حرم مکی: تفاوت میان نسخهها
(←واژه) |
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==واژه== | == واژه == | ||
واژه حرم، از ریشه «ح ر م» و در واژگان به معنای ممنوع بودن و حرمت بوده<ref>مفردات، ص229؛ لسان العرب، ج12، ص122، «حرم».</ref> و به [[مکه]] به سبب حرمت و احترامی که دارد و نیز ممنوع بودن برخی چیزها در آن، حرم مکی گفته شده است.<ref>معجم | واژه حرم، از ریشه «ح ر م» و در واژگان به معنای ممنوع بودن و حرمت بوده<ref>مفردات، ص229؛ لسان العرب، ج12، ص122، «حرم».</ref> و به[[مکه]] به سبب حرمت و احترامی که دارد و نیز ممنوع بودن برخی چیزها در آن، حرم مکی گفته شده است.<ref>معجم مقاییس، ج2، ص45؛ مفردات، ص230، «حرم».</ref> فرد منسوب به حرم مکی را نیز، «حرمی» نامیدهاند.<ref>العین، ج3، ص221؛ تاج العروس، ج16، ص141؛ لسان العرب، ج12، ص120، «حرم».</ref> | ||
==پیشینه== | == پیشینه == | ||
در مورد زمان حرم شدن مکه، در | در مورد زمان حرم شدن مکه، در روایات، به سه دوره تاریخی اشاره شده است؛ هنگام آفرینش آسمانها و زمین،<ref>صحیح البخاری، ج2، ص214؛ الکافی، ج4، ص225؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص245-246.</ref> پس از هبوط [[حضرت آدم(ع)]]<ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص192؛ الکافی، ج4، ص195؛ وسائل الشیعه، ج13، ص221؛ اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص37-38؛ الزهور المقتطفه، ص33؛ شفاء الغرام، ج1، ص105.</ref> و دوران [[حضرت ابراهیم(ع)]].<ref>صحیح البخاری، ج3، ص22، 225؛ صحیح مسلم، ج4، ص112، 118.</ref> | ||
آیه {{آیه|رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ}}<ref group="یادداشت">[ابرهیم گفت:] پروردگارا من [یکی از] فرزندانم را در دره ای بی کشت نزد خانه محترم تو سکونت دادم.</ref><ref>سوره ابراهیم (14)، آیه 37؛ ترجمه فولادوند، ص۲۶۰.</ref> گویای آن است که مکه، پیش از حضرت ابراهیم (ع) نیز، حرمت داشته است.<ref>التفسیر الکبیر، ج19، ص104.</ref> برخی نقل کردهاند حرم بودن مکه تا زمان ابراهیم (ع) پنهان بود و او آن را آشکار کرد.<ref>وفاء الوفاء، ج4، ص189.</ref> | |||
==چرایی حرم شدن== | == چرایی حرم شدن == | ||
بر پایه روایتی از [[ | بر پایه روایتی از [[امام صادق (ع)]]، حرمت حرم مکی به خاطر [[مسجدالحرام]] است.<ref>علل الشرائع، ج2، ص415؛ المحاسن، ج2، ص330؛ بحارالانوار، ج96، ص43-44.</ref> از روایات دیگری نیز استفاده میشود که حرمت حرم در اصل به خاطر [[کعبه]] است؛<ref>علل الشرائع، ج2، ص415؛ المحاسن، ج2، ص330؛ بحارالانوار، ج96، ص43-44.</ref> زیرا بر پایه [[قرآن]]<ref group="یادداشت">{{آیه|إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًی لِلْعَالَمِینَ}} در حقیقت نخستین خانه ای که برای [عبادت] مردم نهاده شده، همان است که در مکه است و مبارک، و برای جهانیان [مایه] هدایت است.</ref><ref>سوره آل عمران، آیه ۹۶؛ ترجمه فولادوند، ص۶۲.</ref> نخستین خانهای که برای منافع عموم مردم بنا شد، کعبه است. باورهای دیگری نیز درباره چرایی حرم شدن مکه گفته شده است.<ref>شفاء الغرام، ج1، ص105.</ref> | ||
==احترام== | == احترام == | ||
پیامبران و ملتهای پیش از اسلام، برخورد احترامآمیزی با حرم مکی داشتهاند.<ref>الام، ج2، ص154؛ معرفة السنن، ج4، ص167.</ref> بر پایه روایتی، [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل(ع)]] به امر خداوند پیش از ورود به حرم مکی، پیاده شده و غسل کردند.<ref> | پیامبران و ملتهای پیش از اسلام، برخورد احترامآمیزی با حرم مکی داشتهاند.<ref>الام، ج2، ص154؛ معرفة السنن، ج4، ص167.</ref> بر پایه روایتی، [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل (ع)]] به امر خداوند پیش از ورود به حرم مکی، پیاده شده و غسل کردند.<ref>الکافی، ج4، ص202-203.</ref> | ||
در [[جاهلیت]] نیز حرم مکی مورد احترام مشرکان بود. برای نمونه، آنها به احترام حرم، متعرض مجرم نمیشدند.<ref>شفاء الغرام، ج1، ص130؛ المفصل، ج11، ص160.</ref> ولی [[جرهم|جرهمیان]]، پس از سرپرستی خود بر حرم، به هتک حرمت آن پرداختند.<ref>اخبار مکه، | در [[جاهلیت]] نیز حرم مکی مورد احترام مشرکان بود. برای نمونه، آنها به احترام حرم، متعرض مجرم نمیشدند.<ref>شفاء الغرام، ج1، ص130؛ المفصل، ج11، ص160.</ref> ولی [[جرهم|جرهمیان]]، پس از سرپرستی خود بر حرم، به هتک حرمت آن پرداختند.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص57؛ السیرة النبویه، ج1، ص199؛ المنمق، ص127.</ref> | ||
در دین [[اسلام]]، بر احترام حرم و ساکنان آن تأکید شد.<ref>رک: | در دین [[اسلام]]، بر احترام حرم و ساکنان آن تأکید شد.<ref>رک: الکافی، ج4، ص226؛ من لایحضره الفقیه، ص245-246؛ صحیح البخاری، ج2، ص214.</ref> حرمت و احترام ویژه حرم، سبب شده تا خواندن نماز در هر جای آن فضیلت داشته باشد.<ref>وسائل الشیعه، ج5، ص274؛ فتح الباری، ج3، ص55-56.</ref> بر پایه روایتی، [[امام صادق(ع)]] وقتی به حرم رسید، از مرکب پیاده شد، غسل کرد و با پای برهنه وارد حرم شد.<ref>التهذیب، ج5، ص97.</ref> بر پایه روایتی از اهل سنت، هر حسنه در حرم برابر با صد هزار حسنه عادی است.<ref>السنن الکبری، ج4، ص331؛ عمدة القاری، ج9، ص130.</ref> | ||
با این همه، برخی حاکمان بلاد اسلامی، حرمت حرم مکی را شکستند. برای نمونه، سپاهیان [[یزید بن معاویه]] در سال ۶۴ق.<ref> | با این همه، برخی حاکمان بلاد اسلامی، حرمت حرم مکی را شکستند. برای نمونه، سپاهیان [[یزید بن معاویه]] در سال ۶۴ق.<ref>تاریخ الطبری، ج4، ص383.</ref> و [[حجاج بن یوسف|حجاج]] از طرف عبدالملک [[مروانیان|مروان]] در سال ۷۳ق.<ref>تاریخ الطبری، ج5، ص29.</ref> به حرم مکی یورش بردند. | ||
==امنیت== | == امنیت == | ||
در جاهلیت هر کسی به حرم پناهنده میشد در امان بود. در دوران اسلام نیز پناهنده به حرم، گرچه مجرم باشد، تا زمانی که در حرم باشد در امان است؛ جز | در جاهلیت هر کسی به حرم پناهنده میشد در امان بود. در دوران اسلام نیز پناهنده به حرم، گرچه مجرم باشد، تا زمانی که در حرم باشد در امان است؛ جز اینکه در حرم مرتکب جرمی شده باشد.<ref>التبیان، ج2، ص537؛ کنز الدقائق، ج3، ص171.</ref> امنیت حرم مکی در آیههای پرشماری مانند آیه {{آیه|وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِنا}}<ref group="یادداشت">هر کس وارد حرم شود، در امان است.</ref><ref>سوره آل عمران (۳)، آیه ۹۷.</ref> مورد توجه قرار گرفته است. | ||
درباره اینکه امنیت حرم مکی، امری تکوینی و ذاتی است یا تنها تشریعی است اختلاف نظر است.<ref>رک: | درباره اینکه امنیت حرم مکی، امری تکوینی و ذاتی است یا تنها تشریعی است اختلاف نظر است.<ref>رک: التبیان، ج8، ص165؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص357-360؛ تسنیم، ج6، ص597؛ جرعهای از صهبای حج، ص72-73.</ref> | ||
==حدود== | == حدود == | ||
درباره حدود حرم مکی، نظرات مختلفی گفته شده است.<ref>الاحکام السلطانیه، ج2، ص164-165؛ النهایه، ص234.</ref> عالم [[مذهب مالکی|مالکی]] و تاریخنگار، تقیالدین فاسی (۷۷۵–۸۳۲ق)، گزارش جامعی از نظرات مختلف آورده است.<ref>شفاء الغرام، ج1، ص108-127.</ref> | |||
به گفته قاضی بن براج فقیه شیعی، حد حرم به سمت [[ | به گفته قاضی بن براج فقیه شیعی، حد حرم به سمت [[مدینه]] سه میل، به سمت [[یمن]] هفت، به سمت [[عراق]] هفت، به سمت [[جده]] ده و به سمت [[طائف]] یازده میل است.<ref>المهذب، ج1، ص273.</ref> و به گفته برخی دیگر، حد حرم، چهار فرسخ در چهار فرسخ است.<ref>جواهر الکلام، ج20، ص301.</ref> | ||
بر پایه پژوهشهای | بر پایه پژوهشهای میدانیِ برخی محققان معاصر، فاصله حد حرم با واحد متر از راه طائف 18333 متر، از سوی عراق ۱۳۳۵/۵ متر، از طریق تنعیم (راه مدینه) 6148 متر و از سمت یمن ۱۲۰۰۹/۷۵ متر است.<ref>الحرم المکی الشریف، ص157-158.</ref> | ||
==آداب== | == آداب == | ||
{{اصلی|آداب الحرمین}} | {{اصلی|آداب الحرمین}} | ||
حرم | حرم مکی آداب ویژهای دارد.<ref>المجموع، ج7، ص467-469؛ ج8، ص5؛ نک: لب اللباب، ص294-295.</ref> برای نمونه، با طهارت و غسل وارد شدن،<ref>التهذیب، ج5، ص97؛ المقنعه، ص399.</ref> دعای مخصوص خواندن<ref>وسائل الشیعه، ج13، ص195؛ المجموع، ج8، ص5.</ref> و [[احرام]] بستن.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص311-312؛ الشرح الکبیر، ج3، ص206.</ref> | ||
==احکام== | == احکام == | ||
برای کسانی که وارد حرم مکی میشوند احکام ویژهای است. برخی از آن احکام چنین است: | برای کسانی که وارد حرم مکی میشوند احکام ویژهای است. برخی از آن احکام چنین است: | ||
* به باور فقیهان [[شیعه]]، اگر کسی وارد حرم شود و پیش از انجام [[مناسک حج]] بمیرد، از [[حجة الاسلام]] او کفایت میکند.<ref>جواهر الکلام، ج17، ص295-296؛ تحریر الوسیله، ج1، ص382-383؛ العروة الوثقی، ج4، ص391.</ref> | |||
* بر پایه روایات<ref>الکافی، ج4، ص14.</ref> و نیز دیدگاه فقیهان شیعه،<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج7، ص116-117؛ المختصر النافع، ج2، ص302.</ref> اگر کسی در حرم کسی را کشت، دیه آن یکسوم بیشتر میشود. | |||
* بر پایه روایات شیعه<ref>الکافی، ج4 ص230-231؛ التهذیب، ج5، ص379-380.</ref> و اهل سنت<ref>سنن النسایی، ج5، ص211.</ref> و نیز به باور فقیهان اسلامی،<ref>جواهر الکلام، ج18، ص413؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص103؛ تذکرة الفقها، ج7، ص372.</ref> کندن، بریدن و اتلاف درختان و گیاهان حرم جایز نیست. برخی درختان میوه<ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص255.</ref> و برخی گیاهان<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص365؛ السنن الکبری، ج5، ص201؛ نک: الشرح الکبیر، ج3، ص367.</ref> استثنا شدهاند. | |||
* بر پایه دیدگاه فقیهان شیعه<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج2، ص47؛ کنز العرفان، ج1، ص46.</ref> و سنی<ref>الام، ج1، ص71؛ ج4 ص187؛ المحلی، ج4، ص243.</ref> ورود مشرک و کافر به حرم جایز نیست. | |||
== پانویس == | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه |
نسخهٔ ۱۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۱۸
واژه
واژه حرم، از ریشه «ح ر م» و در واژگان به معنای ممنوع بودن و حرمت بوده[۱] و بهمکه به سبب حرمت و احترامی که دارد و نیز ممنوع بودن برخی چیزها در آن، حرم مکی گفته شده است.[۲] فرد منسوب به حرم مکی را نیز، «حرمی» نامیدهاند.[۳]
پیشینه
در مورد زمان حرم شدن مکه، در روایات، به سه دوره تاریخی اشاره شده است؛ هنگام آفرینش آسمانها و زمین،[۴] پس از هبوط حضرت آدم(ع)[۵] و دوران حضرت ابراهیم(ع).[۶]
آیه ﴿رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ﴾[یادداشت ۱][۷] گویای آن است که مکه، پیش از حضرت ابراهیم (ع) نیز، حرمت داشته است.[۸] برخی نقل کردهاند حرم بودن مکه تا زمان ابراهیم (ع) پنهان بود و او آن را آشکار کرد.[۹]
چرایی حرم شدن
بر پایه روایتی از امام صادق (ع)، حرمت حرم مکی به خاطر مسجدالحرام است.[۱۰] از روایات دیگری نیز استفاده میشود که حرمت حرم در اصل به خاطر کعبه است؛[۱۱] زیرا بر پایه قرآن[یادداشت ۲][۱۲] نخستین خانهای که برای منافع عموم مردم بنا شد، کعبه است. باورهای دیگری نیز درباره چرایی حرم شدن مکه گفته شده است.[۱۳]
احترام
پیامبران و ملتهای پیش از اسلام، برخورد احترامآمیزی با حرم مکی داشتهاند.[۱۴] بر پایه روایتی، حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل (ع) به امر خداوند پیش از ورود به حرم مکی، پیاده شده و غسل کردند.[۱۵]
در جاهلیت نیز حرم مکی مورد احترام مشرکان بود. برای نمونه، آنها به احترام حرم، متعرض مجرم نمیشدند.[۱۶] ولی جرهمیان، پس از سرپرستی خود بر حرم، به هتک حرمت آن پرداختند.[۱۷]
در دین اسلام، بر احترام حرم و ساکنان آن تأکید شد.[۱۸] حرمت و احترام ویژه حرم، سبب شده تا خواندن نماز در هر جای آن فضیلت داشته باشد.[۱۹] بر پایه روایتی، امام صادق(ع) وقتی به حرم رسید، از مرکب پیاده شد، غسل کرد و با پای برهنه وارد حرم شد.[۲۰] بر پایه روایتی از اهل سنت، هر حسنه در حرم برابر با صد هزار حسنه عادی است.[۲۱]
با این همه، برخی حاکمان بلاد اسلامی، حرمت حرم مکی را شکستند. برای نمونه، سپاهیان یزید بن معاویه در سال ۶۴ق.[۲۲] و حجاج از طرف عبدالملک مروان در سال ۷۳ق.[۲۳] به حرم مکی یورش بردند.
امنیت
در جاهلیت هر کسی به حرم پناهنده میشد در امان بود. در دوران اسلام نیز پناهنده به حرم، گرچه مجرم باشد، تا زمانی که در حرم باشد در امان است؛ جز اینکه در حرم مرتکب جرمی شده باشد.[۲۴] امنیت حرم مکی در آیههای پرشماری مانند آیه ﴿وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِنا﴾[یادداشت ۳][۲۵] مورد توجه قرار گرفته است.
درباره اینکه امنیت حرم مکی، امری تکوینی و ذاتی است یا تنها تشریعی است اختلاف نظر است.[۲۶]
حدود
درباره حدود حرم مکی، نظرات مختلفی گفته شده است.[۲۷] عالم مالکی و تاریخنگار، تقیالدین فاسی (۷۷۵–۸۳۲ق)، گزارش جامعی از نظرات مختلف آورده است.[۲۸]
به گفته قاضی بن براج فقیه شیعی، حد حرم به سمت مدینه سه میل، به سمت یمن هفت، به سمت عراق هفت، به سمت جده ده و به سمت طائف یازده میل است.[۲۹] و به گفته برخی دیگر، حد حرم، چهار فرسخ در چهار فرسخ است.[۳۰]
بر پایه پژوهشهای میدانیِ برخی محققان معاصر، فاصله حد حرم با واحد متر از راه طائف 18333 متر، از سوی عراق ۱۳۳۵/۵ متر، از طریق تنعیم (راه مدینه) 6148 متر و از سمت یمن ۱۲۰۰۹/۷۵ متر است.[۳۱]
آداب
حرم مکی آداب ویژهای دارد.[۳۲] برای نمونه، با طهارت و غسل وارد شدن،[۳۳] دعای مخصوص خواندن[۳۴] و احرام بستن.[۳۵]
احکام
برای کسانی که وارد حرم مکی میشوند احکام ویژهای است. برخی از آن احکام چنین است:
- به باور فقیهان شیعه، اگر کسی وارد حرم شود و پیش از انجام مناسک حج بمیرد، از حجة الاسلام او کفایت میکند.[۳۶]
- بر پایه روایات[۳۷] و نیز دیدگاه فقیهان شیعه،[۳۸] اگر کسی در حرم کسی را کشت، دیه آن یکسوم بیشتر میشود.
- بر پایه روایات شیعه[۳۹] و اهل سنت[۴۰] و نیز به باور فقیهان اسلامی،[۴۱] کندن، بریدن و اتلاف درختان و گیاهان حرم جایز نیست. برخی درختان میوه[۴۲] و برخی گیاهان[۴۳] استثنا شدهاند.
- بر پایه دیدگاه فقیهان شیعه[۴۴] و سنی[۴۵] ورود مشرک و کافر به حرم جایز نیست.
پانویس
- ↑ مفردات، ص229؛ لسان العرب، ج12، ص122، «حرم».
- ↑ معجم مقاییس، ج2، ص45؛ مفردات، ص230، «حرم».
- ↑ العین، ج3، ص221؛ تاج العروس، ج16، ص141؛ لسان العرب، ج12، ص120، «حرم».
- ↑ صحیح البخاری، ج2، ص214؛ الکافی، ج4، ص225؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص245-246.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج2، ص192؛ الکافی، ج4، ص195؛ وسائل الشیعه، ج13، ص221؛ اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص37-38؛ الزهور المقتطفه، ص33؛ شفاء الغرام، ج1، ص105.
- ↑ صحیح البخاری، ج3، ص22، 225؛ صحیح مسلم، ج4، ص112، 118.
- ↑ سوره ابراهیم (14)، آیه 37؛ ترجمه فولادوند، ص۲۶۰.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج19، ص104.
- ↑ وفاء الوفاء، ج4، ص189.
- ↑ علل الشرائع، ج2، ص415؛ المحاسن، ج2، ص330؛ بحارالانوار، ج96، ص43-44.
- ↑ علل الشرائع، ج2، ص415؛ المحاسن، ج2، ص330؛ بحارالانوار، ج96، ص43-44.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۹۶؛ ترجمه فولادوند، ص۶۲.
- ↑ شفاء الغرام، ج1، ص105.
- ↑ الام، ج2، ص154؛ معرفة السنن، ج4، ص167.
- ↑ الکافی، ج4، ص202-203.
- ↑ شفاء الغرام، ج1، ص130؛ المفصل، ج11، ص160.
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص57؛ السیرة النبویه، ج1، ص199؛ المنمق، ص127.
- ↑ رک: الکافی، ج4، ص226؛ من لایحضره الفقیه، ص245-246؛ صحیح البخاری، ج2، ص214.
- ↑ وسائل الشیعه، ج5، ص274؛ فتح الباری، ج3، ص55-56.
- ↑ التهذیب، ج5، ص97.
- ↑ السنن الکبری، ج4، ص331؛ عمدة القاری، ج9، ص130.
- ↑ تاریخ الطبری، ج4، ص383.
- ↑ تاریخ الطبری، ج5، ص29.
- ↑ التبیان، ج2، ص537؛ کنز الدقائق، ج3، ص171.
- ↑ سوره آل عمران (۳)، آیه ۹۷.
- ↑ رک: التبیان، ج8، ص165؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص357-360؛ تسنیم، ج6، ص597؛ جرعهای از صهبای حج، ص72-73.
- ↑ الاحکام السلطانیه، ج2، ص164-165؛ النهایه، ص234.
- ↑ شفاء الغرام، ج1، ص108-127.
- ↑ المهذب، ج1، ص273.
- ↑ جواهر الکلام، ج20، ص301.
- ↑ الحرم المکی الشریف، ص157-158.
- ↑ المجموع، ج7، ص467-469؛ ج8، ص5؛ نک: لب اللباب، ص294-295.
- ↑ التهذیب، ج5، ص97؛ المقنعه، ص399.
- ↑ وسائل الشیعه، ج13، ص195؛ المجموع، ج8، ص5.
- ↑ المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص311-312؛ الشرح الکبیر، ج3، ص206.
- ↑ جواهر الکلام، ج17، ص295-296؛ تحریر الوسیله، ج1، ص382-383؛ العروة الوثقی، ج4، ص391.
- ↑ الکافی، ج4، ص14.
- ↑ المبسوط فی فقه الامامیه، ج7، ص116-117؛ المختصر النافع، ج2، ص302.
- ↑ الکافی، ج4 ص230-231؛ التهذیب، ج5، ص379-380.
- ↑ سنن النسایی، ج5، ص211.
- ↑ جواهر الکلام، ج18، ص413؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص103؛ تذکرة الفقها، ج7، ص372.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج2، ص255.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج7، ص365؛ السنن الکبری، ج5، ص201؛ نک: الشرح الکبیر، ج3، ص367.
- ↑ المبسوط فی فقه الامامیه، ج2، ص47؛ کنز العرفان، ج1، ص46.
- ↑ الام، ج1، ص71؛ ج4 ص187؛ المحلی، ج4، ص243.
- ↑ [ابرهیم گفت:] پروردگارا من [یکی از] فرزندانم را در دره ای بی کشت نزد خانه محترم تو سکونت دادم.
- ↑ ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًی لِلْعَالَمِینَ﴾ در حقیقت نخستین خانه ای که برای [عبادت] مردم نهاده شده، همان است که در مکه است و مبارک، و برای جهانیان [مایه] هدایت است.
- ↑ هر کس وارد حرم شود، در امان است.