آیه ۱۲۸ سوره بقره: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(←‏شرح واژگان: ابرابزار)
خط ۶: خط ۶:


== شرح واژگان ==
== شرح واژگان ==
اسلام در اصل لغت به معنای وارد شدن به وادی سِلْم و آشتی است؛ و انقیاد و صلح و صفا از لوازم آن است، البته أسْلَم و سلّم به معنای تسلیم امر خدا شدن نیز به کار رفته است. <sup>۱</sup> و در اصطلاح قرآنی به معنای اولین مرتبه عبودیت است، چنان‌که می‌فرماید: «وَ لٰکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنٰا وَ لَمّٰا یَدْخُلِ الْإِیمٰانُ فِی قُلُوبِکُمْ (حجرات: ۱۴)». بدیهی است که آنان که در آغاز راه ورود به دین اسلام هستند، ابتدا اسلام می‌آورند و پس از آن به مرحله بعدی می‌رسند.
«اسلام» در اصلِ لغت، به معنای وارد شدن به وادی سِلْم و آشتی است؛ و انقیاد و صلح و صفا از لوازم آن است. البته دو واژه «أسْلَم» و «سلّم» به معنای تسلیم امر خدا شدن نیز به کار رفته است.<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه سلم.</ref> این واژه در اصطلاح قرآنی به معنای اولین مرتبه عبودیت دانسته شده است.<ref group="یادداشت">{{آیه|وَ لٰکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنٰا وَ لَمّٰا یَدْخُلِ الْإِیمٰانُ فِی قُلُوبِکُمْ
}}(سوره حجرات، آیه ۱۴)</ref><ref name=":0">درسنامه تفسیر آیات حج، ص۸۲.</ref>


ب. ذریه: ذرّ به معنای اشیاء ریزی است که منتشر می‌شود؛ و ذریه به معنای نسلی است که از یک انسان به وجود می‌آید. <sup>۲</sup> البته برخی، اصل این واژه را از کلمه «ذرو»، و به معنای صغار اولاد دانسته‌اند. <sup>۳</sup> هر چند در عرف به فرزندان با واسطه و بی واسطه نیز ذریه گفته می‌شود، آن‌گونه که قرآن می‌فرماید: «ذُرِّیَّةً بَعْضُهٰا مِنْ بَعْضٍ (آل‌عمران: ۳۴)».
«ذریه» به معنای نسلی است که از یک انسان به وجود می‌آید.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن، ذیل واژه ذر.</ref> البته برخی، این واژه را به معنای صغار اولاد دانسته‌اند؛<ref>صحاح اللغه، ذیل واژه ذرو؛ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه ذرو.</ref> هر چند در عرف، به فرزندان با واسطه و بی واسطه نیز ذریه گفته می‌شود.<ref group="یادداشت">مانند {{آیه|ذُرِّیَّةً بَعْضُهٰا مِنْ بَعْضٍ
}}(سوره آل‌عمران، آیه ۳۴)</ref><ref name=":0" />


ج. رؤیت: رؤیت در اصل به معنای مطلق نظر است. <sup>۴</sup> برخی نیز می‌گویند: رؤیت به معنای درک شیء مریی است. <sup>۵</sup> لیکن این نظر و درک ممکن است به‌
«رؤیت» در اصل به معنای مطلق نظر است. برخی نیز، رؤیت را به معنای درک شیء مرئی دانسته‌اند.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه رأی.</ref> به گفته برخی، این واژه وقتی متعدّی به دو مفعول شود، معنای علم خدا را خواهد داد و در آیه ۱۲۸ سوره بقره به همین معنا است.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۸۴.</ref>
 
«مناسک» جمع منسك و به معناى مطلق عبادت و وسيله تقرب است؛<ref>مقاییس اللغه، ذیل واژه نسک؛ المصباح المنیر، ذیل واژه نسک؛ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه نسک.</ref> این واژه با این معنا، در دیگر آیات قرآن نیز کاربرد دارد.<ref>سوره انعام، آیه ١۶٢.</ref> سپس اين كلمه به «اعمال حج» اختصاص پيدا كرده است. به گفته لغت شناسان نُسُك يعنى عبادت، و ناسك يعنى عابد، ليكن اين واژه به اعمال حج اختصاص يافته است. <sup>٣</sup>


== چشم‌انداز ==
== چشم‌انداز ==
خط ۲۷: خط ۳۱:
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/761
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/761


}}
}}'''الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية'''، اسماعيل بن حماد جوهرى، تحقيق احمد عبدالغفور عطار، بيروت، دارالعلم للملايين، چهارم، ١۴٠٧ق.
 
'''المصباح المنير'''، احمد بن محمد فيومى، قم، دارالهجرة، دوم، ١۴١۴ق.
 
'''مفردات الفاظ القرآن'''، راغب اصفهانى، تحقيق صفوان عدنان داوودى، بيروت، دارالسامية، ١۴١٢ق.
 
'''معجم مقاييس اللغة'''، احمد بن فارس، تحقيق عبد السلام محمد هارون، قم، مكتب الإعلام الاسلامى، ١۴٠۴ق.

نسخهٔ ‏۲۷ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۸

متن و ترجمه

شرح واژگان

«اسلام» در اصلِ لغت، به معنای وارد شدن به وادی سِلْم و آشتی است؛ و انقیاد و صلح و صفا از لوازم آن است. البته دو واژه «أسْلَم» و «سلّم» به معنای تسلیم امر خدا شدن نیز به کار رفته است.[۱] این واژه در اصطلاح قرآنی به معنای اولین مرتبه عبودیت دانسته شده است.[یادداشت ۱][۲]

«ذریه» به معنای نسلی است که از یک انسان به وجود می‌آید.[۳] البته برخی، این واژه را به معنای صغار اولاد دانسته‌اند؛[۴] هر چند در عرف، به فرزندان با واسطه و بی واسطه نیز ذریه گفته می‌شود.[یادداشت ۲][۲]

«رؤیت» در اصل به معنای مطلق نظر است. برخی نیز، رؤیت را به معنای درک شیء مرئی دانسته‌اند.[۵] به گفته برخی، این واژه وقتی متعدّی به دو مفعول شود، معنای علم خدا را خواهد داد و در آیه ۱۲۸ سوره بقره به همین معنا است.[۶]

«مناسک» جمع منسك و به معناى مطلق عبادت و وسيله تقرب است؛[۷] این واژه با این معنا، در دیگر آیات قرآن نیز کاربرد دارد.[۸] سپس اين كلمه به «اعمال حج» اختصاص پيدا كرده است. به گفته لغت شناسان نُسُك يعنى عبادت، و ناسك يعنى عابد، ليكن اين واژه به اعمال حج اختصاص يافته است. ٣

چشم‌انداز

محتوا

پانویس

  1. المصباح المنیر، ذیل واژه سلم.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۸۲.
  3. التحقیق فی کلمات القرآن، ذیل واژه ذر.
  4. صحاح اللغه، ذیل واژه ذرو؛ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه ذرو.
  5. مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه رأی.
  6. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۸۴.
  7. مقاییس اللغه، ذیل واژه نسک؛ المصباح المنیر، ذیل واژه نسک؛ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه نسک.
  8. سوره انعام، آیه ١۶٢.
  1. ﴿وَ لٰکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنٰا وَ لَمّٰا یَدْخُلِ الْإِیمٰانُ فِی قُلُوبِکُمْ ﴾(سوره حجرات، آیه ۱۴)
  2. مانند ﴿ذُرِّیَّةً بَعْضُهٰا مِنْ بَعْضٍ ﴾(سوره آل‌عمران، آیه ۳۴)

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب درسنامه تفسیر آیات حج، محمد فاکر میبدی، قم، حوزه نماینگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۸۷ش. است.

الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية، اسماعيل بن حماد جوهرى، تحقيق احمد عبدالغفور عطار، بيروت، دارالعلم للملايين، چهارم، ١۴٠٧ق.

المصباح المنير، احمد بن محمد فيومى، قم، دارالهجرة، دوم، ١۴١۴ق.

مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، تحقيق صفوان عدنان داوودى، بيروت، دارالسامية، ١۴١٢ق.

معجم مقاييس اللغة، احمد بن فارس، تحقيق عبد السلام محمد هارون، قم، مكتب الإعلام الاسلامى، ١۴٠۴ق.