ابوطالب: تفاوت میان نسخهها
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==سرپرستی پیامبر== | ==سرپرستی پیامبر== | ||
ابوطالب پس از مرگ پدرش [[عبدالمطلب|عبدالمطَّلِب]] به وصیت وی، سرپرستی [[پیامبر(ص)]] را که هشت | ابوطالب پس از مرگ پدرش [[عبدالمطلب|عبدالمطَّلِب]] به وصیت وی، سرپرستی [[پیامبر(ص)]] را که هشت ساله بود، عهدهدار شد.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۱۸؛ دلائل النبوه، ج۲، ص۲۲.</ref> گزارش شده که ابوطالب بیش از فرزندانش به او محبت میکرد، بهترین غذا را برایش فراهم میساخت و بسترش را در کنار بستر خود قرار میداد و میکوشید همواره او را همراه خود داشته باشد.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۱۹.</ref> در سفرهای تجاری نیز او را با خود میبرد. ملاقات [[بحیرا|بَحیرای راهب]] با پیامبر(ص) و بشارتِ راهب به ابوطالب درباره به نبوت رسیدنِ حضرت محمد، در یکی از همین سفرها گزارش شده است.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۲۰-۱۲۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۰۶.</ref> | ||
ابوطالب همکاری تجاری با [[خدیجه]] را به محمد(ص) توصیه کرد<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۲۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۰۶.</ref> و سپس از سوی وی به خواستگاری خدیجه رفت.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۱۰۷؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰.</ref> برخی گفتهاند که خطبه عقد را نیز او خواند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۳۴۱؛ الروض الانف، ج۲، ص۲۳۸؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۷۰.</ref> | ابوطالب همکاری تجاری با [[خدیجه]] را به محمد(ص) توصیه کرد<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۲۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۰۶.</ref> و سپس از سوی وی به خواستگاری خدیجه رفت.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۱۰۷؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰.</ref> برخی گفتهاند که خطبه عقد را نیز او خواند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۳۴۱؛ الروض الانف، ج۲، ص۲۳۸؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۷۰.</ref> | ||
==حمایت از پیامبر== | ==حمایت از پیامبر== | ||
پس از دعوت آشکار [[پیامبر(ص)]] به اسلام، فشار [[قریش]] بر ابوطالب افزایش یافت.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۱۳۱.</ref> در [[یوم الانذار]] که دعوتشدگان بیشتر از [[بنیهاشم]] بودند، برخی از اعضای | پس از دعوت آشکار [[پیامبر(ص)]] به اسلام، فشار [[قریش]] بر ابوطالب افزایش یافت.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۱۳۱.</ref> در [[یوم الانذار]] که دعوتشدگان بیشتر از [[بنیهاشم]] بودند، برخی از اعضای هاشمی مانند [[ابولهب]] وی را شماتت کردند. وقتی در همین جلسه پیامبر(ص) [[امام علی(ع)]] را برادر، وصی و خلیفه خود خواند، گروهی با تمسخر به ابوطالب گفتند: به تو فرمان داد که از فرزندت اطاعت کنی!<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۶۳.</ref> | ||
بنابر گزارشهای تاریخی بزرگان قریش سه بار نزد ابوطالب آمدند و از وی خواستند یا مانع دعوت پیامبر شود یا | بنابر گزارشهای تاریخی بزرگان قریش سه بار نزد ابوطالب آمدند و از وی خواستند یا مانع دعوت پیامبر شود یا او را به قریش تسلیم کند.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۵-۶۷؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۹۰-۲۹۱.</ref> | ||
وی در برابر قریش کوشید آنان را مجاب سازد و نیز پیامبر(ص) را از خطرهای دعوتش آگاه کند.<ref name=":0">السیرة النبویه، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۵-۶۷.</ref> مشرکان قریش حتی به ابوطالب پیشنهاد کردند تا محمد(ص) را با [[عمارة بن ولید مخزومی]] که جوانی زیبا و باذکاوت بود، مبادله کند.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۹۰-۲۹۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۷.</ref> وی در برابر این پیشنهاد، سخت برآشفت و آنان را با سرودن شعری مؤاخذه<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۳.</ref> و بر پایه گزارشی، به قتل تهدید کرد.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۳؛ نک: تاریخ طبری، ج۲، ص۶۷.</ref> | وی در برابر قریش کوشید آنان را مجاب سازد و نیز پیامبر(ص) را از خطرهای دعوتش آگاه کند.<ref name=":0">السیرة النبویه، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۵-۶۷.</ref> مشرکان قریش حتی به ابوطالب پیشنهاد کردند تا محمد(ص) را با [[عمارة بن ولید مخزومی]] که جوانی زیبا و باذکاوت بود، مبادله کند.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۹۰-۲۹۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۷.</ref> وی در برابر این پیشنهاد، سخت برآشفت و آنان را با سرودن شعری مؤاخذه<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۳.</ref> و بر پایه گزارشی، به قتل تهدید کرد.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۳؛ نک: تاریخ طبری، ج۲، ص۶۷.</ref> | ||