حره وبره: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
و هي إحدى اللابتين اللتين تحدان حرم المدينة كما سبق ذكره،<ref name=":3" /> | و هي إحدى اللابتين اللتين تحدان حرم المدينة كما سبق ذكره،<ref name=":3" /> | ||
ماجرای اهبان بن اوس اسلمی و سخن گفت گرگ با او و شهادت دادن گرگ به رسالت حضرت محمد(ص)، که در برخی منابع اهل سنت آمده، در این حره رویداده است.{{یادداشت|اهبان بن اوس اسلمی در حره وبره گوسفندانش را میچراند. گرگی به یکی از گوسفندانش حمله کرد. وی گوسفند را از چنگال گرگ نجات داد. گرگ دور شده، نشست و گفت: «وای بر تو! چرا رزقی را که خدا روزیام کرد از من گرفتی؟» اهبان از تعجب دست روی دست زده و گفت: «به خدا قسم چیزی عجیبتر از این ندیدم.» گرگ گفت: «عجیبتر از این، فرستاده خداست که میان این نخلهاست» و اشاره کرد به مدینه...}}<ref>معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1، ص481، به نقل از الطبقات الکبری، ج۴، ص۳۰۹.</ref> | |||
==در تاریخ== | ==در تاریخ== |
نسخهٔ ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۱۸
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abbasahmadi1363 در تاریخ ۲۴ دی ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
حَرّه وبره،
حره
«حَرَّة»، واژهای عربی و به معنای زمین سختی است، که از سنگهای سیاه شکل گرفته،[۱] گویی با آتش سوخته باشد.[۲] ریشه این واژه «ح، ر، ر» به معنای گرما بوده[۳] و جمع آن «حِرار» است.[۴] به گفته برخی، «حرّه» به نام «لابة» نیز خوانده شده است.[۵] واژهنامههای پارسی، حرّه را «سنگلاخ سوخته»[۶] و «سنگستان» معنا کردهاند.[۷]
زمینهای حرّه، انبوهی از سنگهای سخت سیاهرنگ و متخلخل[یادداشت ۱][۸] است، که زمینه زیست بشری و کشاورزی در آن فراهم نیست. علت به وجود آمدن این مناطق، گسلهای فراوانی است، که گاه گدازههای آتشفشانی از آن فوران کرده و سطح زمین را به صورت گسترده، بدون آنکه کوهزایی کند، میپوشاند. این گدازهها پس از سرد شدن به رنگ تیره درمیآیند.[۹]
نام
حره الوَبَره،[۱۰] برخی وَبْره نیز جایز دانستهاند.[۱۱] به آن حره غربیه نیز گفته شده است.[۱۱]
بر پایه گزارشی، در سده ششم قمری تنها به بخشی از حره غربی، حره وبره گفته میشد.[۱۲]
بر پایه گزارشی در سال ۱۴۱۸ق. امروزه به «حره غربیه» شهرت یافته است.[۱۳]
حره وبره، به شکل عام به همه حره غربی گفته شده است و حقیقتا بر بخش میانی آن اطلاق می شود.[۱۴]
به هر کدام از بخشهای این حره، مناسب با قبیلهای که در آن ساکن بودهاند، نامی گفته شده است. برای نمونه به بخشی از آن حره بنی سلمه گفته شده است.[۱۴]
حره وبره، به حره وبره وسطی نیز شناخته شده است، به خاطر موقعیت آن نسبت به حره غربی، بر پایه گزارش سال ۱۴۹۸ق. اسمی که میان مردم مدینه رواج دار حره غربیه است.[۱۴]
«الوبر»، به معنای صوف ابل است.[۱۴] به گمان برخی، علت نامگذاری آن، چرای شتران در این حره بوده؛ به ویژه این که از گذشته دارای درخت و گیاهان بسیاری بوده است.[۱۵]
مکان
حره وبره، در غرب مدینه و با فاصله سه میلی از مدینه قرار دارد.[۱۶]
در سوی شرقی (نزدیک) بئر عروه قرار میگیرد.[۱۷]
ویژگی
امروزه حرهای دیده نمیشود و تنها خانهها و ساختمانها و زمین های آسفالت شده و سنگ فرش شده است.[۱۸]
در سوی جنوب غربی آن، مزرعهها و باغها قرار دارد.[۱۹]
وادی عقیق
وادی عقیق، از میان این حره، از جنوب به سوی شمال جاری بوده و این حره را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم کرده است.[۲۰]
ثنیة الوداع
ثنیة الوداع که به ثنیة الوداع الجنوبیة شناخته میشود، در این حره قرار دارد.[۱۹]
مسجد قبلتین
مسجد قبلتین در غرب مدینه، روی مکان بلندی از حره وبره، در شمال غربی آن، نزدیک وادی عقیق صغری و کبری قرار دارد.[۲۱]
این مسجد، در غرب مساجد دامنه کوه سلع، قرار داشته و از مسجدالنبی سه و نیم کیلومتر فاصله دارد.[۲۲]
آثار باستانی
در سوی غربی این حره، قصر عروه و بئر عروه و برخی از قصرهای عقیق قرار دارد.[۲۳]
قلعههای ضحیان و قلعه قبا در سوی جنوب غربی آن قرار دارد.[۱۹]
در حدیث
و هي إحدى اللابتين اللتين تحدان حرم المدينة كما سبق ذكره،[۱۹]
ماجرای اهبان بن اوس اسلمی و سخن گفت گرگ با او و شهادت دادن گرگ به رسالت حضرت محمد(ص)، که در برخی منابع اهل سنت آمده، در این حره رویداده است.[یادداشت ۲][۲۴]
در تاریخ
قبایل وارد بر این حره از ثروت طبیعی و سنگهای آن برای ساختن بنا استفاده میکردند و در بین حره هم مزارع و باغهای خود را احداث کردند.[۲۵]
بنوقینقاع از یهود و بنی المصطلق در این حره ساکن بودند.[۲۶]
همچنین بعضی از قبایل خزرج و بطون آنها مانند: بنی بیاضه و زریق دو فرزند عامر بن زریق، بنی کعب بن مالک و بنی حبیب بن عبد حارثة بن مالک، بنی غزاره، که در وبره سکونت داشتند در این منطقه اقامت گزیده بودند.[۲۵]
بسیاری از قصرها و مزرارع و باغها در دوره دولت اموی در جانب این حره ساخته شده و آبادی آن رونق گرفت؛ از این رو، توسعه و مدنیت تمدن وادی عقیق که از میان حره وبره میگذرد معروف شد،[۲۰]
منازل بنیسلمه در سوی شمال شرقی این حره است.[۲۳]
بنی سلمه در بخشی که مسجد قبلتین قرار دارد ساکن بوده و قبرستان آنها نیز در همان مکان بود، این بخش به نام حره بنی سلمه شهرت یافت. در بخش جنوبی حره، قبیله بنی بیاضه ساکن شدند که و هم حی من الانصار، این بخش به نام حره بیاضه شهرت یافت.[۱۴]
پانوشت
- ↑ جمهرة اللغة، ج1، ص96؛ معجم مقاییس اللغه، ج2، ص7.
- ↑ کتاب العین، ج3، ص24.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج2، ص7؛ الصحاح، ج2، ص626.
- ↑ کتاب العین، ج3، ص24؛ جمهرة اللغة، ج1، ص96؛ معجم مقاییس اللغه، ج2، ص7.
- ↑ معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۴۳۹.
- ↑ فرهنگ لغت دهخدا، ذیل واژه حره.
- ↑ فرهنگ معین، ذیل واژه حره.
- ↑ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دفتر پنجم.
- ↑ اسماعیلی، ۱۳۸۹ش، ص۷۰.
- ↑ مراصد الإطلاع علي أسماء الأمكنة و البقاع، ج1،ص396؛ المعالم الأثيرة فى السنة و السيرة، ص100.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ المعالم الأثيرة فى السنة و السيرة، ص100.
- ↑ الأمكنة و المياه و الجبال و الآثار، ج2َ، ص573.
- ↑ معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1، ص440 و ۴۷۴.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ ۱۴٫۳ ۱۴٫۴ معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1، ص478.
- ↑ معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1، ص479.
- ↑ المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۱۱۴.
- ↑ تاريخ معالم المدينة المنورة قديما و حديثا، ص337.
- ↑ المعالم الأثيرة فى السنة و السيرة، ص235.
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ ۱۹٫۲ ۱۹٫۳ معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1، ص476.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1، ص475.
- ↑ تاريخ معالم المدينة المنورة قديما و حديثا، ص408.
- ↑ مدينه شناسى، ج1، ص131.
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ تاريخ معالم المدينة المنورة قديما و حديثا، ص338.
- ↑ معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج1، ص481، به نقل از الطبقات الکبری، ج۴، ص۳۰۹.
- ↑ ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۴۷۴.
- ↑ معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۴۷۵.
- ↑ تخلخل، برابرِ پارسی «porosity»، اصطلاح زمینشناسی بوده و به معنای وجود حفرهها و فضاهای خالی در خاک، رسوب یا سنگ است.
- ↑ اهبان بن اوس اسلمی در حره وبره گوسفندانش را میچراند. گرگی به یکی از گوسفندانش حمله کرد. وی گوسفند را از چنگال گرگ نجات داد. گرگ دور شده، نشست و گفت: «وای بر تو! چرا رزقی را که خدا روزیام کرد از من گرفتی؟» اهبان از تعجب دست روی دست زده و گفت: «به خدا قسم چیزی عجیبتر از این ندیدم.» گرگ گفت: «عجیبتر از این، فرستاده خداست که میان این نخلهاست» و اشاره کرد به مدینه...
منابع
- الامکنه و المیاه و الجبال و الآثار، نصر بن عبدالله اسکندری، مرکز الملک فیصل للبحوث و الدراسات الاسلامیه، ریاض، ۱۴۲۵ق.
- تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، احمد یاسین احمد خیاری، عامه، عربستان، ۱۴۱۹ق.
- جمهرة اللغة، محمد بن حسن بن درید (ابن درید)، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۸م.
- الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، اسماعیل بن حماد جوهری، تحقیق احمد عبد الغفور عطار، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۳۷۶ق.
- فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
- کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی، نشر هجرت، قم، ۱۴۰۹ق.
- مدينه شناسى، محمد باقر نجفى، شركت قلم، تهران، 1364ش.
- مراصد الإطلاع علي أسماء الأمكنة و البقاع، ابن عبد الحق بغدادى، دار الجيل، بيروت، 1412ق.
- المعالم الأثيرة فى السنة و السيرة، محمد محمد حسن شراب، دار الشاميه-دار القلم، بيروت-دمشق، 1411ق.
- معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، عبدالعزیز کعکی، دار المکتبة الهلال، بیروت ۱۴۱۹ق.
- معجم مقاییس اللغة، احمد بن فارس (ابن فارس)، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۴۰۴ق.
- المغانم المطابه فی معالم طابه، مجدالدین فیروزآبادی، مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، مدینه، ۲۰۰۲م.