آیه ۲۷ سوره حج: تفاوت میان نسخهها
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
بر اساس عبارت {{آیه|يَأْتُوكَ رِجٰالاً وَ عَلىٰ كُلِّ ضٰامِرٍ | بر اساس عبارت {{آیه|يَأْتُوكَ رِجٰالاً وَ عَلىٰ كُلِّ ضٰامِرٍ | ||
}} افراد مستطیع چه سواره و چه پیاده باید به حج بروند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۹.</ref> | }} افراد مستطیع چه سواره و چه پیاده باید به حج بروند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۹.</ref> | ||
تعبیر به «رجالا» (مردان)، به معنای اختصاص احکام و مناسک حج به مردان نیست؛ بلکه زن و مرد در آن مشترکند؛ زیرا در زبان عربی، در بیان مسائل مشترک میان زن و مرد، از صیغه مذکر استفاده میشود.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۵۱ و ۳۵۲.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۲ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۳۶
متن و ترجمه
﴿ | وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ و در میان مردم برای حج بانگ زن تا پیاده و سوار بر هر شتر باریک اندام [چابک و چالاک] که از هر راه دور میآیند، به سوی تو آیند. |
﴾ |
شرح واژگان
«اذان» از ريشه اذن به معناى علم است[۱] و به جای مصدر حقیقی یعنی «ایذان» نشسته است.[۲] مشتقات این ریشه در دیگر آیات، مانند آیه ﴿ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسٰارِقُون ﴾ نیز بهکار رفته است.[۳] برخی گفتهاند اگر اذن به معنای اجازه بهکار میرود، به معنای علم با قید رضایت و موافقت بازمیگردد.[۴]
واژه «ضامر» از ريشه ضُمور به معناى ضعيف، لاغر و كمگوشت است.[۵] برخى از لغتشناسان عقيده دارند كه به حيوانى ضامر گفته مىشود كه بر اثر پرورش دادن چابك شده باشد، نه ضعيفِ ناتوان.[۶]
«فجّ» به راه وسيع بين دو كوه گفته مىشود.[۷] به گفته برخی، این معنا بر جاده پهن تطبيق داده مىشود. او کلمه فجاج در آیه ﴿وَ جَعَلْنٰا فِي الْأَرْضِ رَوٰاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنٰا فِيهٰا فِجٰاجاً سُبُلاً ﴾[۸] را به همین معنا دانسته است.[۹] كلمه فجّ به معناى بعيد نيز مىباشد؛ از این رو، به راه دور نيز فجّ گفته شده است.[۱۰]
محتوا
محتوای آیه ۲۷ سوره حج، اعلام آمدن مردم به حج است.
اعلام کننده حج
درباره اینکه خداوند به چه کسی امر کرده میان مردم حج را اعلام کند، اختلاف نظر است:
- خطاب به ابراهیم: بسیاری از مفسران معتقدند با توجه به آیه قبل، که خطاب به حضرت ابراهیم(ع) است، این آیه نیز خطاب به ابراهیم گفته شده است.[۱۱] به گفته علامه طباطبایی، مفسر شیعه نیز این دیدگاه با سیاق آیات سازش بیشتری دارد.[۱۲]
- خطاب به پیامبر(ص): برخی از مفسران، مانند حسن بصرى، جبايى، فخررازى، ميبدى، قرطبى و مدرسى، بر این باورند که خطاب این آیه به پیامبر(ص) است.[۱۳]
روایتی دیدگاه اول،[۱۴] و روایتی دیگر دیدگاه دوم را تأیید کرده است.[۱۵] به باور برخی اعتبار روایت نخست بیشتر از روایت دوم است. گرچه به باور آنها میتوان دو روایت را با هم جمع کرده و گفته شود آیه ضمن یادآوری رخداد زمان ابراهیم، پیامبر را نیز مخاطب قرار داده و او را مکلف کرده بر اساس سنت ابراهیمی به مردم اعلام حج کند.[۱۶]
دعوت به حج
با توجه به عبارت ﴿وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ ﴾ حج یک تکلیف عمومی است که باید انجام شود. بر اساس روایتی از امام صادق(ع)، پیامبر(ص) پس از نزول این آیه، مردم را به حج دعوت کرده و مردم مدینه و اطراف در آن شرکت کردند.[۱۷]
پیاده و سواره
بر اساس عبارت ﴿يَأْتُوكَ رِجٰالاً وَ عَلىٰ كُلِّ ضٰامِرٍ ﴾ افراد مستطیع چه سواره و چه پیاده باید به حج بروند.[۱۸]
تعبیر به «رجالا» (مردان)، به معنای اختصاص احکام و مناسک حج به مردان نیست؛ بلکه زن و مرد در آن مشترکند؛ زیرا در زبان عربی، در بیان مسائل مشترک میان زن و مرد، از صیغه مذکر استفاده میشود.[۱۹]
پانویس
- ↑ المصباح المنیر، ذیل واژه برأ.
- ↑ لسان العرب، ذیل واژه اذن.
- ↑ سوره يوسف، آیه ٧٠.
- ↑ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۲.
- ↑ المصابح المنیر، ذیل واژه ضمر؛ لسان العرب، ذیل واژه ضمر.
- ↑ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه ضمر.
- ↑ المصباح المنير، ذیل واژه ضمر؛ لسان العرب، ذیل واژه ضمر.
- ↑ سوره انبياء، آیه ٣١.
- ↑ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۴.
- ↑ لسان العرب، ذیل واژه ضمر.
- ↑ مجمع البيان، ج۴، ص٨١؛ تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢٨؛ تفسير كشاف، ج٣، ص١۵٢؛ تفسير بيضاوى، جزء۴، ص۵٣؛ نمونه، ج١۴، ص۶٩.
- ↑ تفسير الميزان،ج١٧، ص٣۶٩.
- ↑ تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢٨؛ كشف الاسرار، ج۶، ص٣۶١؛ الجامع لاحكام القرآن، ج١٢، ص ٣۶؛ من وحى القرآن، ج١۶، ص۵۴.
- ↑ وسائل الشيع، ج٨، ص ١۵٠.
- ↑ وسائل الشيع، ج٩، ص ۴٧.
- ↑ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۸.
- ↑ وسائل الشيع، ج٨، ص ١۵٠.
- ↑ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۹.
- ↑ درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۵۱ و ۳۵۲.
منابع
المصباح المنير، احمد بن محمد فيومى، قم، دارالهجرة، دوم، ١۴١۴ق.
مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، تحقيق صفوان عدنان داوودى، بيروت، دارالسامية، ١۴١٢ق.