سید عبدالکریم بن طاووس: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
خط ۱: خط ۱:
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
{{جعبه اطلاعات اشخاص
{{جعبه اطلاعات اشخاص
| نام کامل = سید عبدالکریم بن احمد بن محمد طاووس حلی
| نام کامل = سید عبدالکریم بن احمد بن محمد طاووس حلی
|نسب=[[امام حسن(ع)]]|شهر تولد=[[کربلا]]|کشور تولد=[[عراق]]|آرامگاه=مقبره آل طاووس در جوار [[حرم امام علی(ع)]] یا [[مسجد کوفه]] یا جنوب [[حله]]|مذهب=[[شعیه]]|زادروز=۶۴۸ق.|خویشاوندان سرشناس=رضی‌الدین علی بن طاووس|تاریخ درگذشت=۶۹۳ق.|کشور درگذشت=[[عراق]]|شهر درگذشت=[[کاظمین]]|نوشته‌ها=فرحة الغری|اساتید=حسین بن ایاز، [[محقق حلی]]، [[خواجه نصیرالدین طوسی]]|شاگردان=ابن داوود، ابن فوطی بغدادی}}
|نسب=[[امام حسن(ع)]]|شهر تولد=[[کربلا]]|کشور تولد=[[عراق]]|آرامگاه=مقبره آل طاووس در جوار [[حرم امام علی(ع)]] یا [[مسجد کوفه]] یا جنوب [[حله]]|مذهب=[[شعیه]]|زادروز=۶۴۸ق.|خویشاوندان سرشناس=رضی‌الدین علی بن طاووس|تاریخ درگذشت=۶۹۳ق.|کشور درگذشت=[[عراق]]|شهر درگذشت=[[کاظمین]]|نوشته‌ها=فرحة الغری|اساتید=حسین بن ایاز، [[محقق حلی]]، [[خواجه نصیرالدین طوسی]]|شاگردان=ابن داوود، ابن فوطی بغدادی}}


'''سید عبدالکریم بن احمد بن طاووس''' (۶۴۸-۶۹۳ق)، متولد کربلا، عالم، محدث، نسابه و ادیب [[شیعه|شیعی]] و نویسنده کتاب مشهور «فرحة الغری» است. پدر او احمد بن طاووس از عالمان شیعه و عموی او علی ابن طاووس، مؤلف کتاب‌های اقبال و لهوف است. به جز پدر و عمو از استادانی مانند حسین بن ایاز، [[محقق حلی]] و [[خواجه نصیرالدین طوسی]] بهره برده و شاگردانی مانند ابن داوود (م.٧١۵ق) و ابن فوطی بغدادی را تربیت کرد. در مدفن او بین [[نجف]]، [[مدینه]]،‌[[مسجد کوفه]] و [[حله]] اختلاف است. مرقدی در جنوب حله منتسب به اوست.
'''سید عبدالکریم بن احمد بن طاووس''' (۶۴۸-۶۹۳ق)، متولد کربلا، عالم، محدث، نسابه و ادیب [[شیعه|شیعی]] و نویسنده کتاب مشهور «فرحة الغری» است. پدر او احمد بن طاووس از عالمان شیعه و عموی او علی ابن طاووس، مؤلف کتاب‌های اقبال و لهوف است. به جز پدر و عمو از استادانی مانند حسین بن ایاز، [[محقق حلی]] و [[خواجه نصیرالدین طوسی]] بهره برده و شاگردانی مانند ابن داوود (م.۷۱۵ق) و ابن فوطی بغدادی را تربیت کرد. در مدفن او بین [[نجف]]، [[مدینه]]،[[مسجد کوفه]] و [[حله]] اختلاف است. مرقدی در جنوب حله منتسب به اوست.


==تبار==
==تبار==
آل طاووس، خاندانی اهل [[مدينه]] بودند، که به [[حله]]، كوچ كرده و در [[عراق]] دارای پایگاه علمی و سیاسی شدند. آنها از سوی پدر به [[امام حسن(ع)]] و از سوى مادر به [[امام سجاد(ع)]] مى‌رسند؛ زیرا سلیمان بن داوود که در شجره آنها است، از یک سو به [[حسن مثنی]] فرزند امام حسن(ع) و از سوی دیگر به ام‌کلثوم دختر امام سجاد(ع) می‌رسد.
آل طاووس، خاندانی اهل [[مدینه]] بودند، که به [[حله]]، کوچ کرده و در [[عراق]] دارای پایگاه علمی و سیاسی شدند. آنها از سوی پدر به [[امام حسن(ع)]] و از سوی مادر به [[امام سجاد(ع)]] می‌رسند؛ زیرا سلیمان بن داوود که در شجره آنها است، از یک سو به [[حسن مثنی]] فرزند امام حسن(ع) و از سوی دیگر به ام‌کلثوم دختر امام سجاد(ع) می‌رسد.


نياى بزرگ اين خاندان، سيد محمد، مشهور به طاووس، فرزند اسحاق، فرزند حسن، فرزند محمد، فرزند سليمان، فرزند داوود، فرزند حسن مثنى است. وی به علت زیبایی چهره، طاووس لقب گرفته و تبارش پس از اقامت در عراق، به آل طاووس شهرت يافتند.<ref name=":0">لولو البحرين، علامه بحرانى، ص ٢۴۴، عمده الطالب فى المناقب آل ابى طالب، ابن عنيد، ص ١۵٧ ١۵۶، منتهى الامال، محدث قميف ح اول، ص ۴٧۶</ref> وی، عالم و محدث بوده و مقام ریاست سادات علوی را در حله و سورا عهده‌دار بود.<ref name=":1">دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ح ٢، ص ۵۴؛ ماخذ قيل، ص ٣۴٢، رياض العلماء، ميرزا عبدالله افندى اصفهانى، ترجمه محمد باقر ساعدى، ج ۶، ص ١٨۶ ١٨٧، مفاخر اسلام، على دوانيف ح۴، ص ۵٩ ۵٨.</ref>
نیای بزرگ این خاندان، سید محمد، مشهور به طاووس، فرزند اسحاق، فرزند حسن، فرزند محمد، فرزند سلیمان، فرزند داوود، فرزند حسن مثنی است. وی به علت زیبایی چهره، طاووس لقب گرفته و تبارش پس از اقامت در عراق، به آل طاووس شهرت یافتند.<ref name=":0">لولو البحرین، علامه بحرانی، ص ٢۴۴، عمده الطالب فی المناقب آل ابی طالب، ابن عنید، ص ١۵٧ ١۵۶، منتهی الامال، محدث قمیف ح اول، ص ۴٧۶</ref> وی، عالم و محدث بوده و مقام ریاست سادات علوی را در حله و سورا عهده‌دار بود.<ref name=":1">دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ح ٢، ص ۵۴؛ ماخذ قیل، ص ٣۴٢، ریاض العلماء، میرزا عبدالله افندی اصفهانی، ترجمه محمد باقر ساعدی، ج ۶، ص ١٨۶ ١٨٧، مفاخر اسلام، علی دوانیف ح۴، ص ۵٩ ۵٨.</ref>


یکی دیگر از بزرگان این خاندان، اسحاق پدر سید محمد طاووس است، که نوه امام حسن(ع) و برادر رضاعی [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]] بوده است؛ مادرش فاطمه، که دختر [[امام حسین(ع)]] و همسر حسن مثنی است، امام صادق(ع) را شیر داده است. اسحاق را عابد و وارسته خوانده‌اند. امام صادق(ع)، به مادر وی اعمالی را آموزش داد تا با انجام آنها، فرزندش داوود، از زندانِ [[منصور عباسی]] رها شود. این اعمال به «اعمال ام داوود» شهرت یافت.<ref>دائرة المارف تشيع، ج اول، ص ٣۴١.</ref>
یکی دیگر از بزرگان این خاندان، اسحاق پدر سید محمد طاووس است، که نوه امام حسن(ع) و برادر رضاعی [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]] بوده است؛ مادرش فاطمه، که دختر [[امام حسین(ع)]] و همسر حسن مثنی است، امام صادق(ع) را شیر داده است. اسحاق را عابد و وارسته خوانده‌اند. امام صادق(ع)، به مادر وی اعمالی را آموزش داد تا با انجام آنها، فرزندش داوود، از زندانِ [[منصور عباسی]] رها شود. این اعمال به «اعمال ام داوود» شهرت یافت.<ref>دائرة المارف تشیع، ج اول، ص ٣۴١.</ref>


بزرگان اين خاندان، از دوران اقامت در مدينه و پس از آن در حله، [[مصر]]، [[کربلاء|كربلا]] و [[نجف]] نقيب الاشراف و نقيب النقبا بوده و بر امور سادات و علويان نظارت داشتند.<ref name=":0" />
بزرگان این خاندان، از دوران اقامت در مدینه و پس از آن در حله، [[مصر]]، [[کربلاء|کربلا]] و [[نجف]] نقیب الاشراف و نقیب النقبا بوده و بر امور سادات و علویان نظارت داشتند.<ref name=":0" />


===پدر===
===پدر===
پدر وی، احمد بن موسی (م.۶۷۳ق)، مکنی به ابوالفضائل، فقیه، محدث و مفسر بوده و به فقیه [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] شهرت یافت. او و برادرش رضی‌الدین علی بن موسی، هر دو فرزندان سید محمد طاووس و معروف به «ابن طاووس» هستند. هرجا لفظ ابن طاووس، در کتاب‌های فقه، رجال، حدیث، شعر، ادب و کلام بیاید، مراد احمد بن موسی بوده و هرجا در کتاب‌های دعا، زیارت، اخبار اهل بیت(ع) و گزارش رخدادهای [[عاشورا]] بیاید، مراد رضی‌الدین علی بن موسی است.<ref name=":1" /> احمد بن موسی پدر سید عبدالکریم، از استادانی مانند نجیب‌الدین ابن‌نما و سید فخار موسوی بهره برد.<ref>لولو البحرين، ص ٢۴٢، پاورقى سيد محمد صادق بحر العلوم، مراقد المعارف، محمد حرز الدين، تحقيق محمد حسين حرز الدين، ج اول، ص ١١٢، گنجينه دانشوران، احمد رحيمى، ص ١٠۶.</ref> گویا تقسیم احادیث به صحیح، حسن، موثق و ضعیف، برای نخستین بار توسط احمد بن موسی انجام شده و به دست شاگردش [[علامه حلی]] گسترش یافته است.<ref>الذريعه الى تصانيف الشيعه، ج ٣، ص ٣٨۵؛ ج ٧، ص ۶۴ و ۲۴۱.</ref>
پدر وی، احمد بن موسی (م.۶۷۳ق)، مکنی به ابوالفضائل، فقیه، محدث و مفسر بوده و به فقیه [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] شهرت یافت. او و برادرش رضی‌الدین علی بن موسی، هر دو فرزندان سید محمد طاووس و معروف به «ابن طاووس» هستند. هرجا لفظ ابن طاووس، در کتاب‌های فقه، رجال، حدیث، شعر، ادب و کلام بیاید، مراد احمد بن موسی بوده و هرجا در کتاب‌های دعا، زیارت، اخبار اهل بیت(ع) و گزارش رخدادهای [[عاشورا]] بیاید، مراد رضی‌الدین علی بن موسی است.<ref name=":1" /> احمد بن موسی پدر سید عبدالکریم، از استادانی مانند نجیب‌الدین ابن‌نما و سید فخار موسوی بهره برد.<ref>لولو البحرین، ص ٢۴٢، پاورقی سید محمد صادق بحر العلوم، مراقد المعارف، محمد حرز الدین، تحقیق محمد حسین حرز الدین، ج اول، ص ١١٢، گنجینه دانشوران، احمد رحیمی، ص ١٠۶.</ref> گویا تقسیم احادیث به صحیح، حسن، موثق و ضعیف، برای نخستین بار توسط احمد بن موسی انجام شده و به دست شاگردش [[علامه حلی]] گسترش یافته است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ٣، ص ٣٨۵؛ ج ٧، ص ۶۴ و ۲۴۱.</ref>


===مادر===
===مادر===
يكى از نياكان مادری وی، [[ورام بن ابى فراس]]، از فرزندان [[مالك اشتر]] است. برخى، ورام را جد پدرى او دانسته‌ و برخی دیگر رد کرده‌اند؛ زیرا در این صورت، این خاندان سید نخواهد بود.{{یادداشت|نسب ابوالحسن ورام، اين گونه است: ورام، فرزند ابن فراس، فرزند ورام، فرزند حمدان، فرزند عيسى، فرزند ابى النجم، فرزند ورام، فرزند حمدان، فرزند خولدن و او فرزند ابراهيم، پسر مالك بن حارث اشتر نخعى.}}<ref>الانوار الساطعه فى المائه السابعه، شيخ آقا بزرگ تهرانى، ص ١٩٧؛ حیات سید عبدالکریم بن طاووس، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص۸۱ و ۸۲.</ref> «تنبيه الخواطر و نزهة النواظر»، معروف به مجموعه ورام نوشته او است.<ref>امل الامل، شيخ حر عاملى، ج ٢، ص ٣٣٩ ٣٣٨.</ref>
یکی از نیاکان مادری وی، [[ورام بن ابی فراس]]، از فرزندان [[مالک اشتر]] است. برخی، ورام را جد پدری او دانسته و برخی دیگر رد کرده‌اند؛ زیرا در این صورت، این خاندان سید نخواهد بود.{{یادداشت|نسب ابوالحسن ورام، این گونه است: ورام، فرزند ابن فراس، فرزند ورام، فرزند حمدان، فرزند عیسی، فرزند ابی النجم، فرزند ورام، فرزند حمدان، فرزند خولدن و او فرزند ابراهیم، پسر مالک بن حارث اشتر نخعی.}}<ref>الانوار الساطعه فی المائه السابعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ص ١٩٧؛ حیات سید عبدالکریم بن طاووس، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص۸۱ و ۸۲.</ref> «تنبیه الخواطر و نزهة النواظر»، معروف به مجموعه ورام نوشته او است.<ref>امل الامل، شیخ حر عاملی، ج ٢، ص ٣٣٩ ٣٣٨.</ref>


==ولادت==
==ولادت==
خط ۲۵: خط ۲۴:


==استادان==
==استادان==
وی، تحصیلات خود را در [[بغداد]] و [[حله]] گذراند. او را در نیروی حافظه ستوده‌اند؛ به باور شاگرد او ابن داوود (م.٧١۵ق)، هر چه وارد ذهن او می‌شد از یادش نمی‌رفت. به گفته او، سید عبدالکریم در زمینه خطاطی، پس از ۴۰ روز، از استاد خط بی‌نیاز شد. وی در ۱۱ سالگی حافظ [[قرآن]] بود.<ref name=":3">رياض العلماء وحياض الفضلاء، ج۳، ص ١۵۶؛ دائرة المعارف تشيع، ج ١، ص ٣۴١.</ref> برخی از استادان او به این شرحند:
وی، تحصیلات خود را در [[بغداد]] و [[حله]] گذراند. او را در نیروی حافظه ستوده‌اند؛ به باور شاگرد او ابن داوود (م.۷۱۵ق)، هر چه وارد ذهن او می‌شد از یادش نمی‌رفت. به گفته او، سید عبدالکریم در زمینه خطاطی، پس از ۴۰ روز، از استاد خط بی‌نیاز شد. وی در ۱۱ سالگی حافظ [[قرآن]] بود.<ref name=":3">ریاض العلماء وحیاض الفضلاء، ج۳، ص ١۵۶؛ دائرة المعارف تشیع، ج ١، ص ٣۴١.</ref> برخی از استادان او به این شرحند:


*سید احمد بن موسی بن طاووس، مشهور به فقیه [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]]، پدر وی؛
*سید احمد بن موسی بن طاووس، مشهور به فقیه [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]]، پدر وی؛
*سید رضی‌الدین علی بن طاووس، مشهور به ابن طاووس، مؤلف کتاب اقبال، عموی وی؛
*سید رضی‌الدین علی بن طاووس، مشهور به ابن طاووس، مؤلف کتاب اقبال، عموی وی؛
*حسین بن ایاز، از عالمان [[اهل سنت]]، که از او ادبیات عرب را فرا گرفت؛{{یادداشت|سید عبدالکریم، در يكى از اجازات خود، كه براى ابن زهره صادر كرده است، مى‌نويسد: «حسين فرزند اياز، در علوم و ادبيات عرب، اعلم از معاصرين خود بوده است.» ميرزا عبدالله افندى، اجازه‌اى را كه حسين بن ایاز به سيد عبدالكريم داده، در پشت كتاب مفصل زمخشرى ديده‌ است. وی، همین کتاب را کتابی دانسته که سید عبدالکریم نزد او خوانده است.}}<ref name=":2" />
*حسین بن ایاز، از عالمان [[اهل سنت]]، که از او ادبیات عرب را فرا گرفت؛{{یادداشت|سید عبدالکریم، در یکی از اجازات خود، که برای ابن زهره صادر کرده است، می‌نویسد: «حسین فرزند ایاز، در علوم و ادبیات عرب، اعلم از معاصرین خود بوده است.» میرزا عبدالله افندی، اجازه‌ای را که حسین بن ایاز به سید عبدالکریم داده، در پشت کتاب مفصل زمخشری دیده است. وی، همین کتاب را کتابی دانسته که سید عبدالکریم نزد او خوانده است.}}<ref name=":2" />
*محقق حلی؛ که برخی رابطه وی با سید عبدالکریم را فراتر از رابطه استاد و شاگردی دانسته‌اند.<ref>تلخيص مجمع الاداب فى معجم الالقاب، عبدالرزاق ابن فوطى بغدادى، ج ۴، ص ١١٩.</ref>
*محقق حلی؛ که برخی رابطه وی با سید عبدالکریم را فراتر از رابطه استاد و شاگردی دانسته‌اند.<ref>تلخیص مجمع الاداب فی معجم الالقاب، عبدالرزاق ابن فوطی بغدادی، ج ۴، ص ١١٩.</ref>
*خواجه نصيرالدين طوسى؛<ref>علماى بزرگ شيعه از كلينى تا خمينى، ص ۶٨، فوايد الهنويه، ح اول، ص ١٨٩.</ref>
*خواجه نصیرالدین طوسی؛<ref>علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص ۶٨، فواید الهنویه، ح اول، ص ١٨٩.</ref>
*يحيى بن سعيد؛
*یحیی بن سعید؛
*مفيد الدين بن جهم؛
*مفید الدین بن جهم؛
*سيد عبدالمجيد بن سيد فخار موسوى حائرى.<ref>رياض العلماء وحياض الفضلاء، ح٣، ص ۵٠٠و ۵٠١.</ref>
*سید عبدالمجید بن سید فخار موسوی حائری.<ref>ریاض العلماء وحیاض الفضلاء، ح٣، ص ۵٠٠و ۵٠١.</ref>


==مقام علمی==
==مقام علمی==
سيد عبدالكريم، فقیه<ref name=":5">بحار الانوار، ج۱، ص۱۳.</ref> و در دانش‌هاى ادبى، مانند نحو و عروض ماهر بود.<ref name=":6" /> او علم انساب،<ref name=":7">مجالس المومنين، قاضى نور الله شوشتريف ج اول، ص ۵٧، فوايد الرضويه، ج اول، ص ۴٠٧.</ref> به ویژه انساب علويان و خاندان‌هاى علمى را به خوبى شناخته و نقايت علويان را در روزگار خويش بر عهده داشت.<ref name=":6">نقد الرجال، تفرشى، ص ١٩١.</ref> سید عبدالکریم را شاعر و ادیب نیز خوانده‌اند.<ref name=":7" />
سید عبدالکریم، فقیه<ref name=":5">بحار الانوار، ج۱، ص۱۳.</ref> و در دانش‌های ادبی، مانند نحو و عروض ماهر بود.<ref name=":6" /> او علم انساب،<ref name=":7">مجالس المومنین، قاضی نور الله شوشتریف ج اول، ص ۵٧، فواید الرضویه، ج اول، ص ۴٠٧.</ref> به ویژه انساب علویان و خاندان‌های علمی را به خوبی شناخته و نقایت علویان را در روزگار خویش بر عهده داشت.<ref name=":6">نقد الرجال، تفرشی، ص ١٩١.</ref> سید عبدالکریم را شاعر و ادیب نیز خوانده‌اند.<ref name=":7" />


==شاگردان==
==شاگردان==
برخی از شاگردان او عبارتند از:
برخی از شاگردان او عبارتند از:


*حسن بن علی بن ابی‌داوود (م.٧١۵ق)؛ وی با استادش سید عبدالکریم، اختلاف سنی زیادی نداشته، با این وجود از وی بهره می‌برد. کتاب او در علم رجال معروف است.<ref name=":3" />
*حسن بن علی بن ابی‌داوود (م.۷۱۵ق)؛ وی با استادش سید عبدالکریم، اختلاف سنی زیادی نداشته، با این وجود از وی بهره می‌برد. کتاب او در علم رجال معروف است.<ref name=":3" />
*ابن فوطى بغدادى، عالم [[اهل سنت]]؛<ref name=":4">لولو البحرين، پاورقى سيد محمد صادق بحر العلوم، ص ٢۶٢، امل الامل، ح ٢، ص ١۵٢.</ref>
*ابن فوطی بغدادی، عالم [[اهل سنت]]؛<ref name=":4">لولو البحرین، پاورقی سید محمد صادق بحر العلوم، ص ٢۶٢، امل الامل، ح ٢، ص ١۵٢.</ref>
*كمال الدين ابوالحسن على بن شيخ شرف الدين حسين بن حماد بن ابى الخير ليثى واسطى؛<ref>امل الامال، ج ٢، ص ١۵٨.</ref>
*کمال الدین ابوالحسن علی بن شیخ شرف الدین حسین بن حماد بن ابی الخیر لیثی واسطی؛<ref>امل الامال، ج ٢، ص ١۵٨.</ref>
*عبدالصمد بن احمد بن عبدالقادر بن ابى‌الجيش، از مشايخ فاطمه دختر محمد بن احمد بن عبدالله خادم عكبرى.<ref>جامع الرواه، محمد اردبيلى حائرى غروى، ج۱، ص ۴۶٣.</ref>
*عبدالصمد بن احمد بن عبدالقادر بن ابی‌الجیش، از مشایخ فاطمه دختر محمد بن احمد بن عبدالله خادم عکبری.<ref>جامع الرواه، محمد اردبیلی حائری غروی، ج۱، ص ۴۶٣.</ref>


==فرزندان==
==فرزندان==


*سيد رضى الدين ابوالقاسم على؛ او با عموى خود سید رضی‌الدین علی بن طاووس هم‌لقب بوده است.{{یادداشت|اين گونه نام‌گذارى در ميان طوايف عراق عرب، متداول بوده است.}} سيد عبدالحميد بن فخار موسوی، اجازه‌ای را براى سيد عبدالكريم و فرزند او سيدرضى الدين ابوالقاسم على، نگاشته است.{{یادداشت|مؤلف ریاض العلماء، این اجازه را در پشت نسخه‌ای از کتاب المجدی دیده است.}} او را فاضلی جلیل معرفی کرده‌اند.
*سید رضی الدین ابوالقاسم علی؛ او با عموی خود سید رضی‌الدین علی بن طاووس هم‌لقب بوده است.{{یادداشت|این گونه نام‌گذاری در میان طوایف عراق عرب، متداول بوده است.}} سید عبدالحمید بن فخار موسوی، اجازه‌ای را برای سید عبدالکریم و فرزند او سیدرضی الدین ابوالقاسم علی، نگاشته است.{{یادداشت|مؤلف ریاض العلماء، این اجازه را در پشت نسخه‌ای از کتاب المجدی دیده است.}} او را فاضلی جلیل معرفی کرده‌اند.
*ابوالفضل محمد بن غياث الدين؛ که بر پایه نوشته سيد عبدالكريم در پشت كتاب الملاحم و الفتن، در سال ۶۷۰ق. در [[بغداد]] به دنیا آمده است. درباره اینکه وی از زمره عالمان بوده یا نه، خبری در دست نیست.<ref>رياض العلما، ج ٣، ص ٢٠۵، طبقات اعلام الشيعه ج٣، ص ١٩٠.</ref>
*ابوالفضل محمد بن غیاث الدین؛ که بر پایه نوشته سید عبدالکریم در پشت کتاب الملاحم و الفتن، در سال ۶۷۰ق. در [[بغداد]] به دنیا آمده است. درباره اینکه وی از زمره عالمان بوده یا نه، خبری در دست نیست.<ref>ریاض العلما، ج ٣، ص ٢٠۵، طبقات اعلام الشیعه ج٣، ص ١٩٠.</ref>


==آثار==
==آثار==
برخی از آثار او به این شرح است:
برخی از آثار او به این شرح است:


*الشمل المنظوم فى مصنفى العلوم: شاگرد وی ابن داوود، در رجال خود، تألیف این اثر را بین شیعیان بی‌سابقه دانسته است. این کتاب، تا کنون یافت نشده است. از عنوان آن پیدا است، فهرست‌گونه‌ای در دانش‌های گوناگون بوده و اطلاعاتی درباره کتاب‌های عالمان داشته است. آقابزرگ تهرانی از خدا خواسته دیدن این کتاب را روزی او قرار دهد؛<ref>الذريعه، ج ٧، ص ١٠ ١٠٩، طبقات علام الشيعه، ج ٣، ص ٩٣.</ref>
*الشمل المنظوم فی مصنفی العلوم: شاگرد وی ابن داوود، در رجال خود، تألیف این اثر را بین شیعیان بی‌سابقه دانسته است. این کتاب، تا کنون یافت نشده است. از عنوان آن پیدا است، فهرست‌گونه‌ای در دانش‌های گوناگون بوده و اطلاعاتی درباره کتاب‌های عالمان داشته است. آقابزرگ تهرانی از خدا خواسته دیدن این کتاب را روزی او قرار دهد؛<ref>الذریعه، ج ٧، ص ١٠ ١٠٩، طبقات علام الشیعه، ج ٣، ص ٩٣.</ref>
*حاشیه بر دعاى سمات: نسخه خطى این اثر در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران موجود است؛
*حاشیه بر دعای سمات: نسخه خطی این اثر در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است؛
*الحواشى على المجدى: در علم انساب نگاشته شده و مؤلف در نگاشتن آن، از کتاب «البيان و التبين فى المناسب آل ابى طالب»، نوشته «ابى‌محمد حسن بن عبدالله طالبى جعفرى» بهره برده است. سيد حسون براقى، مولف تاريخ كوفه، از این کتاب، در تألیف اثرش استفاده کرده است؛
*الحواشی علی المجدی: در علم انساب نگاشته شده و مؤلف در نگاشتن آن، از کتاب «البیان و التبین فی المناسب آل ابی طالب»، نوشته «ابی‌محمد حسن بن عبدالله طالبی جعفری» بهره برده است. سید حسون براقی، مولف تاریخ کوفه، از این کتاب، در تألیف اثرش استفاده کرده است؛
*كتاب الإجازات: آقابزرگ تهرانی این کتاب را غیر از کتاب الإجازاتی دانسته که عموی او، سید رضی‌الدین علی بن طاووس نگاشته و نام کامل آن را «الاجازات لكشف طرق المفازات فيما يحصى» معرفی کرده است. به گفته آقابزرگ، مولف رياض العلماء، تصور کرده این کتاب، تألیف عموی اوست.<ref>الذريعه، ج اول، ص ١٢۶، و ١٢٧ و ١٢٨.</ref>
*کتاب الإجازات: آقابزرگ تهرانی این کتاب را غیر از کتاب الإجازاتی دانسته که عموی او، سید رضی‌الدین علی بن طاووس نگاشته و نام کامل آن را «الاجازات لکشف طرق المفازات فیما یحصی» معرفی کرده است. به گفته آقابزرگ، مولف ریاض العلماء، تصور کرده این کتاب، تألیف عموی اوست.<ref>الذریعه، ج اول، ص ١٢۶، و ١٢٧ و ١٢٨.</ref>


===فرحة الغری بصرحة الغری===
===فرحة الغری بصرحة الغری===
مشهورترين اثر وی، «فرحة الغری بصرحة الغری» است، كه دربارۀ تاريخ و جغرافياى محل دفن [[امام على(ع)]] است.  
مشهورترین اثر وی، «فرحة الغری بصرحة الغری» است، که دربارهٔ تاریخ و جغرافیای محل دفن [[امام علی(ع)]] است.


====نام====
====نام====
برخی، واژه «غری» را در این عنوان به معنای نیکو گرفته، غریِ نخستین را صفت جانشین موصوف عام دانسته و غری دوم را صفت برای بنا دانسته‌اند. فرجة، به معنای مژدگانی و صرحة، به معنای ساخت خانه و بروز هر چیزی معرفی کرده‌اند؛‌ از این رو، برگردان فارسی عنوان را، «مژدگانى هر انسان با حُسن و شرف در ساخت آشكار بنای (بارگاه) جذاب [[نجف]]» دانسته‌اند.<ref name=":9">حیات سید عبدالکریم بن طاووس، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص۸۹.</ref> [[غری|غَری]]، منطقه‌ای است در [[عراق]]، در منطقه [[ظهر الکوفه]]، که به این نام شهرت داشته و محل دفن شدن پیکر امام علی(ع) است.<ref>فرهنگ‌نامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۵، ص 14.</ref> قاضى نور الله شوشترى، در مجالس المومنين، نام کتاب را «فرحة الغرى فى فضل ساكن الغرى» معرفی کرده است.<ref>مشهد الامام على فى النجف، ماهر سعاد، طبع دار المعارف مصر، ص ۱۲۱ و ١٢٧.</ref>
برخی، واژه «غری» را در این عنوان به معنای نیکو گرفته، غریِ نخستین را صفت جانشین موصوف عام دانسته و غری دوم را صفت برای بنا دانسته‌اند. فرجة، به معنای مژدگانی و صرحة، به معنای ساخت خانه و بروز هر چیزی معرفی کرده‌اند؛ از این رو، برگردان فارسی عنوان را، «مژدگانی هر انسان با حُسن و شرف در ساخت آشکار بنای (بارگاه) جذاب [[نجف]]» دانسته‌اند.<ref name=":9">حیات سید عبدالکریم بن طاووس، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص۸۹.</ref> [[غری|غَری]]، منطقه‌ای است در [[عراق]]، در منطقه [[ظهر الکوفه]]، که به این نام شهرت داشته و محل دفن شدن پیکر امام علی(ع) است.<ref>فرهنگ‌نامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۵، ص 14.</ref> قاضی نور الله شوشتری، در مجالس المومنین، نام کتاب را «فرحة الغری فی فضل ساکن الغری» معرفی کرده است.<ref>مشهد الامام علی فی النجف، ماهر سعاد، طبع دار المعارف مصر، ص ۱۲۱ و ١٢٧.</ref>


====محتوا====
====محتوا====
سيد عبدالكريم، در اين کتاب، مستنداتى كه مؤید دفن پيكر امام على(ع) در نجف است را گردآورده است. اين كتاب شامل دو مقدمه و پانزده باب است. مقدمه نخست، در بيان اين است كه [[آستان مقدس امام علی(ع)|مدفن امام على(ع)]] در غرى قرار داشته و مقدمۀ دوم، درباره مخفى‌سازى مرقد وی است. در باب‌هاى نخست تا يازدهم، رواياتى از [[حضرت محمد(ص)]] و [[امامان(ع)]] از امام على(ع) تا [[امام حسن عسكرى(ع)]] گردآمده است. در باب‌هاى دوازدهم تا چهاردهم، مطالبى از [[زید بن علی]]، [[منصور عباسی]]، رشيد عباسى، گروهی از [[بنى‌هاشم]] و شماری از عالمان در اين باره ذكر گرديده است. باب پانزدهم به ذكر كراماتى اختصاص يافته كه در جوار [[آستان مقدس امام علی(ع)|آستان امام علی(ع)]] رخ داده‌اند.<ref name=":9" /> [[آقابزرگ تهرانى]]، از نسخه‌ای به خط ملا باقر شوشترى نام برده که باب شانزدهمی به آن افزوده شده است. این باب، شامل نوادر معجزات امام علی(ع) به نقل از کتاب خرايج [[قطب راوندى]] است. آقابزرگ، باب شانزدهم را جزء کتاب ندانسته، بلکه ملحقاتی معرفی کرده که به آن افزوده شده است.<ref>الرضاد فى معرفه حجح الله على العبادف شيخ مفيد، ج اول، ص ١٧ - ٢٧، منتهى الآمال، محدث قمى، ج اول، ص ٣۴٣ ٣۴٢.</ref>
سید عبدالکریم، در این کتاب، مستنداتی که مؤید دفن پیکر امام علی(ع) در نجف است را گردآورده است. این کتاب شامل دو مقدمه و پانزده باب است. مقدمه نخست، در بیان این است که [[آستان مقدس امام علی(ع)|مدفن امام علی(ع)]] در غری قرار داشته و مقدمهٔ دوم، درباره مخفی‌سازی مرقد وی است. در باب‌های نخست تا یازدهم، روایاتی از [[حضرت محمد(ص)]] و [[امامان(ع)]] از امام علی(ع) تا [[امام حسن عسکری(ع)]] گردآمده است. در باب‌های دوازدهم تا چهاردهم، مطالبی از [[زید بن علی]]، [[منصور عباسی]]، رشید عباسی، گروهی از [[بنی‌هاشم]] و شماری از عالمان در این باره ذکر گردیده است. باب پانزدهم به ذکر کراماتی اختصاص یافته که در جوار [[آستان مقدس امام علی(ع)|آستان امام علی(ع)]] رخ داده‌اند.<ref name=":9" /> [[آقابزرگ تهرانی]]، از نسخه‌ای به خط ملا باقر شوشتری نام برده که باب شانزدهمی به آن افزوده شده است. این باب، شامل نوادر معجزات امام علی(ع) به نقل از کتاب خرایج [[قطب راوندی]] است. آقابزرگ، باب شانزدهم را جزء کتاب ندانسته، بلکه ملحقاتی معرفی کرده که به آن افزوده شده است.<ref>الرضاد فی معرفه حجح الله علی العبادف شیخ مفید، ج اول، ص ١٧ - ٢٧، منتهی الآمال، محدث قمی، ج اول، ص ٣۴٣ ٣۴٢.</ref>


====ترجمه====
====ترجمه====
[[محمدباقر مجلسی]]، از این کتاب در گردآوری بحار الأنوار بهره برده<ref>رياض العلماء، ج ٣، ص ٢٠٩.</ref> و آن را به صورت مستقل به فارسی برگردانده است.<ref>الذريعه، ج ١۴، ص ۲۳۳ و ٢٣۴.</ref>
[[محمدباقر مجلسی]]، از این کتاب در گردآوری بحار الأنوار بهره برده<ref>ریاض العلماء، ج ٣، ص ٢٠٩.</ref> و آن را به صورت مستقل به فارسی برگردانده است.<ref>الذریعه، ج ١۴، ص ۲۳۳ و ٢٣۴.</ref>


==در نگاه دیگران==
==در نگاه دیگران==
ابن داوود (م.٧١۵ق) شاگرد وی، او را در اخلاق، نیکویی معاشرت، حافظه قوی و یادگیری سریع ستوده است.<ref name=":3" /> ابن فوطی بغدادی، از عالمان [[اهل سنت]] و شاگرد وی، او را در حافظه قوی ستوده، خانه‌اش را جای گردآمدن عالمان معرفی کرده و برخی حاکمان را از دانش او بهره‌مند دانسته است.<ref name=":4" /> استاد وی ابن سعيد حلى، در اجازه‌اى كه براى او نگاشته، سید عبدالکریم را «سيد امجد، دانشمند مسدد، فقيه محقق، فاضل بسيار دقيق، جامع علوم و حاوى انواع فضايل، شيخ شيعيان، صدر شريعت، مفتى فرقه‌هاى مسلمانان، داراى نسب ريشه‌دار، طيب و طاهر، دارای خلق و خوى پسنديده و خصال ستوده» دانسته است.{{یادداشت|این اجازه در پشت نسخه‌ای از معالم العلماء، اثر ابن شهرآشوب ضبط گردیده است. مؤلف کتاب امل الامل، در شرح حال ابن سعيد حلى به اين اجازه اشاره كرده و محقق معاصر، سيد محمدصادق بحرالعلوم، ذيل شرح حالش در كتاب لولو البحرين، در پاورقى اين اثر، مى‌نويسد: من اين اجازه را ديده‌ام و ابن سعيد آن را در سال ٨۶٨ق. صادر كرده است.}}<ref>الذريعه، ج ١۶، ص ١۶٠ ١۵٩، دائرة المعارف تشيع، ج ١٢، ص ٢۵۵ _ ٢۵۴.</ref> [[شيخ حر عاملى]] و محمد بن على اردبيلى غروى حائرى، او را در پارسایی<ref name=":7" /> و عبادت ستوده‌اند.<ref name=":5" />
ابن داوود (م.۷۱۵ق) شاگرد وی، او را در اخلاق، نیکویی معاشرت، حافظه قوی و یادگیری سریع ستوده است.<ref name=":3" /> ابن فوطی بغدادی، از عالمان [[اهل سنت]] و شاگرد وی، او را در حافظه قوی ستوده، خانه‌اش را جای گردآمدن عالمان معرفی کرده و برخی حاکمان را از دانش او بهره‌مند دانسته است.<ref name=":4" /> استاد وی ابن سعید حلی، در اجازه‌ای که برای او نگاشته، سید عبدالکریم را «سید امجد، دانشمند مسدد، فقیه محقق، فاضل بسیار دقیق، جامع علوم و حاوی انواع فضایل، شیخ شیعیان، صدر شریعت، مفتی فرقه‌های مسلمانان، دارای نسب ریشه‌دار، طیب و طاهر، دارای خلق و خوی پسندیده و خصال ستوده» دانسته است.{{یادداشت|این اجازه در پشت نسخه‌ای از معالم العلماء، اثر ابن شهرآشوب ضبط گردیده است. مؤلف کتاب امل الامل، در شرح حال ابن سعید حلی به این اجازه اشاره کرده و محقق معاصر، سید محمدصادق بحرالعلوم، ذیل شرح حالش در کتاب لولو البحرین، در پاورقی این اثر، می‌نویسد: من این اجازه را دیده‌ام و ابن سعید آن را در سال ۸۶۸ق. صادر کرده است.}}<ref>الذریعه، ج ١۶، ص ١۶٠ ١۵٩، دائرة المعارف تشیع، ج ١٢، ص ٢۵۵ _ ٢۵۴.</ref> [[شیخ حر عاملی]] و محمد بن علی اردبیلی غروی حائری، او را در پارسایی<ref name=":7" /> و عبادت ستوده‌اند.<ref name=":5" />
==درگذشت==
==درگذشت==
سید عبدالکریم بن احمد بن طاووس، در حالى كه ۴۵ سال و دو ماه از سنش مى‌گذشت، در روز شنبه، ۱۶ [[شوال]] ۶٩٣ق. در [[كاظمين]] درگذشت.<ref name=":8">تلخيص معجم الالقاب، اين قوطى بغدادى، ج ۴، ص ١١٩۴، الحوادث الجامعه، همان مولف، ص ۴٨٠؛  رياض العلما، ج ٣، ص ٢٠٨، رجال ابن داود، ص ٢٢۶.</ref>
سید عبدالکریم بن احمد بن طاووس، در حالی که ۴۵ سال و دو ماه از سنش می‌گذشت، در روز شنبه، ۱۶ [[شوال]] ۶۹۳ق. در [[کاظمین]] درگذشت.<ref name=":8">تلخیص معجم الالقاب، این قوطی بغدادی، ج ۴، ص ١١٩۴، الحوادث الجامعه، همان مولف، ص ۴٨٠؛  ریاض العلما، ج ٣، ص ٢٠٨، رجال ابن داود، ص ٢٢۶.</ref>


==مدفن==
==مدفن==
{{اصلی|مرقد عبدالکریم بن طاووس}}
{{اصلی|مرقد عبدالکریم بن طاووس}}
پیکر وی، به نجف منتقل شده و در جوار [[آستان مقدس امام علی(ع)|آستان امام علی(ع)]]، در كنار دیگر عالمان آل طاووس، دفن شد.<ref name=":8" /> محل دفن او را [[مدينه]]، [[مسجد کوفه|مسجد كوفه]] و [[حلّه]]، نیز ذكر كرده‌اند.<ref>نامه دانشوران نامه ي، گروهى از نويسندگان، طبع دار الفكر قم، ج اول، ص ٧٨۵، نجف كانون تشيع، سيد محمد گلاب گير و ديگران، ص ١۵٢.</ref>
پیکر وی، به نجف منتقل شده و در جوار [[آستان مقدس امام علی(ع)|آستان امام علی(ع)]]، در کنار دیگر عالمان آل طاووس، دفن شد.<ref name=":8" /> محل دفن او را [[مدینه]]، [[مسجد کوفه|مسجد کوفه]] و [[حلّه]]، نیز ذکر کرده‌اند.<ref>نامه دانشوران نامه ی، گروهی از نویسندگان، طبع دار الفکر قم، ج اول، ص ٧٨۵، نجف کانون تشیع، سید محمد گلاب گیر و دیگران، ص ١۵٢.</ref>


مرقدى منتسب به او، در جنوب حله، در نزديكى مزار عمويش سيد رضی‌الدین على بن طاووس، وجود دارد، که داراى گنبد و بارگاه بوده و مردم به زيارت او مى‌روند.<ref>تاريخ الحله، ح٢، ص٣٠؛ سيماى حله، ص۱۱۲ و١١٣.</ref>
مرقدی منتسب به او، در جنوب حله، در نزدیکی مزار عمویش سید رضی‌الدین علی بن طاووس، وجود دارد، که دارای گنبد و بارگاه بوده و مردم به زیارت او می‌روند.<ref>تاریخ الحله، ح٢، ص٣٠؛ سیمای حله، ص۱۱۲ و١١٣.</ref>
==پانوشت==
==پانوشت==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۸۸: خط ۸۷:
{{برگرفتگی
{{برگرفتگی
| پیش از لینک = مقاله
| پیش از لینک = مقاله
| منبع = حیات سید عبدالکریم بن طاووس،  
| منبع = حیات سید عبدالکریم بن طاووس،
| پس از لینک = غلارمضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هجدهم، بهار 1393، ص79
| پس از لینک = غلارمضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هجدهم، بهار ۱۳۹۳، ص۷۹
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1365/1/79
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1365/1/79
}}
}}
{{پایان}}
{{پایان}}
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]

نسخهٔ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۱۳

سید عبدالکریم بن طاووس
مشخصات فردی
نام کامل سید عبدالکریم بن احمد بن محمد طاووس حلی
نسب امام حسن(ع)
زادروز ۶۴۸ق.
زادگاه عراق، کربلا
خویشان سرشناس رضی‌الدین علی بن طاووس
مذهب شعیه
تاریخ درگذشت ۶۹۳ق.
محل درگذشت عراق، کاظمین
آرامگاه مقبره آل طاووس در جوار حرم امام علی(ع) یا مسجد کوفه یا جنوب حله
حج و زیارت
نوشته‌ها فرحة الغری
اطلاعات علمی و مذهبی
اساتید حسین بن ایاز، محقق حلی، خواجه نصیرالدین طوسی
شاگردان ابن داوود، ابن فوطی بغدادی

سید عبدالکریم بن احمد بن طاووس (۶۴۸-۶۹۳ق)، متولد کربلا، عالم، محدث، نسابه و ادیب شیعی و نویسنده کتاب مشهور «فرحة الغری» است. پدر او احمد بن طاووس از عالمان شیعه و عموی او علی ابن طاووس، مؤلف کتاب‌های اقبال و لهوف است. به جز پدر و عمو از استادانی مانند حسین بن ایاز، محقق حلی و خواجه نصیرالدین طوسی بهره برده و شاگردانی مانند ابن داوود (م.۷۱۵ق) و ابن فوطی بغدادی را تربیت کرد. در مدفن او بین نجف، مدینه،مسجد کوفه و حله اختلاف است. مرقدی در جنوب حله منتسب به اوست.

تبار

آل طاووس، خاندانی اهل مدینه بودند، که به حله، کوچ کرده و در عراق دارای پایگاه علمی و سیاسی شدند. آنها از سوی پدر به امام حسن(ع) و از سوی مادر به امام سجاد(ع) می‌رسند؛ زیرا سلیمان بن داوود که در شجره آنها است، از یک سو به حسن مثنی فرزند امام حسن(ع) و از سوی دیگر به ام‌کلثوم دختر امام سجاد(ع) می‌رسد.

نیای بزرگ این خاندان، سید محمد، مشهور به طاووس، فرزند اسحاق، فرزند حسن، فرزند محمد، فرزند سلیمان، فرزند داوود، فرزند حسن مثنی است. وی به علت زیبایی چهره، طاووس لقب گرفته و تبارش پس از اقامت در عراق، به آل طاووس شهرت یافتند.[۱] وی، عالم و محدث بوده و مقام ریاست سادات علوی را در حله و سورا عهده‌دار بود.[۲]

یکی دیگر از بزرگان این خاندان، اسحاق پدر سید محمد طاووس است، که نوه امام حسن(ع) و برادر رضاعی امام صادق(ع) بوده است؛ مادرش فاطمه، که دختر امام حسین(ع) و همسر حسن مثنی است، امام صادق(ع) را شیر داده است. اسحاق را عابد و وارسته خوانده‌اند. امام صادق(ع)، به مادر وی اعمالی را آموزش داد تا با انجام آنها، فرزندش داوود، از زندانِ منصور عباسی رها شود. این اعمال به «اعمال ام داوود» شهرت یافت.[۳]

بزرگان این خاندان، از دوران اقامت در مدینه و پس از آن در حله، مصر، کربلا و نجف نقیب الاشراف و نقیب النقبا بوده و بر امور سادات و علویان نظارت داشتند.[۱]

پدر

پدر وی، احمد بن موسی (م.۶۷۳ق)، مکنی به ابوالفضائل، فقیه، محدث و مفسر بوده و به فقیه اهل بیت(ع) شهرت یافت. او و برادرش رضی‌الدین علی بن موسی، هر دو فرزندان سید محمد طاووس و معروف به «ابن طاووس» هستند. هرجا لفظ ابن طاووس، در کتاب‌های فقه، رجال، حدیث، شعر، ادب و کلام بیاید، مراد احمد بن موسی بوده و هرجا در کتاب‌های دعا، زیارت، اخبار اهل بیت(ع) و گزارش رخدادهای عاشورا بیاید، مراد رضی‌الدین علی بن موسی است.[۲] احمد بن موسی پدر سید عبدالکریم، از استادانی مانند نجیب‌الدین ابن‌نما و سید فخار موسوی بهره برد.[۴] گویا تقسیم احادیث به صحیح، حسن، موثق و ضعیف، برای نخستین بار توسط احمد بن موسی انجام شده و به دست شاگردش علامه حلی گسترش یافته است.[۵]

مادر

یکی از نیاکان مادری وی، ورام بن ابی فراس، از فرزندان مالک اشتر است. برخی، ورام را جد پدری او دانسته و برخی دیگر رد کرده‌اند؛ زیرا در این صورت، این خاندان سید نخواهد بود.[یادداشت ۱][۶] «تنبیه الخواطر و نزهة النواظر»، معروف به مجموعه ورام نوشته او است.[۷]

ولادت

سید عبدالکریم بن احمد بن طاووس، در شعبان ۶۴۸ق. در کربلا به دنیا آمده و در حله رشد کرد.[۸]

استادان

وی، تحصیلات خود را در بغداد و حله گذراند. او را در نیروی حافظه ستوده‌اند؛ به باور شاگرد او ابن داوود (م.۷۱۵ق)، هر چه وارد ذهن او می‌شد از یادش نمی‌رفت. به گفته او، سید عبدالکریم در زمینه خطاطی، پس از ۴۰ روز، از استاد خط بی‌نیاز شد. وی در ۱۱ سالگی حافظ قرآن بود.[۹] برخی از استادان او به این شرحند:

  • سید احمد بن موسی بن طاووس، مشهور به فقیه اهل بیت(ع)، پدر وی؛
  • سید رضی‌الدین علی بن طاووس، مشهور به ابن طاووس، مؤلف کتاب اقبال، عموی وی؛
  • حسین بن ایاز، از عالمان اهل سنت، که از او ادبیات عرب را فرا گرفت؛[یادداشت ۲][۸]
  • محقق حلی؛ که برخی رابطه وی با سید عبدالکریم را فراتر از رابطه استاد و شاگردی دانسته‌اند.[۱۰]
  • خواجه نصیرالدین طوسی؛[۱۱]
  • یحیی بن سعید؛
  • مفید الدین بن جهم؛
  • سید عبدالمجید بن سید فخار موسوی حائری.[۱۲]

مقام علمی

سید عبدالکریم، فقیه[۱۳] و در دانش‌های ادبی، مانند نحو و عروض ماهر بود.[۱۴] او علم انساب،[۱۵] به ویژه انساب علویان و خاندان‌های علمی را به خوبی شناخته و نقایت علویان را در روزگار خویش بر عهده داشت.[۱۴] سید عبدالکریم را شاعر و ادیب نیز خوانده‌اند.[۱۵]

شاگردان

برخی از شاگردان او عبارتند از:

  • حسن بن علی بن ابی‌داوود (م.۷۱۵ق)؛ وی با استادش سید عبدالکریم، اختلاف سنی زیادی نداشته، با این وجود از وی بهره می‌برد. کتاب او در علم رجال معروف است.[۹]
  • ابن فوطی بغدادی، عالم اهل سنت؛[۱۶]
  • کمال الدین ابوالحسن علی بن شیخ شرف الدین حسین بن حماد بن ابی الخیر لیثی واسطی؛[۱۷]
  • عبدالصمد بن احمد بن عبدالقادر بن ابی‌الجیش، از مشایخ فاطمه دختر محمد بن احمد بن عبدالله خادم عکبری.[۱۸]

فرزندان

  • سید رضی الدین ابوالقاسم علی؛ او با عموی خود سید رضی‌الدین علی بن طاووس هم‌لقب بوده است.[یادداشت ۳] سید عبدالحمید بن فخار موسوی، اجازه‌ای را برای سید عبدالکریم و فرزند او سیدرضی الدین ابوالقاسم علی، نگاشته است.[یادداشت ۴] او را فاضلی جلیل معرفی کرده‌اند.
  • ابوالفضل محمد بن غیاث الدین؛ که بر پایه نوشته سید عبدالکریم در پشت کتاب الملاحم و الفتن، در سال ۶۷۰ق. در بغداد به دنیا آمده است. درباره اینکه وی از زمره عالمان بوده یا نه، خبری در دست نیست.[۱۹]

آثار

برخی از آثار او به این شرح است:

  • الشمل المنظوم فی مصنفی العلوم: شاگرد وی ابن داوود، در رجال خود، تألیف این اثر را بین شیعیان بی‌سابقه دانسته است. این کتاب، تا کنون یافت نشده است. از عنوان آن پیدا است، فهرست‌گونه‌ای در دانش‌های گوناگون بوده و اطلاعاتی درباره کتاب‌های عالمان داشته است. آقابزرگ تهرانی از خدا خواسته دیدن این کتاب را روزی او قرار دهد؛[۲۰]
  • حاشیه بر دعای سمات: نسخه خطی این اثر در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است؛
  • الحواشی علی المجدی: در علم انساب نگاشته شده و مؤلف در نگاشتن آن، از کتاب «البیان و التبین فی المناسب آل ابی طالب»، نوشته «ابی‌محمد حسن بن عبدالله طالبی جعفری» بهره برده است. سید حسون براقی، مولف تاریخ کوفه، از این کتاب، در تألیف اثرش استفاده کرده است؛
  • کتاب الإجازات: آقابزرگ تهرانی این کتاب را غیر از کتاب الإجازاتی دانسته که عموی او، سید رضی‌الدین علی بن طاووس نگاشته و نام کامل آن را «الاجازات لکشف طرق المفازات فیما یحصی» معرفی کرده است. به گفته آقابزرگ، مولف ریاض العلماء، تصور کرده این کتاب، تألیف عموی اوست.[۲۱]

فرحة الغری بصرحة الغری

مشهورترین اثر وی، «فرحة الغری بصرحة الغری» است، که دربارهٔ تاریخ و جغرافیای محل دفن امام علی(ع) است.

نام

برخی، واژه «غری» را در این عنوان به معنای نیکو گرفته، غریِ نخستین را صفت جانشین موصوف عام دانسته و غری دوم را صفت برای بنا دانسته‌اند. فرجة، به معنای مژدگانی و صرحة، به معنای ساخت خانه و بروز هر چیزی معرفی کرده‌اند؛ از این رو، برگردان فارسی عنوان را، «مژدگانی هر انسان با حُسن و شرف در ساخت آشکار بنای (بارگاه) جذاب نجف» دانسته‌اند.[۲۲] غَری، منطقه‌ای است در عراق، در منطقه ظهر الکوفه، که به این نام شهرت داشته و محل دفن شدن پیکر امام علی(ع) است.[۲۳] قاضی نور الله شوشتری، در مجالس المومنین، نام کتاب را «فرحة الغری فی فضل ساکن الغری» معرفی کرده است.[۲۴]

محتوا

سید عبدالکریم، در این کتاب، مستنداتی که مؤید دفن پیکر امام علی(ع) در نجف است را گردآورده است. این کتاب شامل دو مقدمه و پانزده باب است. مقدمه نخست، در بیان این است که مدفن امام علی(ع) در غری قرار داشته و مقدمهٔ دوم، درباره مخفی‌سازی مرقد وی است. در باب‌های نخست تا یازدهم، روایاتی از حضرت محمد(ص) و امامان(ع) از امام علی(ع) تا امام حسن عسکری(ع) گردآمده است. در باب‌های دوازدهم تا چهاردهم، مطالبی از زید بن علی، منصور عباسی، رشید عباسی، گروهی از بنی‌هاشم و شماری از عالمان در این باره ذکر گردیده است. باب پانزدهم به ذکر کراماتی اختصاص یافته که در جوار آستان امام علی(ع) رخ داده‌اند.[۲۲] آقابزرگ تهرانی، از نسخه‌ای به خط ملا باقر شوشتری نام برده که باب شانزدهمی به آن افزوده شده است. این باب، شامل نوادر معجزات امام علی(ع) به نقل از کتاب خرایج قطب راوندی است. آقابزرگ، باب شانزدهم را جزء کتاب ندانسته، بلکه ملحقاتی معرفی کرده که به آن افزوده شده است.[۲۵]

ترجمه

محمدباقر مجلسی، از این کتاب در گردآوری بحار الأنوار بهره برده[۲۶] و آن را به صورت مستقل به فارسی برگردانده است.[۲۷]

در نگاه دیگران

ابن داوود (م.۷۱۵ق) شاگرد وی، او را در اخلاق، نیکویی معاشرت، حافظه قوی و یادگیری سریع ستوده است.[۹] ابن فوطی بغدادی، از عالمان اهل سنت و شاگرد وی، او را در حافظه قوی ستوده، خانه‌اش را جای گردآمدن عالمان معرفی کرده و برخی حاکمان را از دانش او بهره‌مند دانسته است.[۱۶] استاد وی ابن سعید حلی، در اجازه‌ای که برای او نگاشته، سید عبدالکریم را «سید امجد، دانشمند مسدد، فقیه محقق، فاضل بسیار دقیق، جامع علوم و حاوی انواع فضایل، شیخ شیعیان، صدر شریعت، مفتی فرقه‌های مسلمانان، دارای نسب ریشه‌دار، طیب و طاهر، دارای خلق و خوی پسندیده و خصال ستوده» دانسته است.[یادداشت ۵][۲۸] شیخ حر عاملی و محمد بن علی اردبیلی غروی حائری، او را در پارسایی[۱۵] و عبادت ستوده‌اند.[۱۳]

درگذشت

سید عبدالکریم بن احمد بن طاووس، در حالی که ۴۵ سال و دو ماه از سنش می‌گذشت، در روز شنبه، ۱۶ شوال ۶۹۳ق. در کاظمین درگذشت.[۲۹]

مدفن

پیکر وی، به نجف منتقل شده و در جوار آستان امام علی(ع)، در کنار دیگر عالمان آل طاووس، دفن شد.[۲۹] محل دفن او را مدینه، مسجد کوفه و حلّه، نیز ذکر کرده‌اند.[۳۰]

مرقدی منتسب به او، در جنوب حله، در نزدیکی مزار عمویش سید رضی‌الدین علی بن طاووس، وجود دارد، که دارای گنبد و بارگاه بوده و مردم به زیارت او می‌روند.[۳۱]

پانوشت

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ لولو البحرین، علامه بحرانی، ص ٢۴۴، عمده الطالب فی المناقب آل ابی طالب، ابن عنید، ص ١۵٧ ١۵۶، منتهی الامال، محدث قمیف ح اول، ص ۴٧۶
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ح ٢، ص ۵۴؛ ماخذ قیل، ص ٣۴٢، ریاض العلماء، میرزا عبدالله افندی اصفهانی، ترجمه محمد باقر ساعدی، ج ۶، ص ١٨۶ ١٨٧، مفاخر اسلام، علی دوانیف ح۴، ص ۵٩ ۵٨.
  3. دائرة المارف تشیع، ج اول، ص ٣۴١.
  4. لولو البحرین، ص ٢۴٢، پاورقی سید محمد صادق بحر العلوم، مراقد المعارف، محمد حرز الدین، تحقیق محمد حسین حرز الدین، ج اول، ص ١١٢، گنجینه دانشوران، احمد رحیمی، ص ١٠۶.
  5. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ٣، ص ٣٨۵؛ ج ٧، ص ۶۴ و ۲۴۱.
  6. الانوار الساطعه فی المائه السابعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ص ١٩٧؛ حیات سید عبدالکریم بن طاووس، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص۸۱ و ۸۲.
  7. امل الامل، شیخ حر عاملی، ج ٢، ص ٣٣٩ ٣٣٨.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ رجال ابن داوود، ص ٢٢۶.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ریاض العلماء وحیاض الفضلاء، ج۳، ص ١۵۶؛ دائرة المعارف تشیع، ج ١، ص ٣۴١.
  10. تلخیص مجمع الاداب فی معجم الالقاب، عبدالرزاق ابن فوطی بغدادی، ج ۴، ص ١١٩.
  11. علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص ۶٨، فواید الهنویه، ح اول، ص ١٨٩.
  12. ریاض العلماء وحیاض الفضلاء، ح٣، ص ۵٠٠و ۵٠١.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ بحار الانوار، ج۱، ص۱۳.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ نقد الرجال، تفرشی، ص ١٩١.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ مجالس المومنین، قاضی نور الله شوشتریف ج اول، ص ۵٧، فواید الرضویه، ج اول، ص ۴٠٧.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ لولو البحرین، پاورقی سید محمد صادق بحر العلوم، ص ٢۶٢، امل الامل، ح ٢، ص ١۵٢.
  17. امل الامال، ج ٢، ص ١۵٨.
  18. جامع الرواه، محمد اردبیلی حائری غروی، ج۱، ص ۴۶٣.
  19. ریاض العلما، ج ٣، ص ٢٠۵، طبقات اعلام الشیعه ج٣، ص ١٩٠.
  20. الذریعه، ج ٧، ص ١٠ ١٠٩، طبقات علام الشیعه، ج ٣، ص ٩٣.
  21. الذریعه، ج اول، ص ١٢۶، و ١٢٧ و ١٢٨.
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ حیات سید عبدالکریم بن طاووس، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص۸۹.
  23. فرهنگ‌نامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۵، ص 14.
  24. مشهد الامام علی فی النجف، ماهر سعاد، طبع دار المعارف مصر، ص ۱۲۱ و ١٢٧.
  25. الرضاد فی معرفه حجح الله علی العبادف شیخ مفید، ج اول، ص ١٧ - ٢٧، منتهی الآمال، محدث قمی، ج اول، ص ٣۴٣ ٣۴٢.
  26. ریاض العلماء، ج ٣، ص ٢٠٩.
  27. الذریعه، ج ١۴، ص ۲۳۳ و ٢٣۴.
  28. الذریعه، ج ١۶، ص ١۶٠ ١۵٩، دائرة المعارف تشیع، ج ١٢، ص ٢۵۵ _ ٢۵۴.
  29. ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ تلخیص معجم الالقاب، این قوطی بغدادی، ج ۴، ص ١١٩۴، الحوادث الجامعه، همان مولف، ص ۴٨٠؛ ریاض العلما، ج ٣، ص ٢٠٨، رجال ابن داود، ص ٢٢۶.
  30. نامه دانشوران نامه ی، گروهی از نویسندگان، طبع دار الفکر قم، ج اول، ص ٧٨۵، نجف کانون تشیع، سید محمد گلاب گیر و دیگران، ص ١۵٢.
  31. تاریخ الحله، ح٢، ص٣٠؛ سیمای حله، ص۱۱۲ و١١٣.
  1. نسب ابوالحسن ورام، این گونه است: ورام، فرزند ابن فراس، فرزند ورام، فرزند حمدان، فرزند عیسی، فرزند ابی النجم، فرزند ورام، فرزند حمدان، فرزند خولدن و او فرزند ابراهیم، پسر مالک بن حارث اشتر نخعی.
  2. سید عبدالکریم، در یکی از اجازات خود، که برای ابن زهره صادر کرده است، می‌نویسد: «حسین فرزند ایاز، در علوم و ادبیات عرب، اعلم از معاصرین خود بوده است.» میرزا عبدالله افندی، اجازه‌ای را که حسین بن ایاز به سید عبدالکریم داده، در پشت کتاب مفصل زمخشری دیده است. وی، همین کتاب را کتابی دانسته که سید عبدالکریم نزد او خوانده است.
  3. این گونه نام‌گذاری در میان طوایف عراق عرب، متداول بوده است.
  4. مؤلف ریاض العلماء، این اجازه را در پشت نسخه‌ای از کتاب المجدی دیده است.
  5. این اجازه در پشت نسخه‌ای از معالم العلماء، اثر ابن شهرآشوب ضبط گردیده است. مؤلف کتاب امل الامل، در شرح حال ابن سعید حلی به این اجازه اشاره کرده و محقق معاصر، سید محمدصادق بحرالعلوم، ذیل شرح حالش در کتاب لولو البحرین، در پاورقی این اثر، می‌نویسد: من این اجازه را دیده‌ام و ابن سعید آن را در سال ۸۶۸ق. صادر کرده است.

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله حیات سید عبدالکریم بن طاووس، غلارمضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هجدهم، بهار ۱۳۹۳، ص۷۹ است.