Salar (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:بقیع.png|300px|thumb|left|قبرستان بقیع قبل از تخریب]]
[[پرونده:بقیع.png|300px|thumb|left|قبرستان بقیع قبل از تخریب]]
'''بقیع''' مشهورترین و بافضیلت‌‌ترین قبرستان مسلمانان در شهر [[مدینه]] است. این زمین به دلیل وجود درختان خاردار [[غرقد]] به بقیع الغرقد نیز معروف بوده است. برخی از مکان‌های هم‌جوار به این نام معروف بوده‌اند. بقیع مسیر دسترسی به قبایل یهودی‌نشین و مجاور گورستان یهودیان و [[قبیله بنی‌قریظه]] بود. بعدها در هنگام دیوارکشی مدینه، بقیع بیرون از دیوار شهر قرار گرفت.
'''بقیع''' مشهورترین و بافضیلت‌‌ترین قبرستان مسلمانان در شهر [[مدینه]] است. [[پیامبر(ص)]] بعد از [[هجرت]] به مدینه، زمین بقیع را برای دفن مردگان مسلمانان انتخاب نمود، این زمین در جنوب شرق مسجدالنبی و در نزدیکی آن قرار داشت. [[اسعد بن زراره خزرجی]] اولین فرد از [[انصار]] و [[عثمان بن مظعون]] اولین فرد از [[مهاجران]] بودند که در این قبرستان دفن شدند. بعدها با الحاق [[قبرستان حش کوکب]] و خانه‌های [[صحابه]] که بین [[مسجدالنبی]] و بقیع قرار داشت وسعت این قبرستان افزوده شد. در دوره معاصر نیز زمین شهرداری مدینه، به این قبرستان الحاق شد.
 
[[پیامبر(ص)]] بعد از [[هجرت]] به مدینه، زمین بقیع را برای دفن مردگان مسلمانان انتخاب نمود، این زمین در جنوب شرق مسجدالنبی و در نزدیکی آن قرار داشت. [[اسعد بن زراره خزرجی]] اولین فرد از [[انصار]] و [[عثمان بن مظعون]] اولین فرد از [[مهاجران]] بودند که در این قبرستان دفن شدند. بعدها با الحاق [[حش کوکب]] و خانه‌های [[صحابه]] که بین [[مسجدالنبی]] و بقیع قرار داشت وسعت این قبرستان افزوده شد. در دوره معاصر نیز زمین شهرداری مدینه، به این قبرستان الحاق شد.


روایات زیادی درباب فضیلت قبرستان بقیع نقل شده و این قبرستان همواره مورد توجه و احترام مسلمانان بوده است. پیامبر(ص) و [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] به زیارت مدفونان این قبرستان می‌رفتند و استحباب [[زیارت]] این قبرستان مورد تاکید علمای [[شیعه]] قرار گرفته است.
روایات زیادی درباب فضیلت قبرستان بقیع نقل شده و این قبرستان همواره مورد توجه و احترام مسلمانان بوده است. پیامبر(ص) و [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] به زیارت مدفونان این قبرستان می‌رفتند و استحباب [[زیارت]] این قبرستان مورد تاکید علمای [[شیعه]] قرار گرفته است.
خط ۱۴: خط ۱۲:


مکان‌های گوناگون در مدینه و پیرامون آن بقیع خوانده شده که از آن جمله می‌توان به [[بقیع الخیل]] (بازاری در مدینه)،<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص306.</ref> [[بقیع الزبیر]] (منطقه‌ای در مدینه)،<ref>معجم البلدان، ج1، ص474.</ref> بقیع الخبجبه،<ref>معجم ما استعجم، ج1، ص266؛ معجم البلدان، ج2، ص343.</ref> [[بقیع المصلی]] (محل برگزاری نمازهای عید در غرب مدینه)،<ref>معجم البلدان، ج5، ص82.</ref> [[بقیع بطحان|بقیع بُطحان]] (وادی‌ای در مدینه)<ref>الطبقات، ج4، ص80؛ معجم ما استعجم، ج1، ص258.</ref> و [[بقیع الخضمات]] (دهی نزدیک مدینه) اشاره کرد.<ref>معجم ما استعجم، ج1، ص266؛ معجم البلدان، ج5، ص302.</ref>  
مکان‌های گوناگون در مدینه و پیرامون آن بقیع خوانده شده که از آن جمله می‌توان به [[بقیع الخیل]] (بازاری در مدینه)،<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص306.</ref> [[بقیع الزبیر]] (منطقه‌ای در مدینه)،<ref>معجم البلدان، ج1، ص474.</ref> بقیع الخبجبه،<ref>معجم ما استعجم، ج1، ص266؛ معجم البلدان، ج2، ص343.</ref> [[بقیع المصلی]] (محل برگزاری نمازهای عید در غرب مدینه)،<ref>معجم البلدان، ج5، ص82.</ref> [[بقیع بطحان|بقیع بُطحان]] (وادی‌ای در مدینه)<ref>الطبقات، ج4، ص80؛ معجم ما استعجم، ج1، ص258.</ref> و [[بقیع الخضمات]] (دهی نزدیک مدینه) اشاره کرد.<ref>معجم ما استعجم، ج1، ص266؛ معجم البلدان، ج5، ص302.</ref>  
برخی بقیع الخبخبه یعنی محل رویش درختان خبخبه را به عنوان نام دیگر قبرستان بقیع برشمرده‌اند.<ref>الطبقات، ج3، ص303؛ المستدرک، ج3، ص190.</ref> اما به عقیده گروهی دیگر، این محل جایی جز بقیع و نزدیک [[چاه ابی‌ایوب]] در مدینه است.<ref>معجم ما استعجم، ج1، ص265.</ref>  
برخی بقیع الخبخبه یعنی محل رویش درختان خبخبه را به عنوان نام دیگر قبرستان بقیع برشمرده‌اند؛<ref>الطبقات، ج3، ص303؛ المستدرک، ج3، ص190.</ref> اما به عقیده گروهی دیگر، این محل جایی جدای از بقیع و نزدیک [[چاه ابی‌ایوب]] در مدینه است.<ref>معجم ما استعجم، ج1، ص265.</ref>


==جایگاه جغرافیایی==
==جایگاه جغرافیایی==
خط ۲۶: خط ۲۴:
==سیر شکل‌گیری و تحول==
==سیر شکل‌گیری و تحول==


با هجرت [[پیامبر]] به مدینه و گسترش این شهر، تعیین قبرستانی برای دفن اموات [[مسلمانان]] ضرورت یافت. از این رو، پیامبر(ص) در پی بازدید از مناطق گوناگون مدینه، بقیع را که در فاصله‌ای‌ اندک از جنوب شرقی مسجد نبوی و در مسیر [[باب جبرئیل]] مسجد قرار داشت،<ref>بقیع الغرقد، ص34.</ref> برگزید و فرمود: «من به این مکان فرمان یافته‌ام.»<ref>الطبقات، ج3، ص303؛ المستدرک، ج3، ص189-190.</ref>  
با هجرت [[پیامبر]] به مدینه و گسترش این شهر، تعیین قبرستانی برای دفن اموات [[مسلمانان]] ضرورت یافت. از این رو، پیامبر(ص) در پی بازدید از مناطق گوناگون مدینه، بقیع را، که در فاصله‌ای‌ اندک از جنوب شرقی مسجد نبوی و در مسیر [[باب جبرئیل]] مسجد قرار داشت،<ref>بقیع الغرقد، ص34.</ref> برگزید و فرمود: «من به این مکان فرمان یافته‌ام.»<ref>الطبقات، ج3، ص303؛ المستدرک، ج3، ص189-190.</ref> از زمان این رویداد گزارشی در دست نیست؛ ولی با توجه به هنگام وفات [[اسعد بن زراره خزرجی]] در [[شوال]] سال اول قمری و دفن او در بقیع، شاید بتوان تعیین بقیع به عنوان قبرستان مسلمانان را به سال اول هجرت و پس از بنای مسجد و یا هم‌زمان با آن دانست.<ref>الطبقات، ج3، ص459؛ الاستیعاب، ج4، ص1600.</ref> برخی نویسندگان به قرینه مرثیه [[عمرو بن نعمان بیاضی]]، تاریخ دفن مردگان در بقیع را پیش از [[اسلام]] یاد کرده و گفته‌اند که با ظهور اسلام این آرامگاه به مسلمانان اختصاص یافت.<ref>معالم مکة و المدینه، ص420.</ref> در این دوره، بقیع پر از درختان غرقد بود. از این رو، اصحاب برای دفن مردگان خود برخی درختان را قطع می‌کردند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص100-101.</ref> پس از دفن [[عثمان بن مظعون جحمی|عثمان بن مظعون جُمحی]] در [[ذی‌حجه]] سال دوم و تاکید پیامبر بر مقام و جایگاه او،<ref>الطبقات، ج1، ص115.</ref> مسلمانان برای دفن مردگان خود در بقیع ترغیب شدند.
 
از زمان این رویداد گزارشی در دست نیست؛ ولی با توجه به هنگام وفات [[اسعد بن زراره خزرجی]] در [[شوال]] سال اول ق. و دفن او در بقیع، شاید بتوان تعیین بقیع به عنوان قبرستان مسلمانان را به سال اول ق. و پس از بنای مسجد و یا هم‌زمان با آن دانست.<ref>الطبقات، ج3، ص459؛ الاستیعاب، ج4، ص1600.</ref> برخی نویسندگان به قرینه مرثیه [[عمرو بن نعمان بیاضی]]، تاریخ دفن مردگان در بقیع را پیش از [[اسلام]] یاد کرده و گفته‌اند که با ظهور اسلام این آرامگاه به مسلمانان اختصاص یافت.<ref>معالم مکة و المدینه، ص420.</ref> در این دوره، بقیع پر از درختان غرقد بود. از این رو، اصحاب برای دفن مردگان خود برخی درختان را قطع می‌کردند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص100-101.</ref> پس از دفن [[عثمان بن مظعون جحمی|عثمان بن مظعون جُمحی]] در [[ذی‌حجه]] سال دوم ق. و تاکید پیامبر بر مقام و جایگاه او،<ref>الطبقات، ج1، ص115.</ref> مسلمانان برای دفن مردگان خود در بقیع ترغیب شدند.


با وفات ابراهیم، فرزند پیامبر، به سال دهم ق. و دفن وی نزدیک قبر عثمان بن مظعون، اقبال اصحاب بیشتر شد و قبایل گوناگون مدینه نیز قسمت‌هایی از بقیع را برای دفن مردگان خود اختصاص دادند و درختان آن را قطع کردند. بدین سان، بقیع شکل قبرستانی با مقبره‌های خانوادگی یافت.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص121؛ وفاء الوفاء، ج3، ص83.</ref>  
با وفات ابراهیم، فرزند پیامبر، به سال دهم هجرت و دفن وی نزدیک قبر عثمان بن مظعون، اقبال اصحاب بیشتر شد و قبایل گوناگون مدینه نیز قسمت‌هایی از بقیع را برای دفن مردگان خود اختصاص دادند و درختان آن را قطع کردند. بدین سان، بقیع شکل قبرستانی با مقبره‌های خانوادگی یافت.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص121؛ وفاء الوفاء، ج3، ص83.</ref>  


دفن [[فاطمه بنت اسد]] مادر [[علی(ع)]]، [[عباس عموی پیامبر]]<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص127.</ref> و نیز [[امامان شیعه]]<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص111؛ مروج الذهب، ج3، ص285.</ref> در خانه [[عقیل بن ابی‌طالب]] که در غرب بقیع و در منطقه میان بقیع و مسجد قرار داشت، بیانگر آن است که مسلمانان همچنان مردگان خود را بیرون از قبرستان بقیع و در خانه‌های خود دفن می‌کردند.   
دفن [[فاطمه بنت اسد]]، [[عباس عموی پیامبر]]<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص127.</ref> و نیز [[امامان شیعه]]<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص111؛ مروج الذهب، ج3، ص285.</ref> در خانه [[عقیل بن ابی‌طالب]] که در غرب بقیع و در منطقه میان بقیع و مسجد قرار داشت، بیانگر آن است که مسلمانان همچنان مردگان خود را بیرون از قبرستان بقیع و در خانه‌های خود دفن می‌کردند.   
==گسترش بقیع==
==گسترش بقیع==
با مرگ [[عثمان بن عفان]]، از دفن وی در بقیع جلوگیری شد. به ناچار او در [[حش کوکب]]، بستانی کنار ضلع جنوب شرقی بقیع، که محل دفن یهودیان بود، دفن گشت.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص412؛ تاریخ المدینه، ج4، ص1241.</ref>به گزارشی، [[معاویه]] در فرمانی به [[مروان بن حکم]]، او را مامور الحاق حَش کوکب به قبرستان کرد.<ref>شرح نهج البلاغه، ج10، ص7.</ref> [[ابن‌عساکر]] که گرایش اموی دارد، خرید و الحاق حش کوکب به بقیع را به عثمان نسبت داده<ref>تاریخ دمشق، ج39، ص520.</ref> و [[ابن‌شبه]] این الحاق را بدون یاد کردن از نام معاویه، به [[بنی‌امیه]] نسبت داده است.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص113.</ref> این مکان بعدها به آرامگاه بنی‌امیه تبدیل شد.
با مرگ [[عثمان بن عفان]]، از دفن وی در بقیع جلوگیری شد. به ناچار او در [[حش کوکب]]، بستانی کنار ضلع جنوب شرقی بقیع، که محل دفن یهودیان بود، دفن گشت.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص412؛ تاریخ المدینه، ج4، ص1241.</ref>به گزارشی، [[معاویه]] در فرمانی به [[مروان بن حکم]]، او را مامور الحاق حَش کوکب به قبرستان کرد.<ref>شرح نهج البلاغه، ج10، ص7.</ref> [[ابن‌عساکر]] که گرایش اموی دارد، خرید و الحاق حش کوکب به بقیع را به عثمان نسبت داده<ref>تاریخ دمشق، ج39، ص520.</ref> و [[ابن‌شبه]] این الحاق را بدون یاد کردن از نام معاویه، به [[بنی‌امیه]] نسبت داده است.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص113.</ref> این مکان بعدها به آرامگاه بنی‌امیه تبدیل شد.
خط ۸۱: خط ۷۷:
[[پرونده:قبور ائمه بقیع قبل از تخریب.png|300px|thumb|left|قبور ائمه بقیع]]
[[پرونده:قبور ائمه بقیع قبل از تخریب.png|300px|thumb|left|قبور ائمه بقیع]]


[[امام حسن مجتبی(ع)]]، [[امام علی بن حسین زین العابدین(ع)]]، [[امام محمد باقر(ع)]] و [[جعفر بن محمد(ع)|امام جعفر صادق(ع)]] همراه [[فاطمه بنت اسد]] مادر [[امام علی(ع)]]<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص85، 95.</ref> و [[عباس عموی پیامبر]]<ref>الطبقات، ج4، ص24؛ وفاء الوفاء، ج3، ص95.</ref> که روبه‌روی در ورودی اصلی بقیع به سوی جنوب در سمت راست دفن شده‌اند.<ref>مروج الذهب، ج3، ص286.</ref> دختران رسول خدا [[زینب دختر پیامبر|زینب]]،<ref>الاستیعاب، ج4، ص1853؛ اسد الغابه، ج6، ص130؛ الاصابه، ج8، ص151.</ref> [[رقیه دختر پیامبر|رقیه]]<ref>الاستیعاب، ج4، ص1839-1840؛ اسد الغابه، ج6، ص114-115.</ref> و‌ [[ام‌کثوم دختر پیامبر|ام‌کلثوم]]<ref>الاستیعاب، ج4، ص1839-1841؛ اسد الغابه، ج6، ص113-114؛ الاصابه، ج8، ص138-139.</ref> در برابر در اصلی با‌ اندک فاصله‌ای از آن دفن شده‌اند.
[[امام حسن مجتبی(ع)]]، [[امام سجاد|امام زین العابدین(ع)]]، [[امام محمد باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع)]] همراه [[فاطمه بنت اسد]] مادر [[امام علی(ع)]]<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص85، 95.</ref> و [[عباس عموی پیامبر]]<ref>الطبقات، ج4، ص24؛ وفاء الوفاء، ج3، ص95.</ref> که روبه‌روی در ورودی اصلی بقیع به سوی جنوب در سمت راست دفن شده‌اند.<ref>مروج الذهب، ج3، ص286.</ref> دختران رسول خدا [[زینب دختر پیامبر|زینب]]،<ref>الاستیعاب، ج4، ص1853؛ اسد الغابه، ج6، ص130؛ الاصابه، ج8، ص151.</ref> [[رقیه دختر پیامبر|رقیه]]<ref>الاستیعاب، ج4، ص1839-1840؛ اسد الغابه، ج6، ص114-115.</ref> و‌ [[ام‌کثوم دختر پیامبر|ام‌کلثوم]]<ref>الاستیعاب، ج4، ص1839-1841؛ اسد الغابه، ج6، ص113-114؛ الاصابه، ج8، ص138-139.</ref> در برابر در اصلی با‌ اندک فاصله‌ای از آن دفن شده‌اند.


[[عقیل بن ابی‌طالب]]،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص96؛ تاریخ حرم ائمه بقیع، ص250.</ref> [[عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب]]،<ref>الغارات، ص694؛ وفاء الوفاء، ج3، ص97.</ref> [[حلیمه سعدیه]] دایه رسول خدا<ref>الاستیعاب، ج4، ص1813؛ اسد الغابه، ج6، ص67-68؛ ج8، ص87.</ref>  
[[عقیل بن ابی‌طالب]]،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص96؛ تاریخ حرم ائمه بقیع، ص250.</ref> [[عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب]]،<ref>الغارات، ص694؛ وفاء الوفاء، ج3، ص97.</ref> [[حلیمه سعدیه]] دایه رسول خدا<ref>الاستیعاب، ج4، ص1813؛ اسد الغابه، ج6، ص67-68؛ ج8، ص87.</ref>  
خط ۹۱: خط ۸۷:
===شخصیت‌های اسلامی===
===شخصیت‌های اسلامی===


[[مالک بن انس]] (م. 179ق) رئیس مذهب [[مالکی]]،<ref>المعارف، ص498-499؛ وفاء الوفاء، ج3، ص102.</ref> محمد بن علی بن ابی‌منصور مشهور به [[جمال‌الدین جواد اصفهانی]] (م. 559ق.)  وزیر زنگیان [[موصل]] و [[شام]]،<ref>وفیات الاعیان، ج5، ص143.</ref> [[ابوشجاع ظهیرالدین]] (م. 488ق.)<ref>سیر اعلام النبلاء، ج19، ص30؛ البدایة و النهایه، ج12، ص150.</ref> وزیر [[آل بویه]] و نویسنده ذیل [[تجارب الامم]]، [[سمهودی]] (م. 911ق.)  مؤلف [[وفاء الوفاء]]،<ref>عبقات الانوار، ج8، ص359.</ref> [[ابوالفضل شهاب‌الدین نویری]] از مجاوران [[بیت‌الله الحرام]] که در مدینه وفات یافت،<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص114.</ref> [[جعفر بن حسن برزنجی]] (م. 1317ق.) مؤلف [[مولد النبی]]،<ref>الکنی و الالقاب، ج2، ص77؛ الذریعه، ج5، ص21-22.</ref> [[عبدالقادر بن توفیق شلبی]] (م. 1369ق.) رئیس حنفیان مدینه<ref>الاعلام، ج4، ص38.</ref> و [[سیدمحمدتقی طالقانی]] (م. 1376ق.)  نماینده [[آیت‌الله بروجردی]] در مدینه<ref>گنجینه دانشمندان، ج7، ص66.</ref> از جمله مدفونان بقیع به شمار می‌روند.
[[مالک بن انس]] (م. 179ق) رئیس مذهب [[مالکی]]،<ref>المعارف، ص498-499؛ وفاء الوفاء، ج3، ص102.</ref> محمد بن علی بن ابی‌منصور مشهور به [[جواد اصفهانی|جمال‌الدین جواد اصفهانی]] (م. 559ق.)  وزیر زنگیان [[موصل]] و [[شام]]،<ref>وفیات الاعیان، ج5، ص143.</ref> [[ابوشجاع ظهیرالدین]] (م. 488ق.)<ref>سیر اعلام النبلاء، ج19، ص30؛ البدایة و النهایه، ج12، ص150.</ref> وزیر [[آل بویه]] و نویسنده ذیل تجارب الامم، [[سمهودی]] (م. 911ق.)  مؤلف وفاء الوفاء،<ref>عبقات الانوار، ج8، ص359.</ref> [[ابوالفضل شهاب‌الدین نویری]] از مجاوران [[بیت‌الله الحرام]] که در مدینه وفات یافت،<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص114.</ref> [[جعفر بن حسن برزنجی]] (م. 1317ق.) مؤلف [[مولد النبی]]،<ref>الکنی و الالقاب، ج2، ص77؛ الذریعه، ج5، ص21-22.</ref> [[عبدالقادر بن توفیق شلبی]] (م. 1369ق.) رئیس حنفیان مدینه<ref>الاعلام، ج4، ص38.</ref> و [[سیدمحمدتقی طالقانی]] (م. 1376ق.)  نماینده [[آیت‌الله بروجردی]] در مدینه<ref>گنجینه دانشمندان، ج7، ص66.</ref> از جمله مدفونان بقیع به شمار می‌روند.
==بقعه‌های بقیع==
==بقعه‌های بقیع==
[[پرونده:نگاره ای از بقیع از قرن دهم هجری.jpg|250px|thumb|left|نگاره‌‌ای از گنبدهای بقیع، ترسیم شده در قرن دهم هجری]]
[[پرونده:نگاره ای از بقیع از قرن دهم هجری.jpg|250px|thumb|left|نگاره‌‌ای از گنبدهای بقیع، ترسیم شده در قرن دهم هجری]]
به تدریج بر برخی از قبور بقیع، گنبدها و نشانه‌هایی ساخته شد. ابن‌شبه به گزارش از [[ابن‌زباله]] (م. 200ق.) از وجود مسجدی بر قبر عباس بن عبدالمطلب و امامان شیعه خبر می‌دهد.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص126-127.</ref> سفرنامه‌نویسانی چون [[ابن‌جبیر]] (م. 612ق.)،<ref>رحلة ابن جبیر، ص155.</ref> [[ابن‌نجار]] (م. 643ق.)<ref>اخبار مدینة الرسول، ص153.</ref> و [[ابن‌بطوطه]] (م. 779ق.)<ref>رحلة ابن بطوطه، ج1، ص360-361.</ref> نیز از این آثار یاد کرده‌اند.
به تدریج بر برخی از قبور بقیع، گنبدها و نشانه‌هایی ساخته شد. ابن‌شبه به گزارش از [[ابن زباله|ابن‌زباله]] (م. 200ق.) از وجود مسجدی بر قبر عباس بن عبدالمطلب و امامان شیعه خبر می‌دهد.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص126-127.</ref> سفرنامه‌نویسانی چون [[ابن جبیر|ابن‌جبیر]] (م. 612ق.)،<ref>رحلة ابن جبیر، ص155.</ref> [[ابن‌نجار]] (م. 643ق.)<ref>اخبار مدینة الرسول، ص153.</ref> و [[ابن‌بطوطه]] (م. 779ق.)<ref>رحلة ابن بطوطه، ج1، ص360-361.</ref> نیز از این آثار یاد کرده‌اند.


نخستین گنبد بر حرم [[امامان بقیع]] و قبر [[عباس بن عبدالمطلب]] به دست [[مجدالملک براوستانی]]، وزیر برکیارق سلجوقی (حک: 486-498ق.)  ساخته شد.<ref>الکامل، ج8، ص214.</ref> در سال‌ 519ق. به دست [[مسترشد بالله]] (حک: 485-529ق.) و میان سال‌های 623-640ق. به دست [[مستنصر بالله]] (حک: 623-640ق.) تعمیراتی در آن انجام گرفت.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref>  
نخستین [[بارگاه امامان(ع) در بقیع|گنبد بر حرم امامان بقیع]] و قبر [[عباس بن عبدالمطلب]] به دست [[مجدالملک براوستانی]]، وزیر برکیارق سلجوقی (حک: 486-498ق.)  ساخته شد.<ref>الکامل، ج8، ص214.</ref> در سال‌ 519ق. به دست مسترشد بالله (حک: 485-529ق.) و میان سال‌های 623-640ق. به دست مستنصر بالله (حک: 623-640ق.) تعمیراتی در آن انجام گرفت.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref>  


[[فاطمیان]] نیز به ساخت قبه و بارگاهی بر قبر اسماعیل فرزند [[امام صادق(ع)]] پرداختند.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص103.</ref> بر پایه گفته [[رفعت پاشا]] (م. 1353ق.) مردم مدینه هر پنجشنبه به زیارت اهل قبور بقیع می‌رفتند و بر قبرها دسته‌های ریحان و بر کنار آن‌ها شاخه‌های گل می‌چیدند. شیعیان برای زیارت قبور امامان بقیع باید پنج قروش به نگهبانان می‌دادند.<ref>مرآة الحرمین، ج1، ص480.</ref> گویا پول ستاندن از شیعیان برای زیارت بقیع پیش از آن نیز مرسوم بوده است. [[محمد ولی میرزا]] به سال 1260ق. از پرداخت مبلغی برای زیارت امامان بقیع گزارش داده است.<ref>پنجاه سفرنامه، ج1، ص62.</ref>  
[[فاطمیان]] نیز به ساخت قبه و بارگاهی بر قبر اسماعیل فرزند [[امام صادق(ع)]] پرداختند.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص103.</ref> بر پایه گفته [[رفعت پاشا]] (م. 1353ق.) مردم مدینه هر پنجشنبه به زیارت اهل قبور بقیع می‌رفتند و بر قبرها دسته‌های ریحان و بر کنار آن‌ها شاخه‌های گل می‌چیدند. شیعیان برای زیارت قبور امامان بقیع باید پنج قروش به نگهبانان می‌دادند.<ref>مرآة الحرمین، ج1، ص480.</ref> گویا پول ستاندن از شیعیان برای زیارت بقیع پیش از آن نیز مرسوم بوده است. محمد ولی میرزا به سال 1260ق. از پرداخت مبلغی برای زیارت امامان بقیع گزارش داده است.<ref>پنجاه سفرنامه، ج1، ص62.</ref>  


از جمله این گنبدها و نشانه‌ها می‌توان به گنبدی بر قبور امامان چهارگانه و نیز سنگی بر قبر فاطمه بنت اسد و امامان بقیع با عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم الحمد للَّه مُبِید الامم و محیی الرمم هذا قبر فاطمة بنت رسول الله(ص) سیدة نساء العالمین و قبر الحسن بن علی بن ابی‌طالب و علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب و محمد بن علی و جعفر بن محمد‏»<ref>مروج الذهب، ج3، ص285؛ التنبیه و الاشراف، ص260.</ref> و نیز گنبد قبرهای عثمان بن عفان،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص102.</ref> عقیل بن ابی‌طالب،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref> قبور همسران پیامبر،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100-101.</ref> [[عبدالله بن جعفر طیار]]،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص82، 101.</ref> ابراهیم فرزند رسول خدا<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص101-102.</ref> و همچنین گنبد قبر امیر چوپان از امیران ایلخانی<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref> اشاره کرد.
از جمله این گنبدها و نشانه‌ها می‌توان به گنبدی بر قبور امامان چهارگانه و نیز سنگی بر قبر فاطمه بنت اسد و امامان بقیع با عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم الحمد للَّه مُبِید الامم و محیی الرمم هذا قبر فاطمة بنت رسول الله(ص) سیدة نساء العالمین و قبر الحسن بن علی بن ابی‌طالب و علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب و محمد بن علی و جعفر بن محمد‏»<ref>مروج الذهب، ج3، ص285؛ التنبیه و الاشراف، ص260.</ref> و نیز گنبد قبرهای عثمان بن عفان،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص102.</ref> عقیل بن ابی‌طالب،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref> قبور همسران پیامبر،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100-101.</ref> [[عبدالله بن جعفر طیار]]،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص82، 101.</ref> ابراهیم فرزند رسول خدا<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص101-102.</ref> و همچنین گنبد قبر امیر چوپان از امیران ایلخانی<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref> اشاره کرد.
خط ۱۰۶: خط ۱۰۲:


با توجه به موج اعتراض مسلمانان کشورهای اسلامی به اهانت‌های سعودیان، [[دولت عثمانی]] که تمایل به بازپس گرفتن [[حرمین]] داشت، لشکری انبوه برای تصرف مدینه فرستاد و در [[ذی‌حجه]] 1227ق. آن شهر را بازپس گرفت.
با توجه به موج اعتراض مسلمانان کشورهای اسلامی به اهانت‌های سعودیان، [[دولت عثمانی]] که تمایل به بازپس گرفتن [[حرمین]] داشت، لشکری انبوه برای تصرف مدینه فرستاد و در [[ذی‌حجه]] 1227ق. آن شهر را بازپس گرفت.
برخی از آن بقعه‌ها در سال 1234ق. به دستور [[سلطان محمود ثانی]] (حک: 1223-1255ق.) بازسازی شد.<ref>پنجاه سفرنامه، ج3، ص196.</ref> اما با حمله دیگر بار وهابیان به سال 1344ق. همه آثار تاریخی این قبرستان به فتوای [[شیخ عبدالله بلیهد]]، قاضی القضاة سعودی، به بهانه شرک و بدعت بودن زیارت قبور در هشتم شوال این سال ویران شد.<ref>البقیع قصة التدمیر، ص113-139؛ بقیع الغرقد، ص49.</ref>  
برخی از آن بقعه‌ها در سال 1234ق. به دستور [[سلطان محمود ثانی]] (حک: 1223-1255ق.) بازسازی شد.<ref>پنجاه سفرنامه، ج3، ص196.</ref> اما با حمله دیگر بار وهابیان به سال 1344ق. همه آثار تاریخی این قبرستان به فتوای شیخ عبدالله بلیهد، قاضی القضاة سعودی، به بهانه شرک و بدعت بودن زیارت قبور در هشتم شوال این سال ویران شد.<ref>البقیع قصة التدمیر، ص113-139؛ بقیع الغرقد، ص49.</ref>  


این بار نیز ویرانی بقیع واکنش‌های بسیاری را میان مسلمانان جهان برانگیخت. دولت ایران روز 16 صفر سال 1344ق. را به مناسبت هتک حرمت به بقیع، عزای عمومی اعلان کرد و [[آیت‌الله مدرس]] به تلاش‌هایی برخاست و مجلس ایران کمیسیونی را برای بررسی موضوع تشکیل داد. مسلمانان در کشورهایی چون [[هند]]، [[پاکستان]] و نیز کشورهای استقلال یافته شوروی سابق با برپایی تجمعات و ارسال پیام به این اقدام اعتراض کردند.
این بار نیز ویرانی بقیع واکنش‌های بسیاری را میان مسلمانان جهان برانگیخت. دولت ایران روز 16 صفر سال 1344ق. را به مناسبت هتک حرمت به بقیع، عزای عمومی اعلان کرد و [[آیت‌الله مدرس]] به تلاش‌هایی برخاست و مجلس ایران کمیسیونی را برای بررسی موضوع تشکیل داد. مسلمانان در کشورهایی چون [[هند]]، [[پاکستان]] و نیز کشورهای استقلال یافته شوروی سابق با برپایی تجمعات و ارسال پیام به این اقدام اعتراض کردند.
===ساخت سایبان بر قبور ائمه===
===ساخت سایبان بر قبور ائمه===
دولت سعودی برای پیشگیری از خشم مسلمانان و توجیه کارهای خود، نمایندگان دولت‌های مسلمان را به [[مکه]] فراخواند. از ایران هیاتی مرکب از [[غفار خان جلال‌‏السلطنه]]، وزیر مختار ایران در مصر، و [[حبیب الله خان هویدا]] در تاریخ 1304/6/24 قمری وارد [[جده]] شد. با ترفندهای دولت سعودی و عدم پیگیری جدی از سوی مقام‌های کشورهای اسلامی، این قضیه مسکوت ماند.<ref>نک: تخریب و بازسازی بقیع، ص41-60.</ref>  
دولت سعودی برای پیشگیری از خشم مسلمانان و توجیه کارهای خود، نمایندگان دولت‌های مسلمان را به [[مکه]] فراخواند. از ایران هیاتی مرکب از غفار خان جلال‌‏السلطنه، وزیر مختار ایران در مصر، و حبیب الله خان هویدا در تاریخ 1304/6/24 قمری وارد [[جده]] شد. با ترفندهای دولت سعودی و عدم پیگیری جدی از سوی مقام‌های کشورهای اسلامی، این قضیه مسکوت ماند.<ref>نک: تخریب و بازسازی بقیع، ص41-60.</ref>  


پس از گذشت حدود 40 سال از این حادثه، حکومت سعودی پس از تلاش‌ها و پیگیری‌های شیعیان [[عراق]] به رهبری شیخ [[کاشف الغطاء]] و پیگیری‌های [[امیر اعلم]]، سفیر ایران در [[حجاز]]، سایبانی کنار این مقابر مطهر ساخت و راهی سنگچین برای عبور و مرور افراد در بقیع ایجاد کرد.<ref>اسناد روابط ایران و عربستان، ص248-260؛ نک: تخریب و بازسازی بقیع، ص98-147.</ref> نیز دیوار بقیع در دوران ملک [[فهد بن عبدالعزیز]] به شکلی زیبا بازسازی گشت و سپس در سال‌های 1418-1419ق. مسیرهای درون بقیع برای رفت و آمد زائران سنگفرش شد.<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص332.</ref>  
پس از گذشت حدود 40 سال از این حادثه، حکومت سعودی پس از تلاش‌ها و پیگیری‌های شیعیان [[عراق]] به رهبری شیخ [[کاشف الغطاء]] و پیگیری‌های [[امیر اعلم]]، سفیر ایران در [[حجاز]]، سایبانی کنار این مقابر مطهر ساخت و راهی سنگچین برای عبور و مرور افراد در بقیع ایجاد کرد.<ref>اسناد روابط ایران و عربستان، ص248-260؛ نک: تخریب و بازسازی بقیع، ص98-147.</ref> نیز دیوار بقیع در دوران ملک [[فهد بن عبدالعزیز]] به شکلی زیبا بازسازی گشت و سپس در سال‌های 1418-1419ق. مسیرهای درون بقیع برای رفت و آمد زائران سنگفرش شد.<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص332.</ref>  
برگرفته از «https://wikihaj.com/view/بقیع»