ام البنین: تفاوت میان نسخهها
E ebrahimi (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{جعبه اطلاعات اصحاب |نام = ام البنین | تصویر = مزار حضرت ام الب...» ایجاد کرد) |
Hasaninasab (بحث | مشارکتها) جز (حذف از رده:مقالههای در دست ویرایش ردهانبوه) |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات اصحاب | {{جعبه اطلاعات اصحاب | ||
|نام = ام البنین | |نام = ام البنین | ||
خط ۲۷: | خط ۲۴: | ||
}} | }} | ||
'''اُمّ البنین'''، همسر [[امام علی|امام علی(ع)]] و از دفن شدگان در [[بقیع]]، از قبیله [[بنیعامر بن صعصعه]] از عرب عدنانی است. به پیشنهاد [[عقیل]] به همسری امام علی(ع) درآمد. او مانند مادری واقعی از فرزندان امیر مومنان پرستاری میکرد. او به خاطر داشتن چهار فرزند پسر از امام علی(ع) به نامهای عباس، جعفر، عبدالله و عثمان، ام البنین لقب گرفت. همه فرزندان او در [[کربلا]] و در رکاب [[امام حسین|امام حسین(ع)]] به شهادت رسیدند. هنگام باخبر شدن از واقعه کربلا او | '''اُمّ البنین'''، همسر [[امام علی|امام علی(ع)]] و از دفن شدگان در [[بقیع]]، از قبیله [[بنیعامر بن صعصعه]] از عرب عدنانی است. به پیشنهاد [[عقیل]] به همسری امام علی(ع) درآمد. او مانند مادری واقعی از فرزندان امیر مومنان پرستاری میکرد. او به خاطر داشتن چهار فرزند پسر از امام علی(ع) به نامهای عباس، جعفر، عبدالله و عثمان، ام البنین لقب گرفت. همه فرزندان او در [[کربلا]] و در رکاب [[امام حسین|امام حسین(ع)]] به شهادت رسیدند. هنگام باخبر شدن از واقعه کربلا او درباره امام حسین(ع) میپرسید و می گفت: اگر حسین زنده باشد، غمی نیست که فرزندانم را از دست داده باشم. ام البنین در 13 جمادی الثانی سال 64 یا 70ق درگذشت و در بقیع مدفون شد. نسل امام علی(ع) از ام البنین فقط از طریق [[عبیدالله بن عباس]] ادامه یافت. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۴: | ||
از زندگی او تا پیش از ازدواجش با امام علی(ع) خبری در دست نیست. پس از شهادت [[حضرت زهرا|حضرت زهرا(س)]] به همسری امام علی(ع) درآمد. با توجه به تولد نخستین فرزند او، عباس، به سال 26ق.<ref>تنقیح المقال، ج2، ص128.</ref>و وجود گزارشهایی درباره ازدواج حضرت علی با اُمامه، خواهر زاده حضرت فاطمه(س) بر پایه وصیت ایشان، <ref>المناقب، ج3، ص137؛ اسد الغابه، ج6، ص22.</ref> به نظر میرسد ازدواج ام البنین حدود سال 25ق. رخ داده باشد. نیز گزارشهایی از ازدواج او به عنوان دومین همسر امام علی(ع) در دست است.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص153؛ تذکرة الخواص، ص57.</ref> | از زندگی او تا پیش از ازدواجش با امام علی(ع) خبری در دست نیست. پس از شهادت [[حضرت زهرا|حضرت زهرا(س)]] به همسری امام علی(ع) درآمد. با توجه به تولد نخستین فرزند او، عباس، به سال 26ق.<ref>تنقیح المقال، ج2، ص128.</ref>و وجود گزارشهایی درباره ازدواج حضرت علی با اُمامه، خواهر زاده حضرت فاطمه(س) بر پایه وصیت ایشان، <ref>المناقب، ج3، ص137؛ اسد الغابه، ج6، ص22.</ref> به نظر میرسد ازدواج ام البنین حدود سال 25ق. رخ داده باشد. نیز گزارشهایی از ازدواج او به عنوان دومین همسر امام علی(ع) در دست است.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص153؛ تذکرة الخواص، ص57.</ref> | ||
به هر روی، امیر مؤمنان(ع) از برادرش عقیل که به نسب عرب آشنا بود، خواست تا زنی از خاندانی اصیل و شجاع را برای او خواستگاری کند تا از او دارای فرزندانی شجاع شود. عقیل با اعتقاد به شجاعت پدران ام البنین، او را برای ازدواج با ایشان پیشنهاد کرد.<ref>عمدة الطالب، ص357؛ تنقیح المقال، ج2، ص128؛ اشعار النساء، ص131.</ref>بر پایه گزارشهایی، پدران و خویشان ام البنین از دلیران عربِ پیش از [[اسلام]] | به هر روی، امیر مؤمنان(ع) از برادرش [[عقیل]] که به نسب عرب آشنا بود، خواست تا زنی از خاندانی اصیل و شجاع را برای او خواستگاری کند تا از او دارای فرزندانی شجاع شود. عقیل با اعتقاد به شجاعت پدران ام البنین، او را برای ازدواج با ایشان پیشنهاد کرد.<ref>عمدة الطالب، ص357؛ تنقیح المقال، ج2، ص128؛ اشعار النساء، ص131.</ref>بر پایه گزارشهایی، پدران و خویشان ام البنین از دلیران عربِ پیش از [[اسلام]] بودند؛ چنانکه ابوبره عامر بن مالک، جد دوم او، در میان قبایل عرب در شجاعت بینظیر خوانده شده و از او با تعبیر کنایی «مُلاعِب الاَسِنّه» (بازیگر با نیزهها) یاد کردهاند.<ref>عمدة الطالب، ص356؛ الاصابه، ج2، ص396؛ تنقیح المقال، ج2، ص128.</ref>به گزارش [[ابن عبدالبر]]، وی پیش از مسلمان شدن نزد رسول خدا آمد و با تقدیم هدایایی، از ایشان خواست مبلغانی را به [[نجد]] اعزام کند.<ref>الاستیعاب، ج4، ص1450؛ اسد الغابه، ج3، ص36.</ref> | ||
==پرستاری از فرزندان حضرت زهرا== | ==پرستاری از فرزندان حضرت زهرا== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۴: | ||
ثمره ازدواج ام البنین با علی(ع)، فرزندانی به نامهای [[عباس بن علی|عباس]]، [[جعفر بن علی|جعفر]]، [[عبدالله بن علی|عبدالله]] و [[عثمان بن علی|عثمان]] بود.<ref>الطبقات، ج3، ص14؛ انساب الاشراف، ج3، ص390؛ المنتظم، ج5، ص69.</ref>شماری دیگر، ابوبکر را نیز بر فرزندان او افزوده<ref>الامامة و السیاسه، ج2، ص12؛ العقد الفرید، ج5، ص134؛ جمهرة انساب العرب، ص38.</ref>و شماری از عثمان یاد نکردهاند.<ref>المعارف، ص88؛ مروج الذهب، ج3، ص63؛ الاختصاص، ص82.</ref>به سبب داشتن این پسران، فاطمه به ام البنین (مادر پسران) شهرت یافت. منابع بیش از این به زندگی او در [[مدینه]] و هجرتش به [[کوفه]] در دوران خلافت امیر مؤمنان (35-40ق.) و نیز به ازدواج او پس از شهادت امام علی(ع) اشاره نکردهاند. این شاید از این رو است که وی دیگر ازدواج نکرد و حتی آن گاه که برخی همسران امام علی(ع) برای مشورت درباره ازدواجشان نزد ام البنین آمدند، به آنان سفارش کرد که سزاوار نیست پس از علی، با مردی دیگر پیمان همسری ببندند و آنان نیز به سفارش وی عمل کردند.<ref>ستاره درخشان، ص48.</ref> | ثمره ازدواج ام البنین با علی(ع)، فرزندانی به نامهای [[عباس بن علی|عباس]]، [[جعفر بن علی|جعفر]]، [[عبدالله بن علی|عبدالله]] و [[عثمان بن علی|عثمان]] بود.<ref>الطبقات، ج3، ص14؛ انساب الاشراف، ج3، ص390؛ المنتظم، ج5، ص69.</ref>شماری دیگر، ابوبکر را نیز بر فرزندان او افزوده<ref>الامامة و السیاسه، ج2، ص12؛ العقد الفرید، ج5، ص134؛ جمهرة انساب العرب، ص38.</ref>و شماری از عثمان یاد نکردهاند.<ref>المعارف، ص88؛ مروج الذهب، ج3، ص63؛ الاختصاص، ص82.</ref>به سبب داشتن این پسران، فاطمه به ام البنین (مادر پسران) شهرت یافت. منابع بیش از این به زندگی او در [[مدینه]] و هجرتش به [[کوفه]] در دوران خلافت امیر مؤمنان (35-40ق.) و نیز به ازدواج او پس از شهادت امام علی(ع) اشاره نکردهاند. این شاید از این رو است که وی دیگر ازدواج نکرد و حتی آن گاه که برخی همسران امام علی(ع) برای مشورت درباره ازدواجشان نزد ام البنین آمدند، به آنان سفارش کرد که سزاوار نیست پس از علی، با مردی دیگر پیمان همسری ببندند و آنان نیز به سفارش وی عمل کردند.<ref>ستاره درخشان، ص48.</ref> | ||
== | ==شهادت فرزندان در کربلا== | ||
ام البنین در کربلا حضور نداشت؛ اما فرزندانش همگی در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند. عثمان با کنیه ابوعمرو در 21 سالگی، جعفر با کنیه ابوعبدالله در 29سالگی<ref>الطبقات، ج3، ص14؛ انساب الاشراف، ج2، ص413؛ المناقب، ج3، ص259.</ref>و عبدالله (اکبر)<ref>المجدی، ص15.</ref>با کنیه ابومحمد در 25 سالگی به شهادت رسیدند.<ref>مقاتل الطالبیین، ص87؛ رجال طوسی، ص99، 102؛ اعلام الوری، ج1، ص395.</ref>عباس که از او با لقب عباس الاکبر و با کنیه ابوالفضل یاد شده است، <ref>انساب الاشراف، ج2، ص413؛ مقاتل الطالبیین، ص89؛ المجدی، ص15.</ref> از دیگر برادران تنی خود بزرگتر و واپسین شهید از آنان است.<ref>مقاتل الطالبیین، ص84؛ شرح الاخبار، ج3، ص184.</ref>در شب [[تاسوعا]] [[عبدالله بن ابیالمحل بن حزام]]، برادرزاده ام البنین، و نیز [[شمر بن ذی الجوشن کلابی]]، از قبیله ام البنین، اماننامهای را از [[عبیدالله بن زیاد]] برای فرزندان ام البنین در کربلا آوردند؛ اما با واکنش تند ایشان روبهرو شدند.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص415؛ الفتوح، ج5، ص94؛ الارشاد، ج2، ص89.</ref> | ام البنین در کربلا حضور نداشت؛ اما فرزندانش همگی در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند. عثمان با کنیه ابوعمرو در 21 سالگی، جعفر با کنیه ابوعبدالله در 29سالگی<ref>الطبقات، ج3، ص14؛ انساب الاشراف، ج2، ص413؛ المناقب، ج3، ص259.</ref>و عبدالله (اکبر)<ref>المجدی، ص15.</ref>با کنیه ابومحمد در 25 سالگی به شهادت رسیدند.<ref>مقاتل الطالبیین، ص87؛ رجال طوسی، ص99، 102؛ اعلام الوری، ج1، ص395.</ref>عباس که از او با لقب عباس الاکبر و با کنیه ابوالفضل یاد شده است، <ref>انساب الاشراف، ج2، ص413؛ مقاتل الطالبیین، ص89؛ المجدی، ص15.</ref> از دیگر برادران تنی خود بزرگتر و واپسین شهید از آنان است.<ref>مقاتل الطالبیین، ص84؛ شرح الاخبار، ج3، ص184.</ref>در شب [[تاسوعا]] [[عبدالله بن ابیالمحل بن حزام]]، برادرزاده ام البنین، و نیز [[شمر بن ذی الجوشن کلابی]]، از قبیله ام البنین، اماننامهای را از [[عبیدالله بن زیاد]] برای فرزندان ام البنین در کربلا آوردند؛ اما با واکنش تند ایشان روبهرو شدند.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص415؛ الفتوح، ج5، ص94؛ الارشاد، ج2، ص89.</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۰: | ||
==سوگواری برای امام حسین و فرزندان== | ==سوگواری برای امام حسین و فرزندان== | ||
به گزارش شماری از منابع، ام البنین در پی آگاهی از واقعه کربلا، برای جان امام حسین(ع) بیش از پسرانش نگران بود. او از حال امام جویا شد و گفت: اگر حسین زنده باشد، غمی نیست که فرزندانم را از دست داده باشم.<ref>شرح الاخبار، ج3، ص186؛ تنقیح المقال، ج3، ص70؛ اشعار النساء، ص133.</ref>این سخن او را دلیل اخلاص کامل او به [[اهل بیت]] به ویژه امام حسین(ع) دانستهاند. از آن پس وی در خانهاش با حضور زنان [[بنیهاشم]] مجلس سوگواری برپا میکرد.<ref>ادب الطف، ص74.</ref>او هر روز با نوهاش عبیدالله، فرزند عباس، به بقیع میرفت و سرودههایی را که خود در رثای عباس سروده بود، میخواند و دردمندانه میگریست. وی در این سرودهها، مردم را از ام البنین خواندن خود نهی میکرد؛ زیرا چهار پسرش را که همچون شیر بیشه بودند، از دست داده بود و دیگر پسری نداشت که به نام آنان «مادر پسران» خوانده شود. نیز در سرودههای دیگر، از شاهدان نبرد پسرانش میپرسد: چگونه گرز آهنین بر سر عباس فرود آمد؟ و خود پاسخ میدهد: اگر عباس دست داشت و شمشیرش در دستانش بود، کسی به او نزدیک نمیشد.<ref>شرح الاخبار، ج3، ص186؛ ابصار العین، ص64؛ مع رکب الحسین، ج6، ص410.</ref>مردم نزد او گرد میآمدند و با وی در گریستن همنوا میشدند. گفتهاند که حتی [[مروان بن حکم اموی]]، از دشمنان اهل بیت، نیز با شنیدن سرودههای جانسوز او میگریست.<ref>مقاتل الطالبیین، ص90؛ شرح الاخبار، ج3، ص186؛ بحار الانوار، ج45، ص56.</ref> | به گزارش شماری از منابع، ام البنین در پی آگاهی از واقعه کربلا، برای جان امام حسین(ع) بیش از پسرانش نگران بود. او از حال امام جویا شد و گفت: اگر حسین زنده باشد، غمی نیست که فرزندانم را از دست داده باشم.<ref>شرح الاخبار، ج3، ص186؛ تنقیح المقال، ج3، ص70؛ اشعار النساء، ص133.</ref>این سخن او را دلیل اخلاص کامل او به [[اهل بیت]] به ویژه امام حسین(ع) دانستهاند. | ||
از آن پس وی در خانهاش با حضور زنان [[بنیهاشم]] مجلس سوگواری برپا میکرد.<ref>ادب الطف، ص74.</ref>او هر روز با نوهاش عبیدالله، فرزند عباس، به بقیع میرفت و سرودههایی را که خود در رثای عباس سروده بود، میخواند و دردمندانه میگریست. وی در این سرودهها، مردم را از ام البنین خواندن خود نهی میکرد؛ زیرا چهار پسرش را که همچون شیر بیشه بودند، از دست داده بود و دیگر پسری نداشت که به نام آنان «مادر پسران» خوانده شود. نیز در سرودههای دیگر، از شاهدان نبرد پسرانش میپرسد: چگونه گرز آهنین بر سر عباس فرود آمد؟ و خود پاسخ میدهد: اگر عباس دست داشت و شمشیرش در دستانش بود، کسی به او نزدیک نمیشد.<ref>شرح الاخبار، ج3، ص186؛ ابصار العین، ص64؛ مع رکب الحسین، ج6، ص410.</ref>مردم نزد او گرد میآمدند و با وی در گریستن همنوا میشدند. گفتهاند که حتی [[مروان بن حکم اموی]]، از دشمنان اهل بیت، نیز با شنیدن سرودههای جانسوز او میگریست.<ref>مقاتل الطالبیین، ص90؛ شرح الاخبار، ج3، ص186؛ بحار الانوار، ج45، ص56.</ref> | |||
محبت خالصانه ام البنین به اهل بیت و نیز شهادت فرزندانش در رکاب سیدالشهدا(ع) موجب شده تا [[شیعیان]] برای او جایگاهی والا و ارزشی ویژه قائل باشند و از او نزد [[خدا]] شفاعت طلبند. | |||
==رحلت== | ==رحلت== | ||
هنگام درگذشت وی را 13 جمادی الثانی سال 64 یا 70ق. گزارش کردهاند.<ref>ام البنین، ص41.</ref>برخی مدفن او را در بقیع، سمت چپِ ورودی و کنار صفیه و عاتکه، عمههای پیامبر(ص) دانستهاند.<ref>آثار اسلامی، ص349.</ref>اما شماری دیگر این سخن را رد کردهاند؛ زیرا افزون بر فقدان شاهد تاریخی در منابع اصیل، حتی در سفرنامههای دو سده اخیر، از این گزارش خبری در دست نیست. از این رو، میتوان گفت قبر وی میبایست کنار دیگر همسران امیرمؤمنان(ع) و فرزندان ایشان در بقیع باشد؛ اما مکان دقیق آن مشخص نیست.<ref>تاریخ حرم، ص275.</ref> | هنگام درگذشت وی را 13 جمادی الثانی سال 64 یا 70ق. گزارش کردهاند.<ref>ام البنین، ص41.</ref>برخی مدفن او را در بقیع، سمت چپِ ورودی و کنار صفیه و عاتکه، عمههای پیامبر(ص) دانستهاند.<ref>آثار اسلامی، ص349.</ref>اما شماری دیگر این سخن را رد کردهاند؛ زیرا افزون بر فقدان شاهد تاریخی در منابع اصیل، حتی در سفرنامههای دو سده اخیر، از این گزارش خبری در دست نیست. از این رو، میتوان گفت قبر وی میبایست کنار دیگر همسران امیرمؤمنان(ع) و فرزندان ایشان در بقیع باشد؛ اما مکان دقیق آن مشخص نیست.<ref>تاریخ حرم، ص275.</ref> | ||
==نسل امام علی از ام البنین== | ==نسل امام علی از ام البنین== | ||
خط ۷۷: | خط ۷۴: | ||
==امامزادگان از نسل ام البنین== | ==امامزادگان از نسل ام البنین== | ||
در ایران، شماری از تبار حضرت عباس دارای آرامگاه و بارگاه هستند و مردم به زیارت آنان میروند. امامزاده سید (شاه سید علی) در قم از آن جمله است که نسب او را این گونه گزارش کردهاند: علی بن ابراهیم بن جعفر بن عباس بن امیر المؤمنین.<ref>تربت پاکان قم، ج1، ص150؛ تربت پاکان آثار و بناهای قدیم، ج2، ص103.</ref>البته بیشتر نوادگان عباس در [[عربستان]] و کشورهایی مانند [[عراق]]، [[مصر]]، [[اردن]] و ترکمنستان پراکندهاند که از ایشان برخی در دانش و ادب و شعر و [[حدیث]] سرآمد دوران خویش بودهاند؛ از جمله ابویعلی حمزة بن قاسم بن علی بن حمزة بن حسن بن عبیدالله بن عباس از محدثان مورد اعتماد شیعه و صاحب کتاب التوحید، الزیاره و المناسک که مزار او در [[حله]] عراق معروف است و مردم به زیارتش میروند.<ref>رجال النجاشی، ص140؛ بحار الانوار، ج48، ص315؛ ج53، ص286؛ الکنی و الالقاب، ج1، ص186.</ref> | در ایران، شماری از تبار حضرت عباس دارای آرامگاه و بارگاه هستند و مردم به زیارت آنان میروند. امامزاده سید ( [[شاه سید علی]] ) در قم از آن جمله است که نسب او را این گونه گزارش کردهاند: علی بن ابراهیم بن جعفر بن عباس بن امیر المؤمنین.<ref>تربت پاکان قم، ج1، ص150؛ تربت پاکان آثار و بناهای قدیم، ج2، ص103.</ref>البته بیشتر نوادگان عباس در [[عربستان]] و کشورهایی مانند [[عراق]]، [[مصر]]، [[اردن]] و [[ترکمنستان]] پراکندهاند که از ایشان برخی در دانش و ادب و شعر و [[حدیث]] سرآمد دوران خویش بودهاند؛ از جمله ابویعلی حمزة بن قاسم بن علی بن حمزة بن حسن بن عبیدالله بن عباس از محدثان مورد اعتماد شیعه و صاحب کتاب التوحید، الزیاره و المناسک که مزار او در [[حله]] عراق معروف است و مردم به زیارتش میروند.<ref>رجال النجاشی، ص140؛ بحار الانوار، ج48، ص315؛ ج53، ص286؛ الکنی و الالقاب، ج1، ص186.</ref> | ||
==برای مطالعه بیشتر== | |||
*ام البنین، نوشته محمدرضا عبدالامیر انصاری. | |||
*ام البنین، نوشته محمدعلی سالکی. | |||
*افتخار مادری: بانو ام البنین (علیهاالسلام)، نوشته مهدی وحیدی صدر. | |||
*ام البنین (س) مادر علمدار، مهدی غلامی مهرآبادی. | |||
==پیوند به بیرون== | |||
*[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1288380/ام-البنین-علیها-السلام-نماد-ایثار-و-از-خودگذشتگی?q=ام البنین زهرا زحمتکش، ویژگی ها و فضایل ام البنین علیهما السلام، پژوهش نامه معارف حسینی، تابستان 1396 - شماره6، (28 صفحه - از 91 تا 118).] | |||
*[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/470613/تاریخ--ام-البنین-(س)-مادر-مهتاب?q=ام البنین طیبی، ن، تاریخ: ام البنین (س) مادر مهتاب، فرهنگ کوثر، آذر 1377 - شماره 21 (5 صفحه - از 57 تا 61).] | |||
*[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1288380/ام-البنین-علیها-السلام-نماد-ایثار-و-از-خودگذشتگی?q=ام البنین سیدنژاد، سیدرضی، ام البنین علیها السلام نماد ایثار و از خودگذشتگی، مجله پیام، زمستان 1396 - شماره 127 (10 صفحه - از 115 تا 124).] | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۹: | ||
| ویرایش = شد | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = شد | | لینکدهی = شد | ||
| عکس = شد | | عکس = شد | ||
| جعبه نقل قول = | | جعبه نقل قول = | ||
| پیوند به بیرون = | | پیوند به بیرون = | ||
| مطالعه بیشتر = | | مطالعه بیشتر = | ||
| پانویس و منابع = شد | | پانویس و منابع = شد | ||
| ناوبری = شد | | ناوبری = شد | ||
خط ۱۹۴: | خط ۱۹۹: | ||
}}<onlyinclude> | }}<onlyinclude> | ||
[[رده:همسران امام علی]] | [[رده:همسران امام علی]] | ||
[[رده:مدفونان در بقیع]] | |||
[[رده:همسران امام علی]] | |||
[[رده:مقالههای تکمیلشده]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۱۲
مزار حضرت ام البنین(س) در بقیع | |
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | فاطمه دختر حِزام بن خالد بن ربیعه |
لقب | ام البنین |
زادروز و زادگاه | سال پنجم قمری |
محل زندگی | کوفه، مدینه |
نسب/قبیله | بنیکلاب بن ربیعه از تیرههای قبیله بنیعامر بن صعصعه |
درگذشت/شهادت | ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ق مدینه |
مدفن | قبرستان بقیع |
اُمّ البنین، همسر امام علی(ع) و از دفن شدگان در بقیع، از قبیله بنیعامر بن صعصعه از عرب عدنانی است. به پیشنهاد عقیل به همسری امام علی(ع) درآمد. او مانند مادری واقعی از فرزندان امیر مومنان پرستاری میکرد. او به خاطر داشتن چهار فرزند پسر از امام علی(ع) به نامهای عباس، جعفر، عبدالله و عثمان، ام البنین لقب گرفت. همه فرزندان او در کربلا و در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند. هنگام باخبر شدن از واقعه کربلا او درباره امام حسین(ع) میپرسید و می گفت: اگر حسین زنده باشد، غمی نیست که فرزندانم را از دست داده باشم. ام البنین در 13 جمادی الثانی سال 64 یا 70ق درگذشت و در بقیع مدفون شد. نسل امام علی(ع) از ام البنین فقط از طریق عبیدالله بن عباس ادامه یافت.
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فاطمه دختر حِزام/ حرام[۱] بن خالد بن ربیعه، از تیره بنیکلاب بن ربیعه از قبیله بنیعامر بن صعصعه از عرب عدنانی است.[۲]برخی صحابهنگاران از حزام با تعبیر «له ادراک» یاد کردهاند؛ یعنی دوران پیامبر را درک کرده، اما صحابی نبوده است. [۳]مادر ام البنین، ثُمامه (لیلی[۴] دختر سهیل بن عامر بن مالک نیز به تیره بنیکلاب نسب میبرد. [۵]عاتکه یکی از جدههای ام البنین را دختر عبد شمس بن عبد مناف خواندهاند.[۶] عموی او، لبید بن ربیعه، از شاعران مشهور عرب است.[۷]هنگام ولادت وی مشخص نیست. برخی تولد او را حدود سال پنجم ق. دانستهاند.[۸]ام البنین را زنی شاعر و فصیح[۹]و از خانوادهای اصیل و شجاع شمردهاند.[۱۰]
ازدواج با امام علی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از زندگی او تا پیش از ازدواجش با امام علی(ع) خبری در دست نیست. پس از شهادت حضرت زهرا(س) به همسری امام علی(ع) درآمد. با توجه به تولد نخستین فرزند او، عباس، به سال 26ق.[۱۱]و وجود گزارشهایی درباره ازدواج حضرت علی با اُمامه، خواهر زاده حضرت فاطمه(س) بر پایه وصیت ایشان، [۱۲] به نظر میرسد ازدواج ام البنین حدود سال 25ق. رخ داده باشد. نیز گزارشهایی از ازدواج او به عنوان دومین همسر امام علی(ع) در دست است.[۱۳]
به هر روی، امیر مؤمنان(ع) از برادرش عقیل که به نسب عرب آشنا بود، خواست تا زنی از خاندانی اصیل و شجاع را برای او خواستگاری کند تا از او دارای فرزندانی شجاع شود. عقیل با اعتقاد به شجاعت پدران ام البنین، او را برای ازدواج با ایشان پیشنهاد کرد.[۱۴]بر پایه گزارشهایی، پدران و خویشان ام البنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بودند؛ چنانکه ابوبره عامر بن مالک، جد دوم او، در میان قبایل عرب در شجاعت بینظیر خوانده شده و از او با تعبیر کنایی «مُلاعِب الاَسِنّه» (بازیگر با نیزهها) یاد کردهاند.[۱۵]به گزارش ابن عبدالبر، وی پیش از مسلمان شدن نزد رسول خدا آمد و با تقدیم هدایایی، از ایشان خواست مبلغانی را به نجد اعزام کند.[۱۶]
پرستاری از فرزندان حضرت زهرا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بر پایه گزارشهایی که در شماری از منابع متاخر آمدهاند، ام البنین پس از خواستگاری امام علی(ع)، سوگند یاد کرد که برای فرزندان ایشان همچون مادری دلسوز باشد. با ورود ام البنین به خانه امیر مؤمنان، او ضمن پرستاری از کودکان امام، همانند مادر واقعی با آنان رفتار میکرد. آنان نیز او را بسیار دوست میداشتند.[۱۷]آوردهاند که ام البنین از امام علی(ع) خواست که او را فاطمه صدا نکند؛ زیرا ممکن است فرزندان حضرت زهرا(س) با شنیدن این نام، به یاد مادرشان افتند و غمگین شوند.[۱۸]
فرزندان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ثمره ازدواج ام البنین با علی(ع)، فرزندانی به نامهای عباس، جعفر، عبدالله و عثمان بود.[۱۹]شماری دیگر، ابوبکر را نیز بر فرزندان او افزوده[۲۰]و شماری از عثمان یاد نکردهاند.[۲۱]به سبب داشتن این پسران، فاطمه به ام البنین (مادر پسران) شهرت یافت. منابع بیش از این به زندگی او در مدینه و هجرتش به کوفه در دوران خلافت امیر مؤمنان (35-40ق.) و نیز به ازدواج او پس از شهادت امام علی(ع) اشاره نکردهاند. این شاید از این رو است که وی دیگر ازدواج نکرد و حتی آن گاه که برخی همسران امام علی(ع) برای مشورت درباره ازدواجشان نزد ام البنین آمدند، به آنان سفارش کرد که سزاوار نیست پس از علی، با مردی دیگر پیمان همسری ببندند و آنان نیز به سفارش وی عمل کردند.[۲۲]
شهادت فرزندان در کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ام البنین در کربلا حضور نداشت؛ اما فرزندانش همگی در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند. عثمان با کنیه ابوعمرو در 21 سالگی، جعفر با کنیه ابوعبدالله در 29سالگی[۲۳]و عبدالله (اکبر)[۲۴]با کنیه ابومحمد در 25 سالگی به شهادت رسیدند.[۲۵]عباس که از او با لقب عباس الاکبر و با کنیه ابوالفضل یاد شده است، [۲۶] از دیگر برادران تنی خود بزرگتر و واپسین شهید از آنان است.[۲۷]در شب تاسوعا عبدالله بن ابیالمحل بن حزام، برادرزاده ام البنین، و نیز شمر بن ذی الجوشن کلابی، از قبیله ام البنین، اماننامهای را از عبیدالله بن زیاد برای فرزندان ام البنین در کربلا آوردند؛ اما با واکنش تند ایشان روبهرو شدند.[۲۸]
سوگواری برای امام حسین و فرزندان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به گزارش شماری از منابع، ام البنین در پی آگاهی از واقعه کربلا، برای جان امام حسین(ع) بیش از پسرانش نگران بود. او از حال امام جویا شد و گفت: اگر حسین زنده باشد، غمی نیست که فرزندانم را از دست داده باشم.[۲۹]این سخن او را دلیل اخلاص کامل او به اهل بیت به ویژه امام حسین(ع) دانستهاند.
از آن پس وی در خانهاش با حضور زنان بنیهاشم مجلس سوگواری برپا میکرد.[۳۰]او هر روز با نوهاش عبیدالله، فرزند عباس، به بقیع میرفت و سرودههایی را که خود در رثای عباس سروده بود، میخواند و دردمندانه میگریست. وی در این سرودهها، مردم را از ام البنین خواندن خود نهی میکرد؛ زیرا چهار پسرش را که همچون شیر بیشه بودند، از دست داده بود و دیگر پسری نداشت که به نام آنان «مادر پسران» خوانده شود. نیز در سرودههای دیگر، از شاهدان نبرد پسرانش میپرسد: چگونه گرز آهنین بر سر عباس فرود آمد؟ و خود پاسخ میدهد: اگر عباس دست داشت و شمشیرش در دستانش بود، کسی به او نزدیک نمیشد.[۳۱]مردم نزد او گرد میآمدند و با وی در گریستن همنوا میشدند. گفتهاند که حتی مروان بن حکم اموی، از دشمنان اهل بیت، نیز با شنیدن سرودههای جانسوز او میگریست.[۳۲]
محبت خالصانه ام البنین به اهل بیت و نیز شهادت فرزندانش در رکاب سیدالشهدا(ع) موجب شده تا شیعیان برای او جایگاهی والا و ارزشی ویژه قائل باشند و از او نزد خدا شفاعت طلبند.
رحلت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
هنگام درگذشت وی را 13 جمادی الثانی سال 64 یا 70ق. گزارش کردهاند.[۳۳]برخی مدفن او را در بقیع، سمت چپِ ورودی و کنار صفیه و عاتکه، عمههای پیامبر(ص) دانستهاند.[۳۴]اما شماری دیگر این سخن را رد کردهاند؛ زیرا افزون بر فقدان شاهد تاریخی در منابع اصیل، حتی در سفرنامههای دو سده اخیر، از این گزارش خبری در دست نیست. از این رو، میتوان گفت قبر وی میبایست کنار دیگر همسران امیرمؤمنان(ع) و فرزندان ایشان در بقیع باشد؛ اما مکان دقیق آن مشخص نیست.[۳۵]
نسل امام علی از ام البنین[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نسل امام علی(ع) از همسرش ام البنین تنها از طریق عُبیدالله بن عباس استمرار یافت: [۳۶]
1. عبیدالله بن حسن بن عبیدالله بن عباس که به سال 204ق. به امارت حرمین رسید و امیر الحاج آن سال بود.[۳۷]
2. فضل بن حسن بن عبیدالله که به وی ابن هاشمیه میگفتند و نزد خلفا دارای حشمت و احترام بود.[۳۸]
3. محمد بن علی بن حمزه که شاعر و راوی حدیث امام حسن عسکری(ع) بود و مادر امام پس از شهادت فرزندش در منزل او ماند.[۳۹]
4. عباس بن حسن بن عبیدالله که به اعتقاد علویان در شعر سرآمد فرزندان ابوطالب بود و در بقیع دفن شد.[۴۰]
امامزادگان از نسل ام البنین[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در ایران، شماری از تبار حضرت عباس دارای آرامگاه و بارگاه هستند و مردم به زیارت آنان میروند. امامزاده سید ( شاه سید علی ) در قم از آن جمله است که نسب او را این گونه گزارش کردهاند: علی بن ابراهیم بن جعفر بن عباس بن امیر المؤمنین.[۴۱]البته بیشتر نوادگان عباس در عربستان و کشورهایی مانند عراق، مصر، اردن و ترکمنستان پراکندهاند که از ایشان برخی در دانش و ادب و شعر و حدیث سرآمد دوران خویش بودهاند؛ از جمله ابویعلی حمزة بن قاسم بن علی بن حمزة بن حسن بن عبیدالله بن عباس از محدثان مورد اعتماد شیعه و صاحب کتاب التوحید، الزیاره و المناسک که مزار او در حله عراق معروف است و مردم به زیارتش میروند.[۴۲]
برای مطالعه بیشتر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ام البنین، نوشته محمدرضا عبدالامیر انصاری.
- ام البنین، نوشته محمدعلی سالکی.
- افتخار مادری: بانو ام البنین (علیهاالسلام)، نوشته مهدی وحیدی صدر.
- ام البنین (س) مادر علمدار، مهدی غلامی مهرآبادی.
پیوند به بیرون[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- البنین زهرا زحمتکش، ویژگی ها و فضایل ام البنین علیهما السلام، پژوهش نامه معارف حسینی، تابستان 1396 - شماره6، (28 صفحه - از 91 تا 118).
- البنین طیبی، ن، تاریخ: ام البنین (س) مادر مهتاب، فرهنگ کوثر، آذر 1377 - شماره 21 (5 صفحه - از 57 تا 61).
- البنین سیدنژاد، سیدرضی، ام البنین علیها السلام نماد ایثار و از خودگذشتگی، مجله پیام، زمستان 1396 - شماره 127 (10 صفحه - از 115 تا 124).
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ مروج الذهب، ج3، ص63؛ العقد الفرید، ج5، ص134.
- ↑ المعارف، ص88؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص213؛ جمهرة انساب العرب، ص37.
- ↑ الاصابه، ج2، ص145.
- ↑ عمدة الطالب، ص356.
- ↑ انساب الاشراف، ج3، ص389؛ جمهرة انساب العرب، ص282.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ص87؛ ابصار العین، ص56.
- ↑ انساب الاشراف، ج2، ص412؛ تاریخ طبری، ج11، ص541.
- ↑ ام البنین سیدة نساء العرب، ص9؛ اعیان الشیعه، ج8، ص389؛ ستاره درخشان، ص12.
- ↑ اعلام النساء، ج4، ص40؛ اعیان الشیعه، ج8، ص389.
- ↑ عمدة الطالب، ص357؛ اعیان الشیعه، ج8، ص389.
- ↑ تنقیح المقال، ج2، ص128.
- ↑ المناقب، ج3، ص137؛ اسد الغابه، ج6، ص22.
- ↑ تاریخ طبری، ج5، ص153؛ تذکرة الخواص، ص57.
- ↑ عمدة الطالب، ص357؛ تنقیح المقال، ج2، ص128؛ اشعار النساء، ص131.
- ↑ عمدة الطالب، ص356؛ الاصابه، ج2، ص396؛ تنقیح المقال، ج2، ص128.
- ↑ الاستیعاب، ج4، ص1450؛ اسد الغابه، ج3، ص36.
- ↑ ام البنین سیدة نساء العرب، ص50؛ ادب الطف، ص74؛ العباس رجل العقیدة و الجهاد، ص34.
- ↑ ستاره درخشان، ص94.
- ↑ الطبقات، ج3، ص14؛ انساب الاشراف، ج3، ص390؛ المنتظم، ج5، ص69.
- ↑ الامامة و السیاسه، ج2، ص12؛ العقد الفرید، ج5، ص134؛ جمهرة انساب العرب، ص38.
- ↑ المعارف، ص88؛ مروج الذهب، ج3، ص63؛ الاختصاص، ص82.
- ↑ ستاره درخشان، ص48.
- ↑ الطبقات، ج3، ص14؛ انساب الاشراف، ج2، ص413؛ المناقب، ج3، ص259.
- ↑ المجدی، ص15.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ص87؛ رجال طوسی، ص99، 102؛ اعلام الوری، ج1، ص395.
- ↑ انساب الاشراف، ج2، ص413؛ مقاتل الطالبیین، ص89؛ المجدی، ص15.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ص84؛ شرح الاخبار، ج3، ص184.
- ↑ تاریخ طبری، ج5، ص415؛ الفتوح، ج5، ص94؛ الارشاد، ج2، ص89.
- ↑ شرح الاخبار، ج3، ص186؛ تنقیح المقال، ج3، ص70؛ اشعار النساء، ص133.
- ↑ ادب الطف، ص74.
- ↑ شرح الاخبار، ج3، ص186؛ ابصار العین، ص64؛ مع رکب الحسین، ج6، ص410.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ص90؛ شرح الاخبار، ج3، ص186؛ بحار الانوار، ج45، ص56.
- ↑ ام البنین، ص41.
- ↑ آثار اسلامی، ص349.
- ↑ تاریخ حرم، ص275.
- ↑ انساب الاشراف، ج2، ص412؛ تاریخ طبری، ج5، ص153؛ الشجرة المبارکه، ص184.
- ↑ نهایة الارب، ج22، ص211؛ عمدة الطالب، ص357.
- ↑ المجدی، ص232؛ عمدة الطالب، ص357.
- ↑ رجال النجاشی، ص347؛ المجدی، ص235؛ عمدة الطالب، ص358.
- ↑ المجدی، ص236؛ عمدة الطالب، ص395.
- ↑ تربت پاکان قم، ج1، ص150؛ تربت پاکان آثار و بناهای قدیم، ج2، ص103.
- ↑ رجال النجاشی، ص140؛ بحار الانوار، ج48، ص315؛ ج53، ص286؛ الکنی و الالقاب، ج1، ص186.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- آثار اسلامی مکه و مدینه: رسول جعفریان، قم، مشعر، 1386ش
- ابصار العین فی انصار الحسین: محمد السماوی، به کوشش الطبسی، مرکز الدراسات الاسلامیه، 1419ق
- الاختصاص: المفید (م. 413ق.)، به کوشش غفاری و زرندی، بیروت، دار المفید، 1414ق
- ادب الطف او شعراء الحسین: جواد شبّر، بیروت، مؤسسة التاریخ، 1422ق
- الارشاد: المفید (م. 413ق.)، بیروت، دار المفید، 1414ق
- الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412ق
- اسد الغابه: ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار الفکر، 1409ق
- اشعار النساء المؤمنات: ام علی، نشر سعید بن جبیر، 1413ق
- الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق
- اعلام النساء فی عالمی العرب و الاسلام: عمر رضا کحاله، دمشق، المکتبة الهاشمیه
- اعلام الوری: الطبرسی (م. 548ق.)، قم، آل البیت، 1417ق
- اعیان الشیعه: سید محسن الامین (م. 1371ق.)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف
- ام البنین سیدة نساء العرب: السید مهدی السیوج، المکتبة الحیدریه، 1377ق
- ام البنین3: ام زینب الکتبی، المکتبة الحیدریه
- الامامة و السیاسه: ابن قتیبه (م. 276ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، الرضی، 1413ق
- انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق
- بحار الانوار: المجلسی (م. 1110ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق
- تاریخ حرم ائمه بقیع: محمد صادق نجمی، قم، مشعر، 1380ش
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق
- تذکرة الخواص: سبط بن الجوزی (م. 654ق.)، قم، الرضی، 1418ق
- تربت پاکان آثار و بناهای قدیم قم: مدرس طباطبایی، قم، مهر
- تربت پاکان قم شرح حال مدفونین در سرزمین قم: عبدالحسین جواهر کلام، قم، انصاریان، 1424ق
- تنقیح المقال فی علم الرجال: المامقانی (م. 1351ق.)، نجف، المرتضویه، 1352ق
- جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م. 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق
- رجال طوسی: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، 1415ق
- رجال النجاشی: النجاشی (م. 450ق.)، به کوشش شبیری زنجانی، قم، نشر اسلامی، 1418ق
- ستاره درخشان مدینه حضرتام البنین: علی ربانی خلخالی، مکتب الحسین(ع)، 1425ق
- الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیه: الفخر الرازی (م. 606ق.)، به کوشش الرجائی، قم، مکتبة النجفی، 1409ق
- شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار: النعمان المغربی (م. 363ق.)، به کوشش جلالی، قم، نشر اسلامی، 1414ق
- الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق
- عباس رجل العقیدة و الجهاد: محمد علی یوسف الاشیقر، به کوشش محمد صادق، محبین، 1422ق
- العقد الفرید: احمد بن عبد ربه (م. 328ق.)، به کوشش مفید قمیحه، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1404ق
- عمدة الطالب: ابن عنبه (م. 828ق.)، به کوشش آل الطالقانی، نجف، المطبعة الحیدریه، 1380ق
- الفتوح: ابن اعثم الکوفی (م. 314ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، 1411ق
- الکنی و الالقاب: القمی (م. 1359ق.)، تهران، مکتبة الصدر
- المجدی فی انساب الطالبیین: علی بن محمد العلوی (م. 709ق.)، به کوشش المهدوی، قم، مکتبة النجفی، 1409ق
- مروج الذهب: المسعودی (م. 346ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق
- مع رکب الحسین من المدینة الی المدینه: محمد امین الامینی، قم، کوثر غدیر، 1423ق
- المعارف: ابن قتیبه (م. 276ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، 1373ش
- مقاتل الطالبیین: ابوالفرج الاصفهانی (م. 356ق.)، به کوشش سید احمد صقر، بیروت، دار المعرفه
- مناقب آل ابی طالب: ابن شهرآشوب (م. 588ق.)، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، 1376ق
- المنتظم: ابن الجوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق
- نهایة الارب: احمد بن عبدالوهاب النویری (م. 733ق.)، قاهره، دار الکتب و الوثائق، 1423ق.