صحن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]


== واژه‌شناسی ==
صحن، واژه‌ای عربی، به معنای ظرف بزرگ،<ref>كتاب العين، ج‏3، ص119؛  كتاب الجيم، ج‏2، ص172؛</ref> زمین هموار<ref name=":0">المحيط في اللغة، ج‏2، ص461.</ref> و حیاط خانه<ref>المحيط في اللغة، ج‏2، ص461؛  الصحاح، ج‏6، ص2151.</ref> است. برخی آن را هر موضع گسترده‌ای معنا کرده‌اند<ref name=":0" /> و ابن فارس، «ص، ح، ن» را اصلی دانسته که بر گستردگی و وسعت در شیء دلالت دارد.<ref>معجم مقاييس اللغه، ج‏3، ص335.</ref> برای این واژه، در واژه‌نامه‌های فارسی معانی میان سرای، وسط حیات، فضا، میدان، بشقاب یا کاسه بزرگ<ref>فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه صحن؛ لغت‌نامه دهخدا،‌ ذیل واژه صحن.</ref> و دیگر معانی<ref>لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه صحن.</ref> بیان شده است. برخی نیز، حياط و محوطه وسيع ميان خانه، حرم‌ها و مسجدها، و نیز عرصه، ميدان و فضا را «صحن» دانسته و اصطلاح «در صحنه بودن» را از همين ريشه دانسته‌اند.<ref name=":1" />


كتاب العين ؛ ج‏3 ؛ ص119
== در مکان‌های مقدس ==
 
در مکان‌های مذهبى مانند حرم‌ها، مسجدها، حسينيه‌ها و مدرسه‌های علميه، بیشتر، از درِ ورودى تا بقعه اصلى و شبستان‌ها، حياط و محوّطه روبازى است كه صحن ناميده شده و از آن براى گردهمایی‌های بزرگ، [[نماز]] جماعت و عزادارى هيئت‌هاى مذهبى استفاده مى‌شود. برخی از حرم‌ها، مثل حرم رضوى، چندين صحن دارد؛ صحن انقلاب، صحن قدس، صحن آزادى، صحن جامع رضوى در [[آستان مقدس امام رضا(ع)|حرم امام رضا(ع)]]، صحن عتيق و صحن اتابكى در [[حرم حضرت معصومه(س)]] از اين جمله‌اند. در آداب [[زيارت]]، براى ورود به صحن‌هاى حرم [[امامان(ع)]] دعاهاى خاصى گفته شده است؛ مثل دعا براى ورود به صحن علوى در [[آستان مقدس امام علی(ع)|حرم امام علی(ع)]] و صحن [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین(ع)]].<ref name=":1">فرهنگامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۴، ص۲۸.</ref>
الصَّحْن‏: شبه العس الضخم إلا أن فيه عرضا و قرب قعر.
 
فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، 9جلد، نشر هجرت - قم، چاپ: دوم، 1409 ه.ق.
 
 
كتاب الجيم ؛ ج‏2 ؛ ص172
 
الصَّحْنُ‏: القَدَحُ‏
 
العَظِيمُ.
 
شيبانى، اسحاق بن مرار، كتاب الجيم، 3جلد، الهيئه العامه لشئون المطابع الاميريه - قاهره، چاپ: اول، 1975 م.
 
پاورقی کتاب الجیم:
 
فى القاموس: العس العظيم. و فى التاج: القدح ليس بالكبير و لا بالصغير، قال عمرو بن كلثوم:
 
         - ألا هى بصحنك فاصبحينا-
 
و فى الأساس: الصحن: عس عريض قصير الجدار كالجام.
و صَحْن الدار: باحتها.
 
و الصَّحْن: إناء قصير الجدار نحو الجام و الطاس و ما أشبههما.
 
 
المحيط في اللغة ؛ ج‏2 ؛ ص461
 
الصَّحْنُ‏: ساحَةُ الدّارِ. و كُلُّ مَوْضِعٍ واسِع. و كذلك ما اسْتَوى من الأرْضِ. و جَمْعُه: صُحُوْنٌ‏.
 
و الصَّحْنُ‏: شِبْهُ العُسِّ العَظيمِ فيه عِرَض‏
 
صاحب، اسماعيل بن عباد، المحيط فى اللغة، 11جلد، عالم الكتب - بيروت، چاپ: اول، 1414 ه.ق.
 
 
الصحاح ؛ ج‏6 ؛ ص2151
 
و صَحْنُ‏ الدار: وَسْطها.
 
و الصَّحْنُ‏: العُسُّ العظيم.
 
جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، 6جلد، دار العلم للملايين - بيروت، چاپ: اول، 1376 ه.ق.
معجم مقاييس اللغه ؛ ج‏3 ؛ ص335
 
صحن‏
 
الصاد و الحاء و النون أصَيلٌ يدلُّ على اتّساعٍ فى شى‏ء.
 
من ذلك‏ الصَّحْن‏: وَسْط الدَّار
 
ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، 6جلد، مكتب الاعلام الاسلامي - قم، چاپ: اول، 1404 ه.ق.
حياط و محوطۀ وسيع ميان خانه و حرم‌ها و مسجدها، و نیز عرصه، ميدان و فضا را «صحن» گويند. اصطلاح «در صحنه بودن» را از همين ريشه دانسته‌اند.
 
در مکان‌های مذهبى مانند حرم‌ها، مسجدها، حسينيه‌ها و مدرسه‌های علميه، بیشتر، از درِ ورودى تا بقعه اصلى و شبستان‌ها، حياط و محوّطه روبازى است كه صحن ناميده شده و از آن براى گردهمایی‌های بزرگ، [[نماز]] جماعت و عزادارى هيئت‌هاى مذهبى استفاده مى‌شود. برخی از حرم‌ها، مثل حرم رضوى، چندين صحن دارد؛ صحن انقلاب، صحن قدس، صحن آزادى، صحن جامع رضوى در [[آستان مقدس امام رضا(ع)|حرم امام رضا(ع)]]، صحن عتيق و صحن اتابكى در [[حرم حضرت معصومه(س)]] از اين جمله‌اند. در آداب [[زيارت]]، براى ورود به صحن‌هاى حرم [[امامان(ع)]] دعاهاى خاصى گفته شده است؛ مثل دعا براى ورود به [[صحن علوى]] و صحن [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین(ع)]].<ref>فرهنگامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۴، ص۲۸.</ref>


==پانوشت==
==پانوشت==
خط ۷۳: خط ۱۹:
| لینک =  
| لینک =  
}}'''فرهنگامه زیارت'''، جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره چهاردهم، بهار 1392، ص28.
}}'''فرهنگامه زیارت'''، جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره چهاردهم، بهار 1392، ص28.
كتاب العين، خليل بن احمد فراهيدى، نشر هجرت، قم، 1409ق.
كتاب الجيم، اسحاق بن مرار شيبانى، الهيئه العامه لشئون المطابع الاميريه، قاهره، 1975م.
المحيط فى اللغة، اسماعيل بن عباد صاحب، عالم الكتب، بيروت، 1414ق.
الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، اسماعيل بن حماد جوهرى، دار العلم للملايين، بيروت، 1376ق.
معجم مقاييس اللغة، احمد بن فارس، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404ق.


{{پایان}}
{{پایان}}

نسخهٔ ‏۳۰ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۵۵

واژه‌شناسی

صحن، واژه‌ای عربی، به معنای ظرف بزرگ،[۱] زمین هموار[۲] و حیاط خانه[۳] است. برخی آن را هر موضع گسترده‌ای معنا کرده‌اند[۲] و ابن فارس، «ص، ح، ن» را اصلی دانسته که بر گستردگی و وسعت در شیء دلالت دارد.[۴] برای این واژه، در واژه‌نامه‌های فارسی معانی میان سرای، وسط حیات، فضا، میدان، بشقاب یا کاسه بزرگ[۵] و دیگر معانی[۶] بیان شده است. برخی نیز، حياط و محوطه وسيع ميان خانه، حرم‌ها و مسجدها، و نیز عرصه، ميدان و فضا را «صحن» دانسته و اصطلاح «در صحنه بودن» را از همين ريشه دانسته‌اند.[۷]

در مکان‌های مقدس

در مکان‌های مذهبى مانند حرم‌ها، مسجدها، حسينيه‌ها و مدرسه‌های علميه، بیشتر، از درِ ورودى تا بقعه اصلى و شبستان‌ها، حياط و محوّطه روبازى است كه صحن ناميده شده و از آن براى گردهمایی‌های بزرگ، نماز جماعت و عزادارى هيئت‌هاى مذهبى استفاده مى‌شود. برخی از حرم‌ها، مثل حرم رضوى، چندين صحن دارد؛ صحن انقلاب، صحن قدس، صحن آزادى، صحن جامع رضوى در حرم امام رضا(ع)، صحن عتيق و صحن اتابكى در حرم حضرت معصومه(س) از اين جمله‌اند. در آداب زيارت، براى ورود به صحن‌هاى حرم امامان(ع) دعاهاى خاصى گفته شده است؛ مثل دعا براى ورود به صحن علوى در حرم امام علی(ع) و صحن حرم امام حسین(ع).[۷]

پانوشت

  1. كتاب العين، ج‏3، ص119؛ كتاب الجيم، ج‏2، ص172؛
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ المحيط في اللغة، ج‏2، ص461.
  3. المحيط في اللغة، ج‏2، ص461؛ الصحاح، ج‏6، ص2151.
  4. معجم مقاييس اللغه، ج‏3، ص335.
  5. فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه صحن؛ لغت‌نامه دهخدا،‌ ذیل واژه صحن.
  6. لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه صحن.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ فرهنگامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۴، ص۲۸.

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله است.

فرهنگامه زیارت، جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره چهاردهم، بهار 1392، ص28.

كتاب العين، خليل بن احمد فراهيدى، نشر هجرت، قم، 1409ق.

كتاب الجيم، اسحاق بن مرار شيبانى، الهيئه العامه لشئون المطابع الاميريه، قاهره، 1975م.

المحيط فى اللغة، اسماعيل بن عباد صاحب، عالم الكتب، بيروت، 1414ق.

الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، اسماعيل بن حماد جوهرى، دار العلم للملايين، بيروت، 1376ق.

معجم مقاييس اللغة، احمد بن فارس، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404ق.