حوزه علمیه کربلا: تفاوت میان نسخهها
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
شیخ ابوالفتوح نصر حائری، معروف به ابن خازن، حافظ قرآن بود و در زبان و ادبیات عرب مهارت داشت. در [[بغداد]] علوم و معارف دینی را فرا گرفته و به استماع حدیث پرداخت؛، سپس به کربلا آمد و به تربیت طلاب علوم دینی پرداخت. سید شمسالدین فخار حائری از وی روایت کرده است.<ref>جمالالدین علی تفطی، انباه الرواة، ج 3 ،ص 346؛ ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج 6، ص 155.</ref> | شیخ ابوالفتوح نصر حائری، معروف به ابن خازن، حافظ قرآن بود و در زبان و ادبیات عرب مهارت داشت. در [[بغداد]] علوم و معارف دینی را فرا گرفته و به استماع حدیث پرداخت؛، سپس به کربلا آمد و به تربیت طلاب علوم دینی پرداخت. سید شمسالدین فخار حائری از وی روایت کرده است.<ref>جمالالدین علی تفطی، انباه الرواة، ج 3 ،ص 346؛ ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج 6، ص 155.</ref> | ||
== سده هفتم قمری == | ==سده هفتم قمری== | ||
<br /> | در قرن هفتم هجری حوزه کربال همچنان فعال، ش��کوفا و باش��کوه بود و بزرگانی که در علوم و معارف اس�لامی تبحر داشتند، در جوار آس��تان حسینی رهبری و هدایت این خیزش فکری و فرهنگی را عهدهدار ش��دند. یکی از نامدارانی که در این عرصه خوش درخش��ید و ّ پرتوافش��انی کرد، س��ید معد، فرزند فخار بن احمد حائری، از نوادگان س��ید ابراهیم مجاب میباش��د. خاندانش به علم، فضل، رهبری و زعامت کربالی معلی مشهورند و عالمان بزرگ و پرآوازهای از این طایفه برخاس��تهاند. فرزندان و نوادگان او هم به »آل معد« ش��هرت دارند. این س��تارگان فروزان، نهضت علمی پایداری را در کربال بنیان نهادند و بیش از یک قرن در این عرصه فعالیت کردند. س��ید معد حائری در زادگاهش، کربال به کسب دانش روی آورد و فقه، اصول و حدیث را در حوزه درس ابویعلی محمد حسینی حائری فرا گرفت و به درجه واالیی از کماالت علمی دس��ت یافت؛ آنگاه در کرب�لا به تدریس، فتوا و زعامت و تربیت شاگردان پرداخت. سید معد حائری، در واپسین سالهای حیات دنیوی به بغداد هجرت کرد و در نظامیه این ش��هر کرسی تدریس ش��یعیان را به دس��ت باکفایت خود گرفت تا هرگونه تهاجم فکری و فرهنگی و حرکتهای تخریبی علیه شیعه را خنثی کند. این دانشمند در سال 605 هجری به سرای باقی شتافت و پیکرش در حائر حسینی دفن گردید.<ref>شیخ آقا بزرگ تهرانی، االنوار الساطعه، ص 30؛ مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم بر کتاب الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابیطالب از سید فخار حائری، ص 8 و 9.</ref> | ||
اما شخصیتی که در گسترش دانش و نشر معارف شیعه، تحولی عظیم را به وجود آورد و این کانون را به صورت یکی از برترین پایگاههای علمی و آموزش��ی شیعه درآورد، فرزند برومند س��ید معد، سید شمسالدین ابیعلی فخار )متوفای 630 ه( میباش��د. او با برخورداری از مقام معنوی، دانش گس��ترده و تجارب فراوان موفق گردی��د در قرن هفتم هجری در کربال خیزش فکری بزرگ و پرباری را پدید آورد. رجالشناسان، شرححالنگاران، محدثان و مورخان او را مردی عالم، محدث، ادیب، فقیه و تبارشناس معرفی کرده و گفتهاند که در بیان بزرگان اجازه روایی، کممانند بود. کمتر اجازه و سندی وجود دارد که در سلسله اساتید علمای نیکوسرشت به وی نرسد. او مایه افتخار و سربلندی فقیهان و مجتهدان به شمار میرود.<ref>امل الآمل، ج 2 ،ص 214؛ ریاض العلماء، ج 4 ،ص 323 – 319 ،شیخ عباس قمی، فوائد الرضویه، ص 346.</ref><br />جبانه در لغت به معناي زمين مسطح و صاف و بيدرخت و گياه ميباشد كه معادل لفظ صحراست و سپس به معناي گورستان استعمال شده؛ زيرا زمين گورستانها معمولا این مشخصات را دارد. در شهر کوفه مکانهایی با عنوان جبانه معرفی شده که علاوه بر استفاده به عنوان گورستان، براي اجتماعات نظامي و سياسي - اجتماعي نيز از آنها استفاده ميشد. بعضي از نویسندگان معاصر مساحت جبانه را دستكم يك هكتار تعيين كردهاند كه اين مقدار، جمعيت فراواني را در خود ميداد. لسان العرب، ج 2 ،ص 172؛ هاشم جعیط، کوفه، پیدایش شهر اسالمی، ص 284 و 350. | |||
==پانوشت== | ==پانوشت== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۳۱ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۵
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abbasahmadi1363 در تاریخ ۳ آبان ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
زمینه
زمینه ایجاد حوزه علمیه کربلا، از محرم سال ۶۱ق. و به سبب مقاومت امام حسین(ع) در برابر یزید، شهادت او و یارانش و دفن او در آن مکان شروع شد. حضور زائران، کنار قبر امام حسین(ع) و یارانش، در زیر چادرهایی که در کنار قبر او برپا میکردند زمینه را ایجاد کرد.[۱]
نقش امامان(ع)
حضور امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، در روزهای زیارت، در کربلا، در زمینهسازی برای ایجاد حوزه عملیه نقش بسیاری داشت. هنگامی که امام صادق(ع) به کربلا سفر میکرد، کاروانی از محدثان و فقیهان شیعه، خود را به این سرزمین میرساندند تا از علم او استفاده برند. به گفته تاریخنویسان، هنگامی که امام صادق(ع) میخواست در کنار قبر امام حسین(ع) اقامت گزیند، در کنار نهر علمقه منزل اختیار میکرد. زمینهای آن منطقه، هنوز هم به «اراضی جعفریات» شناخته میشوند. هنگامی که امام کاظم(ع) عازم کربلا میشد، مشتاقان علوم دینی و معارف اهل بیت(ع)، نزد او گرد میآمدند.[۲]
نقش اصحاب امامان(ع)
اصحاب حضرت محمد(ص) و امامان(ع) مانند جابر بن عبدالله انصاری، سلیمان بن صُرد خزاعی و جابر بن یزید جُعفی که برای زیارت قبر امام حسین(ع) به کربلا میآمدند، برای علاقهمندان از کرامتها، فضایل و معارف ائمه(ع) سخن میگفتند.[۳]
شماری از سادات و علویان، که مجاور آستان حسینی ساکن شدند، برای مردم این سامان و زائران، از حقایق مقامات و کمالات اهل بیت(ع) سخن میگفتند. سید ابراهیم، فرزند سید محمد عابد، فرزند موسی بن جعفر(ع)، معروف به ابراهیم مجاب، نخستین فاطمی بود که به حائر حسینی هجرت کرد. او پس از مرگ متوکل عباسی، در سال ۲۴۷ق. کربلا را وطن خود قرار داده و از نسل او شخصیتهایی پدید آمدند که حرکت فرهنگی او را پی گرفتند.[۴]
عبدالله بن جعفر حِمیَری (۲۳۴ـ۳۰۰ق)، از شاگردان و اصحاب امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)، از نخستین مدرسانی است که در کربلا به تربیت شاگردان پرداخت و افرادی مانند علی بن بابویه قمی، ابن ولید قمی، محمد بن قولویه، محمد بن همام بغدادی، محمد بن یحیی عطار، سعد بن عبدالله اشعری قمی از شاگردان و راویان او به شمار میآیند.[۵] محمد بن معقل از پدرش، برای شیخ مفید نقل کرده است که عبدالله بن جعفر در جوار مرقد امام حسین(ع) در سال 298ق. برای وی حدیث گفته است.[۶] از ۱۷ کتاب عبدالله بن جعفر، تنها کتاب قرب الاسناد او باقی مانده است.[۳]
از منابع رجالی و تاریخی چنین برمیآید که به دنبال نزاع میان شیعیان اثنیعشری و اسماعیلیه، گروهی از شیعیان به حوزه علمیه کربلا پناه آوردند و در این مکان درباره مبانی کلامی و فکری شیعه مباحثی مطرح میگردید و به شبههها درباره امامشناسی پاسخ داده میشد.[۷]
نخستین فقیهان
ابوالقاسم، حمید بن زیاد بن حماد نینوی(م.310ق)، یکی از عالمان حدیث و فقیهان شیعه، تدریس احکام دین و مسائل فقهی را به نقل حدیث و تفسیر قرآن در کربلا افزود. وجود او در کربلا، طالبان زیادی را به این منطقه کشاند. حمید بن زیاد متولد نینوا، از توابع کربلاست که رجالشناسان او را در نقل حدیث مورد اعتماد دانستهاند. او ۱۴ جلد کتاب نگاشت و شاگردانی مانند محمد بن یعقوب کلینی، علی بن ابراهیم قمی، ابوعبدالله الحسین بن بزوفری تربیت کرد.[۸]
پس از درگذشت حمید بن زیاد در اوایل سده چهارم قمری، شاگردانش حوزه علمیه کربلا را زنده و پویا نگه داشتند؛ برای نمونه ابوعبدالله جعفر حائری (زنده در نیمه سده چهارم قمری)، که از نوادگان امام کاظم(ع) بود در کربلا ساکن شده و به حوزه نینوی پیوسته و سپس خود کرسی فتوا و تدریس تشکیل داد.[۹]
ابوالمفضل محمد بن عبدالله شیبانی (۲۹۷-۳۸۷ق)، محدث، متکلم و فقیه که در شام و مصر و دیگر نواحی جهان اسلام شاگردیِ عالمان کرده بود، با شنیدن آوازه حوزه درسی حمید نینوی به آن پیوسته، علوم خود را کامل کرده و از استاد خود اجازه نقل حدیث دریافت کرد. سپس در حائر، حوزه درس تأسیس کرده، عالمان زیادی از او بهره بردند؛ ابوالعباس نجاشی، یکی از شاگردان اوست. معروفترین آثار او، شرف التربة و مزار الحسین است.[۱۰]
احمد بن محمد، معروف به ابوغالب زراری (۲۸۵-۳۶۸ق)، یکی از سرشناسان شیعه و محدثان مورد اعتماد و از شاگردان محمد بن یعقوب کلینی است. به گفته خود او، در سال ۲۹۷ق. وارد کوفه شده، از برخی عالمان حدیث شنیده و در حدود سال ۳۰۰ق. به کربلا رفته و از محضر حمید نینوی بهره برده است. ابوغالب در کربلا به تدریس پرداخته و شاگردانی مانند شیخ مفید تربیت کرد. شیخ طوسی، رجالنگار شیعه، او را شیخی جلیلالقدر، مورد اعتماد و کثیر الروایة معرفی کرده است. فرزندش، ابوالعباس عبیدالله نیز از عالمان و شاعران عصر آل بویه بود.[۱۱]
ابوالحسن احمد بن محمد بن عمر بن رباح (م.پس از ۳۱۳ق)، فقیه و محدث و از اصحاب امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) بود و هنگام حضور این دو امام(ع) در کربلا از آنها بهره برد. ابوالحسن در رونق علمی و فرهنگی کربلا سهم درخوری داشت. نجاشی، او را مورد اعتماد دانسته است. وی شاگردانی مانند ابوعلی محمد بن همام (م.۳۳۶ق) و ابوطالب انباری تربیت کرد.[۱۲]
دوره آل بویه
با روی کار آمدن دولت شیعی آل بویه (۳۲۸ـ448ق)، مدرسهها و مرکزهای آموزش و علمی، در مناطق شیعهنشین، گسترش یافت. عضدالدوله بویه، هنگامی که به کربلا رفت، دستور ساخت بنای گسترده حرم امام حسین(ع) را صادر کرده، کنار صحن، مسجد رأس الحسین را ساخته و در ضلع غربی آن مدرسهای بزرگ که به عضدیه شهرت یافت بنا کرد. این مدرسه تا دوران صفویه آباد بود، تا این که در سال ۱۳۶۸ق. برای ایجاد خیابان دایرهای دور حرم تخریب شد. عضدالدوله، مدرسهای دیگری نیز ساخت که درب آن به صحن کوچک باز میشد که آن نیز تخریب شد.[۱۳]
کتابهای چهارگانه روایی شیعه و کتابهای رجالی در این دوره نگاشته شد. دانشمندانی مانند شیخ مفید، ابواحمد جلَود، سید مرتضی، سید رضی، ابواسحاق ثعالی و ابوصلاح تقیالدین حلبی، به طور مستقیم یا غیر مستقیم از حوزه علمیه کربلا بهره برده و در دیگر نقاط عراق، کانونهای علمی و آموزش راه انداختهاند.
دوره سلجوقیان
سلجوقیانِ حنفی مذهب، در نیمه نخست از سده پنجم قمری، باقیمانده آل بویه در ایران مرکزی و غربی و عراق را شکست داده و در سال ۴۴۷ق.[۱۴] با شعار زندهکردن قدرت اهل سنت به بغداد وارد شدند.[۱۵] آنان با اتحاد با عباسیان، دولت آل بویه را برانداخته، کتابخانهها و مراکز علمی شیعیان را به آتش کشیده و بخشهایی از عراق را اشغال کردند.[۱۶] برخی، اتحاد عباسیان با آنان را در هراس عباسیان از نفوذ فکری شیعیان در قلمرو حکومت عباسی تحلیل کردهاند.[۱۷] مراکز آموزشی و فرهنگی کربلا، در اثر یورش سلجوقیان از هم پاشیده شده و آسیبهای فراوانی دید. عالمان شیعه در روستاها و مناطق عشایری کربلا و صحاری جنوبی آن، پنهان و پراکنده شدند.[۱۷]
با این همه، پس از خاموشی فتنهها، تکاپوی علمی حوزه علمیه کربلا، آغاز شده و به رونق رسید؛ به گونهای که در عراق و در برابر نظامیه بغداد، دو کانون علمی، در نجف توسط شیخ طوسی و در کربلا توسط عالمان شیعه تأسیس شد. پس از درگذشت شیخ طوسی، حوزه عملیه نجف ضعیف شده و مرکز عملی تشیع به حوزه عملیه کربلا منحصر شده و تنها رقیب نظامیه بغداد گشت و در دوره ابن حمزه طوسی به اوج شکوفایی خود رسید.[۱۷][۱۸]
ابن حمزه و پس از او
حوزه علمیه کربلا، گاهی دچار رکود میشد؛ ولی عالمانی مانند عمادالدین محمد طوسی (متوقی نیمه اول سده ششم قمری)، معروف به ابن حمزه یا ابوجعفر ثانی، با پژوهشهای عملی و مهارت در تدریس، طالبان علوم دینی را جذب و این حوزه را به شکوفایی میرساندند. کتاب الوسیله ابن حمزه، از کتابهای مشهور فقهی است که در آن، به ابتکار نویسنده، عبادات از پنج باب به ده باب افزایش یافته است.[۱۹] این کتاب، یکی از معتبرترین متون فقهی در سده هفتم قمری نزد شیعیان بوده و تا پیش از نگارش کتاب شرایع به دست محقق حلی و الرشاد توسط علامه حلی، در حوزههای علمیه متداول و یکی از متون درسی بود.[۲۰]
محمد بن جعفر حائری (م.۶۱۰ق)، معروف به ابن مشهدی، یکی دیگر از عالمان کربلا است که در رونق حوزه آن نقش داشته است. کتاب المزار الکبیر او، که شامل دعا و زیارت است، یکی از منابع اصلی محمدباقر مجلسی، در کتاب بحارالانوار گردید.
صحیفه سجادیه، مجموعه دعاهای امام سجاد(ع)، از محدثان کربلا روایت شده است. برخی بر این باورند که با بررسیهای تاریخی و شواهد مستند معلوم میشود دانشوران کربلا به نجف کوچ کرده و حوزه بغداد را تأسیس کردهاند.[۱۹]
پس از بازسازی
پس از دوران بازسازی حوزه علمیه کربلا، عالمان بسیاری در این سامان به تقویت علمی این حوزه پرداختهاند.
ابویعلی جعفری (۴۶۳ق)، از شاگردان شیخ مفید و داماد و جانشین او و همدرس شیخ طوسی است. او را در فصاحت، بلاغت، بیان و نظم و نثر سرآمد عصر خود به شمار آورده و در فقه و حدیث متبحر دانستهاند. او در کربلا ادبیات، فقه و حدیث تدریس میکرد. شمسالدین فخار موسوی حائری، شاگرد و راوی ابویعلی جعفری است. وی که از نسل زید بن علی، فرزند امام سجاد(ع) بود، در کربلا نقابت علویان را هم عهدهدار بوده و به همین دلیل او را نقیب حائری لقب دادهاند.[۲۱]
عمادالدین محمد طوسی حائری، مشهور به ابن حمزه طوسی، متکلم و عالم شیعی در سده هفتم قمری، پس از فراگیری تحصیلات ابتدایی در زادگاه خود، طوس و سپس مشهد، در حوزه ابو علی طوسی (درگذشته پس از ۵۱۱ق)، فرزند شیخ طوسی مراحل عالی علمی را به پایان رساند و در فقه، حدیث و رجال دانش آموخت. وی در کربلا سکونت کرده و به تدریس، فتوا و رهبری دینی پرداخت. سید عبدالحمید، فرزند فخار حائری از شاگردان اوست. حوزه کربلا در دوره وی گسترش زیادی یافت؛ به گونهای که حوزههای دیگر نواحی عراق را تحت الشعاع خود قرار داد. ابتکارهای علمی، مهارتهای او در تدریس و تألیف و همانندی او در نام و شهرت با شیخ طوسی باعث شد تا عالمان از او به لقب «ابوجعفر ثانی» بدهند. مشهورترین اثر وی، کتاب الوسیله است. مرقد وی، در خیابان باب طویریج، در محله عباسیه شرقی و در جوار آستان حضرت عباس(ع) قرار دارد.[۲۲]
جمالالدین ابوعبدالله حائری، محدث، فقیه و شاگرد برجسته ابی علی طوسی، فرزند شیخ طوسی است، که در کربلا کرسی تدریس فقه، حدیث و کلام داشت. سید موسی، پدر سید بن طاووس و ابن ادریس حلی، از شاگردان اویند. کتاب سلیم بن قیس هلالی را، او برای حاضران میخوانده است.[۲۳]
ابومحمد الیاس حائری، پس از فراگیری علوم در حائر و بغداد، به حوزه درسی شیخ طوسی پیوست. او از ابوعلی طوسی اجازه روایت دریافت کرد و به کربلا آمد و به تدریس علوم نقلی، چون فقه و حدیث، فتوا و امور ترویجی مشغول شد. کتاب المسائل الحایریه از اوست.[۲۴]
هاشم حائری، از متکلمان شیعه در سده ششم قمری است، که علوم حوزوی از جمله کلام و حدیث را از عالمانی چون ابیمنصور دیلمی، وحیدالدین ابوالحسن علی هروی و فرا گرفته و از این استادان روایت کرد. تاریخنگاران از او به عنوان «محدث کثیرالروایه» و «فاضل متکلم» یاد کردهاند. وی در کربلا به تدریس و فتوا مشغول گردید. اثر معروف او «مصباح االنوار فی فضایل امام االبرار»، مورد استناد محمدباقر مجلسی در بحار الانوار بوده است.[۲۵]
ضیاءالدین ابوالفتح محمد حسینی حائری، معروف به ابن جعفریه حائری، فقیه و محدث، که رجالنگاران او را در زمره هفت نفر عالمی دانستهاند که صحیفه سجادیه را روایت کرده است. او نیز در کربلا حدیث میگفت و فتوا صادر میکرد.[۲۶]
شیخ ابوالفتوح نصر حائری، معروف به ابن خازن، حافظ قرآن بود و در زبان و ادبیات عرب مهارت داشت. در بغداد علوم و معارف دینی را فرا گرفته و به استماع حدیث پرداخت؛، سپس به کربلا آمد و به تربیت طلاب علوم دینی پرداخت. سید شمسالدین فخار حائری از وی روایت کرده است.[۲۷]
سده هفتم قمری
در قرن هفتم هجری حوزه کربال همچنان فعال، ش��کوفا و باش��کوه بود و بزرگانی که در علوم و معارف اس�لامی تبحر داشتند، در جوار آس��تان حسینی رهبری و هدایت این خیزش فکری و فرهنگی را عهدهدار ش��دند. یکی از نامدارانی که در این عرصه خوش درخش��ید و ّ پرتوافش��انی کرد، س��ید معد، فرزند فخار بن احمد حائری، از نوادگان س��ید ابراهیم مجاب میباش��د. خاندانش به علم، فضل، رهبری و زعامت کربالی معلی مشهورند و عالمان بزرگ و پرآوازهای از این طایفه برخاس��تهاند. فرزندان و نوادگان او هم به »آل معد« ش��هرت دارند. این س��تارگان فروزان، نهضت علمی پایداری را در کربال بنیان نهادند و بیش از یک قرن در این عرصه فعالیت کردند. س��ید معد حائری در زادگاهش، کربال به کسب دانش روی آورد و فقه، اصول و حدیث را در حوزه درس ابویعلی محمد حسینی حائری فرا گرفت و به درجه واالیی از کماالت علمی دس��ت یافت؛ آنگاه در کرب�لا به تدریس، فتوا و زعامت و تربیت شاگردان پرداخت. سید معد حائری، در واپسین سالهای حیات دنیوی به بغداد هجرت کرد و در نظامیه این ش��هر کرسی تدریس ش��یعیان را به دس��ت باکفایت خود گرفت تا هرگونه تهاجم فکری و فرهنگی و حرکتهای تخریبی علیه شیعه را خنثی کند. این دانشمند در سال 605 هجری به سرای باقی شتافت و پیکرش در حائر حسینی دفن گردید.[۲۸]
اما شخصیتی که در گسترش دانش و نشر معارف شیعه، تحولی عظیم را به وجود آورد و این کانون را به صورت یکی از برترین پایگاههای علمی و آموزش��ی شیعه درآورد، فرزند برومند س��ید معد، سید شمسالدین ابیعلی فخار )متوفای 630 ه( میباش��د. او با برخورداری از مقام معنوی، دانش گس��ترده و تجارب فراوان موفق گردی��د در قرن هفتم هجری در کربال خیزش فکری بزرگ و پرباری را پدید آورد. رجالشناسان، شرححالنگاران، محدثان و مورخان او را مردی عالم، محدث، ادیب، فقیه و تبارشناس معرفی کرده و گفتهاند که در بیان بزرگان اجازه روایی، کممانند بود. کمتر اجازه و سندی وجود دارد که در سلسله اساتید علمای نیکوسرشت به وی نرسد. او مایه افتخار و سربلندی فقیهان و مجتهدان به شمار میرود.[۲۹]
جبانه در لغت به معناي زمين مسطح و صاف و بيدرخت و گياه ميباشد كه معادل لفظ صحراست و سپس به معناي گورستان استعمال شده؛ زيرا زمين گورستانها معمولا این مشخصات را دارد. در شهر کوفه مکانهایی با عنوان جبانه معرفی شده که علاوه بر استفاده به عنوان گورستان، براي اجتماعات نظامي و سياسي - اجتماعي نيز از آنها استفاده ميشد. بعضي از نویسندگان معاصر مساحت جبانه را دستكم يك هكتار تعيين كردهاند كه اين مقدار، جمعيت فراواني را در خود ميداد. لسان العرب، ج 2 ،ص 172؛ هاشم جعیط، کوفه، پیدایش شهر اسالمی، ص 284 و 350.
پانوشت
- ↑ حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۵و ۲۰۶.
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج 6 ،ص 5.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص ۲۰۶.
- ↑ سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 5 ،ص 401؛ سلمان هادی طعمه، تراث کربلا، ص 106 و 107.
- ↑ شیخ آقا بزرگ تهرانی، مصفی المقال، ص 247؛ علی دوانی، مفاخر الاسلام، ج 2 ،ص 122 و 132.
- ↑ شیخ مفید، الاختصاص، ص 210.
- ↑ 5 .عبدالحسین صالحی شهیدی، کربلا از آل بویه تا حمله سلاجقه، مجله حوزه، ش 78 ،ص 133– 134.
- ↑ مفاخر اسلام، ج 2 ،ص 234 – 244؛ دائرة المعارف تشیع، ج 6 ،ص 563.
- ↑ حاج محمد اردبیلی، جامع الرواة، ج 1 ،ص 156 ،رجال شیخ طوسی، 47.
- ↑ محمد ذهبی، میزان االعتدال، ج 5 ،ص 466– 497؛ شیخ آقا بزرگ تهرانی، نوابغ الرواة، ص 125.
- ↑ رجال شیخ طوسی، ص 443؛ فهرست شیخ طوسی، ص 5.
- ↑ رجال نجاشی، ج 1 ،ص 236 و 237؛ نوابع الرواة، ص 51.
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج 3 ،ص 306؛ عبدالجواد کلیددار، تاریخ کربال و حائر الحسین، ص 268.
- ↑ نک:اقبال آشتیانی، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۲۶۶-۲۷۴؛ بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص۳۱-۵۵
- ↑ محمدی، منازعات حنابله با شیعه امامیه در عصر سلجوقی، مجله تاریخ تمدن اسلامی، دوره ۸، شماره ۱ (پیاپی ۱۵، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش)، ص۱۰۶-۱۰۸
- ↑ جی.آ.بویل، تاریخ ایران از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، ترجمه حسن انوشته، ج 5 ،ص 51 – 5.
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۱۰.
- ↑ مجله حوزه، ش 78 ،ص 149 و ۱۶۴.
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ دائرة المعارف تشیع، ج 6 ،ص 563، مجله حوزه، ش 78.
- ↑ نیم روزی در وادی ایمن، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۸۸.
- ↑ .رجال نجاشی، ص 288 ،نقد الرجال تقرشی، ص 300؛ جامع الرواة، ج 2 ،ص 91؛ مفاخر اسلام، ج 3 ،ص 93.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج 108 ،ص 76؛ دائرة المعارف تشیع، ج 1 ،ص 65؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج 25 ،ص 76.
- ↑ میرزا عبدالله افندی الصفهانی، ریاض العلماء، ج 2 ، ص 93 و نیز 193؛ الذریعه، ج 21 ،ص 222.
- ↑ فهرست منتجب الدین، ص 34 ،شیخ حر عاملی امل الآمل، ج 2 ،ص 40؛ الذریعه، ج 20 ،ص 343.
- ↑ الذریعه، ج 21 ،ص 103؛ امل الآمل، ج 2 ،ص 341؛ بحار الانوار، ج 1 ،ص 2
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج 1 ،ص 312؛ مجله حوزه، ش 78 ،ص 160.
- ↑ جمالالدین علی تفطی، انباه الرواة، ج 3 ،ص 346؛ ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج 6، ص 155.
- ↑ شیخ آقا بزرگ تهرانی، االنوار الساطعه، ص 30؛ مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم بر کتاب الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابیطالب از سید فخار حائری، ص 8 و 9.
- ↑ امل الآمل، ج 2 ،ص 214؛ ریاض العلماء، ج 4 ،ص 323 – 319 ،شیخ عباس قمی، فوائد الرضویه، ص 346.