زیارتگاه رأس الحسین(حلب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''زیارتگاه رأس الحسین(حلب)'''،زیارتگاهی در شهر حلب که در مسیر حرکت اسرای کربلا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''زیارتگاه رأس الحسین(حلب)'''،زیارتگاهی در شهر حلب که در مسیر حرکت اسرای کربلا تا شام قرار داشت و بنا بر روایات مختلف، چکیدن خون از سر امام حسین در این منطقه و یا دیدن خواب کسانی، در حلب بنا شد.
{{جعبه اطلاعات بنا
| عنوان =
| تصویر = مشهد الراس حلب.png
| اندازه تصویر =
| پیوند تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام‌های دیگر = مشهدالحسین/ مشهدالنقطه
| مکان = حلب
| کاربری =
| بزرگداشت نزد =
| وابسته به دین/مذهب = تشیع
| باورها =
| آیین‌ها =
| احکام =
| زیارت کنندگان =
| بازدیدکنندگان =
| زمان پایه‌گذاری =
| بنیانگذار =
| رویدادها = تخریب براثر انفجار در جنگ جهانی اول، تخریب در اثر حملات داعش
| بازسازی‌ها = دوره ایوبی، مملوکی،عثمانی،معاصر
| بازسازی کنندگان = جمعية الاعمار و الاحسان(1961- 1967)
| بخش‌های از میان رفته =
| ویژگی‌های تاریخی =
| متولیان =
| مساحت =
| طول =
| عرض =
| ارتفاع =
| وضعیت بنا =
| گنجایش =
| امکانات =
| بخش‌های بنا =
| معمار =
| سبک =
| ویژگی‌ها =
| گنبدها =
| مناره‌ها =
| درها =
| رواق‌ها =
| صحن‌ها =
| ایوان‌ها =
| گرداننده =
| نهاد وابسته =
| نهاد نگهدارنده =
| مدیر =
| روحانی =
| نهادهای زیر مجموعه =
| ثبت در =
| شماره ثبت =
| تاریخ ثبت =
| وبگاه =
| عرض جغرافیایی =
| طول جغرافیایی =
}}


موقعیت مکانی زیارتگاه
'''زیارتگاه رأس الحسین(حلب)'''،زیارتگاهی در شهر [[حلب]] که در مسیر حرکت [[اسرای کربلا]] تا شام قرار داشت و بنا بر روایات مختلف، براثر چکیدن خون از سر [[امام حسین (ع)|امام حسین]] در این منطقه و یا دیدن خواب کسانی، در حلب بنا شد. این زیارتگاه با نام مشهدالحسین و مشهدالنقطه نیز شناخته می‌شود و حاوی سنگی است که آثاری از خون سر امام حسین بر آن برجای مانده‌است.


اين زيارتگاه نزد اهالي حلب به «مشهد الحسين» شناخته مي‌شود و در محله «جب الجلبي» حلب، ميان بافت مسکوني جديد اين شهر قرار دارد. محلي که زيارتگاه در آن واقع است، در گذشته کوه کم‌ارتفاعي در غرب حلب، به نام کوه جوشن بوده است که امروزه به علت توسعه عمراني اين شهر، ميان محلات جديد آن قرار گرفته است. در کوه جوشن، افزون‌بر مشهد الحسين، زيارتگاه ديگري مرتبط با اهل‌بيت به نام «مشهد محسن» فرزند امام حسين(ع) وجود دارد.
ساخت و توسعه این زیارتگاه که در کوه جوشن واقع شده را به دوران عمربن عبدالعزیز اموی، ملک الصالح اسماعیل زنگی، سیف الدوله حمدانی منتسب‌دانسته‌اند.


وجه تسمیه کوه جوشن
این زیارتگاه در دوران ایوبی، مملوکی و عثمانی مورد توجه حاکمان قرار گرفت، چنانچه به توسعه آن پرداختند و امام جماعت برای آن تعیین نمودند.


براساس منابع تاريخي، کوه جوشن يکي از نقاط عبور و توقفگاه‌هاي کاروان اسراي اهل‌بيت: از کوفه به شام بوده است. در وجه تسميه آن گفته‌اند از زماني‌که «شمر بن ذي‌الجوشن» به همراه اسراي اهل‌بيت و سرهاي شهداي کربلا، در آن توقف کرد، به کوه جوشن معروف شد.[1]
سنگ یاد شده در جریان جنگ جهانی اول و پس از انفجار زیارتگاه، مدتی در مشهد محسن نگهداری و پس از بازسازی به جایگاه اصلی بازگردانده شد.


معدن مس و ارتباط آن با کاروان اسرا
در عصر حاضر نیز این مکان مورد حملات داعش قرارگرفت و سنگ برای مدتی پنهان ماند تا سال 2020 که مجدد در جایگاه اصلی قرارگرفت.


در قرون نخستين اسلامي، در اين کوه، معدن مس سرخ وجود داشت که به گفته ابن‌عديم حلبي، چون اهل حلب از استخراج مس آن سودي نمي‌بردند، از کار کردن در آن دست کشيدند.[2] .  
==موقعیت مکانی زیارتگاه==
[[پرونده:1122.jpg|250px|بندانگشتی|چپ|ضریح مقام رأس الحسین(ع) در مسجد النقطه حلب]]
اين زيارتگاه نزد اهالي حلب به «[[مشهد الحسین(حلب)|مشهد الحسين]]» شناخته مي‌شود و در محله «جب الجلبي» حلب، ميان بافت مسکوني جديد اين شهر قرار دارد. محلي که زيارتگاه در آن واقع است، در گذشته کوه کم‌ارتفاعي در غرب حلب، به نام کوه جوشن بوده است که امروزه به علت توسعه عمراني اين شهر، ميان محلات جديد آن قرار گرفته است. در [[کوه جوشن]]، افزون‌بر مشهد الحسين، زيارتگاه ديگري مرتبط با اهل‌بيت به نام «[[مشهد محسن]]» فرزند [[امام حسین (ع)|امام حسين(ع)]] وجود دارد.


در منابع تاريخي، موضوع سود نکردن از استخراج مس کوه جوشن، به حادثه عبور کاروان اهل‌بيت ربط داده شده است و مورخان علت آن را چنين بيان کرده‌اند که اين معدن از زماني که کاروان اسراي اهل‌بيت و زنان و فرزندان امام حسين(ع) از اينجا عبور کردند، متروک گشت؛ زيرا يکي از زنان امام حسين باردار بود و فرزندش در اين مکان سقط شد و هر چه از کارگرانِ معدن، نان و آب خواست، آنها به او کمک نکردند و ناسزا گفتند. او نيز آنها را نفرين کرد و از آن پس هرکس در اين معدن کار مي‌کند، سودي نمي‌برد.[4]
==وجه تسمیه کوه جوشن==


عامل پیدایش زیارتگاه در کوه جوشن چه بود؟
براساس منابع تاريخي، کوه جوشن يکي از نقاط عبور و توقفگاه‌هاي کاروان اسراي [[اهل بیت|اهل‌بيت]]: از [[کوفه]] به شام بوده است. در وجه تسميه آن گفته‌اند از زماني‌که «[[شمربن ذی الجوشن|شمر بن ذي‌الجوشن]]» به همراه اسراي [[اهل‌بيت]] و سرهاي شهداي [[کربلا]]، در آن توقف کرد، به کوه جوشن معروف شد.<ref>نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، ص 210.</ref>


در اين زيارتگاه، سنگ مقدّسي وجود دارد که محل گذاشتن سر امام حسين دانسته شده است و گفته مي‌شود آثاري از خون امام حسين(ع) روي اين سنگ به‌جا مانده است. يکي از نام‌هاي اين زيارتگاه نيز در گذشته «مشهد‌النقطه» بوده و به واسطه قطره‌اي از خون امام حسين بر سنگي ريخته شد، اهل حلب روي آن، اين زيارتگاه را ساختند.[6]
==رکود معدن مس و ارتباط آن با کاروان اسرا==


اما در منابع تاريخي، درباره عامل پيدايش اين زيارتگاه و تاريخ بناي آن، اقوال ديگري نقل شده است؛ براي مثال ابن‌عديم، علت بناي زيارتگاه را ديده شدن امام حسين(ع) در خواب در اين محل دانسته است.[7]
در قرون نخستين اسلامي، در اين کوه، معدن مس سرخ وجود داشت که به گفته ابن‌عديم حلبي، چون اهل حلب از استخراج مس آن سودي نمي‌بردند، از کار کردن در آن دست کشيدند.<ref>بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 411.</ref>


ياقوت حموي نيز نوشته است:
در منابع تاريخي، موضوع سود نکردن از استخراج مس کوه جوشن، به حادثه عبور کاروان [[اهل بیت|اهل‌بيت]] ربط داده شده است و مورخان علت آن را چنين بيان کرده‌اند که اين معدن از زماني که کاروان اسراي اهل‌بيت و زنان و فرزندان امام حسين(ع) از اينجا عبور کردند، متروک گشت؛ زيرا يکي از زنان [[امام حسین (ع)|امام حسين]] باردار بود و فرزندش در اين مکان سقط شد و هر چه از کارگرانِ معدن، نان و آب خواست، آنها به او کمک نکردند و ناسزا گفتند. او نيز آنها را نفرين کرد و از آن پس هرکس در اين معدن کار مي‌کند، سودي نمي‌برد.<ref>بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 411؛ معجم البلدان، ج 2، ص 216.</ref>


اهل حلب گمان کردند که حسين بن علي(ع) را در خواب ديدند که در آنجا نماز مي‌خواند. پس شيعيان آنجا اموالي را جمع کردند و آن را به بهترين و مستحکم‌ترين شکل بنا کردند.[8]
==عامل پیدایش زیارتگاه در کوه جوشن چه بود؟==


اما او در جاي ديگري، سبب بناي زيارتگاه را خواب ديده شدن امام علي7 در اين محل دانسته است.[9]  پس در آنجا
در اين زيارتگاه، سنگ مقدّسي وجود دارد که محل گذاشتن سر امام حسين دانسته شده است و گفته مي‌شود آثاري از خون امام حسين(ع) روي اين سنگ به‌جا مانده است. به همین واسطه آن را مشهد النقطه نیز نام نهادند.<ref>نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، ص 212.</ref>


سازندگان زیارتگاه
اما در منابع تاريخي، درباره عامل پيدايش اين زيارتگاه و تاريخ بناي آن، اقوال ديگري نقل شده است؛ براي مثال ابن‌عديم، علت بناي زيارتگاه را ديده شدن [[امام حسین (ع)|امام حسين(ع)]] در خواب در اين محل دانسته است.<ref>بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 412.</ref>


به هنگام ساخت زیارتگاه «حاج ابونصر بن طباخ»، ساختن آن را برعهده گرفت. ملک الصالح اسماعيل (فرزند نورالدين محمود بن زنگي) نيز آنها را در ساخت زيارتگاه ياري کرد.  
برخی نیز، سبب بناي زيارتگاه را خواب ديده شدن [[امام علی (ع)|امام علي(ع)]] در اين محل دانسته است.<ref>معجم البلدان، ج 2، ص 284</ref>


اما آنان ديوار جنوبي را کوتاه ساختند. از اين‌رو، شيخ ابراهيم بن شداد، از مال خود، بر ارتفاع ديوار افزود. بدين ترتيب، مردم در اين کار همکاري کردند و هر صاحب‌پيشه‌اي خود را ملزم مي‌کرد تا يک روزِ خود را براي ساخت زيارتگاه اختصاص دهد. بازاريان نيز از فروش اجناس، مبالغي را براي هزينه‌هاي اين کار قرار مي‌دادند. ايوان بنا را «حاج ابوغانم بن شقويق» از مال خود ساخت. «صفي‌الدين طارق ابن علي بالسي»، رئيس حلب نيز ورودي بنا را خراب کرد و ورودي مرتفع‌تري به‌جاي آن ساخت. سرانجام در سال 585 ه‍ .ق ساخت زيارتگاه پايان يافت.[10]
روایت دیگر که برخی منابع از آن یاد کرده‌اند، جای دادن سر امام در دیر توسط یک راهب مسیحی است. راهب سر را به بهای پول از سربازان گرفته و یک شب <ref>مناقب آل ابي‌طالب، ج 4، ص 67</ref>در دیری موسوم به مارت مروثا در دامنه کوه جوشن نگه داشته است.<ref>بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 412؛ معجم البلدان، ج 2، ص 531.</ref> این دیر پس از آن به زیارتگاه تبدیل شد.<ref>آثار آل محمد(ص) في حلب، ص 40 - 50.</ref>


«سماقيه» معتقد است که تاريخ بناي نخستين زيارتگاه، مي‌تواند از دوره عمر بن عبدالعزيز خليفه اُموي (99 ـ 101 ه‍ .ق) باشد. اين بنا در آن زمان تنها شامل يک گنبد بوده که محل آن، امروزه واقع در جنوب صحن داخلي ساختمان زيارتگاه است[22] و سنگ مقدس تا چندي پيش نيز در اين گنبد نگهداري مي‌شده است.
==تردید درباره اصالت سنگ موجود==
در برخی از منابع آمده، عبدالملک بن مروان اموی دستور انتقال سنگ را از آن نقطه داد و از آن پس اثری از سنگ دیده نشد.<ref>معالم حلب الاثریه، ص١٣6،  نهر الذهب فی تاریخ الحلب، ج٢، ص٢٠٩، احیاء حلب و اسواقها، ص١٧6.</ref>


پژوهشگر ديگري نيز کارهاي ساختماني زيارتگاه را در دوره ملک الصالح اسماعيل (569 ـ 577 ه‍ .ق)، ناظر بر توسعه و بازسازي آن، و نه بناي نخستين آن دانسته است.[23]
==سازندگان زیارتگاه==


بنا بر روایات  منابع، بناي زيارتگاه در دوره سيف‌الدوله حمداني توسعه يافته است و در اين دوره، شبستان و صحن داخلي بنا، و در دوره ملک الصالح اسماعيل، فرزند نورالدين محمود بن زنگي، ايوان بنا و اتاق‌هاي پيرامون صحن و رواق شمالي آن ساخته شده است.[24]
«سماقيه» معتقد است که تاريخ بناي نخستين زيارتگاه، مي‌تواند از دوره [[عمر بن عبدالعزیر|عمر بن عبدالعزيز خليفه اُموي]] (99 ـ 101 ه‍ .ق) باشد. اين بنا در آن زمان تنها شامل يک گنبد بوده که محل آن، امروزه واقع در جنوب صحن داخلي ساختمان زيارتگاه است<ref>«مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد علي سماقيه، ص 176.</ref> 


زیارتگاه در ادوار بعد
برخی نیز ساخت زیارتگاه را مربوط به دوره زنگیان دانسته و حاج ابو نصر بن طباخ به همراهی ملک الصالح اسماعیل(فرزند نورالدین محمودبن زنگی) را نخستین سازندگان بنا معرفی نموده‌اند.


براساس منابع تاريخي، صلاح‌الدين ايوبي (565 ـ 589 ه‍ .ق) از اين زيارتگاه بازديد کرد و ده هزار درهم به آن اختصاص داد. سپس فرزند وي ملک الظاهر غازي (582 ـ 613 ه‍ ) آسيابي را وقف آنجا کرد که مبلغ درآمد آن ساليانه شش هزار درهم بود و آن را براي خريد انواع شيريني‌ براي کساني که شب‌هاي جمعه به آنجا مي‌آمدند، اختصاص داد. او «شمس‌الدين ابوعلي حسين بن زهره حسيني»، نقيب سادات حلب در آن زمان، و «قاضي بهاءالدين ابومحمد حسن بن ابراهيم بن خشّاب حلبي» را متولي و مسئول نظارت بر آن گردانيد.[25] چهار اتاق موجود در شمال زيارتگاه، از آثار ساخته شده در اين دوره است.[26]
در منابع آمده مردم نیز در ساخت مشارکت داشته و هریک هزینه ساخت یک قسمت از بنا را متقبل شدند. ساخت زیارتگاه در سال 585 ه.ق به پایان رسید. <ref>الاعلاق الخطيرة في ذکر امراء الشام والجزيرة، ج 1، صص 50 و 51.</ref>


در دوره حاکميت ملک العزيز محمد (متوفاي 634 ه‍ .ق) فرزند ملک الظاهر غازي ايوبي، قاضي بهاءالدين ابن خشاب از وي اجازه گرفت تا براي زيارتگاه، صحن ديگر، و اطراف آن نيز اتاق‌هايي بسازد تا کساني که به اين زيارتگاه مي‌روند، بتوانند در اين اتاق‌ها اقامت کنند. اما به علت حمله مغولان به حلب (سال 658 ه‍ .ق)، کار اين توسعه ناتمام ماند. مغولان زيارتگاه را خراب کردند و اشياي وقف شده، را مانند حصير، فرش، ظروف مسي، چراغ‌هاي طلا و نقره و شمعدان‌هايي که به شماره نمي‌آمد، غارت کردند. پس از اين حادثه، «سلطان ملک الظاهر بيبرس مملوکي» (658 - 676ه‍ .ق)، زيارتگاه را بازسازي کرد و براي آن امام جماعت و مؤذن و متولي قرار داد.[27]
پژهشگر ديگري نيز کارهاي ساختماني زيارتگاه را در دوره [[ملک الصالح اسماعيل]] (569 ـ 577 ه‍ .ق)، ناظر بر توسعه و بازسازي آن، و نه بناي نخستين آن دانسته است.<ref>«مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد حريثاني، ص 184.</ref>


در دوره عثماني، مدتي به زيارتگاه، بي‌توجهي شد. اما از نيمه دوم قرن سيزدهم ه‍.ق، در ايام عاشورا اهالي مراسمي را برگزار مي‌کردند و در آن، داستان ولادت پيامبر(ص) را مي‌خواندند.
بنا بر روایات  منابع، بناي زيارتگاه در دوره [[سيف‌الدوله حمداني]] توسعه يافته است و در اين دوره، شبستان و صحن داخلي بنا، و در دوره ملک الصالح اسماعيل، فرزند نورالدين محمود بن زنگي، ايوان بنا و اتاق‌هاي پيرامون صحن و رواق شمالي آن ساخته شده است.<ref>«مشهد الامام الحسين بحلب،» محمد علي سماقيه، ص 176.</ref> در دوره معاصر نیز بر در ورودی زیارتگاه کتیبه‌ای به خط کوفی قراردارد که بر آن نوشته شده است: «هذا مقام و مشهد الحسین(ع) » و پایین آن نام سیف الدّوله حمدانی به عنوان سازندۀ این بنا نگاشته شده است.<ref>اماکن زیارتی سیاحتی سوریه، اصغر قائدان، ص 175</ref>


در اين مراسم‌ها، خوراک حبوبات و غذاهاي ديگر مي‌پختند و بر سر سفره‌هاي آن، رجال حکومتي، علما، بزرگان و اشخاص سرشناس حضور مي‌يافتند. در ايام 27 رجب نيز داستان معراج پيامبر(ص) قرائت، و ميان حاضران، لباس و شيريني توزيع مي‌شد.
==زیارتگاه در ادوار بعد==


در سال 1302 ه‍ .ق، بخش شمالي شبستان بازسازي گرديد. پس از چند سال سلطان عبدالحميد عثماني پرده‌اي را از حرير که مزيّن به آيات زربافت قرآن بود، به زيارتگاه اهدا کرد و در محراب گذاشته شد. زمين شبستان نيز با فرش‌هاي زيبايي پوشانده شد و سنگفرش صحن بازسازي گرديد. براي زيارتگاه، امام جماعت، مؤذن و خادم تعيين شد و کارمنداني نيز موظف بودند هر روز يک جزء از قرآن را تلاوت کنند. تمامي هزينه‌هاي آن از صندوق املاک سلطان عبدالحميد در حلب تأمين مي‌شد. اما پس از انقلاب مشروطه عثماني، همه اين مراسم‌ها لغو شد.[28]
===دوره ایوبی===


در زمان جنگ جهاني اول (1914 ـ 1918م.)، مشهد الحسين به انبار سلاح و مهمات جنگي ارتش ترک‌هاي متحد تبديل شد.[29] در سال 1918م. نيروهاي انگليس از حلب خارج شدند و نيروهاي فرانسه به فرماندهي «ژنرال گورو» از سمت شمال وارد اين شهر شدند. در اين هنگام، والي حلب از سوي حکومت «ملک فيصل» در حلب حضور نداشت و «ناجي السويدي» جاي او را گرفت. در چنين شرايطي، در تاريخ 20 محرم 1337ه‍ .ق ـ 12 اکتبر 1918م، تعدادي از اراذل و اوباش براي غارت مهمات موجود در زيارتگاه، به آنجا هجوم بردندکه در نتيجه، انفجار بزرگي رخ داد و ساختمان زيارتگاه ويران شد.[30]
براساس منابع تاريخي، [[صلاح‌الدين ايوبی|صلاح‌الدين ايوبي]] (565 ـ 589 ه‍ .ق) از اين زيارتگاه بازديد کرد و ده هزار درهم به آن اختصاص داد. سپس فرزند وي ملک الظاهر غازي (582 ـ 613 ه‍ .ق) آسيابي را وقف آنجا کرد که مبلغ درآمد آن ساليانه شش هزار درهم بود و آن را براي خريد انواع شيريني‌ براي کساني که شب‌هاي جمعه به آنجا مي‌آمدند، اختصاص داد. او «شمس‌الدين ابوعلي حسين بن زهره حسيني»، نقيب سادات حلب در آن زمان، و «قاضي بهاءالدين ابومحمد حسن بن ابراهيم بن خشّاب حلبي» را متولي و مسئول نظارت بر آن گردانيد.<ref>الاعلاق الخطيرة في ذکر امراء الشام والجزيرة، ج 1، ص 51.</ref> چهار اتاق موجود در شمال زيارتگاه، از آثار ساخته شده در اين دوره است.<ref>«مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد علي سماقيه، ص 176.</ref>


بازسازی زیارتگاه بعد از حادثه انفجار
در دوره حاکميت ملک العزيز محمد (متوفاي 634 ه‍ .ق) فرزند ملک الظاهر غازي ايوبي، قاضي بهاءالدين ابن خشاب از وي اجازه گرفت تا براي زيارتگاه، صحن ديگر، و اطراف آن نيز اتاق‌هايي بسازد تا کساني که به اين زيارتگاه مي‌روند، بتوانند در اين اتاق‌ها اقامت کنند. اما به علت حمله مغولان به حلب (سال 658 ه‍ .ق)، کار اين توسعه ناتمام ماند. مغولان زيارتگاه را خراب کردند و اشياي وقف شده، را مانند حصير، فرش، ظروف مسي، چراغ‌هاي طلا و نقره و شمعدان‌هايي که به شماره نمي‌آمد، غارت کردند.


سنگي که حاوي آثار خون امام حسين7 بود، در اين حادثه آسيبي نديد و پس از آن، به زيارتگاه محسن انتقال يافت و کنار قبر وي قرار داده شد.[33] پس از اين حادثه، زيارتگاه به‌صورت ويرانه رها گرديد؛ تا اينکه پس از گذشت چند دهه، در سال 1960م، «شيخ ابراهيم الحاج حسين» که از روحانيان شيعه حلب بود، جمعيتي را به نام «جمعية الاعمار و الاحسان» (جمعيت سازندگي و نيکوکاري)، به منظور بازسازي بناي زيارتگاه تأسيس کرد. اين جمعيت با پشتيباني مراجع و علماي شيعه از جمله آيت‌الله سيد محسن حکيم و سيد حسين مکي عاملي، شروع به جمع‌آوري تبرعات و کمک‌هاي مالي نمود.[34] جمعيت اعمار و احسان، در تاريخ 27/7/1961م، کار بازسازي بناي زيارتگاه را با نظارت اداره آثار حلب، به نمايندگي و مديريت محمدعلي سماقيه آغاز کرد.[35]
===دوره مملوکی===


سماقيه روند بازسازي بنا را بيان کرده و از جمله نوشته است که در جريان پاکسازي آوارها، انواع مهمات گرم، از قبيل بمب‌هاي کروي شکل به قطر 20 سانتي‌متر و گلوله‌هايي با انواع و اندازه‌هاي مختلف به دست آمد که همه آنها به مقامات نظامي تحويل داده شد. همچنين در آنجا بقاياي اسکلت‌هاي پوسيده انسان، خرده شيشه چراغ‌ها و سکه‌هايي از دوره‌هاي مختلف تاريخي پيدا شد.[36] کار بازسازي زيارتگاه نزديک به هفت سال طول کشيد و در سال 1967م. پايان يافت. سپس تا سال 1979 م، ده اتاق در صحن خارجي ساخته شد.[37]
پس از غارت مغولان، «[[سلطان ملک الظاهر بيبرس مملوکي]]» (658 - 676ه‍ .ق)، زيارتگاه را بازسازي کرد و براي آن امام جماعت و مؤذن و متولي قرار داد.<ref>الاعلاق الخطيرة في ذکر امراء الشام والجزيرة، ج 1، ق 1، ص 52.</ref>


در تاريخ 3 ذي‌القعده 1410 ه‍ .ق، مصادف با 26/5/1990م، سنگ مقدس از زيارتگاه محسن به محل اصلي خود يعني مشهد الحسين بازگردانده شد و بدين ترتيب، اين محل دوباره به زيارتگاهي براي زائران کشورهاي مختلف تبديل شد.[38]
===دوره عثمانی===
----[1]. نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، ص 210.


[2]. بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 411.
در دوره عثماني، مدتي به زيارتگاه، بي‌توجهي شد. اما از نيمه دوم قرن سيزدهم ه‍.ق، در ايام [[عاشورا]] اهالي مراسمي را برگزار مي‌کردند و در آن، داستان ولادت [[پيامبر(ص)]] را مي‌خواندند. در ايام 27 رجب نيز داستان [[معراج پیامبر|معراج پيامبر(ص)]] قرائت مي‌شد.


[3]. نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 1، ص 49.
در سال 1302 ه‍ .ق، بخش شمالي شبستان بازسازي گرديد. پس از چند سال [[سلطان عبدالحميد عثمانی|سلطان عبدالحميد عثماني]] پرده‌اي را از حرير که مزيّن به آيات زربافت قرآن بود، به زيارتگاه اهدا کرد و در محراب گذاشته شد. زمين شبستان نيز با فرش‌هاي زيبايي پوشانده شد و سنگفرش صحن بازسازي گرديد. براي زيارتگاه، امام جماعت، مؤذن و خادم تعيين شد و کارمنداني نيز موظف بودند هر روز يک جزء از قرآن را تلاوت کنند. تمامي هزينه‌هاي آن از صندوق املاک سلطان عبدالحميد در حلب تأمين مي‌شد. اما پس از انقلاب مشروطه عثماني، همه اين مراسم‌ها لغو شد.<ref>نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، صص 212 و 213.</ref>


[4]. بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 411؛ معجم البلدان، ج 2، ص 216.
===در زمان جنگ جهانی اول===


[5]. بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 411.
در زمان جنگ جهاني اول (1914 ـ 1918م.)، [[مشهد الحسین(حلب)|مشهد الحسين]] به انبار سلاح و مهمات جنگي ارتش ترک‌هاي متحد تبديل شد.<ref>«مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد حريثاني، ص 185.</ref>  در تاريخ 20 محرم 1337ه‍ .ق ـ 12 اکتبر 1918م، تعدادي از اراذل و اوباش براي غارت مهمات موجود در زيارتگاه، به آنجا هجوم بردندکه در نتيجه، انفجار بزرگي رخ داد و ساختمان زيارتگاه ويران شد.<ref>آثار آل محمد(ص) في حلب، صص 75 و 76.</ref>


[6]. نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، ص 212.
==بازسازی زیارتگاه بعد از حادثه انفجار==


[7]. بغية الطلب في تاريخ حلب، ج ص 412.
بعد از انفجار، سنگي که حاوي آثار خون [[امام حسین (ع)|امام حسين(ع)]] بود، آسيبي نديد و پس از آن، به [[زيارتگاه محسن]] انتقال يافت و کنار قبر وي قرار داده شد.<ref>اضواء وآراء، ج 2، ص 86، مزارات اهل‌البيت و تاريخها، ص 236 و 237.</ref>


[8]. معجم البلدان، ج 2، ص 531.
پس از اين حادثه، زيارتگاه به‌صورت ويرانه رها گرديد؛ تا اينکه پس از گذشت چند دهه، در سال 1960م، «شيخ ابراهيم الحاج حسين» که از روحانيان شيعه حلب بود، جمعيتي را به نام «[[جمعية الاعمار و الاحسان]]» (جمعيت سازندگي و نيکوکاري)، به منظور بازسازي بناي زيارتگاه تأسيس کرد. اين جمعيت با پشتيباني مراجع و علماي شيعه از جمله [[آيت‌الله سيد محسن حکيم]] و [[سيد حسين مکي عاملي]]، شروع به جمع‌آوري تبرعات و کمک‌هاي مالي نمود.<ref>حلب والتشيع، ص 28.</ref> کار بازسازی از سال 1961 آغاز شد<ref>آثار آل محمد(ص) في حلب، ص 93 و 94.</ref>


[9]. همان، ص 284.
و در سال 1967م. پايان يافت. سپس تا سال 1979 م، ده اتاق در صحن خارجي ساخته شد.<ref>آثار آل محمد(ص) في حلب، ص 93 و 94.</ref>


[10]. الاعلاق الخطيرة في ذکر امراء الشام والجزيرة، ج 1، صص 50 و 51.
در تاريخ 3 ذي‌القعده 1410 ه‍ .ق، مصادف 1990/5/26 سنگ مقدس از زيارتگاه محسن به محل اصلي خود يعني مشهد الحسين بازگردانده شد و بدين ترتيب، اين محل دوباره به زيارتگاهي براي زائران کشورهاي مختلف تبديل شد.<ref>آثار آل محمد(ص) في حلب، ص 104</ref>


[11]. ر.ک: آثار آل محمد9 في حلب، ابراهيم نصرالله، صص 40 - 50.
==زیارتگاه در عصر حاضر==
[[پرونده:حملات داعش.png|File.png|270px|thumb|left|حملات داعش به راس الحسین حلب]]
با حضور داعش در سوریه، این مکان هدف خمپاره‌های گروه‌های تکفیری  قرار گرفت و بخش‌هایی از این مسجد خراب و آسیب‌هایی نیز به کتابخانه‌اش وارد شد.<ref>https://fa.abna24.com/service/archive/2014/11/07/649755/story.html</ref>


[12]. قِنَّسرين از شهرهاي مهم دوره بيزانس بوده است که در دوره اسلامي اهميت خود را از دست داد. محل آن در حال حاضر، روستاي العيسي (شيخ عيس سابق) در 26 کيلومتري جنوب حلب است.
با شروع حملات تکفیری‌ها سنگ موجود در زیارتگاه برای در امان ماندن از حمله تکفیری‌ها و داعش، توسط تولیت این مکان مقدس مخفی شد و پس از 8 سال در سال 11 نوامبر 2020 در جایگاه اصلی خود قرار گرفت.<ref>https://www.alkawthartv.ir/news/255154</ref>
[[پرونده:سنگ مشهدالحسین پس از برگردانده شدن.png|File.png|270px|thumb|left|سنگ مشهدالحسین پس از بازگردانده شدن]]


[13]. تفصيل داستان در: مناقب آل ابي‌طالب، ج 4، ص 67.
==پانویس==
{{پانویس}}
==منابع==
{{برگرفتگی
| پیش از لینک =
| منبع = کتاب '''آثار پیامبر و زیارتگاه های اهل بیت در سوریه'''
| لینک = https://noorlib.ir/book/info/37458
| توضیحات منبع = نوشته احمد خامه یار، نشر مشعر، ۱۳۹۳، ص 139 تا 155
}}


[14]. بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 412؛ معجم البلدان، ج 2، ص 531.
{{منابع}}


[15]. معجم البلدان، ج 2، ص 531. ترجمه فارسي: اي دير مروثاي مقدس! با باراني نجات‌بخش سيراب شدي. تو بهشت زيبايي هستي، و باغي سرسبز و انبوه را در خود جاي داده‌اي.


[16]. معجم البلدان، ج 2، ص 531. ترجمه ابيات: در دير مروثاي مقدس، آن انسان شريف و صاحب دو بيعت، و راهب بافضيلت و کشيش خرقه‌پوش، فقط براي عاشقي سوگنامه سرودم که کنار حسين بود. او که هجران تو، بعد از درد فراق، جانش را خسته کرده بود.
* ''' «مشهد الامام الحسین بحلب»'''، محمد حریثانی، العدد 14، 1408


[17]. آثار آل محمد9 في حلب، ص 42.
* ''' «مشهد الامام الحسین بحلب»'''، محمدعلی سماقیه، الثقافه الاسلامیه، العدد 14، 1408ه.ق، 1987م


[18]. بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 591.
* '''آثار آل محمد(ص) فی حلب'''، ابراهیم نصرالله، حلب، مطبعه الوطن العربی، 1415ه.ق-1995م


[19]. همان، صص 412 و 413.
* '''آثار پیامبر و زیارتگاه‌های اهل بیت در سوریه'''، احمد خامه یار، تهران،مشعر، 1393


[20]. مقتل الحسين و مصرع أهل بيته و أصحابه في کربلاء، لوط بن يحيي (ابومخنف)، ص 189؛ نورالعين في مشهد الحسين، ابواسحاق ابراهيم بن احمد (اسفرايني)، ص 56.
* '''احیاءحلب و اسواقها'''، خیرالدین اسدی، تحقیق:عبدالفتاح رواس قلعه‌جی، بیروت، دارقتیبه، 1990م


[21]. براي آگاهي بيشتر از شواهد ارائه شده از سوي وي، ر.ک: الثقافة الاسلامية، «مشهد الامام الحسين بحلب»، محمدعلي سماقيه، ش 14، ص 175.
* '''اضواء و آرا'''، عبدالرحمن الکیالی، حلب، مطبعه الضاد، 1961م


[22]. «مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد علي سماقيه، ص 176.
* '''الاعلاق الخطیره فی ذکر امراء الشام و الجزیره'''، عزالدین محمد بن علی الحلبی(ابن شداد)، ج1، تحقیق: دومینیک سوردیل، دمشق، المعهد الفرنسی للدراسات العربیه، 1953م


[23]. الثقافة الاسلامية، «مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد حريثاني، ش 14، ص 184.
* '''اماکن زیارتی سیاحتی سوریه'''، اصغر قائدان، تهران، مشعر، 1387


[24]. «مشهد الامام الحسين بحلب،» محمد علي سماقيه، ص 176.
* '''بغیه الطلب فی تاریخ حلب'''، کمال الدین عمربن احمد الحلبی(ابن العدیم)، تحقیق:سهیل زکار، دمشق، دارالقلم العربی، 1988م


[25]. الاعلاق الخطيرة في ذکر امراء الشام والجزيرة، ج 1، ص 51.
* '''حلب و التشیع'''، ابراهیم نصرالله، بیروت، دارالوفا، 1403ق


[26]. «مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد علي سماقيه، ص 176.
* '''مزارات اهل بیت(ع) و تاریخها'''، محمدحسین الحسینی الجلالی، بیروت، مؤسسه الاعلمی، 1995م


[27]. الاعلاق الخطيرة في ذکر امراء الشام والجزيرة، ج 1، ق 1، ص 52.
* '''معالم حلب الاثریه'''، عبدالله حجار، منشورات جامعه حلب و جمعیه العادیات،(لا.ت).


[28]. نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، صص 212 و 213.
* '''معجم البلدان'''، یاقوت بن عبدالله الحموی، بیروت، دارصادر، 1397ه.ق-1977م


[29]. الثقافة الاسلامية، «مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد حريثاني، ص 185.
* '''مناقب آل ابی طالب'''، محمد بن علی السروی المازندرانی(ابن شهرآشوب)، تحقیق: یوسف البقاعی، بیروت، ذوی القربی، 1421ه.ق


[30]. آثار آل محمد9 في حلب، صص 75 و 76.
* '''نهرالذهب فی تاریخ حلب'''، کامل الغزی، تحقیق شوقی شعث و محمود فاخوری، حلب، دارالقلم العربی، 1991م


[31]. نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، ص 213.
https://fa.abna24.com/service/archive/2014/11/07/649755/story.html


[32]. اضواء وآراء، عبدالرحمان الکيالي، ج 2، صص 85 و 86.
https://www.alkawthartv.ir/news/255154
 
[33]. همان، ص 86. حسيني جلالي نقل کرده است که در مکه، پيرمرد کهنسالي از اهالي حلب به او گفته بود
 
که پس از تخريب زيارتگاه، اهالي حلب تصميم گرفتند که سنگ را به مسجد زکرياي پيامبر (مسجد
 
جامع حلب) منتقل کنند. اما چارپاي حامل سنگ، حاضر به راه رفتن نبود. براي همين، سنگ را به زيارتگاه محسن منتقل کردند. ر.ک: مزارات اهل‌البيت: و تاريخها، محمد حسين الحسيني الجلالي، صص 236 و 237.
 
[34]. حلب والتشيع، ابراهيم نصرالله، ص 28.
 
[35]. آثار آل محمد9 في حلب، صص 93 و 94.
 
[36]. «مشهد الامام الحسين بحلب،» محمد علي سماقيه، صص 173 و 174.
 
[37]. آثار آل محمد9 في حلب، صص 93 و 94.
 
[38]. همان، ص 104.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۳۵

خطا در ایجاد بندانگشتی: پرونده وجود ندارد
اطلاعات اوليه
نام‌های دیگر مشهدالحسین/ مشهدالنقطه
مکان حلب
جنبه دینی
وابسته به دین/مذهب تشیع
تاریخ بنا
رویدادها تخریب براثر انفجار در جنگ جهانی اول، تخریب در اثر حملات داعش
بازسازی‌ها دوره ایوبی، مملوکی،عثمانی،معاصر
بازسازی کنندگان جمعية الاعمار و الاحسان(1961- 1967)

زیارتگاه رأس الحسین(حلب)،زیارتگاهی در شهر حلب که در مسیر حرکت اسرای کربلا تا شام قرار داشت و بنا بر روایات مختلف، براثر چکیدن خون از سر امام حسین در این منطقه و یا دیدن خواب کسانی، در حلب بنا شد. این زیارتگاه با نام مشهدالحسین و مشهدالنقطه نیز شناخته می‌شود و حاوی سنگی است که آثاری از خون سر امام حسین بر آن برجای مانده‌است.

ساخت و توسعه این زیارتگاه که در کوه جوشن واقع شده را به دوران عمربن عبدالعزیز اموی، ملک الصالح اسماعیل زنگی، سیف الدوله حمدانی منتسب‌دانسته‌اند.

این زیارتگاه در دوران ایوبی، مملوکی و عثمانی مورد توجه حاکمان قرار گرفت، چنانچه به توسعه آن پرداختند و امام جماعت برای آن تعیین نمودند.

سنگ یاد شده در جریان جنگ جهانی اول و پس از انفجار زیارتگاه، مدتی در مشهد محسن نگهداری و پس از بازسازی به جایگاه اصلی بازگردانده شد.

در عصر حاضر نیز این مکان مورد حملات داعش قرارگرفت و سنگ برای مدتی پنهان ماند تا سال 2020 که مجدد در جایگاه اصلی قرارگرفت.

موقعیت مکانی زیارتگاه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ضریح مقام رأس الحسین(ع) در مسجد النقطه حلب

اين زيارتگاه نزد اهالي حلب به «مشهد الحسين» شناخته مي‌شود و در محله «جب الجلبي» حلب، ميان بافت مسکوني جديد اين شهر قرار دارد. محلي که زيارتگاه در آن واقع است، در گذشته کوه کم‌ارتفاعي در غرب حلب، به نام کوه جوشن بوده است که امروزه به علت توسعه عمراني اين شهر، ميان محلات جديد آن قرار گرفته است. در کوه جوشن، افزون‌بر مشهد الحسين، زيارتگاه ديگري مرتبط با اهل‌بيت به نام «مشهد محسن» فرزند امام حسين(ع) وجود دارد.

وجه تسمیه کوه جوشن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

براساس منابع تاريخي، کوه جوشن يکي از نقاط عبور و توقفگاه‌هاي کاروان اسراي اهل‌بيت: از کوفه به شام بوده است. در وجه تسميه آن گفته‌اند از زماني‌که «شمر بن ذي‌الجوشن» به همراه اسراي اهل‌بيت و سرهاي شهداي کربلا، در آن توقف کرد، به کوه جوشن معروف شد.[۱]

رکود معدن مس و ارتباط آن با کاروان اسرا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در قرون نخستين اسلامي، در اين کوه، معدن مس سرخ وجود داشت که به گفته ابن‌عديم حلبي، چون اهل حلب از استخراج مس آن سودي نمي‌بردند، از کار کردن در آن دست کشيدند.[۲]

در منابع تاريخي، موضوع سود نکردن از استخراج مس کوه جوشن، به حادثه عبور کاروان اهل‌بيت ربط داده شده است و مورخان علت آن را چنين بيان کرده‌اند که اين معدن از زماني که کاروان اسراي اهل‌بيت و زنان و فرزندان امام حسين(ع) از اينجا عبور کردند، متروک گشت؛ زيرا يکي از زنان امام حسين باردار بود و فرزندش در اين مکان سقط شد و هر چه از کارگرانِ معدن، نان و آب خواست، آنها به او کمک نکردند و ناسزا گفتند. او نيز آنها را نفرين کرد و از آن پس هرکس در اين معدن کار مي‌کند، سودي نمي‌برد.[۳]

عامل پیدایش زیارتگاه در کوه جوشن چه بود؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در اين زيارتگاه، سنگ مقدّسي وجود دارد که محل گذاشتن سر امام حسين دانسته شده است و گفته مي‌شود آثاري از خون امام حسين(ع) روي اين سنگ به‌جا مانده است. به همین واسطه آن را مشهد النقطه نیز نام نهادند.[۴]

اما در منابع تاريخي، درباره عامل پيدايش اين زيارتگاه و تاريخ بناي آن، اقوال ديگري نقل شده است؛ براي مثال ابن‌عديم، علت بناي زيارتگاه را ديده شدن امام حسين(ع) در خواب در اين محل دانسته است.[۵]

برخی نیز، سبب بناي زيارتگاه را خواب ديده شدن امام علي(ع) در اين محل دانسته است.[۶]

روایت دیگر که برخی منابع از آن یاد کرده‌اند، جای دادن سر امام در دیر توسط یک راهب مسیحی است. راهب سر را به بهای پول از سربازان گرفته و یک شب [۷]در دیری موسوم به مارت مروثا در دامنه کوه جوشن نگه داشته است.[۸] این دیر پس از آن به زیارتگاه تبدیل شد.[۹]

تردید درباره اصالت سنگ موجود[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در برخی از منابع آمده، عبدالملک بن مروان اموی دستور انتقال سنگ را از آن نقطه داد و از آن پس اثری از سنگ دیده نشد.[۱۰]

سازندگان زیارتگاه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

«سماقيه» معتقد است که تاريخ بناي نخستين زيارتگاه، مي‌تواند از دوره عمر بن عبدالعزيز خليفه اُموي (99 ـ 101 ه‍ .ق) باشد. اين بنا در آن زمان تنها شامل يک گنبد بوده که محل آن، امروزه واقع در جنوب صحن داخلي ساختمان زيارتگاه است[۱۱]

برخی نیز ساخت زیارتگاه را مربوط به دوره زنگیان دانسته و حاج ابو نصر بن طباخ به همراهی ملک الصالح اسماعیل(فرزند نورالدین محمودبن زنگی) را نخستین سازندگان بنا معرفی نموده‌اند.

در منابع آمده مردم نیز در ساخت مشارکت داشته و هریک هزینه ساخت یک قسمت از بنا را متقبل شدند. ساخت زیارتگاه در سال 585 ه.ق به پایان رسید. [۱۲]

پژهشگر ديگري نيز کارهاي ساختماني زيارتگاه را در دوره ملک الصالح اسماعيل (569 ـ 577 ه‍ .ق)، ناظر بر توسعه و بازسازي آن، و نه بناي نخستين آن دانسته است.[۱۳]

بنا بر روایات منابع، بناي زيارتگاه در دوره سيف‌الدوله حمداني توسعه يافته است و در اين دوره، شبستان و صحن داخلي بنا، و در دوره ملک الصالح اسماعيل، فرزند نورالدين محمود بن زنگي، ايوان بنا و اتاق‌هاي پيرامون صحن و رواق شمالي آن ساخته شده است.[۱۴] در دوره معاصر نیز بر در ورودی زیارتگاه کتیبه‌ای به خط کوفی قراردارد که بر آن نوشته شده است: «هذا مقام و مشهد الحسین(ع) » و پایین آن نام سیف الدّوله حمدانی به عنوان سازندۀ این بنا نگاشته شده است.[۱۵]

زیارتگاه در ادوار بعد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دوره ایوبی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

براساس منابع تاريخي، صلاح‌الدين ايوبي (565 ـ 589 ه‍ .ق) از اين زيارتگاه بازديد کرد و ده هزار درهم به آن اختصاص داد. سپس فرزند وي ملک الظاهر غازي (582 ـ 613 ه‍ .ق) آسيابي را وقف آنجا کرد که مبلغ درآمد آن ساليانه شش هزار درهم بود و آن را براي خريد انواع شيريني‌ براي کساني که شب‌هاي جمعه به آنجا مي‌آمدند، اختصاص داد. او «شمس‌الدين ابوعلي حسين بن زهره حسيني»، نقيب سادات حلب در آن زمان، و «قاضي بهاءالدين ابومحمد حسن بن ابراهيم بن خشّاب حلبي» را متولي و مسئول نظارت بر آن گردانيد.[۱۶] چهار اتاق موجود در شمال زيارتگاه، از آثار ساخته شده در اين دوره است.[۱۷]

در دوره حاکميت ملک العزيز محمد (متوفاي 634 ه‍ .ق) فرزند ملک الظاهر غازي ايوبي، قاضي بهاءالدين ابن خشاب از وي اجازه گرفت تا براي زيارتگاه، صحن ديگر، و اطراف آن نيز اتاق‌هايي بسازد تا کساني که به اين زيارتگاه مي‌روند، بتوانند در اين اتاق‌ها اقامت کنند. اما به علت حمله مغولان به حلب (سال 658 ه‍ .ق)، کار اين توسعه ناتمام ماند. مغولان زيارتگاه را خراب کردند و اشياي وقف شده، را مانند حصير، فرش، ظروف مسي، چراغ‌هاي طلا و نقره و شمعدان‌هايي که به شماره نمي‌آمد، غارت کردند.

دوره مملوکی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از غارت مغولان، «سلطان ملک الظاهر بيبرس مملوکي» (658 - 676ه‍ .ق)، زيارتگاه را بازسازي کرد و براي آن امام جماعت و مؤذن و متولي قرار داد.[۱۸]

دوره عثمانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در دوره عثماني، مدتي به زيارتگاه، بي‌توجهي شد. اما از نيمه دوم قرن سيزدهم ه‍.ق، در ايام عاشورا اهالي مراسمي را برگزار مي‌کردند و در آن، داستان ولادت پيامبر(ص) را مي‌خواندند. در ايام 27 رجب نيز داستان معراج پيامبر(ص) قرائت مي‌شد.

در سال 1302 ه‍ .ق، بخش شمالي شبستان بازسازي گرديد. پس از چند سال سلطان عبدالحميد عثماني پرده‌اي را از حرير که مزيّن به آيات زربافت قرآن بود، به زيارتگاه اهدا کرد و در محراب گذاشته شد. زمين شبستان نيز با فرش‌هاي زيبايي پوشانده شد و سنگفرش صحن بازسازي گرديد. براي زيارتگاه، امام جماعت، مؤذن و خادم تعيين شد و کارمنداني نيز موظف بودند هر روز يک جزء از قرآن را تلاوت کنند. تمامي هزينه‌هاي آن از صندوق املاک سلطان عبدالحميد در حلب تأمين مي‌شد. اما پس از انقلاب مشروطه عثماني، همه اين مراسم‌ها لغو شد.[۱۹]

در زمان جنگ جهانی اول[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در زمان جنگ جهاني اول (1914 ـ 1918م.)، مشهد الحسين به انبار سلاح و مهمات جنگي ارتش ترک‌هاي متحد تبديل شد.[۲۰] در تاريخ 20 محرم 1337ه‍ .ق ـ 12 اکتبر 1918م، تعدادي از اراذل و اوباش براي غارت مهمات موجود در زيارتگاه، به آنجا هجوم بردندکه در نتيجه، انفجار بزرگي رخ داد و ساختمان زيارتگاه ويران شد.[۲۱]

بازسازی زیارتگاه بعد از حادثه انفجار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بعد از انفجار، سنگي که حاوي آثار خون امام حسين(ع) بود، آسيبي نديد و پس از آن، به زيارتگاه محسن انتقال يافت و کنار قبر وي قرار داده شد.[۲۲]

پس از اين حادثه، زيارتگاه به‌صورت ويرانه رها گرديد؛ تا اينکه پس از گذشت چند دهه، در سال 1960م، «شيخ ابراهيم الحاج حسين» که از روحانيان شيعه حلب بود، جمعيتي را به نام «جمعية الاعمار و الاحسان» (جمعيت سازندگي و نيکوکاري)، به منظور بازسازي بناي زيارتگاه تأسيس کرد. اين جمعيت با پشتيباني مراجع و علماي شيعه از جمله آيت‌الله سيد محسن حکيم و سيد حسين مکي عاملي، شروع به جمع‌آوري تبرعات و کمک‌هاي مالي نمود.[۲۳] کار بازسازی از سال 1961 آغاز شد[۲۴]

و در سال 1967م. پايان يافت. سپس تا سال 1979 م، ده اتاق در صحن خارجي ساخته شد.[۲۵]

در تاريخ 3 ذي‌القعده 1410 ه‍ .ق، مصادف 1990/5/26 سنگ مقدس از زيارتگاه محسن به محل اصلي خود يعني مشهد الحسين بازگردانده شد و بدين ترتيب، اين محل دوباره به زيارتگاهي براي زائران کشورهاي مختلف تبديل شد.[۲۶]

زیارتگاه در عصر حاضر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حملات داعش به راس الحسین حلب

با حضور داعش در سوریه، این مکان هدف خمپاره‌های گروه‌های تکفیری قرار گرفت و بخش‌هایی از این مسجد خراب و آسیب‌هایی نیز به کتابخانه‌اش وارد شد.[۲۷]

با شروع حملات تکفیری‌ها سنگ موجود در زیارتگاه برای در امان ماندن از حمله تکفیری‌ها و داعش، توسط تولیت این مکان مقدس مخفی شد و پس از 8 سال در سال 11 نوامبر 2020 در جایگاه اصلی خود قرار گرفت.[۲۸]

سنگ مشهدالحسین پس از بازگردانده شدن

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، ص 210.
  2. بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 411.
  3. بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 411؛ معجم البلدان، ج 2، ص 216.
  4. نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، ص 212.
  5. بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 412.
  6. معجم البلدان، ج 2، ص 284
  7. مناقب آل ابي‌طالب، ج 4، ص 67
  8. بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 412؛ معجم البلدان، ج 2، ص 531.
  9. آثار آل محمد(ص) في حلب، ص 40 - 50.
  10. معالم حلب الاثریه، ص١٣6، نهر الذهب فی تاریخ الحلب، ج٢، ص٢٠٩، احیاء حلب و اسواقها، ص١٧6.
  11. «مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد علي سماقيه، ص 176.
  12. الاعلاق الخطيرة في ذکر امراء الشام والجزيرة، ج 1، صص 50 و 51.
  13. «مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد حريثاني، ص 184.
  14. «مشهد الامام الحسين بحلب،» محمد علي سماقيه، ص 176.
  15. اماکن زیارتی سیاحتی سوریه، اصغر قائدان، ص 175
  16. الاعلاق الخطيرة في ذکر امراء الشام والجزيرة، ج 1، ص 51.
  17. «مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد علي سماقيه، ص 176.
  18. الاعلاق الخطيرة في ذکر امراء الشام والجزيرة، ج 1، ق 1، ص 52.
  19. نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، صص 212 و 213.
  20. «مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد حريثاني، ص 185.
  21. آثار آل محمد(ص) في حلب، صص 75 و 76.
  22. اضواء وآراء، ج 2، ص 86، مزارات اهل‌البيت و تاريخها، ص 236 و 237.
  23. حلب والتشيع، ص 28.
  24. آثار آل محمد(ص) في حلب، ص 93 و 94.
  25. آثار آل محمد(ص) في حلب، ص 93 و 94.
  26. آثار آل محمد(ص) في حلب، ص 104
  27. https://fa.abna24.com/service/archive/2014/11/07/649755/story.html
  28. https://www.alkawthartv.ir/news/255154

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از کتاب آثار پیامبر و زیارتگاه های اهل بیت در سوریه نوشته احمد خامه یار، نشر مشعر، ۱۳۹۳، ص 139 تا 155 است.


  • «مشهد الامام الحسین بحلب»، محمد حریثانی، العدد 14، 1408
  • «مشهد الامام الحسین بحلب»، محمدعلی سماقیه، الثقافه الاسلامیه، العدد 14، 1408ه.ق، 1987م
  • آثار آل محمد(ص) فی حلب، ابراهیم نصرالله، حلب، مطبعه الوطن العربی، 1415ه.ق-1995م
  • آثار پیامبر و زیارتگاه‌های اهل بیت در سوریه، احمد خامه یار، تهران،مشعر، 1393
  • احیاءحلب و اسواقها، خیرالدین اسدی، تحقیق:عبدالفتاح رواس قلعه‌جی، بیروت، دارقتیبه، 1990م
  • اضواء و آرا، عبدالرحمن الکیالی، حلب، مطبعه الضاد، 1961م
  • الاعلاق الخطیره فی ذکر امراء الشام و الجزیره، عزالدین محمد بن علی الحلبی(ابن شداد)، ج1، تحقیق: دومینیک سوردیل، دمشق، المعهد الفرنسی للدراسات العربیه، 1953م
  • اماکن زیارتی سیاحتی سوریه، اصغر قائدان، تهران، مشعر، 1387
  • بغیه الطلب فی تاریخ حلب، کمال الدین عمربن احمد الحلبی(ابن العدیم)، تحقیق:سهیل زکار، دمشق، دارالقلم العربی، 1988م
  • حلب و التشیع، ابراهیم نصرالله، بیروت، دارالوفا، 1403ق
  • مزارات اهل بیت(ع) و تاریخها، محمدحسین الحسینی الجلالی، بیروت، مؤسسه الاعلمی، 1995م
  • معالم حلب الاثریه، عبدالله حجار، منشورات جامعه حلب و جمعیه العادیات،(لا.ت).
  • معجم البلدان، یاقوت بن عبدالله الحموی، بیروت، دارصادر، 1397ه.ق-1977م
  • مناقب آل ابی طالب، محمد بن علی السروی المازندرانی(ابن شهرآشوب)، تحقیق: یوسف البقاعی، بیروت، ذوی القربی، 1421ه.ق
  • نهرالذهب فی تاریخ حلب، کامل الغزی، تحقیق شوقی شعث و محمود فاخوری، حلب، دارالقلم العربی، 1991م

https://fa.abna24.com/service/archive/2014/11/07/649755/story.html

https://www.alkawthartv.ir/news/255154