|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| == ابواُحَیحَه اموی ==
| |
| : از دشمنان سرسخت پیامبر(ص) در مکه
| |
|
| |
| سعید بن عاص بن امیه، معروف به ابواحیحه، از تیره بنیامیه قریش است که نسبش در جد سوم پیامبر به عبدمناف میرسد.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۸۰؛ الاستیعاب، ج۲، ص۴۲۰.</ref> او عمامهای بزرگ و رنگارنگ بر سر میبست و از این رو، ذوالعصابه و ذوالعمامه لقب یافت که کنایه از سیادت<ref>الاعلام، ج۳، ص۹۶.</ref> او بود.<ref>المحبر، ج۱، ص۱۶۵؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۶۸.</ref> گویند: هرگاه عمامهای بر سر میبست، دیگران به احترام او از بستن عمامه به همان رنگ خودداری میکردند.<ref>انساب الاشراف، ج۵، ص۲۸۵؛ المحبّر، ص۱۶۵.</ref> او را از بزرگان قریش و همنشین ولید بن مغیره مخزومی معرفی کردهاند.<ref>المحبّر، ج۱، ص۱۷۴؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۳۴.</ref> وی نخستین کس از قریش بود که همزمان دو خواهر به نامهای هند و صفیه، دختران مغیره مخزومی، را به همسری گرفت.<ref>المحبّر، ج۱، ص۳۲۷؛ المنمق، ص۲۱۰؛ اخبار مکه، ج۵، ص۲۵۰.</ref> شغل او مانند بسیاری از مردان قریش بازرگانی بود و برای این کار مکان ویژهای جز خانه خود اختصاص داده بود.<ref>اخبار مکه، ج۵، ص۲۵۰؛ الملل و النحل، ج۱، ص۲۴۴.</ref> از او با عنوان کثیر المال یاد شده است.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۸۰.</ref>
| |
|
| |
| به سبب عداوت میان بنیهاشم و بنیامیه<ref>المنمق، ص۱۲۰، ۱۲۲.</ref>، ابواحیحه دشمن پیامبر(ص) بود و دشمنی او پس از بعثت شدت گرفت.<ref>المفصل، ج۷، ص۱۰۸.</ref> وی را از استهزاکنندگان پیامبر(ص) شمردهاند.<ref>بهج الصباغه، ج۶، ص۱۰۳.</ref> بر پایه گزارشی، پس از آن که مشرکان پیامبر را ساحر خواندند و سوره کافرون نازل گشت، ابواحیحه در پاسخ ولید بن مغیره که وی را شایسته نزول وحی دانسته بود، سزاواری ولید را یادآور شد. آنگاه آیات {وَقَالُوا لَولا نُزِّلَ هَذَا القُرآنُ عَلَی رَجُلٍ مِنَ القَریتَینِ عَظِیمٍ أَهُم یقسِمُونَ...} (زخرف/۴۳، ۳۱-۳۲)، نازل شد.<ref>امتاع الاسماع، ج۱۴، ص۳۲۳-۳۲۶.</ref> برخی از تفاسیر، مقصود از {رَجُل} را ولید دانستهاند.<ref>فتح القدیر، ج۴، ص۵۵۳.</ref> ذیل آیات ۱۹-۲۰ نجم نیز از ابواحیحه یاد شده است.<ref>الطبقات، ج۱، ص۲۰۵؛ الکامل، ج۲، ص۷۷؛ مجمع الزوائد، ج۶، ص۳۲.</ref> بر پایه گزارشی، پیش از صلح حدیبیه به سال ششم ق. هنگامی که عثمان مأموریت یافت برای مذاکره نزد قریش رود، در جوار ابواحیحه وارد مکه شد.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۷.</ref> گویند: ابواحیحه در حال احتضار میگریست و چون سبب آن را جویا شدند، علت آن را پرستش نشدن بت عُزّی پس از مرگش بیان کرد.<ref>الاصنام، ص۲۳.</ref>
| |
|
| |
| ابواحیحه در سال اول یا دوم ق. در ۹۰ سالگی<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۱۴۲؛ امتاع الاسماع، ج۱۴، ص۳۲۹.</ref> به سبب بیماری در طائف درگذشت<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۱۴۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۱۷؛ المنتظم، ج۱، ص۳۱۶.</ref> و در کوهی نزدیک آن شهر به خاک سپرده شد.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۴۶.</ref> به نقلی، هنگام محاصره آن شهر، ابوبکر با مشاهده قبر ابواحیحه در حضور فرزندان مسلمان او، عمرو و ابان، به لعن ابواحیحه پرداخت. در برابر، آنان نیز پدر ابوبکر را لعن کردند. در این هنگام، رسول خدا به رغم دشمنی ابواحیحه در مکه، ایشان را از سب و لعن مردگان که سبب اذیت زندگان میشود، بر حذر داشت.<ref>المغازی، ج۳، ص۹۲۵؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۴۲؛ امتاع الاسماع، ج۱۴، ص۳۲۹.</ref>
| |
|
| |
| فرزند ابواحیحه، خالد، در خواب دیده بود که رسول خدا(ص) او را از آتش نجات داده است. از این رو، مسلمان شد و پس از طرد پدر، در هجرت دوم مسلمانان به حبشه، همراه برادرش عمرو حضور یافت.<ref>الطبقات، ج۴، ص۹۴-۹۵، ۱۰۰-۱۰۱؛ اسد الغابه، ج۴، ص۱۰۷؛ الاستیعاب، ج۱، ص۴۲۳.</ref> بر پایه گزارشی، در فتح مکه هنگامی که پیامبر(ص) به بطحا رسید، دختران ابواحیحه مقابل منزل پدر موهای خود را پریشان کردند و با روسریهای خود به چهره اسبان زدند و ایشان با تبسم از کنار این صحنه گذشت.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۳۰.</ref>
| |
|
| |
| خالد از سوی رسول خدا(ص) فرمانداری شهر صنعا در یمن<ref>الاستیعاب، ج۲، ص۴۲۳؛ اسد الغابه، ج۲، ص۸۴.</ref> و ابان بن سعید، کارگزاری بحرین<ref>الاستیعاب، ج۲، ص۴۲۳.</ref> را بر عهده داشت. پس از رحلت پیامبر خدا(ص)، خالد همراه دو برادرش، ابان و عمرو محل خدمت خود را ترک کرده، به مدینه بازگشتند. چون علت بازگشت ایشان را پرسیدند، پاسخ شنیدند: پس از رسول خدا(ص) برای هیچ کس دیگر کار نخواهیم کرد. خالد و برادرش ابان تا مدتی با ابوبکر بیعت نکردند.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۵۸۸؛ الاستیعاب، ج۲، ص۴۲۲.</ref> او در سخنانی خطاب به اهل بیت پیامبر(ع) ایشان را درختی تناور با میوههایی نیکو وصف کرد و خود را پیرو آنان دانست.<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۸۴؛ شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۵۹.</ref> در جنگ جمل نیز عمرو بن احیحه پس از سخنرانی امام حسن(ع) در ستایش او اشعاری سرود.<ref>بحار الانوار، ج۳۸، ص۲۳.</ref> حکم<ref>المحبّر، ج۱، ص۴۶۰؛ الاصابه، ج۲، ص۸۹.</ref> دیگر فرزند ابواحیحه و نیز دو غلام او به نامهای ابورافع ابوبهی و صبیح، به اسلام گرویدند.<ref>الطبقات، ج۴، ص۱۱۸؛ اسد الغابه، ج۲، ص۱۵۰؛ الاصابه، ج۷، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref> حکم که پیامبر نامش را به عبدالله تغییر داد، در یکی از جنگهای مسلمانان به شهادت رسید.<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۳۲؛ الاصابه، ج۲، ص۸۸.</ref> عاص و احیحه، دیگر فرزندان ابواحیحه، بر شرک ماندند و در نبرد بدر به سال دوم ق. به دست مسلمانان کشته شدند. برخی کشنده عاص را علی(ع) دانستهاند.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۷۰۸؛ الطبقات، ج۵، ص۳۱؛ المستدرک، ج۳، ص۲۳۹.</ref>
| |
|
| |
| منابع
| |
|
| |
| اخبار مکه: الفاکهی (م.۳۵۳ق.)، به کوشش عبدالملک، مکه، النهضة الحدیثه، ۱۴۰۷ق؛ الاستیعاب: ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت،دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛ اسد الغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت،دار الکتب العربی؛ الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت،دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ الاصنام: هشام بن محمد کلبی (م.۲۰۴ق.)، به کوشش احمد زکی، تهران، تابان، ۱۳۴۸ش؛ الاعلام: الزرکلی (م.۱۳۹۶ق.)، بیروت،دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م؛ امتاع الاسماع: المقریزی (م.۸۴۵ق.) به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت،دار الکتب العلمیه،۱۴۲۰ق؛ انساب الاشراف: البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت،دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ بحار الانوار: المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغه: محمّد تقی شوشتری، مؤسسة نهج البلاغه؛ تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق؛ جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م.۴۵۶ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت،دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ السیرة النبویه: ابن هشام (م.۲۱۸ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه؛ شرح نهج البلاغه: ابن ابیالحدید (م.۶۵۶ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل،دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق؛ الطبقات الکبری: ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، بیروت،دار صادر؛ فتح القدیر: الشوکانی (م.۱۲۵۰ق.)، عالم الکتب؛ الکامل فی التاریخ: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت،دار صادر، ۱۳۸۵ق؛ مجمع الزوائد: الهیثمی (م.۷۳۵ق.)، بیروت،دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق؛ المحبّر: ابن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت،دار الآفاق الجدیده؛ المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م.۴۰۵ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت،دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛ المغازی: الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق؛ المفصل: جواد علی، بیروت،دار العلم للملایین، ۱۹۷۶م؛ الملل و النحل: الشهرستانی (م.۵۴۸ق.)، به کوشش سید کیلانی، بیروت،دار المعرفه، ۱۳۹۵ق؛ المنتظم: ابن جوزی (م.۵۰۸ق.)، به کوشش نعیم زرزور، بیروت،دار الکتب العلیمه، ۱۴۱۲ق؛ المنمق: ابن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق.
| |
|
| |
| سید محسن امیری
| |
|
| |
| == اَبواَیمن خُرَیم بن فاتک == | | == اَبواَیمن خُرَیم بن فاتک == |
| : از شهیدان اُحد | | : از شهیدان اُحد |