|
|
| (۶۰۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
| خط ۱: |
خط ۱: |
| امام علی(ع)
| | جامی |
| ==زندگی نامه== | | ==معرفی== |
| علی بن ابی طالب متولد ۱۳ سال ۳۰ عام الفیل (۲۳ سال قبل از هجرت) در مکه و داخل کعبه متولد شد<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۵.</ref>.<ref>امین، محسن، سیره معصومان (علیهم السلام)، ترجمه حجتی کرمانی، علی، تهران، سروش، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۴.</ref> تولد:سال ۳۰ عام الفیل<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافي، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۵۲.</ref>.شهادت:سال چهلم هجرت.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافي، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۵۲.</ref>.<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۹.</ref>
| | مولانا نورالدین عبدالرحمان جامی، شاعر، ادیب و صوفی نامدار قرن نهم که در زمان تحصیل در سمرقند با تعالیم نقشبندیه آشنا شد، پس از بازگشت به هرات، سعدالدین کاشغری را به عنوان مرشد خود برگزید و پس از مرگ وی، با خواجه عبیدالله احرار آشنا شد (مایل هروی، 1377، ص130؛ افصحزاد، 1378، ص222). او آن چنان تحت تأثیر شخصیت خواجه احرار قرار گرفت که بنا به دستور وی در 68 سالگی مطالعه و مباحثه را ترک گفت و به تصوف روی آورد (عبدالغفور لاری، 1343، صص26ـ23). وی تا آخر عمر به طریقت نقشبندیه پایبند و معتقد بود و در تبلیغ آن بسیار کوشید (مایل هروی، 1377، صص231ـ230). با این حال تفاوتهایی نیز با دیگر طریقتها داشت؛ به طوریکه گاهی به سماع میپرداخت، اما هیچ گاه چله ننشست (عبدالغفور لاری، 1343، ص7؛ افصحزاد، 1378، ص130). |
|
| |
|
| نخستین مرد مسلمان.<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۶.</ref> امام علی علیه السّلام از کودکی در خانه پیامبر رشد یافت.<ref>قرشی، باقر شریف، دانشنامه امام اميرالمؤمنين علی بن ابی طالب علیه السلام، دار التهذیب - قم، ۱۳۹۴ش، ترجمه صالحی، محمد، ج۱، ص۸۸.</ref>.<ref>جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام، انصاريان - قم، ۱۳۸۱ش، ص۴۸.</ref> وی همسر حضرت زهرا است.<ref>ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، دار الکتب العلمية - بیروت، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۱۶.</ref><ref>جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام، انصاريان - قم، ۱۳۸۱ش، ص۴۹.</ref> <ref>امین، محسن، سیره معصومان (علیهم السلام)، ترجمه حجتی کرمانی، علی، تهران، سروش، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۱۵.</ref>و امام حسین و امام حسن و حضرت زینب فرزندان او هستند.<ref>محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه اميرالمؤمنين بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، قم، دار الحديث، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۲۶.</ref> و حضرت عباس.<ref>محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه اميرالمؤمنين بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، قم، دار الحديث، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۸۵.</ref>
| | ورود جامی به دربار هرات همزمان با حکومت ابوالقاسم بابر بود. جامی او را مدح، و کتاب ''حله حلل'' را به نام وی تألیف کرد (مایل هروی، 1377، ص86). با گذشت زمان بر نفوذ و قدرت جامی در دربار تیموری افزوده شد تا آنکه در سالهای 877 ـ 870 قمری در مرکز قدرت رسمی و دیوانی قرار گرفت و ضمن حفظ زندگی عارفانه و ارشاد مریدان، دولتمردان را هم زیر نفوذ خود آورد؛ چرا که هیچ طایفهای مانند سلاطین نمیتوانند دین و دولت را یاری، و شریعت را تقویت کنند (فراهانی منفرد، 1382، ص265). از جمله این دولتمردان، امیرعلیشیر نوایی، وزیر سلطان حسین بایقرا، بود که به سبب ارادت به جامی، در زمره مریدان نقشبندیه درآمد و از آن پس مردم، جامی را به تبع وی «حضرت مخدوم» میخواندند (علیشیر نوایی، 1323، صص34 ـ32 ؛ آذربیگدلی، 1366، ج1، صص302ـ301). |
|
| |
|
| ==امامت و خلافت==
| | پیوند جامی با حاکمان تا آنجا پیش رفت که او بسیاری از آثار خود را به سلطان حسین بایقرا و سلطان یعقوب آققویونلو پیشکش کرد (بوداق منشی، 1378، صص83 ـ81). با این همه هیچ گاه در مدیحهسراییهای قراردادی زمانه غرق نشد. حتی به دعوت دربار عثمانی هم پاسخ نگفت؛ گرچه از سفر به غرب گریزان نبود و در سفر حج خود، چندی را هم در تبریز، بغداد و دمشق گذرانید (رویمر و دیگران، 1378، ص148). |
| شیعیان برای حضرت علی مقام امامت و خلافت پس از پیامبر را قائل هستند. شیعیان معتقد هستند مقام امامت حضرت علی از سوی خداوند به پیامبر رسیده است.<ref>محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه اميرالمؤمنين بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، قم، دار الحديث، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۴۹۲ تا ص۵۳۶.</ref>
| |
|
| |
|
| شیعیان رهبرى جامعه اسلامى را پس از درگذشت پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) از آنِ حضرت على (عليه السلام) و فرزندان معصوم او مى دانند.ص۱۴۹.نوبختى (متوفاى 10هـ) مى نويسـد: شيعه به كسانى گفته مى شود كه در زمان رسول خدا و پس از او، على (عليه السلام) را به امامت و خلافت پذيرفته و از ديگران گسسته و به او پيوسته اند»فرق الشيعه، ص 17.ص۱۵۰. جانشين پيامبر بايد از طريق وحى الهى به پيامبر تعيين گردد.ص۱۵۱.<ref>جعفر السبحاني، منشور عقايد اماميّه، قم، مؤسسة الإمام الصادق ع، </ref>
| | جامی در پی جاه و مقام نبود و گرایشی به تجمل نداشت؛ لباسی بر تن میکرد که آن را پلاس میخواند و سرمایه خود را صرف ساختن مسجد و مدرسه و خانقاه و تأمین رفاه شاگردان و کمک به نیازمندان و نشر فرهنگ میکرد (ریپکا، 1354، ص454؛ مایل هروی، 1377، ص84). نامههای فراوانی در این زمینه از او باقی مانده است (جامی، 1376، صص15ـ14). |
|
| |
|
| پیامبر درباره جایگاه امام علی فضیلت های زیادی را برشمرده است.<ref>محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه اميرالمؤمنين بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، قم، دار الحديث، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۴۳۵ تا ص۴۵۷.</ref>.<ref>جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام، انصاريان - قم، ۱۳۸۱ش، ص۴۸ تا ۵۰.</ref>.<ref>قرشی، باقر شریف، دانشنامه امام اميرالمؤمنين علی بن ابی طالب علیه السلام، دار التهذیب - قم، ۱۳۹۴ش، ترجمه صالحی، محمد، ج۱، ص۶۱ وص ۶۹. و ص۷۲.</ref>
| | وی آثار زیادی در زمینه تصوف و عرفان و فقه و همچنین سه دیوان شعر و هفت مثنوی بلند از خود به جای گذاشت که در آنها بار دیگر مضامین شعر فارسی را تجربه کرد و به همین دلیل به خاتمالشعرا ملقب شد. برخی مرگ وی را نقطه پایان عصر طلایی ادبیات کلاسیک فارسی دانستهاند (آربری، 1371، ص406). به سبب دشمنی صفویان با جامی، بهخاطر تعصب مذهبی که داشتند، بسیاری از آثارش رواج چندانی نیافت و از میان آن همه اثر، تنها تعدادی از فراموشی در امان ماند (ریپکا، 1354، ص457). |
|
| |
|
| سال ۳۵ هجری به خلافت رسید.<ref>محمدی ریشهری، محمد، سیاست نامه امام علی علیه السلام، ترجمه
| | == اهتمام به حج == |
| | جامی از جمله کسانی است که به امر حج توجهی جدی داشت. توصیه وی به سلطان بایزید عثمانی، برای تسهیل ایاب و ذهاب و عبور حجاج هراتی (نوایی، 1341، ص440) و درخواست وی از جهانشاه ترکمان برای دفع شر راهزنان و امن کردن راه حج، از نشانههای این امر است.<ref>ذهابی، مجتبی، و اکرم کرمعلی، «رویکرد صوفیان قرن نهم به حج گزاری (مطالعه موردی سفر جامی به حج)»، میقات حج، شماره۱۱۰، اسفند ۱۳۹۸ش، ص۹۳.</ref> |
|
| |
|
| مهریزی، مهدی، قم، دار الحديث، ۱۳۹۰ش، ص۲۳.</ref>.<ref>امین، محسن، سیره معصومان (علیهم السلام)، ترجمه حجتی کرمانی، علی، تهران، سروش، ۱۳۷۶ش، ج۳،</ref>
| | وی در مکتوبی نیز از سلطان حسن آققویونلو (اوزون حسن) برای رسیدگی به امور حجاج قدردانی کرد (نوایی، 1341، صص447ـ446). جامی دو رساله به نامهای صغیر و کبیر نیز در مناسک حج نوشت (نظامی باخرزی، 1371، ص248). رساله مناسک حج و عمره که به ''رساله صغیر حج'' مشهور است، برای صوفیان عصر به زبان فارسی نوشته شد و در ''رساله کبیر'' که اصل آن در دست نیست، مناسک حج بر وفق چهار مذهب اهل سنت شرح و تفسیر شده است (افصحزاد، 1378، صص192ـ191؛ حکمت، 1363، ص182). در دیوان وی نیز بارها به اشعاری در پیوند با حج و مناسک آن برمیخوریم. او در ضمن اشعارش اعتقاد خود را درباره رموز و فلسفه حج بیان کرده است (جامی، 1341، صص410ـ408).<ref>ص۹۳ و ۹۴.</ref> |
|
| |
|
| على 7 با خواست عمومى و اصرار مردم، زمام خلافت را به دست گرفت و در روز 21 رمضان سال چهلم هجرى، با شهادت آن بزرگوار، طومار خلافت او درهم پيچيده شد.<ref>محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه اميرالمؤمنين بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، قم، دار الحديث، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۴۴۹.</ref>
| | == سفر حج == |
| | عبدالرحمان جامی که از مصادیق این دعای اجابتشده بود، در هفتمین و آخرین سفر خود به حجاز رفت. او خود در پشت کتابی، تاریخ این سفر را شانزدهم ربیعالاول سال 877 قمری ثبت کرده است (کاشفی، 2536، ص246). احتمالاً وی از قبل قصد این سفر را داشته است؛ چراکه سلطان حسین طی نامهای از او خواسته بود تا اگر قصد سفر حج دارد، اعلام کند؛ زیرا خبر عزیمت وی در افواه شایع شده بود (نوایی، 1341، ص409). با جدی شدن خبر عزم جامی، جمعی از اکابر و اعیان خراسان نزد وی رفتند و از او خواستند تا از این سفر پرخطر و دور و دراز منصرف گردد و به همان امور پیشین و حل و عقد کارها بپردازد که ثواب هفتاد حج پیاده را دارد. اما جامی که عزم حج کرده بود، پاسخ داد که از حج پیاده خسته و درمانده شده و میخواهد این بار حج سواره بگذارد (کاشفی، 2536، ج1، ص254؛ نظامی باخزری، 1371، ص160).<ref>ص۹۵.</ref> |
|
| |
|
| === حضور امام علی در حجة الوداع ===
| | با انتشار خبر حج جامی نامههایی از اطراف و اکناف به وی رسید که در آنها از او خواسته شده بود تا مسیر سفر خود را طوری ترتیب دهد که طالبان حج در این منازل به وی بپیوندند و ملازم او در سفر حج شوند (صدرجهان، 1938، صص157ـ152). تاجران نیز جهازات فراوان لوازم سفر از غلام و نفر مرتب و حاضر کردند تا در رکاب جامی به حج روند (همان، 1938، صص232ـ227). سلطان حسین بایقرا نیز وی را از پرداخت هرگونه مالیاتی معاف کرد و نامههایی به مراکز قدرت در جهان اسلام فرستاد و تأکید کرد که در همه جا از جامی و همراهانش استقبال کنند و همیشه گروهی را برای بدرقه و محافظت از او، همراهش نمایند (صفوی، 1314، ص86). طی حکمی نیز مالیات اراضی جامی را همچون سالهای قبل بخشید (نظامی باخرزی، 1371، صص161ـ160).<ref>ص۹۶.</ref> |
| داستان حجة الوداع و آخرين سفرى كه رسول خدا 6 براى انجام فريضه حج بخانه خدا رفت.ج۱، ص۱۷۰.<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۳۷۲ش، ج۱،</ref>
| |
|
| |
|
| رسول خدا 6 او را بيمن فرستاد تا خمس گنجينهها و معادن را از آنها بگيرد، و آنچه نصاراى نجران از حلهها و پول گردن نهاده بودند كه بدهند آنها را نيز از ايشان بگيرد.ج۱، ص۱۷۱.<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۳۷۲ش، ج۱،</ref>
| | جامی پس از حرکت از هرات از نیشابور، سبزوار، بسطام، دامغان، سمنان، قزوین، همدان و کردستان عبور کرد و آنچنان که خود در پشت کتابی ثبت، و کاشفی آن را نقل کرده، در اواسط جمادی الاخر 877 قمری به بغداد رسید. در میانه ماه شوال در کنار دجله منزل کردند و بیستم از آنجا روان شدند و در اول ذیالقعده از نجف به سمت بادیه خارج شدند. طبق همین گزارش، جامی در بیست و دوم و بیست و سوم در مدینه بوده است و در ششم ذیالحجه، پس از ده ماه خروج از هرات، به مکه رسیده است (کاشفی، 2536، ج1، صص256ـ255). جامی و همراهانش پس از پانزده روز اقامت در مکه و بعد از ادای مناسک حج، متوجه مدینه شدند و بیست و پنجم به مدینه رسیدند. آنان پس از دو روز توقف در آنجا به سفر ادامه دادند و در اوایل محرم به دمشق رسیدند. سرانجام در چهارم ربیعالاول و بعد از نماز جمعه، به سمت خراسان حرکت کردند. آنها در هنگام حلول ماه رجب به یک منزل پیش از ورامین رسیدند و روز جمعه هجدهم شعبان سال 878 قمری به هرات بازگشتند (کاشفی، 2536، ج1، ص264). سفر آنها در مجموع هجده ماه طول کشید.<ref>ص۹۸.</ref> |
|
| |
|
| سپس رسول خدا 6 اراده بجاى آوردن حج و انجام آنچه خداى تعالى بر او فرض كرده بود فرمود، و براى حج در ميان مردم اعلام فرمود، و همگى را بحج دعوت كرد، و اين دعوت بدور دست ترين بلاد رسيد، پس مردم آماده رفتن بحج شدند و از اطراف و حوالى و نزديكيهاى مدينه مردم زيادى بمدينه آمدند و خود را آماده و مهياى رفتن بحج در ركاب آن بزرگوار كردند، و آن حضرت 6 در بيست و پنجم ذى قعده از مدينه بسوى مكه بيرون آمد، و نامه بأمير المؤمنين 7 نوشت كه از يمن براى انجام حج بمكه آيد.ص۱۷۱.<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۳۷۲ش، ج۱،</ref>
| | == وقایع سفر حج == |
| | مریدان و دوستداران جامی درباره جریان سفر او گفتهاند که وی جامی در طول سفر، سفره انعام و اطعام میگسترد و اگر کسی دچار مضایقه میشد، شخصاً به رفع آن میپرداخت (نظامی باخرزی، 1371، صص165ـ164). حتی هنگامی که بین یارانش بر سر هزینههای روزانه بحث و نقار پیش آمد، خود متصدی مخارج کاروان شد و بیست هزار دینار کپکی نقد را که همراه داشت، برای پرداخت مخارج کاروان، به یارانش سپرد. با این حال تأکید کرد که به دلیل سختی سفر سنجیده و محتاط خرج کنند (همان، 1371، ص165). همچنین اگر کسی از اهل کاروان مریض میشد، به عیادت او میرفت و دوایش را ـ هرچند نایاب بود ـ مهیا میکرد (کاشفی، 2536، ج1، صص273ـ272). گاه نیز با توسل به غیب، کراماتی از او سرمیزد و مرض را از یارانش دور میداشت؛ همانکه در اصطلاح صوفیه «باربرداشتن» نامیده میشد (کاشفی، 2536، ج1، صص272ـ271).<ref>ص۹۸.</ref> |
|
| |
|
| چون رسول خدا 6 مناسك حج را بجا آورد على 7 را در قربانى خود شريك ساخت و با مسلمانانى كه همراهش آمده بودند بسوى مدينه بازگشت تا رسيد بجائى كه معروف بغدير خم است، و آنجا جاى منزل كردن نيست زيرا آب و چراگاه ندارد (و مسلمانان از نظر بىآبى و چهار پايانشان از جهت نبودن چراگاه و علوفه در مضيقه قرار ميگرفتند) پس آن حضرت در آنجا فرود آمد و مسلمانان نيز با او در همان جا فرود شدند، و سبب فرود آمدنش در آنجا اين بود كه دستورى از خداى تعالى در باره نصب خلافت أمير المؤمنين و جانشينان او در ميان امت پس از او نازل گشت، و پيش از اين نيز در اين باره وحى بر آن حضرت شده بود .ص۱۷۵.<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۳۷۲ش، ج۱،</ref>
| | در طول این سفر، استقبال و ارادت زیادی به جامی ابراز شد. در جریان سفر همه جا از جامی به خوبی استقبال و پذیرایی شد و بزرگان و صاحبمنصبان هر شهر به استقبال وی میشتافتند و در دعوت او از یکدیگر پیشی میگرفتند. گاه نیز همرکاب وی در سفر میشدند (علیشیر نوایی، 1323، ص402). حاکم همدان، منوچهر، سه شبانه روز جامی و اهل قافله را به ضیافتی شاهانه دعوت کرد (کاشفی، 2536، ج1، ص255). در تبریز نیز اوزون حسن، مجلسی عظیم به مناسبت ورود جامی برگزار کرد و امرای نامدار خود را همراه کاروان فرستاد تا به سلامت به مکه برسند (نظامی باخرزی، 1371، ص184).<ref>ص۹۹.</ref> در حله علمای شیعه از جامی استقبال کردند و یکی از آنان که شرحی بر کتاب ''فصوص الحکم'' نوشته بود، کتاب خود را نزد جامی برد تا آرایش را بر آن ایراد کند (نظامی باخرزی، 1371، صص174ـ173). جامی از آنجا عزم زیارت مشهد امام حسین7 کرد و غزلی در این باره سرود (همان، 1371، ص174). در نجف، سیدشرفالدین محمد نقیب که سیدالسادات و نقیبالنّقبای وقت بود، با اولاد و یاران و سایر بزرگان شهر، به استقبال ایشان آمدند و شرایط تعظیم و احترام به تقدیم رسانیده، به قول کاشفی سه شبانه روز مهمانداری بزرگانه کردند (کاشفی، 2536، ج1، ص260). جامی علیگویان به زیارت مرقد امیرالمومنین، علی7 رفت. غزلی در وصف شوق و قصیدهای به شکرانه این زیارت در دیوان جامی موجود است (جامی، 1341، ص92). در بغداد نیز گروههای مختلف برای کسب فیض یا مناظره به دیدار جامی شتافتند؛ از جمله آنها پیر جمال بود که در آن وقت اعتبار و مریدان قابل ملاحظهای داشت و پوشش وی و مریدانش همه از سرتا پا پشم شتر بود. او به حضور جامی رفت و چون چشمش به جامی افتاد، گفت: «جمال الهی دیدم» و جامی در جواب گفت: «ما نیز جِمال الهی (شتران الهی) دیدیم» (صفی، 1353، ص232) و در بحثی که میان آنها درگرفت، وی را مغلوب و رسوا کرد (نظامی باخرزی، 1371، صص174ـ173).<ref>ص۱۰۰.</ref> |
|
| |
|
| خطبه غدیر.ص۱۷۶.<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۳۷۲ش، ج۱،</ref>
| | در شام سادات، ائمه و قضات حلب با انواع تحف به خدمت جامی رسیدند و در طول 45 روز اقامت وی در دمشق، قاضیالقضات شهر، میزبان وی بود. جامی در شام از محضر خواجه خضیری (خزیری) محدث بزرگ، استماع حدیث میکرد و سند حدیث نیز گرفت (کاشفی، 2536، ج1، ص262).<ref>ص۱۰۲.</ref> |
|
| |
|
| == حجگزاری امام علی ==
| | سرانجام جامی پس از هجده ماه در جمعه هجدهم شعبان سال 878 قمری به هرات رسید. وی بعد از این نیز ارتباطش را با ملک مصر از طریق مکاتبه حفظ کرد و از جانب خود ایلچی به مصر روانه میداشت (خنجی، 1382، ص221). او بعدها در قصیدهای شرح این سفر و خطرات و خاطراتش را آورد (جامی، 1341، صص84 ـ82).<ref>ص۱۰۴.</ref> |
| بارها به حج خانه خداوند رفتند. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «وَ حَجَّ مَعَ النَبي عَشَرَ حِجَج.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل أبي طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق، ج ۲، ص ۱۲۳.</ref>
| |
|
| |
|
| اجتناب امام علی از خوردن صيد و بهرهمندى او از قربانی، غسل حضرت هنگام ورود به حرم و جمع بين نماز مغرب و عشاء توسط حضرت در مزدلفه، از ديگر نكات مورد توجه در حج حضرت مىباشد.<ref>بعثه مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت، حج الأنبیاء و الائمة علیهم السلام، قم، مشعر، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۳ تا ص۲۳۶.</ref>
| | == پانویس == |
| | | {{پانویس}} |
| امام على عليه السلام : حج گزار و عمره گزار ، مهمان خدايند و بر خداست كه مهمان خويش را گرامى بدارد و با آمرزش خويش ، او را پاداش دهد .<ref>محمدی ریشهری، محمد، حج و عمره در قرآن و حديث ، ص۲۳۷.</ref>
| |
| | |
| == تیتر == | |
| تعداد حج های امام علی به طور دقیق مشخص نیست. او در دوران خلافت حج به جا نیاورد. دیاربکری مینوسید: لم یحج فی سنی خلافته لاشتغاله بالحروب(دیار البکری، تاریخ الخمیس فی الاحوال انفس النفیس، ج۲، ص۲۷۷.) به علت مشغول بودنش به جنگ های سه گانه.ص۶۹.<ref>حیدری چمگردانی، روح الله، «تدابیر ائمه(ع) در حج»، فرهنگ پژوهش، شماره ۵۲، ۱۴۰۱ش، </ref>
| |
| | |
| از مهمترین اقدامات امام در حج،ابلاغ آیات برائت از مشرکین بود. ابلاغ آیات برائت به خواندن ایات برائت توسط امام در سال نهم قمری در اجتماع مشرکان اشاره دارد. این واقعه از فضايل امام به شمار می رود.ص۷۰. (مفید، ۱۴۱۳ق، الارشاد، ج۱، ص۶۵.)<ref>حیدری چمگردانی، روح الله، «تدابیر ائمه(ع) در حج»، فرهنگ پژوهش، شماره ۵۲، ۱۴۰۱ش،</ref>
| |
| | |
| امام علی وقتی به خلافت رسید افراد جدیدی را به امارت حج نصب کرد.ص۷۱.<ref>حیدری چمگردانی، روح الله، «تدابیر ائمه(ع) در حج»، فرهنگ پژوهش، شماره ۵۲، ۱۴۰۱ش،</ref>
| |
| | |
| یکی از مسائل پر بحث میان مورخان فرستاده شدن جامه کعبه یا عدم آن در زمان خلافت امام است.ص۷۲. گفته شده مورخان مطلبی را نقل نکرده اند که امام جامه ای بر کعبه قرار داده باشد. اما در روایات آمده علی پرده کعبه را همه ساله از عراق می فرستاد.ص۷۳.(قرب الاسناد،حمیری، ص۶۵.)<ref>حیدری چمگردانی، روح الله، «تدابیر ائمه(ع) در حج»، فرهنگ پژوهش، شماره ۵۲، ۱۴۰۱ش،</ref>
| |
| | |
| | |
| | |
| == حج از نگاه امام علی ==
| |
| نوشتار اصلی: حج در سخنان امام علی(علیهالسلام)
| |
| | |
| خطبهها و نامهها و حکمتهای نهجالبلاغه، اشارات بلیغی به آثار معنوی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حج دارند.
| |
|
| |
|
| سخن از مسأله وجوب حج مىگويد و با تعبيرات بسيار لطيف و زيبا، مسلمين جهان را به انجام اين فريضه بزرگ الهى تشويق مىنمايد، مىفرمايد: «خداوند حجّ بيت اللّه الحرام (خانه گرامى و محترمش) را بر شما واجب كرده است» (و فرض عليكم حجّ بيته الحرام).<ref>مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۵۴.</ref>
| | == منابع == |
| | | {{برگرفتگی |
| مىفرمايد: «آنها همچون تشنهكامانى كه به آبگاه مىروند به سوى آن مىآيند و همچون كبوتران به آن پناه مىجويند».ص۲۵۵.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، ج۱،</ref>
| | | پیش از لینک = |
| | | | منبع = مقاله «رویکرد صوفیان قرن نهم به حجگزاری (مطالعه موردی سفر جامی به حج)» در میقات حج است. |
| سپس به يكى از فلسفههاى حج پرداخته، مىفرمايد: «خداوند سبحان حج را علامت فروتنى در برابر عظمتش قرار داده و نشانهاى از اعتراف به عزّتش»ص۲۵۶.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، ج۱،</ref>
| | | لینک = https://miqat.hajj.ir/article_106879.html| توضیحات منبع = |
| | | }} |
| سپس به اين حقيقت اشاره مىكند كه قرار گرفتن در صفوف حاجيان و زائران بيت اللّه، افتخار بزرگى است كه خداوند به گروهى از بندگانش بخشده،ص۲۵۶.مىفرمايد: «و از ميان خلق خدا شنوندگانى را برگزيده كه دعوت او را به سويش اجابت كرده و سخنش را تصديق نمودهاند» .ص۲۵۷.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، ج۱،</ref>
| | * ذهابی، مجتبی، و اکرم کرمعلی، «رویکرد صوفیان قرن نهم به حجگزاری (مطالعه موردی سفر جامی به حج)»، میقات حج، شماره۱۱۰، اسفند ۱۳۹۸ش. |
| | |
| سپس مىافزايد: «خداوند متعال اين خانه را پرچمى (يا علامتى) براى اسلام قرار داده و حرم امنى براى پناهجويان» ص۲۵۸.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، ج۱،</ref>
| |
| | |
| مسئله واجب بودن زيارت خانه خدا اشاره كرده، مىفرمايد: «خداوند اداى حقّ آن را واجب شمرده و حجّ آن را لازم كرده و بر همه شما زيارت آن را به طور دستهجمعى مقرّر داشته.ص۲۵۹.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، ج۱،</ref>
| |
| | |
| == تیتر == | |
| نامه 47 نهجالبلاغه.
| |
| | |
| (خطبه 1): «خداوند سبحان، کعبه را خانه امن و امان برای پناهندگان قرار داد.»ص۶.<ref>کریمی واقف، رضا، «حج در نهج البلاغه»، سال دهم، شماره۳۷، سال دهم، ۱۳۸۰ش،</ref>
| |
| | |
| (خطبه 1): «خانه محترم خدا که ... مردم همانند کبوتران به آن پناه میبرند.».ص۷.<ref>کریمی واقف، رضا، «حج در نهج البلاغه»، سال دهم، شماره۳۷، سال دهم، ۱۳۸۰ش،</ref>
| |
| | |
| (خطبه 192): «خداوند حج را سبب و وسیلهای برای رحمت خویش قرار داد.».ص۸.<ref>کریمی واقف، رضا، «حج در نهج البلاغه»، سال دهم، شماره۳۷، سال دهم، ۱۳۸۰ش،</ref>
| |
| | |
| (نامه 67): «و به مردم مکه فرمان ده تا از هیچ زائری در ایام حج اجرت مسکن نگیرند.» در این نامه حضرت به فرماندار مکه دستور رسیدگی به امور حج و رفع نیاز فرهنگی و رفاهی حجاج، از جمله رفع نیاز مسکن آنان را صادر میکنند که در آن صریحاً اهل مکه را موظف مینمایند که با تأمین رایگان مسکن حجاج، آنانرا با رویی گشاده بپذیرند که درنتیجه، این فریضه الهی، با تقویت بیشتر و شکوهی فراتر برگزار گردد.ص۸. | |
| | |
| (خطبه 110): «حج و عمره بیتاللَّه الحرام ... شست وشو دهنده گناهان هستند.».ص: 12.<ref>کریمی واقف، رضا، «حج در نهج البلاغه»، سال دهم، شماره۳۷، سال دهم، ۱۳۸۰ش،</ref>
| |
| | |
| خطبه 110): «بهترین وسیله تقرّب به خداوند سبحان (ده چیز، از جمله) ... حج و عمره بیتاللَّه الحرام است.» در این خطبه که به خطبه دیباج نیز مشهور است، حضرت در کنار حج، عمره را نیز بهترین وسیله توسل به خداوند متعال برمیشمارند..ص۱۵.<ref>کریمی واقف، رضا، «حج در نهج البلاغه»، سال دهم، شماره۳۷، سال دهم، ۱۳۸۰ش، </ref>
| |
| | |
| == تیتر == | |
| خطبه ۱۱۰: و حج و عمره خانه خدا كه نابود كننده فقر و شستشو دهنده گناه است.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ج۴، ص۶۱۹، </ref> از اركان اسلام مىفرمايد: «و حج و عمره خانه خدا كه نابود كننده فقر و شستشو دهنده گناه است».<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ج۴، ص۶۲۴.</ref>
| |
| | |
| خطبه ۱۹۲: امام عليه السّلام بعد از ذكر سادگى خانه كعبه به ذكر ويژگيهاى سرزمين مكّه كه اين خانه در آن قرار گرفته است، پرداخته، چنين مىفرمايد: «سپس خداوند آن را در سنگلاخترين مكانها و بىگياهترين ريگزارهاى زمين و تنگترين درّهها در ميان كوههاى خشن و شنهاى نرم و روان و چشمههاى كمآب و آباديهاى پراكنده قرار داد كه نه شتر به آسانى در آن پرورش مىيابد و نه اسب و گاو و گوسفند.<ref>ج۷، ص۴۲۱.</ref>
| |
| | |
| امام عليه السّلام در اين بخش از خطبه در تكميل آنچه در بخش پيشين گذشت به اين نكته اشاره مىفرمايد كه خداوند مىتوانست خانه كعبه را در خوش آب و هواترين مناطق زمين قرار دهد و بنايش را با سنگهاى گرانبهاى زينتى بسازد؛ ولى چنين نكرد مبادا مردم متوجه جهات مادى شوند و اجر و پاداششان كم گردد و در بيان اين معنا چنان داد سخن داده كه از آن زيباتر و گوياتر تصور نمىشود، مىفرمايد: «اگر خداوند سبحان مىخواست خانه محترم خود و اماكن پرعظمتش را در ميان باغها و نهرها و سرزمينهاى هموار و آرام و پردرخت كه ميوههايش در دسترس باشد داراى بناهاى فراوان و آباديهاى به هم پيوسته در ميان گندمزارها و باغهاى خرم و پرگل و گياه و روستاهاى سرسبز و زمينهاى پرآب و گلزارهاى پرطراوت و جادههاى آباد قرار دهد، مىتوانست امّا در اين صورت به همان نسبت كه آزمون، سادهتر بود پاداش و جزا نيز كوچكتر مىشد»<ref>ج۷، ص۴۲۸.</ref> به يقين اگر خانه خدا در سرزمين بسيار خوش آب و هوايى كه امام اوصاف آن را بيان فرموده قرار مىداد، به گردشگاه مهمى تبديل مىشود كه گروهى براى خوشگذرانى به آنجا مىآمدند و درسهاى تربيتى و اخلاقى حج به فراموشى سپرده مىشد.<ref>ج۷، ص۴۲۹.</ref>
| |
| | |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس}}
| |
|
| |
| ==منابع==
| |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| {{پایان}} | | {{پایان}} |