حج قران: تفاوت میان نسخهها
(←واژه) |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
}}<ref name=":0" /> که در آن اتمام عمره در کنار اتمام حج مورد امر واقع شده است و احادیث،<ref>الکافی، ج4، ص265؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص450.</ref> عمرهای که پس از حج قران انجام میشود را بر کسانی که این حج بر آنها واجب است به شرط استطاعت واجب میدانند. بطوریکه حتی اگر استطاعت برای عمره حاصل شد ولی برای حج حاصل نشد، انجام عمره قران قبل از حج آن واجب فوری است.<ref>غنیة النزوع، ص197، 198؛ جواهر الکلام، ج20، ص441 - 443؛ المعتمد، ج3، ص273، 280.</ref> | }}<ref name=":0" /> که در آن اتمام عمره در کنار اتمام حج مورد امر واقع شده است و احادیث،<ref>الکافی، ج4، ص265؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص450.</ref> عمرهای که پس از حج قران انجام میشود را بر کسانی که این حج بر آنها واجب است به شرط استطاعت واجب میدانند. بطوریکه حتی اگر استطاعت برای عمره حاصل شد ولی برای حج حاصل نشد، انجام عمره قران قبل از حج آن واجب فوری است.<ref>غنیة النزوع، ص197، 198؛ جواهر الکلام، ج20، ص441 - 443؛ المعتمد، ج3، ص273، 280.</ref> | ||
=== چگونگی === | |||
==== حج ==== | |||
چگونگی حج قران از دیدگاه شیعه با استناد به روایات [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]]<ref>الکافی، ج4، ص295- 298؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص41- 44.</ref> چنین است: | چگونگی حج قران از دیدگاه شیعه با استناد به روایات [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]]<ref>الکافی، ج4، ص295- 298؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص41- 44.</ref> چنین است: | ||
# [[احرام]]: مرکّب از پوشیدن لباس احرام، نیت و [[تلبیه]] و همراه داشتن حیوانی برای [[قربانی]] | #[[احرام]]: مرکّب از پوشیدن لباس احرام، نیت و [[تلبیه]] و همراه داشتن حیوانی برای [[قربانی]] | ||
# [[وقوف در عرفات]] | #[[وقوف در عرفات]] | ||
# [[وقوف در مشعر]] | #[[وقوف در مشعر]] | ||
# اعمال روز [[عید قربان]]: شامل [[رمی]] جمره عقبه، [[حلق]] یا تقصیر و [[قربانی]]، | #اعمال روز [[عید قربان]]: شامل [[رمی]] جمره عقبه، [[حلق]] یا تقصیر و [[قربانی]]، | ||
# [[طواف زیارت]] | #[[طواف زیارت]] | ||
# نماز طواف زیارت | #نماز طواف زیارت | ||
# [[سعی]] بین [[صفا و مروه]] | #[[سعی]] بین [[صفا و مروه]] | ||
# [[طواف نساء]] | #[[طواف نساء]] | ||
# نماز طواف نساء.<ref>السرائر، ج1، ص521- 522؛ شرائع الاسلام، ج1، ص175؛ المعتمد، ج3، ص243، 274.</ref> | #نماز طواف نساء.<ref>السرائر، ج1، ص521- 522؛ شرائع الاسلام، ج1، ص175؛ المعتمد، ج3، ص243، 274.</ref> | ||
برخی از فقیهان شیعه انجام طواف حج قران پیش از وقوف در عرفات را جایز میدانند.<ref>تحریر الاحکام، ج1، ص596؛ تنقیح الرائع، ج1، ص510؛ کشف اللثام، ج5، ص489.</ref> | برخی از فقیهان شیعه انجام طواف حج قران پیش از وقوف در عرفات را جایز میدانند.<ref>تحریر الاحکام، ج1، ص596؛ تنقیح الرائع، ج1، ص510؛ کشف اللثام، ج5، ص489.</ref> | ||
==== عمره ==== | |||
پس از حج قران، عمره قران باید انجام گردد که اعمال آن چنین است: | پس از حج قران، عمره قران باید انجام گردد که اعمال آن چنین است: | ||
# احرام: مرکّب از پوشیدن لباس احرام، نیت و تلبیه | #احرام: مرکّب از پوشیدن لباس احرام، نیت و تلبیه | ||
# طواف و نماز آن | #طواف و نماز آن | ||
# سعی بین صفا و مروه | #سعی بین صفا و مروه | ||
# حلق یا تقصیر | #حلق یا تقصیر | ||
# طواف نساء و نماز آن.<ref>تحریر الاحکام، ج1، ص557- 558.</ref> | #طواف نساء و نماز آن.<ref>تحریر الاحکام، ج1، ص557- 558.</ref> | ||
برخی از شیعیان، وجوب نیت و تلبیه در عمره را مفروض یا در ضمن احرام دانسته<ref>الاشراف، ص43، 44؛ الجامع للشرائع، ص180.</ref> و برخی دیگر دو رکعت نماز طواف و دو رکعت نماز طواف نساء را در ضمن این طوافها مفروض دانسته و آنها را ذکر نکردهاند.<ref>النهایه، ص281؛ اللمعة الدمشقیه، ص68.</ref> تنها ابن ابی عقیل عمانی قائل به عدم وجوب طواف نساء بوده است و ابو الصلاح حلبی نیز طواف نساء را بر حلق یا تقصیر مقدم شمرده است.<ref>نک: جواهر الکلام، ج20، ص467.</ref> | برخی از شیعیان، وجوب نیت و تلبیه در عمره را مفروض یا در ضمن احرام دانسته<ref>الاشراف، ص43، 44؛ الجامع للشرائع، ص180.</ref> و برخی دیگر دو رکعت نماز طواف و دو رکعت نماز طواف نساء را در ضمن این طوافها مفروض دانسته و آنها را ذکر نکردهاند.<ref>النهایه، ص281؛ اللمعة الدمشقیه، ص68.</ref> تنها ابن ابی عقیل عمانی قائل به عدم وجوب طواف نساء بوده است و ابو الصلاح حلبی نیز طواف نساء را بر حلق یا تقصیر مقدم شمرده است.<ref>نک: جواهر الکلام، ج20، ص467.</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۷: | ||
===قربانی=== | ===قربانی=== | ||
به باور فقیهان شیعه، قربانی واجب در حج قران، همان حیوان همراه حجگزار است که از هنگام احرام به همراه حجگزار بوده<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص311؛ السرائر، ج1، ص524.</ref> و [[اشعار و تقلید|اشعار]] یا تقلید میگردد.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص214.</ref> برخی از آنان به استناد احادیث<ref>الکافی، ج4، ص295؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص42.</ref> وجوب قربانی آن را به سوق هدی{{یادداشت|همراه داشتن و راندن حیوان قربانی توسط حجگزار.}}<ref>المعتمد، ج3، ص280.</ref> و برخی دیگر به اشعار یا تقلید آن حیوان<ref>اشارة السبق، ص124.</ref> میدانند. برخی نظرات حاکی از آن است که در صورت عدم امکان سیاق هدی از [[میقات]]، جایز است قربانی حج قران، پس از احرام و پیش از ورود به حرم همراه حجگزار گردد.<ref>المقنعه، ص390- 391؛ نک: السرائر، ج1، ص524.</ref> | |||
بیشتر فقیهان شیعه به استناد احادیث<ref>الکافی، ج4، ص296؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص450.</ref> بر آناند که اگر عمره گزار متمتّع، سوق هدی کند، پس از انجام تقصیر و اتمام عمره تمتّع از احرام خارج میشود<ref>الحدائق الناضره، ج14، ص372، 373؛ مدارک الاحکام، ج7، ص192؛ کتاب الحج، محقق داماد، ج1، ص366، 342.</ref> ولی شمار اندکی از آنان، چنین فردی را به دلیل همراه داشتن قربانی، قارن بشمار آورده و بر آناند که وی پس از اتمام عمره نمیتواند از احرام خارج شود تا آنکه حیوان را در [[مناسک حج]] در [[منا]] قربانی کند.<ref>الخلاف، ج2، ص282؛ حیاه ابن ابی عقیل، ص322- 323؛ نک: الدروس الشرعیه، ج1، ص330.</ref> | |||
==از دیدگاه اهل سنت== | |||
=== تعریف === | |||
فقیهان [[اهل سنت]]، حج قران را به دو صورت حقیقی و حکمی چنین دانستهاند: | |||
* قران حقیقی: [[احرام]] همزمان به [[حج]] و عمره؛ | |||
* قران حکمی: احرام به عمره و سپس ادخال حج بر آن احرام، قبل از طواف عمره<ref>المغنی، ج2، ص247، فتح العزیز، ج7، ص116- 117؛ البحر الرائق، ج2، ص628.</ref> بدون [[تحلل]] بین عمره و حج.<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص167؛ کشاف القناع، ج2، ص477؛ البحر الرائق، ج2، ص628.</ref> | |||
استناد آنها در این باره به اجماع، آیه {{آیه|و اتموا الحج و العمره لله | |||
}}<ref name=":0" /> و برخی روایات<ref>صحیح البخاری، ج2، ص151؛ المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص485.</ref> است.<ref>الموطأ، ج1، ص335- 336؛ المجموع، ج7، ص150، 153؛ البحر الرائق، ج2، ص383، 626.</ref> | |||
این تعریف، از سوی فقیهان شعیه، اینچنین نقد شده است: | |||
* برخی روایات اهل سنت<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص92.</ref> تصریح دارد که حضرت محمد(ص) از جمع بین حج و عمره نهی کرد. | |||
* در روایاتی از [[صحابه]] آمده است که حضرت محمد(ص) حج خود را با عمره جمع نکرد.<ref>صحیح البخاری، ج8، ص161.</ref> | |||
* منظور از روایاتی که حج را داخل در عمره معرفی کرده است، [[حج تمتع|حج تمتّع]] است و نه حج قران.<ref>المعتبر، ج2، ص786- 787.</ref> | |||
* احادیث پرشماری از [[امامان(ع)]] حج قران را{{یادداشت|بر خلاف نظر فقیهان اهل سنت.}} مانند [[حج افراد]] به علاوه همراه داشتن [[قربانی]] تعریف کردهاند.<ref>الکافی، ج4، ص295- 296؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص42.</ref> | |||
مالکیان احرام به عمره و ادخال حج بر آن بعد از طواف را مکروه و بعد از رکوع نماز طواف غیرجایز میدانند.<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص70، 74؛ الشرح الکبیر، ج2، ص28.</ref> حنفیان احرام به حج و ادخال عمره بر آن قبل از اتمام اعمال حج را مکروه دانسته ولی آن را از | [[مالکی|مالکیان]] احرام به عمره و ادخال حج بر آن بعد از طواف را مکروه و بعد از رکوع نماز طواف را غیرجایز میدانند.<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص70، 74؛ الشرح الکبیر، ج2، ص28.</ref> [[حنفی|حنفیان]] احرام به حج و ادخال عمره بر آن قبل از اتمام اعمال حج را مکروه دانسته ولی آن را از مصداقهای حج قران برشمردهاند.<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص167؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص411.</ref> | ||
فقیهان | === اعمال === | ||
فقیهان [[مذهب شافعی|شافعی]]، مالکی و [[حنبلی]] معتقدند اعمال حج قران، همانند حج افراد –بدون عمره آن- است، مگر اینکه قربانی در حج قران واجب است ولی در حج افراد واجب نیست.<ref>المغنی، ج3، ص494، 497؛ فتح العزیز، ج7، ص116.</ref> فقهای شافعی، مالکی و حنبلی به دلیل برخی روایات<ref>سنن ابی داود، ج1، ص423.</ref> و نیز مندرج و داخل بودن عمره در حج، بر آناند که در حج قران برای عمره و برای حج، یک طواف و یک سعی کافیست<ref>فتح العزیز، ج7، ص118- 120؛ الفروع و تصحیح الفروع، ج5، ص544، 545؛ الشرح الکبیر، ج2، ص28.</ref> ولی به نظر فقیهان حنفی به دلیل اینکه قارن، مُحرم به دو احرام (احرام حج و احرام عمره) است، در حج قران باید دو طواف و دو سعی انجام شود. یک طواف و سعی برای عمره و یک طواف و سعی برای حج.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص27- 28؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص413؛ بدائع الصنائع، ج2، ص167.</ref> | |||
فقیهان حنفی به استناد آیه ۱۹۶ سوره بقره/۲ (ذلک لمن لم یکن اهله حاضری المسجدالحرام) و روایات<ref>صحیح البخاری، ج2، ص153- 154.</ref> بر آناند که در حج قران احرامگزار باید یا آفاقی باشد یا اگر از اهل مکه است، قبل از ماههای حج از مکه و محدوده مواقیت خارج شده و از مواقیت احرام ببندد.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص169؛ البحر الرائق، ج2، ص628؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص583- 584، 590.</ref> استدلال آنان به آیه چنین است که: تحقق تمتّع و ترفّه مذکور در آیه را به انجام همه مناسک در یک سفر میدانند لذا این تمتّع و ترفّه هم در حج تمتّع و هم در حج قران وجود دارد چراکه حج و عمره در این دو در یک سفر انجام میشود و انجام سفر واحد تنها برای آفاقی و غیر اهل مکه معنا پیدا میکند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص169؛ بدایة المجتهد، ج1، ص267</ref> در برابر فقیهان دیگر مذاهب اهل سنت، با مربوط دانستن آیه ۱۹۶ بقره/۲ به قربانی حج قران و نه اصل حج قران، چنین شرطی را قبول ندارند.<ref>المغنی، ج3، ص503؛ المجموع، ج7، ص169؛ مختصر خلیل، ص73.</ref> | فقیهان حنفی به استناد آیه ۱۹۶ سوره بقره/۲ (ذلک لمن لم یکن اهله حاضری المسجدالحرام) و روایات<ref>صحیح البخاری، ج2، ص153- 154.</ref> بر آناند که در حج قران احرامگزار باید یا [[آفاقی]] باشد یا اگر از [[اهل حرم|اهل مکه]] است، قبل از ماههای حج از مکه و محدوده [[میقات|مواقیت]] خارج شده و از مواقیت احرام ببندد.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص169؛ البحر الرائق، ج2، ص628؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص583- 584، 590.</ref> استدلال آنان به آیه چنین است که: تحقق تمتّع و ترفّه مذکور در آیه را به انجام همه مناسک در یک سفر میدانند لذا این تمتّع و ترفّه هم در حج تمتّع و هم در حج قران وجود دارد چراکه حج و عمره در این دو در یک سفر انجام میشود و انجام سفر واحد تنها برای آفاقی و غیر اهل مکه معنا پیدا میکند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص169؛ بدایة المجتهد، ج1، ص267</ref> در برابر فقیهان دیگر مذاهب اهل سنت، با مربوط دانستن آیه ۱۹۶ بقره/۲ به قربانی حج قران و نه اصل حج قران، چنین شرطی را قبول ندارند.<ref>المغنی، ج3، ص503؛ المجموع، ج7، ص169؛ مختصر خلیل، ص73.</ref> | ||
فقیهان شافعی،<ref>فتح العزیز، ج7، ص477؛ المجموع، ج7، ص394.</ref> مالکی<ref>حاشیة الدسوقی، ج2، ص28؛ مواهب الجلیل، ج4، ص72- 73.</ref> و حنفی<ref>حاشیة رد المحتار، ج2، ص584.</ref> عدم فساد حج و عمره را به دلیل ارتباط حج و عمره با یکدیگر شرط صحت حج قران دانستهاند. | فقیهان شافعی،<ref>فتح العزیز، ج7، ص477؛ المجموع، ج7، ص394.</ref> مالکی<ref>حاشیة الدسوقی، ج2، ص28؛ مواهب الجلیل، ج4، ص72- 73.</ref> و حنفی<ref>حاشیة رد المحتار، ج2، ص584.</ref> عدم فساد حج و عمره را به دلیل ارتباط حج و عمره با یکدیگر شرط صحت حج قران دانستهاند. |
نسخهٔ ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۱
حج قِران، یکی از انواع سهگانه حج است که به باور شیعیان همانند حج افراد است با این تفاوت که در حج قران، بر خلاف حج افراد قربانی کردن واجب است.
واژه
واژه «قِران»، به معنای «نزدیک شدن دو چیز به یکدیگر و همراهی آن دو با یکدیگر» یا «ریسمانی که با آن دو چیز را به هم نزدیک میکنند» آمده است.[۱] فقیهان شیعه، علت نامگذاری حج قران را به همراه آوردن قربانی توسط حجگزار میدانند.[۲] فقیهان اهل سنّت با ارائه تعریفی متفاوت از اصطلاح حج قران، آن را به معنای احرام همزمان به حج و عمره یا احرام به عمره در ماههای حج و احرام به حج در حال احرام عمره قبل از طواف عمره میدانند.[۳] برخی از فقیهان شیعه از این حج به«حج اِقران» تعبیر کردهاند.[۴] فقها، به کسی که حج قران بجا میآورد، «قارن» گفتهاند.[۵]
اهمیت
میان فقیهان شیعه و اهل سنت در تعریف حج قران اختلاف آشکار است. همین اختلاف، یکی از دلایل اهمیت بررسی حج قران دانسته شده است. برای نمونه، حنفیان حج قران را برترین نوع حج میدانند[۶] درحالی که عموم فقیهان شیعه، انجام حج قران برابر با تعریف اهل سنت را غیر مُجزی بلکه باطل میدانند.[۷] در برخی منابع تفسیری اهل سنت نیز، از حج قران به «حج اکبر» تعبیر شده است.[۸]
پیامبرانی همچون حضرت آدم(ع)،[۹] حضرت ابراهیم(ع)،[۱۰] حضرت موسی(ع)،[۱۱] حضرت سلیمان(ع) و اهل و فرزندان آنها و شمار دیگری از پیامبران[۱۲] در حج خود، قربانی به همراه داشتهاند. برابر با قرآن[۱۳] و منابع حدیثی[۱۴] و تاریخی[۱۵] حضرت ابراهیم(ع) وقتی به امر خدا در مناسک حج خود آماده شد، فرزندش اسماعیل(ع) را قربانی کند، خدا گوسفندی را به عنوان قربانی برای او فرستاد و آن گوسفند، قربانیِ حج وی قرار گرفت. اعراب جاهلی، برای قربانی حج خود حیوانی را[یادداشت ۱] همراه خود حرکت داده و در موسم حج آن را قربانی میکردند.[۱۶]
بر پایه منابع حدیثی شیعه[۱۷] و اهل سنت[۱۸] حضرت محمد(ص) در حجة الوداع همراه خود ۱۰۰ شتر را برای قربانی آورده بود.[۱۹] شیعیان[۲۰] به دلیل اجماع و احادیث[۲۱] و حنفیان[۲۲] به دلیل احادیث[۲۳] حج مشهور حضرت محمد(ص) یعنی حجة الوداع را، حج قران – البته با تعاریفی متفاوت- میدانند.
از دیدگاه شیعه
اکثر قریب به اتفاق فقیهان شیعه، به دلیل احادیث[۲۴] به همانندی حج قران با حج اِفراد باور داشته و تنها تفاوت این دو حج را در همراه داشتن قربانی میدانند که در حج افراد غیر واجب ولی در حج قران واجب است.[۲۵] تنها به شمار اندکی از فقیهان شیعه چنین نسبت داده شده که به دلیل برخی روایات،[۲۶] حج قران را احرام همزمان به حج و عمره در صورت همراه داشتن قربانی دانستهاند، که مورد قبول عموم فقیهان شیعه واقع نشده است.[۲۷]
مشهور[۲۸] فقیهان شیعه[۲۹] بویژه متأخرین آنان[۳۰] حج قران – یا حج افراد- را بر اهل مکه و کسانی که تا فاصله ۴۸ میلی[یادداشت ۲] آن هستند به عنوان حجة الاسلام واجب دانسته و حج تمتّع را برای آنان مُجزی نمیدانند.[۳۱] بدین ترتیب حج قران برای افراد دورتر از ۴۸ میل از مکه، مجزی نیست.[۳۲] ولی شمار اندکی از فقیهان شیعه، افزون بر حج قران و افراد، حج تمتّع را نیز برای افراد داخل در محدوده ۴۸ میلی مکه مجزی میدانند.[۳۳] دلیل مشهور در این مسئله، افزون بر آیه ﴿ذلک لمن لم یکن اهله حاضری المسجدالحرام ﴾[۳۴] روایاتی است که حج تمتّع را برای اهل مکه جایز ندانستهاند، که لازمه آن تعیین حج قران یا افراد برای اهل مکه است.[۳۵] مستند تعیین ۴۸ میل برای حاضران در مکه و وجوب حج قران- یا افراد- بر آنها نیز، احادیثی است که بر این مسافت تصریح کردهاند.[۳۶] برخی فقیهان شیعه، این فاصله را ۱۲ میل دانستهاند.[۳۷]
فقیهان شیعه، به استناد آیه ﴿و اتموا الحج و العمره لله ﴾[۳۴] که در آن اتمام عمره در کنار اتمام حج مورد امر واقع شده است و احادیث،[۳۸] عمرهای که پس از حج قران انجام میشود را بر کسانی که این حج بر آنها واجب است به شرط استطاعت واجب میدانند. بطوریکه حتی اگر استطاعت برای عمره حاصل شد ولی برای حج حاصل نشد، انجام عمره قران قبل از حج آن واجب فوری است.[۳۹]
چگونگی
حج
چگونگی حج قران از دیدگاه شیعه با استناد به روایات اهل بیت(ع)[۴۰] چنین است:
- احرام: مرکّب از پوشیدن لباس احرام، نیت و تلبیه و همراه داشتن حیوانی برای قربانی
- وقوف در عرفات
- وقوف در مشعر
- اعمال روز عید قربان: شامل رمی جمره عقبه، حلق یا تقصیر و قربانی،
- طواف زیارت
- نماز طواف زیارت
- سعی بین صفا و مروه
- طواف نساء
- نماز طواف نساء.[۴۱]
برخی از فقیهان شیعه انجام طواف حج قران پیش از وقوف در عرفات را جایز میدانند.[۴۲]
عمره
پس از حج قران، عمره قران باید انجام گردد که اعمال آن چنین است:
- احرام: مرکّب از پوشیدن لباس احرام، نیت و تلبیه
- طواف و نماز آن
- سعی بین صفا و مروه
- حلق یا تقصیر
- طواف نساء و نماز آن.[۴۳]
برخی از شیعیان، وجوب نیت و تلبیه در عمره را مفروض یا در ضمن احرام دانسته[۴۴] و برخی دیگر دو رکعت نماز طواف و دو رکعت نماز طواف نساء را در ضمن این طوافها مفروض دانسته و آنها را ذکر نکردهاند.[۴۵] تنها ابن ابی عقیل عمانی قائل به عدم وجوب طواف نساء بوده است و ابو الصلاح حلبی نیز طواف نساء را بر حلق یا تقصیر مقدم شمرده است.[۴۶]
مشهور فقیهان شیعه به استناد احادیث[۴۷] میقات حج قران را برای کسانی که منازل آنها از میقات به مکه نزدیکتر نبوده یا مساوی با میقات باشد، یکی از میقاتهای معروف میدانند.[۴۸] به باور آنان به استناد احادیث[۴۹] میقات حج قران برای اهل مکه[۵۰] و افرادی که بین مواقیت و مکه ساکنند،[۵۱] منزل مسکونی آنهاست؛ ولی شماری از متأخّرین به دلیل برخی احادیث[۵۲] میقات حج قران برای اهل مکه را جعرانه دانستهاند.[۵۳] هرچند برخی از ایشان در این مورد به جواز قرار دادن مکه و استحباب قرار دادن جعرانه به عنوان میقات حج قران[۵۴] یا اختصاص جعرانه برای مجاورین در مکه[۵۵] قائل شدهاند. برخی نیز میقات حج قران را برای کسانی که به عرفات نزدیکترند، منازل مسکونی آنها دانستهاند.[۵۶]
به نظر فقیهان شیعه[۵۷] به استناد احادیث[۵۸] میقات عمره قران- چه کسانی که اهل مکه و چه آنها که موقتاً در آن اقامت دارند - ادنی الحل[یادداشت ۳] است. شماری از فقهای شیعه میقات عمره قران برای کسانی که در مناطق دور از مکه بوده و در مسیر مکه از میقاتهای معروف عبور میکنند را همان میقاتهای معروف دانسته و احرام از ادنی الحل را جایز نمیدانند ولی برخی دیگر جایز میدانند.[۵۹]
به نظر مشهور امامیان[۶۰] احرامگزار برای تحقق احرام در انواع حج و عمره، باید تلبیه بگوید ( تلبیه) ولی در حج قران[۶۱] حجگزار میان انعقاد احرام با تلبیه یا اشعار یا تقلید مخیر است.[۶۲] شماری از فقیهان متأخر علاوه بر اشعار یا تقلید، تلبیه را نیز لازم دانستهاند.[۶۳] اشعار یعنی «شکافتن یک طرف کوهان شتر و خونآلود کردن آن»[۶۴] و تقلید یعنی «آویختن نعل و چیزهای دیگر بر گردن قربانی به قصد نشانهگذاری آن برای قربانی شدن.»[۶۵] (اشعار و تقلید*) ولی برخی از فقیهان متقدم شیعه به استناد احادیثی دیگر[۶۶] انعقاد حج قران را تنها با تلبیه دانسته و اشعار و تقلید را موجب انعقاد احرام ندانستهاند.[۶۷]
فقیهان امامی[۶۸] به استناد احادیث[۶۹] بر آناند که حجگزار باید تکرار تلبیة حج قران را هنگام ظهر روز عرفه قطع کند. مشهور ایشان[۷۰] به دلیل احادیث[۷۱] قائلند اگر احرامگزار در عمره قران از خارج مکه آمده و از میقاتهای معروف محرم شده باشد، باید هنگام ورود به حرم تلبیه اش را قطع کند و اگر در مکه بوده و برای احرام از مکه خارج شده و از ادنی الحل محرم شده باشد، باید هنگام مشاهده کعبه تلبیهاش را قطع کند.[۷۲]
قربانی
به باور فقیهان شیعه، قربانی واجب در حج قران، همان حیوان همراه حجگزار است که از هنگام احرام به همراه حجگزار بوده[۷۳] و اشعار یا تقلید میگردد.[۷۴] برخی از آنان به استناد احادیث[۷۵] وجوب قربانی آن را به سوق هدی[یادداشت ۴][۷۶] و برخی دیگر به اشعار یا تقلید آن حیوان[۷۷] میدانند. برخی نظرات حاکی از آن است که در صورت عدم امکان سیاق هدی از میقات، جایز است قربانی حج قران، پس از احرام و پیش از ورود به حرم همراه حجگزار گردد.[۷۸]
بیشتر فقیهان شیعه به استناد احادیث[۷۹] بر آناند که اگر عمره گزار متمتّع، سوق هدی کند، پس از انجام تقصیر و اتمام عمره تمتّع از احرام خارج میشود[۸۰] ولی شمار اندکی از آنان، چنین فردی را به دلیل همراه داشتن قربانی، قارن بشمار آورده و بر آناند که وی پس از اتمام عمره نمیتواند از احرام خارج شود تا آنکه حیوان را در مناسک حج در منا قربانی کند.[۸۱]
از دیدگاه اهل سنت
تعریف
فقیهان اهل سنت، حج قران را به دو صورت حقیقی و حکمی چنین دانستهاند:
- قران حقیقی: احرام همزمان به حج و عمره؛
- قران حکمی: احرام به عمره و سپس ادخال حج بر آن احرام، قبل از طواف عمره[۸۲] بدون تحلل بین عمره و حج.[۸۳]
استناد آنها در این باره به اجماع، آیه ﴿و اتموا الحج و العمره لله ﴾[۳۴] و برخی روایات[۸۴] است.[۸۵]
این تعریف، از سوی فقیهان شعیه، اینچنین نقد شده است:
- برخی روایات اهل سنت[۸۶] تصریح دارد که حضرت محمد(ص) از جمع بین حج و عمره نهی کرد.
- در روایاتی از صحابه آمده است که حضرت محمد(ص) حج خود را با عمره جمع نکرد.[۸۷]
- منظور از روایاتی که حج را داخل در عمره معرفی کرده است، حج تمتّع است و نه حج قران.[۸۸]
- احادیث پرشماری از امامان(ع) حج قران را[یادداشت ۵] مانند حج افراد به علاوه همراه داشتن قربانی تعریف کردهاند.[۸۹]
مالکیان احرام به عمره و ادخال حج بر آن بعد از طواف را مکروه و بعد از رکوع نماز طواف را غیرجایز میدانند.[۹۰] حنفیان احرام به حج و ادخال عمره بر آن قبل از اتمام اعمال حج را مکروه دانسته ولی آن را از مصداقهای حج قران برشمردهاند.[۹۱]
اعمال
فقیهان شافعی، مالکی و حنبلی معتقدند اعمال حج قران، همانند حج افراد –بدون عمره آن- است، مگر اینکه قربانی در حج قران واجب است ولی در حج افراد واجب نیست.[۹۲] فقهای شافعی، مالکی و حنبلی به دلیل برخی روایات[۹۳] و نیز مندرج و داخل بودن عمره در حج، بر آناند که در حج قران برای عمره و برای حج، یک طواف و یک سعی کافیست[۹۴] ولی به نظر فقیهان حنفی به دلیل اینکه قارن، مُحرم به دو احرام (احرام حج و احرام عمره) است، در حج قران باید دو طواف و دو سعی انجام شود. یک طواف و سعی برای عمره و یک طواف و سعی برای حج.[۹۵]
فقیهان حنفی به استناد آیه ۱۹۶ سوره بقره/۲ (ذلک لمن لم یکن اهله حاضری المسجدالحرام) و روایات[۹۶] بر آناند که در حج قران احرامگزار باید یا آفاقی باشد یا اگر از اهل مکه است، قبل از ماههای حج از مکه و محدوده مواقیت خارج شده و از مواقیت احرام ببندد.[۹۷] استدلال آنان به آیه چنین است که: تحقق تمتّع و ترفّه مذکور در آیه را به انجام همه مناسک در یک سفر میدانند لذا این تمتّع و ترفّه هم در حج تمتّع و هم در حج قران وجود دارد چراکه حج و عمره در این دو در یک سفر انجام میشود و انجام سفر واحد تنها برای آفاقی و غیر اهل مکه معنا پیدا میکند.[۹۸] در برابر فقیهان دیگر مذاهب اهل سنت، با مربوط دانستن آیه ۱۹۶ بقره/۲ به قربانی حج قران و نه اصل حج قران، چنین شرطی را قبول ندارند.[۹۹]
فقیهان شافعی،[۱۰۰] مالکی[۱۰۱] و حنفی[۱۰۲] عدم فساد حج و عمره را به دلیل ارتباط حج و عمره با یکدیگر شرط صحت حج قران دانستهاند.
قربانی
همه فقیهان اهل سنت قربانی در حج قران را واجب میدانند. شافعیان،[۱۰۳] مالکیان[۱۰۴] و حنبلیان[۱۰۵] این قربانی را به شرطی واجب میدانند که حجگزار آفاقی باشد و در صورت مکّی بودن یا حضور در مسجدالحرام، قربانی را بر حجگزار واجب نمیدانند؛ ولی حنفیان قربانی در حج قران را بدون شرط واجب میدانند.[۱۰۶] دلیل هر دو گروه آیه «ذلک لمن لم یکن حاضری المسجدالحرام» (بقره/۲، ۱۹۶) است که گروه اول کلمه «ذلک» را به قربانی و گروه دوم به حج قران تفسیر کردهاند.[۱۰۷]
شافعیان[۱۰۸] و مالکیان[۱۰۹] عدم فوات حج و وقوع حج و عمره در یک سال را از شرائط وجوب قربانی در حج قران برشمردهاند. انجام احرام عمره در ماههای حج و عدم بازگشت به میقات عمره یا مقدار مسافت مانند آن میقات، پس از احرام به حج در مکه نیز از شرائط وجوب قربانی حج قران در فقه شافعی است.[۱۱۰]
فقیهان حنفی،[۱۱۱] مالکی[۱۱۲] و حنبلی[۱۱۳] قربانی حج قران را قربانی مناسک (برای شکر انجام مناسک) دانسته و خوردن آن را برای احرامگزار جایز شمردهاند ولی فقیهان شافعی[۱۱۴] این قربانی را قربانی جبران (جبران نقص مناسک بسبب انجام حج و عمره با یک احرام) دانسته و خوردن از آن را برای احرامگزار جایز نشمردهاند.
فقیهان حنفی به دلیل اینکه قارن را محرم به دو احرام میدانند کفاره انجام محرمات احرام در حج قران را نسبت به حج افراد و تمتّع، دو برابر شمردهاند.[۱۱۵] آنان در حالت احصار نیز قائل به وجوب دو قربانی هستند.[۱۱۶] (احصار و صدّ *)ولی دیگر فقیهان اهل سنت فرقی بین کفاره یا قربانی احصار در حج قران و دو نوع حج دیگر قائل نیستند.[۱۱۷]
حنفیان[۱۱۸] و برخی حنبلیان[۱۱۹] بر آناند که اگر حجگزار متمتّع سوق هدی کند، نمیتواند پس از اتمام عمره تمتّع از احرام خارج گردد و باید قربانی را در روز عید قربان قربانی کند و تا آن روز در احرام باقی باشد چراکه او در این صورت قارن بشمار میآید. در برابر، شافعیان،[۱۲۰] مالکیان[۱۲۱] و برخی فقهای حنبلی[۱۲۲] چنین حجگزاری را قارن ندانسته و بر آناند که به دلیل تکمیل اعمال عمره، پس از سعی در عمره تمتّع، هدی خود را قربانی کرده و بعد از حلق از احرام خارج گردد.
پانویس
- ↑ العین، ج5، ص141- 142؛ معجم مقاییس اللغه، ج5، ص76؛ لسان العرب، ج13، ص336، «قرن».
- ↑ جمل العلم و العمل، ص104؛ المهذب، ج1، ص210.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص25، 180؛ المغنی، ج3، ص247؛ فتح العزیز، ج7، ص116- 117.
- ↑ المقنعه، ص390؛ جمل العلم و العمل، ص104.
- ↑ الاقتصاد، ص299؛ المغنی، ج3، ص494؛ المجموع، ج7، ص164.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص25- 26.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج7، ص179؛ المهذب البارع، ج2، ص156.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج8، ص70.
- ↑ علل الشرائع، ج1، ص274؛ عیون اخبار الرضا، ج1، ص174؛ ج2، ص127؛ تفسیر عیاشی، ج1، ص186 – 187.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج1، ص27 - 28؛ تاریخ الطبری، ج1، ص260-262؛ تفسیر قمی، ج2، ص224.
- ↑ الکافی، ج4، ص213–214؛ علل الشرائع، ج1، ص274؛ عیون اخبار الرضا، ج2، ص127.
- ↑ الکافی، ج4، ص212-213؛ علل الشرائع، ج1، ص274؛ عیون اخبار الرضا، ج2، ص127.
- ↑ سوره صافات (۳۷)، آیات ۱۰۲–۱۰۷.
- ↑ الوافی، ج12، ص148_ 149؛ شرح فروع الکافی، ج4، ص398، 401- 403.
- ↑ تاریخ الطبری، ج1، ص194؛ الکامل فی التاریخ، ج1، ص111_ 112..
- ↑ تاریخ دمشق، ج15، ص113؛ تهذیب الکمال، ج7، ص185؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص49.
- ↑ الارشاد، ج1، ص171؛ الخلاف، ج2، ص268.
- ↑ مسند الامام احمد بن حنبل، ج3، ص366-367؛ سنن النسائی، ج5، ص151.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج2، ص109؛ البدایه والنهایه، ج5، ص188؛ امتاع الاسماع، ج2، ص98، ج9، ص37.
- ↑ الارشاد، ج1، ص171؛ الخلاف، ج2، ص268.
- ↑ الکافی، ج4، ص245؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص455- 458.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص26.
- ↑ سنن الدارمی، ج2، ص69- 70؛ سنن النسائی، ج5، ص148-149.
- ↑ الکافی، ج4، ص295، 296؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص42.
- ↑ الکافی فی الفقه، ص191- 192؛ منتهی المطلب، ج10، ص119؛ جواهر الکلام، ج18، ص50.
- ↑ تهذیب الاحکام، ج5، ص42 -43؛ جامع المدارک، ج2، ص346.
- ↑ نک: مختلف الشیعه، ج4، ص24؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص329- 330؛ مدارک الاحکام، ج7، ص192-194، 212.
- ↑ مسالک الافهام، ج2، ص207- 209؛ کتاب الحج، محقق داماد، ج1، ص249؛ المعتمد، ج3، ص222.
- ↑ النهایة، ص206؛ المعتبر، ج2، ص784؛ اللمعة الدمشقیه، ص65_ 66.
- ↑ العروة الوثقی، ج2، ص535_ 536؛ المعتمد، ج3، ص273؛ فقه الحج، صافی، ج2، ص241.
- ↑ السرائر، ج1، ص520؛ اللمعة الدمشقیه، ص56؛ ریاض المسائل، ج6، ص143.
- ↑ غایة المرام، ج1، ص385؛ الحج فی الشریعة الاسلامیة الغرّاء، ج1، ص239.
- ↑ الموتلف، ج1، ص363؛ الجامع للشرائع، ص179.
- ↑ ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ ۳۴٫۲ سوره بقره (۲)، آیه ۱۹۶؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص
- ↑ دعائم الاسلام، ج1، ص318؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص33؛ الاستبصار، ج2، ص157.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج2، ص312؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص33؛ الاستبصار، ج2، ص157- 158.
- ↑ ارشاد الاذهان، ج1، ص309؛ السرائر، ج1، ص337.
- ↑ الکافی، ج4، ص265؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص450.
- ↑ غنیة النزوع، ص197، 198؛ جواهر الکلام، ج20، ص441 - 443؛ المعتمد، ج3، ص273، 280.
- ↑ الکافی، ج4، ص295- 298؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص41- 44.
- ↑ السرائر، ج1، ص521- 522؛ شرائع الاسلام، ج1، ص175؛ المعتمد، ج3، ص243، 274.
- ↑ تحریر الاحکام، ج1، ص596؛ تنقیح الرائع، ج1، ص510؛ کشف اللثام، ج5، ص489.
- ↑ تحریر الاحکام، ج1، ص557- 558.
- ↑ الاشراف، ص43، 44؛ الجامع للشرائع، ص180.
- ↑ النهایه، ص281؛ اللمعة الدمشقیه، ص68.
- ↑ نک: جواهر الکلام، ج20، ص467.
- ↑ الاستبصار، ج2، ص245؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص168، 468.
- ↑ تحریر الاحکام، ج1، ص557، 563؛ العروة الوثقی، ج2، ص557؛ مهذّب الاحکام، ج13، ص31.
- ↑ الکافی، ج4، ص318؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص306؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص54- 55.
- ↑ ذخیرة المعاد، ج2، ص576؛ مستند الشیعه، ج11، ص186- 187.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج7، ص190؛ مجمع الفائده، ج6، ص184- 185؛ مدارک الاحکام، ج7، ص222- 223.
- ↑ الکافی، ج4، ص300- 302؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص454؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص46.
- ↑ موسوعه الامام الخویی، ج28، ص230- 231؛ مناسک حج، وحید خراسانی، ص88.
- ↑ جواهر الکلام، ج18، ص115.
- ↑ الحدائق الناضره، ج14، ص450؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص115.
- ↑ اللمعة الدمشقیه، ص66.
- ↑ الخلاف، ج2، ص281، الکافی فی الفقه، ص202؛ تحریر الاحکام، ج1، ص557، 563.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج2، ص450- 454.
- ↑ المهذب البارع، ج2، ص156؛ مناسک حج، محشی، ص104؛ آراء المراجع فی الحج، ج2، ص175، 176.
- ↑ الکافی، ج4، ص332؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص319؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص43.
- ↑ تهذیب الاحکام، ج5، ص43؛ الاستبصار، ج2، ص189.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج7، ص248؛ مدارک الاحکام، ج7، ص195؛ المعتمد، ج3، ص281.
- ↑ العروة الوثقی، محشی، ج4، ص666؛ احکام و مناسک حج، منتظری، ص77، 94.
- ↑ جواهر الکلام، ج18، ص57؛ المغنی، ج3، ص574.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج7، ص257؛ المغنی، ج3، ص574- 575.
- ↑ تهذیب الاحکام، ج5، ص82؛ الاستبصار، ج2، ص188.
- ↑ الانتصار، ص254؛ السرائر، ج1، ص532.
- ↑ السرائر، ج1، ص520؛ الحدائق الناضره، ج15، ص96؛ جواهر الکلام، ج18، ص278.
- ↑ الکافی، ج4، ص462.
- ↑ مصباح الهدی، ج12، ص502.
- ↑ الکافی، ج4، ص537؛ من لایحضره الفقیه، ح 2، ص453- 456؛ الاستبصار، ج2، ص177- 178.
- ↑ النهایه، ص216؛ تحریر الاحکام، ج1، ص571؛ مجمع الفائده، ج6، ص238.
- ↑ المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص311؛ السرائر، ج1، ص524.
- ↑ شرائع الاسلام، ج1، ص214.
- ↑ الکافی، ج4، ص295؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص42.
- ↑ المعتمد، ج3، ص280.
- ↑ اشارة السبق، ص124.
- ↑ المقنعه، ص390- 391؛ نک: السرائر، ج1، ص524.
- ↑ الکافی، ج4، ص296؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص450.
- ↑ الحدائق الناضره، ج14، ص372، 373؛ مدارک الاحکام، ج7، ص192؛ کتاب الحج، محقق داماد، ج1، ص366، 342.
- ↑ الخلاف، ج2، ص282؛ حیاه ابن ابی عقیل، ص322- 323؛ نک: الدروس الشرعیه، ج1، ص330.
- ↑ المغنی، ج2، ص247، فتح العزیز، ج7، ص116- 117؛ البحر الرائق، ج2، ص628.
- ↑ بدائع الصنائع، ج2، ص167؛ کشاف القناع، ج2، ص477؛ البحر الرائق، ج2، ص628.
- ↑ صحیح البخاری، ج2، ص151؛ المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص485.
- ↑ الموطأ، ج1، ص335- 336؛ المجموع، ج7، ص150، 153؛ البحر الرائق، ج2، ص383، 626.
- ↑ مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص92.
- ↑ صحیح البخاری، ج8، ص161.
- ↑ المعتبر، ج2، ص786- 787.
- ↑ الکافی، ج4، ص295- 296؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص42.
- ↑ مواهب الجلیل، ج4، ص70، 74؛ الشرح الکبیر، ج2، ص28.
- ↑ بدائع الصنائع، ج2، ص167؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص411.
- ↑ المغنی، ج3، ص494، 497؛ فتح العزیز، ج7، ص116.
- ↑ سنن ابی داود، ج1، ص423.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص118- 120؛ الفروع و تصحیح الفروع، ج5، ص544، 545؛ الشرح الکبیر، ج2، ص28.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص27- 28؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص413؛ بدائع الصنائع، ج2، ص167.
- ↑ صحیح البخاری، ج2، ص153- 154.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص169؛ البحر الرائق، ج2، ص628؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص583- 584، 590.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص169؛ بدایة المجتهد، ج1، ص267
- ↑ المغنی، ج3، ص503؛ المجموع، ج7، ص169؛ مختصر خلیل، ص73.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص477؛ المجموع، ج7، ص394.
- ↑ حاشیة الدسوقی، ج2، ص28؛ مواهب الجلیل، ج4، ص72- 73.
- ↑ حاشیة رد المحتار، ج2، ص584.
- ↑ المجموع، ج7، ص190؛ مغنی المحتاج، ج1، ص517؛ اعانة الطالبین، ج2، ص332.
- ↑ حاشیة الدسوقی، ج2، ص29؛ الثمر الدانی، ص383.
- ↑ المغنی، ج3، ص497، 501، 502؛ کشاف القناع، ج2، ص481.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج25- 26؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص413.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص169؛ المغنی، ج3، ص503.
- ↑ المجموع، ج7، ص176.
- ↑ مواهب الجلیل، ج4، ص82؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص29.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص147؛ المجموع، ج7، ص176- 177.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص26؛ بدائع الصنائع، ج2، ص226؛ البحر الرائق، ج3، ص94.
- ↑ الشرح الکبیر، ج2، ص89.
- ↑ کشاف القناع، ج3، ص20.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص135؛ المجموع، ج7، ص176.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص74، 117؛ بدائع الصنائع، ج2، ص189، 194؛ البحر الرائق، ج3، ص79.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص109، 117؛ بدائع الصنائع، ج2، ص179.
- ↑ المغنی، ج3، ص371، 496، 497؛ المجموع، ج8، ص302-303؛ کشاف القناع، ج2، ص607-608.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص185؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص403.
- ↑ المغنی، ج3 ص409، 410؛ کشاف القناع، ج2، ص477، 478.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص127- 128؛ المجموع، ج7، ص171، 180- 181.
- ↑ المدونة الکبری، ج1، ص383؛ مواهب الجلیل، ج4، ص90.
- ↑ کشاف القناع، ج2، ص477، 478.
منابع
- احکام و مناسک حج: حسين علي منتظري نجفآبادي، ( - 1431ق.)، قم، نشر سايه، 1428ق.
- ارشاد الاذهان الي احکام الايمان: حسن بن يوسف حلي (648 ـ 726ق.)، تحقيق فارس الحسون، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1410ق.
- 1101. الارشاد في معرفه حجج الله علي العباد، شيخ مفيد محمد بن محمد بن النعمان (336-413ق.)، تحقيق موسسه آل البيت لاحياء التراث، بيروت، دارالمفيد، 1414ق.
- الاستبصار فيما اختلف من الاخبار، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش سيد حسن موسوي الخرسان، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلاميه، 1363ش.
- إشارة السبق إلي معرفة الحق علي بن الحسن الحلبي (قرن6ق.)، به کوشش ابراهيم بهادري، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1414ق.
- الاشراف: شيخ مفيد محمد بن محمد بن النعمان ( - 413.ق)، بيروت، دارالمفيد، 1414ق.
- اعانه الطالبين علي حل الفاظ فتح المعين: عثمان بن محمد البکري ( -1310ق.)، بيروت، دارالفکر، 1418ق.
- الاقتصاد الهادي الي طريق الرشاد، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش حسن سعيد، تهران، انتشارات کتابخانه جامع چهلستون/ قم، چاپخانه خيام، 1400ق.
- امتاع الاسماع، احمد بن علي المقريزي ( -845ق.)، تحقيق محمد عبدالحميد، بيروت، دارالکتب العلميه، 1420ق.
- الانتصار في انفرادات الامامية: علي بن حسين موسوي شريف مرتضي ( -436.ق)، مصحح دفتر انتشارات اسلامي، قم، نشر الاسلامي، 1415ق.
- آراء المراجع في الحج علي ضوء فتاوي الامام الخميني في تحرير الوسيله: علي افتخاري گلپايگاني، تهران، انتشارات مشعر، ۱۳۸۵ش.
- البحر الرائق(شرح کنز الدقائق): زين الدين بن ابراهيم بن نجيم ( -970ق.)، ضبطه و خرج آياته زکريا عميرات، بيروت، دارالکتب العلميه، 1418ق
- البدايه و النهايه في التاريخ، اسماعيل بن عمر بن کثير (700-774ق.)، بيروت، دارالفکر، 1407ق.
- بداية المجتهد و نهايه المقتصد: ابن رشد الحفيد ( -595ق.)، تنقيح و تصحيح العطار، بيروت، دارالفکر، 1415ق.
- بدائع الصنائع في ترتيب الشرائع: ابوبکر الکاساني ( -587ق.)، پاکستان، المکتبه الحبيبيه، 1409ق.
- تاريخ الطبري (تاريخ الامم و الملوک)، محمد بن جرير الطبري (224-310ق.)، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار احياء التراث العربي.
- تاريخ اليعقوبي: احمد بن ابي يعقوب اليعقوبي ( -292ق.)، بيروت، دار صادر، 1415ق.
- تاريخ مدينه دمشق: علي بن الحسن ابن عساکر ( -571ق.)، تحقيق علي شيري، بيروت، دارالفکر، 1415ق.
- تبصره المتعلمين في احکام الدين، حسن بن يوسف حلي (648-726)، به کوشش محمد هادي يوسفي غروي و سيد احمد حسيني اشکوري، تهران، انتشارات فقيه، 1368ش.
- تحرير الاحکام الشرعيه علي مذهب الاماميه، حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، به کوشش ابراهيم بهادري، قم، انتشارات موسسه امام صادق، 1420ق.
- تحفة الفقهاء: محمد بن احمد السمرقندي ( -9-535ق.)، بيروت، دارالکتب العلميه، 1414ق.
- تذکرة الفقهاء، حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، قم، انتشارات موسسه آل البيت لاحياء التراث، 1414-1423ق.
- تفسير العياشي: محمد بن مسعود العياشي ( -320ق.)، تحقيق سيد هاشم رسولي محلاتي، تهران، مکتبه العلميه الاسلاميه، 1380ق.
- تفسير القمي، علي بن ابراهيم قمي ( -307ق.)، به کوشش سيد طيب موسوي جزائري، قم، انتشارات دارالکتاب، 1404ق.
- التنقيح الرائع لمختصر الشرائع: مقداد بن عبدالله السيوري، به کوشش عبداللطيف حسيني کوه کمري، قم، انتشارات کتابخانه بزرگ حضرت آيت الله العظمي مرعشي نجفي، 1404ق.
- تهذيب الاحکام في شرح المقنعه للشيخ المفيد، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1365ش.
- تهذيب الکمال في اسماء الرجال، يوسف بن عبدالرحمن المزي ( -742ق.)، به کوشش بشار عواد معروف، بيروت، موسسه الرساله، 1985م.
- الثمر الداني علي رساله القيرواني: صالح بن عبدالله الآبي الازهري ( -1330ق.)، بيروت، مکتبه الثقافيه، بي تا.
- تفسير قرطبي (جامع الاحکام القرآن و المبين لما تضمن من السنه و اي الفرقان): محمد بن احمد القرطبي ( -671.ق)، تحقيق ابو اسحاق اطغيش، بيروت، دار إحياء التراث العربي، 1405ق.
- جامع المدارک في شرح المختصر النافع: سيداحمدالخوانساري ( -1405ق.)، به کوشش علي اکبر غفاري، تهران، مکتبه الصدوق، 1405ق.
- الجامع للشرائع، يحيي بن سعيد حلي (601-690ق.)، قم، انتشارات موسسه سيدالشهداء، 1405ق.
- جمل العلم و العمل: سيد المرتضي ( -436ق.)، به کوشش سيد احمد حسيني اشکوري، نجف، مطبعة الآداب، 1387ق.
- جواهر الکلام في شرح شرائع الاسلام، محمد حسين نجفي ( -1266ق.)، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلاميه، 1398ق.
- حاشية الدسوقي: محمد بن احمد الدسوقي ( -1230.ق)، دار احياء الکتب العربية.
- حاشية رد المحتار علي الدر المختار: شرح التنوير الابصار في فقه مذهب الامام ابيحنيفه النعمان: محمد امين ابن عابدين ( -1252ق.)، بيروت، دارالفکر، 1415ق.
- الحج في الشريعة الإسلامية الغراء: جعفر سبحاني، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، 1424ق.
- الحدائق الناضره في احکام العتره الطاهره: يوسف بن احمد البحراني ( -1186ق.)، تحقيق محمد تقي ايرواني و علي آخوندي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1363ش.
- حياة ابن أبي عقيل و فقهه: حسن بن علي بن ابي عقيل حذّاء عماني، قم، مرکز معجم فقهي،1413ق.
- الخلاف في الاحکام، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1407ق.
- الدروس الشرعيه في فقه الاماميه: محمد بن مکي ( -786ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1412ق.
- دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضايا و الاحکام: نعمان بن محمد المغربي ( -363ق.)، تحقيق آصف بن علي اصغر فيضي، قاهره، دارالمعارف، 1383ق.
- ذخيرة المعاد في شرح الإرشاد: محقق سبزواري ( -1090.ق)، انتشارات موسسه آل البيت لاحياء التراث، 1247ق.
- رياض المسائل: سيد علي الطباطبائي ( -1231ق.)، قم، موسسة آل البيت:، 1415ق.
- السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي، محمد بن احمد ابن ادريس ( -598ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1411ق.
- سنن ابي داود: ابو داود سليمان بن الاشعث ( -275ق.)، تحقيق و تعليق سعيد محمد اللحام، بيروت، دارالفکر، 1410ق.
- سنن الدارمي: عبدالله بن عبدالرحمن الدارمي ( -255ق.)، دمشق، مطبعة الاعتدال، 1349ق.
- سنن النسائي، احمد بن علي النسائي (215-303ق.)، تحقيق صدقي جميل العطار، بيروت، دارالفکر، 1348ق.
- سير اعلام النبلاء: شمسالدين محمد بن احمد الذهبي ( -748ق.)، تحقيق محمد نعيم،مأمون صاغرمي، بيروت، الرساله، 1413ق.
- شرائع الاسلام في مسائل الحلال و الحرام الشرح الکبير: احمد بن محمد الدردير ( -1302ق.)، مصر، دار احياء الکتب العربيه.
- شرح فروع الکافي، محمد هادي بن محمد صالح مازندراني ( -1120ق.)، به کوشش محمد جواد محمودي و محمد حسين درايتي، قم، انتشارات دارالحديث، 1429ق.
- صحيح البخاري، محمد بن اسماعيل البخاري ( -256ق.)، به کوشش عبدالعزيز بن عبدالله بن باز، بيروت، دارالفکر، 1401ق.
- العروة الوثقي، سيد محمد کاظم طباطبايي يزدي (1247-1337ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1420ق.
- العروة الوثقي، سيد محمد کاظم طباطبايي يزدي (1247-1337ق.)، بيروت، موسسه الاعلمي، 1409ق.
- علل الشرائع و الاحکام، شيخ صدوق محمد بن علي بن بابويه (311-381ق.)، به کوشش سيد محمد صادق بحرالعلوم، نجف، مکتبه الحيدريه، 1385ق.
- العين (ترتيب العين)، الخليل بن احمد الفراهيدي ( -170ق.)، به کوشش مهدي مخزومي و ابراهيم سامرائي، قم، انتشارات هجرت، 1405ق.
- عيون اخبار الرضا، شيخ صدوق محمد بن علي بن بابويه (311-381ق.)، تحقيق حسين اعلمي، بيروت، موسسه الاعلمي، 1404ق.
- غاية المرام في شرح شرائع الاسلام: مفلح الصيمري البحراني ( -900.ق)، تحقيق کوثراني، بيروت، دارالهادي، 1420ق.
- غنية النزوع: حمزه بن علي بن زهره الحلبي ( -585ق.)، تحقيق بهادري، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، 1417ق.
- فتح العزيز: عبدالکريم بن محمد الرافعي ( -623ق.)، دارالفکر.
- الفروع و معه تصحيح الفروع: محمد بن مفلح بن مفرج ( -763ق.)، به کوشش عبدالله الترکي، بيروت، موسسه الرساله، 1424ق.
- فقه الحج بحوث استدلاليه في الحج: لطف الله صافي گلپايگاني، قم، موسسه سيده المعصومه، 1423ق.
- کشف اللثام عن قواعد الاحکام: محمد بن الحسن الفاضل الهندي ( -1137.ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1416ق.
- الکافي في الفقه: ابوالصلاح تقي الدين الحلبي ( -447ق.)، تحقيق استادي، اصفهان، مکتبة اميرالمؤمنين (ع)، 1403ق.
- الکافي، محمد بن يعقوب کليني ( -329ق.)، به کوشش علي اکبر غفاري، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1375ش.
- الکامل في التاريخ، علي بن محمد ابن الاثير (555-630ق.)، بيروت، دار صادر، 1385ق.
- کتاب الحج: سيد محمد محقق داماد يزدي، ( -1388ق.)، مقرر عبدالله جوادي آملي، قم، چاپخانه مهر، 1401ق.
- کشاف القناع عن متن الاقناع: منصور بن يونس البهوتي ( -1052ق.)، به کوشش محمد حسن محمد اسماعيل شافعي، بيروت، دارالکتب العلميه، 1418ق.
- لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور (630-711ق.)، قم، انتشارات ادب الحوزه، 1405ق.
- اللمعه الدمشقيه في فقه الاماميه، محمد بن مکي (734-786ق.)، قم، انتشارات دارالفکر، 1411ق.
- المبسوط، محمد بن احمد السرخسي ( -483ق.)، بيروت، دارالمعرفه، 1406ق.
- المبسوط في فقه الاماميه، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش محمد باقر بهبودي و سيد محمد تقي کشفي، تهران، انتشارات مکتبه المرتضويه، 1351ش.
- مجمع الفائده و البرهان في شرح ارشاد الاذهان، مقدس اردبيلي احمد بن محمد ( -993ق.)، به کوشش مجتبي عراقي و حسين يزدي و علي پناه اشتهاردي (1296-1387ش.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1403ق.
- المجموع شرح المهذب، يحيي بن شرف النووي (631-676ق.)، بيروت، دارالفکر.
- مختصر خليل: خليل بن اسحق الجندي ( -767ق.)، بيروت، دارالکتب العلميه، 1416ق.
- مختلف الشيعه في احکام الشريعه، حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1412ق.
- مدارک الاحکام في شرح شرائع الاسلام، سيد محمد بن علي موسوي عاملي (956 – 1009ق.)، قم، انتشارات موسسه آل البيت لاحياء التراث، 1410ق.
- المدونه الکبري: روايت سحنون بن سعيد التنوخي عن عبدالرحمن بن قاسم عن ابي عبدالله مالک بن انس، قاهره، دارالسعاده، بي تا.
- مسالک الافهام الي تنقيح شرائع الاسلام، زين الدين بن علي، شهيد ثاني (911-966ق.)، قم، انتشارات معارف اسلامي، 1416ق.
- المستدرک علي الصحيحين: محمد بن عبدالله الحکام النيسابوري ( -405ق.)، تحقيق مرعشلي، بيروت، دارالمعرفه، 1406ق.
- مستند الشيعه في احکام الشريعه، احمد بن محمدمهدي النراقي (1185-1245ق.)، قم، انتشارات موسسه آل البيت لاحياء التراث، 1415ق.
- مسند الامام احمد بن حنبل: احمد بن حنبل ( -241ق.)، بيروت، دارالصادر، بي تا.
- مصباح الهدي في شرح العروة الوثقي، محمد تقي آملي ( -1391ق.)، تهران، انتشارات فردوسي، 1380ق.
- المعتبر في شرح المختصر، جعفر بن حسن محقق حلي (602-676ق.)، قم، انتشارات سيد الشهداء، 1364ش.
- المعتمد في شرح المناسک، (کتاب الحج، محاضرات الخويي)، به کوشش محمد رضا موسوي خلخالي، قم، انتشارات دارالعلم/ موسسه احياء آثار الامام الخويي، 1410ق.
- معجم مقاييس اللغه، احمد بن فارس ( -395ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1404ق.
- مغني المحتاج الي معرفه معاني الفاظ المنهاج: محمد بن احمد الشربيني ( -977ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1377ق.
- المغني: عبدالله بن قدامه ( -620ق.)، بيروت، دارالکتب العلميه.
- المقنعه، شيخ مفيد محمد بن محمد بن النعمان (336-413ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1410ق.
- من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق محمد بن علي بن بابويه (311-381ق.)، تحقيق و تصحيح علي اکبر غفاري، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ دوم، 1404ق.
- مناسک حج، محشي: محمد رضا محمودي، تهران، انتشارات مشعر، 1429ق.
- مناسک حج: حسين وحيد خراساني، قم، مدرسة الإمام باقر العلوم عليه السلام، 1428ق.
- منتهي المطلب في تحقيق المذهب، حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، مشهد، انتشارات بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1414ق.
- مواهب الجليل: محمد بن محمد الحطاب الرعيني ( -954ق.)، ضبطه و خرج آياته زکريا عميرات، بيروت، دارالکتب العلميه، 1416ق.
- موسوعه الامام الخويي، سيد ابوالقاسم موسوي خويي (1317-1413ق.)، قم، انتشارات احياء آثار الخويي، 1418ق.
- الموطّأ: مالک بن انس ( -179ق.)، تصحيح و تحقيق محمد فؤاد عبدالباقي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1406ق.
- مهذّب الأحکام في بيان الحلال و الحرام: سبزواري، سيد عبدالأعلي،( -1414ق.)، قم، مکتب آيت الله سبزواري، 1416.
- المهذب البارع في شرح المختصر النافع، احمد بن محمد بن فهد الحلي (757 -841ق.)، تحقيق مجتبي عراقي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1407ق.
- المهذب: عبدالعزيز بن نحرير البراج ( -481ق.)، قم، نشر الاسلامي، 1406ق.
- الموتلف من المختلف بين ائمه السلف، الفضل بن الحسن الطبرسي (468-548ق.)، به کوشش گروهي از استادان، مشهد، انتشارات بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1410ق.
- نهاية المحتاج: محمد بن ابي العباس الشافعي ( -1004ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1413ق.
- النهايه في مجرد الفقه و الفتاوي، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، قم، انتشارات قدس محمدي.
- الوافي، محمد بن شاه مرتضي فيض کاشاني (1006-1091ق.)، تحقيق ضياء الدين حسيني و کمال الدين فقيه ايماني، اصفهان، کتابخانه اميرالمومنين، 1406ق.