پرش به محتوا

مهاجران (صدر اسلام): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
Heidar (بحث | مشارکت‌ها)
Heidar (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


{{جعبه اطلاعات رویداد تاریخی
| عنوان = مهاجران
| تصویر = مسیر هجرت.png
| توضیح تصویر = نقشه مسیر هجرت [[پیامبر(ص)]] به مدینه
| نام‌های دیگر =
| نوع رویداد =
| گستره =
| شرح ماجرا = هجرت مسلمانان از [[مکه]] به [[مدینه]]
| طرفین =
| افراد وابسته =
| افراد تاثیرگذار =
| گروه‌های وابسته =
| زمان = سال 13 بعد از [[بعثت]]
| زمان شروع =
| زمان پایان =
| دوره = صدر اسلام
| مکان = از مکه به مدینه
| کشور = [[عربستان]]
| علت = فشار مشرکان مکه بر پیامبر(ص) و نپذیرفتن دعوت او
| اهداف = ایجاد پایگاهی بیرون از مکه برای اسلام
| عاملان = پیامبر(ص) و مسلمانان مکه و مسلمانان مدینه
| نتایج = تاسیس نخستین حکومت اسلامی در مدینه
| پیامدها = جنگ با مشرکان مکه، [[فتح مکه]]، تثبیت اسلام در [[جزیرةالعرب|جزیرةالعرب]]
| رویدادهای وابسته =
| تلفات =
| واکنش‌ها =
| مرتبط =
| بزرگداشت‌ها =
| آیین‌های وابسته =
| بزرگداشت نزد =
| مستندات وابسته =
| منابع مطالعه =
| پایگاه اینترنتی =
| فیلم =
| توضیح فیلم =
}}در سال‌های نخستین [[بعثت]]، [[قریش]] در [[مکه]] سخت‌ترین فشارها را بر مسلمانان وارد آورد. [[پیامبر(ص)]] گروهی از یاران خود را به سرپرستی [[جعفر بن ابی‌طالب]] به [[حبشه]] فرستاد که به «مهاجران حبشه» مشهور شدند. اما مهم‌ترین مهاجرت، هجرت پیامبر(ص) و مسلمانان از مکه به [[مدینه]] در سال 14بعثت/ ۶۲۲ میلادی بود که سرآغاز تشکیل جامعه اسلامی و مبدأ تقویم هجری قمری به شمار می‌رود. مهاجران مصادیق مختلفی در صدر اسلام داشته و فضایلی برای آنان در قرآن و حدیث بیان شده است.


== معنای واژه ==
== معنای واژه ==
مهاجر از ریشه «هَجَرَ» در زبان عربی است که به معنای ترک کردن و فاصله گرفتن است. در اصطلاح اسلامی، مهاجر کسی است که برای حفظ دین خود از وطن خویش کوچ کند و به دیاری دیگر برود.
مهاجر از ریشه «هِجر» در زبان عربی است که به معنای ترک کردن و فاصله گرفتن است.<ref>لسان العرب، ج5ص250</ref> در اصطلاح اسلامی، مهاجر کسی است که برای حفظ دین خود از وطن خویش کوچ کند و به دیاری دیگر برود.<ref>التاریخ القویم، ج1، ص433.</ref>


=== مهاجران ===
=== مهاجران ===
خط ۱۲: خط ۴۸:
پس از بعثت پیامبر اسلام(ص) و افزایش فشار قریش بر تازه‌مسلمانان، به دستور آن حضرت دو بار هجرت به حبشه انجام گرفت<ref>الصحیح من سیره النبی، ج17، ص36.</ref>:
پس از بعثت پیامبر اسلام(ص) و افزایش فشار قریش بر تازه‌مسلمانان، به دستور آن حضرت دو بار هجرت به حبشه انجام گرفت<ref>الصحیح من سیره النبی، ج17، ص36.</ref>:


* '''هجرت نخست (سال پنجم بعثت)''': حدود ده نفر به همراه همسرانشان، از جمله عثمان بن مظعون (به نقلی سرپرست گروه)، عثمان بن عفان، زبیر بن عوام و مصعب بن عمیر راهی حبشه شدند.<ref>السیره النبویه، ج۱ ص 323-321.</ref>
* '''هجرت نخست (سال پنجم بعثت)''': حدود ده نفر به همراه همسرانشان، از جمله عثمان بن مظعون (به نقلی سرپرست گروه)، عثمان بن عفان، زبیر بن عوام و مصعب بن عمیر راهی حبشه شدند.<ref>السیره النبویه، ج۱، ص323-321.</ref>
* '''هجرت دوم''': با سرپرستی [[جعفر بن ابی طالب|جعفر بن ابی‌طالب]]، ۸۳ مرد به همراه خانواده‌هایشان به حبشه مهاجرت کردند.<ref>السیره النبویه، ج1 ص 323-330.</ref>
* '''هجرت دوم''': با سرپرستی [[جعفر بن ابی طالب|جعفر بن ابی‌طالب]]، ۸۳ مرد به همراه خانواده‌هایشان به حبشه مهاجرت کردند.<ref>السیره النبویه، ج1، ص323-330.</ref>


قریش تلاش فراوان کرد تا نجاشی، پادشاه حبشه، را به بازگرداندن مهاجران وادار سازد، اما این کوشش بی‌ثمر ماند.<ref>السیره النبویه، ج1 ص 333-338.</ref>
قریش تلاش فراوان کرد تا نجاشی، پادشاه حبشه، را به بازگرداندن مهاجران وادار سازد، اما این کوشش بی‌ثمر ماند.<ref>السیره النبویه، ج1، ص333-338.</ref>


=== مهاجران به مدینه ===
=== مهاجران به مدینه ===
پس از بیعت عقبه اول و دوم و با شدت گرفتن فشار مشرکان، پیامبر(ص) به مسلمانان اجازه داد به مدینه هجرت کنند.<ref>الطبقات الکبری، ج1، ص175؛ انساب الاشراف، ج1، ص257.</ref> نخستین مهاجران را برخی [[عبدالله مخزومی]] دانسته‌اند.<ref>بهجه المحافل،ج1، ص146.</ref> بنابر برخی نقلها، '''[[مصعب بن عمیر]]''' به عنوان آموزگار قرآن و احکام به مسلمانان [[مدینه]]، نخستین مهاجر بوده است.<ref>السیره النبویه، ج1، ص434؛ الطبقات الکبری، ج1، ص171.</ref> [[پیامبر(ص)]] نیز پس از 13 سال تبلیغ اسلام در [[مکه]]، درپی توطئه مشرکین قریش برای قتلش، در سال چهاردهم بعثت، به مدینه مهاجرت کرد.<ref>البدء و التاریخ، ج۴، ص177.</ref>
پس از بیعت عقبه اول و دوم و با شدت گرفتن فشار مشرکان، پیامبر(ص) به مسلمانان اجازه داد به مدینه هجرت کنند.<ref>الطبقات الکبری، ج1، ص175؛ انساب الاشراف، ج1، ص257.</ref> نخستین مهاجران را برخی [[عبدالله مخزومی]] دانسته‌اند.<ref>بهجه المحافل،ج1، ص146.</ref> بنابر برخی نقلها، '''[[مصعب بن عمیر]]''' به عنوان آموزگار قرآن و احکام به مسلمانان [[مدینه]]، نخستین مهاجر بوده است.<ref>السیره النبویه، ج1، ص434؛ الطبقات الکبری، ج1، ص171.</ref> [[پیامبر(ص)]] نیز پس از 13 سال تبلیغ اسلام در [[مکه]]، درپی توطئه مشرکین قریش برای قتلش، در سال چهاردهم بعثت، به مدینه مهاجرت کرد.<ref>البدء و التاریخ، ج۴، ص177.</ref>


== مهاجران نخستین ==
== نخستین مهاجران ==
آیه «السابقون الاولون من المهاجرین و الانصار» (توبه: ۱۰۰) به مدح مهاجران نخستین اشاره دارد. مفسران در تعیین مصداق آنان دیدگاه‌های گوناگونی دارند:
آیه «السابقون الاولون من المهاجرین و الانصار» (توبه: ۱۰۰) به مدح مهاجران نخستین اشاره دارد. مفسران در تعیین مصداق آنان دیدگاه‌های گوناگونی دارند:


* کسانی که پیش از [[تغییر قبله]](سال دوم [[هجرت]]) اسلام آورده و هجرت کردند.<ref>تفسیر الصنعانی، ج4، ص285؛  تفسیر الطبری، ج14، ص236؛ الاستیعاب، ج1، ص10؛ الاستیعاب، جلد1، ص10.</ref>
* کسانی که پیش از [[تغییر قبله]](سال دوم [[هجرت]]) اسلام آورده و هجرت کردند.<ref>تفسیر الصنعانی، ج4، ص285؛  تفسیر الطبری، ج14، ص236؛ الاستیعاب، ج1، ص10.</ref>
* بیعت‌کنندگان رضوان در حدیبیه(سال ششم هجرت).<ref>امتاع الاسماع، ج9، ص87.</ref>
* بیعت‌کنندگان رضوان در حدیبیه(سال ششم هجرت).<ref>امتاع الاسماع، ج9، ص87.</ref>
* اهل بدر از مهاجر و انصار.<ref>الاستیعاب،ج1، ص14.</ref>
* اهل بدر از مهاجر و انصار.<ref>الاستیعاب،ج1، ص14.</ref>
* مسلمان‌شدگان پیش از هجرت پیامبر(ص).<ref>المیزان، ج9، ص384.</ref>
* مسلمان‌شدگان پیش از هجرت پیامبر(ص).<ref>المیزان، ج9، ص384.</ref>


علامه طباطبایی، با جمع‌بندی، این عنوان را بر کسانی تطبیق می‌دهد که پیش از بدر ایمان آورده و هجرت کرده‌اند.[۱۳]
علامه طباطبایی، در یک جمع‌بندی، این عنوان را بر کسانی تطبیق می‌دهد که پیش از بدر ایمان آورده و هجرت کرده‌اند.<ref>المیزان، ج9، ص386- 384.</ref>
== فضیلت مهاجران ==
== فضیلت مهاجران ==


خط ۴۰: خط ۷۶:


=== در حدیث ===
=== در حدیث ===
، روایات فراوانی درباره فضیلت مهاجران آمده است. از جمله:
روایات فراوانی درباره فضیلت مهاجران آمده است. از جمله:


* برخی مفسران نزول آیه «کُنتم خیرَ أمةٍ أُخرِجَت لِلنّاس» (آل عمران: ۱۱۰) را درباره آنان دانسته‌اند.[۱۴]
* برخی مفسران نزول آیه «کُنتم خیرَ أمةٍ أُخرِجَت لِلنّاس» (آل عمران: ۱۱۰) را درباره مهاجران مدینه دانسته‌اند.<ref>الاستیعاب، ج1، ص10 و 9.</ref>
* در شأن نزول آیات ۳۴ و ۳۵ سوره فاطر، مهاجران کسانی معرفی شده‌اند که بی‌حساب وارد بهشت می‌شوند.[۱۵]
* در شأن نزول آیات ۳۴ و ۳۵ سوره فاطر، مهاجران کسانی معرفی شده‌اند که بی‌حساب وارد بهشت می‌شوند.<ref>مناحل الشفا، ج5، ص271.</ref>
 
البته مفسران یادآور شده‌اند که این مدایح ناظر به وفاداری مهاجران به اسلام و عدم انحراف پس از پیامبر(ص) است.
 
== پیشینه تاریخی ==
در سال‌های نخستین بعثت، قریش سخت‌ترین فشارها را بر مسلمانان وارد آورد. پیامبر(ص) گروهی از یاران خود را به سرپرستی جعفر بن ابی‌طالب به حبشه فرستاد که به «مهاجرت اول» و «مهاجرت دوم به حبشه» مشهور شد.
 
مهم‌ترین هجرت، هجرت پیامبر(ص) و مسلمانان از مکه به مدینه در سال ۶۲۲ میلادی بود که سرآغاز تشکیل جامعه اسلامی و تقویم هجری قمری به شمار می‌رود.
 
== جایگاه در قرآن و سنت ==
در قرآن کریم بارها از مهاجران یاد شده و برای آنان پاداش‌های معنوی وعده داده شده است:<blockquote>«وَالسّابِقونَ الأَوَّلونَ مِنَ المُهاجِرینَ وَالأَنصار...» (توبه: ۱۰۰)</blockquote>پیامبر اسلام(ص) نیز همواره مهاجران را در کنار انصار ستود و پیوند برادری میان آنان برقرار ساخت.
 
== اهمیت هجرت ==
هجرت مهاجران نقطه عطفی در تاریخ اسلام است؛ زیرا:
 
* از پراکندگی مسلمانان جلوگیری کرد.
* زمینه‌ساز تشکیل نخستین حکومت اسلامی شد.
* پیوند میان مهاجران و انصار، نمونه‌ای از همبستگی دینی و اجتماعی در تاریخ اسلام است.


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۶۷: خط ۸۶:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* الامثل فی تفسیر کتاب الله منزل، ناصر مکارم شیرازی، قم، مدرسه الامام علی بن ابی‌طالب، 1379ش.
* الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ابن عبدالبر  (م۴۶۳ق)، تحقیق علی محمد البجاوی بیروت دار الجیل ۱۴۱۲؛
* اطلس قرآن، د. شوقی ابوخلیل، ترجمه محمد کرمانی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۹ ؛
* امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفده و المتاع، مقریزی احمد بن علی (م۸۴۵ق)، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰؛
* البدء و التاریخ، مقدسی مطهر بن طاهر (م۵۰۷ ق )، پورسعید، مکتبه الثقافه الدینیه بی تا؛  
* انساب الاشراف، بلاذری  احمد بن یحیی (م۲۷۹ ق)، تحقیق سهیل زکار و...، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷؛
* البدایه و النهایه، ابن کثیر اسماعیل بن عمر (م۷۷۴ق بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷؛
* البدء و التاریخ، مقدسی مطهر بن طاهر (م۵۰۷ق)، پورسعید، مکتبه الثقافه الدینیه، بی تا؛  
* بهجه المحافل و بغیه الاماثل فی تلخیص المعجزات و السیر و الشمائل، عامری حرضی یحیی بن ابی بکر(م۸۹۳ق)،بیروت، دار صادر، بی تا؛
* تفسیر الصنعانی، صنعانی عبدالرزاق بن همام (م۲۱۱ق)، تحقیق مسلم محمد مصطفی، ریاض، مکتبه الرشد، ۱۴۱۰؛
* تفسیر الطبری( جامع البیان فی تفسیر القرآن)، طبری محمد بن جریر (م۳۱۰قتحقیق احمد محمد شاکر،بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۲۰؛
* التاریخ القویم لمکه و بیت الله الکریم ، کردی محمد طاهر (م۱۴۰۰ق)،  بیروت ،دار خضر، ۱۴۲۰ ؛  
* التاریخ القویم لمکه و بیت الله الکریم ، کردی محمد طاهر (م۱۴۰۰ق)،  بیروت ،دار خضر، ۱۴۲۰ ؛  
* تاریخ  الیعقوبی، یعقوبی احمد بن ابی یعقوب (م بعد از۲۹۲ ق)، بیروت، دار صادر، بی تا؛
* السیره النبویه، ابن هشام عبدالملک(م۲۱۸ق)، تحقیق مصطفی السقا  و...، بیروت، دار المعرفه بی تا؛  
* تاریخ پیامبر اسلام ، آیتی محمد بن ابراهیم، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۹؛
* سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد، صالحی شامی محمد بن یوسف (م۹۴۲ ق )، تحقیق عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴؛ 
السیره النبویه، ابن هشام عبدالملک(م ۲۱۸ق)، تحقیق مصطفی السقا  و...،بیروت، دار المعرفه بی تا؛  
* سیره رسول خدا، رسول جعفریان، قم، دلیل ما، 1383ش.
* الصحیح من سیره النبی، عاملی جعفر مرتضی (م1441ق)، قم، دار الحدیث، 1385؛
* الصحیح من سیره النبی، عاملی جعفر مرتضی (م1441ق)، قم، دار الحدیث، 1385؛
* گناهان کبیره، شهید محراب آیت الله دستغیب سید عبدالحسین، تهیه و تنظیم سید محمد هاشم دستغیب،شیراز، کانون تربیت، بی تا؛
* لسان العرب، ابن منظور محمد بن مکرم (م711ق)، قم، نشر ادب الحوزه، 1405؛  
* لسان العرب، ابن منظور محمد بن مکرم (م711ق)، قم، نشر ادب الحوزه، 1405؛  
* منتخب میزان الحکمه، ریشهری محمد، تلخیص سید احمد حسینی، قم، دار الحدیث، 1422؛
* الطبقات الکبری، ابن سعد(م۲۳۰ق)، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰؛
* مهاجرت به حبشه، محمد فارس الجمیل، ترجمه علیرضا ذکاوتی، قم، کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران، بی‌تا.
* کشف الایات؛ المختصر الکبیر  فی سیره النبی محمد(ص)، ابن جماعه حموی عبدالعزیز بن محمد(م۷۶۷ق)، تحقیق کرم حلمی فرحات، قاهره، الدار الثقافه، ۱۴۲۶؛ {{پایان}}
* الهجره النبویه من خروجه من مکه الی استقراره بالمدینه، طرهوبی کعبی محمد بن رزق، جده، مکتبه العلم، 1414.
{{پایان}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۳:۰۷

مهاجران
نقشه مسیر هجرت پیامبر(ص) به مدینه
شرح ماجراهجرت مسلمانان از مکه به مدینه
زمانسال 13 بعد از بعثت
دورهصدر اسلام
مکاناز مکه به مدینه
کشورعربستان
علتفشار مشرکان مکه بر پیامبر(ص) و نپذیرفتن دعوت او
اهدافایجاد پایگاهی بیرون از مکه برای اسلام
عاملانپیامبر(ص) و مسلمانان مکه و مسلمانان مدینه
نتایجتاسیس نخستین حکومت اسلامی در مدینه
پیامدهاجنگ با مشرکان مکه، فتح مکه، تثبیت اسلام در جزیرةالعرب

در سال‌های نخستین بعثت، قریش در مکه سخت‌ترین فشارها را بر مسلمانان وارد آورد. پیامبر(ص) گروهی از یاران خود را به سرپرستی جعفر بن ابی‌طالب به حبشه فرستاد که به «مهاجران حبشه» مشهور شدند. اما مهم‌ترین مهاجرت، هجرت پیامبر(ص) و مسلمانان از مکه به مدینه در سال 14بعثت/ ۶۲۲ میلادی بود که سرآغاز تشکیل جامعه اسلامی و مبدأ تقویم هجری قمری به شمار می‌رود. مهاجران مصادیق مختلفی در صدر اسلام داشته و فضایلی برای آنان در قرآن و حدیث بیان شده است.

معنای واژه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مهاجر از ریشه «هِجر» در زبان عربی است که به معنای ترک کردن و فاصله گرفتن است.[۱] در اصطلاح اسلامی، مهاجر کسی است که برای حفظ دین خود از وطن خویش کوچ کند و به دیاری دیگر برود.[۲]

مهاجران[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مهاجران (عربی: مهاجرین) عنوانی است که در تاریخ صدر اسلام به مسلمانانی داده شد که در آغاز دعوت پیامبر اسلام(ص)، به سبب فشارها و آزار مشرکان مکه، سرزمین خود را ترک کرده و به حبشه یا مدینه هجرت کردند. در مقابل آنان، گروهی از مسلمانان مدینه که از این مهاجران پشتیبانی کردند، انصار نامیده شدند.

اقسام مهاجران[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مهاجران به حبشه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از بعثت پیامبر اسلام(ص) و افزایش فشار قریش بر تازه‌مسلمانان، به دستور آن حضرت دو بار هجرت به حبشه انجام گرفت[۳]:

  • هجرت نخست (سال پنجم بعثت): حدود ده نفر به همراه همسرانشان، از جمله عثمان بن مظعون (به نقلی سرپرست گروه)، عثمان بن عفان، زبیر بن عوام و مصعب بن عمیر راهی حبشه شدند.[۴]
  • هجرت دوم: با سرپرستی جعفر بن ابی‌طالب، ۸۳ مرد به همراه خانواده‌هایشان به حبشه مهاجرت کردند.[۵]

قریش تلاش فراوان کرد تا نجاشی، پادشاه حبشه، را به بازگرداندن مهاجران وادار سازد، اما این کوشش بی‌ثمر ماند.[۶]

مهاجران به مدینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از بیعت عقبه اول و دوم و با شدت گرفتن فشار مشرکان، پیامبر(ص) به مسلمانان اجازه داد به مدینه هجرت کنند.[۷] نخستین مهاجران را برخی عبدالله مخزومی دانسته‌اند.[۸] بنابر برخی نقلها، مصعب بن عمیر به عنوان آموزگار قرآن و احکام به مسلمانان مدینه، نخستین مهاجر بوده است.[۹] پیامبر(ص) نیز پس از 13 سال تبلیغ اسلام در مکه، درپی توطئه مشرکین قریش برای قتلش، در سال چهاردهم بعثت، به مدینه مهاجرت کرد.[۱۰]

نخستین مهاجران[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آیه «السابقون الاولون من المهاجرین و الانصار» (توبه: ۱۰۰) به مدح مهاجران نخستین اشاره دارد. مفسران در تعیین مصداق آنان دیدگاه‌های گوناگونی دارند:

  • کسانی که پیش از تغییر قبله(سال دوم هجرت) اسلام آورده و هجرت کردند.[۱۱]
  • بیعت‌کنندگان رضوان در حدیبیه(سال ششم هجرت).[۱۲]
  • اهل بدر از مهاجر و انصار.[۱۳]
  • مسلمان‌شدگان پیش از هجرت پیامبر(ص).[۱۴]

علامه طباطبایی، در یک جمع‌بندی، این عنوان را بر کسانی تطبیق می‌دهد که پیش از بدر ایمان آورده و هجرت کرده‌اند.[۱۵]

فضیلت مهاجران[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در قرآن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در قرآن کریم بارها از مهاجران یاد شده است:

  • به‌صورت مستقیم 5 بار: «المهاجرین» (توبه: ۱۰۰، ۱۱۷؛ نور: ۲۲؛ احزاب: ۶؛ حشر: ۸).
  • به‌صورت «الذین هاجروا» یا مشابه آن (آل‌عمران: ۱۹۵؛ نحل: ۴۱، ۱۱۰؛ انفال: ۷۴، ۷۵؛ توبه: ۲۰).
  • درباره زنان مهاجر نیز در سوره احزاب (آیه ۵۰) و ممتحنه (آیه ۱۰) یاد شده است.[۱۶]

در این آیات، مهاجران ستوده و وعده پاداش الهی به آنان داده شده یا برخی احکام ویژه آنان بیان شده است.

در حدیث[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روایات فراوانی درباره فضیلت مهاجران آمده است. از جمله:

  • برخی مفسران نزول آیه «کُنتم خیرَ أمةٍ أُخرِجَت لِلنّاس» (آل عمران: ۱۱۰) را درباره مهاجران مدینه دانسته‌اند.[۱۷]
  • در شأن نزول آیات ۳۴ و ۳۵ سوره فاطر، مهاجران کسانی معرفی شده‌اند که بی‌حساب وارد بهشت می‌شوند.[۱۸]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. لسان العرب، ج5ص250
  2. التاریخ القویم، ج1، ص433.
  3. الصحیح من سیره النبی، ج17، ص36.
  4. السیره النبویه، ج۱، ص323-321.
  5. السیره النبویه، ج1، ص323-330.
  6. السیره النبویه، ج1، ص333-338.
  7. الطبقات الکبری، ج1، ص175؛ انساب الاشراف، ج1، ص257.
  8. بهجه المحافل،ج1، ص146.
  9. السیره النبویه، ج1، ص434؛ الطبقات الکبری، ج1، ص171.
  10. البدء و التاریخ، ج۴، ص177.
  11. تفسیر الصنعانی، ج4، ص285؛  تفسیر الطبری، ج14، ص236؛ الاستیعاب، ج1، ص10.
  12. امتاع الاسماع، ج9، ص87.
  13. الاستیعاب،ج1، ص14.
  14. المیزان، ج9، ص384.
  15. المیزان، ج9، ص386- 384.
  16. کشف الایات واژه هجر.
  17. الاستیعاب، ج1، ص10 و 9.
  18. مناحل الشفا، ج5، ص271.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ابن عبدالبر (م۴۶۳ق)، تحقیق علی محمد البجاوی بیروت دار الجیل ۱۴۱۲؛
  • امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفده و المتاع، مقریزی احمد بن علی (م۸۴۵ق)، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰؛
  • انساب الاشراف، بلاذری احمد بن یحیی (م۲۷۹ ق)، تحقیق سهیل زکار و...، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷؛
  • البدء و التاریخ، مقدسی مطهر بن طاهر (م۵۰۷ق)، پورسعید، مکتبه الثقافه الدینیه، بی تا؛
  • بهجه المحافل و بغیه الاماثل فی تلخیص المعجزات و السیر و الشمائل، عامری حرضی یحیی بن ابی بکر(م۸۹۳ق)،بیروت، دار صادر، بی تا؛
  • تفسیر الصنعانی، صنعانی عبدالرزاق بن همام (م۲۱۱ق)، تحقیق مسلم محمد مصطفی، ریاض، مکتبه الرشد، ۱۴۱۰؛
  • تفسیر الطبری( جامع البیان فی تفسیر القرآن)، طبری محمد بن جریر (م۳۱۰ق)، تحقیق احمد محمد شاکر،بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۲۰؛
  • التاریخ القویم لمکه و بیت الله الکریم ، کردی محمد طاهر (م۱۴۰۰ق)، بیروت ،دار خضر، ۱۴۲۰ ؛
  • السیره النبویه، ابن هشام عبدالملک(م۲۱۸ق)، تحقیق مصطفی السقا و...، بیروت، دار المعرفه بی تا؛
  • الصحیح من سیره النبی، عاملی جعفر مرتضی (م1441ق)، قم، دار الحدیث، 1385؛
  • لسان العرب، ابن منظور محمد بن مکرم (م711ق)، قم، نشر ادب الحوزه، 1405؛
  • الطبقات الکبری، ابن سعد(م۲۳۰ق)، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰؛
  • کشف الایات؛ المختصر الکبیر فی سیره النبی محمد(ص)، ابن جماعه حموی عبدالعزیز بن محمد(م۷۶۷ق)، تحقیق کرم حلمی فرحات، قاهره، الدار الثقافه، ۱۴۲۶؛