین تاریخ سیاسی حجاز را در سفرنامه خود بیان کرده است. |
|
| |
|
| == تعریف == | | == معرفی == |
| رمل در فقه عبارت است از هروله کردن،<ref>القاموس الفقهي، ص153؛ مستند الشيعه، ج12، ص78؛ معجم لغة الفقها، ص227.</ref> نوعي حرکت ميان راه رفتن و دويدن،<ref>ذخيرة المعاد، ج1، ص646؛ مستند الشيعه، ج12، ص78.</ref> تند راه رفتن همراه با نزديک گذاشتن گامها است.<ref>مجمع البحرين، ج5، ص 385.</ref> به گونه اي که شانهها حرکت کرده و تکان بخورند.<ref>لسان العرب، ج11، ص 295؛ تاج العروس، ج14، ص 294((رمل))</ref> برخي گفته اند: رمل عبارت است از تکان دادن شانه ها، همراه با گام هاي کوچک، همانند شخص مبارزي که با غرور ميان دو صف دوست و دشمن حرکت مي کند.<ref>معجم مصطلحات و الالفاظ الفقهیه، ج2، ص183.((رمل))</ref> برخي از فقهاي اهل سنت تعريفي متفاوت از رمل ارائه داده وگفته اند: رمل عبارت است از اضطباع و تکان دادن شانه ها به اين صورت که حج گزار يکي از دو جانب لباس احرام* را داخل در زير بغل کرده و بر شانه ديگر اندازد و هنگام حرکت دو کتف خود را با دويدن آرام تکان دهد.<ref>المبسوط، سرخسي، ج4، ص 10.</ref> در لغت عرب به اين نوع راه رفتن «خَبَب» گفته مي شود.<ref>لسان العرب، ج1، ص341؛ تاج العروس، ج1، ص447؛ الحدائق الناضره، ج16، ص128-129.</ref> در برخي از روايات اهل بيت(ع) و اهل سنت، از رمل با عنوان «سعي»<ref>الکافي، ج4، ص434؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص149؛ الحدائق الناضره، ج16، ص276.</ref>، «هروله»<ref>وسائل الشيعه، ج13، ص503؛ مستدرک الوسائل، ج9، ص444.</ref> و « خَبَب»<ref>مستدرک الوسائل، ج10، ص54و67.</ref> نيز ياد شده است.
| | از مهمترین منابع مطالعاتی تاریخ حج و حرمین شریفین، سفرنامه ناصرخسرو است و در عین حال کهنترین و ارزشمندترین سفرنامه به زبان فارسی به شمار میآید.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۳.</ref> صرف نظر از ارزشهای ادبی و زبانشناختی این اثر به عنوان یک متن کهن فارسی، از آن میتوان به عنوان منبع مهمی برای مطالعه تاریخ اجتماعی و فرهنگی سرزمینهایی که در مسیر سفر نویسنده قرار داشتهاند، استفاده کرد.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۵.</ref> ناصرخسرو بخش قابل توجهی از سفرنامه خود را به توصیف تفصیلی وضعیت اجتماعی و عمرانی اماکن مقدس حرمین، به ویژه شهر مکه و مسجدالحرام، در سده پنجم هجری اختصاص داده است. در نبودِ تواریخ محلی برای دو شهر مکه و مدینه در حدِ فاصل سدههای چهارم تا ششم، این سفرنامه منبعی دست اول برای مطالعه تاریخ حج و حرمین، به ویژه در سده پنجم هجری، به شمار میآید.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۳.</ref> |
|
| |
|
| == رمل در طواف == | | === ناصرخسرو === |
| ميان فقهاي اماميه در اصل استحباب رَمَل در طواف اختلاف نظر وجود دارد. عدهاي از فقها آن را مستحب دانستهاند.<ref>المبسوط، الطوسی، ج1، ص 356؛ الوسيلة ، ص 172 _ 173؛ قواعد الاحکام، ج1، ص428.</ref> در مقابل برخي ديگر اعتدال در حرکت را در حال طواف مستحب و جزء سنتهاي طواف شمردهاند.<ref>النهاية ؛ ص: 237؛ قواعد الأحكام؛ ج1، ص 428؛ مختلف الشيعة، ج4، ص 183.</ref> برخي از فقها از جمله صيمري<ref>غاية المرام، ج1، ص 454.</ref> و شهيد ثاني،<ref>الروضة البهية ج2، ص 254.</ref> ادعاي شهرت بر استحباب اعتدال در طواف کرده اند. مستند قائلين به اين نظر، روايت عبدالرَّحمنِ بنِ سَيَابَة است که در آن امام صادق(ع) حرکت با اعتدال را بهتر از حرکت کند يا سريع دانسته اند<ref>الكافي ، ج4، ص 411؛ تهذيب الأحكام، ج5، ص 109؛ وسائل الشيعة، ج13، ص 352.</ref> و نيز روايت ابن عيسى<ref>وسائل الشيعة، ج13، ص 353.</ref> که در آن از حرکت آرام امام سجاد در حال طواف ياد شده است.<ref>مختلف الشيعة، ج4، ص 183؛ إيضاح الفوائد ج1، ص 300؛ جواهر الكلام، ج19، ص 350.</ref> فخرالمحققين بر استحباب اعتدال در طواف ادعاي اجماع امت را کرده است.<ref>إيضاح الفوائد ، ج1، ص 300.</ref> محقق کرکي عدم استحباب رمَل را قول صحيح تر در مذهب و مشهور بين اصحاب دانسته است.<ref>جامع المقاصد ، ج3، ص .199</ref> برخي در تبيين عدم استحباب رمل در طواف گفته اند: از رواياتي که در مورد رمل رسول خدا و اصحاب آن حضرت در طواف وارد شده استفاده مي شود که اين عمل مخصوص همان عصر پيامبر(ص) در عمرة القضاء بوده است تا در آن روز مسلمانان قدرت و توان خود را به مشرکان نشان دهند و با از بين رفتن موضوع و هدف اين عمل در عصرهاي ديگر، رمل استحبابي ندارد. رواياتي که از عدم رمل رسول خدا (ص) و اهل بيت(ع)پس از آن زمان و فرمان ندادن پيامبر(ص) به اين امر ياد کرده نيز مويد همين امر است، از اين رو قائلين به استحباب اين عمل هيچ دليلي بر استحباب آن پس از پيامبر(ص) ندارند.<ref>الحدائق الناضره، ج16، ص127-128.</ref>
| | ابومعین حمیدالدین ناصر بن خسرو قبادیانی بلخی، حکیم، ادیب و شاعر فارسیزبان و اسماعیلیمذهب، در سال ۳۹۴قمری در قبادیان از توابع بلخ به دنیا آمد و در سال ۴۸۱قمری در «یمگان» از توابع بدخشان (امروزه در افغانستان) از دنیا رفت.<ref>دیوان اشعار ناصرخسرو، مقدمه مصحح، ص «و».</ref> آثار متعددی به نظم و نثر به ناصرخسرو منسوب است. ''زاد المسافرین'' (در عقاید اسماعیلیه) ''و دیوان اشعار'' از آثار او است.<ref>سفرنامه ناصرخسرو، مقدمه مصحح، ص هفده.</ref> |
|
| |
|
| '''نظر اهل سنت'''
| | == سفرهای حج ناصرخسرو == |
| | ناصرخسرو سفرهای خود را در ۲۳ شعبان ۴۳۷قمری از مرو آغاز کرد.<ref>سفرنامه، ص۳.</ref> ناصرخسرو در مجموع، چهار سفر حج داشته است که تواریخ هر چهار سفر را در سفرنامه خود آورده است.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۷.</ref> او در چهارمین سفر حج خود، به مدت شش ماه،<ref>سفرنامه، ص۱۰۴.</ref> از آغاز رجب تا ۲۰ ذیالحجه، مجاور حرم بود.<ref>سفرنامه، ص۱۲۳.</ref> سپس عزم بازگشت کرد و با گذر از شهرهایی در ۲۶ جمادیالثانی ۴۴۴قمری به بلخ رسید.<ref>سفرنامه، ص۱۴۰ تا ص۱۷۴.</ref> سفرهای وی در مجموع هفت سال به طول انجامید.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۸.</ref> |
|
| |
|
| فقهاي مذاهب چهارگانه اهل سنت، اعم از حنفيه،<ref>المبسوط، سرخسي، ج4، ص 438؛ بدائع الصنائع، ج2، ص 160.</ref> مالکيه،<ref>الموطأ، ج1، ص 364؛ الشرح الكبير، ابوالبرکات، ج2، ص 43.</ref> شافعيه<ref>الأم، ج2، ص 191،230؛ فتح العزيز، ج 7، ص 324؛ المجموع، ج3، ص 197، ج8، ص 14.</ref> و حنبليه،<ref>المحرر في الفقه، ج1، ص 245؛ مختصر الخرقي، ج1، ص 53.</ref> رمَل را به اتفاق از مستحبات و از سنتهاي طواف مي دانند. مستند آنان، روايت جابر<ref>صحيح مسلم، ج2، ص 64-65؛ سنن الترمذي، ج2، ص 174؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص 983.</ref> و عبدالله بن عمر<ref>سنن ابن ماجه، ج2، ص 983؛ صحيح مسلم، ج4، ص64-65.</ref> است که در آن از رمل رسول خدا(ص) در حجة الوداع ياد شده است؛ در حالي که مشرکان در آن سال در مسجد الحرام حضور نداشتند .<ref>المبسوط ،الطوسی، ج4، ص 438</ref> اينان از حديث ابن عباس که در آن رمل اختصاص به صدر اسلام و براي اظهار قدرت در برابر مشرکان دانسته شده،<ref>سنن ابي داود، ج1، ص421؛ السنن الکبري، ج5، ص82؛ المبسوط، سرخسي، ج4، ص10.</ref> پاسخ داده و گفته اند: پيامبر (ص) بعد از فتح مکه در حجة الوداع و نيز اصحاب بعد از آن حضرت رمَل کردهاند. همچنين مسلمانان نسل به نسل اين عمل را انجام دادهاند به گونه اي که رمَل به سنتي متواتر ميان مسلمانان تبديل شده است.<ref>بدائع الصنائع ، ج2، ص 160؛ المغني، ج3، ص 387-389.</ref> بنابراين، هر چند سبب اولين رمَل ميان مسلمانان که اظهار قوت و نيرو در برابر مشرکان بوده از بين رفته است، ولي سنت رمَل به حال خود باقي مانده است؛ زيرا بقاء سبب شرط بقاء حکم نيست، همانند رمي جمرات که سبب نخست آن رمي شيطان از سوي حضرت ابراهيم بوده، ولي سبب ياد شده از بين رفته و اين عمل پس از آن حضرت به عنوان يک سنت باقي مانده است. از عمر بن خطاب نيز روايت شده که گفته است: هر چند مشرکان در اين عصر وجود ندارند؛ ليکن به تبعيت از رسول خدا (ص) در طواف رمَل مي کنم.<ref>بدائع الصنائع ، ج2، ص 160؛ المبسوط، سرخسي، ج4، ص 438</ref>
| | == توصیف شهر مکه و مناطق حجاز == |
| | از مهمترین ارزشهای تاریخی سفرنامه ناصرخسرو، توصیف نسبتاً دقیق جغرافیای [[مکه]] و بافت شهری آن و نیز توصیف مختصرِ دیگر شهرهای مهم [[حجاز]] همچون مدینه، جده و طائف است.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۸.</ref> او مکه را شهری میان کوههایی نهچندان بلند توصیف کرده که بلندترین آنها، [[کوه ابوقبیس]] است. در سفرنامه وی آمده که گرداگرد [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] را شهر و کوچهها و بازارهای آن فرا گرفته است. به گفته وی، بارو و دروازههای شهر هر کجا که رخنهای میان دو کوه وجود دارد، ساخته شده است. همچنین درختی در شهر، بهجز بر سر چاهی بر یکی از دروازههای مسجدالحرام، به چشم نمیخورد.<ref>سفرنامه، ص۱۱۹.</ref> برخلاف توصیف مفصلی که ناصرخسرو از مکه کرده، توصیف وی از مدینه و اماکن دینی آن بسیار مختصر است. او مدینه را شهری کنار صحرا، با زمین نمناک و شورهزار و دارای آبِ روان اندک و نخلستان توصیف کرده است.<ref>سفرنامه، ص۱۰۲ و ص۱۰۳.</ref> |
|
| |
|
| قائلين به استحباب رَمَل از فقهاي اماميه، برآنند که رمل تنها در سه شوط نخست استحباب دارد و در چهار شوط ديگر طواف کننده بايد با اعتدال طواف کند.<ref>المبسوط، الطوسی، ج1، ص 356؛ تحرير الأحكام ج1، ص 585؛ 173؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص 399.</ref> دليل اين امر اقتداي به رسول خداست که آن حضرت فرمان داد تا مسلمانان در طواف عمره در سه شوط نخست طواف رمل کنند.<ref>مختلف الشيعه، ج4، ص182غ مسالک الافهام، ج2، ص343.</ref> فقهاي اهل سنت نيز با استناد به رواياتي از جابر، ابن عباس و ابن عمر رمَل را تنها در سه شوط نخست طواف سنت دانسته و برآنند که در چهار شوط بعدي استحباب ندارد.<ref>الأم، ج2، صص 191 و 230؛ فتح العزيز، ج 7، صص 324 و 326؛ بدائع الصنائع ، ج2، ص 160.</ref> ليکن به نظر برخي از آنان اگر کسي در همه هفت شوط رمَل کند، چيزي بر عهده او نيست؛<ref>المبسوط، الطوسی، ج5، ص 33؛ المدونة الکبري، ج3، ص 40</ref> زيرا مشي در چهار شوط آخر از آداب طواف است و ترک آداب اشکالي ندارد.<ref>المبسوط، الطوسی، ج5، ص 33.</ref>
| | شهر دیگری که ناصرخسرو به توصیف آن پرداخته، شهر [[جده]] است که امروزه از مهمترین بنادر عربستان در ساحل دریای سرخ به شمار میآید. به گفته وی، جده شهری بزرگ بر لبِ دریا، با بارویی محکم و دارای دو دروازه، و درون شهر بازارها و مسجد جامع، و بیرون شهر نیز مسجدی منسوب به پیامبر وجود داشته است.<ref>سفرنامه، ص۱۱۷.</ref> ناصرخسرو همچنین توصیف مختصری از شهر طائف (امروزه در نود کیلومتری شرق مکه) کرده و آن را ناحیهای بر سر کوه دارای حِصار محکم و بازاری کوچک و جامعی مختصر، با آبِ روان و درختان انار و انجیر فراوان، دانسته است.<ref>سفرنامه، ص۱۴۱.</ref> |
|
| |
|
| به اتفاق فقيهان شيعه<ref>تذکرة الفقهاء، ج8، ص135؛ جامع المقاصد ، ج3، ص 199؛ جواهر الکلام، ج19، ص352.</ref> و اهل سنت<ref>الام، ج2، ص192؛ المبسوط، سرخسي، ج4، ص10و11؛ المغني، ج3، ص412</ref> رمَل تنها بر مردان مستحب است و براي زنان استحباب ندارد.
| | == توصیف معماری مسجدالحرام == |
| | ناصرخسرو در سفرنامه خود توصیف دقیق و نسبتاً مفصلی از [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] و معماری آن، از جمله صحن، درها، طاقها و رواقهای آن کرده است.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۰.</ref> بخش دیگری از توصیفهای ناصرخسرو از مسجدالحرام و معماری آن، مواردی است که در سایر منابع دیده نمیشود و میتوان آنها را آگاهیهای منحصر به فردی درباره وضعیت و معماری این مسجد در سده پنجم به شمار آورد؛ از آن جمله میتوان به توصیف وی از الواح چوبی و کتیبههای داخل خانه کعبه، که روی آنها نام خلفای فاطمی مصر وجود داشت، و نیز وضعیت جامه کعبه در زمان وی<ref>سفرنامه، ص۱۳۲ و ص۱۳۳.</ref> و پوششی که دیوار گرداگرد مسجد را پوشانده بود و در آن صندوقهایی متعلق به شهرهای مختلف اسلامی وجود داشت اشاره کرد.<ref>سفرنامه، ص۱۳۵.</ref> |
|
| |
|
| '''کدام طواف''' | | == آگاهیهای نادر درباره اماکن مقدس == |
| | در ''سفرنامه'' ناصرخسرو، گاه آگاهیهای مهمی درباره برخی از اماکن مقدس مکه و پیرامون آن وجود دارد که در کمتر منبع دیگری به چشم میخورد؛ از آن جمله، اشاره وی به قدمگاه یا نشان جای پای رسول خدا در [[باب الصفا|بابالصفا]] (از دروازههای مسجدالحرام) است که حاجیان به قصد تبرک، قدم یا صورت خود را جای پای پیامبر مینهادند.<ref>سفرنامه، ص۱۲۸.</ref> |
|
| |
|
| پيروان اين ديدگاه در اين که رمَل در کدام طواف استحباب دارد، اختلاف نظر دارند. بيشتر فقهاي اماميه رَمَل را تنها در طواف قدوم مستحب دانستهاند.<ref>المبسوط، ج1، ص 356؛ تحرير الأحكام ج1، ص 585؛ إيضاح الفوائد ، ج1، ص 300، 254.</ref> مراد از طواف قدوم اولين طوافي است که حج گزار پس از وارد شدن به مکه بجا مي آورد، چه طواف واجب يا مستحب باشد و نيز چه جزو اعمال حج يا عمره باشد يا به طور مستقل حج گزار آن را انجام دهد؛<ref>مستند الشيعه، ج12، ص78؛ جواهر الکلام، ج19، ص353.</ref> ولي برخي همانند اهل سنت، طواف قدوم را اولين طواف مستحبي حج گزار در حج افراد و قران دانسته اند که پس از ورود به مکه و قبل از وقوف، آن را انجام مي دهد.<ref>مستند الشيعه، ج12، ص78؛ جواهر الکلام، ج19، ص353.</ref> برخي ديگر مانند ابن حمزه رمل را در طواف زيارت(طواف حج پس از اعمال مني)<ref>معجم الفاظ الفقه، ص273؛ معجم الغة الفقهاء، ص235.</ref>، نيز مستحب دانستهاند.<ref>الوسيلة ، ص172 و 173؛ مختلف الشيعة ، ج4، ص 183؛ جواهر الكلام ، ج19، ص 350.</ref>. برخي فقيهان اماميه بر نبودن رَمَل در همهي طوافها<ref>إيضاح الفوائد ، ج1، ص 300.</ref> و نيز طواف نساء و وداع ادعاي اجماع کرده اند.<ref>جامع المقاصد ، ج3، ص 199؛ غاية المرام ، ج1، ص 454؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص400.</ref>
| | آگاهی ارزشمند دیگر، اشاره وی به [[رخام حمراء]] است که سنگ مرمرین سرخرنگی در کف خانه کعبه بوده<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۲.</ref> و در اخبار منابع شیعه، محل نماز خواندن پیامبر و برخی از ائمه دانسته شده است.<ref>الکافی، ج۴، ص۵۲۹–۵۲۸ و ۵۴۵.</ref> آگاهی دیگر این سفرنامه درباره اماکن مقدس و متبرک، اشاره به وجود دو چاه آب در منطقه [[جعرانه|جِعرانه]] (در چهار فرسنگی شمال مکه)، یکی منسوب به [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(ص)]] و دیگری منسوب به [[امام علی(ع)]] است.<ref>سفرنامه، ص۱۳۷.</ref> |
|
| |
|
| فقهاي اهل سنت نيز در اين که رمَل در همه طوافها استحباب ندارد، اختلافي ندارند؛<ref>فتح العزيز، ج 7، ص 329.</ref> اما در اين که در کدام طواف رمَل سنت است، اختلاف کردهاند. اعتقاد برخي بر آن است که رمَل تنها در طواف قدوم سنت است.<ref>مختصر الخرقي، ج1، ص 58؛ فتح العزيز، ج 7، ص 329؛ المغني، ج3، ص 388-389.</ref> در مقابل عدهاي قائلند که رمَل در هر طوافي که سعي داشته باشد، سنت است و در هر طوافي که بعد آن سعي نباشد، سنت نيست.<ref>بدائع الصنائع ، ج2, 160،165؛ المبسوط، سرخسي، ج4، ص 438؛ فتح العزيز، ج 7، ص 329.</ref> صاحب «بدايع الصنائع» قول دوم را به عامه اصحاب نسبت داده است.<ref>بدائع الصنائع ، ج2، ص 160.</ref> بنابر هر دو قول در طواف وداع رمَل نيست.<ref>فتح العزيز، ج 7، ص 329؛ بدائع الصنائع ، ج2، ص 160.</ref>
| | == وضعیت و آداب حجگزاری == |
| | سفرنامه ناصرخسرو آگاهیهای تاریخی ارزشمند و منحصر به فردی درباره تاریخ حجگزاری و موسم حج در سده پنجم هجری به دست میدهد؛ از جمله این آگاهیها، اشاره به سنت [[جعرانه|عمره جِعرانه]] است که همهساله در روز شانزده ذیقعده ـ بر مبنای این باور که پیامبر در همین تاریخ از این منطقه احرام بسته و عمره ادا کرده ـ انجام میشده است.<ref>سفرنامه، ص۱۳۷.</ref> و چنانکه سفرنامهنویسان متأخر گزارش کردهاند، این سنت بعدها فراموش شده است.<ref>الرحلة العیّاشیة، ج۲، ص۱۶۶.</ref> |
|
| |
|
| == رمل در سعی صفا و مروه ==
| | از دیگر ارزشهای سفرنامه ناصرخسرو در مطالعه تاریخ حجگزاری، توصیف مفصل وی از مراسم گشودن درِ کعبه است. به گفته ناصرخسرو، کلیدداران و خادمان خانه کعبه، اعراب [[بنی شیبه|بنیشیبه]] بودند که از زمان رسول خدا، منصب کلیدداری کعبه به آنان واگذار شده بود.<ref>سفرنامه، ص۱۳۵.</ref> همچنین درِ کعبه در ماه رجب هر روز هنگام طلوع آفتاب، و در ماههای شعبان و رمضان و شوال، روزهای دوشنبه و پنجشنبه و جمعه گشوده میشده است و با فرارسیدن ماه ذیالقعده، دیگر در کعبه را باز نمیکردند.<ref>سفرنامه، ص۱۳۵ و ۱۳۷.</ref> |
| هروله و رمل ميان صفا و مروه- بر خلاف رمل در طواف که در مشروعيت و فضيلت آن پس از پيامبر (ص) اختلاف است- از جمله اعمالي است که در روايات متعدد بر مشروعيت و فضيلت آن در همه عصرها تاکيد شده و همه فقيهان مذاهب اسلامي در اين باره اتفاق نظر دارند. در رواياتي از امام صادق(ع) تشريع هروله در سعي بدان جهت دانسته شده است که در اين مکان، شيطان بر حضرت ابراهيم(ع) ظاهر شد و آن حضرت به فرمان جبرئيل (ع) براي دور کردن وي به دنبال او هروله نمود، پس از اين عمل شيطان فرار کرده و از آن حضرت دور شد، از اين رو اين عمل در ميان حج گزاران سنت شد.<ref>علل الشرايع، ج2، ص432؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص196.</ref> در حديثي ديگر از آن حضرت، سبب تشريع اين عمل ذليل شدن جبارين دانسته شده است.<ref>الکافي، ج4، ص434؛ وسائل الشيعه، ج13، ص467.</ref> در رواياتي ديگر از اهل بيت(ع) سعي ميان صفا و مروه بدان سبب که هر جباري در آن ذليل مي شود از محبوب ترين اعمال در نزد خدا دانسته شده است.<ref>علل الشرايع، ج2، ص433؛ وسائل الشيعه، ج13، ص471.</ref> در روايات متعددي از ابن عباس، ابن عمر و جابر بن عبد الله نقل شده است که رسول خدا (ص) همراه با گروهي از مسلمانان در سعي صفا و مروه رمل کرد.<ref>سنن النسائي، ج5، ص242و243؛ السنن الکبري، ج5، ص79.</ref>
| |
|
| |
|
| به نظر فقهاي اماميه مستحب است حج گزار در موضعي خاص از سعي صفا و مروه هروله کند.<ref>تذكرة الفقهاء، ج8، ص 134؛ جواهر الكلام ، ج19، ص 424؛ مجمع الفائدة ، ج7، ص 168.</ref> بسياري از فقها از جمله علامه حلي،<ref>تذكرة الفقهاء، ج8، ص 135؛ منتهى المطلب ، ج10، ص 411.</ref> فاضل هندي<ref>کشف اللثام ، ج6، ص15.</ref> و صاحب جواهر<ref>جواهر الكلام ، ج19، ص 424.</ref> بر استحباب رمَل در سعي ادعاي اجماع کردهاند. دليل ديگر استحباب، روايات از جمله روايت معاوية بن عمار<ref>التهذيب الاحکام، ج 5، ص 148؛ وسائل الشيعة، ج13، ص 482.</ref> و روايت سماعه<ref>التهذيب الاحکام، ج 5، ص 148؛ وسائل الشيعة، ج13، ص 482.</ref> است که در آن ها از هروله ميان صفا و مروه ياد شده است.<ref>منتهى المطلب ، ج10، ص 411 - 412؛ جواهر الكلام ، ج19، ص 424.</ref>
| | == مشکلات و سختیهای سفرهای حج == |
| | ناصرخسرو همچنین آگاهیهای ارزشمندی را درباره مشکلات حجگزاری ارائه داده و نمونههایی از بلایای طبیعی و انسانی که حاجیان در مسیر حج خود یا در موسم حج در مکه با آن روبهرو میشدند را گزارش داده است. او در توصیف خود درباره میقات [[جحفه|جُحفه]]<nowiki/>اشاره کرده است که سیلی حاجیان زیادی را کشت.<ref>سفرنامه، ص۱۰۴.</ref> و نیز اشاره کرده است که در سال سفر حج نخست وی (۴۳۸ق)، به علت کمبود طعام، از هیچ طرف کاروانهایی به حج نیامدند.<ref>سفرنامه، ص۶۱.</ref> همچنین در سال سفر حج دوم وی (۴۳۹ق) نیز در مکه قحطی بود و در آن سال از هیچ جا حاجیان به حج نیامدند؛ و بسیاری از مردم از گرسنگی و تشنگی از حجاز به هر سمت رو به بیرون نهاده بودند. در نتیجه این قحطی، در این سال ۳۵ هزار نفر از حجاز به مصر آمدند.<ref>سفرنامه، ص۱۰۴.</ref> ناصرخسرو سپس افزوده است که سال بعد نیز (۴۴۰ق) سلطان مصر اعلام کرد در حجاز قحطی است و رفتن حُجاج مصلحت نیست. ازاینرو در این سال نیز حاجیان به حج نرفتند.<ref>سفرنامه، ص۱۰۵.</ref> |
|
| |
|
| از ميان فقهاي اماميه به ابي الصلاح حلبي<ref>الکافي في الفقه، ص 196</ref> و شيخ مفيد<ref>احکام النساء، ص33.</ref> قول وجوب هروله در سعي نسبت داده شده است؛<ref>مختلف الشيعه، ج4، ص214؛ جواهر الکلام، ج19، ص425.</ref> ولي برخي برآنند که کلام ابي الصلاح در اين باره صراحت و بلکه ظهور در وجوب ندارد و از کلام شيخ مفيد نيز استحباب موکد اين عمل استفاده مي شود.<ref>کشف اللثام، ج6، ص15؛ جواهر الکلام، ج19، ص425.</ref> فقهاي اهل سنت، نيز رمل را يکي از مستحبات و سنت هاي سعي، دانسته اند.<ref>روضة الطالبين، ج2، ص369؛ بداية المجتهد، ج1، ص 273.</ref> | | == تاریخ سیاسی حجاز == |
| | از دیگر ارزشهای سفرنامه ناصرخسرو، آگاهیهایی است که درباره تاریخ سیاسی حرمین شریفین در زمان خود داده است؛ از جمله آنکه او از امیر دو شهر جده و مدینه در زمان حجگزاری خود، به نام «تاجالمعالی بن ابیالفتوح»، یاد کرده و وی را تابع و بنده امیر مکه دانسته است.<ref>سفرنامه، ص۱۱۸.</ref> همچنین به گزارش ناصرخسرو، از سوی خلیفه فاطمی مصر «وظیفهای» برای امرای مکه و مدینه و متولیان مسجدالحرام تعیین شده بود که همهساله، در دو نوبت، به حجاز ارسال میشد. این وظیفه شامل جامه کعبه، جامه خُدّام و حاشیه و امرای مکه و مدینه و صِلَت امیر مکه و مشاهره او به مبلغ ماهانه سه هزار دینار و اسب و خلعت بود.<ref>سفرنامه، ص۱۰۵.</ref> |
|
| |
|
| همچنين به اتفاق فقيهان اماميه<ref>أحكام النساء، ص 33؛ تذكرة الفقهاء، ج8، ص 136؛ مجمع الفائدة، ج7، ص 168.</ref> و اهل سنت<ref>الام، ج2، ص194؛ المبسوط، سرخسي، ج4، ص33؛ المغني، ج3، ص412.</ref> استحباب رمَل و هروله در صفا و مروه مخصوص مردان بوده و براي زنان استحباب ندارد؛ دليل اين امر آن است که ترک رمَل با ستر و پوشش زنان مناسبتر است<ref>تذكرة الفقهاء، ج8، ص 136؛ المغني، ج3، ص413؛ کتاب الام، ج2، ص192.</ref> يا رمَل در اصل براي اظهار صلابت و قدرت تشريع شده است و صلابت و اظهار قدرت از زنان خواسته نشده است.<ref>المغني، ج3، ص412.</ref> افزون بر اين در اين باره به رواياتي از اهل بيت(ع)<ref>كشف اللثام، ج6، ص 15- 16.</ref> و احاديثي منقول از صحابه<ref>الام، ج2، ص192؛ فقه السنه، ج1، ص715.</ref> نيز استناد شده است. برخي از فقهاي اهل سنت گفته اند: مستحب است زنان در شب در صورت خلوت بودن مسعي رمل کنند.<ref>المجموع، ج8، ص75.</ref>
| | ناصرخسرو آگاهیهایی نیز درباره تاریخ سیاسی سایر مناطق [[جزیرةالعرب|شبه جزیره عربستان]] ارائه کرده است. او در توصیف شهر «یمامه» در وسط بادیه عربستان، امیران آن را علویانی دارای شوکت و زیدیمذهب معرفی کرده که در اقامه نماز خود، دو عبارت «محمد و علی خیر البشر» و «حی علی خیر العمل» را میگفتند.<ref>سفرنامه، ص۱۴۶ و ص۱۴۷.</ref> گفته شده این امیران علوی خاندان «بنیاُخَیضَر» هستند که برای مدت بیش از دو سده، از نیمه دوم سده سوم تا نیمه دوم سده پنجم، حاکمان سرزمین «نجد» در وسط شبه جزیره عربستان بودند.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.</ref> |
|
| |
|
| == رَمَل در وادي محسر ==
| | او همچنین شرح نسبتاً مفصلی درباره «ابوسعید» حاکم شهر لَحسا (احسای امروزی در شرق عربستان) کرده و گفته است که مردم این شهر، خود را در مذهب به ابوسعید منسوب کرده بودند و یکی از جانشینان وی، به مکه لشکرکشی کرده و حجرالاسود را با خود به لحسا برده بود.<ref>سفرنامه، ص۱۴۷ تا ص۱۵۱.</ref> این شخص ابوسعید جنابی قرمطی (مقتول در ۳۰۱ یا ۳۰۲ق) و نیز فرزندش، [[ابوطاهر قرمطی]] بوده است.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.</ref> |
| وادي محسر به سرزمين ميان مشعر و منا گفته مي شود<ref>مستند الشيعه، ج12، ص281؛ جواهر الکلام، ج19، ص13؛ المجموع، ج8، ص129.</ref> و بدان جهت به اين نام نامگزاري شده است که اصحاب فيل در اين مکان درمانده و ناتوان شدند.<ref>مجمع البحرين، ج3، ص268؛ معجم الفاظ الفقه الجعفري، ص 373.</ref> به نظر فقهاي اماميه<ref>مستند الشيعه، ج12، ص281؛ الحدائق الناضره، ج17، ص5.</ref> و اهل سنت،<ref>المجموع، ج8، ص125؛ المغني، ج3، ص415؛ مواهب الجليل، ج4، ص154.</ref> مستحب است حج گزار در صورت سواره بودن مرکب خود را با شتاب حرکت دهد و در صورت پياده بودن رمل و هروله کند. دليل اين امر علاوه بر اجماع،<ref>کشف اللثام، ج6، ص109؛ مدارک الاحکام، ج7، ص445؛ جواهر الکلام، ج19، ص99.</ref> اقتداي به پيامبر اکرم(ص) در شتاب دادن به مرکب خود در اين سرزمين<ref>مستند الشيعه، ج12، ص281؛ المجموع، ج8، ص125؛ المغني، ج3، ص415.</ref> و رواياتي از اهل بيت(ع) است که از در آن ها به هروله در اين سرزمين فرمان داده شده است.<ref>مستند الشيعه، ج12، ص281؛ الحدائق الناضره، ج17، ص5.</ref> برخي از فقهاي اهل سنت گفته اند: دليل استحباب هروله آن است که اين سرزمين موقف نصاري است، از اين رو مستحب است مسلمان با آنان مخالفت کرده و با شتاب از آن عبور کند.<ref>المجموع، ج8، ص143و145؛ کشاف القناع، ج2، ص579.</ref> به نظر فقهاي اماميه، اگر حج گزار به عمد يا سهو يا به جهت جهل هروله را ترک کند مستحب است باز گشته و با هروله از اين سرزمين عبور کند؛ هر چند به مکه بازگشته باشد. مستند اين امر رواياتي از امام صادق(ع)
| |
| | |
| است که در آنها به بازگشت و انجام اين امر فرمان داده شده است.<ref>تذکرة الفقهاء، جج، ص212؛ حدائق الناضره، ج17، ص6؛ مناسک الحج، گلپايگاني، ص143.</ref>
| |
| | |
| مقدار هروله در اين سرزمين به نظر فقيهان اماميه به اندازه صد قدم يا صد زراع است، دليل اين امر رواياتي است که در آن ها به رمل به همين مقدار فرمان داده شده استو<ref>جامع المقاصد، ج3، ص232؛ حدائق الناضره، ج17، ص5؛ مستند الشيعه، ج12، ص281.</ref> ولي فقهاي اهل سنت از رمل به مقدار پرتاب يک سنگ سخن گفته اند، زيرا در روايتي از جابر آمده است که پيامبر(ص) مقدار اندکي مرکب خودش را با شتاب حرکت داد.<ref>الام، ج2، ص233؛ الدر المختار، ج2، ص564؛ کشاف القناع، ج2، ص579.</ref> و نيز در حديثي ديگر آمده است که ابن عمر مرکبش را به اندازه پرتاب سنگي حرکت داد.<ref>المجموع، ج8، ص144.</ref>
| |
|
| |
|
| == پانویس == | | == پانویس == |
خط ۴۲: |
خط ۴۳: |
| == منابع == | | == منابع == |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| | {{برگرفتگی |
| | | پیش از لینک = |
| | | منبع = مقاله «اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم» در میقات حج است. |
| | | لینک = https://miqat.hajj.ir/article_114774.html| توضیحات منبع = |
| | }} |
| | * '''«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»'''، خامهیار، احمد، میقات حج، شماره۱۲، ۱۳۹۹ش. |
| | * '''دیوان اشعار ناصرخسرو'''، تصحیح سیدنصرالله تقوی، مقدمه مصحح، تهران، گلشن، ۱۳۴۸ش. |
| | * '''الرحلة العیّاشیة'''، عیاشی، عبدالله بن محمد، تحقیق: سعید الفاضلی و سلیمان القرشی، ابوظبی، دار السویدی، ۲۰۰۶م. |
| | * '''سفرنامه ناصرخسرو'''، تصحیح محمد دبیرسیاقی، مقدمه مصحح، تهران، زوّار، ۱۳۸۹ش. |
| | * '''الکافی'''، کلینی، محمد بن یعقوب، تحقیق علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۳ش. |
| {{پایان}} | | {{پایان}} |